دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
موضوع
آرشبو
پسندیده

سخنی با فرمانده سپاه تهران

چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۴۰۴، ۰۸:۳۲ ق.ظ

 سخنی موجز با برادر حسن‌زاده. نگارش ۱۲ ، ۴ ، ۱۴۰۴ ابراهیم طالبی دامنه دارابی. فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران یعنی برادر حسن حسن‌زاده دیروز ۱۱ ، ۴ ، ۱۴۰۴ گفت "اجازه نمی‌دهیم حتی یک مو از سر رهبر عزیزمان کم شود."

 

سلام برادر حسن‌زاده. بسیارخوب، خاب. نه نکوهیده، که ستوده است قصد قربت آن فرمانده. اما صحبت در میان ملت این است پس چرا نتوانستید آن شب ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ جان و پیکر و پا و تنِ پاره پاره شده‌ی آن تعداد فرماندهان ژنرال و زبده از سران سپاه و اطلاعات سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح را از ترور یک شبه و آسان و به چشم‌به‌هم زدن، نجات دهید؟! و این جور بد، غافلگیر نشوید که در کام اسرائیل این چنین شَهدِ عسل نریزید تا در تاریخ جعلی آن نظام مصنوع، شیرینی نزند؟! و فکر ملت را به این حیرت به آج و واج نرسانید؟! کمی فکر کنید بعد جمله‌سازی را شروع نمایید.

 

تهدید، دیگر بالقوه نیست برادر، بالفعل شد، زندگی در تهران برای حکومتگران و مقامات آن، ناامن شد، به‌شدت بی‌ایمن. چه بدانی، چه ندانی. اما این را همه می‌دانند. اجرکم عندالله آقای فرمانده سپاه تهران. والسلام.

 

به مناسبت ماه محرم‌الحرام و حرمت به امام حسین علیه‌السلام و یاران، بر خودم لازم می‌دانم یک نکته هم بگویم این ایام حزن و ماتم آن امام مدفون به ارض کربلا و بینانگذار واقعه‌ی سراسر انسانی و عرفانی و حماسی عاشورا:

 

مرحوم بدیع‌الزمان فروزانفر در تقریرات ص ۹۴ معتقد بود «در زمان پیامبر اکرم ص مردم متوجه‌ی عمل بودند، نه سرگرم بحث و تفتیش عقیده!»

 

با این نقل قول خواستم بگویم: هان! همانا، امام حسین علیه السلام کوشید مردم عصرش را به عقیده و عمل برگردانَد، نه به تفتیش و تعقیب همدیگر و اجبار سَلیقه و اِعمال سُلطه. آن امام سیدالشهداء علیه السلام، مکتبش و مرامش و مرادش با عبادت و عرفه و عقل و عمل پر بود ، نه از حرف و صحبت صِرف و تفتیش مردم.

| لینک کوتاه این پست → //qaqom.blog.ir/post/2643
  • ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

نظرات (۱)

درود جناب طالبی 

حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا اندر خطا !؟؟ دوستی سرباز با فرمانده را هم ندیده میگیری . بردار عزیزم . قدری در این فضای جنگی که بالفعلش خواندی .آبی بر آتش درونت بزن . برو باغی راغی کنار آبی رودخانه ایی یا کتابخانه ایی یا هرچی و هر جا دوست خودت را به آرامش برسان . نمیدانم شاید با اینکارها خودت آرامش درونت را شاهدی . 

صبر و سکوت هم مصلحتی در آن است . ما سفارش کردیم . انشالله ناراحت نشده باشید 🖤🖤🙏🙏🙏

امیر رمضانی دارابی 

پاسخ مدیر دامنه:
،،
چند متن اعضای مدرسه فکرت ۱۲ ، ۴ ، ۱۴۰۴ :

شیخ محمدرضا احمدی دو:
سلام جناب آقای طالبی

اخیراً مطلبی نگاشته بودید و در آن چندین بار تکرار کردید که اباعبدالله الحسین با راس کار داشت.
نمی‌دانم منظورتان از تکرار چندباره کلمه راس چه بود، اما ظاهراً اهل فن دریافتند و متوجه شدند.

۱. راس اولی که بیان نمودید، به مدت بیست سال، از سال چهل تا شصت هجری با صلح‌نامه امام مجتبی بر مردم حکومت کرد و صدها بار مواد صلحنامه را زیر پا گذاشت، سب و لعن بر علی را کم نکرد، اذیت و آزار بر یاران علی را زیاد کرد که اوج آن را در شهادت حجر بن عدی دیدیم. سیدالشهدا در شهادت حجر تنها به یک نامه انتقادی بسنده کرد.
این راس، سخت‌گیری بر مردم مدینه را زیاد کرد تا جایی که بعضی‌ها ریشه قیام مردم مدینه و واقعه حره را سخت‌گیری زیاد معاویه دانستند.
این راس، برخلاف صلح‌نامه، یزید را خلیفه بعدی معرفی کرد و برایش بیعت گرفت.

۲. راس دوم وقتی خلیفه شد، خواست از اباعبدالله بیعت بگیرد، اما حضرت به دلایل مختلف که خودشان فرمودند امتناع کردند.
این راس هم در عرض سه سال حکومت سه جنایت بزرگ را قم زد.

۳. ظلم این دو راس پیوسته و مکرر ادامه داشت، و مکرراً مواد صلحنامه زیر پا گذاشته شد،پ و با این که افراد زیادی اعلام آمادگی کردند، اما قیامی صورت نگرفت. 
اگر تقاضای بیعت نبود، آیا اباعبدالله در مقابل یزید ایستادگی می‌کرد؟ شاید برداشت اولیه این باشد که قیامی در کار نبود و عاشورایی به وجود نمی‌آمد. آن‌چه که اباعبدالله را وادار به مقاومت کرد، درخواست بیعت با یزید بود، در غیر این صورت ایشان کاری به حکومت و راس آن نداشت.
نظر شما چیست؟
دوستان هم اگر دیدگاه خاصی دارند، در خدمتیم.
این فرسته جناب طالبی

علی غلامی‌نژاد به امیر رمضانی:
سلام علیک روز جنابعالی به خیر و عزادرایت فبول. 
کار جناب ابراهیم به جایی رسید که حتی در مورد عظمت و شهادت حر هم دچار تردید شد و با اما و اگر ها مطلبی که بیشتر موجب تردید در حق او می شود را نوشت!!!!؛ به نظرم گام جدیدی در طریق کسرویت را برداشت!!!

۱۲ ، ۴ ، ۱۴۰۴ :
روزنامه اطلاعات به نقل از صابرین نیوز نوشت: پس از رحلت آیت‌ الله العظمی هاشمی شاهرودی، فرزند ایشان در مصاحبه‌ای با خبرگزاری حوزه روایتی گویا از رهبر معظم انقلاب نقل کردند. ایشان اشاره نمودند که حضرت آقا دو سال پیش از ارتحال آیت‌ الله شاهرودی، در هنگام بیماری به عیادت ایشان حضور یافته و فرموده بودند:
من همواره سخن دو گروه را بی‌ چون‌ و چرا می‌پذیرم: محافظان و پزشکان. اگر محافظان بگویند در مکانی حاضر نشوم، اطاعت می‌کنم؛ و اگر پزشکان توصیه‌ای نمایند، بی‌ درنگ به کار می‌بندم. سپس رهبر انقلاب به آقای شاهرودی نیز توصیه کردند که به توصیه‌ های پزشکی توجه ویژه داشته باشند.

