تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : سلام جلیل جان همانطوریکه سرور بنده آقا ابراهیم فرمودند ایدئولوژی حزب بعث اگر استیلا پیدا می کرد رهبری کشورهای غربی _ اسلامی را بعهده می گرفتند . اصلی ترین موضوعی که باید در مورد جنگ ایران و عراق همواره مد نظر قرار داد آغازگر و مقصر جنگ است ! سید علی اصغر شفیعی دارابی -
ناشناس : سلام جناب آقاابراهیم شب به خیر ۱- اگر روزی بتوانیم همانطور که در جمعهای خصوصی درباره جنگ هشت ساله گفتگو میکنیم در فضای عمومی و رسانه درباره جنگ حرف بزنیم، به فرموده امام علی علیهالسلام «از گذشته عبرت میگیریم تا آینده را حفظ کنیم» ۲- آنچه از عصر امروز آغاز به نوشتن آن کردم، فیالبداهه بود. برای پرهیز از ... -
ناشناس : سلام آقا ابراهیم به نظر بنده زاویه ها را با مضمون دفاع مقدس باید می نگاشتید چون جنگ از سوی حزب بعث برما تحمیل شد ،بگذرم. حجت رمضانی دارابی -
ناشناس : سلام جناب طالبی عزیز جمعهتان مبارک معمولا در تقسیمبندیها، چه اندیشهای، چه سیاسی و اقتصادی نمایندگان بارز و صاحبان آن هم ذکر میشود. خوب بود شما هم صاحبان زوایا را معرفی میکردید. بنده معتقدم، حضرت امام در ابتدا صاحب دیدگاه دوم بود و پس از فتح خرمشهر که در موضع برتر قرار داشتیم، خواهان پایان جنگ بودند، ... -
ناشناس : سلام عزیز سید باور بفرمائید درشناختن پیامبر اسلام که هنوز برکت زمین و زمان است کم کاری شده است . سلسله کتاب بعثت مهندس بازرگان را خواندم نه تنها بیشترین شناخت از پیامبرعشق را دریافت کردم بلکه برای مظلومیتش حتی در این زمان اشک می ریختم . فیلم حضرت محمد ص که ایرانیان ساختند کمی از زندگی لذت بخشش را خیلی زیبا ... -
ناشناس : سلام آقای طالبی روز به خیر ✳️ در آستانه سالروز آغاز جنگ هشتساله عراق و ایران، یک یادداشت نسبتاً طولانی در دست کار دارم که برای مدرسه میفرستم جلیل قربانی -
ناشناس : 💠 دکتر ظفرقندی بلافاصله بعد از رای اعتماد، به زیارت شهید داود کریمی رفت. سلام جناب وزیر بسیار خوشوقتیم که شما در روز اول کاریتان بر سر مزار شهدا و شهید کریمی حاضر شدید و با کسانی که جان خود را برای مردم دادند عهد بستید که حافظ جان مردم و بیماران باشید. شما مسئولیت وزارتی را بر عهده گرفتهاید که دارای سه بخش ... -
ناشناس : ✳️ در آستانه زادروز پیامبر اسلام (ص)، میخواهم اطلاعاتی را درباره یکی از خاطرهانگیزترین فیلمها درباره زندگی پیامبر در اختیار دوستان قرار دهم؛ فیلمی که در ایران به نام محمد رسولالله شناخته میشود. ✅ این فیلم ساخته مصطفی عقاد کارگردان سوری است و با فیلم محمد رسولالله ساخته مجید مجیدی تفاوت دارد. 👇👇👇 ✅ فیلم ... -
جواهری عتیق : دستبند آمتیست -
ناشناس : السلام علیکم ایهاالمدیر اهلا و سهلا رسیدن بخیر من چقدر خوشوقتم که با پیام من شروع کردی، دلمون تنگ شده بود، بنمای رخ... از رجل و نساء سیاسی بیشتر خواهیم دید و خواند سالم باشید🌹 بازم سلام ما حتی این تیکه حلبی زمینی را که همگان در منزل دارند را هم نمیتوانیم داشته باشیم، چه رسد به آن ستاره دور دست. سالهاست که ...
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- انقلاب اسلامی
- تریبون دارابکلا
- عترت
- دامنه کتاب
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- گوناگون
- مباحث دینی
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- دارابکلایی ها
- مدرسه فکرت
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- سلمان صالحی
- اُنظُر
- نیرو نیلوفر
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۲
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۹
-
تیر ۱۴۰۳
۱۸
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۷
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۳
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۲۰
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۱
-
آذر ۱۴۰۱
۳۲
-
آبان ۱۴۰۱
۲۸
-
مهر ۱۴۰۱
۲۲
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۳
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۱
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۸
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۸
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۸
-
تیر ۱۳۹۷
۶۵
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۶
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۸
-
تیر ۱۳۹۶
۱۷
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۲
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
هیمهکِشی
به قلم دامنه: به نام خدا. هیمه یعنی هیزم که از نِسُوم (=جنگل) جمع آوری می شد و با اسب و الاغ و گاه هم با دوش یعنی کول، به خونه ها آورده می شد. هیمه چند کاربرد مهم برای روستاییان آنجا از جمله دارابکلایی ها داشت:
برای بخاری ها.
برای کِله ها (=اجاق گِلی و سنگی قدیمی آشپزی).
برای سوچکه ها (=گرمخانۀ و خشک کُن توتون)
برای ذغال ساختن ها.
برای تندیرها (=تنورهای نون محلی).
و نیز برای خرّاطی های جوگی ها در نوار درّۀ جوگ ملۀ آهنگرملۀ دارابکلا. اما حالا که گاز آمده به روستا، نه از هیمه خبری ست در این گَت مَله، نه از تندیر و کِله. نه از جوگ مله. و نیز نه از اسب و الاغ و دوش و کوله و ذغال و سوچکه ماله.
