بایگانی خرداد ۱۴۰۲ :: دامنه‌ی داراب‌کلا
Menu
مطالب دامنه را اینجا جستجو کنید : ↓↓

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پيشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعی
دنبال کننده ها
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

۱۵ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است


به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. سید ابوالقاسم میرفندرسکی اهل روستای میرفندرسک رامیان استرآباد (=گرگان) فقیه، حکیم، ادیب عصر صفوی در قرن یازدهم هجری که در جفر و کیمیا یدِ طولانی داشت درین "رساله‌ی صناعیه» علاوه بر حکمت و عرفان، به پیشه‌ها هم پرداخت. مطالعه‌اش برایم جذابیت داشت و در صفحه‌ی ۶۶اش، موردِ منحصر و خاص؛ که خواهم پرداخت. وی پیشه‌ها را این طور دسته ساخت:

 

پیامبری

پیشوایی

فیلسوفی (حکیمی)

متکلمی

فقیهی (حکمت عملی)

صنایع عملی (پزشکی، مهندسی و ...)

علم‌های خاص (موسیقی، منجمی، اصول فقه) که درین دسته پیشه از عمل خبری نیست.

 

از طبقه‌بندی پیشه مشخص است مرحوم میرفندرسکی به لایه‌ها در اجتماع باور دارد و از نظرش ورود به دو پیشه‌ی «پیامبری ، پیشوایی» ویژه‌ی اشخاص خاص است؛ ولی دروازه‌ی سایر پیشه را برای ورود و خروج اشخاص، باز می‌داند و اشتغال به آن را از آنِ همگان.

 

یک نکته‌ی علمی هم بگویم: میرفندرسکی چون خود فیلسوف و حکیم بود، فرق فیلسوف حکیم با متکلم را درین می‌داند (ر.ک: ص ۶۸) که حکیم علمش از "لِمّ" است یعنی از راه فکر و خِرَد؛ که راز اختلاف شریعت‌ها را نیک درمی‌یابد. اما متکلم علمش از "اِنّ" است یعنی فقط همان شریعت را می‌پذیرد که در آن زاده شده و با آن زیسته است.

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. دل زمین. نفت. خالی. آلودگی. اوراقچی. باک. تانک. تانکر. جنگنده. ماشین. آسفالت. تعمیرگاه. پمب‌بنزین. لاستیک. روغن. گریس. کِشتی. اسکله. اکتشاف. اختلاس. پلیس. پالایشگاه. هیولا. تجارت. غول‌های غارت. من جملات بلد نبودم! کلمات آوردم. هر کس خود با این کلمات جمله‌اش را بلد است. می‌شود فیلم سینمایی "هیولای نفتی" محصول آمریکا (عکس بالا که خودم انداختم) را هم دید و با آن هشت‌پای معترض -که به جای آب نفت! می‌خورد- هم‌نظر شد. قلمرو نفت!!! چه آلوده است؛ و زمین دردِ دلش که از نفت خالی می‌شود هنوز هم بدتر.

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. من البته هیچ وقت قبول نمی‌کردم سیاست توسط سیاست‌ورز شفاف شود. اساس کارِ سیاست، پنهان‌کاری است. اما نمی‌دانم چرا این خواسته در جنبش‌های مدنی راه یافته که سیاست یعنی شفافیت. وقتی همه‌چیز زیر سایه‌ی اقتدار قانون باشد خود یعنی شفافیت. چون شفافیت شاید اسمش آشکارشدن باشد، ولی رسمش قانونی‌بودن است. هر گاه همه‌ی کارها قانونی عمل شود شفافیت معنی ندارد. خصوصا" انقلاب اسلامی که همه‌ی رأس‌ها و رئیس‌ها علاوه بر شغل سیاسی، ناظر کارها هم حساب می‌آیند؛ ولی فقیه ناظر هم هست، شورای نگهبان که از اسمش پیداست نگهبانی می‌دهد. بازرسی که گزارشگر است. قضاییه که داور است و حتی قوه‌ای پیشگیر. اطلاعات که چشم بیدار است. حراست‌ها که همه‌جا شعبه (جاهایی هم لانه!) زده است. و حوزه علمیه که خود را از نُظّار درجه‌ی ۱ می‌داند. بگذرم.