 بر این اساس، غیبت اخیر ایشان در مراسم عزاداری حسینیه امام خمینی نه اتفاقی عجیب، که تجلی همان سیره ثابت و حکیمانه‌ای است که رهبری همواره بر آن پایدار بوده‌اند: تقدم نظر کارشناسی سپاه حفاظت ولی امر بر هرگونه علاقه یا عادت شخصی. این رویکرد نه‌ تنها خردمندانه است، بلکه نشانه‌ای از مسئولیت‌ پذیری و احترام به تخصص‌ های امنیتی محسوب می‌شود.  رهبر انقلاب الگوی تام پایبندی به انضباط و مسئولیت‌ پذیری است. چه بسا در موارد متعدد دیگر نیز ایشان به توصیه‌ های حفاظتی یا پزشکی عمل کرده‌اند، بی‌آنکه رسانه‌ای شود. این بار، اما جامعه به‌ وضوح دید که چگونه مسئولیت پذیری امام جامعه، بر تمامی ترجیح‌ های فردی سایه می‌افکند. احترام به نظر کارشناسان هر حوزه، نشانه بلوغ مدیریتی است. مسئولیت‌ پذیری واقعی آن است که انسان حتی از علایق شخصی خود در راه انجام وظیفه بگذرد


زیر متن‌های سید حسین شفیعی دارابی در چشمه در تعرض به دامنه :


[در پاسخ به وحید مهاجر]
سلام علیک عزاداری قبول. ای کاش سوپر انقلابی های دیروز که برخی هم نام برادر شهید را یدک می کشند و ترسویان و مبلغان ما امیدی و ترس و ووحشت درجامعه؛ به اندازه یک جو گندم هم که شده این کلیپ ها را گوش می کردند تا شاید به خود می‌آمدند و این قدر نوکری ارباب نانوشته خود نمی کردند؛ و همچون مثلثی شوم علیه دین و دیانت و انقلاب اسلامی و نظام و رهبری و... نمی تاختند. البته اگر هم گوش دهند بازهم از اجرای سیاست طراحی شده توسط دشمن عقب نشینی نخواهند نمود؛ زیرا اولا: «میخ آهنین نرود بر سنگ»؛ و ثانیا نمیخواهند در ابراز نوکری نانوشته برای اربابانشان؛ از هم پالکی های خود عقب بمانند.


[در پاسخ به عیسی رمضانی محمد]
تبیین پیامد رهیدن از ولایت امام معصوم (ع) و ولایت ولی فقیه جامع الشرایط !!!

بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. دبیر ارجمند و فرهیخته جناب آقا عیسی رمضانی سلام علیک. عزاداری تان قبول باشه. نکاتی را عرض می کنم:

✅ از زیبا نگاری و قلم روان و دارای جذبه ات صمیمانه تشکر می نمایم؛
✅ انتخاب موضوع و محتوای مناسب و تقریر زیبا از قصه رخ داده در بستر کربلا؛ نیز بسیار زیبا صورت پذیرفت؛
✅ همه نثرت زیبا و آموزنده است ولی ضریب زیبائی این جمله : «... میتوان گفت همراهی با امام؛ مسیر سربریدن ترس هاست....»!!! اصلا قابل مقایسه با بقیه نیست؛ 
✅ برای تمجید از این جمله زیبایت (با حفظ سلسله مراتب؛ نه بنده پیغمبرم و نه تو حسان بن ثابت)؛ ولی با الهام از سخن نبوی میگویم: «نطق بک روح الامین»؛ 
✅ نه تنها جدائی از امام معصوم (ع) سبب بد عاقبتی می گردد؛ بلکه جدائی از نماینده امام معصوم (ع) هم چنین پیامدی را در پی دارد؛ از باب نمونه: دیدیم کسانیکه از مسلم جدا شدند؛ با چه عاقبت بدی مواجه شدند؛ و کسی هم مثل «طوعه» که در کنار او ماند؛ چه خوش عاقبت شد و چه سر فراز گردید؛
✅ الآن هم به وضوح داریم می بینم کسانیکه از خط امام راحل و رهبر فرزانه فاصله گرفته اند و بغض این دو عبد صالح الهی را در سینه دارند و در نوشته هایشان ابراز میدارند؛ چه قدر در سراشیبی سقوط و بدفرجامی قرار گرفتند؛ تا جائیکه حتی نا باورانه در خوش عاقبتی «حر» هم ایجاد تردید کرده؛ و سخن بلند امام حسین (ع) در توصیف از او («انت حر کما سمتک امک حرا) را نادیده گرفتند و...!!!؛ اینست فرجام بد رهیدن از ولایت ولی فقیه جامع الشرایط؛ خوف آن دارم این طیف؛ آرام آرام در حقانیت اصل نهضت حسینی هم دچار تردید شوند و...
(شب هفتم محرم ۱۴۴۷ق_ ۱۲ تیرماه ۱۴۰۰۴ش: سفر تبلیغی شهرستان کنگان استان بوشهر : سبد حسین شفیعی دارابی)



🌹همراهی با مدافعان ایران اسلامی(۷)

🌸در پرتو سخنان غیرتمندانه دکتر کیوان سلطانی 🌸

بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. سلام علیکم. عزاداریهای تان قبول باشه.
✅ شاید سخنان غیرتمندانه جناب آقای دکتر کیوان سلطانی (ایرانی مسلمان مقیم آمریکا و یکی از موسسان یکی از دانشگاه های خوش نام و خوش آوازه در این کشور) را گوش داده باشید؛ بنده پس از گوش دادن آن؛ به نشر آن اقدام ورزیده ام؛ به امید آنکه:
✅ سخنان ارجمند و غیرت مندانه این ایرانی باشرف؛ عبرتی باشد برای: دلدادگان به منافقان و دلسپردگان به سایه شوم ترامپ قمار باز و نتانیاهو جنایتکار؛ که حتی در این ایام سرنوشت ساز ایران اسلامی عزیز و ملت نجیب و بزرگوار ایران بزرگ هم از سرسپردگی به اربابانشان دریغ نمی ورزند و صبح و شام سیاهشان را رذیلانه با اقدامات ذیل میگذرانند:
+تحریف تاریخ اسلام و سیره نبوی؛
+ تاختن به نظام مقدس جمهوری اسلامی؛
+ابراز کینه درونی خود نسبت به نهاد ارجمند روحانیت؛
 + اظهار بغض شیطانی خود نسبت به رهبری فرزانه انقلاب اسلامی؛
 ✅+ مهمتر از همه:
الف) بزرگ جلوه دادن نقاط ضعف موجود در بدنه نظام؛
ب) ایجاد خوف و وحشت در جامعه؛
ج) آسیب پذیر و ناتوان جلوه دادن قدرت و توان نظامی و دفاعی نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی؛
د) ایجاد تردید و طرح پرسش آمیخته با نفاق نسبت به «له» شدن اسرائیل؛
ه) تلاش برای بالا بردن ضریب اختلاف و تفرقه بین اقشار مختلف و.... و... و....

