تازه ترین پست ها

پذیرفته ترین پست ها

پر بازدید ترین پست ها

پر بحث ترین پست ها

تازه ترین نظر ها

موضوع های کلی سایت دامنه

کلمه های کلیدی سایت دامنه

بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه

پیوندهای وبلاگ های دامنه

پیشنهاد منابع

دامنه‌ی داراب‌کلا

۲۰۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

نبرد قدرت در ایران

 

نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی ۱۷ ، ۹ ، ۱۴۰۴ : من این کتاب "نبرد قدرت در ایران" نوشته‌ی محمد سمیعی را خواندم و به صورت برداشت آزاد خودم تحلیل ارائه می‌کنم. او با یک سؤال اصلی به "نبرد قدرت" پرداخت و آن این‌که "چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟" کتاب، ضعف اصلی محمدرضاشاه را در پنج چیز خلاصه کرد:

 

۱. شاه به ارتش تکیه داشت. ر.ک : ص ۲۷

۲. شاه در خواب عمیق فرو رفته بود. ر.ک : ص ۳۲

۳. شاه به تک‌حزبی و قدرت مطلقه رسید. ر.ک : ص۳۰

۴. شاه فساد در حکومت را سرسری گرفت. ر.ک : ص۴۷

۵. شاه به جنگ مارکسیسم و مذهبیون مشغول شد. ر.ک : ص ۲۹

 

از نظر این کتاب، "آخوند خراسانی" سیاسیات و عُرفیات را بر عهده‌ی عقلای جامعه می‌دانست (ر.ک : ص ۲۶۸) اما با درگذشت آقا بروجردی، امام خمینی توسط پیروان حوزوی خود، میدان را در دست گرفت و سعی کرد با پرهیز از برخی مواضع نسبت برخی اشخاص و جریانات، تفرقه را به موقتا" به اتحاد نسبت به شاه تبدیل کند و همزمان کوشید، یک تئوری فوری حکومتی فقهی جایگزین سلطنت را، با عنوان "ولایت فقیه"، ارائه دهد. (ر.ک : ص ۶۱۷) بدین ترتیب، روحانیت، پشت سر این تز رفت و با آدرس‌هایی از اسلام و نوید آزادی و اصالت داشتن اصل آرای مردمی، مردم ایران را به خود امیدوار ساخت و نَبرد را بُرد. اعتماد مردم به آنان، فرصت حساب آمد و درنتیجه به امتیاز بزرگ!! تبدیل شد.

 

کتاب بر اساس نظریه‌ی "دالّ میان‌تُهی" آقای ارنستو لاکلائو تئوریسین سیاسی مارکسیست و فیلسوف آرژانتینی نوشته شد. "دالّ میان‌تُهی" را اگر خلاصه توضیح دهم یعنی مطالبات مردم به سمت اعتراض و جنبش می‌رود، اما برآوُرده نمی‌شود، یعنی یا سرکوب می‌گردد و یا نادیده گرفته می‌شود؛ در نتیجه یک "دالّ میان‌تُهی" پدید می‌آید و باعث سرخوردگی معترضین می‌شود. اما امام خمینی در زمان انقلاب ازین خلأ بهره جست و تقریباً همه را متحد ساخت که البته پس از پیروزی، مجدداً به تفرق و جدا جدا کردن پیش رفت. به لحاظ علمی "دالّ میان‌تُهی" زنجیره‌ی مطالبات برآورده‌نشده (ر.ک : ص ۲۰۱) است. مثلاً در همین نظام جمهوری اسلامی ایران چندین بار اعتراضات مردم به مرحله‌ی تشدید رسید، اما دچار "دالّ میان‌تُهی" شد، زیرا اشخاص مشهور سیاست اعتراضات را دیدند اما به آن نپیوستند که بتوانند آن را هدایت و ثمره‌بخش کنند. جز آقای مصطفی ملکیان فیلسوف معنویت ایران که رسماً در خیابان در سال ۸۸ وارد راهپیمایی اعتراضی و اصلاحی شد؛ اما آن جنبش به فرمانِ هم حکومت وقت، هم حاکمیت و هم روحانیت، سرکوب شد. این کتاب که در بخش تئوری‌ها و توسعه، توصیه به همزیستی مسالمت‌آمیز میان حکومت‌ها و نخبگان می‌کند، درین زمان من نظرم این است میان روحانیتِ صاحب قدرت (بخوانید قدرت‌پرست) و نخبگان علم و معنویت، همزیستی مسالمت‌آمیز شدیداً از بین رفت و جامعه دستخوش "دالّ میان‌تُهی" شد و معلوم نیست چه اتفاقی رقم می‌خورَد و چه کسی یا چه عاملی، این حُفره‌ی خطرناک را به نفع ملت پر می‌کند، زیرا این حکومت با این دست‌فرمان، هرگز تن به حرف مردم نمی‌دهد. به تعبیر من اینک نبرد قدرت ادامه می‌یابد و این روحانیت است که مانند شاه "فرار" می‌کند.

۰
در تاریخ : ۱۷ , ۱۴۰۴ آذر . دید ۴۰۱

دو جور کشف حجاب در ایران

نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی ۱۳ ، ۹ ، ۱۴۰۴ : آقای شیخ "مرتضی آقاتهرانی" از پیروان آقای شیخ "محمدتقی مصباح یزدی" گفت: "باید مسئولین و دستگاهها را بخواهیم پای کار بیایند" تا "بتوان بحث عریانی و کشف حجاب را مدیریت کنند؛ قطعا این‌طور رهاشدگی که امروز بعضاً شاهد هستیم، حتماً غلط است." پایان نقل قول. من تاکنون در بحث کشف حجاب هیچ پستی ننوشته‌ام، فقط بگویم در ایران دو جور کشف حجاب پدید آمد؛ یکی در حکومت رضاشاه که دستور داد زنان از نظر روسری و چادر، برهنه شوند و به شمایل اروپا در آیند. دومی در حکومت جمهوری اسلامی که زنانی از جامعه، با اراده‌ی خود از نظر پوشش سر، برهنه شدند. اولی به مقاومت بخشی از مذهبیون انجامید که می‌گفتند اجبار بر برهنگی، با فرهنگ ایرانی و مذهبی در تضاد است. اما در دومی چالش بر سر این است زنانی از ایران می‌خواهند به صورت داوطلب از فرهنگ ایران و مذهب رسمی در حکم منع برهنگی موی سر، بیرون بروند و آن را حق انتخاب خود می‌دانند. اینجاست که نظام قصد کرده است با سه ابزار شرع، قانون موضوعه و جریمه و تز احتمالی سرکوب، برهنگی موی زن را جمع کند اما آنقدر برهنگی گسترش یافت از سیاست واحد در برابر برهنگی درمانده است و از هر گونه جنبش می‌هراسد. این مسئله برای حکومت یک معضل لاینحل تبدیل شده است. اشاره کنم که در تاریخ کهن تا معاصر ایران، زنان -حتی زنان دربار- پوشش داشتند و هیچ کتیبه و ستون کاخ‌ها تصویری از زن سرلُخت و پالُخت حک نشد.