متنهای حجتالاسلام محمدجواد غلامی
متنهای حجتالاسلام محمدجواد غلامی
حقیقت توبه چیست؟
شیخ ابراهیم بابویه
به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث روحانیت دارابکلا. طی دو سال گذشته تا اکنون سعی مداوم نموده ام تا عُلما و روحانیت روستای دارابکلا -این بزرگان و مفاخران ماندگار محل مان- را به اختصار معرفی کنم تا سهم و نکلیفم را نسبت به حقّی که آنان برگردنمان دارند کمی اَدا کرده باشم. امروز یکی دیگر از کسانی که به نحوی در سلسله روحانیت روستای دارابکلا جای دارد، معرفی می کنم یعنی جناب حاج شیخ ابراهیم بابویه دارابی پدر احمد بابویه دارابی.
شیخ ابراهیم، شیخی و آخوندی می خواند. قصد داشت شیخ و روحانی شود. مقداری خواند ولی سختی روزگار و معاش تنگ آن دوران موجب گشته بود، نتواند این راه را بتمامه طی نماید. مثل برادرش شیخ قربان ذاکر پیشکسوت اهلبیت علیهم السّلام. اما وی هیچ گاه حریم خود را از روحانیت جدا نکرد و از نزدیکان آنان بود و هست و با مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی و سایر روحانیان حشر و نشر همیشگی و صمیمانه داشت و دارد. بطوری که همۀ دارابکلایی ها وی را «شیخ ابراهیم» و به لهجۀ محلی «شخ اوریم» می خوانند. او از خاندانی خوب در ببخیل دارابکلاست. از ابتدای جوانی تا کنون یک پای ثابت مسجد و تکیۀ دارابکلا بوده و همچنان در این راه، خادم الحسین (ع) باقی مانده است. و اخیراً برای ساخت تکیۀ ببخیل نیز خیز برداشته است.
شیخ ابراهیم اهل کار و کوشش و کشاورزی بود. او ۲۵ سال یا بیشتر، در شرکت نکاچوب کار کرده است و مدتی ست بازنشسته شده است اما دست از تلاش نشسته است. اساساً فردی کاری و تلاشگر و پُر جُست و خیز است. مردی خوش اخلاق، مذهبی، متدیّن، خدوم و درستکار و از مردان مورد وثوق روستاست. مهمانواز است. سال های دور وقتی بارها و بارها با رفقا به اتاق مجردی و مخصوص رفیقمان احمد در بالاخانه ی شان می رفتیم، از او و همسر نیک و مهربانش جز خوش رویی و استقبال و خوشحالی و پذیرایی های عالی چیزی ندیدیم.
برای این مرد مذهبی و نیک محل، آرزوی بقای عمر و سعادت و سلامت می کنم. چون بنا بر خلاصه نویسی ست به همین مقدار بسنده می کنم و نامش را ماندگار می دانم و به او و همسر بسیار مهربانش و نیز دوست ارزشمندم احمد سلام و سپاس دارم. از جناب یک دوست بابت تهیه و ارسال عکس های ایشان بسیارممنونم. پایان.
آنچه بر من گذشت ۳۵
به نام خدای آفرینندۀ آدمی. در ادامهی «آنچه بر من گذشت» درین قسمت به چند نکتهی دیگر از زندگیام میپردازم: مدرسهی راهنمایی شهید سیروس اسماعیلزاده در انجیردِلینگهی دارابکلا در سالهای اولیهی ۱۳۵۸ که انقلاب میدانی آزاد برای نشاط فکری مهیا ساخته بود، به محیطی پرمسأله مبدّل شده بود. هم حامیان جریانها و گروه ها سعی میکردند از محیط مدرسه، یارکِشی کنند و هم روحانیون محل تلاش میکردند نوشتهها، کتابها، مواضع و سخنرانیهای خود را به محیط دانشآموزی هم تعمیم دهند.
من به مدد سیدعسکری شفیعی دارابی که در سپاه ساری آمد و شد روزانه داشت، مجلۀ «رسالت دانش آموز» را که توسط سپاه مازندران نوشته می شد، به صورت هفتگی و مداوم به دانش آموزان مدرسه و جوانان محل میفروختم. قیمت آن به گمانم یک تومان بود. حجتالاسلام شفیعی مازندرانی چند باری هم برای سخنرانی به مدرسه آمده بودند و هم بارها کتاب های خود را برای ارائه با قیمت مناسب و گاه رایگان به مدرسه ارسال کرده بودند. مانند کتابهای: «تاکیتکهای متنوع کمونیسم». «ولایت فقیه به زبان ساده» و... . کار دیگری که من در مدرسه ایجاد کرده بودم راهاندازی و فعال کردن و رونق بخشیدن کتابخانه مدرسه بود که از سوی جناب محمد مؤتمن سورکی مسئول آن شده بودم و گاه به گاه مسابقه هم طرّاحی می کردم و به کمک انجمن اسلامی محل و مدرسه جایزه می دادیم. علی ملایی در این راه با من همراه بود.
یک چیز دیگر در آن مدرسه این بود در سالی که من به دبیرستان ۲۲ بهمن سورک رفته بودم، بازهم به دلیل رابطۀ صمیمانه ام با رئیس و معلمان مدرسه راهنمایی دارابکلا که گویی با همدیگر با آن همه اختلاف سن، عین رفیق و دوست بودیم، پایم به این مدرسه باز بود. لذا هر هفته مجلۀ «رسالت دانش آموز» سپاه را می آوردم و توزیع و فروش می کردم. در همین ایام و به واسطۀ همین اقدام فروش مجله و اشراف داشتن به محیط مدرسه، دختری از مدرسه توجه ام را به خود جلب کرد. بی آن که گرایش درونی ام را به او بروز دهم، این حالتم که در درونم جرقه شد، از وی مخفی نگه داشتم و نمی دانستم آیا او هم به من چنین است یا نه. من او را در سال ۱۳۵۴ هم در یک شب عروسی (عروسی آقابراهیم احمد ملایی) از شکاف و لای درِ اتاقی که مخصوص حضور زنان بود، در منزل مرحوم حاج حسین شیردل (پدر محمدعلی شیردل و پدرزن احمد ملایی) دیده بودم. ادامه دارد.
