پاسخ مدیر دامنه :
،،
سلام آق سید علی اصغر
متنم را این جا هم میگذارم . ازت ممنونم مواجههی علمی کردید.
متن سید علی اصغر شفیعی:
پاسخی به نقد حجتالاسلام آفاقی درباره آقای ابراهیم طالبی
سلام علیکم جناب حجتالاسلام آفاقی
با
احترام، در پی سخن شما که آقای ابراهیم طالبی را با عباراتی چون "وابستهی
گروهی"، "منحرف" و "صاحب موضعی برآمده از هوای نفس" توصیف کردهاید، نکاتی
را در قالب گفتوگویی علمی و اخلاقمحور بیان میکنم ؛
روش علمی در نقد اندیشه ؛
علم
و فلسفه ما را میآموزد که نقد بر پایهی استدلال، تحلیل محتوا و شواهد
است، نه بر مبنای صفاتگذاری یا نیتخوانی. اگر کسی نظری دارد که بهزعم ما
خطاست، راه اصلاح آن بحث مستدل، گفتگو و تبیین مبانی اندیشهی صحیح است.
انتساب نیت به دیگری، بدون قرینهی روشن، نه تنها غیرعلمی بلکه از نظر
اخلاق اسلامی نیز ناپسند است.
اخلاق گفتوگو در سنت دینی ؛
سیرهی
علما و بزرگان ما ـ از امام صادق تا علامه طباطبایی ـ همواره بر مدارا،
تبیین، و دعوت به حق با حکمت و موعظهی حسنه بوده است. واژههایی چون
"منحرف" یا "هوای نفس" پیش از اثبات، تنها به تخریب چهرهی فرد میانجامند،
نه اقناع مخاطب.
دفاع از روشنفکری آقای طالبی ؛
آقای
ابراهیم طالبی، با وجود اختلاف نظرهایی که ممکن است با برخی دیدگاهها
داشته باشد، نشان داده که به جای تعصب، از عقلانیت، پرسشگری و روشنگری بهره
میبرد. روشنفکر کسی است که به گفتوگو باور دارد، حتی اگر بر خلاف جریان
باشد. آیا سزاوار است چنین رویکردی با برچسب «انحراف» پاسخ داده شود؟
یادآوری برادری ایمانی ؛
فراموش
نکنیم که همهی ما اهل قبلهایم. برادران ایمانیایم. حتی اگر گمان کنیم
کسی دچار خطاست، زبان دعوت، محبت و احترام، تأثیرگذارتر از حکم دادن است.
در
پایان، جناب آفاقی، بهتر آن بود که در نقد آقای طالبی به صورت مصداقی، با
ارجاع به گفتههای ایشان، تحلیل خود را عرضه میداشتید تا مخاطب بتواند
قضاوت کند. برچسبها راهحل گفتوگو نیستند؛ سد گفتوگو هستند.
با احترام
سید علی اصغر شفیعی دارابی به شیخ جواد آفاقی:
پاسخی به نقد حجتالاسلام آفاقی درباره آقای ابراهیم طالبی
سلام علیکم جناب حجتالاسلام آفاقی
با احترام، در پی سخن شما که آقای ابراهیم طالبی را با عباراتی چون "وابستهی گروهی"، "منحرف" و "صاحب موضعی برآمده از هوای نفس" توصیف کردهاید، نکاتی را در قالب گفتوگویی علمی و اخلاقمحور بیان میکنم ؛
روش علمی در نقد اندیشه ؛
علم و فلسفه ما را میآموزد که نقد بر پایهی استدلال، تحلیل محتوا و شواهد است، نه بر مبنای صفاتگذاری یا نیتخوانی. اگر کسی نظری دارد که بهزعم ما خطاست، راه اصلاح آن بحث مستدل، گفتگو و تبیین مبانی اندیشهی صحیح است. انتساب نیت به دیگری، بدون قرینهی روشن، نه تنها غیرعلمی بلکه از نظر اخلاق اسلامی نیز ناپسند است.
