تازه ترین پست ها

پذیرفته ترین پست ها

پر بازدید ترین پست ها

پر بحث ترین پست ها

تازه ترین نظر ها

موضوع های کلی سایت دامنه

کلمه های کلیدی سایت دامنه

بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه

پیوندهای وبلاگ های دامنه

پیشنهاد منابع

دامنه‌ی داراب‌کلا

۲۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسائل روز» ثبت شده است

نبرد قدرت در ایران

 

نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی ۱۷ ، ۹ ، ۱۴۰۴ : من این کتاب "نبرد قدرت در ایران" نوشته‌ی محمد سمیعی را خواندم و به صورت برداشت آزاد خودم تحلیل ارائه می‌کنم. او با یک سؤال اصلی به "نبرد قدرت" پرداخت و آن این‌که "چرا و چگونه روحانیت برنده شد؟" کتاب، ضعف اصلی محمدرضاشاه را در پنج چیز خلاصه کرد:

 

۱. شاه به ارتش تکیه داشت. ر.ک : ص ۲۷

۲. شاه در خواب عمیق فرو رفته بود. ر.ک : ص ۳۲

۳. شاه به تک‌حزبی و قدرت مطلقه رسید. ر.ک : ص۳۰

۴. شاه فساد در حکومت را سرسری گرفت. ر.ک : ص۴۷

۵. شاه به جنگ مارکسیسم و مذهبیون مشغول شد. ر.ک : ص ۲۹

 

از نظر این کتاب، "آخوند خراسانی" سیاسیات و عُرفیات را بر عهده‌ی عقلای جامعه می‌دانست (ر.ک : ص ۲۶۸) اما با درگذشت آقا بروجردی، امام خمینی توسط پیروان حوزوی خود، میدان را در دست گرفت و سعی کرد با پرهیز از برخی مواضع نسبت برخی اشخاص و جریانات، تفرقه را به موقتا" به اتحاد نسبت به شاه تبدیل کند و همزمان کوشید، یک تئوری فوری حکومتی فقهی جایگزین سلطنت را، با عنوان "ولایت فقیه"، ارائه دهد. (ر.ک : ص ۶۱۷) بدین ترتیب، روحانیت، پشت سر این تز رفت و با آدرس‌هایی از اسلام و نوید آزادی و اصالت داشتن اصل آرای مردمی، مردم ایران را به خود امیدوار ساخت و نَبرد را بُرد. اعتماد مردم به آنان، فرصت حساب آمد و درنتیجه به امتیاز بزرگ!! تبدیل شد.

 

کتاب بر اساس نظریه‌ی "دالّ میان‌تُهی" آقای ارنستو لاکلائو تئوریسین سیاسی مارکسیست و فیلسوف آرژانتینی نوشته شد. "دالّ میان‌تُهی" را اگر خلاصه توضیح دهم یعنی مطالبات مردم به سمت اعتراض و جنبش می‌رود، اما برآوُرده نمی‌شود، یعنی یا سرکوب می‌گردد و یا نادیده گرفته می‌شود؛ در نتیجه یک "دالّ میان‌تُهی" پدید می‌آید و باعث سرخوردگی معترضین می‌شود. اما امام خمینی در زمان انقلاب ازین خلأ بهره جست و تقریباً همه را متحد ساخت که البته پس از پیروزی، مجدداً به تفرق و جدا جدا کردن پیش رفت. به لحاظ علمی "دالّ میان‌تُهی" زنجیره‌ی مطالبات برآورده‌نشده (ر.ک : ص ۲۰۱) است. مثلاً در همین نظام جمهوری اسلامی ایران چندین بار اعتراضات مردم به مرحله‌ی تشدید رسید، اما دچار "دالّ میان‌تُهی" شد، زیرا اشخاص مشهور سیاست اعتراضات را دیدند اما به آن نپیوستند که بتوانند آن را هدایت و ثمره‌بخش کنند. جز آقای مصطفی ملکیان فیلسوف معنویت ایران که رسماً در خیابان در سال ۸۸ وارد راهپیمایی اعتراضی و اصلاحی شد؛ اما آن جنبش به فرمانِ هم حکومت وقت، هم حاکمیت و هم روحانیت، سرکوب شد. این کتاب که در بخش تئوری‌ها و توسعه، توصیه به همزیستی مسالمت‌آمیز میان حکومت‌ها و نخبگان می‌کند، درین زمان من نظرم این است میان روحانیتِ صاحب قدرت (بخوانید قدرت‌پرست) و نخبگان علم و معنویت، همزیستی مسالمت‌آمیز شدیداً از بین رفت و جامعه دستخوش "دالّ میان‌تُهی" شد و معلوم نیست چه اتفاقی رقم می‌خورَد و چه کسی یا چه عاملی، این حُفره‌ی خطرناک را به نفع ملت پر می‌کند، زیرا این حکومت با این دست‌فرمان، هرگز تن به حرف مردم نمی‌دهد. به تعبیر من اینک نبرد قدرت ادامه می‌یابد و این روحانیت است که مانند شاه "فرار" می‌کند.

۰
در تاریخ : ۱۷ , ۱۴۰۴ آذر . دید ۴۰۰

اسراییلِ له‌نشده!!! و آمریکای حاضر در خاورمیانه!!!

نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی ۱۶ ، ۹ ، ۱۴۰۴ : یک شاهزاده‌ی دیپلمات دولت عربستان -ترکی الفیصل- در کنفرانس "خاورمیانه و آفریقا" در ابوظبی حرف‌های قابل تأمل! زد که لُبّ حرفش این است اسرائیل با درهم کوبیدن همه‌ی طرف‌های جنگ، قدرتمندتر شده است، برخلاف روایت رسمی نظام ایران که قائل است اسرائیل "له" شد و "به زمین چسبید"، اما استدلال فیصل یک روایت رئالیستی از وضعیت اسرائیل پس از جنگش با چند محور است. او گفت: "کاهش قدرت و نفوذِ" جنبش حزب‌الله لبنان پس از جنگ با اسرائیل و "همچنین سقوط دولت سوریه در سال گذشته، توان ایران را برای تأثیرگذاری بر تحولات منطقه محدود کرده" و در ادامه گفته: "به نظر من بدون تردید این اسرائیل است که دردسرساز است و آمریکا باید آن را مهار کند." او حملات مستمر اسرائیل به لبنان، غزه و سوریه را شاهدی بر این مسئله دانست و گفت اسرائیل «احساس قدرت» می‌کند. جالب این است در حالیکه نظام ایران حضور آمریکا در خاورمیانه را دخالت می‌داند، او آمدن آمریکا به خاورمیانه را "کمک" معنی می‌کند؛ تفاوت غلیظ میان تفکر عربستان با جمهوری اسلامی ایران. عین جمله‌ی این دیپلمات عربستان: "پس از حمله‌ی صدام به کویت، نیروهای آمریکایی به کمک منطقه آمدند.» بنابراین از نظر من اگر نظام به مردم خود در مورد توان جنگی اسرائیل اطلاعات نادرست بدهد، خلاف اخلاق و حتی نافی امنیت ملی است. از طرفی دولت‌های خاورمیانه همچنان اسرائیل را دست برتر و ویرانگر خاورمیانه ارزیابی می‌کنند. این را باید در نظر داشت تبلیغات و خرج گزاف هرگز جای واقعیات نمی‌نشیند. آری، اسراییل، نه "له" شد، نه قدرت تهدیدش از بین رفت. آمریکای حاضر در خاورمیانه هم بر همه جای آن تسلط مطلق دارد، حتی در سند امنیت ملی آمریکا که پریروز منتشر شده، اعلام نموده تنگه‌ی هرمز خط قرمز امنیت راه انرژی برای آمریکاست،

۰
در تاریخ : ۱۶ , ۱۴۰۴ آذر . دید ۲۱

سه خط زیر نقلِ قول آقاخامنه ای در مورد زن

نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی : ۱۳ ، ۹ ، ۱۴۰۴ : برخی از روزنامه‌ها، امروز تیتر زدند که آقاخامنه‌ای گفته "زن، کارگزار خانه نیست، مدیر است." با توجه با این نقل قول، چند کلمه درین رابطه می‌گویم: ۱. وقتی زن به قول آقاخامنه‌ای "مدیر خانه" است، پس از نظر نظریه‌ی حاکمیت ملت، زن مدیر کشور هم می‌تواند بشود، اما این نظام که دم از دین می‌زند زن را نمی‌گذارد رئیس‌جمهور شود و یا قاضی شود. امام‌جماعت شود. امام‌جمعه شود. بنابراین اولین پایمال کننده‌ی حقوق زن، خود این نظام و نگرش خشک مذهب توسط برخی فقها است. ۲. اتفاقاً روحانیت به زن و زنان به دیده‌ی تحقیر می‌نگرد و حتی بعضاً همسران خودشان را "خادمه" خطاب می‌کنند. مثلاً در وصیت سید مصطفی خمینی از همسرش به عنوان "خادمه" نام برده شده است. ۳. لفظ "ضعیفه" و "متعلقه" برای زن در ادبیات آخوندی تولید شد. ۴. زن در تفسیر مذهب به روایت خشک مقدسان. یک پرده‌نشین است و خدمه‌ی خانه و فله‌ی شوهر. با این توضیح، آن که باید به حقوق زن واقف شود و از تضییع حقوق زن دست بردارد، اول ازهمه خود این نظام است و حوزه‌ی علمیه‌ی روحانیت. بگذرم! این رشته، سرِ دراز دارد.

