دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پر پسند
پر بحث

دین‌گریزی

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۵۸ ق.ظ

سید سعید

شفیعی دارابی

 

به قلم سید سعید شفیعی دارابی: با سلام و احترام  به مدیر محترم و جناب اقای دارابکلایی.

 

۱- انچه که به عنوان سوال مطرح میگردد آیا دین گریزی یا اسلام گریزی مطرح است یا تغییر در رفتار  و مناسک اسلامی، می بایست دقیقا مشخص گردد سوال چیست.

 

۲- برداشت من این است که بیشتر تغییر در رفتار و مناسک است تا اسلام گریزی یا دین گریزی, شاید افراد  بیشتر به برداشت عرفی یا شخصی شدن دین گرایش دارند. و شاید نوع سکولار شدن (از نوع ضدیت با دین نیست ) افراد می باشد.

 

۳- شاید از نگاه دیگر باید توجه نمود، خروجی اسلام قرار بود چه شود و چه شد. البته این مسیله را باید بیشتر در جامعه ایرانی مد نظر قرار داد. چون با انقلاب اسلامی و برپایی نظام اسلامی، انتظاراتی رخ داده است ایا  به نتیجه دلخواه رسیده است یا خیر.

 

۴- باید توجه نمود که دین گریزی در کدام رده های سنی شکل میگرد. گاهی اوقات در روانشناسی برخی رفتارها در برخی از دوران رشد طبیعی بوده نمیتوان بعنوان یک مشکل در نظر  گرفت مثلا نوع پوشش و مو در سن نوجوانی با عرف در تضاد می باشد و می توان پذیرفت و یا اینکه جوانانی که در عرصه دانشگاهی می شوند با مسایلی مواجه می شوند یا به نوعی دچار شک و تردید می شوند.

 

۵- در روانشناسی در زمینه یادگیری به الگو پذیری, تقلید و شگل دهی رفتار توجه دارند که به نوعی متاثر از محیط می باشد. که این موضوع بر میگردد به عملکرد حاکمان و عالمانی که در جامعه رخ میدهد و برخی رفتارها, افراد را دچار شک و تردید می نماید.

 

۶- با توجه به گسترش تکنولوژی و علم, جوانان امروزی به راحتی نسبت به برخی از مسایل قانع نمی شوند و انتظار بر این است که باید سریع بپذیرند  تا انها را اقناع نمایند.

 

۷- شاخص وجه تمیز کننده سره  از ناسره چیست. با چه خط کشی می توان گفت کدام برداشت از اسلام صحیح می باشد. مثلا نوع نگاه شهید بهشتی و مطهری و امام موسی صدر به اسلام و نگاه اقای مصباح. و آیا در مسیله ولایت فقیه همه علما اتفاق نظر ندارند. (که وقتی مرگ بر ضد ولایت فقیه گفته می شود) یا مثلا کتاب اقتصاد ما و مالکیت در اسلام.

 

۸- وقتی نسبت به یک رفتار شبیه به هم در دو زمان متفاوت , نظریه متفاوت میدهند. ممکن است رسانه ها غلط در جامعه رواج دهند " اطاعت از رییس جمهور اطاعت از خدا است. مسئولان دولت کنونی اگر خطا کنند چون حسن نیت دارتد برایشان ثواب نوشته می شود ". وقتی رئیس جمهوری از جانب رهبری نصب و تایید می شود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده می شود. وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست" و موارد دیگر گفته می شود شاید نمونه "بی حجاب در بند شهوات دیگران است" دانش اموزی پرسیده بود ایا خانم میرزاخانی هم اینطور بوده است و شاید در مسیله اعتراضات و اغتشاشات اخیر برای رعایت حجاب، مردان زنان را بغل میکردند با کدوم رویکرد اسلامی سازگار بود. اگر حافظه ام یار یکند درست باشد بعد از جنگ جمل امام علی ع عایشه را توسط زنانی که پوشیده و لباس شبیه به مردان بود همراهی کرد.

 

البته بنده در مسایل دینی کارشناس نیستم ولی به عنوان یک شهروند برداشت خودم را نوشتم و در نتیجه  مهتمرین کاری که باید صورت گیرد اقناع سازی جوانان, نداشتن رفتاری متفاوت نسب به یک رفتار توسط عالمان دینی، و شاید مهمترین کاری که باید صورت گیرد نشست چهره به چهره علمای دینی با مردم بخصوص جوانان می باشد و شاید نظر رهبری در دانشگاه کمتر مورد توجه قرار گرفته است کرسی ازاد اندیشی  که مورد عنایت بدون برچسب و ازادی پس از بیان اندیشه باشد بخشی از مشکلات حل خواهد شد. همانطوری که جلسات امام صادق ع و امام باقر ع  ترکیبی از همه علما بوده است و شاید نمونه نزدیکتر ارتباط بسیار حسنه استاد مطهری با افراد نهضت ازادی بوده است. ایا در حال حاضر ما چنین افرادی را داریم. ببخشید متن طولانی شد. من الله توفیق.

 

دامنه: در بخش نظرات این پست، علت و چگونگی شروع و سیر این بحث و متن در صحن در مدرسه فکرت، کاملا" آمده است.

| لینک کوتاه → qaqom.blog.ir/post/2311
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴۰۲/۰۳/۱۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

ایران

تک نگاران دامنه

مباحث دینی

مسائل روز

نظرات (۱)

سلام علیکم
آقا ابراهیم اندیشمند علمی. صمیمانه تشکر دارم چرا که طالب تحلیل عمیق به مبانی اسلام و تطبیق آن با شرایط کنونی جامعه هستید هم مطالعات و هم حجم آگاهی شما عمیق و تحقیقی است.