۰
در تاریخ : ۱۴ , ۱۴۰۴ آذر . دید ۴۸

نُه اصل در تفکر کوروش کبیر

۱۷ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی. امروز مطبوعات خبر دادند منشور حقوق بشری کوروش به ثبت جهانی رسید، این کار در کنفرانس ۴۳ یونسکو در سمرقند تصویب شد. جزئیات آن در سایت رُکنا آمده است. اما کوروش کبیر چه تفکری داشت؟ نُه اصل از میان چندین تز او را فقط برمی‌شمارم:

 

- دشمن‌تراش نباید بود.

- مصلحت ملی نباید با کینه‌توزی دنبال شود.

- القاب‌بخشیدن به خودش را ممنوع کرد.

- حق سلطنت باید ناشی از رفتار درست پادشاه باشد.

- مدارا پاداش قدرت است.

- مغلوب نباید تحقیر شود.

- رد غنیمت طلا و نقره به وطنِ کشورهای فتح‌شده.

- بیعت مردم با حکومت باید با خواست مردم باشد.

- اهورامزدای زرتشت وظیفه‌ی متحدکردن مردم روی زمین را تحت لوای صلح و عدالت، محوّل کرد.

 

ایران آریایی است. اما آنچنان تبِ ضد میهنی را در طبع ملت دمیده بودند و دم از اسلامیزه کردن ایران -چیزی شبیه مِس قَلعی‌کردن- زدند که حتی این آقای جمشید آریا هنرپیشه‌ی مشهور و قدَر ایران  فامیلی خود را پس از انقلاب، هاشم‌پور کرده بود! اینک اما ملت ایران دریافت، آریایی‌بودن و کوروش کبیر داشتن، یک سرمایه و میراث تمدنی است و منشورش، جهانی شده است و اوست که راه ایران و راهنمای میهن است.

۰
در تاریخ : ۱۷ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۳

بررسی نظر محسن رضایی در مورد ائتلاف نظامی علیه اسرائیل

نگارش ۲۳ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. چاپ صبح. آقامحسن رضایی با این توئیت دچار چند تناقض، اشتباه، حتی اعتراف ضمنی شد، که برمی‌شمارم:
 
۱. اعتراف به حمله‌ی اسرائیل به پنج کشور مسلمان
۲. تمنا از سران کشورهای عرب و مسلمان
۳. حتمیت حمله‌ی اسرائیل به تک تک کشورهای خاورمیانه
۴. اعتراف به حمله‌ی اسرائیل از طریق جنگنده‌ی هوایی
۵. لزوم تأسیس ائتلاف نظامی علیه‌ی اسرائیل
۶. پیشگویی حمله‌ی احتمالی اسرائیل به عراق ترکیه عربستان
 
بررسی سخن آقامحسن:
 
برادرمحسن همیشه رجز می‌خواند ما اِلَر می‌کنیم! بَلَر می‌کنیم. نابود می‌کنیم! تمام می‌کنیم. مشخص بود دارد تقویت روحیه می‌کند و نقش فعالش را نشان می‌دهد البته رجز رسمی دیرین بود در تمدن عرب و ایران. او ناخودگاه معترف شد اسرائیل ارتشی دارد که به تک تک کشورهای خاورمیانه خواهد تاخت. حتی سه کشور را علنا" بر خلاف عرف دیپلماتیک، اسم هم برد. او بالاخره فهمید جنگ با اسرائیل -اگر هم ایجاب کند- ائتلاف نظامی نیاز دارد و این یعنی هیچ کشوری در خاورمیانه به تنهایی حریف اسرائیل نیست حتی نظام ایران. من بارها در متون مسائل روزم گفتم نظام نباید ایران را به‌تنهایی خرج درگیری با اسرائیل کند، چون به فروپاشی بیشتر اقتصاد و زیرساخت‌های میهن می‌انجامد و اسرائیل به آمریکا اروپا روسیه حتی به اعراب! پشتگرم است. در واقع آقامحسن دیشب با این حرف، ثابت کرد اسرائیل نه "له" شد و نه "تقریباً از پا در آمده" و نه "به زمین چسبیده" بلکه به قولش تک تک کشورها را حمله خواهد کرد. راستی آقامحسن ائتلاف نظامی را با توئیت تأسیس نمی‌کنند، با رخنه، حزم و عقل می‌کنند.
۴
در تاریخ : ۲۳ , ۱۴۰۴ شهریور . دید ۸۹

مسجد توفیق نکا

 

این جا نکا، مسجد "توفیق" است. پایگاه حجت الاسلام آقای بیانی که جناح راست تاب سخنان و افکارش را نداشت و سرانجام چند سال پیش وی را از امامت جمعه‌ی نکا برکنار کرد. دوستان قدیمی من در نکا و روستای اطراف نکا درین مسجد پاتوق داشتند. یادآوری کنم مرحوم حاج کل مرتضی آهنگر (پدر رفیقم حسن‌آقا و آقامهدی و به عبارتی پدرخانم روانشاد یوسف رزاقی) فقط آقای بیانی را در آن مقطع، عادل و لایق می‌دانست و تقریباً تمام جمعه‌ها را به آقابیانی اقتدا می‌کرد. درود بر هر مسجد و پاتوقی که در آن حقیقت ذبح نشود و پیشنماز راتب و خطیبان آن، مروت داشته باشند و مرام. عفت کلام کنند و نفوذ بیان. درود. دامنه.