۱
در تاریخ : ۱۳ , ۱۴۰۴ آذر . دید ۵۶

ی چی بگم (۱)

ی چی بگم (۱) سلام جناب آقاجلیل قربانی. در مورد آتش جنگل در مرزن‌آباد باید یگویم: نه، دوزخ، زاده‌ی شرَر خودِ بشر است. این مبنای نگرش من است. همین روزای اخیر خوندم مقاله‌ای از جهان در سایت عصر ایران که در استرالیا یا جای دیگه از ینگه و لنگه‌ی دنیا، درست یادم نمونده کجا و چه جغرافیا، جایی از خِطه‌ی صحرا خرگوش‌ها را شکار کردند خوردند یا در حصار گذاشتند. باران آن خِطه‌زمین قطع آمد و روزی مردم، قحط. چون خرگوش علف می‌چرَد، علف سبز می‌شود. و زمین هی علف می‌روید، و هوا هی باران می‌آید. اما خرگوش‌ها را شکار کردند خوردند و یا در حصار گذاشتند و آمد و شد و جَست وخیزشان را مختل نمودند، علف خشک شد، رطوبت محو گردید، باران بند آمد. باران هم، در اثر نم و رطوبت است. چون دیگه خرگوشی نموند علف آن قطعه را بخورَد که زمین علف رویش کند. نتیجه این‌که خود بشر به خودش ضربه زد. رابطه‌ی علمی باران و علف بود این حرفم. زنده‌یاد دکتر علی شریعتی به پسرش آقای احسان شریعتی یاد داده بود در زندگی جز سه چیز: رنج و دانش و شرف نیاموزد. همین حرف دکتر شریعتی را آقای مهرداد خدیر در یادداشت خود در سالگرد امسال قتل زنجیره‌ای داریوش فروهر توسط باند وزارت اطلاعات به رهبری سعید امامی (=اسلامی) به‌کار برده است. عصاره‌ی حرفم این است: انسان با طبیعت است، نه بَر طبیعت. انسان بر طبیعت با انسان در سلطنت و یا در ولایت، یا در اِمارت، مو نمی‌زند، هر چهار تا زیان می‌رسانند وقتی در ذهن و عین آنان، ملت و میهن و منافع ملی و مواهب آفرینش، هیج حساب نیاید. ۱ ، ۹ ، ۱۴۰۴ : درود. دامنه

 

ی چی بگم (۲)

جناب آقاجلیل قربانی سلام. نمی‌دانم کتاب مهم آقامنتظری با اسم "از آغاز تا انجام" را خواندی یا نه. سبک کتاب سبک سقراطی است، پرسش می‌شود پاسخ می‌دهد، البته از سبک کتاب "مناظره‌ی دکتر و پیر" آقای سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد پویاتر. او در ص ۱۸۷ می‌گوید:

بیشتر...
۱
در تاریخ : ۱ , ۱۴۰۴ آذر . دید ۷۵۳

سید حسن خمینی و زبان‌چربی

نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی : ۳۰ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : آقای سید حسن خمینی در پیام تسلیت به "امام‌جمعه‌"ی برکنارشده‌ی تهران در مرگ فرزندِ متهمش -که دادگاهی شده بود- این "امام‌جمعه‌"ی منعزل پایتخت را با لفظ "جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ کاظم صدیقی دامت افاضاته" صدا کرد و فرزندش را نیز "فرزند گرامی‌تان" لقب داد و حتی فراتر رفت و درگذشت این پسر دارای پرونده‌ی خلاف و تصرفات را "ضایعه" توصیف کرد. پیش ازین نیز آقاخامنه‌ای در پیام تسلیت به همین فرد، قلب این "امام‌جمعه‌"ی مخلوع و مخذول ملت را "قلب ذاکر" وصف کرد.

 

فقط در مورد سید حسن خمینی بگویم لابد املاک و مستغلات و متصرفات سر به افلاک مرقد که در تولیت اوست، نمی‌گذارد فکر صحیح داشته باشد که این گونه زبانش را چرب کرد و حتی از خدا خواهان دوام افاضات! آن شیخ شد، لفظ لقلقه‌ای "دامت افاضاته" و "دامت برکاته" که در ادبیات چاپلوسانه مرسوم میان قدرت و روحانیت سوسو می‌زند و فقط تعارف و سر هم شیره‌مالی است. آن شیخ اخلاق‌گو، در ایران موج منفی افکند که ۱۰۰۰ متر زمین حوزه‌ی علمیه‌ی ازگل تهران را آن‌گونه سندسازی ساخته بود و به چند جور دروغ هم متوسل شده بود تا فریب دهد و خود را خلاص سازد با آن‌که روضه‌خوان بیت آقاخامنه‌ای بود و برای تعداد قلیل در پایتخت خطبه می‌خواند. نقل است که روایت‌هاست دروغ شنیع‌ترین عیب در میان شناعت‌هاست، اما شیخ دروغ را عین عسل قورت داد. آقای دکتر عبدالکریم سروش چهل سال پیش کتابی نوشت با عنوان "دانش و ارزش". کتابی بسیارسنگین و علمی و وزین. آن کتاب را باید این حاکمان و حاکمان‌زادگان بخوانند تا دست‌کم بیآموزند با ادبیات خود ارزش‌ها و دانش‌ها را وارونه نسازند و خردورزی ایران‌زمین را خُورد و خوار ننمایند. بگذرم.

