نقدی بر دکتر ظریف
به قلم دامنه. به نام خدا. جناب «دارتوکِن دارکوب» از من پرسیده یعنی خواسته که چرا دربارۀ سیاست خارجی ایران نظر نمی دهی؟ و مثال آورده به قضیۀ بازی زمستانی سئول و خواهر رهبر کره شمالی و گوشی سامسونگ. با توجه به این خواستۀ خوب جناب «جناب دارتوکِن دارکوب» و با تقدیم سلام به ایشان و و خوانندگان شریف، می خواهم یک مقایسۀ کوتاه کنم میان دکتر ظریف و کیم یو جونگ خواهرِ «Kim Jong un» رهبر کره شمالی. این نقدی ست از سرِ دردمندی، نه خدای ناکرده برای تحقیر و نادیده انگاری.
وقتی این دو نفر بالا (مرد کره ای و زن سوئدی) در یک اقدام کینه توزانه و بسیارزشت علیۀ ایران، گوشیهای سامسونگ را به ورزشکاران ایرانی [در سئول] نداده بودند، (که در این پست «عکسها و حرفها» اینجا به آن پرداخته بودم) دکتر ظریف گفته بود در صورت عدم عذرخواهی و بازپس گیری تصمیم سامسونگ به دلیل تحریم بازیکنان ایرانی، دیگر از گوشی سامسونگ استفاده نخواهم کرد. (منبع) یعنی دیپلماسی ظریف همین قدر، قد می داد!؟ این چه موضع گیری ست؟ خیلی موضع خنده داری بود. من اساساً معتقدم آقای ظریف در سیاست خارجی، دیپلماسی فعّالی ندارد. حتی معتقدم و قبلاً هم گفته بودم که او اول باید از منطقۀ خاورمیانه شروع می کرد و بعد به برجام می رسید. نه اول برجام بعد کینه های شعله ور شدۀ منطقه. نمی گویم او بلد نیست. می گویم فعّال نیست. برنامه ندارد. تحرک ندارد. منفعل عمل می کند. کمتر به امور مهم ورود دارد. گویی خسته و دلگیر است. سیاست خارجی انفعالی به نفع ایران نیست. آیا وزیر خارجه یک کشور انقلابی، بالاترین موضع هایش باید توئیت کردن باشد!؟ و یا چند کلمه انگلیسی نوشتن در گوشی اش؟ تفکر انقلابی تعاملی در وزارت خارجه باید موج بزند نه روحیۀ انفعالی و نظاره گری.
کیم یو جونگ
اما کیم یو جونگ خواهر رهبر کره شمالی (عکس بالا) با حضور سه روزهاش در کره جنوبی، چهرۀ آرام و «لبخند ژکوند»ی (برگرفته از منبع خراسان) که همواره بر چهره داشت، آرامشی نسبی را به دیپلماسی پرآشوب دو کره بازگرداند. این بانوی جوان سی ساله با این مهارت رفتاری خیره کننده، توانست میزبانان خود را بشدت تحت تآثیر قرار دهد، تا لحظاتی، تمامی آن آشفتگی های میان دو کره را _که امپریالسیم آمریکا در آن نقش مخرّب و موذی گرانه دارد_ فراموش کنند. رفتارها و حرکات و نگاه هایی که بینندگان جهان را به خود جلب کرده بود. خصوصاً هنگامی که او و «مون جائه این» رئیس جمهور کره جنوبی، به مرکز تئاتر ملی رفتند و به تماشای کنسرت موسیقی -که هنرمندانی از هر دو کره در آن نقش داشتند- پرداختند. و این گونه شد که ورزش، به مددِ صلح و آرامش _ولو به گونۀ سمبلیک_ آمد؛ بازیهای المپیک زمستانی سئول، که با حضور این زن جوان و رفتارهای حساب شده و جذّابش، موجب تنش زُادیی میان سئول –پیونگ یانگ و کاستن آلام شان شد. نکتۀ ظریفی که ظریف نه فقط باید بیاموزد، بلکه برای سربلندی و سیاست تعامل جهانی ایران، باید انقلابی و عقلانی و غیرمنفعلانه عمل نماید.