کایری کارگری
به قلم دامنه. به نام خدا. کایری چیست؟ کایری کارکردن است نه کارگری نمودن. یعنی قرضی رفتن و قرضی پس دادن است. این یک نوع تعاون و یاری دادن بدون مُزدگرفتن است. کایری یک فرهنگ است. یک روحیه. یک اخلاق خوب. کایری در روستای دارابکلا میان مزرعه داران بسیار رایج بوده است که اندک اندک، آرام آارم و شاید هم آنی و همزمان، رو به کاستی نهاد و محو شد. توتون، آفتابگردان، دام، شالی و اغلب کارهای کلان کشاورزی از کاشت گرفته تا برداشت به صورت کایری بوده نه کارگری و اجیری.
چرا این بحث کایری کارگری را به وسط آورده ام؟ چون خواستم بگویم فرهنگ یاری رسانی به مدد کایری، در حال فروپاشی ست. دیگر سُو و نور و روحِ این فرهنگ و کمک و قرض به همدیگردادن، رو به خاموشی نهاده است و همه چیز با پول و سود و بهره و ربا میان مان تقسیم و ردّ و بدل می شود.
می خواهی رأی بدهی، تدلیس می شود؛ یعنی فریب و پنهان کاری. مثل خرید و فروش ناروای رأی ها که بدتر از تقلُّب کردن هاست. می خواهی مشاوره بگیری، تقلید می شود، یعنی کُپی از روی فرمول های غربی. می خواهی روضه بگیری، تطمیع می شود، یعنی واریز پیش پیش و بیش بیش به حساب مدّاح، نه ذاکر بی ریا. می خواهی باغ بکَنی، تحریم می شود، یعنی کسی کایری نمی کند. اول پول و مزدش را می خواهد بعد بیل و کُلنگش را می آورد. می خواهی منبر منقبت بگیری، تحمیل می شود. یعنی اول باید پاکت «حاج آقا» را مهیّا کنی. البته نه همۀ آنها که اغلب بسیارشریف اند و همی باعزّت، بلکه معدود انگشت شمار آخوندهایی که از این راه ارتزاق می کنند و برای خویش کیسه دوخته اند و دین را با فقط خُرافه و گزافه می دوزند. می خواهی راست راست راه بروی، تحریک می شود؛ یعنی تا جُنبیدی که بری، جُنبنده ای خزنده وَش، جیبت را راحت و مُفت و کُفت ربوده است. آری، کایری که هیچ شد، مانده کار و کارگری که اون هم چینی و پکنی شد
متنهای حاج سیدتقی شفیعی
متنهای حاج سید تقی شفیعی
اِروای تِه هَچّه بَمِرده
به قلم دامنه. به نام خدا. فرهنگ لغت دارابکلا. اِروای تِه هَچّه بَمِرده. به عبارتی شُسته رُفته تر این اصطلاح در گویش دارابکلایی ها یعنی به اَرواح هر چه مُردگان تو. این زمانی اوج می گیره که میان دو یا سه نفر در کنار هم این حالات پدید آید: موقعی که یکی بگه: اِتّا خبر دارمه اعی بعداً گوومّبه. طرف و طرف های این فرد مثل فردِ فلفل خورده به ولوِله و هیجان می آیند و به اِصرار مثل عین چسب فوری می چسبند و می گن: اِروای تِه هَچّه بَمِرده باعی (=بگو). جان مادرت باعی. زود باهی. مِه دل حُوسوس هِکته جان من باعی. تِه جّد قسم باهی.
زمانی یکی از یکی چیزی بخواد مثلاً بیلی، زنبیلی، موتوری، بینجی و پیچ ومِهره ای. طرف تا بگه ندارم، این سمج می شه می گه: اِروای تِه هَچّه بَمِرده هادِه. زود پس دِمبه. و یا وقتی یکی بی خیال باشه و هیچی نجُنبه به او از سر لَج یا خوبی می گن اِروای تِه هَچّه بَمِرده، یِ کّمه تکون بَخور. تِره بخُّدا قسم اتّا کمه انصاف دار.
قونجولوک
به قلم دامنه. به نام خدا . قونجولوک. وضعیتی ست در آدم که در آن سرش را خم، پُشتش را غوز و حالتش را پَکر می کند. بنابراین هر گاه فردی در گوشه ای چنین حالی بایستد و پروخ بزند، دارابکلایی ها به چنین فردی می گویند ها چیه! چرا قونجولوک زدی؟ عزا گرفتی!
