تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
سید مهدی صباغ دارابی : سلام و عرض ادب، با عرض پوزش در نوشتار بالا مهندس سرایلو مدیر عامل شرکت نکاچوب نبود ایشون مدیر راهسازی شرکت بودبسیار توانمند بود که همکاران بهش میگفتن سرایلو بزرگ، مدیر عامل فک کنم یا آقای نجاتی بود یا آقای اهنگری. یاعلی مدد -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، روز بهخیر فقط یک نکته؛ بر اساس کتاب " بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی" نوشته حمید روحانی، یکی از دلایل اعتراض آیتالله خمینی به محمدرضاشاه پهلوی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دادن حق رأی به زنان بود. جلیل قربانی -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، روزتون بهخیر ۱- چند سال پیش تصمیم گرفتند تا بنای یادبودی با عنوان شهدای گمنام در پارک تفریحی وزرامحله در شهر سرخرود بسازند. ۲- این کار در آن زمان با مخالفت گسترده اهالی وزرامحله از جمله خانوادههای شهدای محل روبرو شد. ۳- مادر دو شهید یدالهی (مادرخانم بنده) گفته بود این دو شهید گمنام را در ... -
ناشناس : سلام متنی از آقای عمادالدین باقی: تاکر کارلسون یکی از چهرههای مشهور رسانهای در امریکا و چهره محوری در جنبش ماگا است. صفحهاش در یوتیوب بیش از ۵ میلیون دنبال کننده دارد. برخی مطالبش درباره ایران شگفت انگیز است. اگر از زبان یک ایرانی گفته میشد به توهم توطئه و غرب ستیزی متهم میشد اما از زبان شخصیتی مانند ... -
ناشناس : به ص ۳۳۸ تا ص ۳۴۳ کتاب جامعهشناسی سیاسی دکتر حسین بشیریه رجوع شود. -
از مدرسه فکرت : درود خواندنی و پر اهمیت -
ناشناس : درود بر شما آقای نور مفیدی در جنگل خواری استان گلستان معروفه و در حال حاضر مالک شرکت ممتاز! محمدحسین آهنگر دارابی -
ناشناس : پیام یک عضو مدرسه فکرت: سلام جناب آقای طالبی. مطلب شما عینا مشابه قطعنامه هائیست که اپوزیسیون خارج نشین درمیتینگهای تبلیغاتی که راه میاندازد پرسروصدا اما جمعیتی ازآن استقبال نمیکنند صادرشده. چندایراد کارشمارا باصراحت گوشزد کنم اولا.همچون گذشته بادیدگاه توام باتحقیر وشکست برای جبهه داخلی وغلبه وظفروپیروزی ... -
ناشناس : جمعی از فعالان سیاسی اجتماعی استان یزد جمعهشب با سید محمد خاتمی دیدار کردند. در این دیدار که در محل بیت تاریخی شهید صدوقی برگزار شد، سید محمد خاتمی طی سخنانی با تأکید بر شناخت دقیق مشکلات برای رسیدن به صورت راه حل واقعی، اظهار کرد: اگر معتقدیم اسلام جاودانه است باید به تمام پرسش ها و نیازهای روز به روز نو ... -
ناشناس : با سلام از زمانی که این پست جناب طالبی که با غلظت زیاد بیان شد را خواندم، واقعا حساس شدم تا ببینم قضیه از چه قرار است. این کتاب در درس یازدهم خود شرایط ظهور را تشریح میکند و در بخش زمینههای چهار عنوان را مطرح میکند: ۱. طرح و برنامه ۲. رهبر ۳. یاران ۴. آمادگی عمومی در بخش یاران، هفت ویژگی یاران آن حضرت را ...
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- دامنه کتاب
- انقلاب اسلامی
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مسائل روز
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- جهان
- فرهنگ لغت دارابکلا
- قرآن در صحنه
- روحانیت ایران
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- جامعه
- لیف روح
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- جبهه
- روحانیت دارابکلا
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- خاورمیانه
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- سیاست
- اوسا
- روزبه روزگرد
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- زندگی
- حومه
- شهرها
- کبل آخوند ملاعلی
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
آذر ۱۴۰۴
۶
-
آبان ۱۴۰۴
۲۰
-
مهر ۱۴۰۴
۱۸
-
شهریور ۱۴۰۴
۲۸
-
مرداد ۱۴۰۴
۳۳
-
تیر ۱۴۰۴
۱۶
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۰
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۱
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۷
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۰
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۱
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۵
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۸
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
هجده اصل راهنمای زندگی
اسم زمین های کشاورزی دارابکلا
نوشتهی حسن ابراهیمی عضو شورای دارابکلا. سلام. موضوع: اسامی زمین های کشاورزی دارابکلا. از دیر باز تا کنون که نیاکان و پدران و مادران زحمت کش و پینه بر دست ما جهت کسب روزی حلال با زحمات و مرارتهای فراوان در زمینهای کشاورزی مشغول به کار و تلاش خالصانه ،اعم از تولید گندم ؛جو ؛پنبه؛ توتون ؛ لوبیای روغنی؛ صیفی جات ؛افتابگردان ؛کنجد ؛ کلزا ؛شالی ؛مرکبات ؛ سیاه ریشه و... هستند ؛ جهت سهولت در شناسایی املاک و اراضی کشاورزی مبادرت به نامگذاری آن مینمودند که تا به امروز برقرار و پابرجاست ازاینکه چه فلسفه ای در این نامگذاریها وجود دارد هر یک مورد بحث و اظهار نظر می باشد به برخی از این نامهای فعلی اشاره میکنم که هم نوعی نوستالوژی است و هم یاداور خاطرات کودکی همه ماها در این زمین ها
از سمت شمال غربی به جنوب غربی: سورِک صحرا لالیم بند وِرگ لی لیلم واهوسَر مَر بَزه زمین گَت چال گِل پِل سَنه کوری سید حُکومت لَد سید علی چِشمه موره جاری سِرخ رفع انار قلّت اوسا صحرا چشمه سرتاس منبع لَرگ پَرچیم شاه تپه یور میون چال مَمسِن دَکته سیاه بول اِربابی لِمال مِناردشت و پیر خفته
