دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

پست شده در سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۶
بازدید ها : ۱۱۲۰
ساعت پست : ۰۸:۰۸
مشخصات پست

چرا دامنه دوم؟

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
چرا دامنه دوم؟
دیدن یا نوشتن نظرات : ۲
پست شده در سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۶
بازدید ها : ۱۱۲۰
ساعت پست : ۰۸:۰۸
دنبال کننده

چرا دامنه دوم؟

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
چرا دامنه دوم؟
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی

بیشتر بخوانید ↓به قلم دامنه. به نام خدا. تأسیس دامنه دوم  چرا «قلم دامنۀ دوم»؟. چرا «جان، جهان، ایران، انسان، ادیان، قرآن، عرفان، ایمان»؟ چرا «بیان و پیام»؟

 

۱.  این که چرا نام وبلاگ را گذاشتم «قلم دامنه دوم»؟ باید بگویم  «قلم دامنه دوم» جغرافیای محدودی ندارد، جغرافیای آن، همه‌ی ایران است و مخاطبان آن، همه‌ی ایرانیان. ۲. چرا «جان، جهان، ایران، انسان، ادیان، قرآن، ایمان، عرفان»؟ را شعار وبلاگ کردم؟ چونکه اول باید جان را مراقب بود و آن را تیمار کرد. معتقدم تا به جان و نفسِ خویش نپردازیم، به معرفت درست، دست نمی یابیم. همۀ ما در درجۀ نخست، جُنبنده و دمیده شدۀ روح خدای متعالیم. بعد جهان را باید شناخت و جهان بینی داشت. چه دیدنِ جهان باشد و چه بینشِ آن. آنگاه ایران را باید دوست می داشت و آن را پاسداری نمود، چراکه، هر انسانی باید در بخشی از زمین خدا مستقر شود و حیات خود را رونق معنوی و طول و عرض عالی ببخشد و چه جایی بهتر از ایران: «چون ایران نباشد تن من مَباد». سپس انسان را باید شناخت و انسان شناسی داشت. و از پُلِ انسان شناسی باید به ادیان و دین شناسی رفت. زیرا انسان بدون دین و دین ورزی موجودی عبَث است. و عبث، بیهودگی، پوچی و پوچ اندیشی با فلسفۀ زیستن و آدمیت انسان و حکمت خداوند متعال نمی خواند. با این شیوۀ زندگی، قرآن به عنوان هدایتگر بشر جِلوه می کند و بر جان انسان های حقّگرا می درخشد و آن گاه با قرآن، ایمان حاصل می شود که نهایتِ آن عرفان و خداشناسی و خداگرایی ست، که به ثنا و ستایش خداوندی می انجامد؛ چراکه، ما در هر کاری که بسر بریم _از جمله وبلاگ و فضای مَجازی_ باید و باید در دنیای واقعی و در فضای حقیقی، در اوج پرستش «الله» باشیم و وصال «رحمان». همین و والسّلام.

 

۳. و اما چرا در شرح وبلاگ گفته ام «بیان و پیام»؟ زیرا همچنان بر آنم بیان و پیام دو مسألۀ حیاتی و اصلی بشر است. بیان و پیام، آموزۀ اصلی انبیای الهی (ع) و ائمۀ اطهار (ع) و تمامی حکیمان و مُتألِّهان عالَم است. هم باید بیان و آزادیِ بیان داشت و هم باید بیان حاوی پیام باشد. پیام، محصول وحی است. همۀ پیامبران خاصّه حضرت خاتم (ص) پیام آورندگان انسان و جهان و جان بودند. پایان. ۲۷ تیر ۱۳۹۶.

دیدن یا نوشتن نظرات : ۲
چرا دامنه دوم؟

چرا دامنه دوم؟

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی

بیشتر بخوانید ↓به قلم دامنه. به نام خدا. تأسیس دامنه دوم  چرا «قلم دامنۀ دوم»؟. چرا «جان، جهان، ایران، انسان، ادیان، قرآن، عرفان، ایمان»؟ چرا «بیان و پیام»؟

 

۱.  این که چرا نام وبلاگ را گذاشتم «قلم دامنه دوم»؟ باید بگویم  «قلم دامنه دوم» جغرافیای محدودی ندارد، جغرافیای آن، همه‌ی ایران است و مخاطبان آن، همه‌ی ایرانیان. ۲. چرا «جان، جهان، ایران، انسان، ادیان، قرآن، ایمان، عرفان»؟ را شعار وبلاگ کردم؟ چونکه اول باید جان را مراقب بود و آن را تیمار کرد. معتقدم تا به جان و نفسِ خویش نپردازیم، به معرفت درست، دست نمی یابیم. همۀ ما در درجۀ نخست، جُنبنده و دمیده شدۀ روح خدای متعالیم. بعد جهان را باید شناخت و جهان بینی داشت. چه دیدنِ جهان باشد و چه بینشِ آن. آنگاه ایران را باید دوست می داشت و آن را پاسداری نمود، چراکه، هر انسانی باید در بخشی از زمین خدا مستقر شود و حیات خود را رونق معنوی و طول و عرض عالی ببخشد و چه جایی بهتر از ایران: «چون ایران نباشد تن من مَباد». سپس انسان را باید شناخت و انسان شناسی داشت. و از پُلِ انسان شناسی باید به ادیان و دین شناسی رفت. زیرا انسان بدون دین و دین ورزی موجودی عبَث است. و عبث، بیهودگی، پوچی و پوچ اندیشی با فلسفۀ زیستن و آدمیت انسان و حکمت خداوند متعال نمی خواند. با این شیوۀ زندگی، قرآن به عنوان هدایتگر بشر جِلوه می کند و بر جان انسان های حقّگرا می درخشد و آن گاه با قرآن، ایمان حاصل می شود که نهایتِ آن عرفان و خداشناسی و خداگرایی ست، که به ثنا و ستایش خداوندی می انجامد؛ چراکه، ما در هر کاری که بسر بریم _از جمله وبلاگ و فضای مَجازی_ باید و باید در دنیای واقعی و در فضای حقیقی، در اوج پرستش «الله» باشیم و وصال «رحمان». همین و والسّلام.