انسان موجودی ست آکنده از انواع احساسات، نگرانی ها، خیالات و دارای جسمی آسیب پذیر و روانی تحریک پذیرتر. نمی توان گفت قونجولوک، افسردگی ست. اغلب نوعی رفتار و عادت است برای افراد، چه در برابر سرما، چه در موقع انتظار، چه در حین خبرِ بد شنیدن، چه زمانی که تنهاست، چه موقعی که می خواهد آفتاب بگیرد و چه آن هنگامی که می خواهد به کسی رو بزند پولی قرض بگیرد، معمولاً قونجولوک می زند و دو کف دستش را به هم می مالد و از دهنش اصواتی، یا هَعی، یا کفی، یا بخاری، یا خنده ای، یا غمی و یا چشمانِ تارکرده ای نشان می دهد. قونجولوک، معمولاً در حالت ایستاده بیشتر رخ می دهد تا نشسته. گاهی هم ناخواسته خود را به وضع قونجولوک در می آورد. حالتی که غمگین بودن فرد را نشان می دهد. راستی معادل فارسی قونجولوک چیست؟
صبر جمیل یعنی چه؟
صبر جمیل در آیه پنج سوره معارج: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلا» به چه معنا است؟ پاسخ اجمالی: صبر جمیل به معناى «شکیبایى زیبا» است، و آن صبر و استقامتى است که برای خدا صورت گیرد و تداوم داشته باشد؛ یأس و ناامیدى به آن راه نیابد؛ و توأم با بیتابى، شکوه و آه و ناله نگردد. صبر جمیل؛ شکیبایى در برابر حوادث سخت و آزمایشهای سنگینی است که نشانه شخصیت و وسعت روح آدمى است.
صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران الهی است که در بهرهمندی آنان از ولایت و رسالت تأثیرگذار بوده است. صبر جمیل؛ صبرى است که پیامبران الهی در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان میدیدند؛ مشرکان و مخالفان آنان را ساحر و دروغگو میخواندند؛ بشارتهای آنان را تکذیب میکردند، اما آنان لب به شکوه باز نمیکردند.
مؤمنان کسانى هستند که در برابر حوادث هرگز پیمانه صبرشان لبریز نمىگردد، و سخنى که نشان دهنده ناسپاسى و کفران و بىتابى باشد بر زبانشان جارى نمى شود؛ صبر آنها، صبر زیبا و جمیل است. همانگونه که بیان شد؛ صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران و اولیای الهی است، اما برخی از آنان نمونه بارز شکیباییاند؛ نظیر صبر حضرت ایوب (ع) در برابر رنجهای فراوان، بیماریهای بسیار شدید که موجب شد تا خانواده و بستگان نزدیکش از او فاصله بگیرند، به گونهای که تنها ماند، نه یارای حرکت داشت و نه کسی بود تا او را کمک کند، اما هرگز لب به ناله و شکوه نگشود و جز به خدای متعال به کسی متوسل نشد.[۱] شکیبایی حضرت ایوب در برابر حوادث و ناملایمات به اندازهای زیبا و برجسته است که در فرهنگ دینی ما «صبر ایوب» عنوان نمادینی شده که زبانزد خاص و عام است.
صبر یعقوب در فراق یوسف(ع)،[۲] صبر پیامبر اسلام(ص) در برابر استهزاء و تکذیب و آزار مخالفان،[۳] بویژه تحمل شرایط سخت محاصره در شعب ابیطالب، صبر امام علی(ع) به مدت ۲۵ سال برای صیانت از کیان اسلام،[۴] صبر امام حسین(ع) در روز عاشورا[۵] و صبر زینب کبری(س) در برابر حوادث روز عاشورا، کوفه و شام.[۶] این نوع صبرها از مصادیق روشن صبر جمیل در تعالیم و آموزههای دینی ما است.
نکتهای که در این موضوع قابل دقت است، این است که اگر کسی سؤال کند در قرآن کریم در داستان حضرت یعقوب(ع) آمده است که وی در فراق یوسف آنقدر گریه کرد که چشمانش را از دست داد، آیا این بیتابی با صبر جمیل در تقابل نیست؟![۷] پاسخ آن است که قلب انسان کانون عواطف است، جاى تعجب نیست که در فراق فرزند، اشک انسان جارى شود، این یک امر عاطفى است، آنچه در این مورد مهم است؛ آن است که انسان کنترل خویشتن را از دست ندهد و سخنی بر خلاف رضاى خدا نگوید و یا کاری بر خلاف خواست الهی مرتکب نشود. از روایات استفاده مى شود همین اشکال را هنگامى که پیامبر اکرم(ص) در مرگ فرزندش ابراهیم اشک مىریخت به آنحضرت گرفتند که شما ما را از بی صبری نهى میکنید، اما خودتان اشک مىریزید؟! پیامبر در جواب فرمود: چشم مىگرید و قلب اندوهناک مىشود، ولى چیزى که خدا را به خشم آورد نمىگویم.[۸]
منابع:
[۱]. ر. ک: جوادی آملی، عبد الله، سیره پیامبران در قرآن، ج ۷، ص ۷۳ – ۷۴، مرکز نشر اسراء، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
[۲]. «وَ جاؤُ عَلى قَمیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ..»؛ و پیراهن او را با خونى دروغین (آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند گفت: «هوسهاى نفسانى شما این کار را برایتان آراسته! من صبر جمیل (و شکیبایى خالى از ناسپاسى) خواهم داشت. یوسف، ۱۸٫
[۳]. «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً»؛ پس صبر جمیل پیشه کن. معارج، ۵٫
[۴]. «فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا»، شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صالح، صبحی، ص ۴۸، هجرت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
[۵]. که در برابر انبوه مشکلات میفرمود: «إلهى رضى بقضائک لا معبود سواک»؛ صدر الدین شیرازى، محمد بن ابراهیم، شرح أصول الکافی، محقق، مصحح، خواجوى، محمد، ج ۱، ص ۹۶، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش.
[۶]. «فَقَالَ ابْنُ زِیَادٍ کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ فَقَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا»؛ ابن زیاد گفت کار خدا را نسبت به برادر و اهل بیتت چگونه دیدى، حضرت زینب فرمود: من جز زیبایى چیزى ندیدم. ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه، فهرى زنجانی، سید احمد، ص۱۶۰، جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
[۷]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۳۵۱- ۳۵۳، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.
