تازه ترین پست ها

پذیرفته ترین پست ها

پر بازدید ترین پست ها

پر بحث ترین پست ها

تازه ترین نظر ها

موضوع های کلی سایت دامنه

کلمه های کلیدی سایت دامنه

بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه

پیوندهای وبلاگ های دامنه

پیشنهاد منابع

دامنه‌ی داراب‌کلا

تقسیم ارث شعار انقلاب کبیر فرانسه

به قلم دامنه: به‌ نام‌ خدا. سلام. چنان‌چه می‌دانید شعار انقلاب کبیر فرانسه (۱۷۹۹-۱۷۸۹) برابری، برادری، آزادی‌ بود. اما این شعار استراتژیک (=راهبُردی) مردم فرانسه، مانند ارثیه تقسیم شد و هر جناحی به یک بند از آن شعار تمرکز کرد و خود را مالک انحصاری‌اش حساب کرد: لیبرال‌ها خود را وارث شعار آزادی جا زدند. سوسیالیست‌ها به شعار برابری بند کردند. کاتولیک‌های‌محافظه‌کار وارث شعار برادری شدند.
۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۱
در تاریخ : ۶ , ۱۳۹۷ دی . دید ۴۶۸

مدرسه فکرت ۲۱

مدرسه فکرت ۲۱

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت بیست و یکم

 


نکته‌ها: می‌دانم که می‌دانید سیاست مبتنی بر عقلانیت، تابعِ اقتضائات است که متغیّرهای پیچیده‌ای دارد. در سیاست، درست است که "منافع" عنصری ذاتی‌ست، اما منافع امری سیّال نیز هست. پس، ملاک، امنیت و منافع است، نه عمکرد طرف مقابل بازیگر.

 

ستون روزانه
اقبالِ اقبال
به‌نام‌خدا. سلام. مرحوم اقبال لاهوری، گاه، دیرتر به مکتب‌خانه می‌رسید. استاد پرسید: "اقبال! چرا دیر می‌آیی؟"
مرحوم اقبال گفت: "اِقبال، همیشه دیر می‌آید."


نکته‌ی اصلی: واژه‌ی "اقبال" در جواب مرحوم اقبال، یعنی بخت و خوش‌بختی‌ست که مشهور شده در افسانه‌ها، دیردیر هُمای سعادت آن را به ارمغان می‌آورد!


نکته‌ی کشکولی: اگر اقبال مکتب‌خانه‌ی مرحوم پدرم شیخ‌علی‌اکبر می‌آمد، به‌یقین از آن‌همه دیرآمدن‌ها هم فلِک می‌شد و هم به سقف اتاق آویزان!
۱۸ دی ۱۳۹۷
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

 


تحلیل سیاسی

سوگیری جدید دو جناح چپ و راست

باور دارم _البته حدس می‌زنم_ سال ۹۸ انتخاباتی از نوع انتخابات عصر مشروطیت، پیش روی ملت است؛ صنفی، بومی، قومی، قبیله‌ای و حتی حواله‌ای. یعنی نه سیاسی و نه فکری و نه استراتژیک.

 

انتخاباتی که دو جناح آن را به انتخابات ۱۴۰۰ سنجاق کرده‌اند تا از طریق آن دورنما، صندلی‌های سبز مجلس یازدهم را رزرو (=ذخیره) و جانمایی کنند.

 

جناح راست از طریق گُل‌زدن‌های پی‌درپی به درون دروازه‌ی بی گولر باند حسن روحانی در جست‌وجوی نامی برای خود است، تا این بار، در بین مردم، منتقدگران محسوب شوند نه محافظه‌کاران.

 

آنان سعی دارند هم‌پیوندی جناح چپ با باند حسن روحانی را چون چشم اسفندیار نشانه بگیرند، تا وضع بی‌ریخت و نیمه‌فروپاشیده‌ی اقتصاد کلان و معیشت خُرد مردم را به‌حساب آن‌دو متّحدان صوری و مصلحتی بگذارند و خود را میان رأی دهندگان، غمخوار و ناجی آینده‌ی نزدیک مردم بنمایانند.

اما جناح چپ، چون همدست حسن روحانی تلقی شد، تلاش دارد دو اقدام را متلاشی کند:

 

۱. متلاشی سازی اتحاد استراتژیک میان خود و باند حسن روحانی.

۲. متلاشی ساختن شکل‌گیری مجلس صنفی و حواله‌ای از نوع صدر مشروطیت.

 

چپ از نظر من، برای این هدف میان‌بُرد، دست‌کم یک عملیات روانی را آغاز کرده‌است تا بر این تاکتیک جناح راست فائق آید. به جزئیات این جنگ روانی ورود نمی‌کنم. چنان‌چه خبرخوانی حرفه‌ای به‌عمل آورید، متوجه خواهید شد.

 

نکته‌ی آموزشی سیاسی : چون حالت دفاعی در عرصه‌ی علم سیاست یک ضعف و آسیب به‌حساب می‌آید، چپ فهمید برای برون‌رفت از این وضع تدافعی، باید عملیات روانی را ساز کند، که کرد. در عملیات روانی، تمرکز بر نقطه‌ی ایده‌ئال، محور کار است و حمله به همان سیبْل هدف. بس.

 

من تحلیل ارائه دادم، و تحلیل همیشه ممکن است به خطا رود و یا در فرصت پیش رو، صف‌بندی‌های دوجناح با انواع سوگیرهای فرعی، تغییر آرایش به‌خود گیرد.

۱۸ دی ۱۳۹۷
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

 

نکته بگویم: وقتی واژه‌ی "ابوالفضل" (سلام الله علیه)، مُنادا واقع شود به حرفِ "ندا"ی "یا"،  اباالفضل نوشته می‌شود نه ابوالفضل: یعنی این گونه:


یا اباالفضل. این سه وجه " ابو، ابا و ابی" برای خود قواعد دارد که این‌گونه تغییر می‌کند. باید علم صرف و نحو را کمی مسلط بود تا دقیق متوجه شد که من وقت مدرسه را نمی‌گیرم.

 

نکته ها: شکاف‌های سیاسی صورت‌بندی کننده‌ی احزاب سیاسی‌اند، اما در ایران، احزاب، دولت‌ساخته‌اند و قدرت‌سایه.

 

نکته ها: مجلس ششم فقط ناشی از احزاب نبود، مهم‌تر این بود که قدرت‌سایه  و فائقه، در شوک دوم خرداد، به یک انتخابات منهای نظارت استصوابی! تن داد، آن مجلس شکل گرفت. البته جوّ جامعه هم از نظر کثرت‌گرایی سیاسی، بسیار متورّم و متلاطم بود. بگذرم بازم.

 

ستون روزانه

ماهیت استبداد
به‌نام‌خدا. سلام. مونتسکیو در روح القوانین در تعریف ماهیت استبداد می نویسد:
«وحشیان لویزیان [از ایالات آمریکا] چون می خواهند میوه به چنگ آورند، درخت را از بیخ قطع می کنند، این است ماهیتِ استبداد»
(منبع: تفسیر نوین. استاد محمدتقی شریعتی. ص ۳۴۷)

 

نکته: این ملت است که باید قدرت را هرَس کند؛ نه آن‌که، قدرت، ملت را در حصار نهَد؛ چنان آلِ نهیان.

۱۹ دی ۱۳۹۷
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

 

نکته ها:

جای دوری نمی‌روم، همین ایران را می‌گویم که یک ملت، فریاد برآورد و سلطنت موروثی را واژگون کرد و اینک چهل است برای در امان‌ ماندن هویت اصلی آن انقلابِ برحق و دیدن عدالت، دغدغه دارد و هرگونه فساد، انحصار، امتیازطلبی، استبداد، انسداد، غرب‌زدگی، فقر و کجروی را آفت و سمّ مُهلکِ سلامتی و بقای آن می‌داند. بیشتر بخوانید ↓

بیشتر...
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۵ , ۱۳۹۷ دی . دید ۳۲۶

مکر و حیله

مکر و حیله

به قلم حجةالاسلام محمدرضا احمدی: قسمت اول: معنای مکر: با سلام حضور همراهان گرامی. عموما در کتب لغت به معنای منفی آن ترجمه شده است. در لغت نامه دهخدا، مکر به معنای فریب آمده است. مکر در فرهنگ فارسی معین هم به معنای فریب و حیله آمده است. در فرهنگ فارسی عمید هم به فریب، حیله و خدعه معنا شده است. اما در فرهنگ لغات عربی به معنای تدبیر آمده است، چه در کار بد باشد و چه در کار خوب.

 


در المفردات فی غریب القرآن و اقرب الموارد آمده است: "مکر آن است که شخص را با حیله‌ای از مقصودش منصرف کنی". در لسان العرب حیله‌گری در نهان آمده است. قاموس اللغة و صحاح جوهری مکر را حیله و خدعه معنا کرده‌اند که البته این دو کتاب لغت، معنای غالب را در نظر گرفته‌اند.


مکر، کید، خدعه: "کید" به معنای سعی و تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است. این ماده در بسیاری از موارد به معنای مکر بیان شده و ۳۵ مرتبه در قرآن به کار رفته؛ و تفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است. "خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد که در قرآن پنج بار به کار رفته. اما گستره معنایی آن محدودتر از مکر است، به نحوی که خدعه فقط شامل مخفی کردن مواردی می‌شود که از شأن آنها ظاهر بودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت مخفی بودن گفته شده است.

