۱۹ فروردين ۱۴۰۴ ، ۱۶:۴۰
لغت های دیگر داراب کلا
۱۹ فروردین ۱۴۰۴
کاری مشترک از
دکتر اسماعیل عارف زاده و دامنه
بَلّه بَلّه : گرما، دما، فوران تَش. شعله بیرون دادن.همچنین به معنای نورانی، زیبایی، روشنایی، سفیدی، برّاقی مثلا مردی یا زنای دیم بلّه بلّه دِنه. تلفظ بَلبَل هم درست است
حِلّه حلّه : از شدت گرما بیطاقت شدن.
فِرفری : کسی یا چیزی را پرت کردن، جای دور انداختن. به موی پیچی هم در فارسی فرفری میگویند که با این لغت فرق دارد
شیوَچه : فرزند شوهر از همسر سابق یا همسر دیگرش. وچهی شوهر.
هر یتّا بیه که : آنقدر بزرگ بود. یگانه بود. چقدر صداش گت بود. آنقدر بزرگ بود که نگو. هر یکیش بسیار بزرگ بود. بیش از حد بزرگ
هی رسّه : هی راسته. خیلی دور. خیلی دیر. فاصله بعید. زمان بعید.
هِرِس : راست شو. هی بلند شو. برخیز.
هِوِر هِوِر : وادار به تعجیل، فشار کلامی برای شتاب در کار همراه با تکرار. تقلّا. وِگ وِگ یا وکّه وکّه.
رَسِت : شاید هم آخرش دال یا سین آن صاد. املاش را دقیق نیست. یعنی تقسیمکردن. جداکردن و دادن به هر کس. سهم هر سک را سوا کردن.
این پست به مرور تکمیلتر میشود..
| لینک کوتاه این پست →
qaqom.blog.ir/post/2595
۱۴۰۴/۰۱/۱۹