مباحث دینی :: دامنه‌ی داراب‌کلا
Menu
مطالب دامنه را اینجا جستجو کنید : ↓↓

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پيشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعی
دنبال کننده ها
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

۱۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مباحث دینی» ثبت شده است

به قلم دامنه: من چهارده دُرّ از صدف دعای ابوحمزه (ثابت بن دینار ثُمالی از قبیله‌ی ثُماله، از تیره‌‌ی اَزد کوفه که فقیه و محدّث بوده و چهار امام معصوم از امام سجاد ع تا امام کاظم ع را درک کرده و از اصحاب و معتمدان آن ائمه‌ی هدی ع بوده) را استخراج و خلاصه می‌کنم؛ زیرا معصومین ع راه و رسم پرهیزگاری و چراغ راه هدایت هستند. منبع من متنی طولانی از آیت‌الله محمدجعفر طبسی است که این گونه فشرده و فهرست‌واره برداشت کرده‌ام:

 

۱. دقت در عقوبت

۲. خلوص در توحید

۳. جهل مطلق انسان

۴. امید به استجابت خواسته

۵. برنگزیندن هیچ چیز بر ذکر خدا

۶. طلبیدن هر چیز از خدا

۷. پوشاندن عیوب

۸. بخشندگی گناهان

۹. داشتن علمِ غیب مطلق خدا

۱۰. توبه وسیله‌ی ترفیع درجه و شست‌وشو روح

۱۱. گریه‌ی تاریکی قبر با هدف عمل نیک  به عنوان پادزهر

۱۲. طلب وسعت رزق

۱۳. درخواست امنیت در کشور

۱۴. تمنای عافیت خلق.

 

التماس دعا. قم. دامنه

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: رسم دل. اساساً به سوی خدا رفتن یک رسم جهانی است. چه مسلِم باشی، چه هندو، چه مسیحی و چه به دین یحیوی و هر سلوکی. حتی حضور هندوهای هند برای عبادت در معبد با بهترین حالت در لباس و شکوه ذهن و شوکت صورت می‌پذیرد. شاید آنان خیال می‌کنند خدای آنان (بُت درون معبد) ناراحت می‌شود لُخت و عور باشند، پس پوشش هنگام رفتن در محوطه‌ی معبد از الزامات است، حتی برآمده از حس‌وحال‌های خود فرد معتقد.

 

 

خواستم بگویم سبک عبادت و اساساً مناسک در اسلام خیلی حکمت دارد و بسیار زیبنده اجرا می‌شود. مثلاً نماز در خلوت. اقامه در جماعت. رفتن به زیارت. طرز حضور و خواندن دعای کمیل. حتی یک آش نذری پختن و یا سفره‌ی ابوالفضل العباس س انداختن؛ تمامی دارای چارچوب زیبا و حس‌وحال‌های عرفانی و معنوی است. ماه رمضان اوج این نزاکت و رسم دل است. خدایا ! اِمدادا ! اخلاصا ! که شعله‌های این آداب زیبا و دلربا و این رفتار انباشت از ادب و ارادت، از دل تک‌تک ماها، هرگز خاموش نشود.

  • دامنه | دارابی
  به قلم دامنه: ۱۵۰ نیروی متضادِ متساوْ در انسان. نه؛ نه، هرگز فکر نمی‌کنم که شما نمی‌دانید، نه. چُنین مَباد. می‌دانم که می‌دانید خداوند متعال به صورت تساوی، ۷۵ نیرو به عقل داده است و ۷۵ نیرو به جهل، که سرجمع آن می‌شود ۱۵۰ نیرو. هر کدام دو به دو، رودرروی هم‌اند به صف! و حتی اگر مؤمنی بخواهد، رویاروی هم‌اند، به دفع! راستی؛ این ۱۵۰ نیروی خدادادِ مثبت و منفی را -که نوعی لشگر آماده‌باش عقل و جهل محسوب می‌شوند- در کدام اتاقِ کنترل خود وارسی‌اش می‌کنید؟!!! اصلاً جهت‌دِه هستید یا نه؟! میز کنترل این دو نیروی متعارض دارید یا نه؟! نام می‌برم این نیروی لشگر درون انسان را که می‌دانم خبر دارید پیشوای ششم امام صادق علیه السلام جزئیات از آن را در نشستی به پیروان آموختند. هر نیرو خود به‌تنهایی در دیدِ آن حضرت (البته به برداشت آزاد من) اندازه‌ی زورِ یک لشگر را دارد، حتی فراتر از لشگر را. زیرا کافی‌ست مثلاً کسی شقاوت را جای سعادت در قلبش غَرس کند، دیگر همین یک نیرو، کار صدها لشگر (حتی n لشگر) را علیه‌ی او می‌کند. جدول زیر را از متافزیک گرفتم اما به سیاق خودم تدوین کردم.