 

خواستم بگویم شفافیت فقط شعار است. فلسفه‌ی حکومت، قانونیت است. قانون درست کار کند شعار شیک شفافیت تَبش می‌افتد، جزوِ مطالبه هم نمی‌شود. شفافیت گویا شکل گرفته! البته نه در سیاست و اقتصاد و مال و منال و دنیا، در توالت و مستراح! ژاپن. به نظرم برای مقابله با جرم و مجرم است. (عکس بالا)

 

واقعاً کی حاضر است به این نوع دستشوییِ شفّاف روَد که تمامش شیشه است و از همه سو دیار (=معلوم) من معمولا" دستشویی‌های بین راهی را نمی‌روم مگر جاهایی که تمیز نگه‌داری می‌گردد. ایرانی‌هایی دیدم که هر چه هنر! دارند همان جا می‌ریزند! حتی آب هم نمی‌دهند! صدها مگس روی آن از صُب تا شو، وزّه وزّه می‌کنند. آدم مجبور شود برود، کورماز (=مگس) دارش می‌گیرد! نظافت از ایمان نیست مگر؟!

  • دامنه | دارابی

پاره‌ی اول: سلطانِ شُرور. به نام خدا. سلام. این کتاب «نای و نی» (عکس پایین این متن) -که هنوز چهار فصلش باقی مانده است- از کتاب‌های نابی بوده که دندانم حسابی گرفته! افکار و آراء امام سید موسی صدر است. مرحوم حجت الاسلام علی حجتی کرمانی (برادرِ حجت الاسلام محمدجواد) آن را -به‌زیبایی- به فارسی برگردان کرده و سیده حورا صدر (دختر امام سید موسی صدر) ترجمه‌اش را با اصل تطبیق و تدقیق داده است. ازین کتاب بازم خواهم نوشت، اما امروز این را می‌نویسم که صدر معتقد است مفهوم شیطان از دیدگاه اسلام با این نظر که وی مالکِ جهنّم است و رئیسِ این جهان و خدای دنیاست، اختلافات اساسی دارد. شیطان از نظر امام سید موسی صدر به منزله‌ی "یک ذاتِ مشخص، تبلور و تجسُّمی" است از "وحدتِ نیروهای شرّ در برابر نیروهای خیر." و همین "نبردِ ازلی و ابدی را میان حق و باطل از هر نوع و وصف و قدرت و اندازه موجب شده است". شیطان، سلطانِ شُرور است. از همین جاست که از نظر صدرآزادی و اختیار انسان در عمل آن گاه محقق خواهد شد که گرایش‌های خیر و شرّ -هر دو- در نهاد وی وجود داشته باشد. و اسلام به همین خاطر "رأی و اظهارنظر و عقیده را بزرگ و گرامی" می‌دارد. می‌شود درین‌باره به صفحات ۲۹ و ۹۲ این اثر رجوع کرد. دامنه.

 
 

 

کتاب

«نای و نی»

 
 

پاره‌ی دوم:

دو جریان؛ مقاومت و مستمندان

به نام خدا. سلام. داشتم از کتاب «نای و نی» می‌نوشتم که کتابی‌است از افکار و آراء امام سید موسی صدر. این ادامه‌ی بحث: او مثل این کسانِ هُرهُری مسلک نبود که در کلامش تنازلی از اصول معرفتی و مبانی دینی کند تا طرفدار جذب و جمع نماید، با آن که به عنوان یک عالم دینی دائم در میان سنی‌ها، مسیحی‌ها، اروپایی‌ها و فرقه‌ها و جاهای مختلف سخن می‌گفت. در نگرش صدر تنها عمل است که تاریخ می‌سازد و جامعه را به حرکت درمی‌آورَد، نه تئوریِ صِرف. به گفته‌ی وی اگر ما تلاش نکنیم "همین دین و مذهب حق، پیش نمی‌رود". (صفحه‌ی ۳۱۴) او این را که دل ببندیم دینِ ما حق است و خودبه‌خود راه خودش را باز می‌کند، اساسا" درست نمی‌داند. دقت فرمایید که سید موسی صدر حتی عمیقا" معتقد است دین "به بسیج انسان و آماده‌سازی برای حرکت" بسنده نمی‌کند، بلکه "سعی می‌کند دستاوردهای بشری در قلمروِ علم و نظایر آن را در چارچوبی مقدس محافظت کند و به آنها احترام و قداست بخشد بدون آن که از آنها مطلقی جدید و کمالی محمود بسازد." (صفحه‌ی ۱۷۶)