و از شمال شرقی به جنوب شرقی: دیو چاه زِد کاتی کَش مَر دره آب بندون دِله مَله کَش آقا اَسیو پیش مِرجه کاتی کالدرسر جامخانه راه پاشایی باغ جَر پِشت گِرد کَل نرگس آمِن پیله کوه راه تِلار بِن چَفت پیش تَشی لَد قاد خِل بَبر خاسه باج گیرون تیرنگِردی و پول جاری
در هر حال ۲۴۰۰ هکتار از این اراضی پر محصول و قابل کشت دارابکلای بزرگ که از مهمترین داده های خدادادی است با این عناوین در اذهان ما باقی مانده و نکته قابل توجه بافت داخلی دارابکلا که محل سکونت ماست نیز ۱۶۵ هکتار می باشد
نوشتهی دوم: آمار جمعیتی دارابکلا در ۱۴۰۴ هجری خورشیدی
سلام. موضوع: امار جمعیتی دارابکلا. تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴ جمعیت دارابکلا با ۵۶۵۹ نفر و تعداد خانوار ۱۸۶۱ که از این آمار تعداد آقایان ۲۸۳۹ و خانمها ۲۸۲۰ نفر و آمار بالای ۱۸ سال ۴۲۰۴ نفر و بالای ۶۰ سال ۷۹۶ نفر می باشد . طبق آمار سامانه فرد بالای ۱۰۰ سال نداریم. شورای اسلامی و دهیاری دارابکلا
در مورد مرحوم آیت الله منتظری
متنی از شیخ احمد باقریان ساروی در مدرسه فکرت: باسمه تعالی. جناب حاج عیسی رمضانی دارابی [مرحوم محمد] سلام علیک. با تقدیم احترام فرمودی منتطری ساده و سید احمد خمینی بینش سیاسی خوب داشت. شواهدی بر هر دو ادعای جنابعالی تقدیم میکنم:
سادگی آیت الله منتظری
اول: او از شاگردان مرحوم آقای بروجردی بود و خارج اصول او را هم تالیف کرد و با این حال او و شهید مطهری که رفیق و هم اتاق بودند آیت الله خمینی را کشف کردند و دو نفری اولین حلقه درس علم اصول او را تشکیل دادند که بعدا شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای نیز به آن پیوستند و به این جهت مرحوم بروجردی اندکی از او دلخور شده بود و ازآن تاریخ همواره با آیت الله خمینی بود و جدا نشد و در آن راه تبعیدهای سخت و زندان تا آوان پیروزی انقلاب را تحمل کرد.
دوم: خواستند آیت الله خمینی را اعدام کنند ولی منتظری علمای بزرگ را در تهران جمع کرد و از آنان برای مرجعیت آیت الله خمینی امضا گرفت و منتشر کرد و مانع اعدام شد.
داستان گریه ایت الله منتظری
متن نقلی: داستان گریه آیت الله منتظری. خدا رحمت کند علی حجتی کرمانی را که به خاطر مشکل تنفسی به او گفتند هر سال مدتی را برو شهر گرکان آنجا قضا مرطوب متعادل است. لذا او از دانشگاه مأموریت میگرفت و مدتی را در گرگان میماند. آقای قدس علوی – از اساتید حوزه علمیه امام خمینی (ره) گرگان نقل میکرد: یک روز استاد علی حجتی کرمانی منزل ایت الله نورمفیدی آمد من هم بودم و تعریف میکرد: من در قم یک روز به منزل آیت الله منتظری رفتم، کتاب رنجنامه نوشته حاج سید احمد خمینی مقابل او بود، با من وارد سخن شد و از سید احمد خمینی ناله داشت، اشکش جاری بود، تا اینکه گفت: «من میدانم او جوانمرگ میشود». این جلسه گذشت تا اینکه حاج سید احمد خمینی فوت کرد، من مجددا نزد آیت الله منتظری رفتم و از او درخواست کردم تا او را عفو کند. ساکت شد. اصرار کردم. پاسخ داد : انچه مربوط به من است و من در آن حق گذشت دارم عفو کردم، ولی آنچه مربوط به اضلال مردم است حق من نیست، او میداند و خدا. سپس از او درخواست کردم نامه تسلیتی برای مادرش بفرستد، پذیرفت و نامه تسلیت فرستاد.
قضیه تشییع شهید ابراهیم عباسیان
نوشتهی جعفر آهنگر دارابی: سلام شهیدان وطن؛ جانهای فروزان در تارک تاریخ ایران. در گستره تاریخ ایران، قهرمانانی که جان خویش را برای پاسداری از میهن، مردم، دین و شرافت انسانی نثار کردهاند، همواره در بالاترین مرتبه تکریم ملی و مذهبی قرار داشتهاند. در فرهنگ غنی ایرانی، از دل حماسههای شاهنامه تا ایثارگریهای دوران معاصر، این شهیدان، نهتنها مردان جنگ، بلکه پیامآوران ایمان، آزادگی و عزت بودهاند.
فرهنگ ایرانی، بر پایه خرد، شرافت، وفاداری و فداکاری استوار است؛ و شهید، در این منظومه معنایی، نماد والاترین درجه از انسانیت و مسئولیتپذیری اجتماعی به شمار میرود. این نگاه در آمیختگی کامل با آموزههای دینی ما، جایگاه شهادت را به مقامی قدسی ارتقا داده است.
خاطره شیخ احمد باقریان از پدرمان
خاطره:
یک شب رامیان میزبان والد محتر م برادران طالبی (رحمه الله) و یکی از برادران و دامادشان آقای فضل الله فضلی بودم. اهل غیبت نبود بسیار ساده و صمیمی مرحوم آقای طالبی (والد) شب زود خوابید ولی حدود یک ساعت مانده به اذان صبح برای نماز شب بیدار شد و دیگه نخوابید. این یک نمونه از خوبان فراوان آخوندهای ما. من یک نظر قدیمی داشتم و دارم و آن این است: در میان اصناف مختلف جامعه شیعی ایران بلکه در عراق و دیگر نقاط جهان آخوندهای شیعه اکثرا پاکتترند البته منافات ندارد که اقشار دیگر نیز از پاکان فراوان برخوردار باشند ولی نسبت این پاکی در آخوندها بیشتر است. به قول دکتر شریعتی (جمله خوب) «من امضای یک عمامه بسر را در پای قراردادهای استعماری ندیدم». این دوستان شیعه ما اگر مدتی در میان اهل سنت زندگی کنند مخصوصا در عربستان و مصر ووو خواهند فهمید که آخوندهای شیعه نسبت به آنان بسیار وجودهای ارزشمند و پاکی هستند اینها را با قطع نظر از تفکرات سیاسی خاص تند چپ و راست در زمان ما عرض کردم که حق طبیعی هر فرد است و فقط باید اخلاق اسلامی را بیشتر رعایت نموده و مراقب باشند از تهمت و دروغ و اهانت و توهین خودداری کنند تا مردم به آنان گرایش پیدا کنند.