۰
در تاریخ : ۲۷ , ۱۴۰۴ مرداد . دید ۱۸

ترورهای سیاسی

نگارش ۱۸ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. در کتاب "معمای امیرعباس هویدا" خوانده بودم که آقای عباس میلانی نویسنده‌ی آن. در ص ۲۱۴ گفته بود اسلحه‌ی هفت‌تیر بکاررفته در ترور حسنعلی منصور (از مبدعان کاپیتولاسیون) را آقای هاشمی رفسنجانی تدارک کرده بود که توسط اعضای مسلح یک حزب مسلمان به اسم "مؤتلفه‌ی اسلامی" صورت گرفت.

 

 

جالب این‌که دیشب در مطالعاتی که روی دفترهای یادداشتم داشتم دیدم آقای شیخ صادق خلخالی در کتاب خاطرات خودنوشت خود ص ۱۶۲، گفت اسلحه را مرحوم سید ابوالفضل تولیت -که زمان شاه تولیت حرم قم را بر عهده داشت و قبرش در مسجد قدس محله‌ی ما دفن است- از کربلا خرید به رفسنجانی داد و رفسنجانی هم داد به حاج مهدی عراقی و او هم داد به محمد بخارایی و بخارایی هم گلوله‌ها را در مغز حسنعلی منصور خالی کرد.

ترور گرچه توسط مسلم سفیر امام حسین علیهما السلام استنکاف (=ناپذیرفتنی) شد و ابن زیاد را از شکاف و درز در خونه‌ی هانی بن عروه نزد، اما تاریخ مسلمین مانند سایر دینداران ادیان، پر شد از ترور. ترور در تلقی برخی، آخرین حرف یک دیندار یا یک عضو ایدئولوژیک حزب یا فرقه، با هر کسی هست، که گمان می‌کند دیگر مهدورالدم است و ریختن خونش مباح. بحث دینی آن بماند. بگذرم.

 

پیوست:
متن "ستون روز" امروزم ۱۸ ، ۵ ، ۱۴۰۴ را بر اساس مستندات این دفتر یادداشتم نوشتم که در ۱۳۸۶ در تقویم سالانه‌ام به صورت خطی نوشته بودم. دو ستون مورّب سمت راست دفتر. نمایش آن جنبه‌ی سندیت متنم را نمایان می‌کند. درود. دامنه

۱
در تاریخ : ۱۸ , ۱۴۰۴ مرداد . دید ۹

راه و روش وحشت افکن

راه و روش وحشت‌افکن. نگارش ۶ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. در دوره‌ی ساسانی، اردشیر خود را "نماینده‌ی خدا روی زمین" اعلام کرده و جامعه را به شکل طبقاتی در آورده بود. شامل:

 

۱. شاه = مرکز

۲. روحانیان = سر

۳. جنگجویان= دست

۴. کشاورزان = شکم

۵. صنعتگران = پا

 

هر طبقه‌ای هم، نماینده‌ی جنبه‌ای از مَنِش انسان، قلمداد می‌شد. شامل:

 

۱. پارسایی

۲. مردانگی

۳. ثبات قدم

۴. سخت‌کوشی

 

جالب این بوده مقام روحانیان ساسانی و اَشراف زمیندار، موروثی بود. یعنی از طبقات دیگر، کسی حق نداشت درین دو طبقه ورود و ارتقاء پیدا کند، مگر ثابت می‌شد در وراثت به این دو طبقه تعلق داشت. به گفته‌ی محقق آمریکایی خانم "ساندرا مک کی" (نویسنده‌ی کتاب "ایرانی‌ها؛ روح یک ملت" در ص ۴۱) از یک سو این طبقات "در مزایا بودند و در سوی دیگر در محرومیت محض".

 

مدارا در عهد ساسانی به یکی از چند علت، پژمُرده شده بود. روحانیت هم با همدستی قدرت و اسیرشدن به سکه و مکنت، این راه و روش وحشت‌افکن را برگزیده بود. اردشیر بر خلاف کوروش کبیر و داریوش، به سمت "خداگونگی و ظلم و خشونت" راه پیمود و سر انجام این نظامِ به‌شدت فاسد روحانیت و سلسله‌ی ساسان، از ریشه و بُن، واژگون شد.

 

آخرین پی‌گویه‌ی دامنه درین متنم اینه: هر حکومت به ملتش زور گوید، دگرگون که سهل است، دیر یا زود، واژگون می‌شود. میهن! بخن!

۰
در تاریخ : ۶ , ۱۴۰۴ مرداد . دید ۶

ضدیت با کوروش کبیر

ضدیت بخشی از نظام با قبر و نام کوروش. نگارش ۲۰ ، ۴ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. آقای سید عزت‌الله ضرغامی رئیس پیشین رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در شبکه‌ی پیام‌رسان «ایکس» توئیتر سابق مطلبی نوشت که دربردارنده‌ی تحریف تاریخ است. عین حرف وی این است:

 

«توصیه‌های ملی و میهن‌دوستانه‌ی رهبر انقلاب امر جدیدی نیست»

 

اما تا جایی که من حافظه‌ام قد می‌دهد، روزگاری -که آقای سید عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد وقت جمهوری اسلامی ایران بود- برای سال تحویل نوروز مراسمی را در سرِ نماد قبر کوروش کبیر برگزار کرده بود تا سنت ایرانی در پایِ پایدارِ آن پادشاه دادگر ایران (که در قرآن مشهور شد به ذوالقرنین) تحویل و نو شود. اما از سمت حاکمیت مورد نکوهش قرار گرفت و آفاخامنه‌ای با یک حرکت نمادین، شلمچه‌ی جبهه‌ی نور را جایی برای تحویل سال برگزیده بود. بگذرم. موردی دیگری هم دارم که حتی باری درین مدرسه هم گفته بودم که در قم، شهرداری و شورای شهر به هیچ شعبه‌ی زنجیره‌ای فروشگاه "افق کوروش" اجازه درج نام "کوروش" را بر روی تابلوی فروشگاه‌هاش نمی‌دهد و در این شهر، روی تابلوها فقط نوشته شده است: "افق" و درج نام کوروش جلوِ آن ممنوع و مشمول جریمه‌ی سنگین و حتی انحلال و تعطیلی است. قصدم داوری درین مورد نیست، نقل تاریخی اما باید از روایتی درست پیروی کند، نه دروغ و چاپلوس و سالوس.