✅البته بازهم معتقدم: «میخ آهنین نرود برسنگ»!!! 
       موفق و سربلند و پیروز باشید.

(سفر تبلیغی دهه اول محرم : شهرستان کنگان استان بوشهر؛ صبح چهارشنبه: ششم محرم ۱۴۴۷ق_ ۱۱ تیرماه ۱۴۰۴ش: سید حسین شفیعی دارابی)



ترسویان دلباخته به غرب پس از ... دست جمعی برخواستند...!!!
پیش بینی ها درست از آب در آمد. پیش بینی این بود که خودفروختگان دلداده به غرب و مهر ورزان به منافقان پس از برقراری آتش بس موقت از پستوها بیرون خواهد آمد و دستور العمل نانوشته اربابشان را به اجرا در خواهند آورد؛ شاهد بر درستی این قضاوت اینکه تا یکی دو روز؛ تنها یکی یا دوتا جملاتی را در جهت یاد شده نشر میدادند ولی حالا دست جمعی وارد این عرصه مزدوری برای دشمن شده اند؛ هرکدام در قالب نوشته ای و با صبغه ای متفاوت از دیگران؛ می کوشد تا در عرصه اخذ مدال نوکری برای دشمن؛ گوی سبقت را از دیگران برباید و یا دست کم از این قافله شوم عقب نماند؛ به راستی چه زیبا کربلا را شاهدیم؛ یکی در غالب رمان نویسش؛ سنگ می زند؛ دیگری در پرتو سر هم کردن عبارات از این و آن؛ نیزه پرت می کند و دیگری... و دیگری...؛ پس باید با تاسی از امام سجاد (ع) چ زینب کبری (س) نفرینشان کرد که ....

پایان متن‌های آقای سید حسین شفیعی دارابی.

متن‌ها و نظرات ادامه:

،،
جناب شیخ محمدرضا سلام
حالا درست شد. چون صبح فرموده بودی من گفتم: «اباعبدالله الحسین با رأس کار داشت.» این عبارت در متن نه هست، و نه از آن برمی‌خیزد. اما اینگ درست توضیح دادید. من همواره به بیاناتت دقت می‌کنم استاد. هر چند هم اگر جاهایی متفاوت فکر کنیم.

،،
آشیخ محمدرضا سلام آقا
ممنونم از تصریح تازه‌ات. خود حاکمان این جمهوری اسلامی باید به حرف ملت برگردند و خود را برتر از فکر ملت ندانند. سیاست داخلی و سیاست خاورمیانه‌ای این حکومت بسیار نادرست و در تضاد با مصلحت خاک میهن و آسایش مردم است. آن بخش روحانیت قدرت‌طلب فاسد مانند موبدان ساسان شدند که با ورود اسلام به ایران، پوک شدند و رفتند. اصرار حاکمان بر سیاست غلط و خطرناک‌شان بدترین رفتار با خاک ایران است، هر حکومتی در ایران، باید لیاقت خود نشان دهد که آیا صالح است بر این میهن حکومت کنند یا نه، وگرنه باید جایش را شایستگان بسپارد. و به روایت معصوم ع باید برود کنار.


،،
خوب شد ضمه‌ی عُتبه را هم اِعراب‌گذاری کردی. حالا کار همه را راحت کردی، آقااحمدی. روحانیت کارش زدودن است! زدودن تاریکی و گنگی ولی خودشان در بالای حاکمیت، اغلب در تُنگ تَنگ تاریکی محبوس شدند و تحت فشار روانی قرار گرفتند و عاجز ماندند بگویند اشتباه کردیم در حق حق و حقوق مردم. از سمت من تمام آقا شیخ محمدرضای گرام.

۱۳ ، ۴ ، ۱۴۰۴ اقتصاد ۲۴ : به گزارش تایمز اسرائیل، بارنئا تاکید کرد که اسرائیل باید عملیات خود علیه ایران را ادامه دهد. بارنئا در دیدار با بنیامین نتانیاهو و فرماندهان موساد گفت: «ما متعهد به ادامه اقدامات قاطعانه برای جلوگیری از تهدید آینده ایران علیه اسرائیل هستیم.» «باید از فرصت‌های استراتژیک پیش رو بهره‌برداری کنیم.»

 عباس عبدی، در گفت‌وگویی با خبرگزاری خبرآنلاین بیان کرد: «در سیاست‌گذاری‌ها، در گزینش‌ها، در حضور در انتخابات، در سبک زندگی، در حقوق و آزادی‌ها، در رسانه‌ها و بسیاری از عرصه‌های دیگر، باید بازگشت به مردم رخ دهد. قرار نیست عده‌ای در بالا بنشینند و با تکیه بر سخت‌افزار قدرت، مردم را ولو بلغ ما بلغ تابع خود بدانند. چنین تفکری درست نیست و نتیجه‌اش هم همین شرایطی است که امروز مشاهده می‌کنید.»

بیخ ملت است، نه سلطان

نگارش ۱۳ ، ۴ ، ۱۴۰۴ ابراهیم طالبی دامنه دارابی

شیخ اجل سعدی شیراز، ملت را بیخ و بُن می‌دانست. یعنی ریشه، ملت است. پایه، میهن است، اساس، کشور است. بقیه همه، شاخه و توشه و برگ‌اند. یعنی صدای ملت، صدای ریشه است. این بیت او:

رعیّت چو بیخ‌اند و سلطان، درخت
درخت، ای پسر باشد از بیخ، سخت

یعنی سلطان مانند درختی است که از ریشه بالا آمده است و به قدرت رسیده است و سختی و قدرت و اختیارات او، ناشی از بیخ است. بیخ هم، مردم‌اند، نه صنف، دسته و یا گروه و دُردانه‌ها. پس، بیخ و ریشه، سلطان و حاکم نیست، بلکه ملت بیخ هر مُلک و مملکت است و همه باید به صدای ملت بازگردند. دموکراسی نیز از همین فکر -که ملت اصل است، بقیه فرع- جان گرفته است،

سعدی، شیخ اجل، روی همین تفکرش است که می‌گوید قدرت باید به شایستگان سپرده شود، نه سرسپردگان، چاپلوسان، ناشایستگان، ناکارآمدان، زرمندان، زورمندان و تزویرپیشگان. این بیت:

نخواهی که ضایع شود روزگار
به ناکاردیده، مَفرمای کار

یعنی پست و شغل و مقام و جایگاه و قدرت را نباید به این قبیل افراد سپرد. این ناکارها کشور را با افکار سست و تند و ناسنجیده و حتی حق‌به‌جانب در همه‌جا، به سراشیبی می‌برند و پیکر ملت را خمیده می‌کنند.