نقدی بر دکتر ظریف
به قلم دامنه. به نام خدا. جناب «دارتوکِن دارکوب» از من پرسیده یعنی خواسته که چرا دربارۀ سیاست خارجی ایران نظر نمی دهی؟ و مثال آورده به قضیۀ بازی زمستانی سئول و خواهر رهبر کره شمالی و گوشی سامسونگ. با توجه به این خواستۀ خوب جناب «جناب دارتوکِن دارکوب» و با تقدیم سلام به ایشان و و خوانندگان شریف، می خواهم یک مقایسۀ کوتاه کنم میان دکتر ظریف و کیم یو جونگ خواهرِ «Kim Jong un» رهبر کره شمالی. این نقدی ست از سرِ دردمندی، نه خدای ناکرده برای تحقیر و نادیده انگاری.
وقتی این دو نفر بالا (مرد کره ای و زن سوئدی) در یک اقدام کینه توزانه و بسیارزشت علیۀ ایران، گوشیهای سامسونگ را به ورزشکاران ایرانی [در سئول] نداده بودند، (که در این پست «عکسها و حرفها» اینجا به آن پرداخته بودم) دکتر ظریف گفته بود در صورت عدم عذرخواهی و بازپس گیری تصمیم سامسونگ به دلیل تحریم بازیکنان ایرانی، دیگر از گوشی سامسونگ استفاده نخواهم کرد. (منبع) یعنی دیپلماسی ظریف همین قدر، قد می داد!؟ این چه موضع گیری ست؟ خیلی موضع خنده داری بود. من اساساً معتقدم آقای ظریف در سیاست خارجی، دیپلماسی فعّالی ندارد. حتی معتقدم و قبلاً هم گفته بودم که او اول باید از منطقۀ خاورمیانه شروع می کرد و بعد به برجام می رسید. نه اول برجام بعد کینه های شعله ور شدۀ منطقه. نمی گویم او بلد نیست. می گویم فعّال نیست. برنامه ندارد. تحرک ندارد. منفعل عمل می کند. کمتر به امور مهم ورود دارد. گویی خسته و دلگیر است. سیاست خارجی انفعالی به نفع ایران نیست. آیا وزیر خارجه یک کشور انقلابی، بالاترین موضع هایش باید توئیت کردن باشد!؟ و یا چند کلمه انگلیسی نوشتن در گوشی اش؟ تفکر انقلابی تعاملی در وزارت خارجه باید موج بزند نه روحیۀ انفعالی و نظاره گری.
کیم یو جونگ
اما کیم یو جونگ خواهر رهبر کره شمالی (عکس بالا) با حضور سه روزهاش در کره جنوبی، چهرۀ آرام و «لبخند ژکوند»ی (برگرفته از منبع خراسان) که همواره بر چهره داشت، آرامشی نسبی را به دیپلماسی پرآشوب دو کره بازگرداند. این بانوی جوان سی ساله با این مهارت رفتاری خیره کننده، توانست میزبانان خود را بشدت تحت تآثیر قرار دهد، تا لحظاتی، تمامی آن آشفتگی های میان دو کره را _که امپریالسیم آمریکا در آن نقش مخرّب و موذی گرانه دارد_ فراموش کنند. رفتارها و حرکات و نگاه هایی که بینندگان جهان را به خود جلب کرده بود. خصوصاً هنگامی که او و «مون جائه این» رئیس جمهور کره جنوبی، به مرکز تئاتر ملی رفتند و به تماشای کنسرت موسیقی -که هنرمندانی از هر دو کره در آن نقش داشتند- پرداختند. و این گونه شد که ورزش، به مددِ صلح و آرامش _ولو به گونۀ سمبلیک_ آمد؛ بازیهای المپیک زمستانی سئول، که با حضور این زن جوان و رفتارهای حساب شده و جذّابش، موجب تنش زُادیی میان سئول –پیونگ یانگ و کاستن آلام شان شد. نکتۀ ظریفی که ظریف نه فقط باید بیاموزد، بلکه برای سربلندی و سیاست تعامل جهانی ایران، باید انقلابی و عقلانی و غیرمنفعلانه عمل نماید.