۱
در تاریخ : ۲۰ , ۱۴۰۴ تیر . دید ۱۷

گستره ی جغرافیایی جنگ اسرائیل با ایران

منبع

تیتر روزنانه

"عصر میهن" (۲۵ ، ۳ ، ۱۴۰۴)

 

گستره ی جغرافیایی جنگ اسرائیل با ایران که ساعت ۳ و اندی بامداد جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ (۱۳ ژوئن ۲۰۲۵) شروع شد. این پست فقط جمع‌آوری آشکار است از روایت‌های مختلف، بدون ورود و داوری دامنه. در ادامه:

بیشتر...
۲
در تاریخ : ۲۳ , ۱۴۰۴ خرداد . دید ۴۰۷

واژگان عربی یا با ریشه‌ی عربی در فارسی

۱۶ بهمن ۱۴۰۳

بخش یک:  واژگان عربی یا با ریشه‌ی عربی در کنار گوشه‌ی هر خانه‌ی ایرانی

مطبخ، حمام، غذا، منزل، سکونت، ساکن، سُکنیٰ، اجاره، مؤجِر، مستأجر، سَکَنِه، جمعیت، اولاد، تغذیه، والدین، بیت، مَحرِم، نامحرم، حجاب، مقنعه، نور، مَطب، قُرص، حَب، جراحت، رزق، مشقّت، برکت، محبت، حرکت، نعمت، شکر، اذان، اَقامه، مستحبات، واجبات، غسل، محرّمات، حلال، حرام، مباح، اِشکال، شِکل، عکس، احتیاط (نجس) صله‌رحِم، قطع‌رابطه، سقط جنین، قلب، عشق، حُبّ، دماغ، زلقِن‌وچه، کثیف، تمیز، مدبّر، خبیر، محترم، محترمه، سلیقه، اشتیاق، علاقه، میل، تمایل، عقد، ازدواج، هدیه، عطیه، عطر، مشام، شامّه، صحبانه، سحری، عصرانه، حاجی، جناب، حضور، حضرت، رفیق، محضر، سند ازدواج، قباله، سِنّ، قدیمی، جدیدی، متولد، وفات، فوت، قبر، نوحه، موقع، وقت، ساعت، مسافرت، سفر، زیارت، منبر و تا آخر. هدف من این نیست پارسی را تنها پارسی بنویسم و واژگان عربی نیاوریم، نه، ناگزیریم. چون این دو زبان، همسایه و همسان هم‌اند بیشتر هنگام‌ها.

 

بخش دو: واژگان عربی یا با ریشه‌ی عربی در ادارات و شرکت‌ها و کارگاه‌ها

شرکت، اداره، تصمیم، مدیر، تصدی امور، تصویب، ابلاغ، تابلو اعلانات، ارسال، اعلامیه، مرسوله، ادغام، تفکیک، منفک، انفصال خدمت، منتزع، تفیش در ورود، مرخصی اجباری، مرخصی استحقاقی، مرخصی استعلاجی، لغو مصوبه، مقررات، تمرکز، تجمع، تودیع، معارفه، اختیارات، تخلیه‌ی انبار، تزریقات، کمک‌های اولیه، صفحه، ورقه، اوراق، احضار، جلب، حفاظت، حرارات، حراست، امنیت، حق تردد، عائله‌مندی، حق اولاد، حقوق، شهریه، کسر از حقوق، وام قرض‌الحسنه، قسط، اقساط، اِسقاط، احقاق حق، ابطال، معرفی‌نامه، معرف، تحقیق محلی، قسمت، دائره‌ی احکام، حکم، دبیر، اختتامیه، افتتاحیه، اسناد، ثبت، سطر، طبقه فوقانی، طبقه تحتانی، مصاحبه، منفی، مثبت، نظافت، معاون، ریاست، جلسات، ارتقا، مقام، اعضا، تغییر، تعمیر، صادرات، واردات، صدور احکام، حکم مأموریت، حبس، حد، تعزیرات، محکوم، جریمه، عزل، اعزام، دستورالعمل، مُرّ قانون، مقسّم غذا، طبخ غذا، اجرا، محترماً، عرض، عریضه، خاتمه، خادم، خدمت، اخذ، اخاذی، اختلاس، سهمیه، اضافه‌کاری، ساعت، حضور، غیاب، ایاب، ذهاب، ورود، خروج، تعطیل، حساب مسدود، افزایش حقوق، رسمی، مراسم، دعوت، سالن اجتماعات، استحضار، تشریف‌فرمایی، تشریفات، مسئول، طرح، نقشه، جامع، جامعه، جزئی، کلی، وسط، آخر، اول، امضا، تأیید، ردّ، موافقت، مخالفت، ممتنع، مساوی، مانع، منبع، مخرن، و تا هر چه دلت خواست بشمار.

 

بخش دو: واژگان عربی یا با ریشه‌ی عربی در جسم و جان انسان و هر فرد

جسم، من، مَنیت، شأن، شغل، جسد، روح، جان، امعا و احشا، احساس، عقل، درک، فهم، بصر، سمع، استماع، مستمع، اثنی‌عشَر، قلب، ید، طول، قد، عرض، وزن، سنّ، تاریخ تولد، تاریخ فوت، وفات، موت، قبض روح، احتضار، درایت، صبر، تحمل، سکوت، نطق، ناطق، صامت، حرف، حراف، حرفه، حریف، هضم، دفع، مدفوع، ادرار، عطر، شامّه، لامسه، کبیر، صغیر، فقیر، مسکین، سالم، مریض، بطن، بطیمن، تنفس، نفس، حیات، حیاط، اسکان، رهن، صاحب، مالک، خسیس، اخلاص، استعداد، سواد، ملا، عالم، علم، تعلیم، کریم، مخلص، مخدوم، خدمه، جناب، جنابت، غسل جمعه، استحاضه، قاعده، حجاب، حُجب، حیا، عفت، طهارت، متقی، قلم، مداد، راکب، مَرکب، کهولت سن، جاهل، جذاب، زوج، فرد، جلد، جراحت، فرق سر، مرفق، ساعد، کفالت، وکالت، صغارت، قیمومیت، قیّم، یتیم، صغیر، کبیر، حضانت، ولایت، صدقه، خراج، دخل، خرج، استحمام، جماع، جلب نظر، عاشق، مایل، خبیث، نیّت، قربت، غربت، نفله، فنا، بقا، باغی، طغیان، طاغی، تابع، شیعه، سُنی، عابد، خاطی، عارف، تصوف، صاف، جمیل، جمیله، جانبدار، جَنب، مقیم، موقت، مستقر، زائر، حقیر، حقد، حسود، سلطه، ثابت، عقب، عاقبت، عمدی، سهوی، اشتباهی، نشاط، نشئه، ناشی، وارد (بلد)، بلدیه، بلاد، تحت اختیار، اطفاء شهوت، بدن، اعضا، اشتهاء، شهرت، بالغ، مُمَیّز، خالی، حجیم، قدم. اقدام، عمل، سیر و سفر.

