تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : درود جناب طالبی حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا ... -
ناشناس : سلام پاسخی به نوشتار صریح بانو اُنظُر ✍️ در این روزگار که بیشتر، سکوت میکنند یا از کنارهگیری و محافظهکاری دم میزنند، گاه نوشتاری میآید که بیهیاهو، اما با شجاعت، تلنگر میزند و دردهای نهفته را به زبان میآورد. نوشتار ۱۳گانهی بانو «أنظر» خطاب به علی شمخانی، از جنس همان یادداشتهاست؛ تذکری زیرپوستی اما ... -
ناشناس : متن پیام مرجع تقلید معظم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم ... -
قاسم بابویه دارابی : خدا را شکر بعضی ها تازه از خواب ناز بیدار شدن باز هم شروع به حراحیف و شبهه افکنی برای رهبری حکیم نمودن و از اسرائیل تمجید تلخی او بعد ۱۵ روز که از جفت کوه خف شده بود و شبانه از انجا تا انار قلد را می رفت تا اوضاع را رصد کند او این ندت در شغال اباد بصرف اب گندیده بود زر بیحا نی زند عرضه نداشت تجاوز رژیم ... -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، صبح بهخیر 🟩حق یا تکلیف 🔻 امام حسین علیهالسلام وقتی تصمیم به مقابله با یزید گرفت، به تمام همراهان خود اجازه انتخاب داد؛ به بیان امروزی، حضور در میدان مبارزه را برای دیگران "تکلیف" نکرد، بلکه "حق" انتخاب و تصمیمگیری برای آنان قائل شد. جلیل قربانی -
ناشناس : درود و عالی سکه و ستیزه را تفسیر کردی . از اینجا بود که دین ابزار قدرت شد . نه راهنمای حقیقت و آرامش برای زندگانی مردم .🙏🙏🖤🖤 امیر رمضانی دارابی -
ناشناس : دنیای اقتصاد- استفنوالت : حمله گسترده اسرائیل به ایران، جدیدترین دور از نزاع این رژیم برای حذف یا تضعیف تکتک مخالفان منطقهایاش است. در پی حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل نبرد سهمگینی را برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک نیروی سیاسی معنادار آغاز کرد؛ تلاشی که توسط سازمانهای ... -
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک .
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- اوسا
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
تیر ۱۴۰۴
۴
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۱
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
پسر عمه ام آق سید باقر

متن اول. به قلم دامنه: متنیست که مراسم شب سوم در مسجدجامع دارابکلا برای پسرعمهی عزیزم ارائه نمودم: به نام خدای باری تعالی. سلام بر پیامبران، امامان، و شایستگان. از همان آغاز، پیوسته خدا را میپرستید. راه را در مسیری میخواست که خدا را از خویشتن، خشنود ببیند. در هر وقتی که به سر میبُرد، راه قبله را میجست؛ تا هیچ، هیچ، از خداپرستی دور نیُفتد. مردمِ میان خود را به سازگاریِ با هم، میخواست. تا میتوانست میکوشید راهِ بستهی هر کسی را باز کند. بهترین ساعتِ خود را، آن هنگام، مناسبِ رفتارِ الهیاتی میدید که گرهِ مشکلی از کسی بُگشاید. سه چیز را در درون خود تازه نگه میداشت:
-برپایی نمازهایش را،
-اتصال دلی با خداوندگارش را،
- دیدهی باز با همنوعانش را.
من این را گواهی میدهم.
آق سید محمد باقر عزیز ما، خلاصهای از سه خصلتِ نجیب بود؛ آن هم عجیب:
- یک اخلاق برآمده از مکارم سفارششدهی دینی و انسانی،
-یک عاملِ نگران به حال نیازمندان،
-یک مؤمن آشِنا بر دعا و ثنا به پیشگاه خدای باری تعالی.
آری؛ گواهی میدهم او اهل الهیات بود.
پس، ای پسرعمهی مهربان من، شفیع مان باش.
همین مقدار بس باشد... .
غمدیدگان! ای خاندان، خویشاوندان، همسر و دختران، خواهران، اخوان، دامادان، عروسان، نوادگان، تمام بستگان، رفیقان ایشان، و ای همهی همدردان، تسلیت.
دغدار: پسردائیات ابراهیم
ما ماندهایم یک دنیا گریه بر عکسهایت، خاطرههایت، سخاوتهایت از کودکیات تا همین سالهای اخیرت. اینک ای عمهی عزیز و آقا، اینم آق سید باقر عزیز دل شما؛ آمده سراغ شما
پنج شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ همزمان با
(سالروز شهادت امام کاظم علیه السلام)
درگذشت پسرعمهام آقا سید محمدباقر شفیعی دارابی
آخرین لحظات خاکسپاری
پسرعمهی عزیزم آقا سید محمد باقر
سال ۱۳۶۳
پسرعمهام آقا سید محمدباقر شفیعی دارابی
شنبه. ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ من، آق سید صادق،
آق سید علی (پسر آق سید صادق) حسن آهنگر
منزل پسرعمهام آقا سید محمدباقر شفیعی دارابی
سال ۱۳۶۳ جنگل مسیر سرتا. ایستاده از راست:
پسرعمهام مرحوم آقا سید محمدباقر، من. چعفر رجبی.