به قلم دامنه. به نام خدا. جناب «دارتوکِن دارکوب» از من پرسیده یعنی خواسته که چرا دربارۀ سیاست خارجی ایران نظر نمی دهی؟ و مثال آورده به قضیۀ بازی زمستانی سئول و خواهر رهبر کره شمالی و گوشی سامسونگ. با توجه به این خواستۀ خوب جناب «جناب دارتوکِن دارکوب» و با تقدیم سلام به ایشان و و خوانندگان شریف، می خواهم یک مقایسۀ کوتاه کنم میان دکتر ظریف و کیم یو جونگ خواهرِ «Kim Jong un» رهبر کره شمالی. این نقدی ست از سرِ دردمندی، نه خدای ناکرده برای تحقیر و نادیده انگاری.
وقتی این دو نفر بالا (مرد کره ای و زن سوئدی) در یک اقدام کینه توزانه و بسیارزشت علیۀ ایران، گوشیهای سامسونگ را به ورزشکاران ایرانی [در سئول] نداده بودند، (که در این پست «عکسها و حرفها» اینجا به آن پرداخته بودم) دکتر ظریف گفته بود در صورت عدم عذرخواهی و بازپس گیری تصمیم سامسونگ به دلیل تحریم بازیکنان ایرانی، دیگر از گوشی سامسونگ استفاده نخواهم کرد. (منبع) یعنی دیپلماسی ظریف همین قدر، قد می داد!؟ این چه موضع گیری ست؟ خیلی موضع خنده داری بود. من اساساً معتقدم آقای ظریف در سیاست خارجی، دیپلماسی فعّالی ندارد. حتی معتقدم و قبلاً هم گفته بودم که او اول باید از منطقۀ خاورمیانه شروع می کرد و بعد به برجام می رسید. نه اول برجام بعد کینه های شعله ور شدۀ منطقه. نمی گویم او بلد نیست. می گویم فعّال نیست. برنامه ندارد. تحرک ندارد. منفعل عمل می کند. کمتر به امور مهم ورود دارد. گویی خسته و دلگیر است. سیاست خارجی انفعالی به نفع ایران نیست. آیا وزیر خارجه یک کشور انقلابی، بالاترین موضع هایش باید توئیت کردن باشد!؟ و یا چند کلمه انگلیسی نوشتن در گوشی اش؟ تفکر انقلابی تعاملی در وزارت خارجه باید موج بزند نه روحیۀ انفعالی و نظاره گری.
کیم یو جونگ
اما کیم یو جونگ خواهر رهبر کره شمالی (عکس بالا) با حضور سه روزهاش در کره جنوبی، چهرۀ آرام و «لبخند ژکوند»ی (برگرفته از منبع خراسان) که همواره بر چهره داشت، آرامشی نسبی را به دیپلماسی پرآشوب دو کره بازگرداند. این بانوی جوان سی ساله با این مهارت رفتاری خیره کننده، توانست میزبانان خود را بشدت تحت تآثیر قرار دهد، تا لحظاتی، تمامی آن آشفتگی های میان دو کره را _که امپریالسیم آمریکا در آن نقش مخرّب و موذی گرانه دارد_ فراموش کنند. رفتارها و حرکات و نگاه هایی که بینندگان جهان را به خود جلب کرده بود. خصوصاً هنگامی که او و «مون جائه این» رئیس جمهور کره جنوبی، به مرکز تئاتر ملی رفتند و به تماشای کنسرت موسیقی -که هنرمندانی از هر دو کره در آن نقش داشتند- پرداختند. و این گونه شد که ورزش، به مددِ صلح و آرامش _ولو به گونۀ سمبلیک_ آمد؛ بازیهای المپیک زمستانی سئول، که با حضور این زن جوان و رفتارهای حساب شده و جذّابش، موجب تنش زُادیی میان سئول –پیونگ یانگ و کاستن آلام شان شد. نکتۀ ظریفی که ظریف نه فقط باید بیاموزد، بلکه برای سربلندی و سیاست تعامل جهانی ایران، باید انقلابی و عقلانی و غیرمنفعلانه عمل نماید.