درمانگری و درمانگران
به قلم جلیل قربانی: درمانگری یک کسبوکار است و درمانگران هم کاسب و تاجر
۱- میانگین جهانی آزمایشها برای هر فرد بین یکونیم تا ۴ تست است. اما در ایران به طور میانگین در هر نسخه ۱۰ تست تجویز میشود. این عدد در تهران به ۱۵ تست میرسد.
۲- سالانه حدود ۵۰۰ میلیون تست در آزمایشگاههای کشور انجام میشود که سرلنه آزمایش برای هر ایرانی را به میانگین بیش از ۶ بار در سال آزمایش میرساند!
۳- حدود ۸۰۰۰ آزمایشگاه در کشور فعال است که نیمی از آنها دولتی و نیم دیگر خصوصی است. آزمایشگاههای دولتی فقط برای بیماران بستری در بیمارستانهاست.
۴- بیمهها خدمات آزمایشگاهی را پوشش نمیدهند. مردم باید ۳۰ درصد هزینهها را پرداخت کنند، اما در عمل بیش از ۷۰ درصد هزینه را میپردازند.
۵- بسیاری از آزمایشها غیرضروری است و پزشکان و درمانگران و آزمایشگاهها فقط برای منفعت مالی و جیببری، آنها را تجویز میکنند؛ بله، جیببری!
۶- تجویز بیش از حد آزمایش به دلیل زیر است:
- تنبلی درمانگران و تجویز آزمایش، بدون معاینه و گرفتن شرح حال،
- تکرار بیمورد و عدم رعایت فاصله برای تکرار آزمایش
- منفعت مالی آزمایشگاه و تحمیل هزینه به بیمار
پاسخ دامنه:
جناب جلیل سلام.و این متن بسیار مهم تو را میخواهم به مراکزی برسانم تا واقعاً از نقشم در کاستن این کار نکاهم. از جناب اسحاق آهنگر و آسید تقی شفیعی عموسیدهاشم میخواهم عین متن را به خانم دکتر عالیه زمانی برسانند. آقاقربانی بند ۵ متنت چنان تکاندهنده است کخ واقعاً به تعبیرم جنایت بشری است. بند یک، من واقعاً سالی فقط یک بار تست میدهم و شکر خدا یک تیم قرص هم در جیب ندارم. آن سه نتیجهی آخر بند ۶ عجیب علتیابیهایی کردی از دیاک خودرو هم عیبیابتر. دست مریزاد رفیق ازین پرداخت مهم مبهم میهن. دامنه
جواب آقای قربانی:
سلام آقاابراهیم، شب بهخیر. همین الان از درمانگاه و داروخانه آمدم، مادرخانم من مادر شهید و تحت پوشش بیمه تکمیلی بیمه دی است. تمام هزینه دارو درمان را بیمه تقبل کرده، دکترها بدون استثنا پول ویزیتشان را بیمار میگیرند. داروخانهچی بعد از پیچیدن نسخه، مرا به صندوق فرستاد، گفتم بیمه دی هستیم و نباید پول دارو بدهیم. بعد از نیم ساعت (!) برگشت و گفت تایید شد به سلامت. یعنی اگر نمیگفتم، پول دارو را از من میگرفت [و شاید هم از بیمه].
نکات کاربردی کتاب کالبدشناسی دولت
ارانهی نقلی از سید علی اصغر شفیعی: نکات مفهومی و کاربردی کتاب «کالبدشناسی دولت» نوشته موری روتبارد، با تمرکز بر بخشهای کلیدی کتاب آمده است. این نکات بهصورت نکتهبرداری شده و قابل استفاده در مطالعات سیاسی و فلسفی گردآوری شدهاند و
فصل اول
آنچه دولت نیست. دولت بهاشتباه نهادی برای خدمت به منافع جمعی معرفی میشود. باور «ما دولت هستیم» فریبی ایدئولوژیک برای مشروعسازی اقدامات دولت است. هیچگاه نمیتوان دولت را معادل با "مردم" دانست؛ حتی در دموکراسیها. اگر 70% مردم تصمیم بگیرند 30% را بکشند، این همچنان قتل است، نه خودکشی.
فصل دوم
آنچه دولت هست تنها راه طبیعی برای بقای انسان، تولید و مبادلهی داوطلبانه است. دو روش برای تأمین معاش: روش اقتصادی ؛ تولید، مبادله، رقابت مسالمتآمیز. روش سیاسی ؛ غارت، زور، مصادره. دولت سازمانی است که از روش سیاسی بهره میبرد. دولت ابتدا باید جامعهای تولیدکننده داشته باشد تا بتواند از آن غارت کند.
فصل سوم
چگونه دولت خود را حفظ میکند دولت برای بقا، باید مشروعیت خود را در ذهن اکثریت تثبیت کند. ابزار مشروعسازی ؛ توجیهات ایدئولوژیک (حق الهی، تخصصگرایی، ناگزیر بودن) اتحاد با روشنفکران. آموزش رسمی، تاریخنگاری حکومتی، تبلیغات.
فصل چهارم
چگونه دولت از مرزهای خود فراتر میرود. مفاهیمی چون قانون اساسی، حقوق طبیعی، و دموکراسی، ابزاری برای مهار دولت بودند که به ابزار مشروعسازی دولت بدل شدند. دولت از دستگاه قضایی برای توجیه قدرت خود بهره میگیرد (مثلاً در آمریکا). روشنفکران گاهی مفاهیم پیچیده علمی را برای توجیه سلطهی دولت بهکار میگیرند. دولت با تبدیل خود به "خبرگان برنامهریز" چهرهای عقلانی به سلطه میدهد.
نکات مفهومی کلیدی
ایدئولوژی؛ ستون فقرات سلطهی پایدار دولت؛ ابزار خاموش کردن دگراندیشی. دولت انگل است، نه تولیدکننده؛ زیرا از دسترنج دیگران تغذیه میکند. ملیگرایی، دین حکومتی، سنتگرایی، تاریخ رسمی همگی برای فریب تودهها و کسب مشروعیت ساخته شدهاند. استقلال قوه قضائیه در ظاهر، ولی در عمل بخشی از همان دستگاه حاکم است.
در مورد حجت الاسلام سید محمد خاتمی
متن نقلی: نوشتهی جعفر آهنگر: سلام دوم خرداد؛ روزی که تاریخ، لبخند زد. برای من سید محمد خاتمی، تنها یک سیاستمدار نیست. او مردی است از جنس واژههایی که این روزها کمیاباند: تدبیر، اخلاق، گفتوگو. نه عبایش مهم بود، نه لبخندهای آرامش؛ مهم آن بود که "امید" را به ما برگرداند. کسی که در روزگاری پر از یأس و تردید، جرئت کرد از آزادی حرف بزند. کسی که گفت: "زنده باد مخالف من."