 

در صدرِ اندیشه‌های صدر، دین اسلام برای زندگی است و در کارخانه، مدرسه، بیمارستان، کشاورزی، بازار و در رخت و خواب همه جا با انسان است؛ لذاست که پیغمبر خدا ص می‌گوید: «حتی در خواب و خوراک قصد قربت کن.» چراکه به قول صدر "روح اسلام، نیت خوب است" (صفحه‌ی ۹۲) و حتی در منظرش نهضت امام حسین ع برای بازگرداندن روح اسلام بود زیرا از اسلام فقط "نام" مانده بود. در واقع صدر هر فکر و تزی را که می‌خواهد از اسلام، فقط اسم در جامعه باشد و بس، رد می‌کند. این که از ایران رفت به لبنان و در آن جا دو جریان موازی راه انداخت -که در دیانت چون ریل عمل می‌کند- برای همین بوده است؛ جریان کمک به مستمندان تاریخ و جریان مقاومت در برابر فکر تجاوز. این جمله ازوست: «در برابر خطر خارجی ما می‌توانیم فقط یک کلمه بگوییم و آن هم مقاوت تا مرگ است.» دامنه.

  • دامنه | دارابی

 

مشخصات بانیان

مسجد و زائرسرای

امام رضا ع خلیل‌شهر

 

 

مسجد و زائرسرای امام رضا ع

خلیل‌شهر | ۴ خرداد ۱۴۰۲ | عکاس: دامنه

 

مرحوم

حاج جعفر خلیلی

پدر شهید رحمان خلیلی

 

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. وقتی پس از زیارت از سمت مشهد مقدس راهی جاده‌ی قوچان بجنورد گرگان می‌شوید و به سمت ساری و تهران رهسپار، به خلیل‌شهر (بعد از گرگان و کُردکوی و شهر گلوگاه و قبل از شهر بهشهر) رسیدید، سمت راستِ شما مسجد و زائرسرای شبانه‌روزی امام رضا علیه السلام با امکانات رفاهی اتاق خواب و مسجد و فضای سبز و مفرّح با پاکیزگی عالی قرار دارد که دَم‌زدن در آن و نمازگزاردن حالی به انسان می‌بخشد. زمین این مسجد بزرگ و تمیز را مرحوم حاج جعفر خلیلی پدر شهید رحمان خلیلی هدیه کرده است و با مدیریت منظم اداره می‌شود. کف مسجد با نور و باد فضا را دل‌انگیز کرده است خصوصا" وقتی از پشت به شالیزار و باغات خیره می‌شوید و از روبرو با کوه‌و جنگل رشته‌کوه البرز. به یاد مرحوم حاج جعفر خلیلی و فرزند شهیدش رحمان خلیلی دو رکعت نماز گزاردم. می‌شود با خیال راحت به این زائرسرا کمک هم کرد چون خدمات می‌دهد و بسیار تمیز است.

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. در کتاب "یکصد و ده سؤال از استاد مطهری" تنظیم مجید باقری که از بهمن ۱۳۷۹ زیر چاپ رفت و در زمستان ۱۳۸۳ به چاپ نهم رسید  -و من همین نسخه‌ی آخر را دارم- و اهل فن باخبرند که کتاب به چاپ‌های چندم می‌رسد چقدر، قدر می‌بیند و صدر می‌نشیند. باری؛ توی صفحه‌ی ۴۴ به نقل از ص ۴۳ تا ۵۸ کتاب "جاذبه و دفعه‌ی علی علیه السلام" بحث از اِکسیر است که من این را جمع‌بندی کرده و درین صحن به اشتراک می‌گذارم. اوضاع به‌سامانِ عشق که آن را اِکسیر -همان کیمیا که فلزی را به فلزی دیگر تبدیل می‌کند- این است:

 

 

مثلا" جَبان (=ترسو) را شجاع می‌کند.
مثلا" تنبل را چالاک و زرنگ می‌کند.
مثلا" کودن را هوشمند می‌کند.
مثلا" بخیل را بخشنده می‌کند.
مثلا" کم‌طاقت را شکیبا می‌کند.

