تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک . -
ناشناس : سلام اقا دامنه ترامپ در جلسه تیم امنیت ملی شورای آمریکا در مورد ایران رویداد۲۴ سایت ایران انتشار داد : {{ دونالد ترامپ امشب درحالی با تیم امنیتی خود در کاخ سفید جلسه اضطراری برگزار کرد، درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل به نقطه جوش رسیده است. آنطور که منابع آمریکایی میگویند این جلسه با هدف بررسی ... -
ناشناس : [در پاسخ به دامنه سه | ابراهیم طالبی دارابی] سلام ، استاد گرامی ، جناب طالبی عزیز، نظر بنده در باره اسلام اسیر. اسارت گرفتن اسلام !!! این جریان چقدر آشنا ست، و چه مظلوم است اسلام، بلی اگر اسلام اسیر اغیار نمی گردید، و بدست نا اهلان نمی افتاد، قرآن ناطق درکربلا ذبح نمی شد، ( کمتر از دو هفته ی دیگه به ... -
محمد عبدی سنهکوهی : با درود عجب هست اما عجیب نیست این عادت مالوف متواتره. 👀👁👀 -
شاکر طاهر خوش : شیخ شاکر طاهرخوش به دامنه در مدرسه فکرت شعبهی ایتا ۲۱ ، ۳ ، ۱۴۰۴ : با سلام و عرض ادب و احترام خدا برکت بدهد و بیشترش کند ما که حسود نیستیم 😁😁😁😂😂😁😁😂😁😁 -
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی : جناب جعفر سلام در همین روستای دارابکلا اگر دقت شود چند خانواده هست که تمام زِک و زای آنها در جاهای مختلف حکومت پُست و شُغل دولتی گرفتند و حتی یک تن بیکار و بیشغل در میانشان نیست، دستکم تمامیشان کاشته شدند در این جا و آن جای حکومت. رابطه جای ضابطه. سرسپردگی جانشین شایستگی. کسی که سرش را سپارَد به سیستم، ... -
ناشناس : علیکم السلام و رحمةالله وجه هفتم و هشتم در حرم مشهد👇 وجه هفتم : این است صله رحم من یا ثامن الحجج وجه هشتم : این است در جستجوی ولی زمان بودن یا ثامن الحجج! کجا روم دنبال ایشان؟راهمایم باش برای رسیدن. محل ما -
ناشناس : السلام استاد خاطرهای بود دل ریشکن اما من به چشم ندیدم فقط شنیدم بخشی از تاریخ رو خاطرات و زندگینامهها تشکیل میده تاریخ، فرهنگ و هویت مردم جامعه رو به رخ میکشه مثلا استاد در تاریخ ۱۸ /خرداد /۱۴۰۴ در شیروان تشریف داشتند و از آنجا عبور میکردند وقتی بیان داشتند آخرین میدان ، یعنی مسیرشان رفت بود ، برگشت ...
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- گوناگون
- مباحث دینی
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- اوسا
- آمریکا
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۰
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۱۹
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
ولیّ صغیر با صغیر !
این کتاب «فلسفهی سیاسی مطهری» را من ۱۳۷۶ نوشتم ولی از چاپ آن در «واحد اندیشهی سیاسی اسلام» دفتر تبلیغات حوزهی علمیهی قم، جلوگیری شد، زیرا موقع چاپ، کودتایی درین نهاد شد که در توضیحات خواهم گفت.
با انصراف چاپ، من آن را برای پایاننامه کارشناسی ارشد علوم سیاسیام، بازسازی کرده و به رعایت متدلوژی، ارائه داده و نمرهی ۱۹ و ۷۵ صدم را با رأی جلسهی دفاعیه کسب کرده بودم. بگذرم. یک جا آن را مردود، جایی آن را با نمرهی بالای ۱۹ قبول.
آیت الله مرتضی مطهری را جناح مصباح حکومت از آنِ خود میپندارند! بَپتِه کِرک خنده میآید! چون مطهری از دست جمود حوزهی قم به تهران، پایتخت شاه رفت! میان روشنفکران و احزاب مخالف شاه و حضور در دانشگاه. زیرا قم این چیزهای زیر را، زیر میگرفت چه رسد فکر مطهری و دروس او را که:
تز حاکمِ غیرپاسخگو را رفتاری کلیسایی میدانست.
ر.ک : م،آ، جلد ۱، علل گرایش به مادیگری، ص ۵۵۵)
و نیز میگفت:
«قرآن نیامده است که برای همیشه با مردم مانندِ ولیّ صغیر با صغیر عمل کند، جزئیات زندگی آنها را با قَیمومیت شخصی انجام دهد و هر مورد خاص را با علامت و نشانه حسی تعیین نماید.»