توسعه بدون امنیت
توسعه بدون امنیت ورابطه متوازن با قدرت های جهانی توهمی بیش نیست
در ۲۳ / ۲ / ۱۴۰۴ نوشته ی : دکتر فتح اله دهقان / دانش اموخته جغرافیای سیاسی
امنیت برای زندگی فردی واجتماعی وتوسعه جوامع امری حیاتی است . رابطه با دنیای توسعه یافته وقدرتهای صاحب ثروت، تکنولوژی و… نیز امری لازم و ضروری است ایران و کشورهای خلیج فارس وخاورمیانه اگر به دنبال حل مشکلات وتوسعه هستند لاجرم امنیت باید اولویت اول آنها باشد. ایران بر اثر تحریم ها وعوامل دیگر دارای اقتصادی شکننده وزیر ساخت های کشور مستهلک و دچار ناترازی در بخش های مختلف شده است. ایران برای اداره کشور و بقا به تولید ۲ میلیون بشکه نفت ولی برای توسعه به تولید ۴ الی ۵ میلیون بشکه نفت نیاز دارد. کشورهای حوزه خلیج فارس برنامهای وسیع و بودجه های عظیمی برای ساخت بنادر واستفاده از هوش مصنوعی و… برای خود تعریف کردهاند. به عنوان مثال؛ عربستان در نظر دارد تا سال ۲۰۳۵ کل برق خود را از انرژی خورشیدی تامین کند . کشورهای عربی و عراق در نظر دارند با احداث کابل زیر دریایی سرعت ارتباطات را به ۷۲۰ ترا بایت در ثانیه برسانند.
مخلص کلام؛ حل مشکلات و تحقق توسعه ایران ،تحقق برنامه های عظیم وبلند پروازانه کشورهای حوزه خلیج فارس مستلزم مقدماتی است. رابطه متوازن با قدرتهای جهانی امریکا ، چین و روسیه عاملی مهم در این خصوص می باشد. امنیت نیز متغیر اساسی در تحقق توسعه می باشد و بدون امنیت حل مشکلات و توسعه توهمی بیش نیست. بر این اساس به ایران و دیگر کشورهای منطقه توصیه میشود با همکاری نسبت به تامین امنیت منطقه اقدام و سپس با برقراری رابطه متوازن با قدرتهای جهانی به رویا های خود که توسعه منطقه می باشد جامه عمل بپوشانند .
تفکرات چپگرا و راستگرا در دارابکلا
به قلم جعفر آهنگر دارابی: با سلام. تفکرات چپگرا در دوران انقلاب اسلامی. پس از مدتی کشمکش و تنش با نیروهای راستگرا که کنترل انجمن اسلامی را در اختیار داشتند و شرایط را برای همکاری و ادغام مساعد نمیدیدند، گروهی از جوانان چپگرا تصمیم به انشعاب گرفتند. آنان برای پرهیز از تنشهای بیشتر و حاشیهسازیهای احتمالی، در سال ۱۳۶۱ شمسی بعد از چهار سال اتحاد و همبستگی با گروه جناح راست که بعدها به محافظهکاران و اکنون به اصول گرایان شهرت یافته اند؛ مسیر زندگی سیاسی و اجتماعی خود را جدا نمودند؛ و کلبهای چوبی در جوار مدرسه حوزه علمیه امام جعفر صادق (ع) بنا نهادند و فعالیتهای خود را تحت عنوان «حزبالله دارابکلا» آغاز کردند.
تاریخ انجمن اسلامی داراب کلا
به قلم جعفر آهنگر دارابی : سلام. قبل از اینکه به موضوع بحث که در گروه چشمه سار مطرح شده در رابطه با اوایل دوران انقلاب اسلامی بوده می پردازم. ذکر این نکته را ضروری می دانم، که اینجانب کلیات تحولات تاریخ قرن چهاردهم را تقریر و در سلسله نوشتار خود که در کانال سرزمین ما داراب کلا بارگذاری و البته در گروه های مختلف محل بازنشر شده است. لذا همین جا فرصت را مغتنم دانسته و از اهالی محترمی که مشتاق تاریخ روستایمون هستند، می توانند با عضویت در کانال فوق اتفاقات محل را پیگیری و مطالعه نمایند. و اما برگردم به موضوع بحث که سعی می کنم فرآیند مدیریت محل را در اوایل انقلاب اسلامی را شاید هم تکراری! بصورت خلاصه به رشته تحریر دربیاورم. امید است مخاطبان محترم پاسخ پرسش را از لابلای نوشتارم بگیرند.
تحلیلی بر ۲۹ اسفند
به قلم جعفر آهنگر دارابی: سلام. روز ۲۹ اسفند یادآور یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران است؛ روز ملی شدن صنعت نفت، که بدون شک در تاریخ ایران نقطه عطفی بزرگ به شمار میرود. این روز نه تنها به ملی شدن صنعت نفت و استقلال اقتصادی ایران تعلق دارد، بلکه به نقش پررنگ دکتر محمد مصدق در تحقق آن نیز اشاره دارد. دکتر مصدق با شجاعت و ارادهای بینظیر، قرارداد نفتی ایران را که به نفع کشورهای بیگانه تنظیم شده بود، به چالش کشید و با ملی کردن صنعت نفت، حاکمیت ایران بر منابع خود را به دست آورد. اما متاسفانه تاریخنگاری رسمی در برخی مقاطع سعی کرده است نقشهای واقعی افراد در این وقایع تاریخی را تحریف کرده و سهم برخی را به نام دیگران بنویسد. در این میان، در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تلاشهایی برای نسبت دادن بخشی از این دستاورد به آیتالله کاشانی انجام شده است، حتی اگر این نقش در مقایسه با دکتر مصدق بسیار کمرنگتر بوده باشد.
در حقیقت، آیتالله کاشانی نیز در مخالفت با سلطه انگلیس بر منابع نفتی ایران نقش داشت، اما در کنار مصدق نبود که رهبری حرکت ملی شدن نفت را به دوش بکشد. دکتر مصدق در مقام نخستوزیر، به طور مستقل و با ارادهای قوی، مبارزه با استعمار را رهبری کرد و به رغم مخالفتهای بسیار داخلی و خارجی، دستاورد ملی شدن نفت را برای ایران به ارمغان آورد.
تحریف تاریخ و مصادره کردن دستاوردهای عظیم به نام افراد دیگر نه تنها نادرست است، بلکه به نوعی سعی در کوچک کردن اهمیت شخصیتهایی مانند دکتر مصدق دارد که باید همواره به عنوان قهرمان ملی شناخته شوند. مصدق در برابر فشارهای داخلی و خارجی ایستاد و نشان داد که حتی یک فرد میتواند در برابر قدرتهای بزرگ ایستادگی کند و برای منافع مردم خود تلاش کند.