۰
در تاریخ : ۳۰ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۲۲

در پارک دیدار چه گذشت؟

 
گزارش دامنه ۲۹ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : با شیخ سجاد شهامت دیدار زیر درخت توت با برگ‌های زرد پاییزی، به‌زیبایی انجام گرفت؛ البته کمی آن‌طرف‌تر در تپّه‌سر. گفت‌وشنود او و من روی نیروی دین بود. به او گفتم روحانیت پس از پیروزی ملت بر سلطنت، از نیروی دین -که از دیرباز در دل و نهاد مردم با مخلوطی از خرافه و عقیده کاشته شده بود- برای خود ابزار قدرت ساخت تا با نیروی هژمونیک (=سلطه‌گرانه) حکومت را در تصرف مطلق خود گیرد و استبداد دینی را برین میهنِ انباشته از تمدن و تکثر و تفکر و تئوری و شعر و رواداری، روا داشتند؛ ستم تئوریک بر پایه‌ی ستم پراتیک. به او گفتم حتی در درون روحانیت نیز کسانی باسوادتر و پارساتر از امام خمینی وجود داشتند که نظری عقلی داشتند که حکومت به طبابع ملت است، نه به حکم روحانیت و جعل و روایت. اما امام خمینی فقط تئوری خود را درست و به دین منطبق می‌دانست و آن را بر قانون اساسی کشور برچسب زد حتی افرادی چون آقاخویی آماج هجوم قرار گرفته بودند. و در ادامه، روحانیت از مذهب شیعه و برخی از مفاد جنبش‌گرانه‌ی آن و باورهای مذهبی و مساوات‌طلبانه‌ی مردم، برای خود نظریه‌ی "ولایت" جعل کرد، که در نبودِ مهدی موعود همه باید زیر "ولایتِ" یک فقیه -که ولی به معنی پدر و سرپرست ملت و دین است- نفَس بکشند و با رضایت او آب را در گلو جِر بدهند! وگرنه آن جرعه‌ی آب از شراب نجس‌تر است و به دوزخ! فرستاده می‌شوند. حکومت رفته‌رفته مال روحانیت شد و فساد هم دوشادوش حکومت آنقدر رشد کرد که مردم را به آخرین حد گریز از روحانیت رسانیده است. به او گفتم بروید به حاکم و حکومت برسانید این حکومت به دین لطمات جبران‌ناپذیر وارد کرده است و تا دیر نشده است بیش ازین به دین زور نگویند و مذهب را بهانه‌ی ولایت بر مردم نسازند. همین قدر دین را نردبان کردند، پیش خود و آفرینش و آفریدگار شرم کنند. دست از سرِ مذهب و ملت و میهن بردارند و حکمرانی را بیش‌ازین لکه‌دارتر نکنند. بگذرم. آقای شیخ "سجاد شهامت"، موضع گرفت اما نه چندان مانند جزم‌اندیشان و کج‌خُلقان. برآشفته نشد، تصدیق کرد و تبصره زد و گفت باید کوشید رفع کرد و نباید تنها گذاشت. گفت عفت عمومی خیلی مهم است. گفتم عفت درنوردیده شود بسیار برای تمدن‌سازی ایرانی بد است، ولی حکومت و روحانیت فسادش از جریحه‌دارشدن عفت، پیشی گرفته است، پس بدی حکومت بر بدی نادیده‌انگاری عفت جلو زده است و خود حکومت به یک نادیده‌انگار بزرگ در ایران در آمده است، راه مردم نمی‌پیماید و راه یک فرد و چند فرد شبیه آن فرد برای این حکومت اهمیت دارد و بس. عکس را او از من انداخت و عکس خود را امانت گذاشت، لذا از پخش آن دوری گُزیدم.
۰
در تاریخ : ۲۹ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۲۱

پیکره‌ی اختاپوسی خاورمیانه

۱۸ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی. بنیامین نتانیاهو برین نظر بوده است که "محور مقاومت" در خاورمیانه "پیکره‌ی اختاپوسی" بوده که "اسرائیل بازوهایش را قطع کرده و سپس به سرش یعنی ایران حمله می‌کند و آن را از بین می‌برد." اسرائیل با این تشبیه‌سازی هیولایی، جنگ دنباله‌دارش را در خاورمیانه شروع کرد و به گفته‌ی خودشان به آن مشروعیت پیش‌دستانه‌ی حقوق بین‌الملل داد. سوریه را از دست اسد و نیروهای جمهوری اسلامی حافظ خاندان اسد، بیرون آوَرد. در غزه با استفاده از عملیات حماس، به مقابله و کشتار جهنمی برآمد و تقریباً تمامی آن نوار را زیر نفوذ ارتش خود بُرد. و جنبش حزب الله را -که از حکومت ایران تزریق و نیز ترزیق می‌شود- در جنوب لبنان به عقب راند و رهبران و مؤثران آن را ترور کرد و همچنان در حال بمباران موضعی آن مناطق است. اسرائیل هم‌اینک در حال آماده‌سازی برای جنگ با حشدالشعبی (=بسیج مردمی) عراق است. البته آقای حسین کنعانی‌مقدم تحلیلگر جناح حاکمیت نظرش اما این است که جنگ با داخل عراق را اسرائیل بر عهده گرفته است و جنگ با ایران را آمریکا.
 
اوضاعی که در خاورمیانه پیش روست، به نظر من ناشی از چهار چیز است:
 
۱. سیاست سنتی بقا توسط ارتش اسرائیل
۲. سیاست دخالتگری امنیت جهانی آمریکا
۴. تقسیم دلار میان مبارزان توسط ایران، امارات، قطر، ترکیه و عربستان
۴. سیاست سنتی خاورمیانه‌ای نظام روحانیت ایران که خواهان سرنگونی دولت‌های سازشگر عرب و قیام مردمی تمام خاورمیانه است.
 
روشن سازم در میهن ایران، مردم زندگی و آسایش و چاره‌جویی از گرانی را بر هر ستیزه‌گری با هر جای جهان ترجیح دادند، اما همچنان خواست ملت ایران از سوی حاکمیت نادیده گرفته می‌شود. بردباری ملت هم در حال آزمودن است. نظام روحانیت ایران تا کنون طی نزدیک پنجاه سال حکومتش، با آن‌همه هزینه‌ی سرسام‌آور غیرپاسخگویش، حتی هیچ کشوری در خاورمیانه را نتوانست همسان خود سازد، بلکه هر حا که کِلِه (=تش‌کله با هیمه) زد، از دست داده و توسط ارتش اسرائیل رانده شده است. گوش شنوا نیز برای تغییرات در نظام اصلاً وجود ندارد و حاکمیت، حرف خود را فقط صحیح می‌داند و این روند یعنی مردم بچشید هر چه برای شما پخت و پز شد و دم نزنید. روزی امام خمینی حتی هشدار داده بود:
 
"باید به حسَب واقع، به حسَب انصاف، به حسَب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده‌اند، این مردم کوچه و محله و زاغه‌نشین که شماها را روی مَسند نشانده‌اند، ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله» -خدای نخواسته- باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه [این‌] است که فاتحه همه‌ی ما را می‌خوانند.»
۱
در تاریخ : ۱۸ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۲

آموختن دروغ در آزمون ضمن خدمت فرهنگیان

۱۶ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی. مدرسه‌سازی ریشه‌اش یاددادن سواد است یا ایجاد مهارت و فن. و این آموزش اصالت زندگی و دانش یک ملت را معین می‌کند که مستلزم راستگویی و مراعات اخلاقیات حرفه‌ای آموزش است. اما خود نظام آموزش و پرورش در آزمون اخیر ضمن خدمت فرهنگیان، یعنی آنان که دانش‌آموزان را تعلیم می‌دهند تا دانشمند شوند و دانای میهن‌شان، سؤالی دروغ تهیه کرد و معلم را مجبور کرد برای کسب مراتب بالاتر شغلش، جواب دروغ را تیک بزند. تست این بوده است:

 

"کدام کشور برای اولین ‌بار در دنیا موفق شد، چهار فروند از جنگنده‌های اف۳۵ را منهدم کند؟»

گزینه‌ها:

۱. روسیه

۲. کره‌شمالی

۳. ایران

۴. آمریکا"

 

به قول آقای عباس عبدی این سؤال "به ابتذال کشیدن شخصیت پاسخگو است". آری، یعنی ای آموزگار تو تا این دروغ را صحیح ندانی، معلم نمی‌شوی. باید این تست دروغ که ایران در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل ۴ فروند جنگنده‌ی هوایی رادارگریز اف۳۵ ارتش اسرائیل را منهدم کرد را تیک بزنی و گزینه‌ی ۳ را برگزینی! تا ما تو را رتبه‌ و مدرک بالاتر دهیم. حال آن‌که حتی یک اف۳۵ صدمه حتی ندید، چه رسد انهدام. این، انهدام اخلاق در نظام آموزش و پرورش است که بنا را بر پایه‌ی دروغ چید درین تست. دولت آقای مسعود پزشکیان -که قدرتش از مؤسسه‌ی کیهان کمتر است- تست را دید و گویا دم هم نزد. اسم این نظام را هم گذاشتند "حکومت مقدس نائب امام زمان". لااقل بروند زیارت "ناحیه‌ی مقدسه" را بخوانند از مُفاد آن دست‌کم تعلیم گیرند که ادب یک نظام در چه مواردی است. تا دروغ را نهادینه نکنند و حقارت بر جَبین معلمان ننشانند.

۰
در تاریخ : ۱۶ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۳

یک صفحه از کتاب نگین آفرینش

 سست‌گویی‌های مذهب‌واره‌ی یک کتاب.  ۱۵ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی. کتابی که دارید می‌بینید از پول ملت چاپ شد، در حجم انبوه. چاپ هشتاد و هشتمش در سال ۱۳۹۱ بود. لابد الآن که ۱۴۰۴ است شمارگان چاپش ازین عدد هم بسیار گذشت. اما ببینیم در ص ۱۶۴ چه حرف سستی به خورد مردم داده است. کتاب مدعی است فساد اخلاقی باید رواج یابد و مردم برای فساد، بر یکدیگر سبقت بگیرند و همه‌ی لذت‌های مادی را لمس کنند و از حیات خود راضی نباشند، اشتیاق ظهور پیشوایی به اسم حجت ولی عصر فراوان می‌شود و مردم در پی جهانی برخوردار از معنویت می‌شوند و آن وقت است تشنه‌ی "آبشار لطف امام زمان" می‌شوند. بگذرم.

