پیامهایم
در مدرسه فکرت
قسمت صد و پنجم
حاجت بدن، مثل چاه نفت است
نگارش ۹ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. در کتاب "مسألهی حجاب" ص ۱۰۹ آن، آیت الله مرتضی مطهری حوائج طبیعی انسان را "مانند چاه نفت" تشبیه کرد که تراکم و تجمع گازهای درون چاه، خطرِ انفجار را به وجود میآورَد؛ که بع همین علت، آن را از چاه خارج میکنند و به آتش میدهند. این فکر آقای مطهری نشان میدهد انسان حوائج و نیازها و لذات خود را باید برآورده کند و به قول ایشان وجود "استعداد هر چیزی در انسان، سند است که انسان حق دارد آن را به فعلیّت برسانَد و حتی از نظر وی "منعکردن آن، ظلم" محسوب میشود. به همین دلیل، در ص ۹۷ معتقد است سرکوب قوای طبیعی و خدادادی "به زیان اجتماع میانجامد."
اپیکور فیلسوف یونان باستان بنیانگذار "فلسفهی لذت" است. او اساس فکرش بر لذت و آرامش در شکل طبیعی و ضروری آن است. عصارهی اپیکوریسم (=فلسفهی زندگی لذت) این است:
۱. پرهیز از پریشانی
۲. جذب آرامش نفْسی
۳. دوری از هر تعَب و رنجی
کتابِ "در جستجوی لذت" اثر اپیکور است؛ به تعبیر رایج "دفترچهی راهنمای" زندگی آرام و سرشار از شادی. او تزش بر "اهمیت دوستیهای اصیل" استوار بود نه دوستیهای صوری. او ترس از زندگی لذتواره را "بزرگترین مانع" شادزیستن اعلان کرد و لذتها را سه دسته ساخت:
۱. لذت طبیعی و ضروری
۲. لذت طبیعی اما غیر ضروری
۳. غیر طبیعی و غیر ضروری
ایپکور در عصر هِلنیسم (=بیخدایی) تفکر ضدِ اضطراب را ارائه کرد و موافق و معرّف فکر و فردِ شاداب، شد. مرتضی مطهری نیز، چون حاجتهای بدن را، مانند چاه نفت میدانست، معتقد بود باید به شکل طبیعی آن را برآورده کرد تا انسان دچار انفجار نشود و بهدرستی بتواند آتش درونش را طبیعی و لذیذ، اِطفاء کند، نه سرکوب و امتناع.
نان و نام!
نگارش : ۹ ، ۵ ، ۱۴۰۴ ابراهیم طالبی دامنه دارابی. امروز پِلا بی پِلا. فقط تیسا نونِ کرِهمال. انسان تهذیب نکند، نان و نام او را به یک آدمفروش مبدل میکند که حاضر است برای آن پای هر ستمی را امضاء کند و پیش هر ستمگری کُرنش. بَربَریِ دور! خادم خریدهام وشنایی جِ خالیک از گلی قورت نشووونه چه بَرسه اُوه و جُو. دامنه. عکس نون، اون شعبه دلِه. اینجه عکسمکس ممنوعهه!!