نشسته از راست: حسن آهنگر. سید علی اصغر.
یوسف رزاقی. احمد نصیری.. سیدمحمد اندیک. عیسی رمضانی،
حسن صادقی. لالیمی. اخویام حیدر طالبی. سید رسول هاشمی
سال ۱۳۶۳ جنگل مسیر سرتا. اقامهی نماز
پسرعمهام مرحوم آقا سید محمدباقر،
من. آق سید رسول هاشمی
سال ۱۳۶۳ از راست:
حسن آهنگر، پسرعمهام مرحوم آقا سید محمدباقر،
مرحوم احمد نصیری، سید رسول هاشمی، من
متن دوم. به قلم دامنه: پسرعمهی عزیزم، زیبا بودی و زیباتر رفتی. دلم را با این چهرهی نازنین و مهربانت تماماً ربودی. ای جگرگوشهی عمه و آقا، ای چهرهی مؤمن و دوستدار ائمهی معصومین علیهم السلام، یاد تو گمان نکنم از قلب دخترعمههای عزیزتر از جانم محو شد. چگونه میتوانند این آخرین چهرهی زیبای تو را در کفن ببینند و نگریند. دلم به حال قلب آنان میسوزد. ای عمهزادگان بهتر از جانم، ای همهی اعضای خُرد و بزرگِ خاندانِ شریفالنسب آقا و عمه، بهویژه حضرت حجتالاسلام آق سید شفیع عزیز و آق سید صادق عزیز، صبرتان باد، ای دختران شریف پسرعمهام، ای همسر محترم پسرعمهام، ای دختران محترم آن عزیز خاندان شریف شفیعی، ای دامادهای گرانقدری که پسرعمه را در قلب خود میگذاشتید، ای تمام نوادههای مهربان و متین، تسلیت من به آستان جانتان. ای پسرعمهی من، ای رفیق کودکی تا آخرین روزهای من، با آن دلِ دوستدار بیچارگان و مستمندان و با قلب انباشته از یاد و شکر و ستایندگی باری تعالی، مرا هم شفیع آن روز عبور از صراط باش.
پسردایی: ابراهیم
متن سوم: گزارش از چهلم آق سید جواد و تشییع آق سید محمدباقر
نوشتهی ابراهیم طالبی دارابی دامنه
به نام خدا. سلام. لابد نخست عکسهایی که بالا گذاشتم را خواهی دید سپس اگر مایل بودی
نمای یکم:
یک جادهی برفی و کولاکی، مسافر را به تردید و تدبیر میکشانَد. همین بود که وقتی سید به من تلفن کرد برای دعوت، تأکید هم کرد "اگر برف بود انقلابی رفتار نکن." یعنی تن به خطر نزن و نیا. حالا من ماندهام با برف قبلِ قم تا گردنهی جاده افتَر و گردنهی گدوک و دو مجلس و مراسم مهم: تشییع جنازهی پسرعمهام آق سید محمدباقر شفیعی و چهلم پسر آق سید علیاصغر مرحوم آق سید جواد شفیعی؛ دو همسایه از عموزادگانِ هم. به هر حال تلفن کردیم منزل پسرعمهام حجت الاسلام آق سید شفیع شفیعی که ایشان را هم ببریم، که دیدیم ساعاتی پیشتر از ما راهی شد. خبردار شدیم شکر خدا تشییع افتاده روز جمعه ۲۸ بهمن ۱۴۰۱. ولی وسط راه خبر آمد تشییع به ساعت ۳ یا ۴ عصر پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ همزمان با سالروز شهادت جانسوز حضرت امام کاظم -علیه السلام- موکول شد. روی دوک گدوک بیقرار شدیم، اما دلگرمی داشتیم دستکم سرِ تشییع نرسیم، حتما″ تَهِ تشییع که میرسیم. به ورسک که رسیدیم گفتند تشییع شروع شد! چون پیکرش را در ملامجدین ساری شستشو دادند. کمی بعد فهمیدیم نماز میت هم برگزار و مراسم دفن تمام شد. وای! دیگر شروع شد حسرت و گریه که او را آخرین بار ندیدهایم. اویی که علاوه بر نذریهای عاشورا، برای روز تاسوعا در خونهی خواهرش سیده ربابه (جناب اصغر مهاجر) در اوسا هم، همهساله مشارکت و شرکت شائقانه داشت و رفقا مرتب هر تاسوعا، بیشتر از هر وقت وی را آنجا دیدار میکردیم. نمای دوم در ادامه:
نمای دوم :
بقیهی متن و عکسهای تشییع و مراسم دفن پسرعمهام، رفیق همیشگی و همبازی کودکیام آق سید محمدباقر شفیعی دارابی در ادامه:
خُب حسرتِ رسیدن به تشییع، نه فقط شامل ما شد بلکه بر دل خیلی کسان از فامیلان و مردم بامرام محل و حومه و شهر و دوردستها ماند. از پسرعمهام آق سید صادق پرسیدم چرا تعجیل شد تشییع؟ حتی محلیها هم نرسیدند برسند. پاسخ داد پیکرش پس از غسل در ساری، زود روانهی محل شد و از سوی دیگر نمیخواستیم فرزندان و همسرش، زیاد در انتظار زجردهندهی تشییع برای روز بعد یعنی جمعه به سر برَند. قانع شدم، اما آرام نه. نماز مغرب را خوانده، روانهی چهلم پسر آق سید علی اصغر شده که دیدم داغ دل رفیقم هنوز هم برای سید جواد عزیز دُردانهاش تازهتر شده. آغوشِ هم رفتیم و در گوش هم، سه چهار مورد، نجوا دادیم. بگذرم که وجودش در وجودم هست و شاید هم وجودم در وجودش. گرمی مجلس چهلم روح ما را نواخت. حضور رفیقمان جناب حجت الاسلام شیخ محمدرضا احمدی عضو همین صحن محترم -که از قم به بابل و از آنجا به مجلس چهلم آمد- رونق و حزن مجلس را افزوده بود. حالیا، سیدم را در چهرهای زیبا و درخشان و کاملا" معنوی و عرفانی دیدم. گمانم این است این مدت در وضع سوگ، خیلی با خدا خودمانی بوده. یکی یکی آمدند. چهلم را معمولا" طبق سنت رایج دارابکلا، هم خلاصهتر از سوم و هفتم منعقد میکنند و هم در خونهی صاحب عزا و همسایگان برقرار. از تنگِ سیدمله توی منزل آق سید، میهمانان (=بانوان و مردان) نشستند تا خونهی سیدین: آق سید محمد شفیعی و آق سید مجید شفیعی و خونهی آق سید حسین نوربخش و خونهی دخترعمهام سیده رقیه (جناب هادی آهنگر) که برنامهها شامل قرائت جزوات قرآن کریم بود و روضه و پذیرایی شام. برای مراسم روضه در چنین مجالسی به طور عمومی حرف دارم. بماند برای نمای سوم:
نمای سوم:
اساسا" معتقدم روحانییی که برای روضهی سوگواریها دعوت میشود، ترجیح آن است به معارف در دین بپردازد، نه به تحریک معایب در سیاست. اندرز ماوراء و معاد کند، نه مواردِ ماسوا. نیاز نیست آسمان و زمین بافَد. سزا هم نیست مردم مَدعوّ را به کشف دانایی خودش حالی و ریا کند. و نیز مجلس سوگ را آغشته به شوخی کند. این عیب وقتی تشدید میشود که آدم ببیند حرف توی دهنِ مردم هم دارد میگذارَد. حتی اگر کسانی از عالمان کشور از فلسفهی لقب «آیت الله» خالی هستند، باز هم نیازی نیست در یک مراس ماتم، نزد عموم مردم آنان را به طعنه و سُخره «آفتُ الله» !!! خطاب کرد. روحانیان، مواعظ را نباید به چیزی وهن، آلوده کنند. من اگر اقتضای مجالس اینچینی اجازه دهد معمولا" پای چنین منبریهایی که از زیِّ طلبگی بیرون میزنند، نمینشینم. بگذرم. چه شامی آق سید و بانوی مکرمش و همهی بستگان بیت شریفش تدارک دیدند، گوشتش را با سبزی جنگلی معطر، آغشتند و با رایحهی دلنشین آن، طبع و مزاج میهمانان را به خوبی مساعد خوردن، کردند. غذایی از سرِ سخاوت و به خوشمزگییی صدها بار برتر از رستوران "حاج حسن" ساری و "اکبر جوجه" گلوگاه و حتی ″حاج نائب″ تهران. مجلس تمام شد و همه رفتند. تنها نزدیک سی چهل نفر رفیقان و میهمانان فامیل آق سید، ماندند. ما هم همیشه هر جمعی که دست دهد آن را به یک نشست مباحثهای جدّی بدل میکنیم و نمیگذاریم اوقات که "چون ابر میگذرد" هدر روَد. از جمع خواستم گپگپه را -که چندتا چندتا داشتند پچ پچ میکردند- خاتمه دهند و یک بحثی شروع کنیم که همهی جمع بشنوند. پرسش نخست را آقای مهدی مقتدایی طرح کرد و پرسش دوم را بنده و سؤال سوم هم داشتم که طرح کنم دیدم ساعت از ۱۱ و اندی نیمهشب گذشت. در نمای چهارم میگویم.
نمای چهارم:
آقای مقتدایی موضوع گروه مولدسازی را مطرح کرد که دولت ۱۳ یعنی حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی آن را ایجاد کرد. پیشنهاد شد جناب آقای جلیل قربانی که تخصصش اقتصاد است و در سازمان مدیریت و برنامه مازندران هم، مقام مشاور، این قضیه را از نظر حقوقی و شکل قانونی و مقایسهی جهانی تشریح کند. آقاقربانی حرفهای ظاهر شد و گنگیِ موضوع را گرفت. یکی یکی وارد بحث شدند و هر یک، یا مثال زدند و یا دست به تحلیل. فکر کنم بحثی عایدی بود. و مقداری زوایای آن را از دید تشریحی یا انتقادی یا انتظاری و یا چشماندازی، روشن ساخت. پرسش دوم را بنده وسط آوردم. گفتم: ما رفقا در دههی دوم و سوم زندگیمان، به جشنهای عروسی و شادیهایمان سال به سال دعوت میشدیم، مثلاً یا عروسی سید علی اصغر میرفتیم، یا کمی بعد عروسی زندهیاد یوسف، بعد عروسی سید رسول و یا عروسی من و محمدحسین و حاج احمد و همینطور بشمار برو بالا. اما درین دو یا سه یا حتی چهار دههی اکنون و آیندهیمان، داریم به شرکت در مصائب و حزن و عزاهای همدیگر نزدیک و نزدیکتر میشویم، چه کنیم این آخرین پارههای عمرمان سالمتر و صحیحتر و معنویتر زندگی کنیم و زیاد غرق سیاسیات نشویم؟ روی این پرسشم هم مقداری بحث شد و گویی پرسشی نوین و کمیشیرین برای جمع بود. پرسش سومم که در آن نشست دست نداد مطرح کنم این بود که خدا به دندان نرم شیری کودکان پس از ریزش نوبت به نوبت، دندان جایگزین دائمی و سفت و سختتر میدهد، علت چیست همین دادنِ دندان، در دورهی کهنسالی به انسان داده نمیشود؟ آیا روی علت این حکمت عجیب خدا هیچ فکر کردهاید؟ برم روی نمای پنجم.