 

خواستم بگویم اگر این ایده‌های خام درسنامه‌ی "مرکز تخصصی مهدویت" حوزه‌ی علمیه‌ی قم است، پس چرا اساساً جمهوری اسلامی مبتنی بر حاکمیت روحانیت شیعه شکل دادند و سؤال اساسی‌تر این است حجت کجا می‌آید؟! به جمهوری اسلامی ایران؟ خب این نظام که می‌گوید ما ضد فساد هستیم و خودش را مقدس هم معرفی کرده است، پس فساد که این کتاب می‌گوید رونق باید بگیرد تا ظهور رخ دهد، فلسفه‌ی تأسیسی این نظام روحانیت را لغو می‌کند که. جالب این است مدعی است آن وقت جهان به این گستردگی و پر از فساد، یکسره معنویت می‌شود و دور از فساد. پول ملت را می‌گیرند کتاب پر از ابهام و افکار خام در آن جاسازی می‌کنند و دستمزد نوشتن را به جیب می‌زنند و بعد اسم قشنگ هم رویش می‌گذارند: "نگین آفرینش" و آن را درس ملت می‌نامند. با ادعاهای این کتاب، در واقع ماهیت و مأموریت "جمهوری اسلامی ایران" -که توسط روحانیت شیعه اداره و اراده می‌شود- زیر سؤال رفته است.

۱
در تاریخ : ۱۵ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۹۴۲

حلقه‌ی تار قدرت

۱۴ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی این شیخ در بالای متنم، آقای عباسعلی علیزاده است. مشهد مشغول بود، ولی آقای سید محمود شاهرودی رئیس وقت قضاییه او را رئیس دادگستری استان تهران کرده بود. او در زمان قدرتش، بدخوترین فرد نسبت به روزنامه‌نگاران و روزنامه‌های منتقد بود. که سایت عصر ایران دیشب مصاحبه‌ای ازو را منتشر کرد. این فرد، سردسته‌ی حلقه‌ی خلوت و سرّی آقای حسین طائب رئیس اسبق سازمان اطلاعات سپاه بود و این دو شیخ قضایی و امنیتی اطلاعاتی، با ایحاد حلقه‌ی تار قدرت، تا توانستند بیناد آزادی در میهن را ویران کردند و جمهوری اسلامی ایران را به این روزهای تار و ابهام انداختند. این شیخ ستَبر و خوش‌خدمت قدرت یعنی عباسعلی علیزاده حالا بدترین ماجرای فشارهای خشن در عصر خاتمی را لو داده و گردن آقاخامنه‌ای انداخته. عین نقل قول:

 
"پرونده‌ی روزنامه‌ها از آن‌جایی شروع شد که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۹ فرمودند بعضی از مطبوعات پایگاه دشمن شده‌اند. بعد از آن، از آیت‌الله شاهرودی -که در آن زمان ریاست قوه قضاییه را برعهده داشتند- شنیدم که رهبر انقلاب فرموده‌اند: «چرا قوه قضاییه فکری برای روزنامه‌ها نمی‌کند؟»
پایان نقل قول
 
 
آری، او یک قاضی فقیر گیر آورده بود به اسم آقای "سعید مرتضوی" و به قول خودش به او در آن زمان ۷ میلیون پول داد و با رفتن به خانه‌اش دو میلیون تومان هم به اصطلاح خودش "دلگرمی" به او و اعضای خانواده‌اش داد و به‌راحتی این قاضی تفتی را خرید که به تعبیر مهندس میرحسین موسوی به صورت "فله‌ای" روزنامه‌ها را بست و روزنامه‌نگاران را با بدترین خشونت زندانی کرد. من در سال‌های اخیر در نشست رفقایم، بارها ازین سه فرد پرده برداشته بودم و اینک سایت عصر ایران وارد این ماجرا شد. تاریخ به گفته‌ی فیلسوفان متفکر "مواد کهنه نیست"، به تعبیر من ورق‌های برّاق آزادی و اندیشه است. بگذرم
۰
در تاریخ : ۱۴ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۱۸

سید هادی خامنه ای و لباس آخوندی

سید هادی خامنه‌ای

 (روزنامه ستاره صبح ۵ ، ۸ ، ۱۴۰۴)

لباس آخوندی، لباس تقوا بود و تبلیغ حقایق. ۱۳ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی. آقای سید هادی خامنه‌ای -نفر اول در سمت چپ عکس- با این لباس به دیدار اعضای روزنامه‌ی "ستاره صبح" آقای علی صالح‌آبادی رفت. او هم، لباس آخوندی را از تن خود کَند؛ یا کلاً کنار گذاشت و یا بُقچه کرد روزی گشایش در سیاست نظام روحانیت‌‌زده رخ دهد و مجدد به تن، پوشد. خود او روزگاری روزنامه‌ی "جهان اسلام" را مدیریت و منتشر می‌کرد که به علت دیدگاه انتقادی به حکومت برادرش، توقیف شد. روحانیت و قدرت، گرفتار هم شدند و میهن، فعلاً در انحصار تفکر راستگرای روحانیت، به گروگان در آمده است که در بین آنان، فساد سیاسی و انحطاط فکری گسترش دارد. لباس آخوندی لباس تقوا و تبلیغ حقیقت بود، اما به لباس شهرت و نمایش و تظاهر و پول و مقام و در اکثر موارد به مُبلّغی خام برای خرافات و اباطیل تبدیل شد. درین میان، حالِ نزارِ و غمبارِ روحانیت پارسا را البته درک می‌کنم که چه می‌کِشند از دست هم‌لباسان پول‌دوست و قدرت‌سِتای ایران.

۰
در تاریخ : ۱۳ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۲

انسان بیدار

انسان بیدار ۱۲ ، ۸ ، ۱۴۰۴ : نگارش دامنه ابراهیم طالبی دارابی. انسان، جُنبنده‌ی برتر است. حتی دین -که نقل است از آسمان آمد- در خدمت انسان است، نه انسان در خدمت دین. دین بدون انسان، فاقد موجودیت است. دین را به بیشه ببرند، هیچ شیر و شغال و پشه و زرّافه آن را درک نمی‌کندآ چون عقل ندارند. پس، انسان است که دین را -اگر پیام‌های درستی و راستی در آن باشد- موجودیت و بقا می‌دهد. این‌که یک لیدر جناح چپ اخیراً در یزد به چندمین سالگرد پدرش رفت و در جمع برخی از فعالان سیاسی یزد گفت: "هر آنچه که در مقابل آزادی قرار گیرد، حتی اگر دین باشد، زیان می‌کند." بیدارگرانه‌ترین سخن از ناحیه‌ی یک فرد مذهبی‌پوش جهان بود. من هم برین نظرم که دینی که ضد آزادی انسان باشد، دین نیست، زور و انحراف و خرافه است. انسان بیدار، انسان مدّ نظر آفرینش است. ترس از انسان بیدار، از ضعف است و از ستم و استبداد دینی نشئت می‌گیرد و روحانیت مسئله‌دار ایران، با انسان آزاد و بیدار مسئله پیدا کرده است. انسان بیدار، انسان پرسشگر است، نه انسان تابع آخوند و خرافات. در جاده‌های ایران، چند مسیر، مسیر خواب‌آلودگی رانندگان است، این تابلوهای پرسشگر، هر ۵ کیلومتر، ۵ کیلومتر نصب است و جواب "درست" و "نادرست" آن هم کمی جلوتر، نصب است، تا رانندگان را مشغول به پرسش کند که خواب نروند و بیدار بمانند. این عکس را دیروز در جاده انداختم تا بگویم انسان بیدار، نه سقوط می‌کند و نه کسی می‌تواند او را به خواب کند! آقای لیدر جناح چپ پس از سال‌ها ترس و لرز، حرف تاریخی را بلاخره بدون ترس زد: "دین نمی‌تواند پرسش را نفی کند؛ چرا که همان خدایی که دین را آفریده، قدرت پرسشگری را هم به انسان داده است و بنابراین، دین نمی‌تواند به کسی بگوید تو چرا پرسش می‌کنی؟! دین واقعی، تأییدگر پرسشگری است." من هم در مورد دین و آزادی، آزادی را اصل می‌دانم. تا آزادی نباشد حتی دین هم زیان بیش نیست. کسانی که خود را بیدار می‌پندارند و دم از بیدارگری می‌زنند، اما از آزادی انسان هراسناک هستند، خواب‌آلودگانی بیش نیستند. ادعاهای صوری و حوار ظاهری این تیپ افراد -که عین چرخ‌فلک! دور قدرت و حکومت قدم‌رو می‌زنند که خود را روزی‌خور باقی بدارند- به پسپوک (=ریزترین پرنده) فقط شباهت می‌زند: روزی پسپوک روی شاخه‌ی درخت تناوری نشست فضولاتش را پایین ریخت، سپس به درخت گفت: خودت را محکم بگیر می‌خواهم پرواز کنم. درخت -که تازه متوجه حضور او شده بود- با نیشخند گفت: من اصلا نفهمیدم تو کی آمدی روی شاخه‌هایم! بگذرم! آزادی مانند درخت تناور است و مستبدین و هُرهُری‌مذهب‌ها را حتی حد پسپوک حساب نمی‌کند. آزادی، نفوذش جهانگیر است، تنها متاع عقلی آفرینش، که حتی دین و دینداران با آن در بیفتند، واژگون‌شان می‌کند. به تابلو و جاده و سوژه کمی دقت شود، بس است.