ر.ک : «جاذبه و دافعه علی ع » ص ۱۸۵
آری، قم این چیزهای زیر
در آخوند را، زیر میگرفت:
موی بلند سر طلبه، قباحت داشت.
سرشلوار پوشیدن، کریه بود.
ساعت موچی، مشکلآفرین بود.
کفش منع بود و نعلین رسم.
عرقچین باید میزدند.
کت تا زانو باید میدوختند.
رانندگی عین الآن موتورسواریِ دختران، شنیع بود.
شارِب باید قیچی میشد.
ساعت باید بندی جیبی بود.
البته طلاب و علمای نوگرا، تن به این افکار پوسیده نمیدادند. به مطهری گیر میدادند او کفش میپوشد، نه نعلین! بگذرم. آن وقت آقاخامنهای نادرست آیت الله مرحوم محمد تقی مصباح یزدی -شبیهترین شیعه به ابن تیمیه- را مطهری دوم نظام معرفی میکند. هر چه مطهری کوشید آزادی اندیشه تبیین کند، این فرد مطهری دوم! تلاشید خشونت دینی حکومت را تشریح و تشریع کند، زیرا برآن بود اسلام با آن رشد میکند و نظام هم با این! نوع دین. مطهری بیعیب نبود، اما مصباح از اساس اسلام انحراف داشت.
جمعه ۱۲ ، ۲ ، ۱۴۰۴ دامنه
نشان دادن نظر ها [ ۱۰ ] پنهان کردن نظر ها
-
ناشناس سلام علیک
جناب آقای طالبی
صبح بخیر
از اینکه مرحوم استاد مصباح همانند دیگران قابل نقد است بنده هم این را قبول دارم
ولی باید موارد اشکال را بیان کرد.
بالاخره او مثبتاتی نیز دارد که از جمله فلسفه و کلام است
گرچه در فقه تدریس نداشت لذا نمی توان او را از فقهای حوزه برشمرد
چنانکه در تفسیر قرآن نیز تدریس و تالیف نداشت
ولی این جمله (مصباح از اساس اسلام انحراف داشت) به نظر بنده تعبیر درستی نیستاحمد باقریان ساروی
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،،حجت الاسلام آقای شیخ احمد باقریان سلامجواب باشد برای شب،،استاد حجت الاسلام جناب حاج شیخ باقریان سلاممُحسنّات هیچ فردی را انکار نمیکنم. در مقام تطبیق، حرفم را مطرح کردم که تفکرات آیت الله مطهری سنخیتی با تفکرات آیت الله مصباح ندارد. بله، هنوز هم باور دارم وی از اساس اسلام ناب محمدی ص انحراف داشت چون تفاسیرش اساساً از درونمایهی اسلام به قرائت متفکران نواندیش متعهد زمانشناس خالی بوده است. از نقدتان ممنونم. ادب و ارادت: دامنه -
ناشناس با درودبرشما جناب آقا مدیر عزیزیکی از دقیق ترین و جالب توجه ترینبرداشتهای نوشتاری سالهای اخیر شما رادر این نوشتار خواندمدست مریزاد ازین خوب نوشت شماقلمتان همیشه نافذ.محمد عبدی سنه کوهی -
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،،مهندس محمد عبدی سلامجواب باشد برای شبمهندس محمد عبدی سلامآقا ممنون. خودت بهتر ازین را از من بلدتری -
ناشناس [در پاسخ به دامنه 3 | ابراهیم طالبی دارابی]
جناب طالبی عزیز
سلام و صبح به خیربنده از بیان واقعیات پرهیز نمی کنم، حتی اگر به ضرر خودم باشد.
گمان نمیکردم انتقاد از افکار و رویهها، تبدیل به ظلم به افراد و نظام شود.
نمیدانم ریشه این امر در کجاست؟یک سری از آداب و رسوم در حوزه بود که از سالهای گذشته تبدیل به سنت شده بود. خودم از نزدیک و نزد آیت الله مجتهدی دیدم.
ایشان به موی بلند و فوکول و ... حساس بود.
اما عجیب طلاب را به نماز شب و نطالعه و پیش مطالعه و تدریس و ... ترغیب میکرد.
اکنون بعضی از آداب و رسوم رفت، اما متاسفانه سنتهای پسندیده هم کمرنگ شد. مطالعه، پیش مطالعه، مباحثه، مطالعه اجباری، سر به زیر بودن در خیابان، نماز شب و ... . همه اینها از مواردی بود که مردم هم بشدت میپسندیدند.اما در باره شهید مطهری و حضور او در تهران، نه به دلیل آنچه شما اشاره کردید، بلکه دلایل دیگری داشت. او از حوزه قم به حوزه مروی تهران رفت و در آنجا در دانشکاه و انجمن اسلامی و ... به فعالیت پرداخت و متاسفانه از جانب طرفداران شریعتی ظلم فراوانی به او شد، نه از سوی متحجرین.