 

اگر ادامه دهم، از فلک‌الافلاک رد می‌کند! پس؛ زبان پارسی با واژگان عربی آغشته شد و این توان زبان پارسی را نشان می‌دهد که در خود، واژگان را میهمان می‌کند و از آن نگه‌داری. روشن سازم برای نام آدم، انسان، بشر، اسم پارسی پیدا نکردم! مگر بگوییم: دوپا. قصدم این نیست زبان فارسی را از لغات عربی تصفیه کنم. این امکان هم ندارد. قصدم کشش زبان فارسی است.

۰
در تاریخ : ۱۶ , ۱۴۰۳ بهمن . دید ۱۳۳

لطف‌الله میثمی به روزنامه شرق چی گفت؟

اشاره: من در واتساپ می‌کوشم بر پایه‌ی مدل پیام‌نویسی این پیام‌رسان، متنم به عبارتِ "بیشتر بخوانید..." نرسد، مگر از سرِ ناچاری. اما برای این یادداشت من پیشاپیش باید پوزش بخواهم که ازین قاعده بیرون می‌افتد. پس، تا امکان داشتید "بیشتر بخوانید..." را نیز ضربه بزنید تا متنم ابتَر (=دُم‌بریده) رها شود.

 

لطف‌الله به روزنامه شرق چی گفت؟

شروع: خودِ روزنامه نامی نهاد بر سرِ این گفت و شنود، با این ترکیب لفظی: «عصر چریک‌ها : دیالکتیک مبارزه». شناختِ لطف‌الله، چهره‌ی شهیرِ سپهر سیاست ایران، گامی‌ست که خودتان باید بردارید. بلادرنگ می‌دانم که میثمی نابینا را می‌شناسید. پس به پله‌ی بعد، تا کِشم. فقط خالی نگذارم او وقتی شبی از  مرداد ۱۳۵۳ در حال تهیه‌ی یک بمب صوتی در خانه‌ی تیمی بود، دچار انفجار و نابینا شد اما از "مبارزه دلسرد" نشد. حتی گفت: "خدایا اگر نابینا هم شدیم این ترازوی عدالت از دستمان نیفتد." این یعنی آرمان عدالت، بر پیشانی نهضت مبارزین حک بود.

 

لطف‌الله بار دیگر این پیام‌ها را که در عصر شاه شکنجه در کار نبود، ابطال کرد و سرگذشت شکنجه‌ی خود را شرح داد، حتی با محمد حنیف‌نژاد (۱۳۱۷ – ۴ خرداد ۱۳۵۱) داماد مهندس بازرگان، و انسان خداپرست، وقتی شوخی می‌کرد گفته بود "شما نسبت به شکنجه، کمی ذهنی هستید. این طور بود که اگر کسی زیر شکنجه اسم یکی را می‌گفت، خانواده‌‌ی طرف مقابل با او قهر می‌‌کرد."

 

جایی مهم، لطف‌الله حرف حنیف‌نژاد را که به همه حالی می‌کرد خدا را باید در مبارزه حاضر داشته باشند و از هر کس که سُست می‌شد، خدا را به آنان یاد می‌آوُرد، تازه کرد و سندی بر روی تاریخ، ثبت ساخت.

 

تاریخ نشانی می‌دهد چند کتاب، کتاب مبارزه بود و لطف‌الله درین جا هم آن منابع کلیدی را افتاح کرد: تکامل، شناخت، راه انبیا راه بشر، قرآن، نهج‌البلاغه و اقتصاد که حنیف‌نژاد جزوه‌هایی را با نظارت خود وارد فاز شناخت می‌کرد حتی جزوه‌ای در مورد نفت. این کار نقش آموزش در مبارزه را آشکار می‌کند.

بیشتر...
۰
در تاریخ : ۲۴ , ۱۴۰۳ دی . دید ۱۲۰

ترامپ و ایران

در این سلسله پست‌ها آن دسته مسائل روز  مطرح می‌شود، که دونالد ترامپ در مورد ایران اقدام می‌کند، از حرف تا رفتارهای دیگر. ۱۹ ، ۱۰ ، ۱۴۰۳ دامنه‌ی توحید

ترامپ پیرامون حمله‌ی پیشگیرانه آمریکا به ایران گفت: «من درباره‌ی آن صحبت نمی‌کنم. این یک استراتژی نظامی است... فقط یک آدم احمق به آن پاسخ می‌دهد. این یک استراتژی نظامی است و من ... درباره‌ی استراتژی نظامی پاسخ نمی‌دهم.»