جدول

لشگریان عقل (فضایل اخلاقی) 

مقابلش

لشگریان جهل (رذایل اخلاقی)

در زیر :
  • دامنه | دارابی

 

به قلم دامنه: برداشت تفسیری بنده از نُدبه. از همان لفظ نُدبه شروع کنم که «شیون» است. شیون به چیست؟ شیون برای فراز و فرود. از یک سو ندبه‌خوان بهجت و سُرور از خود بروز می‌دهد تا داشته‌های دینش را به رخ روحش بکشد تغذیه‌اش کند؛ عید کند خود را. کما این که ترجیح این است این دعا در سه عید بزرگ زمزمه شود نیز صبح جمعه که انسان تمام زوایای وجود شخصی برآمده از سرشت خود را جمعیت و اتحاد بخشد. از نظر من چند جای این دعا، از همه جا نردبان‌تر است؛ ولو شیون برای نالیدن فرود خود و جامعه (یعنی نقص‌هایی از خود و جامعه‌ی خود) باشد و یا شیون برای بالیدن فراز خود و جامعه (یعنی کمالاتی از محیط مسلمین و داشته‌های دین خود و جامعه‌ی خود)

 

از جمله‌ این‌ جاها :

 

یکم: آن جا، که آمده است: «اَینَ مُحی مَعالِمِ الدینِ و اهلِه» کجاست احیاگر نشانه‌های دین و اهل دین؟! معالم درین جا یعنی بقایا و نشانه‌ها. فرض درین فراز برین گرفته شده که نشانه‌ها و اهل آن نسیان رفته است؛ پس ظهور موعود را زود می‌خواهد؛ چرا؟ چون از مُردن ارزش‌ها و اصول مذهبی در میان مردم نگران و غصه‌دار شده است، پس در انتظار احیاگر نشسته است. چون کمی بالاتر در مقام منتظر نالید که کی می‌شود بیایی که اَمْت و عِوَجِ و انحراف را درست کنی!

 

دوم: آن جا، که آمده است: هَلْ اِلیکَ یابْنَ اَحمدَ سَبِیلٌ فَتُلقىٰ. یعنی «آیا به سوی تو ای پسر احمد -صلوات الله علیه و آله و سلّم- راهی هست تا ملاقات شوی؟ این فراز شیون را به فاز شیفتگی و شیدایی می‌برَد. دیگر نالیدن نیست، بالیدن است برای دیدار و دیدن. چون حضرت موعود ع در پِس پرده است، مشتاق، در مقام ندبه خود را متقاضی ملاقات با امام زمان ع معرفی می‌کند. چنین فکری، موجب حرکت تکاملی آن فرد می‌شود و در همان هنگام دعا احساس شکوه و شکوفایی می‌کند و غنچه‌ی درونش باز می‌شود.

 

سوم: آن جا، که آمده است: رَیّاً رَوِیّاً هَنیئاً سائِغاً. از همین فراز عجیب پایانی، با آن همه گریه و زاری، از خدا گوارایی و خوشی و شادی پایدار و کامل می‌خواهد که همچنان بر جانش جاری باشد و بر دریای درونش بریزد که پس از دریافت آن، حتی دیگر تشنگی دستش ندهد. این یعنی شیون باید به شیدایی پیوند بخورَد و جوش شود. پس ندبه ندای ناله است به سوی نوا. به عبارتی سیردادن دل از فردی مویه‌کُنان به فردی مُبتهج و شادمان.

