دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

پست شده در جمعه, ۷ دی ۱۴۰۳
بازدید ها : ۷۶
ساعت پست : ۰۹:۳۹
مشخصات پست

متن های دامنه در گروه معارف تشیع

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی

خدابَس

متن ۱

در لرستان وقتی چند دختر پشتِ هم متولد می‌شد، می‌گفتند: «خدابَس». اسم آن دختر آخری را می‌گذاشتند خدابَس. یعنی دختر، بس است خدایا، پسر به ما بده. علت روشن است: بلاد لرستان، پسر برای گله‌داری، کشاورزی و کارهای کوهستانی اهمیت داشت لذا خدا را دخیل می‌گرفتند. نتیجه هم بگیرم: باور به خداوند متعال در مردم دیار دیرین ایران، ریشه دوانیده. به نظر من، مذهب، اخلاق، اجتماع، با هم، بالا می‌آیند یا متأسفانه ممکن است پایین بروند.

دیدن یا نوشتن نظرات : ۱
پست شده در جمعه, ۷ دی ۱۴۰۳
بازدید ها : ۷۶
ساعت پست : ۰۹:۳۹
دنبال کننده

متن های دامنه در گروه معارف تشیع

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
متن های دامنه در گروه معارف تشیع

خدابَس

متن ۱

در لرستان وقتی چند دختر پشتِ هم متولد می‌شد، می‌گفتند: «خدابَس». اسم آن دختر آخری را می‌گذاشتند خدابَس. یعنی دختر، بس است خدایا، پسر به ما بده. علت روشن است: بلاد لرستان، پسر برای گله‌داری، کشاورزی و کارهای کوهستانی اهمیت داشت لذا خدا را دخیل می‌گرفتند. نتیجه هم بگیرم: باور به خداوند متعال در مردم دیار دیرین ایران، ریشه دوانیده. به نظر من، مذهب، اخلاق، اجتماع، با هم، بالا می‌آیند یا متأسفانه ممکن است پایین بروند.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی

خدابَس

متن ۱

در لرستان وقتی چند دختر پشتِ هم متولد می‌شد، می‌گفتند: «خدابَس». اسم آن دختر آخری را می‌گذاشتند خدابَس. یعنی دختر، بس است خدایا، پسر به ما بده. علت روشن است: بلاد لرستان، پسر برای گله‌داری، کشاورزی و کارهای کوهستانی اهمیت داشت لذا خدا را دخیل می‌گرفتند. نتیجه هم بگیرم: باور به خداوند متعال در مردم دیار دیرین ایران، ریشه دوانیده. به نظر من، مذهب، اخلاق، اجتماع، با هم، بالا می‌آیند یا متأسفانه ممکن است پایین بروند.

 

یادآوری به رسم ادب: امروز جناب حجت حجت الاسلام حاج شیخ احمد باقریان، مرا به این تالار تشیع دعوت کردند، با اجابت به این بذل محبت و ابراز امتنان، امید است زیانبار نباشم. بسیار خوشایند است که ایشان این جا را به گروه فکری تبدیل کردند که همه‌ی اعضا حق نگارش و نگرش دارند. ۲۷ ، ۹ ، ۱۴۰۳.

 

 

کمک غیب

متن ۲

از استاد مطهری متفکر شهید این طور (ر.ک: ص ۷۰ امدادهای غیبی در زندگی بشر) آموختم که کمک غیبی، دست‌کم در دو صورت، عمل می‌کند: یا فراهم‌شدنِ شرائط موفقیت، یا به صورت الهامات و روشن‌بینی‌ها. بنابرین؛ میان امدادهای غیبی با واقعیت‌های طبیعی، مرز باریکی است و انسان باورمند، این تشخیص را باید در خود فعال نگه دارد. ۲۸ ، ۹ ، ۱۴۰۳.

 

 

فضلیتِ اُلفت

متن ۳

غیاث‌الدین (امیرمنصور دشتکی شیرازی) چندین جلد کتاب نوشت، مِن‌جمله تفسیر سوره‌ی هل اتیٰ و همچنین کتاب مهم «اخلاق منصوری». او در شرح اُلفت (در ص ۵۰ اخلاق منصوری) سخن نغزی دارد که به نظر من عصر ما بدان به‌فوریت نیازمند افتاد. «اُلفت، اتفاق رأی همگان است در تدبیر معیشت.» همین و بس! ۲۹ آذر ۱۴۰۳.

 

 

نمودار رشد روحی

متن ۴

معمولاً برای رشد جسمی (=فراز و فرود) نمودار درست می‌کنند اما برای رشد روحی، نه. معنویت نباشد، جسمیت و جنسیت رو به نقص می‌رود. زیرا خداوند متعال جوهره‌ی وجود همه‌ی چیزها هست. ۷ دی ۱۴۰۳.