بیشتر...
۰
در تاریخ : ۱۹ , ۱۴۰۳ دی . دید ۱۵۳

داستان درام یک سرباز عصر شاه

متنی که یک رفیق دیرینم نوشت و به دامنه داد: «چند روز پیش با آقایی ۷۰ ساله روبرو شدم؛ پیرمردی بسیار باشخصیت و سنگین و مهربان. می‌گفت زمان شاه سرباز بود. مافوقش به هر دو سمت گوشش ۱۲ سیلی محکم زد جمعا" ۲۴ تا. فحّاشی بی‌امان رکیک به خواهر و مادر و ناموسش. به خاطر هیچ گناهی. همه‌ی سربازها را همچنین. پرده‌ی گوشش پاره بود. جگرم از این ستم زخم شد. خیلی آرام تعریف می‌کرد. می‌گفت تیمسار (اسمش را هم گفت: تیمسار خاکساری) آمده بود بازدید و هنگام سخنرانی‌اش از سربازها خواست مشکلی دارند، بیان کنند. یکی از میان سربازها برخاست و با رعایت احترام گفت تیمسار، به ما گفتند برای حفظ وطن و ناموس به خدمت مقدس سربازی برویم، اکنون افسران شما ناموس ما را به باد فحاشی میگیرند (منظورش تناقض در هدف و رفتار ارتش بود) تیمسار نام سرباز را پرسید. این مرد می‌گفت بعدا" همه‌ی ما را برای ادامه‌ی خدمت به تهران منتقل کردند بجز همان سرباز بیچاره که به تنب تبعید شد و معلوم است چه بلاهایی بر سرش آوردند. نسل جوان ما تحت فشار تورم و .... تصور می‌کند شاه یک جنتلمن دادگر بود.

۱
در تاریخ : ۱۲ , ۱۴۰۳ دی . دید ۲۱۸

تصمیم ۲۰۲۵

تصمیم ۲۰۲۵ !!!

چند سال پیش جامعه‌ی اطلاعاتی آمریکا (=سرویس‌های ۱۷ گانه‌ی اِط و اَم و جاس) استراتژی آمریکا در قرن ۲۱ را ترسیم کرده بودند. در آن راهبرد، در مورد کشورها تک تک راهبرد مصوب شد، و برای ایران هم سال ۲۰۲۵ تصویب شد که اثری از «جمهوری اسلامی ایران» نباید در خاورمیانه باشد.

 

من در تهران که شاغل بودم تمام آن کتاب را ریز ریز خوانده بوده و گزارش محتوایی نموده بودم و باری هم، درین صحن، متنی مرتبط به آن نوشته بودم.

 

آنان بنا را برین گذاشتند سال ۲۰۲۵ موعدشان هست. ۲۰۲۵ هم از ۱۱ دی ۱۴۰۳ شروع می‌شود که در دلش ۱۲ ماه را جای داده است. اما آن استراتژی جامعه‌ی اطلاعاتی آمریکا، همزمان شد با دوره‌ی ریاست جمهوری این بارِ دونالد ترامپ، که معلوم نیست اذیت خود را استارت می‌زند، یا اساساً آن راهبرد را منحل می‌کند.

 

می‌شود این احتمال را فقط از روی حدس و حساسیت زد که تحولات سوریه و لبنان بر روی تصمیم ۲۰۲۵ بار فوری می‌شود یا نه آن را به پژمردگی می‌کشاند. از نگاه تحلیلی من واژگونی خاندان اسد «پروژه» نیست، پروسه است. پروژه ابتدا و منتها دارد، اما پروسه یک راه بی‌انتها است. ایران آیا به این پروسه فکر می‌کند یا نه، من، از مطلّعان نیستم. متن من، بیرون از داوری و حتی بری از برآوُرد است، فقط خواستم از یک تصمیم حرفی به صحن رسانده باشم. بگذرم

۱۸ آذر ۱۴۰۳

ابراهیم طالبی دامنه دارابی

۰
در تاریخ : ۱۸ , ۱۴۰۳ آذر . دید ۲۲

برای پاکبانان مشهد می‌نویسم

برای پاکبانان مشهد می‌نویسم

به قلم دامنه: جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ ، یک گزارشی از خبرنگار خانم «حانیه موسوی» (خودش با ح نوشت، ولی با ه دو چشم است هانیه) از تجمع پاکبانان مشهد خواندم که حیفم آمد درین‌باره ستون روزم را از گلایه‌های آنان خالی گذارم. خیلی خوب است اول، بدون خواندن متنم به خودِ عکس، با آن لباس‌های قشنگ‌شان و مقوانوشته‌های متین، برحق، باتقوا و دادخواهانه‌ی‌شان نگاه شود سپس به خواندن متنم اگر کسی خواست ادامه دهد. چند خواسته را به روش مدنی، آرام، بانزاکت و بدون لکنت با رعایت چارچوب فریاد حق، درین تجمع اعلان کردند؛ مثل
بیشتر...
۱
در تاریخ : ۱۱ , ۱۴۰۳ آبان . دید ۴۹۵

ایران؛ بازار، مسجد، حکومت کنار هم

    

 

رفته بودم مسجد محله‌ی قدس، نماز، سپس خرید نان. خوبی ایران از قدیم این بود، کنار مسجد یا معبد یا آتشکده یا خانقاه یا رباط یا کلیسا، بازار و مرکز حکومت و کاخ قدرت بود. این دو عکس را انداختم از نون تافتون تمام‌اتوماتیک تا گویم چقدر رفاه و همه‌چیز کنارِ هم مهیابودن، برای آدم نافع و عاید است و شرائط زیستن را لذتمند می‌کند. نان و آب و هوا و آزادی و امنیت پنج کالای اساسی ملت است، که به شکل کوپنی! و قُپّانی! و قَیومی (=توک با چوب) نمی‌شود آن را تأمین کرد.

۰
در تاریخ : ۱ , ۱۴۰۳ آبان . دید ۵۰۶

مازندران چگونه مسلمان شد؟

مازندران چگونه مسلمان شد؟

پست شده در سه شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ : متن نقلی : "پیشینه دینی مازندران: اسلام در مازندران با جنگ و شمشیر وارد نشد. زمان خلفایی که آمدند ایران را فتح کردند و نعمت اسلام را برای ایران آوردند مازندران پشت بلندی‌ها ماند و دست‌شان به مازندران نرسید. تا این‌که فرزندان ائمه (ع) با شکم گرسنه و بدن برهنه فراری از این کوه‌ها پیاده عبور کردند و خودشان را رساندند به مازندران. مردم مازندران را این‌ها توانستند مسلمان کنند. یعنی از اول مازندران شیعه متولد شد. مازندران مسلمان. از اول آن کسانی که این‌ها را مسلمان کردند فرزندان ائمه (ع) بودند. آن‌ هم با چه زحمتی اینطور این‌ها با دست و پای برهنه از کوه‌ها عبور کردند. مازندران این‌گونه به دست اسلام افتاد. لذا وقتی در یمن حکومت علویان قرار بود تشکیل شود ائمه‌ی یمن که هزار سال حکومت کردند از مازندران نیرو بردند. مبدأشان در واقع به دست مازندرانی‌ها بودند و مردان جوان مازندران رفتند جنگیدند برای این که اسلام و شیعه را آن‌جا نهادینه کنند." 