نقدی بر دکتر ظریف
به قلم دامنه. به نام خدا. جناب «دارتوکِن دارکوب» از من پرسیده یعنی خواسته که چرا دربارۀ سیاست خارجی ایران نظر نمی دهی؟ و مثال آورده به قضیۀ بازی زمستانی سئول و خواهر رهبر کره شمالی و گوشی سامسونگ. با توجه به این خواستۀ خوب جناب «جناب دارتوکِن دارکوب» و با تقدیم سلام به ایشان و و خوانندگان شریف، می خواهم یک مقایسۀ کوتاه کنم میان دکتر ظریف و کیم یو جونگ خواهرِ «Kim Jong un» رهبر کره شمالی. این نقدی ست از سرِ دردمندی، نه خدای ناکرده برای تحقیر و نادیده انگاری.
وقتی این دو نفر بالا (مرد کره ای و زن سوئدی) در یک اقدام کینه توزانه و بسیارزشت علیۀ ایران، گوشیهای سامسونگ را به ورزشکاران ایرانی [در سئول] نداده بودند، (که در این پست «عکسها و حرفها» اینجا به آن پرداخته بودم) دکتر ظریف گفته بود در صورت عدم عذرخواهی و بازپس گیری تصمیم سامسونگ به دلیل تحریم بازیکنان ایرانی، دیگر از گوشی سامسونگ استفاده نخواهم کرد. (منبع) یعنی دیپلماسی ظریف همین قدر، قد می داد!؟ این چه موضع گیری ست؟ خیلی موضع خنده داری بود. من اساساً معتقدم آقای ظریف در سیاست خارجی، دیپلماسی فعّالی ندارد. حتی معتقدم و قبلاً هم گفته بودم که او اول باید از منطقۀ خاورمیانه شروع می کرد و بعد به برجام می رسید. نه اول برجام بعد کینه های شعله ور شدۀ منطقه. نمی گویم او بلد نیست. می گویم فعّال نیست. برنامه ندارد. تحرک ندارد. منفعل عمل می کند. کمتر به امور مهم ورود دارد. گویی خسته و دلگیر است. سیاست خارجی انفعالی به نفع ایران نیست. آیا وزیر خارجه یک کشور انقلابی، بالاترین موضع هایش باید توئیت کردن باشد!؟ و یا چند کلمه انگلیسی نوشتن در گوشی اش؟ تفکر انقلابی تعاملی در وزارت خارجه باید موج بزند نه روحیۀ انفعالی و نظاره گری.
کیم یو جونگ
اما کیم یو جونگ خواهر رهبر کره شمالی (عکس بالا) با حضور سه روزهاش در کره جنوبی، چهرۀ آرام و «لبخند ژکوند»ی (برگرفته از منبع خراسان) که همواره بر چهره داشت، آرامشی نسبی را به دیپلماسی پرآشوب دو کره بازگرداند. این بانوی جوان سی ساله با این مهارت رفتاری خیره کننده، توانست میزبانان خود را بشدت تحت تآثیر قرار دهد، تا لحظاتی، تمامی آن آشفتگی های میان دو کره را _که امپریالسیم آمریکا در آن نقش مخرّب و موذی گرانه دارد_ فراموش کنند. رفتارها و حرکات و نگاه هایی که بینندگان جهان را به خود جلب کرده بود. خصوصاً هنگامی که او و «مون جائه این» رئیس جمهور کره جنوبی، به مرکز تئاتر ملی رفتند و به تماشای کنسرت موسیقی -که هنرمندانی از هر دو کره در آن نقش داشتند- پرداختند. و این گونه شد که ورزش، به مددِ صلح و آرامش _ولو به گونۀ سمبلیک_ آمد؛ بازیهای المپیک زمستانی سئول، که با حضور این زن جوان و رفتارهای حساب شده و جذّابش، موجب تنش زُادیی میان سئول –پیونگ یانگ و کاستن آلام شان شد. نکتۀ ظریفی که ظریف نه فقط باید بیاموزد، بلکه برای سربلندی و سیاست تعامل جهانی ایران، باید انقلابی و عقلانی و غیرمنفعلانه عمل نماید.