 

آری؛ عالم متفکر استاد مطهری -که کتابی ازو نیست که نخوانده باشم یا زیر و زبَر ننموده باشم الّا فقهی محض یا فنی مطلق بوده باشد- معتقد بود اثرِ عشق از لحاظ معنوی «در جهتِ عمران و آبادیِ روح» است و از لحاظ مادی و بدنی، «در جهت گُداختنِ و خرابی».

  • دامنه | دارابی

 

آزادراه قزوین - رشت

 

 

مسیری زیبا و دیدنی

  • دامنه | دارابی

سید سعید

شفیعی دارابی

 

به قلم سید سعید شفیعی دارابی: با سلام و احترام  به مدیر محترم و جناب اقای دارابکلایی.

 

۱- انچه که به عنوان سوال مطرح میگردد آیا دین گریزی یا اسلام گریزی مطرح است یا تغییر در رفتار  و مناسک اسلامی، می بایست دقیقا مشخص گردد سوال چیست.

 

۲- برداشت من این است که بیشتر تغییر در رفتار و مناسک است تا اسلام گریزی یا دین گریزی, شاید افراد  بیشتر به برداشت عرفی یا شخصی شدن دین گرایش دارند. و شاید نوع سکولار شدن (از نوع ضدیت با دین نیست ) افراد می باشد.

 

۳- شاید از نگاه دیگر باید توجه نمود، خروجی اسلام قرار بود چه شود و چه شد. البته این مسیله را باید بیشتر در جامعه ایرانی مد نظر قرار داد. چون با انقلاب اسلامی و برپایی نظام اسلامی، انتظاراتی رخ داده است ایا  به نتیجه دلخواه رسیده است یا خیر.

 

۴- باید توجه نمود که دین گریزی در کدام رده های سنی شکل میگرد. گاهی اوقات در روانشناسی برخی رفتارها در برخی از دوران رشد طبیعی بوده نمیتوان بعنوان یک مشکل در نظر  گرفت مثلا نوع پوشش و مو در سن نوجوانی با عرف در تضاد می باشد و می توان پذیرفت و یا اینکه جوانانی که در عرصه دانشگاهی می شوند با مسایلی مواجه می شوند یا به نوعی دچار شک و تردید می شوند.

 

۵- در روانشناسی در زمینه یادگیری به الگو پذیری, تقلید و شگل دهی رفتار توجه دارند که به نوعی متاثر از محیط می باشد. که این موضوع بر میگردد به عملکرد حاکمان و عالمانی که در جامعه رخ میدهد و برخی رفتارها, افراد را دچار شک و تردید می نماید.

 

۶- با توجه به گسترش تکنولوژی و علم, جوانان امروزی به راحتی نسبت به برخی از مسایل قانع نمی شوند و انتظار بر این است که باید سریع بپذیرند  تا انها را اقناع نمایند.

 

۷- شاخص وجه تمیز کننده سره  از ناسره چیست. با چه خط کشی می توان گفت کدام برداشت از اسلام صحیح می باشد. مثلا نوع نگاه شهید بهشتی و مطهری و امام موسی صدر به اسلام و نگاه اقای مصباح. و آیا در مسیله ولایت فقیه همه علما اتفاق نظر ندارند. (که وقتی مرگ بر ضد ولایت فقیه گفته می شود) یا مثلا کتاب اقتصاد ما و مالکیت در اسلام.

 

۸- وقتی نسبت به یک رفتار شبیه به هم در دو زمان متفاوت , نظریه متفاوت میدهند. ممکن است رسانه ها غلط در جامعه رواج دهند " اطاعت از رییس جمهور اطاعت از خدا است. مسئولان دولت کنونی اگر خطا کنند چون حسن نیت دارتد برایشان ثواب نوشته می شود ". وقتی رئیس جمهوری از جانب رهبری نصب و تایید می شود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده می شود. وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست" و موارد دیگر گفته می شود شاید نمونه "بی حجاب در بند شهوات دیگران است" دانش اموزی پرسیده بود ایا خانم میرزاخانی هم اینطور بوده است و شاید در مسیله اعتراضات و اغتشاشات اخیر برای رعایت حجاب، مردان زنان را بغل میکردند با کدوم رویکرد اسلامی سازگار بود. اگر حافظه ام یار یکند درست باشد بعد از جنگ جمل امام علی ع عایشه را توسط زنانی که پوشیده و لباس شبیه به مردان بود همراهی کرد.