به مناسبت ماه محرم‌الحرام و حرمت به امام حسین علیه‌السلام و یاران، یک نکته هم بگویم:

هر نظریه، هر مقام، هر جایگاه که عامل انسجام‌بخشی خود را از دست بدهد و خود به تفرقه‌اندازترین عنصر قدرت و حکومت و سیاست تبدیل شد، آن نظریه و آن مقام و آن جایگاه، به زوال خود رسیده است و دارد با زور پیش می‌رود و زور هم در عقل و شرع منع شده است. دیر یا زود، هر چه زوری باشد، باید دانست که در بین ملت -که به قول سعدی بیخ و بُن است- خشک و نابود می‌شود. امام حسین علیه‌السلام با حاکم تفرقه‌انداز و خودخواه و مغرور و خودرأی‌یی چون یزید دست همکاری نداد و جان خود را درین حرکت انسان‌ساز، اخلاقی، سیاسی، عرفانی، و حماسی نثار کرد. نسل نو امروز مانند تفکر آزادگی و آزادی امام حسین علیه‌السلام، خیلی از نظریه‌ها را نمی‌پذیرد زیرا حق پیشینی و صنفی را، بدترین زور و نوعی تصاحب می‌داند، نه صلاح و صلاحیت.

جلیل قربانی به دامنه:

سلام آقای طالبی، روز به‌خیر

🟩 سعدی می‌گوید:
      یکی بر سرِ شاخ، بُن می‌بُرید...!

🟨 آن‌که بر سر شاخه‌ نشسته و بیخ و بُن می‌بُرد، ممکن است تا زمان افتادن او از بالا به پَست، دیر زمانی لازم باشد؛ بسته به این‌که بیخ، شاخه را تا کجا بالا برده باشد.

🟧 هر چه ریشه، بخشنده‌تر باشد، شاخه، رفیع‌تر خواهد شد و هر آینه ممکن است به توهّم خودکفایی برسد و خود را از ریشه بی‌نیاز ببیند و آن وقت است که "تیشه به ریشه" خود می‌زند.

،،
سلام جناب آقا جلیل
به نظرم شرحی مستوفایی بر متنم زدی که سه بار خواندم. نه این که سخت و سنگین نوشته باشی، که از بس شیوا و شیرین نگاشته‌ای. سعدی نشانی درست فرهنگ و ادب و سیاست و اخلاق ما و حتی جهان است. ما به سعدی تا ابد نیاز داریم. پند او و فکر او همواره سودمند ایران است. شاخه و بُن و تیشه و ریشه را عالی به میان آوردی و شاخه و توهم رشد هم جالب بود. درود.

راستی: مَفرمای کار، در متن من، به جای فتحه، ضمه خورد. جهت اطلاع خوانندگان.




شیخ محمدرضا احمدی به دامنه:
سلام جناب طالبی
عزاداری قبول

اصل در نظام امت _ امامت کدام است؟
در نظام‌های دموکراسی که مشخص است، اما آن‌چه که من و شما به آن اعتقاد داریم و بر اساس وصایت پیامبر باید شکل می‌گرفت، کدام اصل است: امام یا مردم؟

می‌دانم اگر مردم رای ندهند و نخواهند، علی بزرگ هم خانه‌نشین می‌شود، اما کدام بیخ است و کدام شاخه؟ علی یا مردم؟

اگر بگوییم مردم اصل هستند، پس جایگاه امام کدام است؟ تکلیف این که فرمودند امام مانند کعبه است و مردم باید دور آن بچرخند چه می‌شود؟ و یا آن همه روایاتی که در باره امام و امامت داریم. اگر بگوییم امام بیخ است و مردم شاخ و برگ، پس تکلیف رای مردم چه می‌شود؟ چه اثری دارد؟
طالبی جان
اصلا بحثم مربوط به نظام جمهوری اسلامی یا نظام‌های دیگر نیست. لازم نیست به یک نظام خاصی تطبیق دهیم، حتی نظام‌های بعد از رحلت پیامبر.


جواب من:
سلام جناب آشیخ محمدرضا
حتی دین هم برای انسان آمده است. تا انسان نباشد، دین برای چه چیزی رهنمود دهد؟ امام معصوم علیهم السلام راهنما و حامی مردم هستند و آنچه می‌کنند خیر و صلاح مردم است. ملت نباشد، امام معصوم علیهم السلام برای چه شنودگانی سخن بگوید. حکومت غیر معصوم هم تکلیفش روشن است. انسجام‌بخشی به حکومت و ملت. هر حاکمی در تاریخ تفرقه‌انداز شد، ملت را متفرق کرد.


،،
مجدد بر جناب آشیخ محمدرضا سلام
آن نشست در زیر سقف بنی‌ساعده پس از رحلت پیامبر اکرم ص، نشست با حضور مردم نبود، یک کنار هم جمع‌شدن چند سرشناس بود که به تعبیر زنده‌یاد دکتر علی شریعتی: "وامدار همدیگر" بودند. به زبان امروزی کودتا بود، نه رأی‌گیری از مردم مدینه و حومه و وادی و بِرکه. بحث من، قدرت و حکومت بود. هر کس وارد حکومت شد، رأی مردم برای قدرت آن فرد، نافذ است. معصوم علیهم السلام منصوب است برای اِمام و اَمام دینداران و مؤمنان همان دین و کیش. اما جامعه و حکومت اعم از مؤمنان است. ممکن است در جامعه، تکثر فکری، دینی، عقیدتی وجود داشته باشد. پس؛ قدرت سیاسی باید ناشی از مردم باشد. بگذرم از سمت من تمام. ممنونم از اهتمام آن دوست گرام.



جواب حجت الاسلام آشیخ محمدرضا احمدی به من:

با سلام
طبعاً مردم در آن زمان نمی‌توانستند مانند این دوران، به طور مستقیم انتخاب کنند، اهل حل و عقد این کار را می‌کردند. بله که معصوم منصوب است، اما وظیفه بقیه چیست در مقابل امام معصوم؟ البته این بخش را جناب استاد باقریان در همین ایام گذشته به صورت مختصر توضیح دادند.
ممنونم
از طرف من هم تمام

از پلیدی‌های استبداد، یکی هم این است که 
شریف زیستن را مدام دشوارتر میکند.

استبداد کارش این است که 
هر روز آدمهای بیشتری را مجبور به انتخاب بین شرافت و آسایش کند.
استبداد کارش این است که 
هر روز شریفانه زیستن را دشوارتر کند.
استبداد کارش این است که 
هر روز بنشیند به تماشای آدم‌هایی که در ترجیح شرافت بر آسایش یکجا می‌لغزند و از چشم دیگران می‌افتند.
استبداد کارش این است که 
هر روز هزینه شرافت را بالا ببرد تا تعداد کمتری قادر به پرداخت آن باشند. 

استبداد کارش همین است،
تهی‌سازی جامعه از شرافت...

استبداد چگونه عمل می‌کند؟
نه فقط با سرکوب فیزیکی یا اعمال زور، بلکه با فرسایش تدریجی وجدان و شرافت؛
با عادی‌سازی تسلیم، بی‌تفاوتی و همدستی؛
با ساختن جامعه‌ای که در آن "راست ایستادن" هزینه‌ای گزاف دارد.

تقابل شرافت و آسایش: 
استبداد، جامعه را به نقطه‌ای می‌رساند که انسان‌ها باید یکی را فدای دیگری کنند. 
برای شرافت باید از نان و جان گذشت، 
و برای حفظ نان، شاید از انسانیت.

افزایش هزینه شرافت: 
شرافت در چنین فضایی تبدیل می‌شود به امری لوکس، غیرممکن، و حتی گاه مایه تمسخر. 
آن‌که بخواهد شرافتمند بماند، منزوی می‌شود.