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: تاریخ انتشار این پست: چه خبر از هفت منزل؟!!! کتاب "در سپیده‌ی اخلاص" اثر آیت الله حسین مظاهری به منازل هفت‌گانه‌ی حکیم فریدالدین عطار پرداخته است که من تلاش کردم ازین پرداخت، برداشت آزاد با ادبیات خودم ارائه دهم. امید است بتوانم.

 

 

ابتدا نماد هفت‌ منزل:

 

منزل اول: دنیا

منزل دوم: خوف

منزل سوم: رَجاء

منزل چهارم: حیاء

منزل پنجم: شُکر

منزل ششم: محبت

منزل هفتم: الله متعال

 

شرح مختصر هر منزل:

 

در منزل اول -دنیا- :  قصد، قصد دنیایی‌ست؛ از نوع حلال آن، نه دنیای حرام. یعنی عمل واجب یا مستحب طبق دستور خدا انجام می‌گیرد اما هدف، گرفتن پاداش از خدا برای حاجت دنیاست. بهترین مثالش این است: شخص خبر دارد گُزاردن نماز اول وقت باعث محبت او در دل‌ها می‌شود (ر.ک: ص: ۳۷) و خودِ نماز هم او را دعا می‌کند؛ پس با این قصد، اولِ وقت اقامه می‌کند.

 

در منزل دوم -خوف- : محرّکِ فرد در ترک یا انجام عمل، پروا از خدا و عقوبت است. ترس و تقوا و پروا عامل خوبی هست و قرآن از نذیر (=هشداردهنده) و بشیر (=بشارت‌دهنده) و مشتقّات هر دو لفظ، استفاده کرده است. مثل آیات مکّی بر محور معاد؛ که اِنذار است و محرک خوف. منزلگاه دوم را فوز بزرگ خوانده‌اند.

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: تاریخ انتشار این پست:

 

اول:

مثلث بعثت، امامت، مهدویت

شرافتمندان سلام. بعثت بر بشریت و در رأس آن بر سادات خجسته باد. همه‌ی پیغمبران در ساده‌ترین مکان، برانگیخته شدند. زیر بوته‌ی انار، درون غار، و حتی کنار گوسفندان. این به‌خوبی می‌رساند ″اَنَا بشَرٌ مِثلُکم″ (۱۱۰ - کهف) را. از جنس همین مردم کوچه و بازار و سوق بودند تا آسان و روان، بشر را به سمت فلاح و رستگاری سوق دهند. امین عرب حضرت محمد آخرین نبی رحمت، آن سان به بعثت رسید که حتی در مال، وابسته به حضرت خدیجه‌ی پرثروت بود و در دوران حساس حیات، یتیم و تحت سرپرست؛ سرپرستانی لایق و احَقّ و ارجح، چون پدربزرگش عبدالمطلب و سپس عمویش ابوطالب. پس؛ میان بعثتِ پیامبری با ثروت و زر و حتی با تزویر و زور، هیچ نسبتی برقرار نیست. آن کس برانگیخته می‌شد که لیاقت دریافت وحی را می‌داشت. شرط نبوت نه ثروت بود، نه قصر. نه سلطنت بود، نه دستی چیره‌دست.

 

با همین منطق ساده می‌توان دریافت پیروانِ پیامبران -علیهم صلوات الله اجمعین- در راه درست هستند و تحت تعالیم برگزیده‌ترین انسان‌های روی زمین. کافی هست پیام آنان را دست یافت و بر نصّ آن دستبُرد نزد و متن مقدس را تحریف نکرد. بهترین راه اطمینان این است به راهِ راهنمایانِ پس از پیامبران، در آمد و پویه‌ی آنان را پیمود و توشه‌ی پربار، پیمانه کرد. و چه پیمانی بهتر و سزاوارتر با امام علی و چه پیمودنی شایسته‌تر از پیمایش و پایش راه علی علیه السلام، که هم اَنفَس برای پیامبر خاتم ص بود، هم عصاره‌ی فضایل تمامی پیغمبران و هم اولین امام پس از خاتمه‌یافتن نبوت آنان.