 

البته بنده در مسایل دینی کارشناس نیستم ولی به عنوان یک شهروند برداشت خودم را نوشتم و در نتیجه  مهتمرین کاری که باید صورت گیرد اقناع سازی جوانان, نداشتن رفتاری متفاوت نسب به یک رفتار توسط عالمان دینی، و شاید مهمترین کاری که باید صورت گیرد نشست چهره به چهره علمای دینی با مردم بخصوص جوانان می باشد و شاید نظر رهبری در دانشگاه کمتر مورد توجه قرار گرفته است کرسی ازاد اندیشی  که مورد عنایت بدون برچسب و ازادی پس از بیان اندیشه باشد بخشی از مشکلات حل خواهد شد. همانطوری که جلسات امام صادق ع و امام باقر ع  ترکیبی از همه علما بوده است و شاید نمونه نزدیکتر ارتباط بسیار حسنه استاد مطهری با افراد نهضت ازادی بوده است. ایا در حال حاضر ما چنین افرادی را داریم. ببخشید متن طولانی شد. من الله توفیق.

 

دامنه: در بخش نظرات این پست، علت و چگونگی شروع و سیر این بحث و متن در صحن در مدرسه فکرت، کاملا" آمده است.

  • دامنه | دارابی

نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی < دامنه >. به نام خدا. سلام. یکم: امام خمینی تنها انسانی بود که بعد از پیامبران و امامان -جمیعا" علیهم السلام- گفتمان ندای فراگیر آفرید؛ ندای اعتراض به سیاست سلطنتی، ندای تفسیر از اسلام واقعی، ندای نفیِ انتظار منفی حضرت حجت عج که منتظر را فقط تماشاگر و چشم‌به‌راه خنثی می‌خواست و این سه ندا در میان حوزه‌ی علمیه‌ی متضاد کبود / روشنِ آن روز که از یک سو چنان کبود و خَموش که کتاب فلسفه را با انبُردست بلند می‌کرد زیرا خیال می‌کرد نجس است و از سوی دیگر آنقدر روشن و فریادگر که تمام عالمان مبارز توسط شاه، یا به زندان روانه شده بودند یا به تبعید در بلاد دیر و دور، رایج بود. گفتمان ندای فراگیر امام همان است که مشهور شد به "انقلاب نوار"؛ نوارهای تکان‌دهنده‌ی سخنرانی که مخفیانه جیب به جیب می‌شد و دست به دست. اگر امام نبود، هرگز شاه هم ساقط نمی‌شد و اسلام از تاقچه به میدان نمی‌آمد و مغناطیس ایمان نمی‌گردید.

 

دوم: ساده زندگی می‌کرد. سادیه‌ی ساده. چه عصر نهضت که در نجف تبعید گردیده بود و چه عصر صدارت که در جماران مستقر شده بود. مرجعیتش در فقه و رساله، به امامت و رهبری‌اش اعتبار می‌بخشید و رهبریتش بر مرجعیتش شکلی از کاریزمای کامل می‌داد. مردم از امام به عنوان انسانی که فقط الهی می‌اندیشید تصور داشتند و به همین علتِ بارزِ سلامت نفس و سادگی زندگی، وقتی یک کلمه فقط می‌گفت که بشتابید به جبهه، آنچنان موج اعزام راه می‌افتاد که سپاه از سازماندهی آن‌همه داوطلب جان بر کف، به عجز می‌افتاد.