 

 

 

روحانیت و ضدیت با مقتضیات زمان

متن ۵

با آن که مقتضیات زمان امری بدیهی است و روحانیت برداشت‌های خود را به ستیز با آن نباید ببرد، اما این طور خود را نمایانده که مقتضیات زمان دشمن‌شان است، این است که نمی‌توانند برداشت نوگرایانه داشته باشند. بسیاری‌شان حتی نوزایی و نوگرایی را مساوی زندقه! می‌گیرند. روحانیت در اثر ضدیت با مقتضیات زمان، یقین داند که خود را قافله‌ی زمان عقب نگه می‌دارد.

 

 

 

از شخ حُرّ عاملی بیآموزیم

متن ۶

محدّث حُرّ عاملی -که به قول آقای کریم فیضی «تسلط قاهرانه» به فقه داشت- در کتاب جواهر السنة تأکید داشت خوانندگانش همواره به «جوششگاه احادیث» توجه داشته باشند. بلی؛ درست است، باید محل جوششّ حدیث‌ها را جست‌وجو کرد، سپس شرح و نشرش داد، عین شأن نزول در وحی‌ها ۹ ، ۱۰ ، ۱۴۰۳.

 

 

 

نزاع

متن ۷

هراکلیت در بیش از ۲۵۰۰ سال پیش گفته بود «نزاع، مادر پیشرفت‌ها است.» به نظر می‌رسد چنین چیزی دست‌کم در ایران اکنون ما جریان ندارد. مثال مهیا دارم: روزگاری آیت الله العظمی بروجردی برای گربه‌ی استاد قدیمی خود، احترام قائل بود. اما اکنون چه؟ بگذرم!

 

 

 

،،

مربّی نفوس

متن ۸

آقای حجت الاسلام رسول جعفریان کتابی دارد به اسم «برگ‌هایی از تاریخ حوزه‌ی علمیه‌ی قم» که در ص ۸۸ آن از قول یکی از گزارش‌نویسان علمی حوزه در سال‌های دور، نقل کرده است «تربیت‌یافته‌های حوزه مربّی نفوس هستند.» خواستم بدانم آیا واقعاً هستند هنوزم؟! چون همان گزارش‌نویس حوزه‌ی سال‌های دورتر، آوُرده بود علمای حوزه هستند که می‌دانند «پیچ‌ومهره»ی اجتماع از کجا و به چه علت دارد شُل می‌شود.

 

 


متن ۹
نوشته‌ی ابراهیم طالبی دارابی دامنه

خانم دُنیز ماسون در ص ۸۴۶ کتابش «قرآن و کتاب مقدس» با ترجمه‌ی خانم فاطمه‌سادات تهامی، معتقد است کارهای نیک یعنی هر کاری که «سازگاری با رهنمودهای الهی» داشته باشد.

 

 

 

 

اثر کتاب تهافت

متن ۱۰

برخی از فیلسوفان ایران مطرح کردند که طی ۱۰۰۰ سال در کشورهای عربی حتی یک فیلسوف به وجود نیامد. آقای غلامحسین ابراهیمی دینانی در کتاب خود «سرشت و سرنوشت» مندرج در ص ۱۸۲، علت این را وجود کتاب «تهافت الفلاسفه» ابوحامد غزالی می‌داند. غزالی با آن که ایرانی‌ست اهل طوس، اما در جهان عرب محبوبیت دارد. وی به صورت مطلق نخستین کسی است که «حجت‌الاسلام» خوانده شد.




،،

روح ایرانی

متن ۱۱


استاد مرتضی مطهری شهید متفکر و آیت الله، در ص ۱۰۹ کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» تصریحاً گفته است اسلام که «ایرانیان تدریجاً آن را پذیرفته‌اند»، با «روح ایرانی سازگار بود و جاذبه داشت.»


خواستم گفته باشم هم آن سازگاری و جاذبه را و هم آن روح ایرانی را این زمانه می‌بایست نگه می‌داشت، که البته پژوهش نیاز است که نگه داشت؟، یا نداشت؟ تقویت شد؟ یا به تضعیف گرایید؟ به نظر من همه -به‌ویژه هر کجا دین و علم دین می‌آموزند و می‌آموزانندـ نیازمند این پژوهش هستند.


متن ۱۱

محدّث و قطع و قحطی آن

نقل است سلمان س محدّث امت پیامبر اکرم ص است. شخص پیامبر اکرم ص سلمان س را محدّث امت خود خواند. در ص ۳۲۴ کتاب «سلمان فارسی استاندار مدائن» اثر احمد صادقی اردستانی مستند از ص ۲۶۹ کتاب «نفس‌الرحمان» خواندم که وقتی معنی محدّث را از پیامبر اکرم ص پرسیدند، فرمود: «کسی است که از آنچه از نظر مردم پنهان است و بدان احتیاج دارند، خبر می‌دهد.» نقل است آن پیامبر ختمی‌مرتبت افزود: «و علمی که در قلب محدّث قرار دارد، از علم من سرچشمه می‌گیرد.»