چَخدَسّی
به قلم دامنه. به نام خدا. چَخ دَسّی. چَخ دَسّی (=چرخ دستی) هم لغت است، هم خاطره و هم عصای دست جوان های آن روزگار پرحادثه. برای ما در آن دورۀ قشنگ بچّگی ها، این چَخ دَسّی ها از مِرسدِس بنز آلمان هم گران تر! و دوست داشتنی تر بود. چند لاشه تخته بود، دو راسته چوب، چند میخ، یک تکّه ریسمان و نیز سه بلبرینگ (=Ball bearing) کارکردۀ مُستعمل. یعنی چرخنده ای که ما را دورتادور روستا و نِسوم (جنگل) می چرخاند؛ بلبرینگ ها را از کَتل کَش دارها، کامیون دارها، از اینوَر و آنوَرها، از این و از آن ها به رایگان و مُفت می گرفتیم. چه می کردند جوان های روستای دارابکلا با این چَخ دَسّی ها؟
این کارها را: در هر لیزتپه سر، سُرسُره بازی می کردند. هیمه (=هیزم) می آوردند. توتون و گندم و آفتابگردون بارش می کردند. علف و خال (=شاخه های نَرمه درختان) برای بُزی و گو و گوسفند می آوردند. برخی هم دُکّان و فرمون و مأموریت! با آن می رفتند که قند و روغن و خربزه و پنبه تیم و آدامس خروس نشان بارش کنند به خونه ها بیاورند و چهارشاهی از پدرمادر بگیرند. برخی ها هم با آن سوارکاری می دادند و انواع بازی. حتی برخی ها وقتی می خواستند جول غورزم و قارت خیل و مصیّب رَف بِن، اوولی (=شنا و آب تنی) برن، با همین چخ دسّی می رفتند. اساساً برترین ابزار بچه های آن دوره ها بود. اگر بگم نوموزه بازی! هم با چَخ دَسّی می رفتند، زیاد بلوف! نزده ام. هر کسی سعی می نمود بهتر از دیگری چَخ دَسّی بسازد و مانور تفاخُر بدهد. بگذرم که این وسیله، از وسائط نقلیه ی اصلی محل و محلّه و کوچه پس کوچه های روستای ما و اوسا و مُرسم و شاید هم جامخانه و اَسرم و پیله کو و کیاپی و لالیم و انجیرنسُوم بود.
سیزده سرلشکر ایران
امیر موسوی، پس از سرلشکر شهبازی، سرلشکر سلیمی و سرلشکر صالحی، چهارمین فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران است. این فرمانده با سابقه ارتشی که سابقه حضور 96 ماهه در جبهههای حق علیه باطل را دارد و در یگانهای مختلف در جبهههای جنوب و غرب کشور در برابر دشمن بعثی و ضد انقلاب حضور داشته است، فرماندهی تیپ دانشجویان دانشگاه افسری امام علی(ع)، فرماندهی دانشگاه افسری، فرماندهی قرارگاه شمال شرق آجا، معاونت آموزش نیروی زمینی ارتش، معاونت طرح و برنامه نزاجا، جانشینی اداره عملیات و ریاست ستاد مشترک ارتش را در کارنامه خود دارد. وی همچنین از چهارم شهریور سال 1384 تا تیر 1395 جانشینی فرمانده کل ارتش و ریاست مرکز مطالعات راهبردی آجا را برعهده داشت و در تیر ماه 95 در حکمی از سوی فرمانده معظم کل قوا به سمت جانشینی رئیس ستادکل نیرویهای مسلح منصوب شد. سید عبدالرحیم موسوی متولد ۱۳۳۹ در قم، از فرماندهان با سابقه ارتش در رسته توپخانه است که در سال های جنگ ایران و عراق نیز در همین حوزه به خدمت مشغول بود و در ۱۶ تیرماه ۱۳۹۵ به عنوان جانشین رئیس ستاد کل منصوب شد تا توازن سپاه و ارتش در ستاد کل محفوظ بماند.
محمدحسین افشردی معروف به محمد باقری (متولد ۱۳۳۹) سرلشکر سپاه پاسداران و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است.وی برادر حسن باقری (غلامحسین افشردی) است که اولین مسئول اطلاعات و عملیات سپاه بودهاست.
سرلشکر عطاءالله صالحی (متولد ۱۸ اسفند ۱۳۲۸) جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده کل سابق ارتش جمهوری اسلامی ایران است.وی درسال ۱۳۴۶ وارد ارتش شد و در سال ۱۳۴۹ با رسته توپخانه از دانشکده افسری فارغالتحصیل شد. امیر صالحی در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۸۴ و پس از استعفای امیر سرلشکر محمد سلیمی به سمت فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.
غلامعلی رشید علینور (متولد ۱۳۳۲ دزفول) مشهور به غلامعلی رشید، سرلشکر عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا و با حفظ سمت، معاون امور دفاعی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی میباشد.
محمدعلی جعفری ملقب به «عزیز» فرمانده سپاه پاسداران است. او که در خانوادهای مذهبی در یزد متولد شده با سختی دوران مدرسه و دبیرستان را طی کرد و بعد با کمک چند تن از نیکوکاران استان یزد به دانشگاه رفت و یک سال پیش از انقلاب دوره لیسانس معماری را در دانشگاه تهران آغاز کرد.نام "محمد علی جعفری" به عنوان یکی از پنج شخصیت ایرانی که در لیست ۵۰۰ نفره قدرتمندترین افراد جهان که از سوی نشریه آمریکایی " فارن پالیسی" منتشر شده است، دیده میشود.
امیر سرلشکر حسین حسنی سعدی، جانشین فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا است.وی معاون سابق هماهنگکنندهٔ ستاد کل نیروهای مسلح بوده است. همچنین پیش از آن نیز عهدهدار سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده است.