 

سوم: بالاترین اقتدار را در برابر غرب داشت. شاید بتوان گفت کار جسورانه‌ای که با غربِ غارتگر کرد، توانست به لحاظ تئوری نظام بین‌المللی را آرام‌آرام از تفکر تمامت‌خواهانه‌ی دوقطبی و تک‌قطبی مختل سازد و اینک آنچه در جهان درین‌باره در حال وقوع است ناشی از رویارویی‌یی بود که امام خلق کرد که در واقعیت امر، بنیاد استبداد بین‌المللی را چون استبداد داخلی به مَذبح و زباله بُرد. زیاد شد. بس باشد که امام برای من یک مبداء و معیار و مقتدای ابدی است که هر چه با آن تطبیق یابیم، تقویت می‌گردیم.

 

آن روز -روز رحلت امام خمینی بنیانگذار انقلاب و جمهوری اسلامی و روز انتخاب آقای خامنه‌ای مقام معظم رهبری- همه خیال می‌کردند مرحوم حجت الاسلام اکبر رفسنجانی رهبر می‌شود ولی امام چه دورنگری کرده بود که برخلاف تصورات همه (یا بخشی از همه)، آقاخامنه‌ای را مدتها در علَن و خفا، در وصف و ثنا، «آفتاب» ساخت و آن روز پس از ارتحال، خبر رهبری آقای خامنه‌ای شوک و شوق یکجا ایجاد کرده بود. چپ از نخست با او کج افتاد و دیری‌ست که هنوز کج است! | ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ |

  • دامنه | دارابی

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت و هیئت

قسمت هشتاد و نهم

 

به نام خدا. سلام. حجت‌الاسلام آقای شیخ محسن قرائتی اخیراً گفته: "خانواده من می‌گوید اگر من [شیخ محسن قرائتی] بتوانم مردم را بگریانم و حجت‌الاسلام [شیخ کاظم] صدیقی بتواند مردم را بخنداند، امام زمان (عج) ظهور می‌کند". جدا از طعم طنز این، می‌تواند آدرس از دو رویکردِ غلط و نقد بر روش غلط هم

  • دامنه | دارابی

به نام خدا. سلام. امروز با خوردن تا آمدم روی کامپیوترم دیدم خبرگزاری رسا -که اخبار حوزه‌ی علمیه را نشر می‌دهد- حرف‌های آقای حجت الاسلام محمد حاج ابوالقاسم دولابی "نماینده‌ی ویژه‌ی رئیس‌جمهور رئیسی در امور روحانیت" را در گردهمایی طلاب شهرستان خدابنده و حومه -که در دفتر آیت الله جعفر سبحانی برگزار شد- اینجا و اینجا نشر داد. محمد حاج ابوالقاسم -که زمانی احکام‌گوی بین دو نماز حرم حضرت معصومه س بود و اینک علاوه برین پست در دولت دستور، عضو مجلس خبرگان رهبری نیز هست- گفت:

 

متأسفانه دولت‌های ما در گذشته کارنامه‌ی خوبی در حمایت از نهادهای دینی بر جای نگذاشته‌اند و امروزه از بین حدود ۷۵ هزار مسجد در کشور، درب تعداد ۵۰ هزار مسجد بسته است که این فاجعه‌ای است که باید بر آن خون گریست."

 

 

خُب؛ من می‌خواهم نظر خودم را روی این حرف بدون تعارف بگویم. به نظر من برای بررسی این حرف چند مطلب نیاز هست:

 

یکم: «گفتمانِ حرف!» یعنی فقط سخن و حرف که نه فقط عمل نمی‌شود، به کردار هم در نمی‌آید که صرفا" حرف هست، آن‌هم سُست و پَست. زنده‌یاد دکتر علی شریعنی در حسینیه‌ی ارشاد تهران -که مخالفین روزگار او، آن را «یزیدیه‌ی الحاد»!!! می‌خواندند، وقتی لب به سخن می‌گشود، شنونده در روی صندلی نرم حسینیه‌ میخ‌کوب می‌شد و اگر تا سه ساعت هم سخن به درازا می‌کشید (مانند آن نوارِ "آری این چنین بود برادر")، مستمع بازهم صاحبِ سخن را سرِ ذوق درمی‌آوُرد. آقا، بانو، گفتمانِ حرف، فقط حرف! همه را فراری داده است.