۲
در تاریخ : ۱۲ , ۱۴۰۴ آبان . دید ۵۴

بهبودستان در ایران

نگارش شب ۱۵ ، ۷ ، ۱۴۰۴ ابراهیم طالبی دامنه دارابی. خبر خیلی خوبی به چشمم خورد. داشتم روزنامه‌ی اطلاعات را می‌خواندم که دیدم حجت‌الاسلام آقای سیدمصطفی محقق‌داماد ریاست "شورای بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار" خبر خوشایندی مطرح کرد. از زبان خود وی نقل می‌کنم. او گفت:

 
- "خانه‌ی علاج" (=بهبودستان) در بخشی از باغ موقوفه ۱۰ هکتاری دکتر منوچهر ستوده در منطقه کلارآباد استان مازندران ایجاد می شود تا استادان برجسته‌ی کشور وقتی از بیمارستان ترخیص می شوند تا زمان بهبودی کامل در آن مرکز استراحت کنند و پزشک به وضعیت آنان رسیدگی کند. دکتر «منوچهر ستوده» ایرانشناس و جغرافیدان برجسته، یک باغ ۱۰ هکتاری در استان مازندران را به‌طور یک‌جا به بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار وقف کرده اند که حدود چهار هکتار آن زمین زراعی است و جای بسیار خوبی برای ایجاد «خانه‌ی علاج» به نظر می‌رسد."
 
شخصاً با این کار ستُرگ و ستودنی در رعایت شأن و منزلت دانشمندان میهن -بدون تبعیض و تفتیش عقاید و شاخص‌های غلط- احساس خوشحالی می‌کنم. سال‌ها پیش در روستای داراب‌کلا کلنگی روی حمام مردانه‌ی پیش غسّالخانه زمین زدند و من چشمم افتاد و پرسیدم چیست این سازه؟ شنیدم که گفت "خانه‌ی عالِم". دیگر نمی‌دانم چی شد و به کجا رسانده شد. در داراب‌کلا البته تقریباً تمامی آخوندها خود خونه‌ی ارثی یا شخصی دارند و "خانه‌ی عالِم" چرا کلنگ خورده بود، خبر ندارم. اما اصل طرح -که افراد یک دِه به یک روحانی باسواد و باتقوا و بدون آلایش و دنیازدگی مستقر در "خانه‌ی عالِم" رابطه‌ی فکری و دینی و اجتماعی داشته باشند- ایده‌ی مناسبی است. کم و کیف آن را خبر ندارم.
۲
در تاریخ : ۱۵ , ۱۴۰۴ مهر . دید ۳۸

میهن را چرا باید در خطر اندازند؟!

ترامپ و نتانیاهو دیشب -من که خواب ژرف! بودم- در آمریکا حرف‌هایی گفتند که نگاه به آن، به نظرم برای تحلیل خاورمیانه ضرورت دارد:
 
- مثلاً ترامپ گفت: «بسیاری از کشورها برای اسرائیل به خاطر کاری که انجام داده و نبردی که داشته، احترام قائل شده‌اند.»
 
- مثلاً نتانیاهو گفت: "دشمنان اسرائیل حقیقت سخت را فهمیده‌اند و آن این است هرآن‌کس که به ما حمله کند، بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد اما کسانی که شریک ما می‌شوند، پیشرفت و امنیت بیشتر برای مردم خود رقم خواهند زد... اسرائیل هرآنچه لازم باشد انجام خواهد داد."
 
دیدگاه من: خاورمیانه خیلی‌سال است از درگیرشدن با اسرائیل کنار کشید، چون هر بار دید اسرائیل در جنگش با هر کشور، هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد حتی بمباران سد اُسوان مصر باشد و یا تخریب مرکز هسته‌ای صدام و یا ترور اسماعیل هنیه در شمال تهران و یا ترور یکجای سران نظامی و اطلاعاتی و دانشمندان اتمی ایران در تهران و ۱۹ استان همزمان. خاورمیانه از همان سال‌ها متوجه شد نیروی هوایی ارتش اسرائیل در هر فصل، مجهزتر از فصل قبل می‌شود. حالا که چندسالی‌ست جمهوری اسلامی ایران به تصمیم سران نظام خود را تا مرزهای کشورهای خاورمیانه با اسرائیل کشانده، دیده‌شده که اسرائیل همچنان جنگ‌طلب است و منتظر فرصت. مثلا" آمد در آسمان ایران تا ۱۲ روز خیمه زد و تمام سایت‌های اتمی ایران را خود و بی۲های آمریکا تلّ خاک کردند و تجهیزات هسته‌ای ایران را در زیر میلیاردها تُن آوار، در اعماق. عقل می‌گوید ملت و میهن اول، سپس اگر امکان و توان بود، دیگران. به تز امام "امروز ایران فردا فلسطین". هر چند این تز هم محتاج گرایش و رأی مردم است. وگرنه هزینه‌های هر رویارویی از جیب معیشت مردم کسر می‌شود و نسوج میهن در خطر قرار می‌گیرد که گرفت. شرّ، باطل است و ممکن است زور هم داشته باشد، اما دفع شرّ -اگر هم از روی ناچاری باشد- باز نیز عقلانیت می‌خواهد و نقشه و طرح و مشورت در خاورمیانه و ائتلاف و تجهیزات.
۱
در تاریخ : ۷ , ۱۴۰۴ مهر . دید ۱۷

حاکمان؛ مقابله با درون، منازعه با بیرون

نگارش صبح ۵ ، ۷ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. در حالی که روزنامه‌ی اطلاعات متعلق به حاکمیت با مشیء تقریباً معتدلش در ۴ ، ۷ ، ۱۴۰۴ نوشت: "برجام با نظر رهبر انقلاب در سال ۹۴ تأیید و با شروطی ۹گانه اجرا ش و آقای [...] نماینده‌ی جوان جریان پایداری آن را استعماری خواند". "این نماینده‌ی نزدیک به آقای سعید جلیلی [در مجلس شورای اسلامی] اعلام کرد برجام رسماً تمام شد و به تاریخ پیوست. توافقی استعماری و یک‌طرفه که ده سال عمر یک ملت را تلف کرد."
 
اینک حافظه‌ی ملت از حکومت و حاکمیت مرور می‌شود. مثلاً این سخن آقاخامنه‌ای در ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ آن زمان:
 
- "ما البتّه برجام را ابتدائاً نقض نخواهیم کرد؛ لکن اگر طرف مقابل نقض کند...، نقض می‌کنیم، اینها اگر پاره کردند، ما آتش میزنیم. اینکه حالا نقض نمی‌کنیم، متّکی است به دستور قرآن: اَوفوا بِالعَهد؛ آنکه اگر آنها نقض کردند، ما هم نقض خواهیم کرد، این هم متّکی است به آیه‌ی قرآن: وَ اِمّا تَخافَنَّ مِن قَومٍ خِیانَةً فَانبِذ اِلَیهِم عَلی‌ سَوآء؛ اگر آن طرف نقض کرد نقض کن. «فَانبِذ» یعنی پرتاب کن طرف خودش، رد کن. بنابراین ما تابع اصول قرآنی هستیم.» دیدار ماه رمضان با مسئولان نظام ۹۵/۰۳/۲۵"
 
پایان نقل قول
 
سایت آقاخامنه‌ای همین آتش‌زدن برجام را در ۲۹ ، ۱۲ ، ۱۳۹۵ جزوِ خبرهای برگزیده‌ی مخاطبان سایت خود، اعلام کرد. نگاه شود به آدرس این لینک .
 