به قلم دامنه. به نام خدا. جناب «دارتوکِن دارکوب» از من پرسیده یعنی خواسته که چرا دربارۀ سیاست خارجی ایران نظر نمی دهی؟ و مثال آورده به قضیۀ بازی زمستانی سئول و خواهر رهبر کره شمالی و گوشی سامسونگ. با توجه به این خواستۀ خوب جناب «جناب دارتوکِن دارکوب» و با تقدیم سلام به ایشان و و خوانندگان شریف، می خواهم یک مقایسۀ کوتاه کنم میان دکتر ظریف و کیم یو جونگ خواهرِ «Kim Jong un» رهبر کره شمالی. این نقدی ست از سرِ دردمندی، نه خدای ناکرده برای تحقیر و نادیده انگاری.
وقتی این دو نفر بالا (مرد کره ای و زن سوئدی) در یک اقدام کینه توزانه و بسیارزشت علیۀ ایران، گوشیهای سامسونگ را به ورزشکاران ایرانی [در سئول] نداده بودند، (که در این پست «عکسها و حرفها» اینجا به آن پرداخته بودم) دکتر ظریف گفته بود در صورت عدم عذرخواهی و بازپس گیری تصمیم سامسونگ به دلیل تحریم بازیکنان ایرانی، دیگر از گوشی سامسونگ استفاده نخواهم کرد. (منبع) یعنی دیپلماسی ظریف همین قدر، قد می داد!؟ این چه موضع گیری ست؟ خیلی موضع خنده داری بود. من اساساً معتقدم آقای ظریف در سیاست خارجی، دیپلماسی فعّالی ندارد. حتی معتقدم و قبلاً هم گفته بودم که او اول باید از منطقۀ خاورمیانه شروع می کرد و بعد به برجام می رسید. نه اول برجام بعد کینه های شعله ور شدۀ منطقه. نمی گویم او بلد نیست. می گویم فعّال نیست. برنامه ندارد. تحرک ندارد. منفعل عمل می کند. کمتر به امور مهم ورود دارد. گویی خسته و دلگیر است. سیاست خارجی انفعالی به نفع ایران نیست. آیا وزیر خارجه یک کشور انقلابی، بالاترین موضع هایش باید توئیت کردن باشد!؟ و یا چند کلمه انگلیسی نوشتن در گوشی اش؟ تفکر انقلابی تعاملی در وزارت خارجه باید موج بزند نه روحیۀ انفعالی و نظاره گری.
کیم یو جونگ
اما کیم یو جونگ خواهر رهبر کره شمالی (عکس بالا) با حضور سه روزهاش در کره جنوبی، چهرۀ آرام و «لبخند ژکوند»ی (برگرفته از منبع خراسان) که همواره بر چهره داشت، آرامشی نسبی را به دیپلماسی پرآشوب دو کره بازگرداند. این بانوی جوان سی ساله با این مهارت رفتاری خیره کننده، توانست میزبانان خود را بشدت تحت تآثیر قرار دهد، تا لحظاتی، تمامی آن آشفتگی های میان دو کره را _که امپریالسیم آمریکا در آن نقش مخرّب و موذی گرانه دارد_ فراموش کنند. رفتارها و حرکات و نگاه هایی که بینندگان جهان را به خود جلب کرده بود. خصوصاً هنگامی که او و «مون جائه این» رئیس جمهور کره جنوبی، به مرکز تئاتر ملی رفتند و به تماشای کنسرت موسیقی -که هنرمندانی از هر دو کره در آن نقش داشتند- پرداختند. و این گونه شد که ورزش، به مددِ صلح و آرامش _ولو به گونۀ سمبلیک_ آمد؛ بازیهای المپیک زمستانی سئول، که با حضور این زن جوان و رفتارهای حساب شده و جذّابش، موجب تنش زُادیی میان سئول –پیونگ یانگ و کاستن آلام شان شد. نکتۀ ظریفی که ظریف نه فقط باید بیاموزد، بلکه برای سربلندی و سیاست تعامل جهانی ایران، باید انقلابی و عقلانی و غیرمنفعلانه عمل نماید.