تماشای لغزش: 
استبداد نه‌تنها می‌بیند که مردم از شرافت می‌گذرند، 
بلکه این را به نمایش می‌گذارد تا دیگران هم درس عبرت بگیرند؛ تا ترس و تسلیم مسری شود.

تهی‌سازی جامعه از شرافت: 
هدف نهایی، بی‌اخلاقی عمومی نیست، 
بلکه انفعال عمومی است. 
جامعه‌ای بی‌صدا، بی‌امید و از درون تهی

واتسلاو‌ هاول

سقراط می‌گفت: «زندگیِ نیاندیشیده (نیازموده)، ارزش زیستن ندارد.» این جمله سنگ بنای سنت فلسفی غرب است

تونی موریسون_ نخستین زن سیاه‌پوستی که برنده جایزه نوبل ادبیات شد_ جسم بی‌تکلف و ساده‌ی انسان را به‌عنوان عالی‌ترین ابزارِ حرمت‌نهادن به خویشتن خویش ستوده است؛ همان ژرف‌ترین جایگاهی که معروفترین ابیات شعر تاریخ آمریکا از آنجا زاده می‌شوند: «خود را می‌ستایم، خود را می‌سرایم».

او در شاهکار سال ۱۹۸۷ خود، با نام معشوقه، چنین می‌نویسد: «دست‌هایت را دوست بدار! دوستشان داشته باش. بالا ببر و ببوسشان. با آنها دیگران را لمس کن، به هم بکوب‌شان و صورتت را نوازش کن... دهانت را دوست بدار... این گوشت است... گوشتی که نیاز به دوست داشته شدن دارد. پا‌هایی که نیاز دارند استراحت کنند و برقصند؛ پشتی که به تکیه‌گاه نیاز دارد؛ شانه‌هایی که به بازوان نیرومند محتاج‌اند... گردنت را دوست بدار؛ دستی بر آن بگذار، بدان وقار ببخش، نوازشش کن و بالایش بگیرش؛ و همه بخش‌های درونی‌ات که دیگران ترجیح می‌دهند برای خوراک خوک هدر بدهند، تو باید دوستشان داشته باشی. آن جگر تاریک و سیاه را دوست بدار، و آن تپش و ضربان قلبت را نیز دوست بدار، حتی بیش از چشمان و پا‌های خسته‌ات، بیش از ریه‌هایت که هنوز هوای آزاد را نچشیده‌اند، بیش از زهدانت که حیات را در خود نگاه می‌دارد؛ و قلبت را دوست بدار، چرا که این همان گنجینه است.»

هانا آرنت: هرچه را که دوست داریم دیر یا زود از دست خواهیم داد، پس عاشق شوید، نترسید!
ما هرچه را که دوست داریم دیر یا زود از دست خواهیم داد؛ از جمله زندگی‌مان را؛ پس چه بهتر که بدون هراس عشق بورزیم، زیرا ترس از یک امر قطعی، اتلاف وقت و انرژی است و سرزندگی زندگی را می‌خشکاند.

هانا آرنت سال‌ها پیش از آنکه تبدیل به فیلسوفی برجسته با شهرت عالمگیر شود، یعنی زمانی که زنی جوان و یهودی بود و در آلمانِ تحت سلطه نازی‌ها زندگی می‌کرد، عشقی نامحتمل و عجیب را (با استادش مارتین هایدگر) تجربه کرد و رساله‌ی دکتری‌اش را درباره عشق نوشت؛ رساله‌ای که روح‌نوازترین اثر اوست: «عشق و آگوستین قدیس» _تاملی ظریف درباب عشق و اینکه چگونه با وجود «ترس بنیادینِ از دست دادن» به زندگی ادامه دهیم.

او با پی‌گیری تبار اندیشه آگوستین، به این امر می‌پردازد که چگونه دلبستگی نوع بشر به توهمِ ثبات و امنیت، زندگی‌اش را محدود می‌کند. آرنت می‌نویسد: «در ترس از مرگ، آنان که زنده‌اند از خودِ زندگی هراس دارند؛ از زندگی‌ای که محکوم به مرگ وفناست... شیوه‌ای که زندگی خود را درمی‌یابد و ادراک می‌کند، اضطراب و نگرانی است. از این رو، موضوع ترس همان خودِ ترس می‌شود. حتی اگر بپذیریم چیزی برای ترسیدن وجود ندارد و مرگ امری شریرانه نیست، این واقعیت که ترس وجود دارد (و همه موجودات زنده از مرگ دوری می‌کنند) به قوت خود باقی است. […]چیزی که عشق در پی آن است، بی‌باکی است. عشق، همچون اشتیاقی عمیق، از هدف خود انگیزه می‌گیرد و آن هدف نیز همانا رهایی از ترس است… این شکل از بی‌باکی تنها در آرامش کامل وجود دارد، آرامشی که رخداد‌های محتمل آینده نمی‌توانند آن را برهم زنند… از این رو تنها زمان معتبر، اکنون است؛ لحظه حال.»

ویکتور فرانکل: به موسیقی و طبیعت اهمیت بیشتری دهید
یک قرن پس از آنکه نیچه با لحن نیهیلیستی‌اش گفت «زندگی بدون موسیقی اشتباهی بیش نیست» و یک قرن پس از آنکه والت ویتمن با روحیه‌ای سرشار از ستایش زندگی نوشت که موسیقی عمیق‌ترین بیانِ طبیعت است.

خط اصلی داستان جفت روحی درباره مردی است که بعد از خریداری یک آندروید، با دردسرهایی ترسناک روبرو می شود.هدف این مرد از خریدن آندروید این است که بتواند با غم از دست دادن همسرش کنار بیاید، اما چیزهای ترسناک غیرمنتظره ای را تجربه می کند.

مقام مخلَصین

نگارش ۱۵ ، ۴ ، ۱۴۰۴ :
ابراهیم طالبی دامنه دارابی

در مسائل دینی، بحث اخلاص و خلوص، اساس رفتار انسان را شامل می‌شود. یکی از بااهمیت‌ترین ویژگی انسان، مُخلَص‌ شدن است، با لام مفتوح. علامه طباطبایی بالاترین اثر این خصلت انسان را این می‌داند که ایمن از اِغواى هوای نفْس است و ستایش شایسته را ارزش قائل است، نه ستودن و چاپلوسی‌های متملّقان و چاکرمآبان را. مقام مخلَص مال کسانی است که دنبال اَدا و اَطوار، قایّم‌باشک‌بازی و رفتارهای تصنُعی - تظاهری نیستند. هر کس دنبال این باشد که توجه‌ی همگان را به سمت خود جلب کند و در دید دیگران، مهم و برجسته جلوه کند، یقین دانیم که از مقام مخلَصین خارج شد و خود را جای خدا نشانده است و دارد می‌گوید همه به "من"! توجه کنید. مخلَصین ازین مرَض، مصون‌اند. بگذرم.