سخنان شما در باره مرحوم علامه مصباح یزدی و همچنین در ارتباط نظام و رهبری هم جالب نبود.
محمدرضا احمدی
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،،حجت الاسلام آقای شیخ محمدرضا احمدی سلامجواب باشد برای شب -
ناشناس جناب طالبی عزیز
سلام و صبح به خیر
بنده از بیان واقعیات پرهیز نمی کنم، حتی اگر به ضرر خودم باشد.
گمان نمیکردم انتقاد از افکار و رویهها، تبدیل به ظلم به افراد و نظام شود.
نمیدانم ریشه این امر در کجاست؟
یک سری از آداب و رسوم در حوزه بود که از سالهای گذشته تبدیل به سنت شده بود. خودم از نزدیک و نزد آیت الله مجتهدی دیدم.
ایشان به موی بلند و فوکول و ... حساس بود.
اما عجیب طلاب را به نماز شب و مطالعه و پیش مطالعه و تدریس و ... ترغیب میکرد.
نمیگویم حتما روشهای درستی بودند، اما خودتان بهتر میدانید که این موارد به دلیل فاصله داشتن و جلوگیریِ طلاب از علایق دنیوی بود، نه مخالفت با ساعت مچی و بد بودن فوکول. یعنی حتی به یقه پیراهن هم نباید علاقه داشته باشند، چه رسد به امور دنیایی دیگر.
اکنون بعضی از آداب و رسوم رفت، اما متاسفانه سنتهای پسندیده هم کمرنگ شد. مطالعه، پیش مطالعه، مباحثه، مطالعه اجباری، سر به زیر بودن در خیابان، نماز شب، اخلاق نیکو و ... . همه اینها از مواردی بود که مردم هم بشدت میپسندیدند.
الآن نه تنها مردان، بلکه برای زنها هم لازم نیشت کت تا زانو بدوزند و بپوشند، حتی لازم نیست شلوار تا مچ بپوشند، ظاهراً هرچقدر کوتاهتر باشد و بیشتر نمایش بدهند بهتر است.
اما در باره شهید مطهری و حضور او در تهران، نه تماماً به دلیل آنچه شما اشاره کردید، بلکه دلایل دیگری داشت. او از حوزه قم به حوزه مروی تهران رفت و در آنجا در دانشگاه و انجمن اسلامی و ... به فعالیت پرداخت و متاسفانه از جانب طرفداران یکی از شخصیتها ظلم فراوانی به او شد، نه از سوی متحجرین قم یا تهران.
او از اطرافیان آیتالله بروجردی دلخور بود، اما بعضی از مسائلی که مد نظر شما هست، برای دیگرانی، از جمله شخص آیت الله بروجردی، علامه طباطبایی و حضرت امام هم به مراتب شدیدتر پیش آمده بود، اما آنها ماندند.
دیدگاهها و نظرات شهید مطهری در کتابهای او و بخصوص در سخنان و نامههایی که در اواخر عمر بیان کردند به وضوح قابل مشاهده هست و قابل تحریف نیست. فاصله افکار شهید مطهری با نظریات بعضی از شخصیتها و متفکران آن روز بسیار زیاد است. در نهایت به دست کسانی ترور شد که همه میدانیم آن گروه فرزندان معنوی چه کسی بودند.
سخنان شما در باره مرحوم علامه مصباح یزدی و همچنین در ارتباط با نظام و رهبری هم جالب نبود. اساساً این گونه نام بردن که در پس آن دیدگاه نویسنده وجود دارد جالب نیست.
محمدرضا احمدی
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،، جناب آشیخ محمدرضا سلامبسیار ممنونم متن را کاویدی و نقادانه وارد شدی. اگر در مورد دکتر علی شریعتی اینگونه برداشت داری، پس حزب مؤتلفه اسلامی که در سابقهی خود ترور هم دارند و در تفکر خیلی پیاده هستند، شما آن را به گردن امام خمینی میاندازی؟! یقیناً نه. دکتر شریعتی افکارش را گفت. هر حزب و فرد آزاد است از آن چه برداشت کند، خود دکتر علی شریعتی را چک نمیگیرد. ممنونم. -
ناشناس شیخ جوادآقا آفاقی به استاد با باقریان در مورد نوشتهی من در مورد مصباح:
سلام علیکم. جناب آقای باقریان.
۱. از اینکه در نقد موضع انحرافی و بر آمده از هوای نفس و وابستگی گروهی جناب طالبی نوشته اید :
«ولی این جمله (مصباح از اساس اسلام انحراف داشت) به نظر بنده تعبیر درستی نیست»؛ جای تقدیر و تشکر دارد؛ اگرچه متاسفانه وی با توجه به خلقیات خاصش؛ سخن حق را نمی پذیرد و به تذکرات حق سایر افراد هم توجه نمی کند.
