مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت سی و هشتم
تحلیل سیاسی
چرا ایران در خلیج فارس قدرتمند است؟ خلاصه مینویسم: یک راز وجود دارد و چند واقعیت. یکی از واقعیتها را میگویم و سپس راز را. واقعیت اول این است ایران توانست با دوراندیشی توان نیروی دریایی خود را بهشکل فزایندهای بالا ببرد. در دو سطح قابل قبول؛ هم بازدارندگی و هم تهاجمی. تا جایی که ایران از نظر قدرت دریایی قدرت سوم و البته از نظر برخی استراتژیستهای نظامی، قدرت چهارم جهان است.
راز این است که در چند سال گذشته، رهبری _که در علم نظامی یک استراتژیست هستند_ بازدیدی میدانی از خلیج فارس و دریای عمان داشتند. همان سال مخفیانه دستور دادند تا ارتش خلیج فارس را ترک کند حوزهی دریای عمان را بر عهده بگیرد و کار خلیج فارس تماماً و منحصراً بر عهدهی سپاه باشد. تمام نیروهای دریایی سپاه باید از تهران به جنوب و خلیجفارس نقل مکان کنند. و این کار در همان زمان با فوریت انجام گرفت و این سرانجام را داشت.
برآورد: ایران قادر است هر نوع ناو آمریکایی را در خلیج فارس با بیش از ۶۰٪ انهدام اولیهی تهاجمی، نابود کند. زیرا ایران به این ابزار مدرن در زیر دریا و روی دریا دست یافته است و فرمان آن در دست سپاه پاسداران است. آمریکا از این خوف کرده است.
ارتش نیز طبق همان فرمان مخفیانه، از همان سال، خلیج فارس را ترک کرد و در سواحل استان سیستان و بلوچستان قرارگاه زد و دریای عمان و اقیانوس هند و سطوح وسیعی از دریاهای آزاد و اقیانوس ها را تحت نظارت و جمعآوری اطلاعات خود قرار داد.
سلام...
من استادی داشتم به نام دکتر بهزاد شاهنده. درس چین را با او پاس کردم. او کارشناس متبحر این حوزه بود. آن موقع به ما گفت چین غول خفته است، بزودی سر راست میکند و ابرقدرت میشود. و با ابرقدرت با مقابله و رقابت میپردازد. زمان این را شاید ثابت کند آقامرتضی. از اینکه شیفتهی بحثی تشکر داری، در حدِ وافر. نه ویفر! دومی کشکولی بود.
هفت کول (۶۱)
کسب اجازه برای تشکیل کابینه
به نام خدا. سلام. مرحوم مهندس مهدی بازرگان وقتی حکم نخستوزیری را از امام خمینی میگیرد، فرزندش عبدالعلی بازرگان را نزد آیت الله العظمی مرعشی در قم میفرستد و در نامهای به وی میگوید:
«امروز خودم میخواستم شرفیاب شوم اما به دلیل تراکم کار نتوانستم، عبدالعلی، بندهزاده را میفرستم خدمتتان تا کسبِ اجازه کنم تا تشکیل کابینه دهم.»
توضیح:
بازرگان، مقلد شرعی آقای مرعشی بود. خاندان بازرگان عمهزادهی آقای مرعشیاند. قبر بازرگان در قم است. عکسی از آن انداختم در پست زیر میگذارم.
نکته بگویم:
وقتی بازرگان را رد صلاحیت کرده بودند، آیت الله العظمی مرعشی نیز جهت اعتراض به این اقدام، در انتخابات ریاستجمهوری (دورهی آقای خامنهای) شرکت نکرد و رأی نداد.
سلام جناب حجتالاسلام مالک
راستی مرحوم مجتهدی اگر الان حیات داشت یک گونی برنج و دو کیلو روغن مثال نمیزد، چون پولش سر به فلک میزند درین گرونی بی در و پیکر و ناکارآمدی دولت. کشکولی شد!
سلام جناب حجتالاسلام آفاقی
۱. از شرکت شما در بحث ۱۲۶ _که همیشه مباحث سنجاقشده، محور اصلی برای تفکر و اندیشهپردازی در مدرسه است_ متشکرم.
۲. مفاد معاملهی قرن را بدرستی اشاره کردید. خصوصاً بند چهارم که فاجعهآمیزتر است.
۳. مهمتر اینکه چون متوجهی اهداف مرموز این تز امپریالیستی بودید، هوشمندانه توجه دادید که زبانهی این طرح شُوم، به تمام خاورمیانه شعله خواهد کشید.
۴. با همین عمقیابی که داشتید، به مخاطبین رساندی پس چارهی کار، مقاومت است و حقطلبی و ایستادگی. و این از محسّنات یک نوشتهی منسجم است.
یک یادآوری عمومی هم بکنم:
چندسال پیش، رهبری طی دستورالعملی به نظام اداری و فرهنگی کشور، اعلان کردند به جای عنوان «خاورمیانه» باید لفظ «منطقهی آسیای غربی» را بهکار گیرند. چرا؟ زیرا علت این است وقتی غربیها منطقهی ما را از جغرافیای خود نگاه میکنند از نگاه آنان اینجا خاور (=شرق) میانه، و به قول اعراب «شرق الاُوسط» است. اما از نگاه ما که از شرق به آن مینگریم، غربِ آسیا محسوب میشود. لذا جناب شیخ جواد آفاقی نیز بر همین مبنا این واژگان را بهکار گرفتند و این گونه نوشتند: «اما ابعاد این طرح، متوجه کل منطقهی غرب آسیا نیز خواهد شد.»
خاطرهام با «آقا»
به نام خدا. سلام. هفت کول (۶۲) سال ۶۳ بود؛ شاید پاییز. «آقا» آمده بود برای جبهه. مرا دیده بود؛ با شکل و شمایل ویژه. فوری شناخت. مکثی کرد، تبسّمی زد، تعجبی کرد، ابرو به کمان انداخت و به نگاهِ نافذش مرا نواخت. عصایش را تا نیمتنهاش، در هوا چرخاند و چرخاند، نگاه از من بُرید و دوباره چشمش به چشم من انداخت و با همهی خلوص و سادگی با آن اُتوریته (=اقتدار) و کاریزما (=جذَبهی شخصیتی) که داشت، گفت: «دیگر، شریعتی نباشی!!!» من اینپا و آنپا کردم. منگ و لال شدم، گردن کج کردم تا با حالِ خضوع و سکوت، رضایم را به او انتقال دهم. بیشتر بخوانید ↓