 

من بعثت منهای امامت را فقط یک اتفاق می‌دانم و ظاهرِ کار. بعثت، دنباله دارد که آن را پیاده سازد، یعنی امامت و اجتهاد. که همه در انتظار یک ظهورند، عین واقعه‌ی قیامت که طلوع حضرت موعود خاتم الاوصیاء آقا و مولا امام عصر و زمان مهدی صاحب الزمان ع بر کره‌ی زمین است. مثلث بعثت، امامت و مهدویت مساوی است با هدایت و سعادت. فرخنده باد فروآمدن پیام «اِقراء»ی وحی، بر سینه‌ی صدر محمد صلی الله، در میانه‌ی غار حرا. دامنه.

 

 

:

به یاد ابوباقر مخ موشکی حزب‌الله عراق

در کمتر از دو روز می‌خواستند حماس را نابود سازند اما تا امروز ۱۲۵ روز طول کشید و اسرائیل در گرداب باریکه‌ی غزه به دست صدها رزمنده، گیر کرده است. صدام حسین رهبر حزب بعث و رئیس عراق هم، روزی می‌خواست سه روزه تهران را فتح کند اما ۸ سال مقاومت هزاران رزمنده‌ی ایران، ارتش عفلقی عراق را به پشت مرزها راند و یک وجب از خاک را به جنگجویان نداد. بعد سرکرده‌ی سازمان منافقین خواست یک شبه از کِرند غرب، میلیشیای مزدور خود را به غرب تهران برساند که در مرصادِ صدها رزمنده به کام مرگِ جهنم فرستاده شدند. اخیراً هم، انگلیس و آمریکا -دو یاغی مغرور بین‌المللی- با آوردن ناو خواستند یمن را بترسانند اما دیدند میلیون‌ها رزمنده‌ی یمن، شجاع‌تر از آنند که با جابجایی چند ناو و چند بمباران، از مقاومت دست بر دارند.

 

حال که دیدند به استیصال رسیدند -و بدتر از آن به افتضاح- دیشب ارتش اشغالگر و تروریست آمریکا -که غرب‌پرستان داخلی از روی غفلت و انحراف آن ارتش را آزادیبخش و ناجی! قلمداد می‌کنند و شاید هم ستایش- به همان سبک ترور حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی، در شرق بغداد منطقه‌ی بلدیات، از هوا با پهپاد، این رزمنده‌ی فرمانده‌ی ارشد حزب‌الله عراق را ترور کرد.

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: تاریخ انتشار: . برخی  -ازجمله دکتر دینانی- قائل‌اند قرآن، عقلُ الله است. او درین کتاب (عکس مندرج) در صفحه‌ی ۱۸۴ میان گزاره و انشاء در قرآن فرق می‌گذارد. در جمله‌های گزاره، احتمال صدق و کذب وجود دارد اما در جمله‌های انشائی صدق و کذب نیست. مثلاً به گفته‌ی وی بسم الله الرحمن الرحیم گزاره نیست، انشاء است. او آیات مشتمل بر امر و نهی را انشاء می‌داند. اما می‌گوید تردید نکنید بعضی از آیات قرآن عظیم الشأن، گزاره است. مثلاً آیاتی که خبر از گذشته و داستانی نظیر حضرت نوح ع و موسی ع و عیسی ع می‌دهند حتماً گزاره است.

 

 

اما چگونه می‌توان گفت گزاره است حال آن که احتمال صدق و کذب در تعریف گزاره هست؟ جواب این است: به حسب ذات، هر گزاره احتمال صدق و کذب دارد اما چون در قرآن کریم قائل سخن، خداوند است پس آن را صادق می‌دانیم. علت این است ما در گزاره، به اعتبارِ گوینده، احتمال صدق یا کذب می‌دهیم، نه به اعتبار ذات. گزارشگر وقتی خداست، احتمال کذب در آن نیست. قرآن عقل الله است. دامنه. راستی روزی رفتم این کتاب را بخرم دیدم هست سیصدهزار تومان!!! واقعاً کالاهای فکری چرا و چقدر این قدر گران؟!! والسلام. پنجشنبه: ۵ بهمن ۱۴۰۲، ۱۱:۰۱ ق.ظ. دامنه.