 

۳. و اما چرا در شرح وبلاگ گفته ام «بیان و پیام»؟ زیرا همچنان بر آنم بیان و پیام دو مسألۀ حیاتی و اصلی بشر است. بیان و پیام، آموزۀ اصلی انبیای الهی (ع) و ائمۀ اطهار (ع) و تمامی حکیمان و مُتألِّهان عالَم است. هم باید بیان و آزادیِ بیان داشت و هم باید بیان حاوی پیام باشد. پیام، محصول وحی است. همۀ پیامبران خاصّه حضرت خاتم (ص) پیام آورندگان انسان و جهان و جان بودند. پایان. ۲۷ تیر ۱۳۹۶.

Notes ۲
پست شده در يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴
بازدید ها : ۱۳۸۱
ساعت پست : ۱۱:۱۱
مشخصات پست

امام رضا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
امام رضا

نقاره‌خانه از زاویه‌ی سردرگاه نواب

حرم رضوی. ۱۱ آذر ۱۴۰۱ عکاس: دامنه

 

مشهد مقدس. حرم امام رضا ع از زاویه‌ی شرقی

 

به قلم دامنه. به نام خدا. امام رضا و آرامش ملت. به این جمله‌ی امام خمینی درباره‌ی امام رضا به‌دقت توجه کنید: «حضرت رضا -سلام الله علیه- در آن ابتلائاتی که داشت و در آن مصیبت‌های معنوی که برایش وارد می‌شد، بدون اینکه یک اختلافی ایجاد کند، با آرامش، راه خودش را به پیش می‌برد. مقیّد بود به اینکه آرامش ملت را حفظ کند.»  (صحیفه امام، جلد ۱۳ ص ۴۲۷)

 

از این سخن امام خمینی دربار‌ه‌ی حضرت رضا ع چه می‌فهمیم؟ من دریافت‌های خودم را به فشردگی با تمرکز بر کلیدواژه‌های موجود در جمله می‌گویم. امید است برداشت‌هایم خطا نباشد:

 

یک. آن امام رئوف در دوران حیات خود به ابتلائات -آزمایش‌ها در گرفتاری‌ها- دچار شده بودند. مانند مهاجرت اجباری به مَرو و توس، پذیرش مصلحت‌آمیز ولایت‌عهدی مأمون خلیفه‌ی عباسی، تُهمت‌ها به موضوع فرزندش امام جواد ع و... .

 

دو. امام علی بن موسی‌الرّضا (ع) مصیبت های معنوی داشتند. گرچه این واژه نیازمند تفسیر دقیق و به عبارتی هرمنوتیکی‌ست، ولی فرق است میان گرفتاری‌های مادّی مانند خوراک و آسایش و بلاهای طبیعی و... با گرفتاری‌های معنوی. مثلاً این که عده‌ای در آن دوره، امامت در شیعه را تا امام هفتم، امام کاظم ع دانستند، یعنی فرقه‌ی وقفیّه که تا امام هفتم متوقّف شدند (شیعه‌ی هفت امامی) و گفتند امام به آسمان عروج کرد و برمی‌گردد و ظهور می‌کند، این تفکر می‌توانست یک مصیبت معنوی برای امام رضا بوده باشد.

 

سه. امام رضای آل محمد ص با وجود آن‌همه ابتلاءها و مصیبت‌های معنوی، اما به دلیل حکمت سرشار و شناخت و احاطه‌ای که داشتند، هرگز اختلافی نیفکندند و این کلاً از ساحت عصمت و امامت به دور است؛ این بدین معنی‌ست که آن حضرت، فضای جامعه را برای انقلاب و دگرگونی اساسی مهیّا نمی‌دیدند ازین‌رو مکتب شیعه را با اندیشه‌پردازی‌هایش تقویت و غنی کردند. مثل مطالب کتاب عیون اخبار رضا.

 

چهار. و آخر این که امام رضا در جامعه‌ی بحران‌زده‌ی آن روزگار، به چیزی جز آرامش ملت فکر نمی‌کردند. در واقع این سخن امام خمینی درباره‌ی امام رضا نشان‌دهنده‌ی این است که اساسِ اسلام بر آرامش ملت است. جامعه‌ی ناآرام، جامعه‌یی معیوب و بیمار است. بنابراین وقتی انقلاب‌کردن در محیط و زمانه‌ای چون دوره‌ی سخت امام رضا نه فقط نمی‌تواند وافی به مقصود باشد بلکه مُخلّ آرامش ملت و موجب اختلال در روند مکتب می‌گردد؛ امام رضا آرامش را حفظ می‌کنند تا دین و شیعه محفوظ بماند و غنی‌تر گردد. به همین دلیل است که می‌بینیم امام رضا با حکمت و اندیشه‌پردازی و سخنان بسیارمهم، اسلام را از ملعبه‌ی آل عباس و تفسیرهای غلط فرقه‌های منحرف نجات دادند.