قاسم سلیمانی که در سال ۱۳۳۵ خورشیدی در شهرستان رابر از توابع کرمان به دنیا آمد، در نوجوانی به کار بنایی مشغول بود اما پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به سپاه پاسداران پیوست.وی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.و در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود.طبق منابع غربی، سلیمانی نقش مهمی در دادن قدرت نظامی به حزبالله لبنان، عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان، جنگ افغانستان، شکلدهی به فضای سیاسی عراق پس از سرنگونی رژیم صدام، تغییر روند جنگ داخلی سوریه و مقابله با داعش در عراق داشتهاست.
محسن رضایی میرقائد متولد ۱۳۳۳ مسجدسلیمان- اقتصاددان، سیاستمدار، از اعضای ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و استاد دانشگاه است. وی هماکنون بهعنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین مدرس دانشگاه امام حسین فعالیت میکند. او در فاصله سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶ (۱۶ سال)، فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده داشت.
سرلشکر علی شهبازی، زادهٔ قم، رئیس گروه مشاوران نظامی فرماندهی کل نیروهای مسلح ایران است. وی از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که با درجهٔ سرلشگری فرماندهی ارتش را بر عهده داشت.
سردار سرلشکر پاسدار سید یحیی صفوی (که در جریان مبارزات پیش از انقلاب ۱۳۵۷ و برای عدم شناسایی توسط عوامل ساواک نام مستعار رحیم را برای خود برگزیده بود) متولد روستای همام از بخش باغ بهادران شهرستان لنجان، از توابع استان اصفهان، از فرماندهان سپاه اصفهان در دوران جنگ ایران و عراق و فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در میان سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۶ بود. او در حال حاضر به عنوان دستیار و مشاور عالی فرماندهی کل قوا در امور مربوط به نیروهای مسلح فعالیت میکند.
امیر دریابان علی شمخانی (زادهٔ ۱۳۳۴ در اهواز)، سیاستمدار اصلاح طلب، فرماندهٔ سابق نظامی، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران است.دریابان شمخانی به مدت هشت سال وزیر دفاع بوده است.
سید حسن آقایی فیروزآبادی (زاده ۱۳۳۰، مشهد) رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی از سال ۱۳۶۸ تا ۸ تیر ۱۳۹۵ ریاست ستاد فرماندهی کل قوا و پس از تغییر نام ستاد کل نیروهای مسلح را عهدهدار بود و بلندپایهترین مقام نظامی پس از فرمانده کل قوا به حساب میآمد.
مصطفی ایزدی، معاون راهبردی و اشراف فرماندهی کل قوا در ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. (منبع)
طاغوت از نظر شهید بهشتی
طاغوت کسی است که
در لباس نظامی ظاهر شود.
سخنرانی شهید بهشتی، ۲۴ اسفند ۵۷، دانشگاه تهران
تشعیر چیست؟
تشعیر یکی از رشته های نقاشی است که بیشتر برای زینت بخشیدن به حاشیه ی نقش ها به کار برده می شود و بر رونق و زیبایی و اعتبار نقاشی می افزاید. ویژگی این فن استفاده از قلم نازک است که در حقیقت موئینه کاری باید نامید. در این هنر تصویر جانورانی از قبیل اژدها و شیر و آهو و گوزن و خرگوش و سیمرغ و پلنگ در حال عادی و یا گرفت و گیر ارائه می گردد و یا پرندگان زیبا و رنگین در حال پرواز یا نشسته بر روی شاخه های درخت ترسیم میشود. افزون بر این گاهی سوارانی در حال تیر اندازی در برخی از تشعیر ها دیده شده است. (مآخذ: اینجا و اینجا)
کافرکُلی یعنی چه؟
به قلم دامنه: به نام خدا. کافرکُلی جادهٔ هراز آب اسک. از مدت ها پیش در پی این بودم پستی در بارۀ کافرکُلی بنویسم. تا این که پس از مطالعات متعدّد بر روی این پدیدۀ مهم تاریخی ایران، این تصمیمم نتیجه داد و اینک ارائه کرده ام. نوشتن این پست زمانی بر من لازم و ضروری تلقی شد که علاوه بر مرورهای مطالعاتی، چندی پیش مستندی دیدنی از کارشناس موضوع، آقای مهدی خلیلی در شبکۀ مستند مشاهده و استماع کرده بودم.
کافرکُلی ها در روستای آب اسک جادۀ هراز هم راستای رشته کوه های البرز ساخته شدند. دخمه هایی هستند دست کَنده شده توسط ایرانی های عصر ساسانی. این غارهای دستی مشهورند به کافرکُلی. کافر در اینجا یعنی کسانی که آن زمان مسلمان نشده بودند و کُلی به زبان مازندرانی ها یعنی خانه. آشیانه. لانه. مثل: کِرک کُلی. کوترکُلی، غازکُلی. سیکاکُلی. جیکاکُلی. در جایی از جادۀ هراز به سمت آمل روستایی ست به اسم آب اسک. در آن محدوده بر دیواره های رشته کوه البرز، دخمه هایی دست کنده شده را می بینید که می گویند برای نجات و پناهگاه بوده است. غارها به گونه ای ساخته شده است که حالت تدافعی بودن را نشان می دهد و از دهنۀ آن بر محیط، اطراف و جادّۀ هراز مُشرف و کاملاً مسلط بودند.
من دقیق نمی توانم حکم کلی کنم که کافرکُلی یا کافرکالی یعنی چه؟ ولی می گویند ایرانی هایی که در دورۀ فتح ایران توسط اعراب مسلمان در دورۀ خلیفۀ دوم عمر بن خطّاب _که در ادبیاتی دیگر حملۀ اعراب به ایرانِ دورۀ ساسانی خوانده می شود_ نمی خواستند به آیین اسلام درآیند، برای حفظ کیش خویش و در امان ماندن از غارت و کشته شدن توسط اعراب افراطی مهاجم، این گونه غارها را تعبیه و در آن پناه گرفته بودند.