نقد شما به دکتر ظریف به نظرم فاقد یک نکته ظریف هم هست که ای کاش می توانستید مطرح نمایید که محذورات و مشکلات پیش روی وزیر خارجه دولت چه چیزی هست که اکثریت مردم به نظرم متوجه موضوع هستند مگر عده ای مطیع چشم و گوش بسته و ...
و آن اینکه صدا و سیما و برخی ارکان حکومت در بحث سیاست خارجی به هیچ عنوان همراه دولت نیستند و امثال دکتر ولایتی و نظراتش را یکسره انعکاس داده و در قضایای منطقه ای بجای رجوع و اعلان مواضع وزارت خارجه نظرات پشت پرده ای را که قبلا بیشتر در خفا بود اکنون علنا اعلان می کنند و تبلیغ می نمایند و ...
ونیز بحث حمله به سفارت عربستان و رقابت ایران و عربستان و البته حماقت بن سلمان در همراهی با رژیم اسراییل را نباید نادیده بگیریم و دکتر ظریف را سرخورده معرفی نکنیم بلکه محدودیت اختیارات ایشان را هم در مقایسه با خواهر کیم جون اوون نادیده نگیریم و بدان اشاره نماییم
موفق باشی ای رفیق شفیق
لاوروف میگوید: این مکانیزم در تصمیمات شورای امنیت منحصربهفرد است: به هر یک از طرفهای توافق اجازه میدهد بهصورت یکجانبه بازگشت تحریمها را فعال کند، و هیچکس نمیتواند جلوی آن را بگیرد. این بند در واقع در مراحل پایانی مذاکرات، مستقیماً بین ظریف و کری مورد توافق قرار گرفت. صادقانه بگویم، ما از این موضوع شگفتزده شدیم. اما اگر شرکای ایرانی ما با چنین فرمولی موافقت کردند — که صادقانه بگویم یک "دام حقوقی" بود — ما دلیلی برای مخالفت نداشتیم. من درک میکنم چرا ظریف از چنین فرمول غیرمعمولی حمایت کرد: ایران قصد نداشت توافق را نقض کند و اطمینان داشت که هیچکس آن را به نقض برجام متهم نخواهد کرد.
آفتابنیوز :
لاوروف مدعی شده است که اسنپبک ساختهی ظریف بود و ما هم شگفتزده شده بودیم.
مشرح گفتگوی وزیر خارجه روسیه در حاشیه نشست عرب-روسیه با رسانههای عرب به شرح زیر اشت: وزیر خارجه پیشین ایران، محمدجواد ظریف، گفته است که روسیه در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی، پیشتر تلاشها برای احیای توافق هستهای را تضعیف کرده بود. آیا این گفته درست است؟ یعنی همان چیزی که آقای ظریف گفته است. آیا روسیه سامانههای اس-۴۰۰ را به ایران تحویل داده است؟ و در مورد قرارداد جنگندههای سوخو چطور – آیا این هواپیماها به ایران تحویل داده شدهاند؟
پاسخ سرگئی لاوروف:
در مورد همکاریهای فنی-نظامی ما با ایران باید بگویم که پس از رفع تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، دیگر هیچ محدودیتی وجود ندارد. ما در کمال پایبندی به حقوق بینالملل، تجهیزاتی را که ایران نیاز دارد، تأمین میکنیم. همه این موارد دقیقاً در چارچوب قوانین بینالمللی انجام میشود.
اما درباره اظهارات آقای ظریف باید بگویم: ما سالها بهصورت نزدیک با یکدیگر بر روی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) کار کردیم که هدفش حلوفصل موضوع مربوط به برنامه هستهای ایران بود. تصمیم نهایی درباره برجام مستقیماً توسط آقای ظریف و جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا، گرفته شد. دیگر شرکتکنندگان در واقع در آن مرحله ناظران بودند که توافق میان ایران و آمریکا را تماشا میکردند.