  • دامنه | دارابی

وقتی با این پرسش مواجه می‌شوم که "کامل‌ترین دین بودنِ اسلام" به چه معناست؟ اول دنبال جواب عقل خودم می‌گردم، و چون نیازمند تتبع اهل فن هم هستم، سپس پیِ آراء اهل علم (=دین‌شناسان) می‌روم. اغلب این طور گفته‌اند که اسلام چون آنچه موجبِ قُرب انسان به خدا می‌شود را دقیق بیان فرموده است. (ر.ک: سرشت و سرنوشت. دکتر دینانی. ص ۲۰۰) برای این، اسلام کامل است که چیزی را فروگذار نکرده است. پیام مهم اسلام هم معرفت به خداوند است و اسلام شناخت ما را از خداوند کامل می‌کند. می‌دایند لابد چرا. چون جوهرِ دین که از -غیب الغیوب آمده است- "معرفتِ خداوند" است. اسلام به قول عارفان و متألّهان "پیر نمی‌شود". فقط باید توسط اهل فن تفسیر شود. البته باید به‌هوش بود تا در دام تفسیر هر ناوارِد یا منحرف نیفتاد.  ۳۰ آذر ۱۴۰۲ دامنه.

  • دامنه | دارابی

ویل دورانت (۱۹۸۱ - ۱۸۸۵) در بخش اول کتابش «درباره‌ی معنی زندگی» ترجمه‌ی شهاب‌الدین عباسی با عنوان "تمنای معنی" گفت انقلاب صنعتی غرب خانه و خانواده را نابود کرد؛ هر اختراعی قدرتمندان را قوی‌تر  می‌کند و ضعیفان را ضعیف‌تر. غرب خدا را ظاهراً ناپدید !!! کرده است. (ر.ک:  ص ۲۴) وی درین اثر این‌گونه زیبا به ضرورتِ وجود دین پرداخت که اشتباه است اگر این واقعیت را در نظر نگیریم زندگی معنوی ما همان قدر طبیعی است، که زندگی جسمانی ما. اساساً از نظر ویل دورانت وضع طبیعی بشر "امید" است نه یأس. او با قاطعیت رویه‌ی تمدن غرب را نقد می‌کرد.ویل دورانت  -همان طور که  از آن صفحه‌ی بسیار مهمش از روی گوشی‌ام عکس انداخته‌ام- باور داشت دین‌های بزرگ از دلِ نیاز انسان‌ها به این که احساس کنند زندگی‌شان ارزش دارد و سرنوشت‌شان بیهوده نیست سرچشمه گرفته‌ و شکوفا شده‌اند. وقتی چنین ایمانی که مایه‌ی دلگرمی است رو به ضعف گذارَد، زندگی کاستی می‌گیرد و از یک نمایش روحانی به واقعه‌ای زیستی!!! تبدیل می‌شود و منزلَت انسان را نابود می‎سازد. درین شرائط جسارت‌های حیاتی انسان که تحسین او را برمی‌انگیخت، تبدیل به شکّاکیت و تحقیر می‌شود و در پی آن امید و ایمان، ناپدید و ترس و تردید رویّه‌ی روز می‌شود.

 

 

 

مستزاد : اینک همان تمدن -که از خدا هیچ باکی ندارد و به قول زنده‌یاد ویل دورانت  ظاهراً ناپدید!!!  کرده‌اند- آنچه پادگان نظامی آمریکا (=اسرائیل) بر سر مردم فلسطین در باریکه‌ی غزه و کرانه باختری می‌آورد خوشحال است و جانبدار. دنیا تا این حد از معنی در زندگی تهی نشده بود که امروز شده است. غرب با این نگبت و نخوت خواهی‌نخواهی می‌پژمُرَد؛ پژمُرد فعلاً پلاسیدگی‌اش هنوز خوب بیرون نریخت. اهل فن این پژمردگی زندگی غربی و غرب‌لیسانی را دقیق لمس می‌کنند. باایمانی مانع است، تن به هر کاری بشود داد و پای هر کاری را مُهر تأیید بشود زد. دامنه. تا امروز ۲۲ آذر ۱۴۰۲ : بازدید کل سایت دامنه: « ۱۳۴۸۰۹۹ »