 

بر اساس معنایی که برای مکر ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و می‌تواند ابزاری برای افعال خیر یا افعال شر قرار گیرد؛ از این رو مکر هم می‌تواند در افعال شر و هم در افعال خیر به کار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به کودک مریض به وسیله مکر. البته استعمال لفظ مکر بیشتر در موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی، لذا برخی مفسران تمام موارد مکر را در رابطه با افعال شر و مذموم دانسته‌اند.


قسمت دوم: مکر در قرآن

 

مکر در اصطلاح علم اخلاق به معنای جستن راه‌های پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است؛ لذا رذیله‌ای از رذائل قوه عاقله است و جزء مهلکات بزرگ و زشت‌ترین رذائل به حساب می‌آید که گناه شدید و بزرگی به شمار می‌رود. ماده "مکر" در قرآن کریم ۴۳ بار به کار رفته که بیشتر موارد درباره خداوند مطرح شده؛ از این رو برخی برای مکر در قرآن کریم معنای تدبیر و تقدیر را ارائه داده‌اند. در 5 آیه هم صفت مکر به خاوند نسبت داده شده است. در قرآن کریم مسائلی درباره مکر بیان شده که با توجه به آن آیات می‌توان گفت: مکر در نگاه قرآنی ابزاری برای نیت‌های مذموم و نیت‌های خیر به کار می‌رود: «...اسْتِکْبَارًا فیِ الْأَرْضِ وَ مَکْرَ السَّییّ وَ لَایحیقُ الْمَکْرُ السَّیئّ إِلَّا بِأَهْلِهِ» «...اینها همه بخاطر استکبار در زمین و نیرنگ‌های بدشان بود؛ امّا این نیرنگ‌ها تنها دامان صاحبانش را می‏گیرد.»


در این آیه و آیات مانند آن مکر با وصف "سیّئه" توصیف شده و این وصف می‌رساند که مکر از منظر قرآنی می‌تواند ابزاری برای افعال شر باشد؛ و در مقابل مفهوم مخالفش این است که مکر می‌تواند ابزاری برای افعال خیر نیز باشد. همچنین در فرازهای دیگری از آیات شریفه، مکر به خدا نسبت داده شده است: «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ...»  «و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‌جویی کرد...»

 

انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر نمی‌زند، روشن می‌کند که قرآن کریم مکر را فقط ابزاری برای افعال شر نمی‌داند؛ بلکه مکر می‌تواند در دست کسانی با نیت‌های پاک باشد و در افعال خیر به کار رود؛ همچنانکه می‌تواند ابزاری در دست صاحبان نیت‌های شوم باشد و در افعال شر به کار رود.


قسمت سوم: سیاست دینی حضرت علی علیه السلام و جایگاه مکر:


فلسفه سیاسی امیر المومنین مبتنی بر صداقت و درستی است، چراکه این سیاست باید انسان را به هدف غایی اش رهنمون نماید. از دیدگاه علی، استفاده از روشهای نامشروع به هیچ قیمتی درست. حضرت فرمود: به خدا قسم! اگر اقلیم های هفت گانه با هر آنچه در زیر آسمانهایش دارد، به من داده شود تا خدا را معصیت کنم و پوست جوی را از مورچه ای بگیرم؛ هرگز نمی پذیرم و چنین کاری را نمی کنم. در سیاست اخلاقی که حضرت امیر(ع)، حیله و نیرنگ جایی ندارد، و شیوۀ مناسبی برای نیل به هدف محسوب نمی شود، هر چند که سکّه رایج زمانه باشد که همه بدان تمسک می کنند.

 

این حرف بدان معنا نیست که ایشان به روشهای فریب کارانه آشنا نبوده، بلکه بهتر از هر انسانی می دانست و به همه چیز آگاهی داشت اما هیچ وقت آن را به کار نبرد. به آن حضرت گفته بودند که معاویه از شما زرنگ تر است، فرود: «وَ اللّهِ ما معاویةُ بِأَدهی مِنّی و لکنَّهُ یَغدِرُ وَ یَفجُرُ وَ لَو لا کَراهِیَةُ الغَدرِ لکنت من أدهی الناسِ و لکن کُلُّ غدرةٍ فجرةٌ و کُلُّ فجرةٍ کفرةٌ و لکُلّ غادر لِواءٌ یُعرَفُ بِهِ یَومَ القِیامَةِ و اللّهِ مااُستَغفَلُ بالمکیدة و لا اُستغمز بالشّدیدة.» به خدا قسم! معاویه از من زیرک تر نیست؛ امّا فریبکاری و خیانت و معصیت می کند. و اگر مکر و فریب ناپسند نبود، من از زیرک ترین مردمان بودم؛ ولی هر بی وفایی، گناه است و هر گناه، ناسپاسی. و برای هر فریبکاری پرچمی است که با آن در روز قیامت شناخته می شود. به خدا قسم! من به وسیله مکر غافلگیر نمی شوم و در سختی ها ناتوان و عاجز نمی گردم. بیشتر بخوانید ↓

بیشتر...
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۵ , ۱۳۹۷ دی . دید ۶۷۵

یازده کتاب؛ یازده نکته

به قلم دامنه: به نام خدا. طی دو ماه گذشته کتاب های زیر را از کتابخانۀ یادگار امام قم امانت گرفته و خوانده‌ام. ضمن تشکر از دست‌اندرکاران بزرگوار این کتابخانۀ غنی عمومی، خصوصاً جناب آقای یوسفی، چند نکته از این کتاب ها می نگارم:

 

در کتاب «درآمدی بر علم اصول» نوشتۀ عین.صاد (مرحوم حجت‌الاسلام شیخ علی صفایی) علم اصول به زبان تحلیلی و به سبک نوشتاری ویژۀ وی، مورد بررسی قرار گرفت.

 

در کتاب «قلندر و قلعه» نوشتۀ سید یحیی یثربی داستان زندگی شیخ اشراق حکیم شهاب الدین یحیی سُهروردی بررسی شد. در ص ۲۳۵ این کتاب از زبان شیخ اشراق آمده است:

 

از صخره شدم بالا،

در هر گام، دنیایی تنهاتر، زیباتر!

و ندا آمد: بالاتر، بالاتر!

 

   

«درآمدی بر علم اصول»    «قلندر و قلعه»

 

در کتاب «میبدی» نوشتۀ مریم صفاری سرگذشت صاحب تفسیر کشف الاسرار شاگرد خواجه عبدالله انصاری پیر هرات بحث شده است. در آنجا یک حکایت آمده است که در زمان انوشیروان ساسانی، ریسمانی از خیابان به کاخ وصل بود که مردم اگر شکایت داشتند آن را می کشیدند. این ریسمان شکایت البته نمی دانم راست است یا فقط روایت؟

 

کتاب «حکیم میبدی»

 

در کتاب «دین و دولت در عهد ساسانی» نوشتۀ دکتر شیرین بیانی آمده است: «ساسانیان از طریق دین به حکومت رسیدند و در آخر کار نیز با حربۀ دین نابود شدند.»

 

در «گذرنامۀ روح من» نوشتۀ نقی سلیمانی شعری نقل کنم و بگذرم:

 

کمر کوه کم است از کمر مور اینجا

ناامید از درِ رحمت مَشو ای باده پرست

 

    گذرنامه ی روح من

«دین و دولت»     «گذرنامۀ روح من»

 

در کتاب «ایران؛ هویت، ملیت، قومیت» نوشتۀ دکتر حمید احمدی از قول دکتر حسین بشیریه آمده است که انواع ناسیونالیسم در عصر مدرن در پی برجسته سازی بخشی از هویت چندبخشی و چندپارۀ مردم برآمدند و خصلت موزائیک‌گونۀ هویت های اجتماعی را انکار کرده اند. خالص سازی هویت جزئی از پروژه های ایدئولوژیک بوده است.

 

در کتاب «علاءالدولۀ سمنانی» نوشتۀ کاظم احمدی وایقانی این نکته را می آورم: آدمی می تواند مخاطب پیام های غیبی باشد و با خداوند جهان آفرین می تواند رابطه برقرار کند. (ص ۱۱)

 

   

«ایران؛ هویت، قومیت»    «علاءالدولۀ سمنانی»

 

در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» اثر مرحوم جلال آل احمد خوانده‌ام که او در ص ۲۶ می‌گوید روشنفکر قادر به درک زودرَس از وقایع اجتماعی... است.

 

در کتاب «دائرةالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی» نوشتۀ جعفر شیرعلی نیا این نکته در صفحه‌ی ۱۳۸ حائز اهمیت است: در نجف «مصطفی به امام خمینی می گفت امشب در خانه زیارت نامه بخوانید. امام گفت: مصطفی این روح عوامانه را از من نگیر.»

 

    

«روشنفکران»   «دائرةالمعارف مصوّر»

 

در کتاب «تاریخ فلسفۀ اسلامی» اثر هانری کُربن ترجمۀ دکتر سید جواد طباطبایی، این نکته ی صفحه‌ی ۱۱ توجه ام را زیاد جلب کرده بود که آمده است: اندیشمندان اسلامی جهان را نه در تحوّل در خط مستقم و عرضی بلکه در قوس صعود مورد توجه قرار می دهند. گذشته نه در پشتِ سرِ ما که بلکه «زیر پاهای ما» قرار دارد.

 

   

«تعالیم اسلام»      «تاریخ فلسفۀ اسلامی»

 

مرحوم آیت الله علامه طباطبایی در کتاب «تعالیم اسلام» که به کوشش حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی تدوین شده است در ص ۳۲می گوید: «عقاید دینی مانند نیروی مخفی در دل انسان جای دارد و او را در همه حال همراهی می کند و وی را از رذایل اخلاقی بازداشته و به فضائل وادار می کند.» نیز در ص ۳۹ می‌فرماید: «جامعه ای که به دین پایبند نباشد، واقع بینی و روشنفکری را از دست می دهد.»

۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۱
در تاریخ : ۴ , ۱۳۹۷ دی . دید ۶۰۳

علل نابودى ملّت ها

 

امام علی (ع): «پس از یاد خدا و درود همانا ملّت‏ هاى پیش از شما به هلاکت رسیدند، بدان جهت که حقِّ مردم را نپرداختند، پس دنیا را با رشوه دادن به دست آوردند، و مردم را به راه باطل بُردند و آنان اطاعت کردند.»

 

نامه‌ی امام علی ع به فرماندهان لشکر

پس از به دست گرفتن خلافت

(ترجمه نامه ۷۹ نهج البلاغه)

۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۱
در تاریخ : ۳ , ۱۳۹۷ دی . دید ۴۵۹

درباره اعدام‌های سال ۱۳۶۷

درباره اعدام‌های سال ۱۳۶۷

متن نقلی:

حجت الاسلام علی رازینی در

برنامه‌ی دستخط سیما

 

مجری: بحثی درباره اعدام‌های سال ۶۷ پیش آمد. در این پرونده این ها ظاهراً سمتی نداشتید.

 

جواب رازینی: خیر، ولی دفاع کردیم؛ چون دیدیم دارد به امام ظلم می‌شد و مجبور به دفاع از ایشان بودیم.

 

مجری: ماجرا چه بود؟ واقعا تخلفاتی صورت گرفته بود؟ در همین برنامه آقای مجید انصاری می‌گفت تخلفاتی صورت گرفته بود!

 

جواب رازینی: می‌گفتند امام چرا این دستور را دادند و یا به آن قضاتی که اجرا کردند، ایراد می‌گرفتند که چرا با این افراد برخورد کردید و حرف و شبهه این بود که قبلا حکم درباره اینها صادر شده بود و وقتی حکم صادر شد، دوباره نمی‌توان مجازاتشان کرد. یعنی کسی که جرمی مرتکب شد برای آن جرم دو بار مجازات نمی‌شود. یک بار به حبس محکوم شد و تمام می‌شود؛ حرف این بود.


در حالی که اینها اشتباه می‌کردند. اینها برای جرائم جدیدشان رسیدگی شدند و رسیدگی انجام شد؛ یعنی در واقع سه نفر قاضی جلسه و هیاتی گذاشتند و حرکات و فعالیت‌های آن فرد را بررسی می‌کردند و بعد نظر می‌دادند ولی دادگاه خیلی سریع بود و در فرصت کمی این کار انجام شد، چون زمانی بود که منافقین خیز جدیدی برداشته بودند و آن زمانی بود که عملیات مرصاد انجام شد و از عراق دوباره سازماندهی کردند و آمدند که کشور را فتح کنند و شهرهایی را بگیرند و حکومت ایجاد کنند. در واقع آن زمان امام مصلحت دیدند با کادرهای اینها برخورد شود. کسانی که جرائم جدیدی در زندان داشتند با آن جرائم برخورد شود. سه نفر در هر استان مشخص شدند و یک قاضی محکمه...

 

مجری: جرائم جدید در زندان داشتند یعنی چه؟ من خودم نفهمیدم.

 

جواب رازینی: سازماندهی می‌کردند.

 

مجری: در زندان؟

 

جواب رازینی: بله. برای جذب نیروی جدید و برای فعالیت‌های جدید و الحاق به منافقین وقتی می‌خواهند بیایند.

 

مجری: فعالیتشان خیلی گسترده بود؟

 

جواب رازینی: در برخی استان‌ها گسترده بود.

 

مجری: یعنی آن زمان با دیدن این فعالیت‌ها فکر می‌کردید که بتوان جمعشان کرد؟

 

جواب رازینی: مانند بادکنکی که خیلی بزرگ است و باد کرده‌اند، سوزن می‌زدید باد این خالی می‌شود، خیلی‌ها تصور نمی‌کردند به این زودی جمع و جور شود، ولی قدری برخوردها که جدی و قاطع بود، هم خودشان فهمیدند که مسئله به این سادگی‌ها نیست هم خانواده‌ها فهمیدند؛ چون خانواده‌ها به دلیل جو انقلاب بچه‌ها را آزاد گذاشته بودند و کاری نداشتند با کدام گروه باشند.

 

مجری: یک خاطره‌ای از شما خواندم درباره آیت‌الله متتظری و نقلی که ... ظاهرا مخالفت‌هایی که با شهید لاجوردی داشتند و نقلی که برای حاج احد آقا می کنند برای فک‌های شکسته شده...

 

جواب رازینی: مرحوم منتظری یک روحیه دهان‌بینی داشت. افراد در گزارش‌ها بیان می‌کردند به تعبیر برخی راحت روی ایشان می‌شد اثرگذاری کرد و خیلی اصرار داشتند آقای لاجوردی عوض شوند.

 

مجری: که شما جای ایشان امدید.

 

جواب رازینی: بله. ایشان شاید نظر خاصی داشتند که فردی از طرف ایشان باشد. شورای عالی قضائی آن زمان تحت فشار ایشان آقای لاجوردی را برداشتند اما فرد دلخواه مدنظر ایشان را نگذاشتند. من آمدم و سعی کردم همان برخورد قاطع را در مورد منافقین ادامه دهم البته قدری ایراداتی که می‌توانستند خرده بگیرند را برطرف کردم. فرض کنید عده‌ای بودند که محاکمه آنها تمام شده بود و آزاد نشده بودند و کارهای اداری اینچنین بود و بر آقای لاجوردی خرده می‌گرفتند را برطرف کردیم. افرادی از طرف ایشان مداخلاتی در امر زندانی‌ها انجام می‌دادند و من جلوی این مداخلات را گرفتم. آن افراد که جلوی مداخلاتشان گرفته شده بود، رفته بودند مسائل خلاف واقعی را تفهیم کرده بودند و خدمت آقای منتظری مطرح کردند و آقای منتظری مرحوم در جلسه‌ای که هیات عفو خدمت ایشان بودند، 4 نفر از بزرگان بودند که آیت‌الله گیلانی، آقای محفوظی و چند تن دیگر عضو هیات عفو بودند، اینها خدمت آقای منتظری رفته بودند و ایشان گفته بود زمان آقای رازینی خیلی از مشکلات بدتر شده و چندین نفر فک آنها شکسته شده، مرحوم حاج آقا احمد آقا گفته بودند ایشان اینجا است و بپرسیم جریان چیست. موقع نهار بود و گفتند جریان این فک‌ها چیست؟

 

منبع عکس


من گفتم اگر کسی فکش بشکند، درد شدیدی دارد و آرام ندارد. این بالاخره سروصدا کند بقیه زندانی‌ها متوجه می‌شوند و اگر این را در سلول انفرادی هم بگذارید، خانواده او متوجه می‌شوند وقتی به ملاقات می‌آیند. ملاقات را قطع کنید باز هم اعتراض می‌کنند که ملاقات قطع شده است. افرادی که اینطور شدند یکی به عنوان نمونه را فردی که گزارش داده، اثبات کند. بگوید زندانی فلان از فلان روز نیست شده است. (منبع)

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲ , ۱۳۹۷ دی . دید ۵۳۹

طُلاب گناباد به رُفت و روب شهر پرداختند

گزارش اجتماعی: طلاب گناباد به کمک پاکبانان شهرداری رفتند. ۶۰ نفر از طلاب چهارشنبه شب (۲۸ آذر ۱۳۹۷) رُفت و روب سطح شهر گناباد را بر عهده گرفتند تا پاکبانان یک روز استراحت داشته باشند. حجت الاسلام حسین امامی مدیر حوزه علمیه امام رضا (ع) گناباد که خود در این طرح شرکت داشت در گناباد گفت: کار پاکبان‌ها دیده نمی‌شود ولی کار ما دیده می‌شود... این کار می‌تواند یک حرکت نمادین باشد تا سایر اقشار نیز در این طرح شرکت کنند و در هفته‌ یک شب را به پاکبانان استراحت دهند... کار ما تبلیغ است و برای این که بهتر بتوانیم تبلیغ کنیم و مردم را به تمیزی شهر توصیه کنیم تا درک بهتری داشته باشند در این طرح شرکت کرده‌ایم... ما کار را برای خدا انجام داده‌ایم ولی هر زباله‌ایی که می‌ریزیم کار این عزیزان چندین برابر می‌شود و باید ساعت بیشتری را از خانواده دور باشند. مهران حسین زاده شهردار گناباد نیز که در ساعت یک بامداد همراه طلاب و روحانیون در این طرح بود در گناباد گفت: در این طرح طلاب و روحانیون به پیک‌های پاکی این شهر یک شب را استراحت هدیه کرده‌اند که این کار تاثیر زیادی بر روی فرهنگ شهرمان خواهد گذاشت.