دیدن یا نوشتن نظرات : ۰
پست شده در يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴
بازدید ها : ۱۳۸۱
ساعت پست : ۱۱:۱۱
دنبال کننده

امام رضا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
امام رضا

نقاره‌خانه از زاویه‌ی سردرگاه نواب

حرم رضوی. ۱۱ آذر ۱۴۰۱ عکاس: دامنه

 

مشهد مقدس. حرم امام رضا ع از زاویه‌ی شرقی

 

به قلم دامنه. به نام خدا. امام رضا و آرامش ملت. به این جمله‌ی امام خمینی درباره‌ی امام رضا به‌دقت توجه کنید: «حضرت رضا -سلام الله علیه- در آن ابتلائاتی که داشت و در آن مصیبت‌های معنوی که برایش وارد می‌شد، بدون اینکه یک اختلافی ایجاد کند، با آرامش، راه خودش را به پیش می‌برد. مقیّد بود به اینکه آرامش ملت را حفظ کند.»  (صحیفه امام، جلد ۱۳ ص ۴۲۷)

 

از این سخن امام خمینی دربار‌ه‌ی حضرت رضا ع چه می‌فهمیم؟ من دریافت‌های خودم را به فشردگی با تمرکز بر کلیدواژه‌های موجود در جمله می‌گویم. امید است برداشت‌هایم خطا نباشد:

 

یک. آن امام رئوف در دوران حیات خود به ابتلائات -آزمایش‌ها در گرفتاری‌ها- دچار شده بودند. مانند مهاجرت اجباری به مَرو و توس، پذیرش مصلحت‌آمیز ولایت‌عهدی مأمون خلیفه‌ی عباسی، تُهمت‌ها به موضوع فرزندش امام جواد ع و... .

 

دو. امام علی بن موسی‌الرّضا (ع) مصیبت های معنوی داشتند. گرچه این واژه نیازمند تفسیر دقیق و به عبارتی هرمنوتیکی‌ست، ولی فرق است میان گرفتاری‌های مادّی مانند خوراک و آسایش و بلاهای طبیعی و... با گرفتاری‌های معنوی. مثلاً این که عده‌ای در آن دوره، امامت در شیعه را تا امام هفتم، امام کاظم ع دانستند، یعنی فرقه‌ی وقفیّه که تا امام هفتم متوقّف شدند (شیعه‌ی هفت امامی) و گفتند امام به آسمان عروج کرد و برمی‌گردد و ظهور می‌کند، این تفکر می‌توانست یک مصیبت معنوی برای امام رضا بوده باشد.

 

سه. امام رضای آل محمد ص با وجود آن‌همه ابتلاءها و مصیبت‌های معنوی، اما به دلیل حکمت سرشار و شناخت و احاطه‌ای که داشتند، هرگز اختلافی نیفکندند و این کلاً از ساحت عصمت و امامت به دور است؛ این بدین معنی‌ست که آن حضرت، فضای جامعه را برای انقلاب و دگرگونی اساسی مهیّا نمی‌دیدند ازین‌رو مکتب شیعه را با اندیشه‌پردازی‌هایش تقویت و غنی کردند. مثل مطالب کتاب عیون اخبار رضا.

 

چهار. و آخر این که امام رضا در جامعه‌ی بحران‌زده‌ی آن روزگار، به چیزی جز آرامش ملت فکر نمی‌کردند. در واقع این سخن امام خمینی درباره‌ی امام رضا نشان‌دهنده‌ی این است که اساسِ اسلام بر آرامش ملت است. جامعه‌ی ناآرام، جامعه‌یی معیوب و بیمار است. بنابراین وقتی انقلاب‌کردن در محیط و زمانه‌ای چون دوره‌ی سخت امام رضا نه فقط نمی‌تواند وافی به مقصود باشد بلکه مُخلّ آرامش ملت و موجب اختلال در روند مکتب می‌گردد؛ امام رضا آرامش را حفظ می‌کنند تا دین و شیعه محفوظ بماند و غنی‌تر گردد. به همین دلیل است که می‌بینیم امام رضا با حکمت و اندیشه‌پردازی و سخنان بسیارمهم، اسلام را از ملعبه‌ی آل عباس و تفسیرهای غلط فرقه‌های منحرف نجات دادند.

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی

نقاره‌خانه از زاویه‌ی سردرگاه نواب

حرم رضوی. ۱۱ آذر ۱۴۰۱ عکاس: دامنه

 

مشهد مقدس. حرم امام رضا ع از زاویه‌ی شرقی

 

به قلم دامنه. به نام خدا. امام رضا و آرامش ملت. به این جمله‌ی امام خمینی درباره‌ی امام رضا به‌دقت توجه کنید: «حضرت رضا -سلام الله علیه- در آن ابتلائاتی که داشت و در آن مصیبت‌های معنوی که برایش وارد می‌شد، بدون اینکه یک اختلافی ایجاد کند، با آرامش، راه خودش را به پیش می‌برد. مقیّد بود به اینکه آرامش ملت را حفظ کند.»  (صحیفه امام، جلد ۱۳ ص ۴۲۷)

 

از این سخن امام خمینی دربار‌ه‌ی حضرت رضا ع چه می‌فهمیم؟ من دریافت‌های خودم را به فشردگی با تمرکز بر کلیدواژه‌های موجود در جمله می‌گویم. امید است برداشت‌هایم خطا نباشد:

 

یک. آن امام رئوف در دوران حیات خود به ابتلائات -آزمایش‌ها در گرفتاری‌ها- دچار شده بودند. مانند مهاجرت اجباری به مَرو و توس، پذیرش مصلحت‌آمیز ولایت‌عهدی مأمون خلیفه‌ی عباسی، تُهمت‌ها به موضوع فرزندش امام جواد ع و... .

 

دو. امام علی بن موسی‌الرّضا (ع) مصیبت های معنوی داشتند. گرچه این واژه نیازمند تفسیر دقیق و به عبارتی هرمنوتیکی‌ست، ولی فرق است میان گرفتاری‌های مادّی مانند خوراک و آسایش و بلاهای طبیعی و... با گرفتاری‌های معنوی. مثلاً این که عده‌ای در آن دوره، امامت در شیعه را تا امام هفتم، امام کاظم ع دانستند، یعنی فرقه‌ی وقفیّه که تا امام هفتم متوقّف شدند (شیعه‌ی هفت امامی) و گفتند امام به آسمان عروج کرد و برمی‌گردد و ظهور می‌کند، این تفکر می‌توانست یک مصیبت معنوی برای امام رضا بوده باشد.