یادآوری کنم، تازه‌نیوز نیز دیشب ۴ ، ۷ ، ۱۴۰۴ خبر داده نماینده‌ی انگلیس در سازمان ملل گفته "بازگشت تحریم‌های ایران" یکی‌اش به علت سخنان آقاخامنه‌ای بوده که همزمان با حضور آقای مسعود پزشکیان در سازمان ملل، در نطقی تلویزیونی "مذاکرات را رد کرده است".
 
من فقط خواستم مرور کرده باشم تا مجدداً ذهن‌ها مرورگری کند که برجام با آن‌که چنین عهدنامه‌ای خوانده شد که به استناد سخن آقاخامنه‌ای با اتکای قرآن، نظام ج،ا.ایران به آن پایبند شد، و در مجلس هم توسط چند نماینده‌ی حزب دست‌راستی آتش زده شده بود، سرانجام به تعبیر سیدعباس عراقچی توسط تروئیکا (=تری یعنی سه کشور اروپایی) "دفن" شد. شاید لازم‌ترین پرسش مهر از دانش‌آموزان این باشد که از آنان پرسیده شود کدام قرارداد بود که "نرمش قهرمانانه" نامیده شد و بعد توسط افراد دست‌راستی "قرارداد استعماری" خوانده شد؟!
 
روشن کنم من منتقد برجام بودم، نه به خاطر این حاشیه‌ها، بلکه به علت ناشی‌گری‌ها که چرا به جای ۵ + ۱ (یعنی ۵ کشور صاحب وتو + آلمان بی وتو که زائد بودند و تله) مذاکره ۱ + ۱ (=یعنی ایران + آمریکا) انجام نمی‌گرفت. همان سال، این شش‌پایه‌ را لغزان و کرمو خوانده بودم. حالا وضع چند سالیه حاکمان؛ در حال مقابله با ملت خود در درون، هستند و مشغول منازعه با چند دولت در بیرون. تمام این سیاستگذاری‌ها به نفع اسرائیل بود و شد. زیان را این میان کی می‌کند؟! نسل جوان‌مان، میهن دیرین‌مان و مردم در حال مشقت در معیشت‌شان.
۱
در تاریخ : ۵ , ۱۴۰۴ مهر . دید ۱۸

پزشکیان دفتردار نظام رئیس‌جمهور کیهان؟!

نگارش صبح ۳ ، ۷ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. سالهاست شعار و شعورم این شد: نه "راست"، نه "چپ"، عقل، عقل، عقل. عقل از عِقال است. عرب به زانوبند شُتر می‌گوید عِقال. آن را به زانوی شتر می‌بندد که رَم نکند، نرود، بیابان نزند، سارَبان را جا نگذارد، متواری نشود، نرهَد، نرود، تا یک نفر آدم و یک نفر شُتر با هم، از صحرا به سِره و سرا برگردند. عقل، انسان را از هر کجا به سرا می‌رسانَد، از سیر یا سکوت، با اوست. در حرکت و معرفت، راه پیشش باز می‌کند. در احساس و ادراک، وی را موزون می‌دارد. و بیشترین کار عقل تشخیص ستم از عدل است که قاموس هستی با همین محک، به ترتیب محکوم و محترم می‌شود. حتی به پیامبران خدا ایمان‌آوردن هم، از طرق عقل ممکن است، وگرنه عقل را کنار گذارد، حتی نمی‌فهمد پیامبران خدا چه آوُردند. آن نبی ع چه لوحی آورد، آن نبی ع چه چیزی را از حواری نهی کرد. آن نبی اکرم ص کدام سوره را گفت از بس سنگین، وزین و سخت و طاقت‌فرسا بود، نزدیک بود هلاکم کند. آن وصی ع چرا از مدینه خارج شد، کوفه را مرکز حکومت عدلش کرد. همه به تشخیص قدرت عقل است. البته هم "راست"، هم "چپ" جمهوری اسلامی ایران، ذی‌حیات هستند، حق سخن و نوشتن و پیمودن دارند، شاه هم با شاهنشاهی‌اش، دو حزب ساخته بود و دید نشد، "رستاخیز" آخرسر تأسیس کرد. اینان هم همان‌اند. مگر ملت نمی‌بیند پزشکیان دفتردار نظام! رئیس‌جمهور کیهان است؟! راحت و روشن دارد می‌بیند. دید او در سازمان ملل حرف کیهان را زد و وقت و حق و حرف ملت را باخت و بازید. بگذرم. پست دوم و سوم و چهارمم در ادامه
بیشتر...
۴
در تاریخ : ۳ , ۱۴۰۴ مهر . دید ۲۳

زیان‌رساندن هم‌اکنونِ طیف راست به آقاخامنه‌ای

نگارش عصر ۲ ، ۷ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. طرفداران طیف راست با هدف مصادره‌به‌مطلوب، روی جمله‌ای دیشب آقاخامنه‌ای خیز خُردسالانه‌ای برداشته‌اند، غافل از آن، که این کارشان به زیان آقاخامنه‌ای تمام می‌شود. خِرَد شما کجا رفت جناح راست کشور؟ جمله مربوط است به افشای یک جلسه‌ی خصوصی احتمالا" با حجت‌الاسلام آقای حسن روحانی و تیم مذاکره‌کننده‌ی آن دولت، که به برجام ختم شده بود. این حرف:

 "البته من همان‌زمان به مسئولان گفتم ۱۰ سال، طولانی و به اندازه‌ی یک عُمر است؛ چرا آن را قبول می‌کنید. قرار شد قبول نکنند اما قبول کردند"
پایان نقل قول


چرا زیان؟ می‌گویم. اول پردازش جمله، دوم بررسی جمله:

- اول پردازش این سخن آقاخامنه‌ای: ۱. تعهد ۱۰ساله‌ی هسته‌ای ایران به ۵ + ۱ را "طولانی" و به حد "یک عُمر" دانست. ۲. با چرای تأکیدی و نهی‌گونه، به آنان رسانید که قبول نکنید. ۳. حتی تیم و دولت حسن روحانی قول دادند یعنی "قرار شد قبول نکنند". ۴. ولی در ادامه تصریحا" و با قید تعجبِ "اما" و جمله‌ی حذَر، گفت: "اما قبول کردند".

- دوم بررسی آن، اینک زیان این جمله چی هست؟: ۱. وقتی علم داشت به این‌همه عیب و مخاطره و ضرر برجام و مدت ۱۰ سال اجرای آن، جامعه می‌پرسد چرا پس با اختیارات قانون اساسی جلوِ آنان را نگرفت، زیرا مملکت جای آزمون و خطا و موش آزمایشگاه که نیست. ۲. رهبریت جوامع در ذاتش یعنی هم هدایت یک کشور بر حسب اختیارات قانون اساسی آن کشور و هم نظارت بر کار دولت برای حفظ حقوق میهن و ملتش. پس نمی‌شود وقتی آنان قبول نکردند، جلوی‌شان را نگرفت. اگر واقعاً علم به زیان برجام در همان زمان داشت، باید مانع می‌شد. ۳. به حرکت دولت حسن روحانی "نرمش قهرمانانه" لقب داد که با این نقل جدید، در تصادم است. ۴. به روند پیاده‌شدن برجام توسط نظام اجازه داد حتی نقل می‌کنند امضا کرد مسیر روند را. پس از اول نمی‌بایست اجازه می‌داد چون با افشای این جلسه، معلوم ساخت مخالف برجام، آن‌هم به طولٌ مدت ۱۰ سال آن هم برای اجرا و تعهد، معترض بود.