پیام عام

به اطلاع برسانم من به اصل اختفا و استتار و مراعات پناه‌گرفتن در چارچوب اصول جنگ، باور دارم و رعایت آن از سوی هر شهروند و دست‌اندر کار را اصل بدیهی و عقلی می‌دانم و خلاف آن را امری خطرناک و ناشی از رفتارهای صوری و پرهیز از پذیرفتن چارچوب دفاع تفسیر می‌کنم. پناهگاه رفتن، یک اصل عقلی، شرعی، عرفی، قانونی، اخلاقی و انسانی است. هر کس غیر آن کند، مورد مؤاخذه است؛ چون ممکن است یک شهر و سکنه‌ی آن را به خطر جانی بیندازد. ۱۵ ، ۴ ، ۱۴۰۴ دامنه

عباس آخوندی:

آقای قالیباف 
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی 
در این هنگامه که ملت ایران یک‌پارچه در برابر دشمنان متجاوز قد علم کرده‌است، دست و زبان ملت ایران را نبرید. باور‌ کنید این طرح نتیجه‌ای وارونه خواهد داشت. دادگاه برای مجازات جاسوسان و خائنان به این سرزمین از بالاترین اختیارات قانونی بهره‌مند است. و هیچ‌گاه‌ با خلاء قانونی روبه‌رو نبوده‌است. ‌این‌گونه قانون‌ها بیشتر بندی بر دست‌وپای رجال ملی می‌گردند تا جاسوسان و‌ستون‌پنجم اسرائیل جنایتکار. رجال ملی را به‌همکاری بگیرید. پس نزنید. این به خیر و صلاح نزدیکتر است. 



اعتراض ۵۷ استاد و حقوقدان به طرحی با عنوان «تشدید مجازات جاسوسی» در مجلس
۵۷ تن از اساتید، وکلا و حقوقدانان در بیانیه‌ای به طرحی در مجلس با عنوان «تشدید مجازات جاسوسی و همکاری‌کنندگان با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی» اعتراض کرده‌اند که نسخه‌ای از آن از سوی یکی از امضاکنندگان در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است که متن آن در پی می‌آید:

بسمه تعالی

اصل نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: ‌‌”…هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.”

در ایام تجاوز رژیم اسرائیل به خاک کشور عزیزمان ایران و کشتار بیرحمانه هموطنان بیگناه توسط این رژیم جنایت پیشه و ناقض حقوق بشر، پخش خبر تصویب عجولانه طرح «تشدید مجازات جاسوسی و همکاری‌کنندگان با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی» و سپس انتشار متن کامل این طرح، در کنار اخبار بازداشت صدها نفر در کشور و اجرای چندین مجازات اعدام، موجب ایجاد نگرانی‌های جدی شده و حکایت از احتمال بروز فاجعه ای بزرگ در نظام قانونی و قضایی کشور دارد.

نقض اصول متعدد قانون اساسی و بدیهیات شرعی و اصول بنیادین حقوقی مانند اصل قانونی بودن جرم و مجازات، قاعده شرعی قبح عقاب بلابیان، قاعده شرعی احتیاط در دماء، اصل تناسب جرم و مجازات، اصول دادرسی منصفانه، اصل تساوی مجازات ها و… در متن طرح فوق، نشان دهنده تصویب شتاب زده طرحی است که در صورت تأیید نهایی، فاجعه‌ای بزرگ را رقم خواهد زد.

جرم انگاری‌های عام و مبهم با استفاده از واژه‌های کشدار و تفسیرپذیر، کیفردهی سلیقه‌ای و فاقد مبنای روشن و موجه، تعیین مجازات های بسیار سنگین و شدید، نادیده انگاشتن اصول اولیه دادرسی و نقض حقوق دفاعی متهم (مانند حق انتخاب و دسترسی آزادانه به وکیل و یا حق اعتراض و تجدیدنظرخواهی و یا فرجام خواهی و یا حق برخورداری از یک فرآیند دادرسی عادلانه و برابر)، ابهامات موجود در عبارت پردازی ها و فقدان معیارهای عینی و قابل سنجش، جرم انگاری بی ضابطه برای بهره مندی افراد از حقوق شهروندی خود مانند حق آزادی اطلاعات و بیان و اجتماعات و مهمتر از همه افزایش مصادیق مجرمانه مستوجب حبس های طولانی مدت و یا حتی اعدام، تنها بخشی از ایرادات اساسی و مهم طرح مصوب مجلس است که با زیر پا گذاشتن اصول جرم انگاری و کیفردهی و قواعد قانونگذاری، اعتبار هر نظام قانونی مردمسالار و هر دستگاه قضایی قانونمند و عدالت محوری را مخدوش خواهد کرد.

شگفت آور اینکه طراحان این مصوبه، به جای درس گرفتن از تجربه شکست خورده تشکیل شعب ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی و فساد ناشی از اجرای آن، متأسفانه تمامی رویه‌های غیرقانونی حاکم بر آن را به این قانون تسری داده اند؛ این در حالی است که با دستور انحلال این شعب از سوی رئیس قوه قضاییه (پس از کسب موافقت رهبری)، به نظر می‌رسید که نظام قانونی و قضایی کشور به اشتباه بزرگ تشکیل آن شعب پی برده و بنای تکرار اشتباهات گذشته را ندارد.

از این رو، ما جمعی از وکلا و حقوقدانان کشور، دلسوزانه هشدار می‌دهیم که تأیید نهایی این طرح مغایر با اصول قانون اساسی و موازین شرعی، نه تنها هیچ نتیجه و حاصلی جز افزایش سرسام آور مجازات اعدام و صدور احکام بلاوجه حبس طولانی مدت ندارد، بلکه تبعات سهمگینی برای دستگاه قانونی و قضایی کشور در برداشته و آثار اجتماعی-سیاسی-فرهنگی بسیار ناگواری را نیز به همراه خواهد داشت که به هیچ وجه قابل جبران نخواهد بود، لذا مصرانه اعلام می‌کنیم که خواهان اولا کنار گذاشته شدن این طرح و ثانیا شفاف سازی و نظارت پذیری (در چارچوب سازوکارهای قانونی) روند بازداشت و محاکمه کلیه دستگیر شدگان با اتهامات سیاسی و امنیتی و ثالثا فراهم نمودن امکان برخورداری ایشان از یک محاکمه منصفانه و قانونی با برخورداری از تمامی حقوق انسانی و شرعی شان (مانند حق انتخاب و دسترسی آزادانه به وکیل) هستیم.




سید حسین شفیعی دارابی [در پاسخ به سادات موسوی] 
سلام علیک. بعید میدانم کسانیکه با پادوگری برای نوچه های منافقان و با ارائه تحلیل‌های آبکی خود به زمین و زمان (از نهاد روحانیت گرفته و تا آرمانهای امام و رهبری و ملت انقلابی و...) خورده می گیرند و خودشان را عقل کل میدانند و با تشکیل مثلث و مربع به تشویق و تمجید از نوشته های همدیگر می پردازند؛ با دیدن این کلیپ به خود بیایند و به صف امت اسلامی برگردند چون میخ آهنین نرود بر سنگ.



۱۴ ، ۴ ، ۱۴۰۴ سایت روزنامه ستاره صبح: شیخ حسین انصاریان: از این حوادثی که پیش میاد نترسید. قرآن میگه از زمان موسی تا حالا هر گاه این طایفه خبیث وارد جنگ شدند من جنگ رو خاموش می‌کنم.

در ۱۴ تیر سال ۱۳۵۸ نخست وزیر بازرگان هم در پیام رادیو تلویزیونی از کم کاری در سازمانهای دولتی بشدت انتقاد کرده و گفته است برای فرماندهی لشکر نمی‌توانیم از قم طلاب بیاوریم!