برای ثبت دقیق و درست تاریخ، باید از تحریفها و مصادرهها پرهیز کرد و همواره نقش واقعی هر فرد را به درستی به نمایش گذاشت. روز ۲۹ اسفند باید به عنوان روز ملی شدن صنعت نفت و به یاد دکتر محمد مصدق، که جانفشانی کرد تا ایران بتواند استقلال اقتصادی خود را باز یابد، در تاریخ ایران گرامی داشته شود. این روز باید به یادآوری آن فداکاریهای بزرگ باشد که هر ایرانی برای حفظ حاکمیت ملی باید به آنها افتخار کند.
۲۹ اسفند ۱۴۰۳
جعفر آهنگر دارابی
تحلیل سید علی اصغر از فعالبت ابراهیم طالبی دارابی
سلام براندیشمندان نظرو گفتگو
نوشتهی سید علی اصغر شفیعی دارابی ۲۲ ، ۳ ، ۱۴۰۴ در مدرسه فکرت:
ابراهیم طالبی؛ تجربهای از استقلال فکری در دل فضای مجازی
در فضای مجازی ایران که اغلب با بازنشرهای بیهدف، بازتابهای هیجانی و گفتمانهای سطحی شناخته میشود، ظهور و استمرار چهرههایی با منش تحلیلی و تفکر مستقل، امری نادر و درخور توجه است. یکی از این چهرهها، ابراهیم طالبی است؛ فعال فرهنگی، نویسنده اجتماعی، و بنیانگذار بسترهایی چون «وبلاگ دامنه دارابکلا» و «مدرسه فکرت» در دو پلتفرم ایتا و واتساپ. او، برخلاف جریان رایج، با پرهیز از بازنشر مطالب دیگران و تاکید بر تحلیلهای مستقل، سعی در شکلدادن به فضایی نوین برای گفتوگوهای اندیشهمحور داشته و در این زمینه نیز موفق عمل کرده است.
استقلال فکری؛ شکلبندی یک کنش فرهنگی
در تحلیل جامعهشناختی، کنش ابراهیم طالبی را میتوان در چارچوب نظریهی «فضای عمومی عقلانی» یورگن هابرماس تفسیر کرد. هابرماس بر این باور است که جامعهی مدنی سالم، نیازمند میدانهایی است که در آن، شهروندان بتوانند به دور از سلطه، درگیر گفتوگوی عقلانی شوند. تلاشهای طالبی در شکلدهی به چنین فضایی، به معنای بازسازی همین فضای عمومی است، البته در بستر بومیشده و مذهبی ایران، که ویژگی خاص خود را دارد. او در برابر جریان مسلط که بر فورواردهای سریع، گفتمان تکبعدی و ناآگاهی گفتاری متکی است، مدلی جایگزین از تعامل اندیشهورز، خلاق و مردمپایه پیشنهاد کرده است. این مدل، کاربران را از مصرفکننده منفعل به کنشگر فکری بدل میکند؛ ویژگیای که همراستا با گفتمان «مردمسالاری داناییمحور» در سیاست فرهنگی نوین است.
واکنشهای منفی و مسئله حذف فرهنگی
اما این مسیر آسان نبوده است. کنشهای فکری مستقل در جوامع محافظهکار معمولاً با مقاومتهایی روبرو میشود. در مورد ابراهیم طالبی نیز، چنین شده است. برخی از جریانهای بنیادگرا و اصولگرا که تحمل مواجهه با اندیشهای بیرون از چهارچوب خود را ندارند، واکنشهایی حذفی، تخریبی و گاه غیراخلاقی نسبت به ایشان نشان دادهاند.
این واکنشها شامل سکوت سنگین برخی چهرههای سنتگرا، خروج اعتراضی از گروههای فکری و حتی اخراج مستقیم ایشان از گروههایی مانند «رزمندگان اسلام دارابکلا» به جرم نگارش و تحلیل مستقل بوده است. در ادبیات جامعهشناسی، این نوع رفتار را میتوان ذیل مفهوم «ناتوانی ساختاری در تحمل دگراندیشی» تحلیل کرد؛ حالتی که در آن، نهادها و افراد، بهجای پذیرش تنوع آراء، دست به سانسور و حذف میزنند. در این زمینه، آموزههای دینی اسلام نیز موضع روشنی دارند.
پاسخ قرآنی و اخلاقی ابراهیم طالبی
قرآن کریم بارها بر گفتوگوی نیکو و مواجههی عقلانی با مخالف تأکید میکند. آیه ۱۲۵ سوره نحل میفرماید؛ «ادْعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (دعوت کن به راه پروردگارت با حکمت و اندرز نیکو و با آنان به روشی نیکوتر گفتوگو کن.)
ابراهیم طالبی، در واکنش به این برخوردهای منفی، نه به نزاع یا مقابلهی مستقیم، بلکه به شیوهی قرآنی پاسخ داده است: حفظ آرامش، استمرار در نوشتن، دعوت به تفکر، و پرهیز از افراطگرایی و تقابلهای شخصی. در آیهای دیگر، قرآن به مؤمنان سفارش میکند ؛ «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (و چون نادانان با آنان سخن گویند، با بزرگواری میگویند: سلام – فرقان، آیه ۶۳)
همچنین در کلام امام علی علیهالسلام میخوانیم ؛
«لا تَکُونُوا عَبدَ غَیرِکُم وَ قَد خَلَقَکُمُ اللّهُ أحراراً»
(بنده دیگران مباشید، در حالی که خداوند شما را آزاد آفریده است – نهجالبلاغه)
استقلال فکری و پرهیز از دنبالهروی کورکورانه که رکن اصلی اندیشه طالبی است، مصداقی عملی از این توصیهی علوی است.
بازخوانی یک مسیر روشنفکرانه ؛
ابراهیم طالبی، در فضای پرتنش، پرشتاب و بعضاً خصمانهی مجازی، با تأسی به آموزههای عقلانی و دینی، کنشگری فرهنگی و فکری خاصی را بنا نهاده است. تلاش او برای ارتقاء کیفیت گفتوگو، ترویج تفکر مستقل، و پرهیز از تکرار بیمعنا، نمونهای از شکلگیری یک روشنفکری مردمپایه و متعهد به اخلاق است. اگرچه با مقاومت، حذف و تحقیر مواجه شده، اما از مسیر خود منحرف نشده است. او همچنان مینویسد، تحلیل میکند، دعوت میکند و میکوشد تا اندیشه را به متن زندگی مجازی و واقعی بازگرداند. این تجربه، در شرایط کنونی جامعه ایران، تجربهای مغتنم است؛ تجربهای که باید شناخته، بازنشر و حمایت شود.