 


دوم: از سوی دیگر روی مثبت. روزی دوستی روحانی یک حرف قشنگی زده بود. بدین مضمون گفت:

 

"من سالیان سال در آن ارگان تجربه‌ی سخن و منبر دارم، این مقدار را تشخیص می‌دهم که بیش از بیست و پنج دقیقه منبربودن بی‌فایده است چون بعد از بیست و پنج دقیقه مخاطبین خسته و هر کدام به کار ذهنی خود مشغول می‌شوند."

 

واقعا" چنین دغدغه‌ای قدر دارد که خود روحانی تشخیص دهد توی بیست و پنج دقیقه منبر را تمام کند.

 

سوم: حالا خودِ رئیس امور روحانیت دولت سیزده گفته از ۷۵ هزار مسجد ایران، ۵۰ هزار مسجد بسته است؛ لابد ریشه دارد؛ ریشه در عیب در سخنان. ریشه در غیبت در سخنران. ریشه در دولت‌گرایی امام‌جماعتان. ریشه در تکیه‌کردن بر روحانیون دولتی در محرم و ماه رمضان. تا وقتی منبر را این گونه بین دولتی‌ها و نهادی‌ها و موسسه‌ای‌ها حراج می‌کنند، حال و روز مساجد همین می‌شود که شد. من بیشتر پیش نروم چون می‌دانم روحانیونی باپروا از دستِ این قماش هم‌صنف خود -که کاری جز "گفتمان حرف" ندارند- بیش از خودِ ماها در رنج و ملامت و عذاب‌اند. به نظر من تا زمانی که مسجدها به صورت تصمیم دستوری اداره می‌شوند، اوضاع بدتر ازین هم می‌شود. مسجد یعنی محل حضور بندگان برای توحیدورزی محض و آگاهی از حقیقت دین و جامعه و جهان و حساس‌شدن به سرنوشت حال و آینده، بدون ترس و واهمه از قدرت فائقه. هر کس ضد این رفتار کند، بداند مردم را فراری داده است. | ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ |

  • دامنه | دارابی

به قلم علیرضا آهنگر دارابی حاج باقر موسی : سلام. معرفی کتاب جهان پس از آمریکا : نویسنده فرید زکریا. در این کتاب ظهور و یا شاید سقوط آمریکا رو از امپراطوری با اما و اگر به نگارش در آورده که مشتمل به ۹ فصل می‌باشد از جامعه جهانی گرفته تا به دیگر کشورها و سازمانها و مخصوصاً به قول خودشون کشورهای یاغی و شرور از جهان تک قطبی و چند قطبی پرداخته. در این کتاب نگرانی آمریکا در مورد از دست دادن جایگاه خود پرداخته البته این نگرانی در چند مرحله برای آمریکا پدیدار گشته که با مدیریت خود همه رو پشت سرگذاشته اولین آن در سال ۱۹۵۰ بعد پرتاب ماهواره اسپوتینک اتحاد شوروی دومین نگرانی در سال ۱۹۷۰ در راستای گران شدن نفت وکاهش رشد آمریکا و قدرت گرفتن  اروپا و عربستان که حتی رئیس‌جمهور وقت صحبت ظهور جهان چند قطبی خبر داده سومین موج آن در دهه ۱۹۸۰ که به نظر اکثر کارشناسان آن زمان بر این عقیده بودن که ژاپن به لحاظ فناوری و اقتصادی ابر قدرت آینده خواهد شد.

 

 

امروز هم چین تلاش اولی شدن رو در سر دارهاما چرا هیچ کدام عملی نشده بخاطر آن هستش نظام آمریکا انعطاف پذیر کارآمد و اصلاح پذیر می‌باشد البته باید متوجه باشیم آمریکا امروز در خیلی از اولین‌ها اول می‌باشد. در این کتاب سازوکارهای سنتی همکاری بین المللی که البته آرایش قدرت منسوخ شده اعضای دائمی شورایملل متحد پیروز شده که جنگی که حدود هفتاد سال پیش به پایان رسید که در این گروه ژاپن و آلمان دومین و سومین قدرت اقتصاد دنیا جایی ندارند ویا هیچ کشور آمریکا ی لاتین وافریقا دیده نمیشود .البته شورای امنیت یک ساختار کهنه و حاکمیت ( پوسیده ) جهانی می‌باشد.

  • دامنه | دارابی
دامنه‌ی داراب‌کلا

قالب کارزی چهارم : دامنه ی داراب کلا