راستی حوزویان و سایر پژوهشگران تالار معارف تشیع برای من سؤال است، چرا دیگر محدّث نداریم! و قطع شد و قحطی سراغ بشر آمد. این قِسم فقر، فَقد تئوریک را دامن می‌زند؛ ولو کم. و کم‌کم. بگذرم.

دیدن یا نوشتن نظرات : ۱
متن های دامنه در گروه معارف تشیع

متن های دامنه در گروه معارف تشیع

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
متن های دامنه در گروه معارف تشیع

خدابَس

متن ۱

در لرستان وقتی چند دختر پشتِ هم متولد می‌شد، می‌گفتند: «خدابَس». اسم آن دختر آخری را می‌گذاشتند خدابَس. یعنی دختر، بس است خدایا، پسر به ما بده. علت روشن است: بلاد لرستان، پسر برای گله‌داری، کشاورزی و کارهای کوهستانی اهمیت داشت لذا خدا را دخیل می‌گرفتند. نتیجه هم بگیرم: باور به خداوند متعال در مردم دیار دیرین ایران، ریشه دوانیده. به نظر من، مذهب، اخلاق، اجتماع، با هم، بالا می‌آیند یا متأسفانه ممکن است پایین بروند.

خدابَس

متن ۱

در لرستان وقتی چند دختر پشتِ هم متولد می‌شد، می‌گفتند: «خدابَس». اسم آن دختر آخری را می‌گذاشتند خدابَس. یعنی دختر، بس است خدایا، پسر به ما بده. علت روشن است: بلاد لرستان، پسر برای گله‌داری، کشاورزی و کارهای کوهستانی اهمیت داشت لذا خدا را دخیل می‌گرفتند. نتیجه هم بگیرم: باور به خداوند متعال در مردم دیار دیرین ایران، ریشه دوانیده. به نظر من، مذهب، اخلاق، اجتماع، با هم، بالا می‌آیند یا متأسفانه ممکن است پایین بروند.

 

یادآوری به رسم ادب: امروز جناب حجت حجت الاسلام حاج شیخ احمد باقریان، مرا به این تالار تشیع دعوت کردند، با اجابت به این بذل محبت و ابراز امتنان، امید است زیانبار نباشم. بسیار خوشایند است که ایشان این جا را به گروه فکری تبدیل کردند که همه‌ی اعضا حق نگارش و نگرش دارند. ۲۷ ، ۹ ، ۱۴۰۳.

 

 

کمک غیب

متن ۲

از استاد مطهری متفکر شهید این طور (ر.ک: ص ۷۰ امدادهای غیبی در زندگی بشر) آموختم که کمک غیبی، دست‌کم در دو صورت، عمل می‌کند: یا فراهم‌شدنِ شرائط موفقیت، یا به صورت الهامات و روشن‌بینی‌ها. بنابرین؛ میان امدادهای غیبی با واقعیت‌های طبیعی، مرز باریکی است و انسان باورمند، این تشخیص را باید در خود فعال نگه دارد. ۲۸ ، ۹ ، ۱۴۰۳.

 

 

فضلیتِ اُلفت

متن ۳

غیاث‌الدین (امیرمنصور دشتکی شیرازی) چندین جلد کتاب نوشت، مِن‌جمله تفسیر سوره‌ی هل اتیٰ و همچنین کتاب مهم «اخلاق منصوری». او در شرح اُلفت (در ص ۵۰ اخلاق منصوری) سخن نغزی دارد که به نظر من عصر ما بدان به‌فوریت نیازمند افتاد. «اُلفت، اتفاق رأی همگان است در تدبیر معیشت.» همین و بس! ۲۹ آذر ۱۴۰۳.

 

 

نمودار رشد روحی

متن ۴

معمولاً برای رشد جسمی (=فراز و فرود) نمودار درست می‌کنند اما برای رشد روحی، نه. معنویت نباشد، جسمیت و جنسیت رو به نقص می‌رود. زیرا خداوند متعال جوهره‌ی وجود همه‌ی چیزها هست. ۷ دی ۱۴۰۳.

 

 

 

روحانیت و ضدیت با مقتضیات زمان

متن ۵

با آن که مقتضیات زمان امری بدیهی است و روحانیت برداشت‌های خود را به ستیز با آن نباید ببرد، اما این طور خود را نمایانده که مقتضیات زمان دشمن‌شان است، این است که نمی‌توانند برداشت نوگرایانه داشته باشند. بسیاری‌شان حتی نوزایی و نوگرایی را مساوی زندقه! می‌گیرند. روحانیت در اثر ضدیت با مقتضیات زمان، یقین داند که خود را قافله‌ی زمان عقب نگه می‌دارد.