اما بخش دوم توضیحات با عنوان چرا دیگران خود را صاحب حق و قضاوت وخود را معیار تشخیص می دانند ؟ می پردازم:


آنچه در قرآن درباره قضاوت نکوهش شده، قضاوت زودهنگام و براساس حدس و گمان است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم»؛  اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ‌یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه‌‏پذیر و مهربان است! تجسس سو ظن و قضاوت بی جا تهمت نسبت به دیگران ممنوع است چراکه آثار سو نسبت به زندگی اجتماعی و خانوادگی و حیثیت آنها ببار خواهد آورد
امام علی (علیه السلام) در بخشی از نامه 31 «نهج البلاغه» که به فرزندش امام حسن(علیه السلام) خطاب کرده، نخست به یکى از مهمترین اصول اخلاق انسانى اشاره کرده مى فرماید: (پسرم خویشتن را معیار و مقیاس قضاوت میان خود و دیگران قرار ده)؛ «یَا بُنَیَّ اجْعَلْ نَفْسَکَ مِیزَاناً فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ غَیْرِکَ». ترازوهاى سنتى معمولا داراى دو کفه بود و وزن کردن صحیح با آن در صورتى حاصل مى شد که دو کفه دقیقاً در برابر هم قرار گیرد. این سخن اشاره به آن است که باید هرچه براى خود مى خواهى براى دیگران هم بخواهى و هر چیزى را که براى خود روا نمى دارى براى دیگران هم روا مدارى تا دو کفه ترازو در برابر هم قرار گیرد ریشه ی قضاوت های نابجا و خودرا صاحب معیاردانستند بخاطر شرایط ذیل است:


یکم : علم ودانش درمسیر نفسانیت : چنین افرادی گمان می کنند آنچه آموختن بالاتر از دیگران تلاش کردند وخود را برتر از دیگران در بخش علمی می دانند درحالی که اهل علم باید متواضع باشند علم آنها زمانی اثرگذار است که خود عامل باشند خود افراد ضعیف را با رفتارشان جذب کنند نه اینکه با به رخ کشیدن دانش خود دیگران را از مسیر حق خارج کنند.

دوم :خود برتر بینی : که از صفات رذیله رفتاری است چنین افرادی هرگز فردی هم طراز خود بالاتر از خود درهرموقعیتی را هرگز پذیرش ندارند همیشه دوست دارند درهر شرایطی در تابلوها باشند در چنین شرایطی افراد آسیب پذیر جامعه چگونه هدایت گردند و چقدر براحتی جذب شیادان جامعه می گردند.

 

سوم : تفسیر به رای : تحریف و تشریح من درآوردی فهم خود را غالب بر مبانی می کنند دروغ پردازی و خیال افکنی و... چه بگویم که در این بخش چقدر افراد ضعیف گرفتار خیال پردازی این افراد صاحب حق نسبت به دیگران ضربه خوردن چقدر زندگی ها تباه گردید چقدر فرزند از والدین فاصله گرفتن و...

 

چهارم : حرص و حسادت  و غرور و دیگران را عبد و عبید دیدن.

 

پنچم : مرید پروری : چنین افراد سبک مغز و صاحب حق و معیار لذت میبرند دیگران مریدان او باشند و خیال می کنند چقدر  افراد زیاد اورا می ستایند غافل از اینکه او تباه گردد و مریدش سعادتمند

 

ششم : مروج سبک و ایده : چنین افراد ممکن در هر شرایط و موقعیت اجتماعی باشند عالم بی عمل مدیر نالایق مربی پلید و... تلاش دارند با مشی مروج و سبکی و ایده پرداز در شوونات مختلف خودش را معرفی کند. البته دهها محور دیگر را می تواند اشاره کرد ان شاءالله خداوند مارا از چنین رفتار بد بر حذر بدارد. ببخشید طولانی شد

البته آقا ابراهیم چه کسانی صاحبان معیار قضاوت حقی هستند را ان شاءالله توضیح خواهم داد.

علی اکبر دارابکلایی

پاسخ مدیر دامنه ::
،،

سلام جناب حجت الاسلام دارابکلایی. هم هشت علت پس از رسول الله ص را که بیان فرمودید با دقت مطالعه کردم و هم هفت عامل فعلی روزگار ما را. بنابرین همچنان گنگ باقی گذاشتی که رویگردانی مردم را درین روزگار کی باید تشخیص دهد. و نیز معیار این روگردانی‌ها معلوم نیست که در چه چیزهایی‌ست. منظورم این است هر کس خود را شاخصی برای حق می‌پندارد و دست به قضاوت دیگران می‌زند. بر روی هفت عامل امزوزین شما یک مسئله اضاف کنم که شاید همان کسانی که قضاوت درباره‌ی آنان این است که رویگردانی پیشه کرده‌اند، نپذیرند که چنین شده‌اند. پیام بند ۱ محل بحث است: یکم: تَولی (=رویگردانی) مردم را درین روزگار -که زمانه‌ی پساپیامبری‌ست- مشخص نیست کی باید تشخیص دهد. دوم، معیار این روگرداندن‌ها معلوم نیست که چه چیزهایی تولی محسوب می‌شود. سوم بله که روی روحیه تأثیر نباید گذارد، ولی این اثر امر قسری است و اثرش را می‌گذارد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">