در اوسا، دٖی بِلن است از خانهها. نگارش ۱۴ ، ۴ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. از یک ماه، نه، نه، بلکه از دو ماه مانده به تاسوعا -به زبان محلی نِهِمرُز- ذهن اوساییها از هیمه هست، تا به همه. نذریپِلا را روی تَشکِله با شعلهورکردن هیمه، دَم میآورند با پیچیدن بوی زعفران و زیره. از شب قبلش حیاط همه، جیزّهبیزّهی مرغ بلند است و هر گوشت گوسفن و غاز و سیکا، با بهترین طعم کَرهی بِنِه و ماستِ پرچربِ سِرسِم و نعنا. تا چِش چِش را میبیند همه جای اوسا، دٖی بِلن است از خانهها. همه به نیت پاک و عمل اخلاص و نذر ناب، برای واقعهی عاشورا و حرکت حضرت سیدالشهدا. آن سان که به یک سلطان و خلیفهی مضحک، نهی محکم گفت و برابر ظلم و ظلمت و ظالم، دست بیعت و همکاری و مشارکت در سلطنت نداد و در واقعهی غمبار، با دفاعی سرشار از انسانیت و عرفان و عدالت، خود و یارانش عزیزانه به ملکوت اعلیٰ رهسپار شدند و اوساییها این روز را بهدرستی و با عزم ایمانی و ارادت الهی، به سنت نذریدادن طعام، زنده نگه داشتهاند. روزی که ۱۰۰ در ۱۰۰ روشن شد تبهکاران از حکومت امویان، قصد جان امام حسین علیه السلام و یاران را کردند. این است که سوگواری آن را، این روستا بر خود، سنت رایج ساخت و مردمان بافرهنگ و رشدیافتهی آن خِطّه، خط آن امام علیه السلام را برای نه گفتن به ستمگران و ماندن در اخلاقیات حضرت اباعبدالله علیه السلام، دنبال میکنند و با جان و دل، هم عزاداری میکنند و هم به واردشدگان روستا، طعام میخورانن. این گام معنوی و مذهبی، بر آنان گوارا و سوگواریشان برای آن پیشوای باتقوا، قبولِ پیشگاه خدای باریتعالیٰ. با آن که تورم و گرانی بیداد میکند و بیش از یک دهه است این نابِخرَدی و نابسامانی، مردم را بیچاره کرده است، اما مردم اوسا وُسع خود را برای وُسعت تاسوعا، خالصانه پیشکش میکنند و زندگانی خود را با آن بیمه و در رونق نگاه میدارند. من که سالیان سال تاسوعا را در اوسا گذراندم، این دِی زیبا را دارم میبینم و آن بوی نذریپِلا را همین سرِ صبحی دارم میگیرم و مَشامم را تا شام، سیر ساختهام. سپاس؛ اوسا.