بنابرین؛ جناح راست -که در سنگر ضد برجام محکم ایستاده است- اینک با خیز خبری و جولان با این جمله‌ی افشاگرانه‌ی آقاخامنه‌ای، دارد زیان وارد می‌کند. به قول زنده‌یاد دکتر علی شریعتی "بدترین حمله، بد دفاع کردن است". اقلا" عقل کار بزنید با این کار سبُک خود، زیان به آقاخامنه‌ای نرسانید، چون این جمله به نفعش تمام نشد. زیرا نظارت و مدیریت کشور قانونا" و مسئولا" دست اوست.

دو پست دیگرم مرتبط با این مسئله:

بیشتر...
۲
در تاریخ : ۲ , ۱۴۰۴ مهر . دید ۷

محیط مجدد جنگی!

نگارش صبح ۱ ، ۷ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. نگاهی به محیط سه سمت اسرائیل و ایران و آمریکا نشان می‌دهد سه سمت نسبت به هم، در جنگ لفظی شدیدی قرار گرفتند و هر سه سمت در حال نشان‌دادن میزان آمادگی پیشدستی و بازدارندگی خود هستند. بارشِ سخن هر سه سمت، یادآور روزهایی‌ست که صدام‌حسین نسبت به مرزهایش با ایران، اولتیماتوم مُطنطن می‌داد و ازین سمت، امام خمینی و یارانش در حکومت، به او پاسخ لفظی می‌دادند. تا رسید روز آخر شهریور ۱۳۵۹ که صدام رجزهایش را عملی کرد و جنگ را آغاز استارت زد. حالا مروری در زیر از محیط مجدد جنگ، درین روزا:

- محیط اسرائیل: بنیامین نتانیاهو دیروز دوشنبه ۳۱ ، ۶ ، ۱۴۰۴ در مقر وزارت جنگ  با یسرائیل کاتس وزیر جنگ و «ایال زامیر» رئیس ستاد ارتش و اعضای ستاد حرف زد. این حرف: "ما در نبردی هستیم که در آن دشمنان خود را شکست خواهیم داد و باید محور ایران را نابود کنیم و این در دسترس ماست... ما مصمم هستیم که به تمام اهداف جنگی دست یابیم... سال آینده برای امنیت اسرائیل تاریخی خواهد بود... اسرائیل مصمم است که نه تنها در غزه، بلکه در سایر عرصه‌ها نیز به اهداف خود دست یابد.. فرصت‌هایی برای امنیت، پیروزی و صلح ایجاد کند."

- محیط آمریکا: ترامپ، مایک والتز را نماینده‌ی آمریکا در سازمان ملل کرد، چهره‌ی ضدایرانی. او گفت فعال‌سازی مکانیسم ماشه یکی از اقدامات اصلی‌ام است. والتز چهره‌ی اطلاعاتی آمریکا همانی‌ست جنگ آمریکا با عراق را یک "اشتباه فاجعه‌بار" می‌دانست و به برکناری صدام‌حسین اعتراض داشت زیرا از نظر او "خلأ قدرت در عراق ایجاد کرد که به سود ایران" شده بود.

- محیط ایران: ۱. آقای مظاهر مجیدی فرمانده سپاه استان همدان گفت: "هفته دفاع مقدس هر سال توفیقات داشتیم رژه نیروهای مسلح را برگزار کنیم...امسال به دلیل تهدیداتی که ایجاد شد، مقرر گردید از تجمعات گسترده پرهیز و آمادگی‌ها برای دفاع از کشور معطوف شود." ۲. آقای علی فدوی جانشین سپاه پاسداران در نشست شورای اداری استان یزد گفت: "در کشور ما هر فردی هر سخنی را آزادانه مطرح می‌کند و این موضوع باعث می‌شود جمع‌آوری اطلاعات برای دشمن آسان شود." ۳. بیانیه‌ی سپاه: "...آمادگی‌های همه جانبه رزمی، تدبیر راهبردی، امنیت مردم‌پایه، توان اطلاعاتی، دفاع زمینی، دریایی و هوایی، موشکی و سایبری و حمایت بی‌دریغ از مقاومت و سایر عرصه‌های میدان در بالا‌ترین سطح آماده و مهیا برای اقدام متقابل هستند." ۴. آقای سیدمصطفی خوش‌چشم اهل مشهد، کارشناس شبکه‌ی افق به نقل سایت "دیده‌بان" گفت: "در نظرسنجی‌هایی که بعد از توقف جنگ ۱۲ روزه انجام شد، تعداد مردمی که خواستار ساخت بمب اتم هستند، بیشتر شده و به ۹۰ درصد رسیده است." ۵. نزدیک ۷۰ نماینده‌ی مجلس هم خواستار ساخت بمب اتم شدند. ۶. چهره‌هایی هم از جناح چپ از آقای مسعود پزشکیان خواستند در آمریکا با ترامپ دیدار کند تا جلوِ جو جنگی و تحریمی علیه‌ی ایران را بگیرد.

در آخر، بیان کنم، نظری درین موارد فعلاً ندارم. هفته‌ی دفاع مقدس بود و یادآوری این روزای جنگی و محیط لغزان تعلیق صلح و جنگ و آتش‌بس بی‌اطمینان. فقط در مورد سه مورد حرف دارم: الف. مفاد آخرین پارگراف بیانیه‌ی سپاه پاسداران در بند ۳ بالا، بگویم حتی ارتش‌های بزرگ دنیا -که ائتلاف ناگسسته دارند- چنین حدی از توان را در خود ادعا نمی‌کنند. بیانیه باید بیان واقعیت باشد نه حاصل احساسات و غیرت و آرمان. هر کدام البته در جای‌شان. ب. آقای علی فدوی هم بداند نشست اطلاعات از سوی سخنرانی‌های پی‌درپی سراداران آفت بزرگ این روزهای جمهوری اسلامی ایران است. بگذرم. ج. آقای پزشکیان دفتردار نظام است، نه رئیس‌جمهور ایران! ازش ساخته نیست. چپ درین باب، تخیل خارق‌العاده کرد در باب مسافرت بعضاً مفرّح دیرباز سران ایران به نیویورک مقر آن سازمان!

۱
در تاریخ : ۱ , ۱۴۰۴ مهر . دید ۶۲

مذاکره‌ی دو قلیون!

مذاکره‌ی دو قلیون!
قلم ابراهیم طالبی دامنه دارابی: ۱۹ ، ۶ ، ۱۴۰۴
قیلون راست: آب داری؟!
قیلون چپ: نه، ۱۰۰۰ سد زدند! رگ آب را خشکاندند!
قیلون راست: خا بگو برقی‌ات کنند!
قیلون چپ: برق سد می‌خواهد! سد که آب ندارد!
قیلون راست: گازی بشی چی؟!
قیلون چپ: گاز را قطَر قاپید، ایران افزار استحصال ندارد!
قیلون راست: شعب ابی طالب پس واسه چیست؟!
قیلون چپ: خود رسول خدا ص کوشید آن تحریم را لغو کند!
قیلون راست: سران مکه فرق دارند با سران الآنه!
قیلون چپ: سنت پیامبر اکرم ص بر مذاکره هم بود!
قیلون راست: ای کج قیلون! ت کمر را خدا خم کرد!
قیلون چپ: ای راس قیلون! ت گردن "ولِ غاز" جِ ول‌تر است کِ!
قیلون راست: تِ اسم خدا گم و گور هاکانه!
قیلون چپ: مذاکره می‌کنی یا رجَز می‌خوانی!
قیلون راست: به تِچ چه. تو برو از غرب، توبره پر کن!
قیلون چپ: مگر آخور چین روس، برا آخوند کمونیست نیست!
قیلون راست: الو ۱۱۴؟ ۱۱۳؟ ۱۱۶؟ اع همه خوابند که!
قیلون چپ: خا ۱۲۵ و ۱۱۵ زنگ بزن! "آمد زد، رفت"!
قبل از ختم دعوای دِ تا قیلون و چالش‌شون،
قدر بگزارم سخت و سفت از عکاس خوش‌ذوق ما

۰
در تاریخ : ۳۱ , ۱۴۰۴ شهریور . دید ۸

سکوت آقای ناطق نوری

نگارش ۳۰ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. روزنامه‌ی سراسری "خراسان" چاپ همزمان مشهد و تهران -که در پیش ار انقلاب پایگاه استاد مرحوم محمدتقی شریعتی و فرزندش زنده‌یاد دکتر علی شریعتی بود و پس از انقلاب نگاه مستقلانه داشت و مدتی‌ست تحت فشار عوامل مشهد به این سمت و آن سمت مارپیچ و مارپله می‌رود- در مورد حجت‌الاسلام آقای علی‌اکبر ناطق نوری نوشته است:
 