یا رسول، بانه - سردشت و حاجبصیر
یا رسول، بانه- سردشت و حاجبصیر
خاطرهنویس: جلیل قربانی
سرآغاز؛ همه مازندرانیهایی که در جبهه جنگ ایران و عراق حضور یافته یا تاریخ جنگ را شنیده، عبارت "یا رسول" برای آنها آشناست.
۱- اسفندماه سال ۱۳۶۰ در کلاس سوم دبیرستان بودم که به همراه گروهی از بچههای محمودآباد و بابلسر عازم جبهه شدم، در آن گروه حاجحسین بصیر هم بود.
۲- حسین بصیر در آن زمان یک کلاشینکوف تشریفاتی داشت که قنداق، خشاب و روکش لوله خروجی آن زردرنگ بود. او آن اسلحه را به دلیل رشادتهایش در قالب گروه "فداییان اسلام" فریدونکنار در عملیات شکست حصر آبادان، از سرلشکر فلاحی* جایزه گرفته بود.
۳- نام آن گروه اعزامی در یک پیشنهاد نهچندان جدی "یارسول" گذاشته شد. یا رسول بعدها نام یک گردان خطشکن در لشکر ۲۵ کربلا شد. این نام در تاریخ جنگ ایران ماندگار شد.
۴- ما طبق روش معمول نیروهای اعزامی به غرب، از بابلسر به رامسر، سپس به پادگان اللهاکبر اسلامآباد غرب و از آنجا به بانه اعزام و در جاده بانه- سردشت مستقر شدیم.
۵- جاده بانه- سردشت (گردنه کوخان) در تصرف نیروهای کومله و دمکرات بود و نیازهای عمومی شامل سوخت و دارو و .. هر روز با هلیکوپتر از بانه به سردشت برده میشد.
۶- در آن زمان، حسین بصیر به دلیل اختلافنظر با فرماندهان، به سپاه بانه احضار شد و بعد از محاکمه در سپاه بانه، اسلحه تزئینی از او پس گرفته و خود او به فریدونکنار بازگردانده شد.
۷- حسین بصیر بعدها دوباره به جبهه جنوب رفت و گردان "یا رسول" را تشکیل داد و ابتدا خودش و بعدها برادرش شهید اصغر بصیر و دیگران آن را فرماندهی کردند. اغلب نیروهای آن ابتدا از فریدونکنار بودند.
۸- اما بازگشت اصلی در زمان دیگر بود که بخش اصلی خاطره من است. در بهمن ۱۳۶۵ که دانشجوی سال چهارم دانشگاه مازندران بودم، در قالب سپاه مهدی (عجا...) به جبهه رفتم. یک ماهونیم در شلمچه بودیم.
۹- با چند عملیات موفق، به دلایل تاکتیکی، جبهه جنگ ایران و عراق در بهار ۱۳۶۶ از جنوب به کردستان انتقال یافت، ما از جنوب به غرب رفتیم. لشکر ۲۵ کربلا و حاجحسین بصیر بار دیگر به جاده بانه- سردشت بازگشتند.
۱۰- لشکر ۲۵ کربلا در تبلیعات میدانی منطقه و تابلونوشتهها با نام مستعار "قائم ۲۵۰۰ " برای عملیات والفجر ۱۰ در منطقه ماووت عراق حضور داشت. حاجحسین بصیر در اردیبهشت سال ۱۳۶۶ در جریان این عملیات به شهادت رسید.
* توضیح: سرلشگر ولیالله فلاحی از معدود فرماندهان با توانایی منحصر بهفرد در ارتش بود که بعد از عملیات شکست حصر آبادان به همراه فکوری، نامجو، جهانآرا و کلاهدوز در سقوط مشکوک یک هواپیما به شهادت رسید.
کشف حجاب رضاخانی در دارابکلا
به قلم امیر علیرضا رمضانی دارابی ، ۱۷ دی ۱۴۰۳ : یه خاطره از کشف حجاب در روستای داراب کلا میاندورود از پدرم (حاج محمدرضا رمضانی دارابی) نقل میکنم. از پدرم متولد ۱۳۱۹ در خصوص کشف حجاب زنان ایران (مردم علوم و قاره ها را کشف میکردند پادشاه ما حجاب را) پرسش کردم!؟ راستش فکر نمیکردم که در روستای دورافتاده ی ما در زمان رضا خانی این دستور نافذ بوده باشد. از سر کنجکاوی و احتمال پرسش کردم. پدرم به نقل از مادر خودش (مادربزرگ پدری بنده به نام مشهدی فاطمه ی چلویی) که خواهر تنی مرحوم شیخ عبدالله دارابی نیا هستند. مادربزرگم (متوفی به سال ۱۳۳۶ شمسی طبق نوشته ی سنگ قبرش) گفت که بلی این قانون (دستور رضاخانی) در داراب کلا اجرا میشد. نفر مجری این کار برادرِ آقای علی سرهنگ عباسپور بود (من این علی سرهنگ عباسپور را دیدم ولی نمیدانستم برادری دارد. چون برادرش زن و بچه نداشت یا داشت مرده بودند نمیدانم) این خانواده همسایه پدر و مادربزرگ ما بودند و امروزه هم فرزندانشان همسایه ی دیوار به دیوار خونه پدری ام در داراب کلا هستند.
نمایی از داراب کلا
عکاس: عمو حمیدرضا
پدرم از مادرش نقل میکرد که در آن زمان صحرای داراب کلا معروف به اربابی صحرا همه پنبه زاری بود و کشت غالب آن زمان هم پنبه بود. یک روز صبح زود اول پاییز که زنان روستا به همراه مادربزرگ پدری ام با پای بدون کفش (به محلی تیساپه لینگ) برای چیدن پنبه به اربابی صحرا میرفتند، از آب سرد رودخانه (مَمسِن دَکتِه) نقطه ای کم عمق آن حدی بود تا زانو آب بود که با پای پیاده قابل رفت و آمد بود، گذشتند. نزدیک امامزاده جعفر رسیدند. یک دفعه این غُول بی شاخ و دُم نماینده ی رضاخان پیدا شد. هوا تقریبن گرگ و میش صبحگاهی بود، زنان یکه خورده به همدیگر نگاه کردند. طرف با توپ و تشر به زنان گفت روسری را بدهید به من!! احتمالن با مدرک روسری فقط میتونست مزد کارش را بگیرد.