اخلاق گفتوگو در سنت دینی ؛
سیرهی علما و بزرگان ما ـ از امام صادق تا علامه طباطبایی ـ همواره بر مدارا، تبیین، و دعوت به حق با حکمت و موعظهی حسنه بوده است. واژههایی چون "منحرف" یا "هوای نفس" پیش از اثبات، تنها به تخریب چهرهی فرد میانجامند، نه اقناع مخاطب.
دفاع از روشنفکری آقای طالبی ؛
آقای ابراهیم طالبی، با وجود اختلاف نظرهایی که ممکن است با برخی دیدگاهها داشته باشد، نشان داده که به جای تعصب، از عقلانیت، پرسشگری و روشنگری بهره میبرد. روشنفکر کسی است که به گفتوگو باور دارد، حتی اگر بر خلاف جریان باشد. آیا سزاوار است چنین رویکردی با برچسب «انحراف» پاسخ داده شود؟
یادآوری برادری ایمانی ؛
فراموش نکنیم که همهی ما اهل قبلهایم. برادران ایمانیایم. حتی اگر گمان کنیم کسی دچار خطاست، زبان دعوت، محبت و احترام، تأثیرگذارتر از حکم دادن است.
در پایان، جناب آفاقی، بهتر آن بود که در نقد آقای طالبی به صورت مصداقی، با ارجاع به گفتههای ایشان، تحلیل خود را عرضه میداشتید تا مخاطب بتواند قضاوت کند. برچسبها راهحل گفتوگو نیستند؛ سد گفتوگو هستند.
با احترام
شیخ مالک به سید علی اصغر:
سلام علیکم سید عزیز
شما طریقه نقد و گفتگو را مدارانه توصیف میکنید و کلمه انحراف را برچسب میدانید
متن رفیق غار شما ابراهیم خان را ببین👇
سطر آخر 👇
موی بلند سر طلبه، قباحت داشت.
سرشلوار پوشیدن، کریه بود.
آخوند باید بیرون هم زیرشلوار پاش کند!
ساعت موچی، مشکلآفرین بود.
کفش منع بود و نعلین رسم.
عرقچین باید میزدند.
کت تا زانو باید میدوختند.
رانندگی عین الآن موتورسواریِ دختران، شنیع بود.
شارِب باید قیچی میشد.
ساعت باید بندی جیبی بود.
البته طلاب و علمای نوگرا، تن به این افکار پوسیده نمیدادند. به مطهری گیر میدادند او کفش میپوشد، نه نعلین! بگذرم. آن وقت آقاخامنهای نادرست آیت الله مرحوم محمد تقی مصباح یزدی -شبیهترین شیعه به ابن تیمیه- را مطهری دوم نظام معرفی میکند. هر چه مطهری کوشید آزادی اندیشه تبیین کند، این فرد مطهری دوم! تلاشید خشونت دینی حکومت را تشریح و تشریع کند، زیرا برآن بود اسلام با آن رشد میکند و نظام هم با این! نوع دین. مطهری بیعیب نبود،
اما مصباح از اساس اسلام انحراف داشت. ۱۲ ، ۲ ، ۱۴۰۴ دامنه
جواب استاد باقریان
سلام علیک
جناب آقای طالبی
صبح بخیر
از اینکه مرحوم استاد مصباح همانند دیگران قابل نقد است بنده هم این را قبول دارم
ولی باید موارد اشکال را بیان کرد.
بالاخره او مثبتاتی نیز دارد که از جمله فلسفه و کلام است
گرچه در فقه تدریس نداشت لذا نمی توان او را از فقهای حوزه برشمرد
چنانکه در تفسیر قرآن نیز تدریس و تالیف نداشت
ولی این جمله (مصباح از اساس اسلام انحراف داشت) به نظر بنده تعبیر درستی نیست
از نظر شما مصباح از اساس اسلام انحراف داشت؟؟
یا درباره شهید رئیسی وقتی ایشان میگفت رئیسی حتی برای یک امام جماعت هم بدرد نمیخوره و اهانتهای دیگر .