۲. اما از اینکه نوشته اید: «اگرچه در فقه تدریس نداشت لذا نمی توان او را از فقهای حوزه برشمرد»؛ بلی به صورت عمومی و رسمی رایج در حوزه (تدریس فقه در مسجد اعظم و...) در این حوزه تدریس نداشت؛ ولی برحسب اطلاع در یکی دو دهه پایانی عمر بابرکتش؛ در موسسه امام خمینی (ره) درس فقه هم داشتند؛ البته نه خودش مدعی بود که از فقها می باشد و نه کسی از شاگردانش وی را به چنین صفتی توصیف نموده اند.
۳. اینکه نوشته آید : «چنانکه در تفسیر قرآن نیز تدریس و تالیف نداشت»؛ لازم است عرض کنم: اگر منظور اینست که تدریس درس تفسیر ترتیبی نداشت؛ سخن حقی است؛ همانگونه که شهید مطهری نیز تدریس تفسیر ترتیبی نداشته و آیت الله سبحانی و... هم نداشته و ندارد؛ ولی درس تفسیر موضوعی فراوان داشته؛ آثار مکتوب چندین جلدی معارف قرآن آن مرحوم؛ زبان زد عام و خاص می باشد؛ همانگونه که تلاشهای شهید مطهری و آیت الله سبحانی و... هم بسیار سودمند می باشد.
شواهد نشان میدهد: مرحوم آیت الله مصباح یزدی با سلسله آثارش در قالب معارف قرآن (عبارت دیگری از تفسیر موضوعی قرآن) توانست بسیاری از شبهات روز برخی از روشنفکران منحرف در حوزه توحید؛ نبوت؛ امامت؛ سیاست؛ معاد؛ و...را شناسائی کند و پاسخی مناسب دهد. شواهد نشان میدهد کینه توزی برخی از اشخاص و احزاب منحرف نسبت به آن مرحوم؛ معلول آگاهی این بزرگوار با سخنان و اندیشه منحرفانه آنان و پاسخ قاطع در جهت دفع آنها بوده است. -
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،،پاسخ متعاقبا". فعلا سلام.حجت الاسلام شیخ جوادآقا آفاقی در مورد من نوشتدر مدرسه فکرت شعبهی ایتا در زیر پست استاد حجت الاسلام باقریان. عیناً میآورم: 👇"سلام علیکم. جناب آقای باقریان.۱. از اینکه در نقد موضع انحرافی و بر آمده از هوای نفس و وابستگی گروهی جناب طالبی نوشته اید"☝️آق شخ جواد آقا آفاقی مرا به سه صفت متّصف کرد:۱. وابستگی گروهی۲. منحرف۳. موضع برآمده از هوای نفْس.نظر من:سلام آشیخ جوادآقا. ممنونم مرا اینگونه شناختی و آزادانه هر سه صفت مرا برملا کردی. نقد داری بز من و ازین حق برخوداری آن را آشکار کنی.کشکولی: خوب شد مرا شاهدوست و دعاگوی شاه متصف نفرمودی! زیاده عرضی نیست، خرسندم از خط امثالهم و این جمهوری اسلامی تون منحرفم!با ادب و ارادت: ابراهیم -
ناشناس جت الاسلام باقریان به شیخ جوادآقا آفاقی:
علیک السلام
در مورد فقه استاد مصباح فی الحمله عرض مرا تایید فرمودی
ضمن اینکه کتاب فقهی هم ندارد
اما تایید بزرگان دیگر در رشته خاص آن مرحوم است: فلسفه و کلام (اعتقدات) بنده نیز در این دو جهت موافقشان هستم ضمن اینکه نهایة الحکمه را با درسهای نوار او استفاده کردم پس در این جهت شاگرد او هستم
ولی با همه احترام به آن استاد این حق را دارم که کلمات مطلق بزرگان دیگر در این باره را نپذیرم و خود داوری مستقل داشته باشم چنانکه در زمان حیات او نامه ای (نقد سیاسی) بر آن استاد نوشته و در رسانه ها منتشر نموده بودم
و چون از دار دنیا رفته است همان نامه رتا نیز بازنشر نمیکنم و راضی به بازنشر آن نیز نیستم.
دستان او فعلا کوتاه است دیگه از او انتقاد نمی کنم
تعاریف بزرگان از آن مرحوم موضوع (شخصیت) شناسی است و حکم نیست تا برای من تعبد بیآورد
و هرکسی را در حد خود ستایش میکنم ضمن احترام به ستایش دیگران ولی بدون پذیرفتن آن ستایشها.