 

شهر گناباد خراسان

 

 

نقشۀ استان خراسان رضوی و موقعیت گناباد

 

 

طلاب حوزه علمیۀ امام رضا (ع) گناباد

 

شهیدان مهدی و حمید باکری

 

حرکت روحانیون گناباد ارتقای فرهنگ مشارکت را در گناباد و چه بسا در کشور شاهد خواهد بود و فرهنگ شهروندی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. شاید در کشور تنها مسئولی که خودش اقدام به رفت و روب شهر کرد شهید باکری بود که در نیمه‌های شب همراه با پاکبانان کار می‌کرد و حالا بعد از سال‌ها طلاب و روحانیون گناباد دوباره نام و یاد شهید باکری را با این حرکت خود زنده کردند. (منبع)

۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۱
در تاریخ : ۱ , ۱۳۹۷ دی . دید ۴۷۹

مسائل تاریخی داراب کلا

به قلم محمدحسین‌ آهنگر دارابی: اولین تراکتور توسط حاج حسین دباغیان از بنگاه توسعه گرگان (مسی فرگوسن ساخت انگلیس) خریداری وارد محل شد. در سال ۱۳۳۸ از ۱۰ عدد تراکتور سهمیه مازندران دو عدد به دارابکلا آورده شد دومین تراکتور را میرزا احمد دباغیان به فاصله ده روز خریداری نمودند. اولین تراکتور در میاندورود توسط آقای شریفی در سورک که (لانس آلمانی) بود. به جای چرخ لاستیکی از چرخ آهنی استفاده می شد خریداری گردید. اولین راننده تراکتور که برای رانندگی به محل آمد آقای اصغر شجاعی بادله ای بود.

اولین راننده تراکتور داراب کلایی میرزا علی دباغیان و دومین راننده محمود دباغیان. مزد شخم و دیسک زنی در آن سال‌ها در ازای هر ۱۰۰۰ متر  (قفیز) هشت تومان (هشتاد ریال) بود. سومین تراکتور را حاج ولی آهنگر ( BM )خریداری نمود. بعد از آن تراکتوری (هانی ماک) توسط حاج مهدی دباغیان خریداری که رانندگی آن را ابراهیم دباغیان به عهده داشت.
 
 
اولین مکانیکی تراکتور را در ساری آقای سلیم خسروانی انجام می داد. اولین آپاراتی برای وسایل نقلیه در خیابان ۱۸ دی (شاه عباس) شخصی به نام عزیز خان بود. اولین گواهینامه رانندگی در دارابکلا را آقای علی غزلی (پدر مرتضی غزلی ) اخذ نمودند. اولین گواهینامه رانندگی تراکتور را آقای محمود دباغیان در سال ۱۳۴۸ دریافت نمودند. راوی مطالب بالا آقای حاج محمود دباغیان بود. شرح مختصر بیوگرافی ایشان را در ذیل می اورم. متولد ۲۰ بهمن ۱۳۲۱. و مدرک تحصیلی ششم متوسط قدیم. ۱۲ کلاس درس خوانده (دیپلم ردی) مدرسه ابتدایی حافظ خیابان فرح آباد (مدرس) دبیرستان پهلوی (آیت‌الله طالقانی فعلی)
 
 
محمدحسین آهنگر دارابی. ۱۰ مهر ۱۳۹۸. متکازین بهشهر
​​​​

 

کدخداهای داراب‌کلا

به قلم محمدحسین‌ آهنگر دارابی: (بحث ۸۰ مدرسه فکرت) را با عنوان وقایع تاریخ دارابکلا پی می گیرم: کدخدا. اولین کدخدا در محل در اویل حکومت رضا شاه ودر تعریف ساختار  جدید امور روستا در آن زمان شکل گرفت که فردی به نام نصراله کامشی که بعدا فامیلی رمضانی را برای خود برگزید که پدر بزرگِ پدر عسگر رمضانی است  که در دوره کدخدایی او اولین بار مردم دارابکلا شناسنامه دار شدند. و قبل از ان افراد به نام پدر و اجداد خود شناسایی می شدند و نام کسی در ثبت و احوال نوشته نبود.

 

دومین کدخدا سیدمحمد رئیس پدر سید باقر سجادی. سومین کدخدا اسد رمضانی پدر بزرگ موسی رمضانی معروف به قلیچی. چهارمی علی چلویی معروف به غلامعلی پدر بزرگ پدر آقای جواد غلامی همکلاسی ما در مدرسۀ فکرت. پنجمی شیخ حسن مهاجر. پدر ابراهیم مهاجر. ششمین کدخدا. میرزا هادی دارابی پدر عمو دارابی.  هفتمین حسن اهنگر معروف به داودحسن پدربزرگ عیسی اهنگر دبیر همکلاسی در مدرسۀ فکرت.  هشتمین کدخدا حاج گتی اهنگر  پدر اسماعیل اهنگر. نهمین محمد راستگو پدر ابراهیم راستگو البته به مدت کوتاه. دهمین میرزا حسن صالحی پدر مهدی صالحی. یازدهمین کدخدا صادق ملایی پدر محمد حسین ملایی که در دوره ایشان مصادف شد با پیروزی انقلاب. بعد از انقلاب ساختار از کدخدا به دهیار تغییر نام پیدا کرده است.


پاکار. پاکاربه کسی می گفتند پیام ارباب و کدخدا را به مردم ابلاغ می کرد: ۱. اولین پاکار حسین پاکار بالا محله پدر مرحوم علی رمضانی معروف به حسین سک علی. ۲. اسد عزیز. ۳. محمد عباسپور معروف به محمد کل. ۴. اکبر محسنی معروف به اکبر شاهزه پدر جلیل محسنی. ۵. محمد رضا چلویی پدر اکبر چلویی کارمند دارایی که با پیروزی انقلاب شغل پاکار حذف شد.

(تاریخ سیاسی دارابکلا)

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۳۰ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۶۷۱

دربارۀ رهبری معظم

متن نقلی: «سخنان مقام معظم رهبری درباره پذیرش انتقاد تند یکی از طلاب در پایان جلسه درس خارج فقه که گفتند: «دیروز یکی از آقایان بعد از درس تشریف آوردند جلو و با اوقات تلخی تمام گفتند که این بازنشسته‌هایی که طبق قانون باید برکنار بشوند، اینها را برمی‌گردانند و این را به پای شما می‌نویسند، یعنی به پای من. این محبت است نشان می‌دهد از نسبت دادن چیزی به ما که به نظر ایشان اشکال دارد، ناراحت می‌شود. اشکال این بود که سر من داد می‌کشید. خیلی خب، ما هم از شما معذرت می‌خواهیم» و سپس فرمودند: «این قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان، قانون بسیار خوبی است. از قوانینی است که به آن احتیاج داشتیم. این قانون در واقع حلقه بسته مدیریتی را می‌شکند. راه را برای جوان‌ها می‌گشاید که بتوانند خودشان را برسانند به مراکز مدیریتی. منتها اطلاق قانون- که هر بازنشسته‌ای باید به کار گرفته نشود- درست نیست. خود نمایندگان اشکالات را طوری اصلاح کنند که مجبور نشوند به رهبری متوسل شوند».

 

به عنوان کسی که از سال ۱۳۵۲ تاکنون با آیت‌الله خامنه‌ای آشنایی داشته و دارم و روحیات ایشان را کاملاً می‌شناسم، باید بگویم که شنیدن این جملات بیش از هر چیز یادآوری مظلومیت مقام معظم رهبری است. نه از این حیث که چرا طلبه‌ای به ایشان با تندی انتقاد کرده است و ایشان از آن طلبه معذرت‌خواهی کردند، که پذیرش انتقاد و عذرخواهی هر دو از نمادهای حکومت اسلامی و فرهنگ درست حکمرانی است؛ بلکه این مظلومیت بیشتر از جهت آن است که چهره واقعی رهبری به هر دلیل به جامعه معرفی نشده و نمی‌شود.

 

ایشان یکی از روشنفکرترین روحانیون زمان خود بوده و با ادبا، شعرا، روشنفکران و نویسندگان که طبع‌های تند انتقادی دارند، رفاقت و مکالمه داشته است. ایشان فردی هستند که تحول را می‌پذیرند و تشویق می‌کنند. آقای آل هاشم، نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز که شیوه‌های متفاوتی مانند برداشتن نرده‌ها و حضور در استادیوم برای تشویق یک تیم فوتبال را پیشه کرده، بتازگی روایت می‌کرد که «نگران شدم نکند رهبری از رفتارم ناراضی باشند در حالی که وقتی از خودشان پرسیدم، ایشان هم تشویق و هم تأیید کردند.» رهبر معظم انقلاب رهبری تحول خواه و با سعه صدر است؛ اما آنچه برخی از ایشان تصویر می‌کنند، تصویر دیگری است. نکته دیگر سخنان ایشان این است که ایشان اصلاح قانون را به مراجعه برای دریافت حکم حکومتی و اعلام استثنائات یک قانون از طرف ایشان ترجیح می‌دهند. مسأله اینجا است که نظام ما بر اساس مرجعیت ولی فقیه شکل گرفته است. در فقه تشیع نیز بن‌بستی وجود ندارد. حال گاه این بن‌بست‌ها را ولی فقیه مستقیم باز می‌کند و گاه غیرمستقیم.