شما چرا در آن موقع برای شیوه گفتگو و نقد نکاتی را برای جناب آقا ابراهیم ننوشتی؟؟
صدرالدین به سید علی اصغر:
سلام جناب آقای شفیعی.
پاسخ بنده به آقای طالبی در این موضوع که به نوعی شما هم همان خطا را صورت داده اید.👇
با سلام.
جنابعالی برخلاف اهتمامی که به پس و پیش نشدن نوشتارها میدهید در اینجا کلمه ای را اشتباهی -احتمالا بخاطر تصورات ذهنی - جاسازی کرده اید و آن لفظ( منحرف) است که بطور عام بکار برده اید. در حالیکه عین متن اخوی گرامی فاقد چنین لفظی است و به موضع انحرافی اشاره کرده است که در آن موضوع خاص میباشد که از نظر بنده هم در آن موضوع با تکیه بر استدلالهایی که در مقاطع مختلف بیان شد انحراف از حقیقت و واقعیت دارید.
پس بنظرم لازمست با ایجاد کلمات عام و کلی، موضوع را به حاشیه نبرید.
سید علی اصغر شفیعی دارابی:
سلام آقا شیخ مالک عزیز
انتقاد حق هر کسی است، اما شیوهی آن نباید به نفی کلی شخصیتها یا توهین به باورهای دیگران بینجامد.
اگر ابراهیم نظری متفاوت درباره فردی دارد، این نظر محترم است؛ اما نظر باید نقد شود، نه اینکه بهخاطر فاصلهای که از درک آسمانِ فکری او داریم، به او یا مخاطبانش برچسبهایی نادرست و بیپایه بزنیم.
در عین حال، باید پذیرفت که بسیاری از ما از رویکرد سیاسی آیتالله مصباح، بهویژه در چند سال پایانی عمرشان، اطلاع دقیقی نداریم و تحلیلمان بیشتر بر پایه ظن و برداشت شخصی است. اگر با خوشبینی درباره او بنویسیم، این حق ماست، همانطور که دیگران هم حق دارند نقدی صریح داشته باشند—البته به شرط انصاف و شناخت.
سید علی اصغر به صدرالدین آفاقی:
سلام و ارادت صدرالدین عزیز،
سپاس از توجهت. کاش فرصتی داده میشد تا اخوی گرامی خودش پاسخ میداد و مسیر گفتگو روشنتر میشد؛ چرا که بدون آن، این گمان پیش میآید که صرفاً از روی برادری، جانب او گرفته میشود، نه از سر استدلال و تأمل.
نکته مهمتر این است که درباره اندیشههایی مانند آنچه مرحوم مصباح یا دیگران ارائه دادهاند – که طبیعتاً جای نقد و بررسی دارد – خوب است در فضای گفتگو باقی بمانیم، نه در دام کیش شخصیت بیفتیم. این برخوردها نهتنها حقیقت را روشن نمیکند، بلکه دلها را نیز آزرده میسازد.
من از چنین روشی دلگیر میشوم؛ چون باور دارم بحثهای فکری باید در فضایی آزاد و محترمانه دنبال شود، نه در سایه تعصبات شخصی.
شیخ مالک به سید علی اصغر:
سلام مجدد
این جمله 👇👇
مصباح از اساس اسلام انحراف داشت...
این یک توهین بزرگ بود همان موقع جنابعالی تذکر میدادی....که ندادی
محمد عیدی به شیخ مالک:
با درود
این جمله جناب مدیر کاملا درست هست و لطفاً از خودش توضیح بخواهید.
سلام علیک
جناب آقای طالبی
صبح بخیر
از اینکه مرحوم استاد مصباح همانند دیگران قابل نقد است بنده هم این را قبول دارم
ولی باید موارد اشکال را بیان کرد.
بالاخره او مثبتاتی نیز دارد که از جمله فلسفه و کلام است
گرچه در فقه تدریس نداشت لذا نمی توان او را از فقهای حوزه برشمرد
چنانکه در تفسیر قرآن نیز تدریس و تالیف نداشت
ولی این جمله (مصباح از اساس اسلام انحراف داشت) به نظر بنده تعبیر درستی نیست
احمد باقریان ساروی