البته برخی بر این نظرند این دخمه ها را زرتشتی ها ساخته اند تا اجسادشان را در آن بگذارند و حیوانات و پرندگان از آن تغذیه کنند. بگذرم. در تصاویری که در زیر آپلود کرده ام کافرکُلی های ساخته شده بر جدار کوه ها را مشاهده می کنید. نیز بیفزایم نقل است «در حال حاضر بخشهایی از غارهای دستکن روستای آب اسک توسط روستاییان بومی دامدار، تبدیل به آخور و محل نگهداری علوفه و دام شده است.» و نیز گفته می شود نام روستای آب اسک، از اَشک اول، پادشاه اشکانی گرفته شده و با گذشت زمان واژۀ اشک به «اسک» تبدیل شده است.
آغوز رُشی
مصباح از نظر ملکیان
پلاک خودروی شهرهای ایران
به ترتیب عدد:
ایران 10 🚗 تهران
ایران 11 🚙 تهران
ایران 12 🚗 مشهد
ایران 13 🚙 اصفهان
ایران 14 🚗 اهواز
ایران 15 🚙 تبریز
ایران 16 🚗 قم
ایران 17 🚙 ارومیه
ایران 18 🚗 همدان
ایران 19 🚙 کرمانشاه
ایران 21 🚗 کرج. واو برای کرج و بقیه حروف حومهی کرج.
ایران 21 🚙 ورامین. س
ایران 22 🚗 تهران
ایران 23 🚙 حومه اصفهان
ایران 24 🚗 حومه خوزستان
ایران 25 🚙 آذربایجان شرقی و حومه
ایران 26 🚗 خراسان شمالی. (بجنورد ب ج د س. شیروان ص. اسفراین ط. آشخانه ل. جاجرم،گرمه ق. فاروج م)
ایران 27 🚙 آدربایجان غربی حومه
ایران 28 🚗 همدان و حومه
ایران 29 🚙 کرمانشاه و حومه
ایران 31 🚗 لرستان خرم آباد
ایران 32 🚙 خراسان و حومه
ایران 33 🚗 تهران. تهران
ایران 34 🚙 خوزستان و حومه
ایران 35 🚗 آذربایجان شرقی. تبریز
ایران 36 🚙 خراسان رضوی، (مشهد و حومه ب، ج، د ، س، ص، ط، ه. ق کاشمر، ل نیشابور، م سبزوار، ن تربت حیدریه)
ایران 37 🚗 آذربایجان غربی حومه
ایران 38 🚙 البرز. کرج
ایران 39 🚗 کرمان. حومه
ایران 41 🚙 لرستان. حومه
ایران 42 🚗 خراسان. حومه
ایران 43 🚙 اصفهان. حومه
ایران 44 🚗 تهران. تهران
ایران 45 🚙 کرمان.کرمان
ایران 46 🚗 گیلان. رشت
ایران 47 🚙 مرکزی. اراک
ایران 48 🚗 بوشهر. بوشهر
ایران 49 🚙 کهکلویه و بویر احمد. یاسوج و حومه
ایران 51 🚗 کردستان. سنندج
ایران 52 🚙 خراسان جنوبی
ایران 53 🚗 اصفهان. اصفهان
ایران 54 🚙 یزد. زد
ایران 55 🚗 تهران. تهران
ایران 56 🚙 گیلان. حومه
ایران 57 🚗 مرکزی. حومه
ایران 58 🚙 ابوشهر. حومه
ایران 59 🚗 اگلستان. گرگان
ایران 61 🚙 کردستان.حومه
ایران 62 🚗 مازندران. ساری
ایران 63 🚙 افارس. شیراز
ایران 64 🚗 یزد. حومه
ایران 65 🚙 کرمان. حومه
ایران 66 🚗 تهران. تهران
ایران 67 🚙 اصفهان. اصفهان
ایران 68 🚗 تهران. کرج
ایران 69 🚙 گلستان. حومه
ایران 71 🚗 چهارمحال و بختیاری. شهر کرد
ایران 72 🚙 مازندران. حومه
ایران 73 🚗 فارس. حومه
ایران 74 🚙 یزد. یزد. ب شمهد
ایران 75 🚗 کرمان. حومه
ایران 76 🚙 گیلان. حومه
ایران 77 🚗 تهران. تهران
ایران 78 🚙 تهران. لواسان، پاکدشت، ورامین و ...
ایران 79 🚗 قزوین. قزوین
ایران 81 🚙 چهارمحال و بختیاری. حومه
ایران 82 🚗 مازندران. حومه
ایران 83 🚙 فارس. حومه
ایران 84 🚗 هرمزگان. بندرعباس
ایران 85 🚙 سیستان و بلوچستان. زاهدان
ایران 86 🚗 سمنان. سمنان
ایران 87 🚙 زنجان. زنجان
ایران 88 🚗 تهران. تهران
ایران 89 🚙 قزوین. حومه
ایران 91 🚗 اردبیل. اردبیل و حومه
ایران 92 🚙 مازندران. حومه
ایران 93 🚗 فارس، شیراز. حومه
ایران 94 🚙 هرمزگان. حومه
ایران 95 🚗 سیستان و بلوچستان. حومه
ایران 96 🚙 سمنان. حومه
ایران 97 🚗 زنجان. حومه
ایران 98 🚙 ایلام. ایلام و حومه
ایران 99 🚗 تهران. تهران
امام صادق و امام کاظم
به قلم دامنه: به نام خدا. شیعه مفتخر است به پیشوای صادق -علیه السّلام- امام ششم و بنیانگذار مذهب جعفری. مطالعهی گفتهها و فرمودههای آن حضرت، به انسان قوّتِ قلب داده و وی را به تفکر و خویشتننگری و اندیشیدن میکشاند.در آستانهی سالروز شهادت امام صادق (ع) به سه نمونه از سخنها و احادیث آن امام بزرگوار ازین (منبع) میپردازم، تا روشن کنم این نگرشهای حکمیانه تا چه حدّ بر جان انسان نفوذ میکند و بر جویبار درونش جوشش میآفریند:
امام صادق فرمودند: هر کس ریاست بخواهد، هلاک شود.