 

دکتر شریعتی و آقای خامنه‌ای

 

مجمع تشخیص مصلحت نظام هم برای همین تشکیل شد که نظام اسلامی در مسائل خود دچار بن‌بست نشود. رهبری هیچ وقت تمایل ندارد خارج از چارچوب قانون نظر بدهد. اما این را باید بدانیم که نظام و حکومت اسلامی نباید هیچ گاه با بن‌بست مواجه شود. ولی فقیه می‌تواند از اختیارات استفاده و بن‌بست‌ها را رفع کند. این کاری بود که حضرت امام (ره) نیز انجام می‌داد. در این باره از امام پرسشی مطرح شد. ایشان پاسخ داد که «منتظرم جنگ تمام شود و همه چیز را به مجرای قانونی بازگردانم.» خلاصه آنکه این رسانه‌ها هستند که باید بتوانند چهره واقعی رهبری و حکمرانی اسلامی درست را ترسیم کنند. (منبع)

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۹ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۴۶۱

آیات ناسخ و منسوخ کدام‌اند؟

متن نقلی: «آیات ناسخ و منسوخ کدام اند؟ در تعداد آیات منسوخ اتفاق نظرى دیده نمى شود؛ بیشتر دانشمندان علوم قرآنى فقط هشت مورد را که بر نسخ آنها دلیل قطعى و اجماع وجود دارد پذیرفته اند. آیاتى که نسخ شده اند، عبارتند از:


آیه نجوا؛ سورۀ مجادله، آیه ۱۲: یـأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نَـجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَینَ یدَىْ نَجْوَکُمْ صَدَقَهً. اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه با پیامبر خدا گفت و گوى محرمانه مى کنید، پیش از گفتوگوى محرمانه خود صدقه اى تقدیم بدارید. که به واسطه آیه بعد از آن نسخ گردیده است.

 

عدد مقاتلین؛ سورۀ انفال، آیه ۶۵: إِن یکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَـبِرُونَ یغْلِبُواْ مِاْئَتَینِ وَإِن یکُن مِّنکُم مِّاْئَهٌ یغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّیفْقَهُون. اگر از [میان] شما بیست تن، شکیبا باشند بر دویست تن چیره مى شوند، و اگر از شما یک صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز مى گردند، چرا که آنان قومى اند که نمى فهمند. این آیه نیز به واسطه آیه بعدش نسخ گردیده است.


 آیه امتاع؛ سورۀ بقره، آیه ۲۴۰ .


آیه جزاى فحشا؛ سورۀ نساء، آیه ۱۵ و ۱۶ .


آیه توارث به ایمان؛ سورۀ انفال، آیه ۷۲ .


آیات صفح و عفو؛ سورۀ جاثیه، آیه ۱۴؛ سورۀ بقره، آیه ۱۰۹. که با آیه هاى سی و پنجم از سوره حج، و شصت و پنجم از سوره انفال و پانزدهم از سوره توبه نسخ شده است.


آیات معاهده؛ سورۀ نساء، آیه ۹۰ و ۹۲ ؛ سورۀ انفال، آیه ۷۲ .


آیات تدریجى بودن تشریع قتال.

 

ر . ک :

آیةالله محمدهادى معرف

التمهید فى علوم القرآن،

ج ۲، ص ۳۰۰ ـ ۳۱۶

(منبع)

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۹ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۶۱۵

قلبِ سلیم چه قلبی است؟

قلبِ سلیم چه قلبی است؟

متن نقلی: «همه قلوب آدمی براساس فطرت و طبیعت نخستین آن بر سلامت و اعتدال و عدالت بنا نهاده شده است. این قلب اگر همچنان در مسیر کمالی بماند و از فساد و انحرافی که به سبب وسوسه‌های شیطانی و هواهای نفسانی پدید می‌آید خود را حفظ کند، در یک فرآیند رشدی و بالندگی به جایی می‌رسد که به قلب سلیم می‌رسد. قلب سلیم، قلبی است که سلامت در آن به شکل ملکه در آمده است و هیچ چیزی چون وسوسه‌های ابلیسی و خواسته‌های نفسانی نمی‌تواند در آن تاثیر منفی بجا گذارد. از این رو قلب سلیم در آموزه‌های قرآنی به عنوان قلبی خالی از هرگونه شائبه شرک مطرح می‌شود؛ زیرا شرک به معنای گرایش به سوی ضد کمالی است و قلب سلیم هیچ‌گونه گرایشی حتی مخفی و نهان به سوی ضد کمال یعنی ضد خداوند پیدا نمی‌کند.

 

از نظر خداوند کسانی دارای قلب سلیم هستند که از هر گونه پلشتی و زشتی عقلانی و عقلایی و وحیانی رهایی یافته‌اند و در مقام متقین در آمده اند؛ زیرا کسی که تقوا ملکه وی شده است، به هیچ‌گونه از پلشتی‌ها گرایشی نداشته و از آن پرهیز می‌کند که از جمله این پلشتی‌ها شرک است. این گونه است که بهشت به معنای بزرگ‌ترین و کامل‌ترین تجلی و مظهر جمال الهی برای آنان فراهم می‌شود و به جای آنکه ایشان به سوی بهشت بروند خود بهشت به سوی ایشان کشیده و آورده می‌شود.(شعراء، آیات ۸۹ و ۹۰). به سخن دیگر، چنین قلوب پرهیزکاری که اهل خشیت و خشوع و سلامت کامل و ملکه‌ای هستند، هیچ غم و اندوهی در آنان راه نمی‌یابد و آرامش همیشگی را دارا می‌باشند.» (منبع)

 

قلب سالم از نظر امام علی (ع):

 

فَطُوبَى لِذِی قَلْبٍ سَلِیمٍ أَطَاعَ مَنْ یَهْدِیهِ وَ تَجَنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ وَ أَصَابَ سَبِیلَ اَلسَّلاَمَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ. «خوشا به حال کسى که قلبى سالم دارد، خداى هدایتگر را اطاعت مى‌کند، از شیطان گمراه کننده دورى مى‌گزیندو با راهنمایى مردان الهى با آگاهى به راه سلامت رسیده است.»

۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۱
در تاریخ : ۲۸ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۷۱۴

سخن پیشوای صادق (ع)

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. از امام صادق (ع) سخنان فراوان آموخته‌ایم. این سخن آن حضرت نیز از بیانات تأثیرگذاری‌ست که خواندن آن سرشار از لطف و عبرت است. پیشوای صادق (ع) می‌فرمایند: "چهارچیز، بیهوده از دست می‌رود؛ بَذلِ محبّت به بی‌وفا، نیکی نزد شخص ناسپاس، تعلیم به کسی‌که گوش شنوا ندارد، و سپُردنِ راز بر کسی‌که رازنگه‌دار نباشد. منبع حدیث: خصال شیخ‌صدوق، باب‌چهارم، حدیث ۱۴۴

 

حرم حضرت معصومه (س) به سمت مسجد جمکران

 

حرم حضرت معصومه (س) به سمت مسجد جمکران

سالروز وفات حضرت فاطمه‌ی معصومه (س)

خواهر عظیم‌الشّأن امام رضا (ع) بر همه‌ی

دلدادگان به خاندان عصمت و طهارت ع تسلیت

۱
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۱
در تاریخ : ۲۷ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۴۲۲

فرمان ۸ مادّه‌ای امام خمینی

فرمان ۸ ماده‌ای امام خمینی:

میزان، حال فعلی اشخاص است.

منبع

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۷ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۵۷۳

اروپا مدیونِ ایران

به قلم دکتر فتح الله دهقان. جبر جغرافیا شرایط متفاوتی را به کشورهای جهان تحمیل نموده است. به تبع آن آداب، رسوم، عادات، و فرهنگ های متناوبی را در جهان شاهد هستیم، که در بستر شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... گوناگون، نقش و جایگاه متفاوتی را به کشورها بخشیده است. شرایط جغرافیایی به عنوان بستر و زمینه به همراه سایر عوامل مواهب و مضاری را برای کشورها در بر دارد. قرار گرفتن کشورها در کنار تنگه ها، کانال های مهم بین المللی از آن جمله اند، واقع شدن در مناطق خشک و بی آب و پر باران تاثیرات متفاوتی بر آنها دارد.

 

بر این اساس در جهان کنونی کشورهای توسعه یافته و عقب مانده را با شرایط متفاوت و متضاد شاهد هستیم. شرایط متفاوت آنها و عدم برخورداری مردم این کشورها از امکانات و ... بحران هایی را برای این کشورها به وجود آورده که با سیاست های قدرت های جهانی تشدید شده است. به گواه تاریخ کشورهای جهان برای در امان ماندن از چنگ اندازی و جلوگیری از سرایت مشکلات، بحران ها و...  دیگر جوامع در دنیای قدیم مناطقی را به عنوان حائل انتخاب می نمودند. به عنوان مثال، امپراطوری ایران از امرای حیره و امپراطوری رم از امرای غسان برای در امان ماندن از حملات و دست اندازی اعراب بادیه نشین و صحرا گرد به عنوان حائل استفاده می کردند.

 

 

در دنیای کنونی برخی از تهدیدات و مشکلات با استفاده از پیشرفت علمی و تکنولوژیکی به تهدیدات جهانی تبدیل شده است. تروریسم و مواد مخدر از جمله این مشکلات و معضلات است. ایران بنا به جبر جغرافیا هم مرز و همسایه افغانستان و پاکستان است که مرکز تولید و اشاعه مواد مخدر و تروریسم می باشد. (تروریسمی که زاییده استراتژی های کلان منطقه ای و جهانی بلوک های قدرت بوده در بستر فقر، محرومیت، بی عدالتی، عقب ماندگی، جهل، تفکرات قشری، سنت ها و باورهای غلط به وسیله متحدان منطقه ای آنها ایده پردازی سازمان دهی، رشد، نمو و اشاعه یافته است. همچنین نقش آنها در کارتل های مواد مخدر بر کسی پوشیده نیست.)

 

این نقش و جایگاه خاص هزینه های زیادی را به کشور ایران تحمیل نموده است. ایران همواره در منطقه خاورمیانه دارای نقش سازنده بوده است که در موارد زیادی با منافع غرب هم پوشانی داشته است. نقش ایران در پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم (پل پیروزی لقب گرفت) همچنین قرار گرفتن در مرکز کمربندی که برای مهار تفکر مارکسیستی بر اساس تئوری جورج کنان و پرده آهنین چرچیل ایجاد شده بود ایفای نقش می کرد.

