نامه ی دامنه به دکتر عالمه زمانی
نامه به دکتر عالمه زمانی
پیوست میاندورود
پاییدن مجلس
حرف جهانی
کلاننگری
باج به باندها ندادن
به ایشان درین پنج تا سخن میگویم. پیشگاه دکتر عالمه زمانی سلام و سپاس میفرستم. در آغاز میگفتم پیش از آنکه نمایندهی مردم ساری و میاندورود باشید، نمایندهی فضل ادبی پدربزرگت مرحوم شیخ زمانی هستید و فضیلت را عصارهی نمایندگیات کنید تا آنگاه که ازین کار، بیرون آمدید نزد وجدانت و پیش مردم دیارت، شرمسار نشوید که تا پایان، شماتت و سرزنش بخرید. سپس یکی یکی ازین پنج تا را میان میکشیدم:
کوشش برای پیوستن میاندورود به ساری و پدیدآوردن کلانشهر ساری، که میاندورود را در خود جای دهد. کجای دنیا شهرستانی ساخته شد بدون حتی یک شهر؟ همهی میاندورود روستاهایی بیش نیستند. این، جز به پسافتادن از پیشرفت و ترک پیوست به مرکز استان نیست. و چنین شهرستانی را با چشم خُرد (=حقارت) مینگرند و از آبادانی و آسایش افزون، بیرونش نگه میدارند. هرچند من به سودهای میاندورود شدن آشنا نیستم.
در پایهی دیگر این را پیش میکشیدم که در برابر برنامهی به گوشهفرستادن مجلس، هرچند در سخن که باشد، کوتاهی نکند. چیست که هم نهادهای اطلاعات، هم نهاد شورا نگهبان و هم به دستور «بالا»، خواهان پاییدن (=نظارت پیوسته) نمایندگان شدند و توان آنان را زیر فشار این سرَککشیدنها میگیرند که نماینده نتواند سر بجُنبانَد. این با بند پیشرفتهی آزادی نمایندگی، در ستیزه است.
سوم این است نمایندهی دیار ما دوست داریم چهرهی جهانی شود؛ با حرفش، با نقشش، با دیدگاه کارشناسیاش، با ورودش به ماجراهایی که بر سر مردم میآید و با کوششش در جاهایی که نماینده باید پیشتاز در آگاهیرسانی عمومی باشد.
این آرزو در مردم دمیده شد که خانم زمانی از خاندان عالم دین است، خودش سخنوری دانشور است، در نقشهای پیشینش، پیشرفته میاندیشیده است، نکند به ساخت و پاخت! با ساختار، دلخوش شود و هراس در خود راه دهد و نتواند یک چهرهی بزرگ و ناموَر مملکت شود. تنها کلاننگری و پارسایی است که این راه را، هموار میکند و خانم زمانی را نه تنها ساروی، که ایرانی میکند.
افسوس ایران را با آنکه مژدهی روزهای خوش و صحیح و سالم به مردم دادند، به فساد و باند و طعمهدیدن همه چیز کشاندند. زمانی، آن سرکارِ بافضیلت، نگذارد هیچ باندی در وی طمع کند و به جای آبادانی و آسایش عمومی، در خانم زمانی، مَجالی برای گذر فریبکارانه از قانون و افتادن در چپاول، ببیند. خانم دکتر برای شما بردباری در کشیدنِ بار مردم آرزومندم.
با ادب و درود و ارادت
در عصر ۳ بهمن ۱۴۰۳
ابراهیم طالبی دارابی دامنه