  • دامنه | دارابی

هنگامی که دیدم آقای "تای دولا ساین" جوانِ رَپِر (=خواننده‌ی رَپ) مشهور آمریکا، مسلمان شد و نماز گُزارد و قرآن هدیه گرفت، اینجا خیلی به شوق آمدم. اساساً من تشرُّف به اسلام اشخاص نوورود را شورانگیزترین لحظات می‌دانم. ماها که همان زاده‌شدن از بطن مادر، مشرف به دین مبین بودیم و این خدای باری را بارها شکر گُزاردن دارد، ولی هنگامی انسانی از دور داوطلب ورود به دینِ «...یَعْلو و لایُعْلی عَلَیه» می‌شود (حرفی از پیغمبر اکرم ص اینجا که اسلام برتری پیدا می‌کند و چیزی بر اسلام پیروز نمی‌شود) پرشورترین احساس، او را احاطه می‌کند.

 

 

 

راست گفتند به ساین خیل از مخاطبان، که "به اسلام خوش آمدی ساین". تو حالا آقا ساین یک میلیارد و اندی برادر و خواهر در جهان داری.

 

راستی تیتر و عکس روزنامه‌ی همشهری چاپ امروز (۹ آذر ۱۴۰۲) هم انعکاس حِرفه‌ای هست از یک حَرف؛ ازین حَرف رهبر معظم:

 

«خصوصیت اول غرب آسیای جدید، آمریکازدایی یعنی نفی سلطه آمریکا بر منطقه است که البته این به معنی قطع روابط سیاسی کشورها با آمریکا نیست، بلکه به معنی زائل‌شدن قدرت و تسلط سیاسی آمریکاست و همان‌گونه که می‌بینیم برخی کشورهای صد‌در‌صد تابع هم، در حال زاویه‌گرفتن با آمریکا هستند.»

 

به قول مرحوم امام  اینجا «تا وقتی آمریکا آدم نشود،...» این حرکتِ پُرپتانسیل (=پرتوان) مقاومت و مداومت در منطقه، ادامه می‌یاید. دامنه‌ی دارابی.

  • دامنه | دارابی

      

 

مشهد مقدس

تصاویر رسیده به دامنه

پنجره فولاد (۲۴ شهریور ۱۴۰۲)

شب شهادت امام رضا علیه السلام

بست شیخ طوسی (۲۲ شهریور ۱۴۰۲)

دارالحجه جایگاه قبر امام رضا علیه السلام

نشر عکس :: سایت دامنه


به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. هنوز هم جا دارد از امام رضا -علیه السلام- بگویم. روز شهادت امام هشتم است که برای مردم ایران و زادگاه‌مان یک روز حزن‌انگیز خاص است که در دیار ما از دیرباز برای چنین‌روزی، مراسم سوگواری برپا می‌شد؛ هم در محل ما و هم توسط هیئت پایین‌تکیه‌ی داراب‌کلا و خیل بی‌شمار مشتاقان امام رئوف از محلی‌های‌مان در خودِ حرم مقدس آن امام هُمام (=بلندهمّت. سَرور. دلیر) پس؛ بهتر دیدم در "ستون روزِ" امروزم به سه سخن بسیارمهم حضرت رضا عالم آل محمد ص بپردازم که از کتابخانه‌ی احادیث شیعه برداشت کرده و روی آن تنظیم و توضیح صورت دادم. سپاس بی‌کران از هنری که در تصاویر به کار رفته.

 

سخن یکم: پرسیدند از امام رضا که "بهترین بندگان" کیانند؟ پاسخ دادند: "آنان، که هر گاه نیکى مى‌کنند، خوشحال مى‌شوند، هر گاه بدى مى‌کنند، استغفار مى‌کنند، هر گاه چیزى به آنان داده مى‌شود، سپاس مى‌گویند، هر گاه مبتلا و گرفتار مى‌شوند، شکیبایى مى‌کنند، و هر گاه خشمگین مى‌شوند، عفو و گذشت مى‌کنند. منبع.