نمای پنجم:
خُب، پرسش ۵ چون آنجا طرح نشد روی آن بحث هم رخ نداد. باید بگذرم. خدا را شاکرم در مجلس سوگواری چهلم فرزند رفیق شفیقمان آقا سید به همراه همهی رفیقان، شرکت و در دیدار تسلای درگذشت پسرعمهام آقا سید محمد باقر نیز، نزد اخوان: حاج آقا سید شفیع و آقا سید صادق و خواهران و دامادان و نوادگان و بستگان، در منزل آن مرحوم در ساری حضور یافته و در مراسم سوم در مسجدجامع دارابکلا هم، متنی، درخورِ شایستگیها آن پسرعمهی مذهبی و دوستدار اهل بیت علیهم السلام و گشایشگر گرههای بیچارگان و نیازمندان ارائه کردم. و پایِ ادارهی خوب و مسلط مجلس سوم توسط جناب آقا خلیل شاه علی و مدیحهسرایی مُطنطن و پرطنین و متین جناب اباذر روخ فروز و روضهی خیلیمناسب و شیوای جناب حجت الاسلام سید احمد آقای شفیعی دارابی ایستادم. شاید درست نباشد اگر از همهی حاضرین در تسلا و در سوم و سایر مراسم و نیز چهلمی که آق سید علی اصغر برپا نمود، تشکر ویژه و وافر نکنم. شَکّرالله مساعیکم.
آخر حرفم چه خوب شعری باشد از آقای ابوالفضل زرویی نصرآباد:
رود، رود، رود، رود
رود گریهی جماعت کبود
در فراق آنکه رفت
در عزای آنکه بود
| ۴ اسفند ۱۴۰۱ | ابراهیم طالبی دارابی
در زیر ادامهی تصاویر:
تشییع و مراسم دفن پسرعمهام،
رفیق همیشگی و همبازی کودکیام
آق سید محمدباقر شفیعی دارابی
پنج شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ همزمان با
(سالروز شهادت امام کاظم علیه السلام)
انگاری به قول رفیق مشترکمان آق سید علی اصغر
از احرام حج برگشتی و حاجی شدی
آرام گرفتی پسرعمه ولی قلبهای همهی اعضای بیت و
بستگان و رفیقان و آشناییان را به خودت نزدیکتر کردی
حضور اخویاش
جناب جناب آق سید صادق در سردرگاه منزل آقا و عمهام
سپاس دوستان و مردم خوب دیار دارابکلا
و اطراف شهرها و روستاها
...
من. آق سید صادق. آق سید علی. حسن آهنگر
منزل مرحوم آق سید باقر. ساری
من. پسرعمهام آق سید صادق
منزل مرحوم آق سید باقر. ساری
جناب جعفر مؤذن غلامی و
جناب حاج کبل سید محمد شفیعی حفظهما الله
که کار متبرک تدفین و تلقین انجام دادند
حضور اخویاش
جناب حجت الاسلام آق سید شفیعی دارابی
رفیق داغدار فرزندش آق سید علی اصغر
مرحوم آق سید محمدباقر شفیعی دارابی
پسرعمهام یادت از باد نرود هرگز
مرحوم آق سید محمدباقر شفیعی دارابی (پسرعمهام)
و دائیاش مرحوم شیخ علی اکیر طالبی دارابی (پدرم)
پسرعمهی عزیزم و بزرگوارم
حضرت حجت الاسلام آق سید شفیع شفیعی
پسرعمهی عزیزم آق سید صادق
سید علی اصغر
پسرعمهی عزیزم آق سید صادق سر نماز میت برادر
دخترعمه ربابهی عزیزمان
روز تشییع جنازه و فراق ابدی برادر
سید علی اصغر در تشییع آق سید محمدباقر
و چهرهی غمبار تشدید شدهاش
حجت الاسلام حاج سید احمد آقا شفیعی
پسرعمهی آقا سید باقر اقامهی نماز میت
گریهی وداع آق سید صادق عزیز با آق سید باقر عزیز
روز تشییع
مردم بامرام ممنونم
قبر آق سید باقر پس از دفن
تشییع پسرعمهی عزیزم
حاضرین محترم ممنونیم
آق سید علی پسر آق سید صادق
در فراق غمبار عمویش زندهیاد سیدباقر
نشر عکس : دامنه
در کمال آرامش پرواز به دیار بقا
نماز میت به امامت حضرت
حجت الاسلام سید احمد آقا شفیعی دارابی
جعفر رجبی و سید علی اصغر شفیعی
...