"در روزهای اخیر نشستی در منزل غلامرضا کرباسچی با حضور چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب همچون سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی برگزار شد. نشستی که در آن علی‌اکبر ناطق نوری نیز حاضر بود اما بنا بر گزارش رسانه‌ها، ترجیح داد سکوت اختیار کند و اظهارنظری درباره‌ی وضعیت کشور نداشته باشد. گفته می‌شود او بر این باور است که «توصیه‌ها گوش شنوایی ندارد... سکوت ناطق نوری، ولو از سر ناامیدی، این پیام را به جامعه منتقل می‌کند که حتی باتجربه‌ترین‌ها نیز امیدی به تغییر ندارند. چنین پیامی در فضای افکار عمومی، هزینه‌ای سنگین برای سرمایه اجتماعی کشور به همراه دارد."
پایان نقل قول
 
من هم پس چند نکته درین رابطه بگویم که "خراسان" این بحث را دیشب در چاپش وارد فضای سیاسی ایران کرد. من نظرم این است:
 
- آقای ناطق نوری از وقتی که از بازرسی بیت آقاخامنه‌ای کنار رفت، راه سکوت و گریز از مرکز در پیش گرفت.
 
- آقای ناطق نوری وقتی دید در شب مناظره‌ی مشهور، آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد به حریم او و فرزندانش حمله کرد، توقع داشت آقاخامنه‌ای ازو دفاع کند، اما دید آقاخامنه‌ای در نمازجمعه‌ی مشهورش، در مقام قیاسِ مرحوم رفسنجانی و احمدی‌نژاد گفت "نظر من به آقای احمدی‌نژاد نزدیک‌تر است."
 
- آقای ناطق نوری در شکاف شدید میان حجت الاسلام مرحوم اکبر رفسنجانی و آقاخامنه‌ای، جانب رفسنجانی ایستاد و تا آخر عمر، با او متحد ماند.
 
- آقای ناطق نوری در تمام مسائل پس از بحران ۸۸ و حتی از سال ۱۳۸۴ زمان آغاز زمامداری مطلق‌العنانِ آقای احمدی‌نژاد بر تمام ساختار کشور، از حاکمیت دلسرد شد و به سمت سکوت و هم‌پیمانی با ۵ نفر رفت: حلقه‌ی شب‌های شنبه‌ی تشخیص مصلحت با حضور حسن روحانی، سیدحسن خمینی، اکبر رفسنجانی، خودش و یک نفر دیگر "،،،" که نامش محفوظ است.
 
من البته شِمه گفتم، اگر تمام‌شمول بگویم تا ۸۸ ورق و حتی ۹۹ ورق وقت می‌برد. بگذرم. تاریخ است دیگه، نمی‌شود از آن گذشت. به قول گروه جامی نویسندگان "گذشته، چراغ راه آینده است" باید گذشته را نور بر تاریکی کرد.
۰
در تاریخ : ۳۰ , ۱۴۰۴ شهریور . دید ۱۰

الآنِ اسرائیل و ایران

نگارش ۲۹ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. حلقه را حالا بسته‌تر کرد آمریکا. مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا در اسرائیل گفت "ایران نباید حتی موشک‌های کوتاه‌برد و میان‌برد داشته باشد." از آن سو نه فقط بتسالل اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل گفت «غزه را سنگ به سنگ تخریب می‌کنیم تا امکان هیچ بازگشتی برای اهالی باقی نمانَد." بلکه حالا خانه‌ی بادیه‌نشینان عرب صحرای نقب (=نگب) که زندگی شبانی دارند (نگاه به عکس) توسط اسرائیل آتش زده شد.
 
این مثلث مرموز وارونه‌ی نقب اسرائیل (نگاه به عکس) ۱. هم مرکز اتمی دیمونا است که توسط فرانسه ساخته شد، ۲. هم محل یک پایگاه نظامی محرمانه‌ی آمریکا در کوه «هارکرینِ» در آن ۳. و هم محل اختفای شش پایگاه نیرو هوایی اسرائیل با پیچیده‌ترین جنگنده‌ها و تجهیزات ارتش آن.
 
 
 
...
 
 
 
بارها گفتم از نظر من ایران آن توان را ندارد که نگذارد اسرائیل با مردم فلسطین چنین کشتار فجیعی کند. اسرائیل سالهاست پی کشاندن پای ایران به لب مرز و ورود به ماجرا بود. جنگ غزه آغاز تاکتیک بود، تکنیک نیز. و یک رفتار استراتژیک، که ایران را دام اندازد و انداخت. هر چه دارد می‌کشد الآن این نظام، هم ناشی از خصم خشن اسرائیل است، هم مشورت‌نداشتن عُقلایی سیستم برای گذار.
 
نظرها در ایران فراوان است. مثلاً این مشیء سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی حجت الاسلام مسیح مهاجری است که یک جایگاه ویژه برای این جریده قائل‌اند: او گفت: "ما اگر در سیاست‌هایمان تجدید نظر کنیم و توجه به مردم را محور اصلی حکمرانی قرار دهیم پیروز خواهیم شد... می‌توان با تصحیح سیاست‌های داخلی دشمن را وادار به عقب‌نشینی کنیم."
۳
در تاریخ : ۲۹ , ۱۴۰۴ شهریور . دید ۱۲

دوحه، در دو رو ؛ سمت "سیسی"، نه سوی "رنتیسی"

نگارش ۲۵ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. چاپ صبح. خُب، نشست دوحه هم معلوم شد چه کرد با اسرائیل. یک بیانیه. تمام. جالب است جوزف عون رئیس‌جمهور لبنان درین نشست گفت: «ما در اینجا هستیم تا به همه‌ی جهان بگوییم که بنا بر ابتکار صلح عربی، آماده‌ی صلح [با اسرائیل] هستیم." ابتکاری که چند سال پیش عربستان سعودی آن را ارائه داده بود. و امیر قطر البته کمی عمقی‌تر !!! سنو کرد؛ شنا و گفت: "تبدیل منطقه‌ی عربی به منطقه‌ی نفوذ اسرائیل، توهم خطرناک"ی است. و در خودِ بیانیه‌ی نشست دوحه -به نقل از تسنیم- هم آمده: "از موضع حکیمانه و متمدنانه‌ی قطر در قبال این تجاوز وحشیانه قدرانی می‌کنیم ... در برابر نقشه‌های اسرائیل برای تحمیل واقعیتی جدید بر منطقه، باید مقابله کرد." عجب! یا للعجب! البته خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه جدا از گزارش نشست، دست‌کم تحدّی را به عمل آوُرد و به ارزیابی بیانیه پرداخت و آن را "ناامیدکننده، بسیارضعیف، فاقد ضمانت‌های اجرایی و خودداری از حتی یک اقدام عملی" توصیف نمود.
 
من برآوردم این است آنان از تکرار تفکر جمال عبدالناصر دوری می‌کنند و راه محمد انورسادات را به نفع حکومت‌های موروثی خود می‌بینند و از "ائتلاف نظامی" -که آقامحسن رضایی برای سران عرب! توئیت کرده بود و آقای علی لاریجانی هم توئیت زده بود که ای کشورهای عرب! یک کاری لااقل علیه‌ی اسرائیل بکنید- به‌راحتی عبور کردند! حتی به این ایده‌ی بدون رایزنی و خام این دو نفر منصوب در جمهوری اسلامی ایران، محل حتی نگذاشتند. جالب است دانسته شود ۱۲ روز، اسرائیل تهران و حدود ۱۹ استان ایران را زیر جنگ و بمب خود برده بود، این سران، سراسیمه نشده بودند. به نظر من این سران، السیسی و سادات مصر را راه اعراب برگزیدند. دوحه، در دو رو بود. یک رو، مانور و جولان روی واژگان و روی دیگر رفتن به راه انور سادات و عبدالفتاح سیسی، نه راه "عبدالعزیز رنتیسی" رهبر وقت حماس (=جنبش مقاومت اسلامی) که توسط ارتش اسرائیل ترور شد.
۰
در تاریخ : ۲۵ , ۱۴۰۴ شهریور . دید ۲۶
۱ ۲ ۳ ---- ۸ ۹ ۱۰ بعد
سایت دامنه ی داراب کلا : ابراهیم طالبی دارابی : فرهان پنجم