روزنامه ستاره صبح ۱۸ ، ۴ ، ۱۴۰۴ مطرح کرد:

 و


در زیر مباحث ۱۷ تیر ۱۴۰۴ مدرسه فکرت:

نقش نشاط و داد در انسان

نگارش ۱۷ ، ۴ ، ۱۴۰۴ :
ابراهیم طالبی دامنه دارابی

پیشگاه انسان ناموَر ایران ابوالقاسم فردوسی می‌شود درسِ نشاط گرفت، درسِ داد، درسِ میهن، درسِ دین، درسِ آداب، درسِ اخلاق. آن شاعر دانا سخنانش نمایش نیست، بزَک نیست، راه و چاره است. جولان نمی‌دهد، استراتژی انسان‌شدن می‌دهد. او اندرز داد که ای انسان -چه پادشاه باشی، چه از تهیدستان ستمدیده- باید حدِ وسط را بشناسی، نه تُند شوی، نه کُند. اول چهار بیت را با شکل صحیح خواندن آن، بنویسم، سپس، سه نکته گویم و برم.

می‌گوید:

ز کارِ زمانه، میانه گُزین
چو خواهی، که یابی بدادآفرین

چو خشنود داری جهان را به داد
توانگر بمانی و از داد، شاد

همه ایمنی باید و راستی
نباید بداد، اندرون کاستی

چو شادی بکاهی، بکاهد روان
خِرَد گردد اندر میان ناتوان

سه نکته:

۱. فردوسی راهِ رسیدن به خدا (=دادآفرین) را نه در تُندی و نه در کُندی می‌داند. در زمانه‌ای که گرفتار این بلیّه هستند هر که، می‌گوید تو ای آدم حد وسط -همان حق و عقل- برگزین.

۲. سپس می‌گوید باید در هر نقشی که به دوش می‌کشی، دادگر باشی نه بیدادگر ستمگر کینه‌پیشه. درین صورت است جهان را خشنود می‌کنی و توانمند می‌مانی و در دادگری‌ات در زندگی، شادمان می‌شوی.

۳. آنگاه پندش را قند می‌کند و خط می‌دهد که هان! ای انسان ایمن باش و راستین؛ که با این دو خصوصیت است، اندرونت کاستی نمی‌پذیرد، اگر شادی و نشاط خود را کاهش دهی، روان تو صدمه و لطمه می‌بیند و درین‌صورت است که خِرَد در میان این کاهش نشاط و ارتکابِ افراط و تفریط، ناتوان و مُضمحل می‌شود و حرف و عملت به بی‌عقلی و بی‌خردمندی می‌انجامد.

پس؛ حرفش شعله می‌گیرد که به نقش نشاط و داد (=عدل) و صدق در اعتدالت، دقت کن ای انسان.


،،
السلام ایهاالمقلد النّظامکُم الشیخ محمدالرضا
تلگرام ابزار نفوذ سرویس روس است، حتی از گالری گوشی‌ها عکس خصوصی افراد را سرقت می‌کند. من تلگرام نصب نمی‌کنم هرگز.

در ضمن، آقا احمدی شیخ بُرنا، من یک شهروند عادی ایرانی دارای فکر آزادی هستم و هیچ دولتی ندارم که تازه "فخیمه" هم باشد. نظام‌تان گوارای وجودتان. ایران یک جایی است که میهنش نیاز به عقل دارد. دیده نمی‌شود، هر که عقل داشت، کنار زد قدرت که آسوده ریاست شود کشور. ایران به قول عطار نیشابوری سیمرغش در قاف است.


،،
محمد عبدی سلام
خوب شد محمودافغان وارد شهر که شد مَجال داد علما و افراد اگر خواستند شهر را ترک کنند، مُجاز باشند. حرکت عجیبی بود. این مورد در علم من نبود از آن تازنده به ایران. آن سلسله هم نیاز به براندازی داشت چون شیعه را صوری و ریایی کرده بود و مغز شیعه را فلج کرده بود، فقط پوستش را روغن ژیلا! می‌زد.


،،
آقا جلیل سلام
در حاشیه نوشتی: بوده. چرا فعل ماضی؟

اما بعد؛ نکته :

اگر این مورد که گفتی، بشود استراتژی حکومت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران. پس با آن شعار "محو اسرائیل" چه می‌کند این نظام‌شان؟ اینان که تابلو شمارنده‌ی معکوسِ "نابودی" اسرائیل را زده بودند مشهد و سپس تهران! و طی این یک سال هم که اسرائیل در غزه، جنگ جهنمی شروع کرد، مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران می‌گفتند "این بار تمام‌کننده و نابودکننده"می‌زنیم ولی از لبنان و سوریه هم متواری شدند و خاندان اسد را از دست داد حکومت. حتی یکی از امام جمعگان استان‌های غربی چند ماه پیش گفته بود تمام اسرائیلی‌ها را در "دریای سرخ" می‌ریزیم! نمی‌دانست مدیترانه است و دریای احمر آن بیخ بیخ اسرائیل است و خالی از سکنه. بیچاره! سواد هم نِدارنِه خطبه خوندنه!


،،
استاد باقریان شیخ عقلی و شرعی و نَقلی و منطقی‌مان سلام
ابتدا بگویم از کته‌پلو و صدری‌دونه در الفاظ فرح‌آبادی‌تان خنده‌ام رفت هوا. اما واقعیت چیست:

مدرسه فکرت عین کتاب رمان شد که ۹۰۰ صفحه هم می‌خوانی عکسی نمی‌بینی و فقط متن. تازه، لذت هم دارد. این مدرسه متن‌محور است.

اما چرا فقط متن در مدرسه به روی اعضا باز است؟

۱. مقررات می‌گفت: هر عضو در شبانه‌روز فقط تا ۸ یا ۱۰ قطعه عکس می‌تواند بگذارد. که رعایت نمی‌کردند برخی.

۲. مقررات می‌گفت: هر کس فیلم می‌گذارد باید زیرنویس کند و یا حرف خودش را زیر آن مطرح کند. مراعات نشد از سمت بعضی‌ها.

۳. مقررات می‌گفت: هیج متن کپی‌شده‌ای نباید درین صحن بازنشر شود. اما باز نیز رعایت نشد از طرف برخی‌ها.

۴. مقررات می‌گفت: هیچ بازفرست و لینک درین صحن نباید صورت داد. اما می‌دادند عده‌ای.

این شد که مدیریت آن را بست و تیسا پِلا می‌چسبد و خورشت بذتر ظرف‌ها را لَچِر می‌کند!

البته در واتس‌آپ عکس و فیلم با رعایت مقررات مدرسه همچنان جاری است و اعضا آن جا عکس می‌گذارند.

مدیر دیکتاتور!
مدرسه فکرت شعبه‌ی ایتا
ابراهیم طالبی دامنه دارابی

شیخ محمدرضا احمدی دو:
ایها المخالف تلگرام و الموافق الواتساپ

ماالفرق بینهما؟؟؟؟

شما سرویس جاسوسی رژیم کودک کش را بر سرویس روسی ترجیح می دهید؟ اشکالی ندارد.
تلگرام نصب نکن، فیلتر شکن نصب نکن، 
اما واتساپ نصب می‌کنی که به راحتی هرچه تمام‌تر ... هرجور راحتید.