اقامهی نماز میت
مراسم گور تلقین توسط
حاج کبل سید محمد شفیعی حفظه الله
روز تشییع جنازه
...
گلباران قبر
آق سید محمدباقر شفیعی و مرحومان: آقا و عمهام
عکاس این صحنه: جناب حمیدرضا طالبی دارابی
گلباران قبر آق سید محمد باقر شفیعی
عکاس این صحنه: حمیدرضا طالبی دارابی
پسرعمهام آقا سید باقر در ماههای اخر زندگی
مراسم هفت
مرحوم آق سید محمد باقر شفیعی دارابی
عصر پنج شنبه | ۴ اسفند ۱۴۰۱ | مزار دارابکلا
نشر عکس: دامنه. عکاس: ام البنین دارابکلایی
...
...
...
...
...
سال ۱۳۵۵
حیاط پدر حجتالاسلام
شهید سید جواد شفیعی دارابی:
ردیف بالا ایستاده از راست: شیخ باقر طالبی
سید محمد شفیعی سیداسدالله (ذاکر اهلبیت)
زندهیاد پسرعمهام آقسیدباقر شفیعی
سید عسکری، (نفر روی سرش برادرش سید مجید)
سید علیاصغر شفیعی. ردیف پایین نشسته از چپ:
من. سید جعفر شفیعی سیداسدالله
سال ۱۳۵۵
بالا از راست: حسن، یوسف. من
پایین از راست : سید علی اصغر
سید عسکری. سید محمدباقر. من
زیرنویس از سید ضیاء (هادی) شفیعی دارابی:
با سلام بر همه عزیزان. ضمن تبریک اعیاد شعبانیه
مجلس ختمی برای مرحوم سید محمد باقر شفیعی
عموی بزرگوارم که در اخلاق و رفتار نیک سرآمد بود
برگزار می گردد.
متن بنده روی اطلاعیه:
سلام و احترام و اکرام. به نام خدای حکیم و جانوجهان آفرین. مجلس ختم پسرعمهی عزیزم، رفیق دور و درازم زندهیاد آق سید محمد باقر شفیعی دارابی فرزند مرحوم حجت الاسلام حاج آق سید علی شفیعی و مرحومه حاجیه رضیه طالبی. برادر اخوان معزز و مکرم جناب حجت الاسلام حاج سید جواد آقا (آق شفیع) شفیعی دارابی و جناب آق سید صادق شفیعی و عموی آقا سیدضیاء (هادی) شفیعی و فامیل نسبی و سببی بسیاری از بزرگواران مقیم قم، در ساعت سه و نیم عصر روز پنجشنبهی جاری (یازدهم اسفند ۱۴۰۱) تا حدود ساعت پنج عصر در مسجد چهارمردان قم سرِ کوچهی هجدهم. یاد آن رفیق نیکنام و دوستدار خداوند و اهل بیت عصمت -علیهم السلام- و انسان خَیّر به حالِ بیچارگان به خیر و نیکنامی. بازنشرکنندهی خبررسانی: ابراهیم طالبی دارابی. عکسهایی که ازین مجلس ختم انداختم در زیر:
جناب حجت الاسلام
حاج سید جواد آقا (آق شفیع) شفیعی دارابی
و آقا سیدضیاء (هادی) شفیعی پسر ایشان
جنابان حجج اسلام:
شیخ خلیل طالبی دارابی نصری،
سید محمد شفیعی مازندرانی. خلیلی. حسنپور
جنابان حجج اسلام:
شیخ مجتبی اکبری. شیخ محمدرضا نصوری
شیخ جواد مهاجری. شیخ مهدی دارابینیا
جنابان حجج اسلام:
شیخ محمدرضا نصوری. شیخ جواد مهاجری
شیخ مهدی دارابینیا. شیخ علیرضا ربانی. شیخ حمید دارابینیا
جنابان حجج اسلام:
آق سید شفیع شفیعی. شیخ خلیل طالبی دارابی نصری،
سید محمد شفیعی مازندرانی. خلیلی. حسنپور
جناب حجت الاسلام رضوی
جناب حجت الاسلام رضوی و بنده
| ۴ خرداد ۱۴۰۲ |
سرِ قبرِ پسرعمهام مرحوم آق سید محمدباقر شفیعی دارابی. عکاس: دامنه
سپاس بسیار
به نام خدا. سلام از همهی بزرگواران و دوستان از جمله هممحلیهای عزیز مقیم قم که در مجلس ختم پسرعمهی عزیزم زندهیاد آق سید محمد باقر شفیعی دارابی فرزند مرحوم حجت الاسلام حاج آق سید علی شفیعی و مرحومه حاجیه رضیه طالبی که توسط بیت شریف اخوی معززش جناب حجت الاسلام حاج سید جواد آقا (آق شفیع) شفیعی دارابی منعقد شد در عصر امروز پنجشنبهی (یازدهم اسفند ۱۴۰۱) در مسجد چهارمردان قم شرکت همدلانه کردند متشکرم: جنابان اعم از روحانیان و سایران به ترتیب ذهنی بنده:
آقای شیخ حسنپور، آقای سید کمالدین عمادی. آقای شیخ غفاری ساروی. آقای شیخ خلیلی. آقای سید محمد شفیعی مازندرانی. آقای شیخ مجتبی اکبری. آقای سید حسین شفیعی. آقای شیخ نصری سخنران مسلط مجلس.. آقای شیخ محمدرضا نصوری. آقای شیخ خلیل طالبی. آقای حاج علی بهرامی. آقای شیخ رضوی. آقای شیخ علیرضا ربانی. شیخ باقری طالبی اخوی. آقای شیخ محمدجواد مهاجری. آقای شیخ مهدی دارابینیا. آقای شیخ موسی چلویی دارابی. آقای شیخ حمید دارابینیا. فرزندان عزیز شیخ رضوی. جناب جلیلی. و تمام بانوان حاضر در بخش زنان. شاید به سهو اسم بزرگواری از قلم و ذهنم افتاد، به هر حال پوزش میخواهم. در پایان از پسرعمهزادهی عزیزم آقا سیدضیاء الدین (هادی) شفیعی فرزند جناب حاج آقا سید شفیع، کمال تشکر را دارم که برای عموی خود زندهیاد آق سیدمحمد باقر اهتمام کرد و نیز از تمامی منتسبان بیت شریف.