 

همکاری با غرب و ایفای نقش سازنده در عراق و افغانستان از این موارد می باشد. در شرایط کنونی نیز ایران در صف اول مبارزه با تروریسم قرار دارد و نقش بی بدیلی را ایفا نموده که اوج آن را در مبارزه با داعش شاهد هستیم. همچنین در خصوص مبارزه با مواد افیونی که پدیده ای خانمان سوز، ضد بشری و تهدیدی جهان شمول می باشد ایفای نقش نموده و هزینه های مادی و معنوی هنگفتی را متحمل شده است. در این خصوص دو تفکر وجود داشته است. ۱. مبارزه ۲. ترانزیت کردن مواد به اروپا. منطق تفکر دومی این بود که اروپا را با ترانزیت مواد مخدر نابود کنیم. همانطور که آنها در اندولس، با شراب و فساد مسلمانان را نابود کردند. ایران بر اساس فرهنگ ایرانی اسلامی و نگاه انسانی و بشردوستانه ای که به این مسئله دارد اقدام به مبارزه همه جانبه با آن نموده و در این راه هزینه های گزافی را پرداخته است. هزینه هایی که غربی ها بایستی پرداخت می کردند از جیب ملت ایران پرداخت شده و می شود. (البته سازمان ملل و کشور های اروپایی در این خصوص کمک های ناچیزی می نمایند.)

 

حال که تحریم های ظالمانه، غیر انسانی و مغایر با حقوق بشر، مشکلات و معضلات طاقت فرسایی را برای مردم ایران ایجاد نموده است و باعث کاهش توان کشور در مبارزه با تروریسم و مواد مخدر شده و اینکه ایران نمی تواند مانند گذشته در این زمینه هزینه نماید. (غربی ها بهتر از هر کسی می دانند که اگر ایران نتواند مبارزه موثر با دو پدیده فوق نماید و یا دست از مبارزه با آنها بکشد چه اتفاقی خواهد افتاد و هزینه های گزاف مادی و معنوی به آنها تحمیل خواهد شد). اروپایی ها که مدیون ایرانی ها هستند بایستی در این زمینه هزینه بیشتری نموده و با تحریم های ظالمانه وغیر انسانی آمریکا مخالفت و مقابله کرده، نسبت به مردم ایران ادای دین نموده، مردم ایران را در این شرایط سخت و عبور از این بحران یاری نمایند.

چاپ روزنامه آفتاب یزد ۲۵ اذر ۹۷.

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۶ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۴۴۸

کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است

به قلم دامنه: به نام خدا. امشب میلاد فرخنده‌ی امام حسن عسکری (ع) مبارک. آن امام بزرگوار همیشه به شیعیان سفارش می‌کرد در هر کجا هستید، فردی اثرگذار باشید. دو سخن گوهربار از آن امام شهید به اهل معنا تقدیم می‌گردد: سخن اول: «أَقَلُّ النّاسِ راحَةً أَلْحُقُودُ.»: یعنی: کینه توز، ناآرامترینِ مردمان است.

 

سخن دوم: «ما تَرَکَ الْحَقَّ عَزیزٌ إِلاّ ذَلَّ، وَلا أَخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إِلاّ عَزَّ.»: یعنی: هیچ‌عزیزی حقّ را رها نکند، مگر آن‌که ذلیل گردد و هیچ‌ذلیلی به حقّ نیاویزد، مگر آن‌که عزیز شود.

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۴ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۳۵۹

نماز و نوه‌ام علی

اولین سجّاده و نماز نوه‌ام علی. ۷ آذر ۱۳۹۷

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۳ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۷۹۳

آبراهام لینکلن پسر یک کفّاش بود

به قلم دکتر فتح الله دهقان. (متن نقلی) آبراهام لینکُلن پسر یک کفاش بود. پدر او کفش های افراد مهم سیاسی را تعمیر می کرد.لینکلن پس از سالها تلاش، به عنوان رئیس جمهور آمریکا برگزیده شد. اولین سخنرانی او در مجلس سنا بدین صورت گذشت: نمایندگان مجلس از اینکه لینکلن رئیس جمهور شده بود ناراضی بودند. یکی از نمایندگان مخالف با عصبانیت و بی ادبی تمام از سوی جایگاه خود فریاد زد: آبراهام! حالا که بطور شانسی رئیس جمهور شده ای فراموش نکن که می دانیم تو یک بچه کفاش بیشتر نیستی!

 

 

آبراهام لینکلن لبخندی زد و سخنرانی خود را اینطور شروع کرد: من از آقای نماینده بسیار بسیار ممنونم که در چنین روزی مرا به یاد پدرم انداخت. چه روز خوبی و چه یاد آوری خوبی! من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم. آقایان نماینده بنده در اینجا اعلام می کنم که بنده مانند پدرم ماهر نیستم. با این حال از دستان هنرمند او چیزهایی آموخته ام. پس اگر کسی از شما تمایل به تعمیر کفش خود داشت با کمال میل حاضر به تعمیر کفشش خواهم بود. یکی از اقدامات مهم او خاتمه بخشیدن به تاریخ برده داری بود. و در پایان جمله ی معروف او: "معیار واقعی ثروت ما این است که اگر پولمان را گم کنیم، چقدر می ارزیم"

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۳ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۷۳۴

خاطرات انقلاب ۵۷ در دارابکلا

خاطرات انقلاب ۵۷ در دارابکلا

به قلم حمید عباسیان:  متنی که امروز در «مدرسۀ فکرت» نوشت: «به نام خدا. پاسخ بحث ۷۸ مدرسۀ فکرت: با درود فراوان به اعضای مدرسۀ فکرت. از مدیر مدرسه بخاطر حضور کم رنگم با توجه به اینکه وقت کمی را به تلگرام اختصاص میدم، [پوزش می خواهم] دلم نیومد ازاین مبحث بگذرم. مبحثی که نسل ما درآن دوران بهای سنگینی دادند تا رسید به دست نسل فعلی ، کاری ندارم به اینکه قرار بود چه شود و چه شد.

 

حمید عباسیان و من. ۱۳۶۱

 

خاطرات و اتفاقهایی که داخل محل دوره انقلاب افتاد را دوستانی که سهم به سزایی در انقلاب داشتند گفتند و اما خاطره ای که نمی توانم فراموشش کنم فعالیتهای شهید مظلوم ابراهیم عباسیان بود ۰ تازه اوایل انقلاب بود هنوز تظاهرات شکل نگرفته بود شبی از شبهای انقلاب در منزل به اتفاق خانواده نشسته بودیم که شهید مظلوم سراسیمه وارد اتاق شد و به اتاق دیگه رفت منهم پشت سرش وارد اتاق شدم گفتم ابراهیم اینا چیه گفت حمید اینا اعلامیه های امام خمینیه گفتم اونی که داخل کاغذ پیچیدی چیه؟ گفت نوار کاست امامه  گفتم بده گوش کنم، ابراهیم گفت باید زیر لحاف گوش کنی اینجوری صداش میره بیرون ، خلاصه نوارو گرفتم و رفتم ریر لحاف نوارو گوش کردم، سرود خمینی ای امام بود. بالاخره شدیم انقلابی و اتفاقات دیگر. خاطره دیگری دارم اینه که به یک بنده خدایی به شوخی گفته بودم اینقر از شاه طرفداری نکن دارند اسم شاهدوستها را مینویسند اون بنده فلک زده ترسید و انقلابی شد. بدرود.

 

مزار دارابکلا. قبر شهید ابراهیم عباسیان

 

پاسخ دامنه

به نام خدا. سلام داش حمید. خاطره‌ی بسیار پرارزشی از شهیدمظلوم ابراهیم عباسیان درباره‌ی اعلامیه و نوار امام خمینی در آن سال سخت و کش‌مکش‌ها، گفتی. بخشی مهم از تاریخ‌سباسی دارابکلا به‌حساب می‌آید. من به دلیل اهمیت سیاسی این متن شما و نیز نقل خاطره از برادر شهیدت را که امروز در راستای (بحث ۷۸، خاطرات انقلاب ۵۷ در دارابکلا) در مدرسۀ فکرت نوشتی، در وبلاگم دامنه (بخش تاریخ سیاسی دارابکلا) نیز منتشر کرده ام. درود به او و تو و بر "مادرشهید"تان که اینک بر تخت است و هزاران درد.

(تاریخ سیاسی دارابکلا: اینجا)

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۲ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۵۱۴

میلِ جان اندر ترّقی و شرَف

به قلم دامنه

مولوی در دفتر سوم مثنوی می گوید:

میلِ جان اندر ترّقی و شرف
میلِ تن در کسب اسباب و علَف

 

چنانچه مطلع ایم، موجودی به نام انسان استعداد و ظرفیتی دارد که می تواند بر فرشتگان پیشی بگیرد. به قول شهید مطهری در ص ۲۹دکتاب «انسان‌شناسی قرآنی»، در قرآن این تعبیر آمده که «انسان موجودی است هم خاکی و هم ملکوتی». به نظر من، ساختمان بدنی انسان تکمیل است و آنچه نیازمند تکامل و لایق کمال است، روح اوست؛ یعنی ب‍ُعد معنوی، عرفانی و الهی آدمی. که فقط با برانگیخته شدن و بعثت درونی، آرام می گیرد‌. روی همین اصل است که قرآن در جای جای خود از انسان «دعوت معنوی» به عمل می آورد. و حتی در قرآن می گوید:

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ. یعنی: ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید؛ و هر کسی باید با تأمل بنگرد که برای فردای خود چه چیزی پیش فرستاده است، و از خدا پروا کنید؛ یقیناً خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است.