 

سه. امام رضای آل محمد ص با وجود آن‌همه ابتلاءها و مصیبت‌های معنوی، اما به دلیل حکمت سرشار و شناخت و احاطه‌ای که داشتند، هرگز اختلافی نیفکندند و این کلاً از ساحت عصمت و امامت به دور است؛ این بدین معنی‌ست که آن حضرت، فضای جامعه را برای انقلاب و دگرگونی اساسی مهیّا نمی‌دیدند ازین‌رو مکتب شیعه را با اندیشه‌پردازی‌هایش تقویت و غنی کردند. مثل مطالب کتاب عیون اخبار رضا.

 

چهار. و آخر این که امام رضا در جامعه‌ی بحران‌زده‌ی آن روزگار، به چیزی جز آرامش ملت فکر نمی‌کردند. در واقع این سخن امام خمینی درباره‌ی امام رضا نشان‌دهنده‌ی این است که اساسِ اسلام بر آرامش ملت است. جامعه‌ی ناآرام، جامعه‌یی معیوب و بیمار است. بنابراین وقتی انقلاب‌کردن در محیط و زمانه‌ای چون دوره‌ی سخت امام رضا نه فقط نمی‌تواند وافی به مقصود باشد بلکه مُخلّ آرامش ملت و موجب اختلال در روند مکتب می‌گردد؛ امام رضا آرامش را حفظ می‌کنند تا دین و شیعه محفوظ بماند و غنی‌تر گردد. به همین دلیل است که می‌بینیم امام رضا با حکمت و اندیشه‌پردازی و سخنان بسیارمهم، اسلام را از ملعبه‌ی آل عباس و تفسیرهای غلط فرقه‌های منحرف نجات دادند.

دیدن یا نوشتن نظرات : ۰
امام رضا

امام رضا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
امام رضا

نقاره‌خانه از زاویه‌ی سردرگاه نواب

حرم رضوی. ۱۱ آذر ۱۴۰۱ عکاس: دامنه

 

مشهد مقدس. حرم امام رضا ع از زاویه‌ی شرقی

 

به قلم دامنه. به نام خدا. امام رضا و آرامش ملت. به این جمله‌ی امام خمینی درباره‌ی امام رضا به‌دقت توجه کنید: «حضرت رضا -سلام الله علیه- در آن ابتلائاتی که داشت و در آن مصیبت‌های معنوی که برایش وارد می‌شد، بدون اینکه یک اختلافی ایجاد کند، با آرامش، راه خودش را به پیش می‌برد. مقیّد بود به اینکه آرامش ملت را حفظ کند.»  (صحیفه امام، جلد ۱۳ ص ۴۲۷)

 

از این سخن امام خمینی دربار‌ه‌ی حضرت رضا ع چه می‌فهمیم؟ من دریافت‌های خودم را به فشردگی با تمرکز بر کلیدواژه‌های موجود در جمله می‌گویم. امید است برداشت‌هایم خطا نباشد:

 

یک. آن امام رئوف در دوران حیات خود به ابتلائات -آزمایش‌ها در گرفتاری‌ها- دچار شده بودند. مانند مهاجرت اجباری به مَرو و توس، پذیرش مصلحت‌آمیز ولایت‌عهدی مأمون خلیفه‌ی عباسی، تُهمت‌ها به موضوع فرزندش امام جواد ع و... .

 

دو. امام علی بن موسی‌الرّضا (ع) مصیبت های معنوی داشتند. گرچه این واژه نیازمند تفسیر دقیق و به عبارتی هرمنوتیکی‌ست، ولی فرق است میان گرفتاری‌های مادّی مانند خوراک و آسایش و بلاهای طبیعی و... با گرفتاری‌های معنوی. مثلاً این که عده‌ای در آن دوره، امامت در شیعه را تا امام هفتم، امام کاظم ع دانستند، یعنی فرقه‌ی وقفیّه که تا امام هفتم متوقّف شدند (شیعه‌ی هفت امامی) و گفتند امام به آسمان عروج کرد و برمی‌گردد و ظهور می‌کند، این تفکر می‌توانست یک مصیبت معنوی برای امام رضا بوده باشد.

 

سه. امام رضای آل محمد ص با وجود آن‌همه ابتلاءها و مصیبت‌های معنوی، اما به دلیل حکمت سرشار و شناخت و احاطه‌ای که داشتند، هرگز اختلافی نیفکندند و این کلاً از ساحت عصمت و امامت به دور است؛ این بدین معنی‌ست که آن حضرت، فضای جامعه را برای انقلاب و دگرگونی اساسی مهیّا نمی‌دیدند ازین‌رو مکتب شیعه را با اندیشه‌پردازی‌هایش تقویت و غنی کردند. مثل مطالب کتاب عیون اخبار رضا.

 

چهار. و آخر این که امام رضا در جامعه‌ی بحران‌زده‌ی آن روزگار، به چیزی جز آرامش ملت فکر نمی‌کردند. در واقع این سخن امام خمینی درباره‌ی امام رضا نشان‌دهنده‌ی این است که اساسِ اسلام بر آرامش ملت است. جامعه‌ی ناآرام، جامعه‌یی معیوب و بیمار است. بنابراین وقتی انقلاب‌کردن در محیط و زمانه‌ای چون دوره‌ی سخت امام رضا نه فقط نمی‌تواند وافی به مقصود باشد بلکه مُخلّ آرامش ملت و موجب اختلال در روند مکتب می‌گردد؛ امام رضا آرامش را حفظ می‌کنند تا دین و شیعه محفوظ بماند و غنی‌تر گردد. به همین دلیل است که می‌بینیم امام رضا با حکمت و اندیشه‌پردازی و سخنان بسیارمهم، اسلام را از ملعبه‌ی آل عباس و تفسیرهای غلط فرقه‌های منحرف نجات دادند.