هنگام عکس انداختن برخی از عزیزان شرکتکننده در تصاویر نیستند، زیرا زمان عکس گرفتن بنده محدود بود و آمدورفت همزمان نبود. روح عزیزان سیدباقر و عمه و آقا و رفتگان همگان غرق رحمت حضرت باریتعالی. پس از ختم به حرم مطره شتافتم نبابت کردم برای آق سید باقر و تمام اعضای مدرسه فکرت، هیئت رزمندگان، نغمه و کسانی که دسترسی به حرم برایشان ممکن نیست. با احترام و امتنان پسردائی ایشان: ابراهیم طالبی دارابی
عکسهای واصلهی بعدی به مرور درین پست افزوده میشود
عکسها در حجم و ابعاد وسیعتر در: اینحا
نشان دادن نظر ها [ ۱ ] پنهان کردن نظر ها
-
حجت رمضانی دارابی سلام سردار خوبیها. هیچ وقت محبت جناب عالی را به عنوان معلم و فرمانده فراموش نمی کنم. بنده شاگرد تنبل کلاس جناب عالی هستم.
حجت رمضانی دارابی
-
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی ،،آقا حجت رمضانی سلام مجدد. آقا شما رادمرد و راسخ هستید و اخلاق نیکو داشتی و داری. درود بر روحیهی باز و رفتار زیبای شما دوست نازنین من. سربازی بیش نیستم. همین. خاطرات من با شما در آن ایام باهم بودن هرگز فراموشم نمیشود. علاقهی من هم به شما تمامپذیر نیست حجت.بقیهی نظرها و پاسخها:۰۱ اسفند ۱۴۰۱ ، ۱۹:۰۶ناشناس
حسن آهنگر: سلام دوست بهتر از جانم از حضور سبزتان و حضور گرم خواهرم مهناز خانم و اجرای متن دلنشین تان در مراسم پسر عمه عزیزتان شادروان آقا سید محمد باقر از طرف خود و دختر عمه ات از شما تقدیر و تشکر را دارم امیدوارم که در خوشی ها کنار هم باشیم.
پاسخ دامنه ::
حسن آقای ما سلام. ای بیکران احساسات پاک و خلوص تو و دخترعمهی بهتر از جانم ممنونم. هیچ کلمهی ندارم که بتوانم با آن از قلب پاکت تشکر کنم. نسبت به هم احساس و درد مشترک داریم. درود زیاد.۰۱ اسفند ۱۴۰۱ ، ۱۹:۰۸ناشناس
سید موسی صباغ: سلام بر روح و روانش. تسلیت به شما آق ابراهیم و فامیل های سببی و نسبیش. رحمت و مغفرت از خدا براش آرزو میکنم. هیچ وقت باهش حشر و نشری نداشتم ، اما در گذر مسیر یه سلامی بین ما رد وبدل میشد ، چهره متبسمش برام یادگار مانده. صلوات بر او و والدینش.
پاسخ دامنه ::
آق سید موسای ما دوست گرامی سلام. گواهی شما شایان توجه است برای من. ممنونم از تسلایی که ارسال کردید.
۰۱ اسفند ۱۴۰۱ ، ۱۹:۴۰ناشناس
عیسی رمضانی: رحمت ورضوان الهی بر او ، سابقه آشنایی ما بر می گردد به اوایل انقلاب ودر حد سلام و احوالپرسی اما تصویر ذهنی بنده از ایشان داشتن چهره گشاده وآرام و متبسم واین آرامش خواب ابدی تداعی کننده همان چهره آرام او ست، اینک ضمن تسلیت به همه بازماندگان بخصوص سرور گرامی جناب آقا ابراهیم عزیز، از قادر متعال خواستارم این سید دوست داشتنی در جوار جد بزرگوارش آرام گیرد.