 

آیۀ ۱۸ حشر ترجمۀ انصاریان

 

آری، باید ببینیم چه چیزی برای خود در قیامت و روز حساب و کتاب، «پیش فِرست» می کنیم. اسباب و علف!؟ یا ترقّی و تعالی و شرف؟

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۱ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۴۷۴

تروریست های وهابی مسلک

به قلم دکتر فتح الله دهقان. بار دیگر دست تروریست های جزم اندیش و قشری مسلک در چابهار به خون مدافعان کشور اسلامی مان ایران آغشته شده و تعدادی از آنها به شرف شهادت نائل آمدند. آنها که صادقانه همه چیز حتی جان شیرین خود را در طبق اخلاص گذاشته و در جهت تامین امنیت ملت ایران تقدیم نمودند. (شهید داریوش رنجبر، یکی از شهدای این حادثه از دیار نویسنده این سطور می باشد.) تا امنیت این ودیعه الهی و نعمت بی بدیل را برای مردم ایران در خاورمیانه جنگ زده، نا امن و متلاطم به ارمغان بیاورند.

 

ترور  در دین مبین اسلام امری قبیح، زشت و ناپسند بوده و با روح اسلام رحمانی منافات دارد. در تاریخ تمدن کهن این مرز و بوم جایی نداشته و امری مذموم می باشد. در دنیای جدید و جهانی که دموکراسی مشرب فکری آنها و حقوق بشر معیار و ارزش و هنجار آنهاست نیز ترور را امری مذموم دانسته و در نزد افکار عمومی مردم جهان کنونی محکوم است. اسلامی که دین پاکی و رحمت است تا جایی که پیامبرش محمد مصطفی (ص) به صفت رحمت ملقّب است. به مرور زمان توسط افراد و گروههای جزم اندیش و قشری در راستای منافع خود به خشونت آلوده شده است.

 

از سوی دیگر استعمارگران نیز از طریق فرقه سازی در جهت تامین اهداف خود در میان مسلمانان رسوخ نمودند. از صدر اسلام تا کنون جریان های قشری و متحجر و متصلب وجود داشته که نمونه آن خوارج بودند که علی (ع) را به شهادت رساندند. وهابیت نیز فرقه ای است ساخته و پرداخته استعمارگران که ریشه در فقه متصلب دارد و متاثر از افکار فقهی "ابن تیمیه" است. "محمدبن وهاب" نیز  فقیه ایده پرداز و ایدئولوگ آنها بوده است.

 

وهابیون که ریشه در تصلب مذهبی دارند همواره در راستای اهداف استعمارگران عمل نموده اند. فهم ناقص آنها از فقه زمینه ظهور افکار افراطی وخشن این فرقه شده است. جزم اندیشی آنها به جایی رسیده که اعلام کرده اند هر کسی که ۷ نفر شیعه را بکشد به بهشت می رود. این جزم اندیشان متحجر با افکار مسموم خود گروههای تروریستی را تغذیه فکری نموده و شرق و غرب عالم را درگیر خشونت، ترور و ناامنی نموده اند.

 

آنها مردمان بی گناهی از خاورمیانه تا قلب اروپا را به کام مرگ فرستادند. همچنین پتانسیل و نیروها و امکاناتی که می توانست جهت تامین رفاه و آسایش مردم و توسعه بکار گرفته شود، صرف نسل کشی،  کشتار بی گناهان و خرابی جهان نموده و دیگر اینکه موجب وهن دین مبین اسلام شدند.

 

اسلامی که سمبل آن مولا علی(ع) به مالک اشتر می فرماید: ای مالک کسانی که زیر دست تو هستند یا هم کیش تواند و یا همنوع تو، هم او می فرماید: «در کشور اسلامی چنانچه خلخالی از بینی زن یهودی ربوده شود، اگر مرد مسلمانی دق کند و بمیرد شهید است».

 

سخنان مولا علی(ع) با حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق اقلیت ها، عدالت و برابری، که از اصول دموکراسی جهان کنونی است قابل جمع است. بررسی و مطالعه تاریخ معاصر خاورمیانه حکایت از آن دارد که عملکرد این فرقه در راستای منافع استعمارگران بوده و اتحاد آنها با رژیم اشغالگر قدس بر علیه ایران پرده از چهره واقعی آنها برداشته است. همچنین تداعی کننده کینه و عداوت و احساس حقارت تاریخی است که نسبت به ایرانیان دارند.

 

در شرایطی که تحریم های ظالمانه بر علیه ایران وضع شده و امنیت چابهار برای ایران مهم است بعضی همسایگان تمایل ندارند بلوچستان امن باشد و پروژه چابهار به نتیجه برسد، توسط ایادی خود دست به این عملیات تروریستی زدند. البته این سکه روی دیگری نیز دارد و آن اینکه عواملی که زمینه و بستر فعالیت این تفکرات جزم اندیش و متحجر را فراهم می نماید بایستی مورد توجه قرار گیرد. فقر، محرومیت، عقب ماندگی و عدم توسعه یافتگی که نتیجه قهر طبیعت و خشکسالی و عدم توجه و بی عدالتی تاریخی که در حق این مردم روا داشته شده را نمی توان از نظر دور داشت.

 

چابهار یکی از جذاب ترین

مکان‌های گردشگری ایران

 

بنا به گواه تاریخ مردم این دیار مسلمان، مومن، خونگرم و با صفا و صمیمیت بوده همواره بدون هیچ چشم داشتی از مرزهای ایران اسلامی حراست نموده اند. قابل ذکر است پیشوایان مذهبی آنها همچون مولوی عبدالحمید  منادی وحدت بوده وهمواره در راستای صلح، صفا و صمیمیت تلاش نموده است. ضروری است نسبت به حل مشکلات این منطقه توجه خاص و ویژه نموده، اجازه بروز، ظهور و ترویج تفکرات جزم اندیش و قشری که در راستای منافع دشمنان تاریخی این مرز و بوم عمل می نمایند را ندهیم.

 

به گواه تاریخ مردم این دیار با افتخار خود را مسلمان ایرانی دانسته و همواره در راستای تامین منافع ملی و امنیت ملی تلاش نموده اند. به دسیسه ها و توطئه های  دشمنان وقعی نگذاشته و آنها را نا امید نموده و خواهند نمود.
چاپ روزنامه آفتاب یزد

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۲۰ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۳۸۷

تفریح و شادی از نظر شهید بهشتی

متن نقلی: خاطرۀ جالب شهید بهشتی از آیه‌ی فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا وَلْیَبْکُوا کَثِیرًا جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (آیه‌ی ۸۲ سوره توبه) دیدگاه شهیدمظلوم آیت الله دکتر بهشتی درباره‌ی برداشتِ غلط از این آیه در ویژه‌نامه‌ی پاسداشت سی و سومین سالگرد شهادت "سید مظلوم امت" منتشر شده است:

 

"یادم می‌آید در آغاز دوران بلوغ حدود ۱۴ یا ۱۵ ساله بودم و تحصیلات علوم اسلامی را هم تازه شروع کرده بودم. در این سن، انسان نشاط و شادابی خاصی دارد. ما پیش از مباحثه، بعد از مباحثه، پیش از درس، بعد از درس، با دوستان می‌گفتیم و می‌خندیدم. یکی از دوستانم که با من هم مباحثه بود و چند سالی از من بزرگتر بود شاید در آن موقع ۲۱ یا ۲۲ سال داشت، از بازار آمده بود و به تحصیلات علوم اسلامی پرداخته بود. خلاصه بزرگ شده جلسات مذهبی معمولی و هیات‌ها و این ها بود. ایشان وقتی ما می‌خندیدیم، می‌گفت: «فلانی، حالا که آغاز تحصیل علوم اسلامی است بهتر است خودمان را عادت بدهیم و نخندیم یا کمتر بخندیم.» گفتم: «چرا؟» گفت: «این آیه قرآن است: فلیضحکوا قلیلا و لیبکوا کثیرا باید کم بخندند و زیاد بنگریند.»

 

در آن موقع که ایشان این آیه را می‌خواند، یکی دو تا حدیث هم به این مناسبت به این خواند و من فکر نکردم که بروم مطالعه کنم. آغاز دوران تحصیلم بود و اصولا آدم به این فکر نمی‌افتد که برود مطالعه کند و ریشه آن را دریابد و ببیند که قرآن چرا می‌گوید: فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلًا وَلْیَبْکُوا کَثِیرًا. البته عین این جمله در قرآن هست. به او گفتم: «بالاخره به من بگو ببینیم که این خندیدن کار حرامی است یا نه؟ گفت نه. حرام نیست. ولی خوب بهتر است یک مسلمان زبده و ورزیده نخندد. گفتم حالا که حرام نیست. من می‌خندم. برای این که فطرت من نمی‌تواند فعلا این تعلیم را بپذیرد؛ و چون تعلیم مربوط به واجب حرام نیست، باشد تا بعد ببینیم چه می‌شود.