به مطالعه مکتوبات فلسفی و کلامی او تشویق میکنم ولی مشی سیاسی او را چه قبل از انقلاب و چه در دوران جنگ تحمیلی و چه بعد از چنگ تا آخر عمر آن مرحوم تشویق نمیکنم به سکوتم در این باره قانع شوید و دلیل طلب نکنید برایتان بهتر است
هرچند چهره علمی است و آثار ارزشمندی دارد ولی بنده او را در ردیف امثال شهید مطهری نمیدانم اهل اغراق گویی نیستم.
رضوان الله تعالی علیه
اما مدعیان سیاسی راه او موسوم به جبهه پایداری را هرگز تایید نمی کنم و مشی سیاسی تند آنان را محکوم و افراد معروف آن جبهه را صلاحیت مقام و مسئولیتی را که فعلا دارند (نمایندگی مجلس وو) نمیدانم
در آخر در این کلمات هیچ توهین و بدگویی به کسی روا نداشته و عادتم چنین نیست
نقد مختصر غیر از بدگویی است
لذا کسی توهین استنباط نکند
اینها را گفتم چه خوشتان بیاید .و چه خوشتان نیاید
رضای خدا برای من بر رضای خلق ترجیح دارد
آنچه معتقد بودم و شایسته نوشتن و گفتن میدانستم و صلاح آن را میدانستم تقدیم کردم
ادامه هم نمیدهم حتی اگر بزرگواری بر آن نقدی داشته باشد -
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،،پاسخ متعاقبا". فعلا سلام. -
ناشناس شیخ شاکر طاهرخوش به شیخ محمدرضا در مورد من:
با سلام و عرض ادب و احترام. من با متن و نگارش شما بی نهایت موافقم
نمی دانم چرا بعضی از دوستان عزیزم این قدر حاضرند که افکار خودشان را که نمی دانیم به چه دلایلی شخصی با نظام و انقلاب و شخصیت ها ، زاویه ۱۸۰۰ درجه ای بگیرند.
بنده در درس اخلاق حاج آقا مجتهدی تهرانی می رفتم ، در خیابان هم می دیدم ، اگر نزدیک شان بودم ، موی بلند، ساعت مچی و .... را دوست نداشتند و ما هم مراعات حال ایشان را می کردیم.
آیا الان حوزه علمیه چنین رویکردی را دارند؟! از سید حسن مصطفوی گرفته و خاندان مصطفوی خمینی تا خاتمی، روحانی و ... که عشق و حال، مال آنان هست و بد و بیراه مال ما طلبههای پایین.خواستم سوالی از جناب آقای طالبی دامنه داشته باشم ، می توانند جواب هم ندهند، مخیرند: آقای خامنهای چه ظلمی به شما کرده که همینطور شما و بعضی از دوستان بر او می تازید. اینها یک بحث برادرانهای بیش نیست، شاید ما از لحاظ فکری با هم در تضاد باشیم ، اما از برادری شما نسبت به خودمان کم نمی دانیم و شما بزرگوارید 🌷🌹 -
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،،پاسخ متعاقبا". فعلا سلام. -
ناشناس شیخ باقریان در جواب صدرالدین:سلام علیکانقدر را یقین دارم که قبل از انقلاب مرحوم استاد مصباح با مقام معظم رهبری در مورد برخورد با دکتر شریعتی تقابل داشته اند بیشتر بنا نیست چیزی عرض کنموقتی از قبل از انقلاب و زمان جنگ تحمیلی سخن میگویم معقول نیست سخنم را بر جناحی حمل کنیدروسیاهی من در ارتباط با گناهانم نسبت به حق الله است نه در بیان مطلب درباره شخصیتها بدون هیچ توهین و تهمت.پس روسیاهی نزد خدا معلوم میشود نه با قلم مبارک جنابعالینظر مخالف آن هم بدون توهین و تهمت برای شما خیلی ناگوار بود که حکم به روسیاهی صادر فرمودیخاکی بر چهرذه استاد نریختم بلکه در اندازه ای که لازم دانستم تجلیل کردمبیش از اندازه را نپذیرفتم ضمن احترام به رای بزرگان معنایش خاک بر چهره پاشیدن نیست.اینجای قلمتان نیز از کنترل خارج شده و بر بنده تهمت وارد کردیانشا الله لغزشی بیش نبوده و اهل مباهته نباشید -