پاسخ دامنه ::
جناب آقا عیسی دانشور گرامی سلام. برداشت زیبایی صورت دادید. از آن دوست فرهیخته و قدیمیام ممنونم که یاد خوبیهای پسرعمهام را در اذهان تازه کردی. خدا پدر مؤمنت را بیامرزاد که با ما نه فقط همسخن، که بسیار مهربان بودند.۰۱ اسفند ۱۴۰۱ ، ۱۹:۴۵ناشناس
سلام
شبتون بخیر
تسلیت میگم
الان پیام شما رو دیدم متوجه شدم یکی از عزیزانتون به رحمت خدا رفتند.
براشون طلب مغفرت
و برای شما
صبر رو از خدا خواهانم 🙏آتنا طالبی دارابی
پاسخ دامنه ::
سلام فامیل محترم من خانم آتنا طالبی. از توجه و تسلیت شما تشکر دارم. خداوند روح دائی شهیدت محمد آهنگر را همواره شاد نگه دارد. موفق باشید.۰۱ اسفند ۱۴۰۱ ، ۱۹:۵۲ناشناس
حجتالاسلام عبدالمهدی باقری:
سلام بر مدیر عزیز سایت جناب دانشمند محترم آقای طالب. تسلیت این کوچکترین را پذیرا باشید. واقعا قلبم درد گرفت از دیدن تصویر مظلومانه این بزرگوار.ان شاء الله مهمان سفره ارباب باشند😭😭😔😔🙏🙏🖤🖤
پاسخ دامنه ::
استاد گرامی جناب حجتالاسلام آقای عبداالمهدی باقری سلام علیکم. قلب بنده با همین نوازش روحنواز شما تسلا گرفت. خداوند متعال شما دوست فاضل را همآره در سلامت و توفیقات روزافزون بدارد. ممنونم از بذل محبتتان. یادآوری کنم همیشه گرمابخش روحیات ما هستید.۰۱ اسفند ۱۴۰۱ ، ۲۰:۰۱ناشناس
عیسی رمضانی: چون ترک اولی سرزد و سلام نکردم وشما سلام کردی جواب سلام نیز واجب ، بنابراین علیک السلام 🌺🌺🌺🌺
پاسخ دامنه ::
سلام علیکم و سلام دوباره رفیق شفیق من آقا عیسای عزیز. خواهش میکنم. اختیار دارید. این هم از اخلاق کریمانهی شما۰۲ اسفند ۱۴۰۱ ، ۰۲:۲۳سید علی اصغر شفیعی دارابی
سلام رفیق اندیشمند ، نویسنده و باتقوا
دوستی قلبی من با رفیق آسمانی آقا سید محمدباقراز کودکی تا بحال بوده است . تو و دوستان هم در باشکوه شدن ضیافت کودکی ، نوجوانی و جوانی نقش ارزنده ایی داشته اید .
آقا سید همواره مهربان بود.
یک انسان توحیدی و با ایمان.
نمازش عمیق برپا می شد.
اهل روزه و ممارست دینی بود .
هیچگاه از میدان قلبی مهربانی خارج نمی شد .
لبخندش تابلوی کارآفرینی بود
سخاوتمندبود
با یوسف عزیز خاطره هاداشتیم .
آقا سید با یوسف رمز شادی ما بودند .
بجابوداداء تکلیف کنیم و مراسم باشکوه را تابان کرده و صاحبان مجلس هم اسباب بزرگی را فراهم نمودند .
با دلی شکسته از فراغ جانسوز آقا سید جوادم، از خداوند رحمت واسعه را برای آقا سید مسئلت می نمایم .پاسخ دامنه ::
سلام دردمندترین رفیق درین روزها. مطلب را کامل کردید و از آن عزیز شریف صفات برجستهای شماردید. میدانم به او بسیار دل میسپردید. از سوی دیگر زندهیاد آقا سید محمد باقر احترام خاصی برای شهیدان قائل بود، و خود او هم به عبارتی از خانوادهی شهید بود، چون برادرخانم وی یعنی شهید اعلایی، از شهیدان عزیز بود. درود سید ما که دلت میدانم ازین پس ذرهتر میشود برای سیدجوادت. چهلم باشکوهی برای او برگزار کردی. آن عکس پسرعمه در کفن هم که فرمودی انگاری از حج بازگشته کاملاً مقایسهی قشنگ و صحیحی هست.۰۴ اسفند ۱۴۰۱ ، ۱۱:۲۵ناشناس
سید کمال الدین عمادی: هوالمحبوب الباقی. اگرچه ایام اعیاد شعبانیه هست دل ها همه به برکت میلاد انوار طیبه شادند لکن در ولادت مولایمان سالار شهیدان حسین بن علی سلام الله علیهما از همان آغاز با گریه اهل بیت علیهم السلام خصوصا رسول الله الاعظم صلوات الله علیه و آله همراه بود لذا بی تناسب نیست بحکم ادب ایمانی درگذشت عزیزان و خویشاوندانی برخی شیعیان اهل بیت علیهم در این گروه دارالمومنین مرحوم آقا سید باقر شفیعی اخوی محترم جناب حجت الاسلام والمسلمین آقا سید جواد شفیعی و اقازاده معزز جناب آقا سید علی اصغر شفیعی و پسر عمه صدیق ارجمندم دانشور مکرم جناب طالبی عزیز رضوان الله تعالی علیهم موجب اندوه خاطر شد تسلیت بگویم و برای آن مهاجران الی الله مغفرت الهی و برای عزیزان نامبرده صبر متعالی را از ایزد منان مسالت دارم.از آنجا که ما در این مدت بر خلاف ایام پیشین به دلیل اندوه خاطری که عارض شد کمتر به نوشته گروه توجه کردیم رسم ادب ایمانی بجای نیاوریم تا این که عزیزی ادب اخوت ولایی بجای آورد ما را از غفلت بدر آورد. لله الحمد و له الشکر و من الله التوفیق و هو الرفیق علی طول الطریق.سید کمال الدین عمادیپاسخ دامنه ::