 

چند سالی گذشت. البته این موضوع هم دیگر از خاطر من رفته بود. اولین مطلبی بود که به صورت مستقل و بر اساس قرآن، کتاب و سنت درباره‌اش تحقیق می‌کردم. به همین سبب تصمیم گرفتم یک بار قرآن را از اول تا آخر با دقت بخوانم و آن را به صورت یک کتاب علمی بررسی کنم. تا آن موقع مکرر قرآن را خوانده بودم و مکرر این آیه را دیده بودم، اما مثل این خواندن‌های معمولی، بی‌توجه از آن گذشته بودم، بدون دقت کافی. این بار که بنا داشتم برای بررسی یک مساله اسلامی قرآن را از اول تا آخر با دقت مطالعه کنم، رسیدم به این آیه. به خودم گفتم: عجب!

 

این آیه در قرآن هست،‌ اما مطلب درست در نقطه‌ی مقابل مطلبی است که آن آقا از آن فهمیده است و آن دستوری بود که پیغمبر صادر کرده بود که باید تمام نیروهای قابل برای شرکت در مبارزه علیه کفار و مشرکینی که به سرزمین اسلام هجوم آورده بودند، بسیج شوند. ایشان برای یک بسیج عمومی فرمان صادر کرده بود. عده‌ای با بهانه‌های مختلف از شرکت در این لشکرکشی خودداری کرده بودند و از فرمان خدا و پیغمبر تخلف کرده بودند. خداوند در این آیات قرآن می‌فرماید: لعنت خدا باد بر این کسانی که دیدند پیغمبر با انبوه مسلمانان به میدان نبرد می‌روند اما باز هم زندگی دوستی، آنها را وادار کرده از فرمان خدا و رسولش تخلف کنند و بمانند و به دنبال آن به عنوان یک نفرین و کیفر می‌فرماید: از این پس کم بخندند و زیاد بگریند.

 

حال شما از این چه می‌فهمید؟ می‌فهمید که از دیدگاه اسلام زندگی، نشاط، نعمت و رحمت خداست و زندگی توأم با گریه و زاری و ناله، خلاف رحمت و نعمت خداست. نعمتی هست و عذابی هست و خدا در مقام نفرین یا در مقام نکوهش از این تخلف می‌فرماید: از این پس از نعمت خنده و نشاط فراوان کم بهره باشید و همواره گریان و غمزده زندگی کنید. بنابراین با مطالعه اسلام بر اساس قرآن دیدم آیه درست خلاف آن مطلب را می‌گوید. این نوع استنباط‌های نا بجا و تلقین آن به مسلمانان به اضافه عوامل دیگر سبب شد که جامعه ما توجهش به مساله تفریح کم باشد." منبع

۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۱۹ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۵۸۰

مدرسه فکرت ۲۰

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت بیستم

 

بحث ۸۶: این پرسش آقای محمد عبدی‌ست که برای بحث‌و‌نظر در پیشخوان مدرسه سنجاق می‌شود. «در مورد مکانیسم خواب و رویا و بیان خاطره ای از خواب و رویای صادقه قابل طرح و بیان در گروه اگر مطالبی دارید ، بیان فرمایید ؟»

 

پاسخم به بحث ۸۶

 

علاوه بر سلام و سپاس از پرسشگر، بابت طرح این سؤال مهم و آمیخته با زندگی و روح و روان آدمی، پاسخم به پرسش جناب عبدی به‌شرح زیر است:

 

۱. خواب بخش‌جدایی‌ناپذیر روح انسان است.

 

۲. در قرآن بر آن در سوره‌ی یوسف اشاره شده‌است.

 

۳. حتی کسانی‌اند که مقام مُعبِّر (=تعبیرکننده) خواب و رؤیا هستند. و به حضرت یوسف (ع) تأویل‌الاحادیث اعطاء شد:

 

الف. تأویل در یک معنا تعبیر خواب است «و یعلمک من تأویل الاحادیث» (آیه‌ی‌۷ یوسف) تو را تعبیر خواب آموزد.

 

ب. «نبئنا بتأویله» (آیه‌ی۳۸ یوسف) تعبیر آن خواب را به ما خبر ده.

 

۴. قدرت برون‌رفت روح و روان از کالبد است.

 

۵. حتی نوعی وحی (به معنای الهامات درونی) است.

 

۶. گاه کابوس وحشتناک و هشدار‌بخش است.

 

۷. اغلب پیام‌دار و نویددهنده است.

 

۸. حتی نشانگر و از عوامل بلوغیت در نوجوانی‌ و گذر از سنین بچگی‌ست.

 

۹. خواب‌هایی در انسان بروز می‌کند که از آموزه‌های کتاب هم ارزنده‌تر است؛ اگر بدان توجه شود.

 

۱. رؤیای‌صادقه یک نعمت‌ خَفی در وجود و نهادِ آدمی‌ست.

 

۱۱. به‌گمانم قدرتِ خواب‌دیدن، فصل مُمیّز انسان با حیوان است.

 

۱۲. برای همه‌ی انسان‌ها در طول عمر چنان خواب‌های باارزشی که ارمغان یا هشدار و یا دیدار با مقام‌های مقدس دینی و مکان‌های شریف است، رخ می‌دهد.

 

۱۳. گاه، خواب ارزش علم و آموزه دارد.

 

۱۴. البته برخی‌ها در خواب و گرایش به آن، اسیر خرافه‌ و جادو و جَنبل‌اند و حتی پاره‌ای مجامع علمی به‌جای تدوین و تصنیف کتاب‌های عقلانی و دینی، به‌سوی خواب‌ها و نقل این‌گونه قضایا روی‌آوردند که آیت‌الله سیستانی هم سال‌ها پیش، به این نوع گرایش‌های غلط، تذکر و تنذیر داده‌بودند.

 

ستون روزانۀ مدیر

نوشتن در خطر نابودی!

به‌نام‌خدا. خودکار و روان‌نویس و مداد را زمین نگذاریم. من خطر ازبین‌رفتن هنر خط فارسی را می‌بینم. از غلبه‌ی فضای مَجازی و تیک‌تیک تایپ‌ها، قلم و مداد از دستان ایرانیان بر زمین افتاد، دوری نخواهد بود، هنر نوشتن بر کاغذ، از میان‌مان رخت بربندد. من خود، تمام سعی‌ام بر این است، دست از نوشتن با روان‌نویس و خودکار، برندارم. مطالعاتم همیشه با یادداشت‌برداری‌ها همراه است. این را در عکس بالا نشان داده‌ام تا گفته‌باشم مراقب باشیم نوشتن بر صفحات کاغذ از بین‌مان نابود نشود. این زیبایی نگارش فارسی را پاس بداریم. با پوزش از جناب جوادی‌نسب که به‌علت جانبازی از نوشتن بر کاغذ، دور افتاده‌است.

 

 

برداشتم از کتاب "هرمنوتیک مدرن"

 

در این دستنوشته‌ام _که برداشتم از کتاب "هرمنوتیک مدرن" ترجمه‌ی بابک احمدی‌ست_ چندین نکته در آبان سال ۱۳۹۶ دراین‌باره نوشته‌ام، که چندتا را اینجا می‌نویسم:


میان زندگی درونیِ هر شخص با واژگانِ در دسترس، رابطۀ تنگاتنگ است.

فهمیدنِ یک نوشته به معنای سهیم شدن در معنای موجود است.

هرمنوتیک، خلاصی از »کژفهمی‌ها» و کنارزدنِ «بدفهمی‌ها»ست.

 هانس گئورک گادامر معتقد است که قدرت راستین، آگاهی هرمنوتیکی توانایی ماست در فهمیدنِ این‌که چه چیز پرسش‌پذیر است.

اشلایر ماخر هرمنوتیک را هنرِ اجتناب از بدفهمی‌ها توصیف می کند.

تأویل [=یعنی تفسیر، بیان، بازگردانیدن به چیزی] یک امرِ آموزشی نیست، بل خود کُنشِ فهم است.

استیفن میولهال بر این نظر است: چنان نیست که رابطۀ میان احساس و واژگانِ در دسترس، رابطه‌ای ساده باشد.

۶ دی ۱۳۹۷.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)


بحث ۸۷ : این پرسش جناب حجت‌الاسلام شیخ علی‌اکبر دارابکلایی‌ست که برای بحث‌و‌نظر در پیشخوان مدرسه سنجاق می‌شود:

«آیاقدرت شیطان ازخدابیشتراست؟آگه نیست چراگناه کردن آسان تراز کارنیک است؟»


یادآوری مدیر: همکلاسی‌ها توجه داشته باشید که قبلاً در بحث ۲۵ به پرسش "مفهوم و مسأله‌ی شیطان" که توسط جناب محمدحسین آهنگر طرح شده‌بود، پرداخته‌بودیم؛ اینک فقط به همین پرسشی که مطرح شده‌است، پاسخ بفرمایید و از تکرار بحث کلی شیطان، خودداری ورزید. تا اصل سؤال جواب‌های روشن پیدا کند. تشکر.

 

پاسخم به بحث ۸۷
با سلام و تشکر از جناب حجت‌الاسلام داراب‌کلایی؛ چندنکته‌ی توضیحی ارائه می‌کنم. چون اگر دراین‌باره بخواهم بنویسم شاید یک کتاب شود: 
۱. شیطان و جنود آن از مخلوقات‌اند؛ پس مانند تمامی جُنبدگان و موجودات عالم، در ذیل قدرت خداوند قادر متعال‌اند اما توان نفوذ زیادی دارند. بیشتر بخوانید ↓

بیشتر...
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
۰
در تاریخ : ۱۹ , ۱۳۹۷ آذر . دید ۳۵۵
قبل ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ---- ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ---- ۱۱۴ ۱۱۵ ۱۱۶ بعد
سایت دامنه ی داراب کلا : فرهان پنجم