پدرم به نقل از مادرش گفت چند زن با توپ و تشر روسری را در آوردند و تحویل دادند و چند زن هم با کتک کاری و فحش و ناسزا و بقول محلی (رِد به رِد) بَکش مَکش کردند و روسری را طرف از سرشان کشید و حتی دو سه نفر به زمین کشیده شدند. نوبت به مادربزرگم که رسید نماینده اَعلی هرزه!! گفت: مَش فاطمه تو برو. همسایه ی ماهستی. حق همسایگی را رعایت کرد. این خاطره ی بنده از کشف حجاب به نقل از پدر و مادربزرگم بود.
مدرسه فکرت از نظر هوش مصنوعی
متن سید سعید شفیعی دارابی در مورد مدرسه فکرت که هوش مصنوعی جواب داده است: با سلام درود بر هم مدرسه های گرامی از سر کنجکاوی سری زذیم به هوش مصنوعی. پاسخ هوش مصنوعی به پرسش در خصوص مدرسه فکرت (البته باید خاص میشد اسم مدیر اورده شده ) به قول مهندس عبدی شما چه فکر میکنید درباره پاسخ هوش مصنوعی ؟ دو پاسخ به به سوالات مشابه اما با کلید وازه های خاص.
۱- نویسندگان مدرسه فکرت ابراهیم طالبی چه کسانی هستند مدرسه فکرت در روستای دارابکلا به عنوان یک نهاد آموزشی و فرهنگی شناخته میشود که به ترویج اندیشه و تبادل نظر در میان دانشآموزان و اعضای جامعه میپردازد. نویسندگان و شخصیتهای مهمی که در این مدرسه فعالیت دارند، شامل ابراهیم طالبی دارابی هستند که به عنوان یکی از بنیانگذاران و نویسندگان اصلی این مدرسه شناخته میشود. نویسندگان و شخصیتهای کلیدی مدرسه فکرت عبارتند از:
ابراهیم طالبی دارابی: او نه تنها به عنوان نویسنده بلکه به عنوان یک شخصیت فرهنگی و سیاسی در این مدرسه فعالیت میکند و آثار متعددی در زمینههای مختلف نوشته است.
شخصیتهای دیگر: در کنار ابراهیم طالبی، دیگر نویسندگان و معلمان نیز در این مدرسه به تدریس و نوشتن مشغول هستند، اما اطلاعات دقیقی درباره نامهای دیگر در دسترس نیست. این مدرسه به عنوان یک بستر برای تبادل افکار و نشر عقاید مختلف عمل میکند و به همین دلیل ممکن است نویسندگان و معلمان دیگری نیز در آن فعالیت داشته باشند.
مدرسه فکرت به عنوان یک مرکز آموزشی، به ترویج تفکر آزاد و بحثهای فکری در میان جوانان و دانشآموزان میپردازد و به همین دلیل، نویسندگان و شخصیتهای مختلفی در آن به فعالیت مشغول هستند.
۲- نویسندگان مدرسه فکرت (ابراهیم طالبی ) روستای دارابکلا چه کسانی هستند؟ نویسندگان مدرسه فکرت در روستای دارابکلا، به ویژه ابراهیم طالبی، شامل افرادی هستند که در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی فعالیت میکنند. این مدرسه به عنوان یک مرکز فرهنگی و آموزشی، فضایی برای تبادل اندیشه و نوشتار فراهم کرده است.
نویسندگان و فعالیتها:
ابراهیم طالبی: یکی از نویسندگان و فعالان اصلی در مدرسه فکرت است که در زمینههای مختلف از جمله علوم انسانی و اجتماعی فعالیت دارد. او به عنوان یک شخصیت فرهنگی در این مدرسه شناخته میشود و در برنامههای مختلف آموزشی و تحلیلی شرکت میکند.
نویسندگان حوزوی و دانشگاهی: مدرسه فکرت به جذب نویسندگان از میان حوزویان و دانشگاهیان پرداخته و جلسات گعده نویسندگان را برگزار میکند. این جلسات به بررسی موضوعات مختلف علمی و فرهنگی اختصاص دارد و نویسندگان در آن به تبادل نظر و ارائه دیدگاههای خود میپردازند.
حلقههای کتابخوانی: مدرسه فکرت همچنین حلقههای کتابخوانی را برگزار میکند که در آن نویسندگان به تحلیل و بررسی کتابهای مختلف میپردازند. این حلقهها به تقویت فرهنگ مطالعه و تفکر انتقادی کمک میکنند.
مدرسه فکرت به عنوان یک نهاد فرهنگی، تلاش میکند تا با ایجاد فضایی برای نوشتن و تفکر، به ارتقاء سطح دانش و آگاهی در جامعه کمک کند. البته در ادامه چند مورد هم پیشنهاد شد به فراخور ,اگر شد ادامه مطالب هوش مصنوعی در مورد مدرسه فکرت را می توان ادامه داد. البته باید از مدیر پرسید ارسال تحلیل هوش مصنوعی در مورد مدرسه فکرت شامل ممیزی قانون مدرسه می شود یا خیر (قانون ارسال مطالب دیگران)
کتاب ساری از آغاز...
عکس روی جلد
فلکه ساعت ساری
میدان
«شش بهمن» (انقلاب سفید)
«میدان شهدا»ی فعلی ساری
از کتاب «ساری از آغاز...» مهرداد محرابی
نوشتهی ارسالی امیر رمضانی دارابی: «آخرین کتابی که در خصوص ساری چاپ شد، نسخه دسته من چاپ سال ۱۳۹۵ هست از آقای حقانی گرفتم. نویسندهی کتاب مهرداد محرابی. این جناب حقانی پیر روشن ضمیر که متولد ۱۳۰۴ یا ۵ هست . در قدیم آجان بوده همون شهربانی چی و امروز نیروی انتظامی یک نیروی خاص خاص اهل مطالعه و کتاب . رفتم خونه اش در ساری خیابان بعثت یه اتاق بزرگ از پایین تا بالا چهار طرف قفسه بندی شده پر از کتاب. اطلاعاتش زیادش هست. با اینکه تحصیلات دانشگاهی ندارد . تمام ۶ یا هفت دختر و پسرش دکترا دارند. چند باری که حال داشت و عاشورا به داراب کلا آم . بنده ی خدا یک چک در وجه مدارس داراب کلا نوشت و کمک مالی هم کرد . امروز من با نقل مکان به ساری همسایه اش شدم . کتابهای خوبی را معرفی کرد و خریدم و مطالعه کردم. اینبار اگر رفتم خونه اش با اجازه اش عکس میگیرم و برای گروه ارسال میکنم. توضیح اینکه این میدان از روزهای انقلاب سال ۱۳۵۷ که انقلابیون ساروی در روزهای ۲۹ آبان و ۷ دی مجسمه ی محمد رضا پهلوی را پایین میکشیدند و ۷ نفر در این روزها به شهادت رسیدند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اسم این مکان شده میدان شهدا . بعدها که از ابدان مطهر شهدا طی رژه ی نظامی با مارش و احترام از مسجد جامع ساری تا این مکان تشییع شده و انتهای رژه نظامی هم بود بر ارزش نامگذاری این مکان افزوده شد . و بعدها طی دو دوره، دور میدان را کمتر کرده تا مساحت آن به اندازه ی امروزی رسیده است.» پایان متن امیرجناب رمضانی.