ضمن این که تحت پوشش اینترنت بین المللی هستیم، گمان نکنم خیلی تفاوتی وجود داشته باشد.

بنده به نظام جمهوری اسلامی، علی رغم همه کاستی‌ها و کژی‌ها افتخار می‌کنم و گفتم که خود را سرباز نظام می‌دانم، هم چنان که سرباز اسلام و دین می‌دانم، اما به دولت‌های خودمان زمانی افتخار می‌کنم که در خدمت اهداف مقدس نظام و ولایت باشد.

علیکم السلام ایها الصدیق الارجمند

شیخ احمد باقریان:
سلام علیک
شیخنا الاحمدی
و أما أنا فواتسابی تلگرامی ایتائی 
و الفیلترشکن أیضا للتلگرام خریداری😂😂😂
فأنا جامع الاضداد 
و لکن التلگرام عندی أ حسن و أ سهل من الواتساپ
و معذلک کله لیس فی طریقی الاختلاف😂😂😂

دامنه یک | ابراهیم طالبی دارابی:
،،
آقا احمدی شیخ گرانقدرم سلام
کاستی‌ها چنان نباید شود که از اصل "انقلاب اسلامی" بیفتد. ذِمه و ضمان خود در تقلید ازین جمهوری اسلامی ایران، فکر کن استاد آشیخ محمدرضا که جوابگوی خلق و خالق باشی. میهن ایران نیاز فوری به عقل دارد. هر چه دیر شود، خسارت‌بارتر می‌شود. گفته‌باشم.

جلیل قربانی:
سلام آقای طالبی
روز به‌خیر

🟩 آیت‌االه خمینی در جریان جنگ هشت‌ساله عراق و ایران که شعارهای مهم آن " راه قدس از کربلا می‌گذرد" و "جنگ،جنگ تا رفع فتنه از عالم" بود، گفته بود‌ که:
"وطن ما بصره و شام نیست، وطن ما اسلام است".

🟨 آنها که سال‌ها مطابق نظر آیت‌الله خمینی، ملی‌گرایی را خلاف اسلام می‌دانستند، اکنون ایران‌دوست شده‌‌اند.

🟧 حالا می‌توان منتظر برگزاری دوره‌های آشنایی با "شاهنامه فردوسی" از تلویزیون جمهوری اسلامی بود؛ البته با حضور چندین "خوداستادپندار" با مدارک قلابی ...!

دامنه ۳ | ابراهیم طالبی دارابی:
،،
استاد باقریان حجت الاسلام کرام ما سلام
چه ادبیات عربی خوشی ردیف کردید. حال داد ادبیات.
من فقط بلدم که:
لا نُفَرِّق‌ُ بَین‌َ اَحَدٍ مِن‌ رُسُلِه‌ِ.
فقط میان پیغمبران و معصوم علیهم السلام هیج تفرق و اختلافی نیست. بقیه‌ی حاکمان همگی در خیمه‌ی نفس اَمّاره هستند و از حضرت عمار به دور.

،،
جناب جلیل سلام
بازگشت به تز مرد صالح ایران مهندس مهدی بازرگان راه نجات ایران.

جلیل قربانی:
آقاابراهیم
♦️"بوده" را به "بوده است" تبدیل کردم تا زمان جمله به ماضی نقلی یا حال کامل تبدیل شود؛ فعلی که از زمان گذشته شروع شده و به زمان حال متصل می‌شود.

دامنه ۳ | ابراهیم طالبی دارابی:
،،
اینک ماضی نقلی که کرده‌ای، درست شد ساختار جمله. سپاس جلیل.

جلیل قربانی:
❇️ بازرگان
🔻 بزرگمردی که با همه نامردی‌ها در حقش، تا دم مرگ، دست از خیرخواهی برای ایران دست برنداشت؛ مردی که به نام بازرگان بود نه سیرت!

شیخ احمد باقریان:
علیک السلام
جناب آقای طالبی 
از بذل توجه جنابعالی تشکر می کنم
حالا من متوجه پیام جنابعالی شده و به لطف حضرتت پاسخ ارادت دادم
ولی چگنم با جنابت که پیام دو روز پیش بنده مسکین را توجه نفرمودی
چرا این همه محدودیت در ایتایتان؟
نه عکس نه فیلم نه فوروارد نه صوت 
گروه اینجوری مثل برنج صدری ناهار کته پلو بدون نمک و خورشته

دامنه ۳ | ابراهیم طالبی دارابی:
،،
این نظر شما استاد باقریان و نظر امروزتان را الآن پاسخ می‌دهم، به روی دیده.

شیخ احمد باقریان:
سلام 
جناب آقا مدیر محترم
و این پاسخ کوتاه بنده گناهکار دور از شلیزار و پنبه زار و گندمزار:

گناه کرد در بلخ آهنگران
به شوشتر زدند گردن مسگران

دامنه ۳ | ابراهیم طالبی دارابی:
،،
استاد باقریان سلام
خودتان در گروه "تشیع"‌تان مقررات وضع کردید و خیلی هم خوب نظارت دارید و حتی با قطعیت و قاطعیت اعمال هم می‌کنید. اساساً مقررات فلسفه‌ای محدودکننده دارد و تر و خشک را با هم جیزغاله می کند! حالا شوشتر و الَشتَر برای منِ مدیر دیکتاتور علی‌السّویه است! درس دیکته در دبستان بهترین درس بود چون دیکتاتور آن را دیکته می‌کرد شاگرد آن را صحیج می‌نوشت. من حتی یک بار هم در دیکته ۱۹ نشدم، همش نمره‌ام آن کامل کامل بود. درود. شعرتان هم بر کام.

شیخ احمد باقریان:
همین الآن رفتم گروه معارف تشیع یک پیام را حذف کردم بر گشتم😂😂😂
گروه معارف تشیع محدودیت قانونی دارد 
اما در دایره قانون ارسال عکس و فیلم و صوت آزاد است
مهندس عبدی ایام عاشورا هرچه عکس و فیلم روستایش بود رذا ارسال کرد موافق قانون هم بود

دامنه ۳ | ابراهیم طالبی دارابی:
،،
من درین مورد ویژه، تالی تِلوِّ شما استاد باقریان هستم!
خندیدم از رفت و برگشت حذفی‌تان. مدیر مدرسه فکرت یاد گرفت دیکتاتور باشد! اینجه! همینه!

امیر رمضانی دارابی به شیخ محمدرضا احمدی:

درود جناب احمدی 
مدیر و فیلترینگ . توبه . اون بالا به اعضا نگاه کن . داره آب میره . 
راستی در جنگ بالفعل استکبار جهانی ۱۲ روزه مدیر و هئیت عامل گروه چند پست برای وطن گذاشتند !!!! 
چدومبه ندومبه 🙏🙏

عزت‌الله ضرغامی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت:
توصیه‌های ملی و میهن دوستانه رهبر انقلاب امرجدیدی نیست
در دهه‌ی ۸۰ از ایشان پرسیدم که آیا می‌توانیم از سرود ملی «ایران مرز پرگهر» ویدیو کلیپ‌های حماسی بسازیم؟ فرمودند: خیلی هم خوب است‌. موارد دیگر هم بود‌‌.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">