جهان پسا آمریکا
به قلم علیرضا آهنگر دارابی حاج باقر موسی : سلام. معرفی کتاب جهان پس از آمریکا : نویسنده فرید زکریا. در این کتاب ظهور و یا شاید سقوط آمریکا رو از امپراطوری با اما و اگر به نگارش در آورده که مشتمل به ۹ فصل میباشد از جامعه جهانی گرفته تا به دیگر کشورها و سازمانها و مخصوصاً به قول خودشون کشورهای یاغی و شرور از جهان تک قطبی و چند قطبی پرداخته. در این کتاب نگرانی آمریکا در مورد از دست دادن جایگاه خود پرداخته البته این نگرانی در چند مرحله برای آمریکا پدیدار گشته که با مدیریت خود همه رو پشت سرگذاشته اولین آن در سال ۱۹۵۰ بعد پرتاب ماهواره اسپوتینک اتحاد شوروی دومین نگرانی در سال ۱۹۷۰ در راستای گران شدن نفت وکاهش رشد آمریکا و قدرت گرفتن اروپا و عربستان که حتی رئیسجمهور وقت صحبت ظهور جهان چند قطبی خبر داده سومین موج آن در دهه ۱۹۸۰ که به نظر اکثر کارشناسان آن زمان بر این عقیده بودن که ژاپن به لحاظ فناوری و اقتصادی ابر قدرت آینده خواهد شد.
امروز هم چین تلاش اولی شدن رو در سر دارهاما چرا هیچ کدام عملی نشده بخاطر آن هستش نظام آمریکا انعطاف پذیر کارآمد و اصلاح پذیر میباشد البته باید متوجه باشیم آمریکا امروز در خیلی از اولینها اول میباشد. در این کتاب سازوکارهای سنتی همکاری بین المللی که البته آرایش قدرت منسوخ شده اعضای دائمی شورایملل متحد پیروز شده که جنگی که حدود هفتاد سال پیش به پایان رسید که در این گروه ژاپن و آلمان دومین و سومین قدرت اقتصاد دنیا جایی ندارند ویا هیچ کشور آمریکا ی لاتین وافریقا دیده نمیشود .البته شورای امنیت یک ساختار کهنه و حاکمیت ( پوسیده ) جهانی میباشد.
چین چهارمین اقتصاد دنیا یا هند وکره جنوبی دوازده وسیزد هم اقتصاد بزرگ در گروه هشت جایی ندارند بنا بر سنت غلط ، رئیس صندوق بینالمللی پول همیشه یک اروپایی ورئیس بانک جهانی همیشه یک آمریکایی هستش سهم آمریکا از اقتصاد جهان در جنگ ورگودها باوجود شمار زیادی از کشورهای در حال اوج گیری ثابت مانده است آمریکا که جمعیتش پنج درصد جمعیت جهان را دارد به مدت ۱۲۵ سال ۲۰ تا۳۰درصد تولید جهان را در اختیار داشته است. در مبحث دمکراسی آورده شده دمکراسی که ازسه عنصر اساسی میباشد ،انتخابات سالم استقلال نظام قضایی و نظارت مبتنی بر تفکیک قوا یک رنگ و بویی دگر دارد البته جالبش آنجایی هستش مردمان آسیا و آفریقا وقتی از غرب و مخصوصاً از آمریکا انتقاد تندی دارند غالباً استدلال هایی را بکار میبرند که در لندن و پاریس و نیویورک مطرح شده (مارکس ،انگلس ،لنین) در این کتاب پربحث فروتنی آورده شده وقتی چین در دهه توسعه اش۱۹۸۰ فاقد سیاست خارجی بوده یا دقیقتر بگویم مهمترین راهبردش راهبرد رشد بود چین روابط خوب با آمریکا را کلید توسعه اش میدانست که البته این تاحدی به این دلیل بود که میخواست به بزرگترین بازار پیشرفته تمرین فناوری دنیا دسترسی پیدا کند چین در شورای امنیت سازمان ملل معمولاً به نفع قطعنامه های مورد حمایت آمریکا رای داد البته لازم به ذکر هستش اهمیت مناسبات چین با هر کشوری در دنیا در قیاس با رابطه اش با آمریکا رنگ میبازد (هرچند دشمنی ولی نگاه به جلو دارند) (که البته این نگرش کشورهای در حال رشد ورشد یافته میباشد)
با توجه به رشد اقتصادی و پویایی چین این کشور ۲/۵ تریلیون ذخیره ارز دارد که بیشتر آن به دلار میباشد در سال ۲۰۰۸ چین بزرگترین طلبکار خارجی آمریکا شد و اکنون چین بزرگترین بستانکار دنیا را در اختیار دارد که البته امضاء عمو سام پای آن است هرچند کشور آمریکا در بیشتر موارد علمی و صنعتی در ردیف اولینها هستش ولی هستند کشورهایی که در حال جلو زدن از او امروز رابطه اقتصادی چین و امریکا مبتنی بر وابستگی متقابل است چین برای فروش کالایش به بازار آمریکا نیازمند وامریکا برای تأمین مالی بدهی اش به چین نیازمند. امریکا در جذب مغز ها جزو اولین هستش که علت آن اقتصاد پویا حقوق خوب ، آزادی ،وجامعه مدنی ، اگر یک مثالی آورده بشه فقط از هندوستان در هه ۱۹۹۰ بیش از ۷۵درصدفارغ التحصیلان فناوری هند به آمریکا مهاجرت کردهاند. البته در دوران نهرو بنیانگذار هند باخت بزرگی برای هند به یادگار گذاشت که آن هم رد پیشنهاد آمریکا برای احراز کرسی دائمی شورای امنیت سازمان ملل که در آن زمان در اختیار تایوان بود پیشنهاد کرد که این کرسی به چین داده شود (سال ۱۹۵۲) البته امروز هند ومردمانش از آن کشورهایی هستند که نظر مساعد بسیار بالا (هفتاد و یک درصد) به آمریکا دارند در صورتی که خود آمریکاییها هشتاد و سه درصد به کشور خود البته این داستان برای وقتی هستش که هند برای برنامه هستهای خود بیش از ۳۳سال تحریم آمریکا رو تحمل کرده است.
بخش دیگری از کتاب در باره برنامه هستهای کشورها آمده البته برای آمریکا سخت شده در برنامه هستهای ایران چشم پوشی کند به معنی سازش وبا توجه به قدر قدرتی آن وقدر ت مطلق جهان امری غیر مسئولانه اگر هدف تغییر حکومت باشد آتش اشتیاق دولت ایران برای سلاح اتمی که در دنیای سیاست بین المللی حکم بیمه نامه را دارد اگر امروز به کشور ایران بنگریم ایران رو قدرتهای هسته ای (روسیه، هند،پاکستان،اسرائیل) محاصره کرده اند واز آنسو چه افغانستان (طالبان به نیابت سربازان امریکا) و عراق سربازان آمریکایی مستقر شده اند با توجه به اینکه رئیسجمهور آمریکا حکومت ایران رو نامشروع میداند آیا هر کشور دیگری بود از بر نامه هسته ای دست میکشید. البته در این کتاب در باره خیلی از کشورها مخصوصاً روسیه ،انگلیس مطلب آورده که فرصتی نیست.