ناشناس کامنت صدرالدین آفاقی:با سلام.جنابعالی برخلاف اهتمامی که به پس و پیش نشدن نوشتارها میدهید در اینجا کلمه ای را اشتباهی -احتمالا بخاطر تصورات ذهنی - جاسازی کرده اید و آن لفظ( منحرف) است که بطور عام بکار برده اید. در حالیکه عین متن اخوی گرامی فاقد چنین لفظی است و به موضع انحرافی اشاره کرده است که در آن موضوع خاص میباشد که از نظر بنده هم در آن موضوع با تکیه بر استدلالهایی که در مقاطع مختلف بیان شد انحراف از حقیقت و واقعیت دارید.پس بنظرم لازمست با ایجاد کلمات عام و کلی، موضوع را به حاشیه نبرید. -
ناشناس متن سید علی اصغر شفیعی:پاسخی به نقد حجتالاسلام آفاقی درباره آقای ابراهیم طالبیسلام علیکم جناب حجتالاسلام آفاقیبا احترام، در پی سخن شما که آقای ابراهیم طالبی را با عباراتی چون "وابستهی گروهی"، "منحرف" و "صاحب موضعی برآمده از هوای نفس" توصیف کردهاید، نکاتی را در قالب گفتوگویی علمی و اخلاقمحور بیان میکنم ؛روش علمی در نقد اندیشه ؛علم و فلسفه ما را میآموزد که نقد بر پایهی استدلال، تحلیل محتوا و شواهد است، نه بر مبنای صفاتگذاری یا نیتخوانی. اگر کسی نظری دارد که بهزعم ما خطاست، راه اصلاح آن بحث مستدل، گفتگو و تبیین مبانی اندیشهی صحیح است. انتساب نیت به دیگری، بدون قرینهی روشن، نه تنها غیرعلمی بلکه از نظر اخلاق اسلامی نیز ناپسند است.اخلاق گفتوگو در سنت دینی ؛سیرهی علما و بزرگان ما ـ از امام صادق تا علامه طباطبایی ـ همواره بر مدارا، تبیین، و دعوت به حق با حکمت و موعظهی حسنه بوده است. واژههایی چون "منحرف" یا "هوای نفس" پیش از اثبات، تنها به تخریب چهرهی فرد میانجامند، نه اقناع مخاطب.دفاع از روشنفکری آقای طالبی ؛آقای ابراهیم طالبی، با وجود اختلاف نظرهایی که ممکن است با برخی دیدگاهها داشته باشد، نشان داده که به جای تعصب، از عقلانیت، پرسشگری و روشنگری بهره میبرد. روشنفکر کسی است که به گفتوگو باور دارد، حتی اگر بر خلاف جریان باشد. آیا سزاوار است چنین رویکردی با برچسب «انحراف» پاسخ داده شود؟یادآوری برادری ایمانی ؛فراموش نکنیم که همهی ما اهل قبلهایم. برادران ایمانیایم. حتی اگر گمان کنیم کسی دچار خطاست، زبان دعوت، محبت و احترام، تأثیرگذارتر از حکم دادن است.در پایان، جناب آفاقی، بهتر آن بود که در نقد آقای طالبی به صورت مصداقی، با ارجاع به گفتههای ایشان، تحلیل خود را عرضه میداشتید تا مخاطب بتواند قضاوت کند. برچسبها راهحل گفتوگو نیستند؛ سد گفتوگو هستند.با احترام -
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،،سلام آق سید علی اصغرمتنم را این جا هم میگذارم . ازت ممنونم مواجههی علمی کردید.متن سید علی اصغر شفیعی:پاسخی به نقد حجتالاسلام آفاقی درباره آقای ابراهیم طالبیسلام علیکم جناب حجتالاسلام آفاقیبا احترام، در پی سخن شما که آقای ابراهیم طالبی را با عباراتی چون "وابستهی گروهی"، "منحرف" و "صاحب موضعی برآمده از هوای نفس" توصیف کردهاید، نکاتی را در قالب گفتوگویی علمی و اخلاقمحور بیان میکنم ؛روش علمی در نقد اندیشه ؛علم و فلسفه ما را میآموزد که نقد بر پایهی استدلال، تحلیل محتوا و شواهد است، نه بر مبنای صفاتگذاری یا نیتخوانی. اگر کسی نظری دارد که بهزعم ما خطاست، راه اصلاح آن بحث مستدل، گفتگو و تبیین مبانی اندیشهی صحیح است. انتساب نیت به دیگری، بدون قرینهی روشن، نه تنها غیرعلمی بلکه از نظر اخلاق اسلامی نیز ناپسند است.اخلاق گفتوگو در سنت دینی ؛سیرهی علما و بزرگان ما ـ از امام صادق تا علامه طباطبایی ـ همواره بر مدارا، تبیین، و دعوت به حق با حکمت و موعظهی حسنه بوده است. واژههایی چون "منحرف" یا "هوای نفس" پیش از اثبات، تنها به تخریب چهرهی فرد میانجامند، نه اقناع مخاطب.