 

 

 

از شخ حُرّ عاملی بیآموزیم

متن ۶

محدّث حُرّ عاملی -که به قول آقای کریم فیضی «تسلط قاهرانه» به فقه داشت- در کتاب جواهر السنة تأکید داشت خوانندگانش همواره به «جوششگاه احادیث» توجه داشته باشند. بلی؛ درست است، باید محل جوششّ حدیث‌ها را جست‌وجو کرد، سپس شرح و نشرش داد، عین شأن نزول در وحی‌ها ۹ ، ۱۰ ، ۱۴۰۳.

 

 

 

نزاع

متن ۷

هراکلیت در بیش از ۲۵۰۰ سال پیش گفته بود «نزاع، مادر پیشرفت‌ها است.» به نظر می‌رسد چنین چیزی دست‌کم در ایران اکنون ما جریان ندارد. مثال مهیا دارم: روزگاری آیت الله العظمی بروجردی برای گربه‌ی استاد قدیمی خود، احترام قائل بود. اما اکنون چه؟ بگذرم!

 

 

 

،،

مربّی نفوس

متن ۸

آقای حجت الاسلام رسول جعفریان کتابی دارد به اسم «برگ‌هایی از تاریخ حوزه‌ی علمیه‌ی قم» که در ص ۸۸ آن از قول یکی از گزارش‌نویسان علمی حوزه در سال‌های دور، نقل کرده است «تربیت‌یافته‌های حوزه مربّی نفوس هستند.» خواستم بدانم آیا واقعاً هستند هنوزم؟! چون همان گزارش‌نویس حوزه‌ی سال‌های دورتر، آوُرده بود علمای حوزه هستند که می‌دانند «پیچ‌ومهره»ی اجتماع از کجا و به چه علت دارد شُل می‌شود.

 

 


متن ۹
نوشته‌ی ابراهیم طالبی دارابی دامنه

خانم دُنیز ماسون در ص ۸۴۶ کتابش «قرآن و کتاب مقدس» با ترجمه‌ی خانم فاطمه‌سادات تهامی، معتقد است کارهای نیک یعنی هر کاری که «سازگاری با رهنمودهای الهی» داشته باشد.

 

 

 

 

اثر کتاب تهافت

متن ۱۰

برخی از فیلسوفان ایران مطرح کردند که طی ۱۰۰۰ سال در کشورهای عربی حتی یک فیلسوف به وجود نیامد. آقای غلامحسین ابراهیمی دینانی در کتاب خود «سرشت و سرنوشت» مندرج در ص ۱۸۲، علت این را وجود کتاب «تهافت الفلاسفه» ابوحامد غزالی می‌داند. غزالی با آن که ایرانی‌ست اهل طوس، اما در جهان عرب محبوبیت دارد. وی به صورت مطلق نخستین کسی است که «حجت‌الاسلام» خوانده شد.




،،

روح ایرانی

متن ۱۱


استاد مرتضی مطهری شهید متفکر و آیت الله، در ص ۱۰۹ کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» تصریحاً گفته است اسلام که «ایرانیان تدریجاً آن را پذیرفته‌اند»، با «روح ایرانی سازگار بود و جاذبه داشت.»


خواستم گفته باشم هم آن سازگاری و جاذبه را و هم آن روح ایرانی را این زمانه می‌بایست نگه می‌داشت، که البته پژوهش نیاز است که نگه داشت؟، یا نداشت؟ تقویت شد؟ یا به تضعیف گرایید؟ به نظر من همه -به‌ویژه هر کجا دین و علم دین می‌آموزند و می‌آموزانندـ نیازمند این پژوهش هستند.


متن ۱۱

محدّث و قطع و قحطی آن

نقل است سلمان س محدّث امت پیامبر اکرم ص است. شخص پیامبر اکرم ص سلمان س را محدّث امت خود خواند. در ص ۳۲۴ کتاب «سلمان فارسی استاندار مدائن» اثر احمد صادقی اردستانی مستند از ص ۲۶۹ کتاب «نفس‌الرحمان» خواندم که وقتی معنی محدّث را از پیامبر اکرم ص پرسیدند، فرمود: «کسی است که از آنچه از نظر مردم پنهان است و بدان احتیاج دارند، خبر می‌دهد.» نقل است آن پیامبر ختمی‌مرتبت افزود: «و علمی که در قلب محدّث قرار دارد، از علم من سرچشمه می‌گیرد.»


راستی حوزویان و سایر پژوهشگران تالار معارف تشیع برای من سؤال است، چرا دیگر محدّث نداریم! و قطع شد و قحطی سراغ بشر آمد. این قِسم فقر، فَقد تئوریک را دامن می‌زند؛ ولو کم. و کم‌کم. بگذرم.

Notes ۱