نقاره‌خانه از زاویه‌ی سردرگاه نواب

حرم رضوی. ۱۱ آذر ۱۴۰۱ عکاس: دامنه

 

مشهد مقدس. حرم امام رضا ع از زاویه‌ی شرقی

 

به قلم دامنه. به نام خدا. امام رضا و آرامش ملت. به این جمله‌ی امام خمینی درباره‌ی امام رضا به‌دقت توجه کنید: «حضرت رضا -سلام الله علیه- در آن ابتلائاتی که داشت و در آن مصیبت‌های معنوی که برایش وارد می‌شد، بدون اینکه یک اختلافی ایجاد کند، با آرامش، راه خودش را به پیش می‌برد. مقیّد بود به اینکه آرامش ملت را حفظ کند.»  (صحیفه امام، جلد ۱۳ ص ۴۲۷)

 

از این سخن امام خمینی دربار‌ه‌ی حضرت رضا ع چه می‌فهمیم؟ من دریافت‌های خودم را به فشردگی با تمرکز بر کلیدواژه‌های موجود در جمله می‌گویم. امید است برداشت‌هایم خطا نباشد:

 

یک. آن امام رئوف در دوران حیات خود به ابتلائات -آزمایش‌ها در گرفتاری‌ها- دچار شده بودند. مانند مهاجرت اجباری به مَرو و توس، پذیرش مصلحت‌آمیز ولایت‌عهدی مأمون خلیفه‌ی عباسی، تُهمت‌ها به موضوع فرزندش امام جواد ع و... .

 

دو. امام علی بن موسی‌الرّضا (ع) مصیبت های معنوی داشتند. گرچه این واژه نیازمند تفسیر دقیق و به عبارتی هرمنوتیکی‌ست، ولی فرق است میان گرفتاری‌های مادّی مانند خوراک و آسایش و بلاهای طبیعی و... با گرفتاری‌های معنوی. مثلاً این که عده‌ای در آن دوره، امامت در شیعه را تا امام هفتم، امام کاظم ع دانستند، یعنی فرقه‌ی وقفیّه که تا امام هفتم متوقّف شدند (شیعه‌ی هفت امامی) و گفتند امام به آسمان عروج کرد و برمی‌گردد و ظهور می‌کند، این تفکر می‌توانست یک مصیبت معنوی برای امام رضا بوده باشد.

 

سه. امام رضای آل محمد ص با وجود آن‌همه ابتلاءها و مصیبت‌های معنوی، اما به دلیل حکمت سرشار و شناخت و احاطه‌ای که داشتند، هرگز اختلافی نیفکندند و این کلاً از ساحت عصمت و امامت به دور است؛ این بدین معنی‌ست که آن حضرت، فضای جامعه را برای انقلاب و دگرگونی اساسی مهیّا نمی‌دیدند ازین‌رو مکتب شیعه را با اندیشه‌پردازی‌هایش تقویت و غنی کردند. مثل مطالب کتاب عیون اخبار رضا.

 

چهار. و آخر این که امام رضا در جامعه‌ی بحران‌زده‌ی آن روزگار، به چیزی جز آرامش ملت فکر نمی‌کردند. در واقع این سخن امام خمینی درباره‌ی امام رضا نشان‌دهنده‌ی این است که اساسِ اسلام بر آرامش ملت است. جامعه‌ی ناآرام، جامعه‌یی معیوب و بیمار است. بنابراین وقتی انقلاب‌کردن در محیط و زمانه‌ای چون دوره‌ی سخت امام رضا نه فقط نمی‌تواند وافی به مقصود باشد بلکه مُخلّ آرامش ملت و موجب اختلال در روند مکتب می‌گردد؛ امام رضا آرامش را حفظ می‌کنند تا دین و شیعه محفوظ بماند و غنی‌تر گردد. به همین دلیل است که می‌بینیم امام رضا با حکمت و اندیشه‌پردازی و سخنان بسیارمهم، اسلام را از ملعبه‌ی آل عباس و تفسیرهای غلط فرقه‌های منحرف نجات دادند.

Notes ۰
پست شده در جمعه, ۵ دی ۱۳۹۳
بازدید ها : ۵۸۶
ساعت پست : ۰۹:۳۲
مشخصات پست

دامنه در نجف اشرف

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دامنه در نجف اشرف

دامنه. نجف اشرف. باب الرضا (ع) یا باب ساعت

۵ دی ۱۳۹۳ ضلع شرقی حرم امام علی علیه‌السّلام

دیدن یا نوشتن نظرات : ۰
پست شده در جمعه, ۵ دی ۱۳۹۳
بازدید ها : ۵۸۶
ساعت پست : ۰۹:۳۲
دنبال کننده

دامنه در نجف اشرف

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دامنه در نجف اشرف

دامنه. نجف اشرف. باب الرضا (ع) یا باب ساعت

۵ دی ۱۳۹۳ ضلع شرقی حرم امام علی علیه‌السّلام

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی

دامنه. نجف اشرف. باب الرضا (ع) یا باب ساعت

۵ دی ۱۳۹۳ ضلع شرقی حرم امام علی علیه‌السّلام

دیدن یا نوشتن نظرات : ۰
دامنه در نجف اشرف

دامنه در نجف اشرف

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
دامنه در نجف اشرف

دامنه. نجف اشرف. باب الرضا (ع) یا باب ساعت

۵ دی ۱۳۹۳ ضلع شرقی حرم امام علی علیه‌السّلام

دامنه. نجف اشرف. باب الرضا (ع) یا باب ساعت

۵ دی ۱۳۹۳ ضلع شرقی حرم امام علی علیه‌السّلام

Notes ۰
پست شده در چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲
بازدید ها : ۱۶۲۵
ساعت پست : ۱۱:۱۱
مشخصات پست

