جامعه ی شیعه ی دیمی
این حرف که «جامعهی شیعهی به صورت دیمی بزرگ شد» از حرفهای من نیست، از کتاب «بایدها و نبایدها» اثر آیتالله دکتر بهشتی است که در سخنرانیها هم مطرح نکرد، بلکه در جلسهی تفسیری قرآن بدان پرداخت و این نشان میدهد جملهاش تصادفی نیست، تحقیقیست، ارادی بیان کرد. جهت کسب بیشتر به ص ۱۳۰ این اثر گرانسنگ آن متفکر شهید رجوع میتوان کرد.
او تحت عنوان آسیبشناسی جامعهی شیعی، درین کتاب به «ولایت اجتماعی» پرداخت و نظریهی مهمی را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد که متأسفانه حکومت ایران عادت کرد تجلیل از آن شهید را به جملاتی از وی بکاهد که به نفع تداوم حضور عدهای از روحانیت مجاملهگو در مصدر امور، تمام شود، حال آن که در نظریهی ولایت اجتماعی شهید بهشتی، امر و نهیِ فرمان خدا، در این نوع ولایت، محقَّق و انجام و پیاده میشود، نه در انحصار عدهای خاص. یعنی مردم از سوی خداوند بزرگ، ولایت دارند بر جامعه و حکومت.
جامعهی شیعهی «دیمی» را من برداشتم این است یعنی آبیاری نشده است، یا بد، آب داده شده باشد. از دید آیت الله بهشتی عالم دانای دینی و مدیر توانمند سیاسی، «نظام اجتماعی اسلام محیطیست باز، برای رشد فضیلتها»، نه به تعبیر من: فضای بسته و برای تولید و ازدیاد فضیحتها. رجوع شود به ص ۱۸۱ این اثر تفسیری.
مغفول نگذارم که آن متفکر دینی فریاد میزند درین کتاب، که «پُست حکومت برای برخی سرقُفلی»!! شده است. اگر این کتاب در اختیار است ص ۱۶۶ مراجعه و نگاه شود. که در ص بعدیاش از نوع «حکومت بد» یاد میکند با این سخن: «حکومت بد، کم، کم، آدمهای بافضیلت و خوب را از گردونه خارج میسازد.» ۱۲ ، ۱۰ ، ۱۴۰۳ دامنهی توحید