استاد گرانقدر حاج سید کمالالدین عمادی سلام مجدد به شما. اول بروم روی این خبرتان که فرمودید "به دلیل اندوه خاطری که عارض شد" بر حضرت عالی. من هنوز تا اکنون مطلع نشدم چه اندوهی بر شما وارد شد. لطف فرمایید بگویید تا دستکم همدردی کنیم درین صحن مفخّم محترم. ازینکه بر بنده تسلا فرستادی و یادی از پسرعمهی عزیزم نمودی و یاد کردید از جوان برومند سید علی اصغر شفیعی بر شما درود بفرستم و قدردارنی کنم. شاید زمان دگر شجرهی این خاندان یعنی انساب پسرعمهام را که دو ناحیهی مادری و پدری و فامیلهای سببی اکثر روحانی هستند و در کسوت روحانیت بر برسم تا یک دین کوچکی برای رفیق و همبازی کودکیام مرحوم آقا باقر ادا کرده باشم. خدایا دل عالی جناب هم از انده پیش آمده بر شما محو شود. سپاس.۰۴ اسفند ۱۴۰۱ ، ۲۱:۲۷ناشناس
محمدرضا احمدی: سلام جناب استاد طالبی عزیز. درگذشت پسرعمه تان را گرچه حضوری به شما تسلیت گفتم، اما با خواندن خصال نیک آن مرحوم، مجددا به شما و خاندان محترم تسلیت عرض میکنم، خداوند به بازماندگان صبر و اجر عنایت فرماید. حضور در محضر سید گرامی انجام وظیفه بود، حقیقتا خیلی دلم میخواست وضعیت جوی به گونه ای باشد که بتوانم به محضر سید بزرگوار برسم و حضوری به ایشان تسلیت بگویم، از آنجا که رنگ رخسار نشان میدهد از سر درون، سید را مردی متین، با فرهنگ و ادب، همراه با طمانینه یافتم که با اقتدا به مولا و جد خود، توانست این مصیبت بزرگ را هضم نماید. انسانهای فکور، صبورترند، و ایشان هم فکور هستند و هم صبور.
از نمای سوم شما چیزی نمی نویسم، اما تجربه خودم در امر تبلیغ به من میگوید باید دیدگاه اصیل برخاسته از قرآن و روایات را برای مردم توضیح داد، چرا که امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مردم زیباییهای سخنان ما را میشناختند، بدون شک از ما پیروی میکردند. وظیفه ما را این بیان مشخص کرده است.
عزیزان قدر یکدیگر بدانید
اجل سنگ است و آدم مثل شیشه
این بیت باید بیشتر ورد زبان ما باشد، چرا که به قول خودتان، به دهه ای از عمر رسیدیم که شرکت در عروسی های مختلف را به فرزندان و جوانان سپردیم و رفتن به مراسم عزا را خود برعهده گرفته ایم، انشاالله همگی عاقبت به خیر شویم، داشت یادم می رفت که سالروز ولادت آقا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و روز پاسدار را به شما و اعضای محترم گروه تبریک بگویم، اسعدالله ایامکم. محمدرضا احمدی.
پاسخ دامنه ::
جناب حجت الاسلام استاد احمدی دوست گرانمایهی من سلام. قوت قلب بود این پیام تجلیل از مقام شامخ رفیقم آق سید علی اصغر غمدیدهحال. برداشت درستی از شخصیت این دوست دوستداشتنیام صورت دادید. تعریف شما بیشائبه است و صدق در آن موج میزند. نیز از بیان نظر در مورد اصل تبلیغ و نوع متون منبررفتن، برای من جالب توجه بود. ازینکه مرا بایت یک روز یومالله لایق تبریک دانستی، از جناب عالی تشکر دارم. باید به امام امت ره تبریک گفت که با آن مقام الهی و معنوی و عرفانی و اخلاقی و سیاسی خود، فرموده بود: «ای کاش من یک پاسدار بودم.» که این سخن سرنوشتساز، کار پاسداران را در مراقبت از هوای نفس خود و پرهیختن از امور ممنوعه، شدیدتر میکند. بایت پسرعمهی عزیزم نیز، ازت سپاس بیکران میگزارم و نیز از حضور گرمابخشت در چهلم پسر سید علی اصغر.
۰۵ اسفند ۱۴۰۱ ، ۰۹:۴۳ناشناس
ام البنین دارابکلایی: سلام. عکس اق باقر خیلی شبیه آق باباهه.
سلام. آره درسته چون پدرم دایی آق سیدباقر است چهرهی خواهرزادهها بیشتر سمت و سوی دائیها میرود . بابت ارسال عکسها توسط شما بسیار ممنونم. کاری پسندیده است ثبت وقایع محل.