داراب‌کلا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
داراب‌کلا

به قلم ابراهیم طالبی دارابی دامنه : به نام خدا. با سلام به خوانندگان محترم. روستای داراب‌کُلا، از روستاهای بزرگ ایران است؛ پرجمعیت و دارای تاریخ و قدمت در شهرستان میاندورود استان مازندران. میاندورود چون میانِ دو رودخانه‌ی شهرستان نکا و ساری واقع است، بدین‌نام خوانده شده است: یعنی میانِ دو تا رود. روستای ما در مجاورت و جنوب شرقی شهر سورک قرار دارد و با جاده‌ی بین‌المللی مشهد مقدس، ۵ کیلومتر (از سمت جنگل به دریا) فاصله دارد. روستای داراب‌کلا یک ویژگی منحصربه‌فرد در منطقه و شاید در ایران و حتی جهان اسلام دارد و آن این است از دامن آن -که خود دارای حوزه‌ی علمیه بوده است- حدود دویست و پنجاه روحانی و عالم دینی و طلبه برخاسته است. در این وبلاگم «روحانیت داراب‌کلا: اینجا» شرح حال روحانیان داراب‌کلا را نوشته‌ام:

 

عکس‌نوشته‌ی

بسم الله الرحمن الرحیم

داراب‌کلا به همین دلیل در تعبیر مردم محل و منطقه به دارالمؤمنین مشهور شده است. زنان این روستا چه نسل گذشته و چه نسل حال، همگی به چارچوب‌های شرع مقدس انور و هنجارهای اخلاقی بسیار پایبندند و حجاب تمامی زنان و دختران داراب‌کلا، چادر و پوشش‌های بسیارمناسب و فاخر است. این روستا از لحاظ جغرافیایی موقعیت زیبایی یافته است. از سمت جنوب و جنوب شرقی به دامنه‌های جنگل البرز مرکزی امتداد دارد و این جنگل با انبوهی از چشمه‌ها به مردم حیات و سرزندگی بخشیده است. و از دو سمت شرق و غرب نیز دو یال بزرگ و طولانی آن را احاطه نموده است و بر نقشه‌ی زیبایی آن، افزوده است. و سمت دیگر آن تا شهر سورک و جاده‌ی مشهد مقدس گسترش دارد.

دامنه‌ داراب‌کلا: اینجا

 

 

عکس نقشه‌ی داراب‌کلا

شهرستان میاندورود مازندران

 

جمعیت این روستا حدود پنج هزار نفر است. کشاورزی و باغداری از اشتغالات مهم مردم داراب‌کلاست. در روستای داراب‌کلا به دلیل مذهبی‌بودن بیش از نوزده هیأت مذهبی تأسیس گردیده است که در طول سال از هم نمی‌گسلند. بخش زیادی از مردم روستا خصوصاً نسل میانسال به امور اداری دولتی اشتغال دارند. از ویژگی‌های خوب این روستا این است کسانی که به هر دلیل و علتی به شهرهای دیگر مانند ساری و نکا مهاجرت و سکونت کرده‌اند، هیچ‌گاه روستا را به طور کامل و مطلق ترک نمی‌کنند. در دو شهر مذهبی و مقدس قم و مشهد و تهران نیز، تعداد زیادی از دارابکلایی‌ها سکونت دارند که به طور متناوب و متوالی به زادگاه خود داراب‌کلا آمدوشد دارند.

...

دیدن یا نوشتن نظرات : ۰
پست شده در چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲
بازدید ها : ۱۶۲۵
ساعت پست : ۱۱:۱۱
دنبال کننده

داراب‌کلا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
داراب‌کلا

به قلم ابراهیم طالبی دارابی دامنه : به نام خدا. با سلام به خوانندگان محترم. روستای داراب‌کُلا، از روستاهای بزرگ ایران است؛ پرجمعیت و دارای تاریخ و قدمت در شهرستان میاندورود استان مازندران. میاندورود چون میانِ دو رودخانه‌ی شهرستان نکا و ساری واقع است، بدین‌نام خوانده شده است: یعنی میانِ دو تا رود. روستای ما در مجاورت و جنوب شرقی شهر سورک قرار دارد و با جاده‌ی بین‌المللی مشهد مقدس، ۵ کیلومتر (از سمت جنگل به دریا) فاصله دارد. روستای داراب‌کلا یک ویژگی منحصربه‌فرد در منطقه و شاید در ایران و حتی جهان اسلام دارد و آن این است از دامن آن -که خود دارای حوزه‌ی علمیه بوده است- حدود دویست و پنجاه روحانی و عالم دینی و طلبه برخاسته است. در این وبلاگم «روحانیت داراب‌کلا: اینجا» شرح حال روحانیان داراب‌کلا را نوشته‌ام:

 

عکس‌نوشته‌ی

بسم الله الرحمن الرحیم

داراب‌کلا به همین دلیل در تعبیر مردم محل و منطقه به دارالمؤمنین مشهور شده است. زنان این روستا چه نسل گذشته و چه نسل حال، همگی به چارچوب‌های شرع مقدس انور و هنجارهای اخلاقی بسیار پایبندند و حجاب تمامی زنان و دختران داراب‌کلا، چادر و پوشش‌های بسیارمناسب و فاخر است. این روستا از لحاظ جغرافیایی موقعیت زیبایی یافته است. از سمت جنوب و جنوب شرقی به دامنه‌های جنگل البرز مرکزی امتداد دارد و این جنگل با انبوهی از چشمه‌ها به مردم حیات و سرزندگی بخشیده است. و از دو سمت شرق و غرب نیز دو یال بزرگ و طولانی آن را احاطه نموده است و بر نقشه‌ی زیبایی آن، افزوده است. و سمت دیگر آن تا شهر سورک و جاده‌ی مشهد مقدس گسترش دارد.