 

سخن دوم: این سخن هم روایت شده است از آن امام شهید ارض طوس: "کسى که، یکی از هم‌نوعان و هم‌دینان او براى کارى به او پناه آورد، ولى او، با آن که مى‌تواند، پناه ندهد و کارى برایش نکند، رشته‌ی ولایتِ خداى متعال را بُریده است. منبع.

 

سخن سوم: کسی از حضرت رضا پرسید: اى پسر پیامبر درباره‌ی قرآن چه مى‌فرمایى؟ فرمودند: قـرآن کلام خــداست، از آن فـراتر نـرویـد و هدایت را در غیرِ قرآن مَجویید که گمراه مى‌شوید. منبع. دامنه.  پست مرتبط با این پست: اینجا. تصاویر مشهد در ادامه:

  • دامنه | دارابی

 

 

 

نیایش توحیدی دامنه

 

نیایش توحید طالبی

باسمه تعالی

خدایا ! تو بینایی وُ دانایی. آنچه از منِ مُقصِّر دیدی و آنچه هم می‌دانی، همه را به نفع پرونده‌ی اَعمالم بایگانی کن.

پروردگارا ! از من عشق و عبودیت و عبادت و عرفان می‌خواستی، همه‌ی اینا را بر اثر مشغولیت‌های فرعی کم کردم، منو ببخش.

رَبّا ! رگِ گردنم زَنند دست از توحید برنمی‌دارم و بی‌عقیدگی نمی‌پیمایم، همه‌ی این دارایی مرا در چنگِ خود دار.

بارتعالی‌ها ! گفتی بارِ امانت دوش گیریم، این دوشِ عبدت از قصور زخم برداشت، همه‌ی تقصرات مرا عفو فرما.

تا دیداری دیگر خدایا مرا بخواه

۶ / ۶ / ۱۴۰۲ توحید طالبی. دامنه دارابی. قم.

 

نیایش توحید طالبی

باسمه‌تعالی

گپ‌دل‌های توحید با خدا

روزی -سه تیر ۱۴۰۱- فرزند سومم -عاصم- از حرم امام علی بن موسی الرضا ع با من تماس گرفت. گفتم از آن صحن حرم یک هدیه به بابات بده. داده بود: مرحوم دکتر علی شریعتی از دو چیز در حیرت بود: >> ۱. از آبیِ آسمان، که  وجود ندارد، ولی دیده می‌شود! ۲. خدای رحمان که وجود دارد، اما دیده نمی‌شود. اینک -پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲- ای خدای باری‌تعالی! پیشگاه رُبوبی‌ات عرض می‌کنم: دیده هم می‌شوی! با دلِ دردمند. دردمند دلش گشوده است برای جلوس با خدا. ای خدای دل‌نشین! بر دلم نَشین تا با دیده‌ی دلم سیرسیر ببینمت.، که دیدنی‌های عالَم نادیدنی‌اند  نه تو؛ ای از رگِ گردن به من نزدیکتر. دامنه‌ی توحید. ۹ / ۶ / ۱۴۰۲ . قم.

 

  

 

نیایش توحیدی دامنه

خدایا ! با معلمانِ اخلاق و عرفان به ما آموختی که آن گاه که به خود مشغول نیستی! پس در کجا به سر می‌بری!!!آری خدایا به جای خود و خویشتن، به امور بی‌شمار مشغولم داشته‌ام! خدایا توبه توبه تویه! پروردگارا ! بارها از لِسان آموزگارانِ تعالیمِ معنوی آموختم که در گوشم دمیدند: دل باید دلیرانه خدا را بپُوید! آری ای خدای باری‌تعالی! من در پیمودنِ دلم به عرشِ تو دلیری نورزدیم‌وُ دلگیرم! منو ببخش منو ببخش خدای بخشایشگر!!ت ا دیدار دیگر باز ای خدای من بازم مرا راه دِه.

ابراهیم طالبی دارابی دامنه توحید. جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲ . قم.

 

 

وقت حرف به نقل از توحید (۵)

باسمه تعالی

دوستت دارم امامِ زمان -عجّ-

  • دامنه | دارابی
دامنه‌ی داراب‌کلا

قالب کارزی چهارم : دامنه ی داراب کلا