شهر انقلاب
به قلم دامنه. بهنام خدا. سلام. قسمت دوازدهم. در ابتداء بگویم سهم هیچ صنف و قشر و گروهی در بروز انقلاب را نادیده نمیتوان گرفت. اما بهگمانم کمتر کسی انکار دارد که شهر انقلاب، "قم" نبوده است. آری؛ شهر انقلاب، قم بوده است. شاه در طول سلطنت خود، از قم میهراسید. او در اصل، دلش میخواست قم در حمایتِ حکومتش باشد و یا دستکم ساکت بماند. وقتی میدید نه حمایت است و نه سکوت، دست به سرکوب میزد. چهار سرکوب خونبار قم توسط شاه از همه برجستهتر و تأثیرگذارتر بود:
۱. سرکوب طلاب در درون فیضیه در دوم فروردین سال ۴۲ و روز شهادت امام صادق (ع)
۲. سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۴۲.
۳. سرکوب شدید طلاب و دستگیری فراگیر آنان در قیام سال ۵۴ طلاب فیضیه.
۴. سرکوب قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ قم که این چهارمین سرکوب، جرقهی اشتعال اعتراضات و پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۵۷ گردید. و برگزاری مراسم چهلم شهدای قیام ۱۹دی۵۶ قم، شهر بزرگی چون تبریز را به قیام ۲۹ بهمن ۵۶ کشاند. و سپس یزد و شهرهای دیگر را به حرکت جسورانه، علیهی رژیم واداشت و موج ۱۹دی قم، شهرهای دیگر ایران را یکییکی، فرا گرفت.
شهر قم به دلیل حضور مرجعیت، مجتهدین، روحانیت، طلاب، مردم مؤمن و مذهبی و از همه مهمتر، قدرت اِفتاء، جلودار نهضت اسلامی بود. حتی چشم اغلب انقلابیون به قم بود و خط و ربطها، اعلامیهها و نوارها از اینجا، جابهجا و شیوهی مبارزه از اینجا ترسیم میشد. هنوز نیز قم بعد از چهلسال از استقرار نظام جمهوری اسلامی، همچنان شهری برای رایزنیها، مشورتها و حتی اجازهگرفتنها برای پستهایی چون ریاستجمهوریست.
قم، نماد واقعی انقلاب است. نام قم، همان قم باقی ماند و مانند شهر سنپترز بورگ، لنینگراد نشد و نیز مثل شهر استالینگراد، به ولگاگراد برنگشت. چون قم، بامُسمّی بود و به دور از خودخواهیهای کمونیستها. آری؛ قم در لغت یعنی "بپا خیز" و بپا هم خاست.