دفاع از روشنفکری آقای طالبی ؛آقای ابراهیم طالبی، با وجود اختلاف نظرهایی که ممکن است با برخی دیدگاهها داشته باشد، نشان داده که به جای تعصب، از عقلانیت، پرسشگری و روشنگری بهره میبرد. روشنفکر کسی است که به گفتوگو باور دارد، حتی اگر بر خلاف جریان باشد. آیا سزاوار است چنین رویکردی با برچسب «انحراف» پاسخ داده شود؟یادآوری برادری ایمانی ؛فراموش نکنیم که همهی ما اهل قبلهایم. برادران ایمانیایم. حتی اگر گمان کنیم کسی دچار خطاست، زبان دعوت، محبت و احترام، تأثیرگذارتر از حکم دادن است.در پایان، جناب آفاقی، بهتر آن بود که در نقد آقای طالبی به صورت مصداقی، با ارجاع به گفتههای ایشان، تحلیل خود را عرضه میداشتید تا مخاطب بتواند قضاوت کند. برچسبها راهحل گفتوگو نیستند؛ سد گفتوگو هستند.با احترامسید علی اصغر شفیعی دارابی به شیخ جواد آفاقی:پاسخی به نقد حجتالاسلام آفاقی درباره آقای ابراهیم طالبیسلام علیکم جناب حجتالاسلام آفاقیبا احترام، در پی سخن شما که آقای ابراهیم طالبی را با عباراتی چون "وابستهی گروهی"، "منحرف" و "صاحب موضعی برآمده از هوای نفس" توصیف کردهاید، نکاتی را در قالب گفتوگویی علمی و اخلاقمحور بیان میکنم ؛روش علمی در نقد اندیشه ؛علم و فلسفه ما را میآموزد که نقد بر پایهی استدلال، تحلیل محتوا و شواهد است، نه بر مبنای صفاتگذاری یا نیتخوانی. اگر کسی نظری دارد که بهزعم ما خطاست، راه اصلاح آن بحث مستدل، گفتگو و تبیین مبانی اندیشهی صحیح است. انتساب نیت به دیگری، بدون قرینهی روشن، نه تنها غیرعلمی بلکه از نظر اخلاق اسلامی نیز ناپسند است.اخلاق گفتوگو در سنت دینی ؛سیرهی علما و بزرگان ما ـ از امام صادق تا علامه طباطبایی ـ همواره بر مدارا، تبیین، و دعوت به حق با حکمت و موعظهی حسنه بوده است. واژههایی چون "منحرف" یا "هوای نفس" پیش از اثبات، تنها به تخریب چهرهی فرد میانجامند، نه اقناع مخاطب.دفاع از روشنفکری آقای طالبی ؛آقای ابراهیم طالبی، با وجود اختلاف نظرهایی که ممکن است با برخی دیدگاهها داشته باشد، نشان داده که به جای تعصب، از عقلانیت، پرسشگری و روشنگری بهره میبرد. روشنفکر کسی است که به گفتوگو باور دارد، حتی اگر بر خلاف جریان باشد. آیا سزاوار است چنین رویکردی با برچسب «انحراف» پاسخ داده شود؟یادآوری برادری ایمانی ؛فراموش نکنیم که همهی ما اهل قبلهایم. برادران ایمانیایم. حتی اگر گمان کنیم کسی دچار خطاست، زبان دعوت، محبت و احترام، تأثیرگذارتر از حکم دادن است.در پایان، جناب آفاقی، بهتر آن بود که در نقد آقای طالبی به صورت مصداقی، با ارجاع به گفتههای ایشان، تحلیل خود را عرضه میداشتید تا مخاطب بتواند قضاوت کند. برچسبها راهحل گفتوگو نیستند؛ سد گفتوگو هستند.با احترامشیخ مالک به سید علی اصغر:سلام علیکم سید عزیزشما طریقه نقد و گفتگو را مدارانه توصیف میکنید و کلمه انحراف را برچسب میدانیدمتن رفیق غار شما ابراهیم خان را ببین👇سطر آخر 👇موی بلند سر طلبه، قباحت داشت.سرشلوار پوشیدن، کریه بود.آخوند باید بیرون هم زیرشلوار پاش کند!ساعت موچی، مشکلآفرین بود.کفش منع بود و نعلین رسم.عرقچین باید میزدند.کت تا زانو باید میدوختند.رانندگی عین الآن موتورسواریِ دختران، شنیع بود.شارِب باید قیچی میشد.ساعت باید بندی جیبی بود.