همگان میدانند که روسیه هرگز از موضع ثابت خود در حمایت از آن توافق هستهای، از جمله قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، منحرف نشده است. من دقیقاً نمیدانم منظور آقای ظریف چه بوده، اما چند روز بعد از آن، زمانی که کشورهای غربی در شورای امنیت سازمان ملل یک "نمایش غیرقانونی و رسواییبار" ترتیب دادند و مدعی شدند تحریمهای سازمان ملل علیه ایران بهطور خودکار دوباره برقرار شده است، از همان مکانیزمی استفاده کردند که به نام «مکانیسم ماشه» (snapback) شناخته میشود.
این مکانیزم در تصمیمات شورای امنیت منحصربهفرد است: به هر یک از طرفهای توافق اجازه میدهد بهصورت یکجانبه بازگشت تحریمها را فعال کند، و هیچکس نمیتواند جلوی آن را بگیرد. این بند در واقع در مراحل پایانی مذاکرات، مستقیماً بین ظریف و کری مورد توافق قرار گرفت.
صادقانه بگویم، ما از این موضوع شگفتزده شدیم. اما اگر شرکای ایرانی ما با چنین فرمولی موافقت کردند — که صادقانه بگویم یک "دام حقوقی" بود — ما دلیلی برای مخالفت نداشتیم. من درک میکنم چرا ظریف از چنین فرمول غیرمعمولی حمایت کرد: ایران قصد نداشت توافق را نقض کند و اطمینان داشت که هیچکس آن را به نقض برجام متهم نخواهد کرد.
اما آنچه رخ داد این بود که ایران توافق را نقض نکرد، بلکه ایالات متحده از آن خارج شد و اروپاییها نیز به تعهدات خود عمل نکردند. پس از آن، همانها دوباره شروع کردند به درخواست امتیازات جدید از ایران.
از آنجا که شما از ظریف نام بردید، باید بگویم این «سازه» تا حد زیادی ساخته خود او بود.
ادعای لاوروف در حالی مطرح میشود که وندی شرمن مذاکره کننده ارشد آمریکا در برجام میگوید لاوروف طراح اسنپبک بوده است.
«وندی شرمن»، در کتاب خاطرات خود با عنوان «ترس یعنی شکست؛ درسهایی درباره شجاعت، قدرت و سرسختی» نوشته است که گنجاندن اسنپ بک یا بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران یکی از آخرین بخشهای مذاکرات و یکی از سختترین قسمتهای آن بود که وزیر خارجه روسیه آن را حل کرد.
بر اساس نوشته شرمن، قرار بود اگر ایران توافق را نقض کند، تحریمهای بینالمللی علیه آن دوباره از سر گرفته شوند. اما کشورهای ۵+۱ مایل نبودند دوباره فرایند پر زحمت و دردسر تصویب یک قطعنامه تحریمی را در شورای امنیت طی کنند.
از طرف دیگر، روسیه نمیخواست سازوکار برگشت مجدد تحریمهای شورای امنیت در خارج از شورا رقم بخورد و امکان استفاده از «حق وتو» را از دست بدهد: «در آخر، لاوروف برای رسیدن به راه حل بدیعی کمک کرد که مطابق آن، هر کدام از اعضای گروه ۵+۱ در صورتی که معتقد بود ایران توافق را نقض کرده است، میتوانست درخواست رایگیری در شورای امنیت را بدهد. پیشنویس قطعنامهای که به رای گذاشته میشد، به شکل تاییدی بود. به این معنا که متن آن درخواست ادامه لغو تحریمها را مطرح میکرد. در این شرایط، هر کشوری میتوانست از حق وتوی خود استفاده و به این ترتیب، تحریمهای شورای امنیت را علیه ایران احیا کند. با این وضع، هم استفاده از حق وتو به جا میماند و هم هر دولتی، از جمله امریکا میتوانست به طور یکجانبه عمل کند و تحریمها را برگرداند.»
به تعبیر وندی شرمن، در این وضعیت، تحریمهای شورای امنیت نه لغو بلکه تعلیق میشدند.
منبع
آفتاب نیوز ۲۲ مهر ۱۴۰۴