نظر دامنه و مباحثهی صحن مدرسه در ادامهی مطلب:
بینج و برنج
زنان شالیکار در بینجسّونزار
نوشتهی: دامنه دارابی. خداقوت زنان پرقدرت مازندران و ایران. شعر درین آهنگ، نشان میدهد زمین فوراً از یک کشت، به کشت دیگر در آمده است؛ بدون کمیترین دَمُ استراحت. زنان از دیرباز، علاوه بر بیزباز، در سه استان شمال ایران، بنیانِ تربیت خانواده و اقتصاد مزرعه بودهاند. اینک اما نمیدانم همچنان اینچنیناند، یا تغییر نگرش دادهاند. ممنونم از حاج سیدحمید محمدتقی دارابی در ارسال این فیلم بینجُ شالی که شرحی برِش زیرنویس کردهام.
شرح دو لغت برای فارسیزبانان سایت دامنه و صحن فکرت:
بینج: همان فارسیِ برنج است، ولی در گویش محلی، حروفش پیچتاب خورده است، اینگونه جمعُ جور ادا شده است.
بیزباز: حالتی در برخورد دوستانه با شیرخواره که توأم با نوا و آوا است؛ اغلب رفتاریست از سمت حضراتِ اُناث (=نساءُ نسوانُ. در فارسی: بانُوان) به بچهها.
متن دوم توسط جلیل قربانی:
رنج برنج
۱- در فعالیت زراعی یک محصول نهایی وجود دارد که به آن برنج میگویند. این محصول نهایی، از یک محصول واسطهای به نام شالی به دست میآید.
۲- برنج به معنای دانه سفید بهدست آمده از دانههای شالی است که پس از جداکردن پوست زرد خردلی شالی، اسم خاص یک فرآورده یا محصول است.
۳- از نظر تقسیم فعالیتهای اقتصادی، شالی یک محصول کشاورزی (مزرعهای) و برنج یک محصول صنعتی (کارخانهای) است.
۴- برنجکاری، واژهای نادرست است، چون برنج را نمیکارند و اگر بکارند، میپوسد و از بین میرود. شالیکاری کلمه درست است؛ چون شالی، قابلیت کاشت و رشد دارد.
۵- برنج مصرف انسانی دارد اما شالی هم مصرف انسانی و هم مصرف حیوانی (چارپایان و ماکیان) دارد.
۶- بینج در مازندرانی معادل «شالی» در فارسی است؛ واژههای ترکیبی آن «بینجکِفِر /بوته شالی»، «بینجخوشه/ خوشه شالی»، بینجتیم/ دانه شالی» و دهها کلمه و کاربردی دیگر از آن ساخته شده است.
۷- معادل مازندرانی برنج، واژه «دونه» یا همان دانه است.
دامنه: سلام جناب آقای جلیل قربانی. دست مریزاد. اتفاقاً باب طبع من است اینچنین متن. هم ایران را نمینمایند، هم خوراک و کشت و داشت و برداشتشان را. از دیدِ من قشنگ وارد موضوع شدید و قشنگ هم از آن خارج شدید. همین خاطر آمد برای چاپ در سایت. یک چیز را البته نسیان سپردید؛ ورمز. که بینجِ وَر اوه میخورَد. ۱۵ ، ۶ ، ۱۴۰۳ دامنه دارابی.
پرنده ای لانه ساخت به روی درخت
رسم سنگرو در دارابکلا
نوشتهای از آقای موسی رمضانی دارابی شابا: یه خاطره ای با مرحوم بابقاسم رمضون دارم در دهه ۸۰ که هیئت اُمنای زمین شالیزاری حاجی دشت دارابکلا بودم، با کمبود شدید آب مواجه بودیم این بنده خدا برای کمک به جریان آب، به داخل رودخانه میرفت و با آن صفای قلب پاک اش عمل و رسم سنگرو را تنهایی انجام می داد. سنگرو یه رسمی بود که کشاورزان با پُر کردن چاله چوله های داخل روخانه که آب داشت با سنگ، آب را در مسیر رودخانه جریان می دادن، در صورتیکه این رسم فراموش شده بود.
رادیو عراق و سربازان عشق ترانه
نوشتهی جلیل قربانی ۹ . ۵ . ۱۴۰۳ :
۱- بهار سال ۱۳۶۱ در جاده بانه به سردشت در تپه گُزلی که به نام سرگرد شهید شهرامفر نامگذاری شده بود با برادران ارتشی لشکر ۷۷ خراسان همسنگر بودیم.
۲- یکی از بچه محلهای ما به نام عنایتالله سازگار افسر وظیفه و فرمانده یک واحد ارتش در آنجا بود و ما گاهی به چادر فرماندهی او میرفتیم. در چادر او دو درجهدار آذری و مشهدی بودند.
۳- رادیوی کوچک جیبی یکی از ملزومات بسیاری از بچهها بود. رادیو عراق علاوه بر برنامههای شیخ علی تهرانی در توهین به جمهوری اسلامی و رادیو کویت، ترانههای ایرانی پخش میکردند.
۴- مثل الان نبود که رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی هم ترانههای شادتر از خوانندگان لسآنجلسی پخش کند، ما بسیجیها گوشدادن به این رادیوها را حرام میدانستیم.
۵- در بین سربازها اینجوری نبودند و گوشدادن به این رادیوها برای شنیدن این ترانهها رایج بود،اما جناب سروان سازگار به شدت حزباللهی و مخالف گوشدادن به ترانه بود.
۶- یک بار این افسر وظیفه بچهمحل ما به مرخصی رفته بود و وقتی برگشت، ما ناهار به چادر او رفتیم. موقع ناهار درجهدار آذری به افسر فرمانده گفت: جناب سروان ده روز نبودی، حال کردیم. ما پرسیدیم: چرا ؟ درجهدار گفت: دور از چشم جناب سروان، ده روز رادیو ما یا روی موج عراق بود یا کویت و جاهای دیگر و ما در این مدت، یک دلِ سیر ترانه گوش دادیم.