البته طلاب و علمای نوگرا، تن به این افکار پوسیده نمیدادند. به مطهری گیر میدادند او کفش میپوشد، نه نعلین! بگذرم. آن وقت آقاخامنهای نادرست آیت الله مرحوم محمد تقی مصباح یزدی -شبیهترین شیعه به ابن تیمیه- را مطهری دوم نظام معرفی میکند. هر چه مطهری کوشید آزادی اندیشه تبیین کند، این فرد مطهری دوم! تلاشید خشونت دینی حکومت را تشریح و تشریع کند، زیرا برآن بود اسلام با آن رشد میکند و نظام هم با این! نوع دین. مطهری بیعیب نبود،اما مصباح از اساس اسلام انحراف داشت. ۱۲ ، ۲ ، ۱۴۰۴ دامنهجواب استاد باقریانسلام علیکجناب آقای طالبیصبح بخیراز اینکه مرحوم استاد مصباح همانند دیگران قابل نقد است بنده هم این را قبول دارمولی باید موارد اشکال را بیان کرد.بالاخره او مثبتاتی نیز دارد که از جمله فلسفه و کلام استگرچه در فقه تدریس نداشت لذا نمی توان او را از فقهای حوزه برشمردچنانکه در تفسیر قرآن نیز تدریس و تالیف نداشتولی این جمله (مصباح از اساس اسلام انحراف داشت) به نظر بنده تعبیر درستی نیستاز نظر شما مصباح از اساس اسلام انحراف داشت؟؟یا درباره شهید رئیسی وقتی ایشان میگفت رئیسی حتی برای یک امام جماعت هم بدرد نمیخوره و اهانتهای دیگر .شما چرا در آن موقع برای شیوه گفتگو و نقد نکاتی را برای جناب آقا ابراهیم ننوشتی؟؟صدرالدین به سید علی اصغر:سلام جناب آقای شفیعی.پاسخ بنده به آقای طالبی در این موضوع که به نوعی شما هم همان خطا را صورت داده اید.👇با سلام.جنابعالی برخلاف اهتمامی که به پس و پیش نشدن نوشتارها میدهید در اینجا کلمه ای را اشتباهی -احتمالا بخاطر تصورات ذهنی - جاسازی کرده اید و آن لفظ( منحرف) است که بطور عام بکار برده اید. در حالیکه عین متن اخوی گرامی فاقد چنین لفظی است و به موضع انحرافی اشاره کرده است که در آن موضوع خاص میباشد که از نظر بنده هم در آن موضوع با تکیه بر استدلالهایی که در مقاطع مختلف بیان شد انحراف از حقیقت و واقعیت دارید.پس بنظرم لازمست با ایجاد کلمات عام و کلی، موضوع را به حاشیه نبرید.سید علی اصغر شفیعی دارابی:سلام آقا شیخ مالک عزیزانتقاد حق هر کسی است، اما شیوهی آن نباید به نفی کلی شخصیتها یا توهین به باورهای دیگران بینجامد.اگر ابراهیم نظری متفاوت درباره فردی دارد، این نظر محترم است؛ اما نظر باید نقد شود، نه اینکه بهخاطر فاصلهای که از درک آسمانِ فکری او داریم، به او یا مخاطبانش برچسبهایی نادرست و بیپایه بزنیم.در عین حال، باید پذیرفت که بسیاری از ما از رویکرد سیاسی آیتالله مصباح، بهویژه در چند سال پایانی عمرشان، اطلاع دقیقی نداریم و تحلیلمان بیشتر بر پایه ظن و برداشت شخصی است. اگر با خوشبینی درباره او بنویسیم، این حق ماست، همانطور که دیگران هم حق دارند نقدی صریح داشته باشند—البته به شرط انصاف و شناخت.سید علی اصغر به صدرالدین آفاقی:سلام و ارادت صدرالدین عزیز،سپاس از توجهت. کاش فرصتی داده میشد تا اخوی گرامی خودش پاسخ میداد و مسیر گفتگو روشنتر میشد؛ چرا که بدون آن، این گمان پیش میآید که صرفاً از روی برادری، جانب او گرفته میشود، نه از سر استدلال و تأمل.نکته مهمتر این است که درباره اندیشههایی مانند آنچه مرحوم مصباح یا دیگران ارائه دادهاند – که طبیعتاً جای نقد و بررسی دارد – خوب است در فضای گفتگو باقی بمانیم، نه در دام کیش شخصیت بیفتیم. این برخوردها نهتنها حقیقت را روشن نمیکند، بلکه دلها را نیز آزرده میسازد.من از چنین روشی دلگیر میشوم؛ چون باور دارم بحثهای فکری باید در فضایی آزاد و محترمانه دنبال شود، نه در سایه تعصبات شخصی.شیخ مالک به سید علی اصغر:سلام مجدداین جمله 👇👇مصباح از اساس اسلام انحراف داشت...این یک توهین بزرگ بود همان موقع جنابعالی تذکر میدادی....که ندادیمحمد عیدی به شیخ مالک:با دروداین جمله جناب مدیر کاملا درست هست و لطفاً از خودش توضیح بخواهید.