۰
در تاریخ : ۱۷ , ۱۴۰۳ مهر . دید ۳۵۷

جنگ هشت‌ساله در سه زاویه

زاویه‌‌ی ۱

 این زاویه موضع رسمی انقلاب بود. شعارش: جنگ جنگ تا پیروزی. از پشتیبانی عمومی مردمی برخوردار بود. صاحبان این زاویه سرانجامِ جنگ را جامی زهر تعبیر کردند. چون در فرجامِ جنگ، مجبور به قبول قطعنامه‌ی ۵۹۸ آتش‌بس شدند که چندین ماه طول کشید تا پذیرفته شود.

بیشتر...
۰
در تاریخ : ۳۰ , ۱۴۰۳ شهریور . دید ۲۶۴

بینج و برنج

بینج و برنج

متن اول توسط دامنه:

زنان شالی‌کار در بینجسّون‌زار 

نوشته‌ی: دامنه دارابی. خداقوت زنان پرقدرت مازندران و ایران. شعر درین آهنگ، نشان می‌دهد زمین فوراً از یک کشت، به کشت دیگر در آمده است؛ بدون کمیترین دَمُ استراحت. زنان از دیرباز، علاوه بر بیزباز، در سه استان شمال ایران، بنیانِ تربیت خانواده و اقتصاد مزرعه بوده‌اند. اینک اما نمی‌دانم همچنان این‌چنین‌اند، یا تغییر نگرش داده‌اند. ممنونم از حاج سیدحمید محمدتقی دارابی در ارسال این فیلم بینجُ شالی که شرحی برِش زیرنویس کرده‌ام.

شرح دو لغت برای فارسی‌زبانان سایت دامنه و صحن فکرت:

بینج: همان فارسیِ برنج است، ولی در گویش محلی، حروفش پیچ‌تاب خورده است، این‌گونه جمعُ جور ادا شده است.

بیزباز: حالتی در برخورد دوستانه با شیرخواره که توأم با نوا و آوا است؛ اغلب رفتاری‌ست از سمت حضراتِ اُناث (=نساءُ نسوانُ. در فارسی: بانُوان) به بچه‌ها.

 

متن دوم توسط جلیل قربانی:

 رنج برنج

۱- در فعالیت زراعی یک محصول نهایی وجود دارد که به آن برنج می‌گویند. این محصول نهایی، از یک محصول واسطه‌ای به نام شالی به دست می‌آید.

۲- برنج به معنای دانه سفید به‌دست آمده از دانه‌های شالی است که پس از جداکردن پوست زرد خردلی شالی، اسم خاص یک فرآورده یا محصول است.

۳- از نظر تقسیم فعالیت‌های اقتصادی، شالی یک محصول کشاورزی (مزرعه‌ای) و برنج یک محصول صنعتی (کارخانه‌ای) است.

۴- برنج‌کاری، واژه‌ای نادرست است، چون برنج را نمی‌کارند و اگر بکارند، می‌پوسد و از بین می‌رود. شالی‌کاری کلمه درست است؛ چون شالی، قابلیت کاشت و رشد دارد.

۵- برنج مصرف انسانی دارد اما شالی هم مصرف انسانی و هم مصرف حیوانی (چارپایان و ماکیان) دارد.

۶- بینج در مازندرانی معادل «شالی» در فارسی است؛ واژه‌های ترکیبی آن «بینج‌کِفِر /بوته شالی»، «بینج‌خوشه/ خوشه شالی»، بینج‌تیم/ دانه شالی» و ده‌ها کلمه و کاربردی دیگر از آن ساخته شده است.

۷- معادل مازندرانی برنج، واژه «دونه» یا همان دانه است.

 

دامنه: سلام جناب آقای جلیل قربانی. دست مریزاد. اتفاقاً باب طبع من است این‌چنین متن. هم ایران را نمی‌نمایند، هم خوراک و کشت و داشت و برداشت‌شان را. از دیدِ من قشنگ وارد موضوع شدید و قشنگ هم از آن خارج شدید. همین خاطر آمد برای چاپ در سایت. یک چیز را البته نسیان سپردید؛ ورمز. که بینجِ وَر اوه می‌خورَد. ۱۵ ، ۶ ، ۱۴۰۳ دامنه دارابی.

۰
در تاریخ : ۱۵ , ۱۴۰۳ شهریور . دید ۴۶۱

دالان زنگزور

دالان زنگزور. اول به نقشه نگاه شود. جمهوری آذربایجان -که نخجوان هم مال آن است اما میانش کوه زنگزورِ استان سیونیک ارمنستان، فاصله انداخته است- محل نزاع راهبردی شده است. الهام علی اف آذربایجان، اصرار دارد اتوبان آزادراه زمینی باید از سمت آذربایجان از دالان زنگزور عبور کند و به نخجوان متصل شود تا به خط و خاک ترکیه متصل شود. اینک سه پدیده رخ می‌دهد:
 
 
 