دامنه‌ داراب‌کلا: اینجا

 

 

عکس نقشه‌ی داراب‌کلا

شهرستان میاندورود مازندران

 

جمعیت این روستا حدود پنج هزار نفر است. کشاورزی و باغداری از اشتغالات مهم مردم داراب‌کلاست. در روستای داراب‌کلا به دلیل مذهبی‌بودن بیش از نوزده هیأت مذهبی تأسیس گردیده است که در طول سال از هم نمی‌گسلند. بخش زیادی از مردم روستا خصوصاً نسل میانسال به امور اداری دولتی اشتغال دارند. از ویژگی‌های خوب این روستا این است کسانی که به هر دلیل و علتی به شهرهای دیگر مانند ساری و نکا مهاجرت و سکونت کرده‌اند، هیچ‌گاه روستا را به طور کامل و مطلق ترک نمی‌کنند. در دو شهر مذهبی و مقدس قم و مشهد و تهران نیز، تعداد زیادی از دارابکلایی‌ها سکونت دارند که به طور متناوب و متوالی به زادگاه خود داراب‌کلا آمدوشد دارند.

...

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی

به قلم ابراهیم طالبی دارابی دامنه : به نام خدا. با سلام به خوانندگان محترم. روستای داراب‌کُلا، از روستاهای بزرگ ایران است؛ پرجمعیت و دارای تاریخ و قدمت در شهرستان میاندورود استان مازندران. میاندورود چون میانِ دو رودخانه‌ی شهرستان نکا و ساری واقع است، بدین‌نام خوانده شده است: یعنی میانِ دو تا رود. روستای ما در مجاورت و جنوب شرقی شهر سورک قرار دارد و با جاده‌ی بین‌المللی مشهد مقدس، ۵ کیلومتر (از سمت جنگل به دریا) فاصله دارد. روستای داراب‌کلا یک ویژگی منحصربه‌فرد در منطقه و شاید در ایران و حتی جهان اسلام دارد و آن این است از دامن آن -که خود دارای حوزه‌ی علمیه بوده است- حدود دویست و پنجاه روحانی و عالم دینی و طلبه برخاسته است. در این وبلاگم «روحانیت داراب‌کلا: اینجا» شرح حال روحانیان داراب‌کلا را نوشته‌ام:

 

عکس‌نوشته‌ی

بسم الله الرحمن الرحیم

داراب‌کلا به همین دلیل در تعبیر مردم محل و منطقه به دارالمؤمنین مشهور شده است. زنان این روستا چه نسل گذشته و چه نسل حال، همگی به چارچوب‌های شرع مقدس انور و هنجارهای اخلاقی بسیار پایبندند و حجاب تمامی زنان و دختران داراب‌کلا، چادر و پوشش‌های بسیارمناسب و فاخر است. این روستا از لحاظ جغرافیایی موقعیت زیبایی یافته است. از سمت جنوب و جنوب شرقی به دامنه‌های جنگل البرز مرکزی امتداد دارد و این جنگل با انبوهی از چشمه‌ها به مردم حیات و سرزندگی بخشیده است. و از دو سمت شرق و غرب نیز دو یال بزرگ و طولانی آن را احاطه نموده است و بر نقشه‌ی زیبایی آن، افزوده است. و سمت دیگر آن تا شهر سورک و جاده‌ی مشهد مقدس گسترش دارد.

دامنه‌ داراب‌کلا: اینجا

 

 

عکس نقشه‌ی داراب‌کلا

شهرستان میاندورود مازندران

 

جمعیت این روستا حدود پنج هزار نفر است. کشاورزی و باغداری از اشتغالات مهم مردم داراب‌کلاست. در روستای داراب‌کلا به دلیل مذهبی‌بودن بیش از نوزده هیأت مذهبی تأسیس گردیده است که در طول سال از هم نمی‌گسلند. بخش زیادی از مردم روستا خصوصاً نسل میانسال به امور اداری دولتی اشتغال دارند. از ویژگی‌های خوب این روستا این است کسانی که به هر دلیل و علتی به شهرهای دیگر مانند ساری و نکا مهاجرت و سکونت کرده‌اند، هیچ‌گاه روستا را به طور کامل و مطلق ترک نمی‌کنند. در دو شهر مذهبی و مقدس قم و مشهد و تهران نیز، تعداد زیادی از دارابکلایی‌ها سکونت دارند که به طور متناوب و متوالی به زادگاه خود داراب‌کلا آمدوشد دارند.

...

دیدن یا نوشتن نظرات : ۰
داراب‌کلا

داراب‌کلا

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
داراب‌کلا

به قلم ابراهیم طالبی دارابی دامنه : به نام خدا. با سلام به خوانندگان محترم. روستای داراب‌کُلا، از روستاهای بزرگ ایران است؛ پرجمعیت و دارای تاریخ و قدمت در شهرستان میاندورود استان مازندران. میاندورود چون میانِ دو رودخانه‌ی شهرستان نکا و ساری واقع است، بدین‌نام خوانده شده است: یعنی میانِ دو تا رود. روستای ما در مجاورت و جنوب شرقی شهر سورک قرار دارد و با جاده‌ی بین‌المللی مشهد مقدس، ۵ کیلومتر (از سمت جنگل به دریا) فاصله دارد. روستای داراب‌کلا یک ویژگی منحصربه‌فرد در منطقه و شاید در ایران و حتی جهان اسلام دارد و آن این است از دامن آن -که خود دارای حوزه‌ی علمیه بوده است- حدود دویست و پنجاه روحانی و عالم دینی و طلبه برخاسته است. در این وبلاگم «روحانیت داراب‌کلا: اینجا» شرح حال روحانیان داراب‌کلا را نوشته‌ام:

 

عکس‌نوشته‌ی

بسم الله الرحمن الرحیم

داراب‌کلا به همین دلیل در تعبیر مردم محل و منطقه به دارالمؤمنین مشهور شده است. زنان این روستا چه نسل گذشته و چه نسل حال، همگی به چارچوب‌های شرع مقدس انور و هنجارهای اخلاقی بسیار پایبندند و حجاب تمامی زنان و دختران داراب‌کلا، چادر و پوشش‌های بسیارمناسب و فاخر است. این روستا از لحاظ جغرافیایی موقعیت زیبایی یافته است. از سمت جنوب و جنوب شرقی به دامنه‌های جنگل البرز مرکزی امتداد دارد و این جنگل با انبوهی از چشمه‌ها به مردم حیات و سرزندگی بخشیده است. و از دو سمت شرق و غرب نیز دو یال بزرگ و طولانی آن را احاطه نموده است و بر نقشه‌ی زیبایی آن، افزوده است. و سمت دیگر آن تا شهر سورک و جاده‌ی مشهد مقدس گسترش دارد.

دامنه‌ داراب‌کلا: اینجا

 

 

عکس نقشه‌ی داراب‌کلا

شهرستان میاندورود مازندران

 

جمعیت این روستا حدود پنج هزار نفر است. کشاورزی و باغداری از اشتغالات مهم مردم داراب‌کلاست. در روستای داراب‌کلا به دلیل مذهبی‌بودن بیش از نوزده هیأت مذهبی تأسیس گردیده است که در طول سال از هم نمی‌گسلند. بخش زیادی از مردم روستا خصوصاً نسل میانسال به امور اداری دولتی اشتغال دارند. از ویژگی‌های خوب این روستا این است کسانی که به هر دلیل و علتی به شهرهای دیگر مانند ساری و نکا مهاجرت و سکونت کرده‌اند، هیچ‌گاه روستا را به طور کامل و مطلق ترک نمی‌کنند. در دو شهر مذهبی و مقدس قم و مشهد و تهران نیز، تعداد زیادی از دارابکلایی‌ها سکونت دارند که به طور متناوب و متوالی به زادگاه خود داراب‌کلا آمدوشد دارند.

...

به قلم ابراهیم طالبی دارابی دامنه : به نام خدا. با سلام به خوانندگان محترم. روستای داراب‌کُلا، از روستاهای بزرگ ایران است؛ پرجمعیت و دارای تاریخ و قدمت در شهرستان میاندورود استان مازندران. میاندورود چون میانِ دو رودخانه‌ی شهرستان نکا و ساری واقع است، بدین‌نام خوانده شده است: یعنی میانِ دو تا رود. روستای ما در مجاورت و جنوب شرقی شهر سورک قرار دارد و با جاده‌ی بین‌المللی مشهد مقدس، ۵ کیلومتر (از سمت جنگل به دریا) فاصله دارد. روستای داراب‌کلا یک ویژگی منحصربه‌فرد در منطقه و شاید در ایران و حتی جهان اسلام دارد و آن این است از دامن آن -که خود دارای حوزه‌ی علمیه بوده است- حدود دویست و پنجاه روحانی و عالم دینی و طلبه برخاسته است. در این وبلاگم «روحانیت داراب‌کلا: اینجا» شرح حال روحانیان داراب‌کلا را نوشته‌ام:

 

عکس‌نوشته‌ی

بسم الله الرحمن الرحیم

داراب‌کلا به همین دلیل در تعبیر مردم محل و منطقه به دارالمؤمنین مشهور شده است. زنان این روستا چه نسل گذشته و چه نسل حال، همگی به چارچوب‌های شرع مقدس انور و هنجارهای اخلاقی بسیار پایبندند و حجاب تمامی زنان و دختران داراب‌کلا، چادر و پوشش‌های بسیارمناسب و فاخر است. این روستا از لحاظ جغرافیایی موقعیت زیبایی یافته است. از سمت جنوب و جنوب شرقی به دامنه‌های جنگل البرز مرکزی امتداد دارد و این جنگل با انبوهی از چشمه‌ها به مردم حیات و سرزندگی بخشیده است. و از دو سمت شرق و غرب نیز دو یال بزرگ و طولانی آن را احاطه نموده است و بر نقشه‌ی زیبایی آن، افزوده است. و سمت دیگر آن تا شهر سورک و جاده‌ی مشهد مقدس گسترش دارد.

دامنه‌ داراب‌کلا: اینجا

 

 

عکس نقشه‌ی داراب‌کلا

شهرستان میاندورود مازندران

 

جمعیت این روستا حدود پنج هزار نفر است. کشاورزی و باغداری از اشتغالات مهم مردم داراب‌کلاست. در روستای داراب‌کلا به دلیل مذهبی‌بودن بیش از نوزده هیأت مذهبی تأسیس گردیده است که در طول سال از هم نمی‌گسلند. بخش زیادی از مردم روستا خصوصاً نسل میانسال به امور اداری دولتی اشتغال دارند. از ویژگی‌های خوب این روستا این است کسانی که به هر دلیل و علتی به شهرهای دیگر مانند ساری و نکا مهاجرت و سکونت کرده‌اند، هیچ‌گاه روستا را به طور کامل و مطلق ترک نمی‌کنند. در دو شهر مذهبی و مقدس قم و مشهد و تهران نیز، تعداد زیادی از دارابکلایی‌ها سکونت دارند که به طور متناوب و متوالی به زادگاه خود داراب‌کلا آمدوشد دارند.

...

Notes ۰