 
 ۱. دالان زنگزور اگر با همین خط اتوبان، از ارمنستان گرفته شود در واقع ایران دیگر همسایه‌ای هم‌مرز به اسم ارمنستان ندارد. همان قسمت نقشه که سیاه و خط‌خطی شده است به آذربایجان الصاق می‌شود و دسترسی ایران به اروپا از راه ایروان قطع می‌شود. این از نظر ایران تهدید راهبردی است. ۲. چون آذربایجان متحد استراتژیک اسرائیل است، هر چه مرزهای ایران با آن کشور طولانی‌تر شود، تهدیدآمیزتر می‌شود. ۳. اتوبان که از دالان زنگزور بدون نظارت ارمنستان عبور کند، در حقیقت راه زمینی ارتش ۳۲ کشور عضو ناتو از سمت ترکبه به باکو و در واقع دریای خزر و بندر آستارا باز می‌شود. اما یک مسئله‌ی مهم: من البته یک خطر دیگر هم می‌بینم: اگر ارمنستان به ناتو بپیوندد، ناتو از سمت شمال-جنوب، به ایران هم‌مرز می‌شود. به‌همین علت، ایران ارمنستان را متحد خود نگه می‌دارد تا به سمت ناتو خیز برندارد. ارمنستان البته در صلح‌بانی‌های ناتو در نقاط بحرانی جهان مشارکت می‌جوید اما در ائتلاف‌های جنگی آن، نه. تا الآن ایران به خاطر دوستی زیاد با نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنی ارمنستان، اثرگذار بود که ایروان عضو ناتو نشود. ناتو درخواست داد ارمنستان عضو ناتو شود. دو درد این است زنگزور مال ایران بود که قاجار به روس داد. درد دوم، پشت نخجوان یعنی گوشِ سمت راست گربه‌مانند ایران هم، مال ایران بود که رضاخان میرپنج به خاطر دوستی با کمال آتاترک آن گذرگاه و کوه آرارات را به او هدیه! داد. وگرنه ایران از پشت نخجوان و از کناره‌ی گوش راست گربه‌ی نقشه‌ی ایران، با ارمنستان سال‌ها هم‌مرز بود. در نقشه در بغل آن دو تا گوش گربه‌ی ایران، کشور ترکیه است. لابد می‌دانید با ماشین شخصی می‌شود بدون ویزا از ایران به ارمنستان مسافرت کرد از همین زنگزور. پوزش تحلیلم از دو کف دست بیشتر شد. دامنه دارابی
۱
در تاریخ : ۶ , ۱۴۰۳ شهریور . دید ۳۰۹

سنگ نگاره ی سر انسان با تن شیر

سنگ‌نگاره‌ی سرِ انسان در بدنِ شیر در تمدن ایران. برداشت من: این همپیوندی نشان از دانایی (=علم نورانی انسان) به توانایی (=عمل نیرومند شیر) است تا از انسان ایرانی شخص شجاع و متفکر بسازد. حتی آبای ایرانیان ممکن است فراتر ازین می‌اندیشیدند که من طبق اصل هرمنوتیک (=تفسیر فرامتن یا فراعکس و فراطرح) دست به برداشت زدم. اللهُ علمٌ. عکس از سکوی تقویم «تایم». دامنه توحید

۰
در تاریخ : ۴ , ۱۴۰۳ شهریور . دید ۲۲۳

نشان دادن آلات ساز

📝 به تاریخ ۲۵ . ۵ . ۱۴۰۳ ابراهیم طالبی دامنه دارابی: آلات ساز. اگر حرف آقای محمدحسین ایمانی خوشخو «دبیر شورای هنر» درست باشدُ درست نقل شده باشدُ درست رسانده باشد که «سند موسیقی» صادر شد و «وزارت کشور هم ابلاغیه داد» و «هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی حق لغو هیچ کنسرتی را ندارد» و به قول وی: «صدا و سیما باید همه‌ی لوازم و سازها و آلات موسیقی را نشان دهد» می‌توانم بگویم تازه از عوامیت و حساسیت غلط به در آمده‌اند. مردم و حتی طبیعت و وُحوش با موسیقی زنده هستند. مگر می‌شود انسان بودْ اما موسیقی وَ ساز وَ چنگ وَ آوا وَ نوا نداشت؟! انسان، سراسر، نغمه استُ فکر وُ ذکر. در درون خود، در حالت ذاتی‌اش جُنبنده‌ای رقصنده است برای هر چیز قابل شور وَ شعَف. حتی رزمنده دیدم جبهه بر حلبِ فشنگ، ساز می‌زد. جزوِ ذاتیات است ساز. در حُزنی‌ترین آئین مسلکی مذهبی -یکی تعزیه و دیگری روضه- وقتِ رسیدنِ صحنه‌ی شهادت و ذکر مصیبت، شکل عادی سخن، در چهارپایه‌ی تعزیه و در بالای منبر روضه، از حالت نَرم، به وضع تِلنگِه (=نغمه‌ی غمگین) می‌رسد تا آثار مصائب در نُسوج روح، نفوذ کند. این یعنی آمیختگی روح جُنبندگان با اِلحان وَ صدای آهنگان.

 

 

مرحوم سهراب محمدی

نوازنده‌ی دوتار  کرمانج خراسان

 

پاسخ دامنه به جناب جلیل قربانی: سلام. ممنونم از بیانت در مَدخل مهم ساز و آواز یا عبارتی مدرن‌تر نُت و موسیقی. مثلاً ایشان مرحوم سهراب محمدی خراسان شمالی است یک نوازنده‌ی زیردست ِ دوتار و آوازخوان که همه‌ی موسیقی «بخشی‌های کُرمانج» در قوچان را در سینه خود حفظ داشت، چگونه می‌شود این چهره را دید ولی سازش که با آوایش همآهنگ است ندید. جهالتی است این که مردم را از دیدن آن در مضیقه و حتی تحریم انداخته‌اند. زمانی که عکس اختراع شد تا برسد ایران دیری دیر شد اما وقتی هم آمد برخی آن را حرام می‌دانستند. از روی این عقیده که حرکتی مجسم برای خدا‌وند می‌شود. یعنی احتمال گناه‌افتادن به تشبُه بر بُت. فقه و فقاهت و فقهیان داستان دارند. بگذرم. طول کشید تا مرحوم حجت الاسلام محمدتقی فلسفی قانع کند می‌شود در پشت میکروفون و بلندگو منبر رفت. چون برخی آن را به عنوان بوق شیطان حرام می‌دانستند. من اهل موسیقی‌ام. از تحریم و حرام‌کردن بی‌وجه هم تبعیت نداشتم. خودم برخی از آهنگ‌ها را جِلف می‌دانستم و سمتش نمی‌رفتم. هنوزم چُنینم. بگذرم. حتی شعر را وقتی آدم با یک زیرصدای آهنگ موسیقی می‌شنود در درجه‌ی اعلا لذت فرو می‌رود. اما شعرِ بی‌آهنگ و موسیقی سرد و یخ است. حرفت درست است.
۲
در تاریخ : ۲۶ , ۱۴۰۳ مرداد . دید ۲۵۴
۱ ۲ ۳ ---- ۸ ۹ ۱۰ بعد
سایت دامنه ی داراب کلا : ابراهیم طالبی دارابی : فرهان پنجم