به نام خدا. در سالروز شهادت امام کاظم ع
سه سخن آن امام ازین (منبع) تقدیم میشود:
یکم: شایسته فرد عاقل است که چون کارى را انجام میدهد، از خداوند حیا کند.
دوم: خردمندان، زائد بر حاجت را نیز ترک کنند تا چه رسد به گناهان، با آنکه ترک زوائد فضیلت است و ترک گناه واجب.
سوم: اگر مؤمنى را ساکت و کمحرف دیدید به وى نزدیک شوید که حکمت مىافشاند. مؤمن کمحرف و پرکار است. و منافق پُرحرف و کمکار.
سخنان امام رضا
به نام خدا
چهار سخن از امام رضا علیهالسّلام
۱. بخیل را آسایشى نیست و حسود را خوشى و لذتى نیست و زِمامدار را وفایى نیست و دروغگو را مروّت و مردانگى نیست. (تحف العقول، ص ۴۵۰)
۲. زمانـى که حاکمان دروغ بگویند باران نبارد و چون زمامدار ستم ورزد، دولت خـوار گردد. و اگر زکات امـوال داده نشود چهارپایان از بین روند. (بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۷۳)
۳. زمانى بر مردم خواهدآمد که در آن عافیت ۱۰ جزء است که ۹ جزء آن در کنارهگیرى از مردم و یک جزء آن در خاموشى است. (تحف العقول، ص ۴۴۶)
۴. از امام رضا (ع) سؤال شد: سِفله کیست؟ فـرمـود: آن که چیزى دارد که از (یـادِ) خـدا بـازش دارد. (تحف العقول، ص ۴۴۲)
امیدبخش ترین آیهی قرآن کدام آیه است؟
به قلم دامنه: در ادبیات دینی شیعه استعجال در اجابتِ دعا و استعجال در امر ظهور منجی (ع) ناپسند دانسته و از آن نهی شده است. این امر به عنوان شتاب و شتابزدگی ناخوشایند معرفی شده است. کما این که...
اما آیا منظور از «انتظار فرج» در روایات، اختصاصاً موضوع ظهور امام زمان ع است و یا امیدواری به خدای متعال داشتن؟ البته این در تخصص و دانش من نیست، کار اهل فن است. همین قدر سوادم قد میکشد که انتظار فرَج در معنای عام و ناب، «امید و رجاء» به خدا داشتن است و معنای خاصش در نزد تعدادی علمای بزرگ، مثل صاحب کمالالدین، صاحب احتجاج، در انتظار ظهور امام عصر بودن.
اطلاعیهی قلم دامنه دوم
به قلم دامنه. به نام خدا. ابتداء به خوانندگان شریف اطلاع دهم تغییر و تحولات شکلی و ظاهری و در واقع بهم ریختگیهایی که امروز در وبلاگ دامنه دارابکلا -در نسخهی نمایش موبایل و تبلت و شاید هم در کامپیوترتان- شاهدش بوده یا خواهید بود، از من نیست، از خودِ دست اندرکاران سایت پرشین بلاگ است. آنان به قول خود در حال بازسازی زیرساختها و ارتقای شکلی و فنی سایت هستند و به همین علت همهی شکل و شمایل وبلاگهای این سایت، از جمله دامنه دارابکلا، بهم ریخته است. من البته از دیروز اول مرداد ۱۳۹۶ پیشدستی کرده، زود جُنبیدهام از آنجا به اینجا یعنی «قلم دامنه دوم یا دامنهی دوم دارابکلا» کوچیدهام.
بنابراین، خوانندگان شریف که همواره دامنه دارابکلا را پی میگرفتند و مطالب و پستهای آن را میخوانده و میدیدند حال که قلم قم راه افتاده، برای سهولت دسترسی شان به این وبلاگ، آدرس آن را ذخیره کنند تا دیگر نیاز نباشد به لینک آن در دامنه دارابکلا رجوع نمایند. ممنونم. همین جا بر خود لازم میدانم حلول اول ماه ذیقعده، خجستهمیلاد کریمهی اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را به همهی دلدادگان عترت آل محمد (ص) تبریک بگویم.
فردا ۳ مرداد ۱۳۹۶ میلاد آن حضرت است و پیشاپیش مبارک. آن دُخت گرانقدر امام موسی بن جعفر (ع) و خواهر عظیم الشّأن امام رضا (ع) در اولین روز ماه ذیقعده سال ۱۷۳ هجرى قمرى در مدینه منوّره متولد شدند و پس از ۲۸ سال زندگی سراسر عصمت و طهوری و روشنگری، در راه رسیدن به مشهد و اوج شیدایی به حضرت رضا (ع) در شهر قم وفات نمودند. میلادش پربرکت است و وجودش در ایران گرامی.
پست ۶۱۱۹
به قلم دامنه. به نام خدا. این پستِ ۶۱۱۹ در دامنه است. ۵۴۴۸ پست در دامنه اول یعنی دامنه دارابکلا از ۲۶ مهر ۱۳۹۲ تا ۳۰ تیر ۱۳۹۶. و ۶۷۱ پست در قلم قم دامنه دوم. پستهایی با موضوعات مختلف و با نویسندگان شریف و فرهیختۀ دامنه. گرچه همچنان شائق بودم دامنه اول را در پرشین بلاگ ادامه بدهم اما به دلیل مشکلات فنی و برهم ریختن سایت پرشین بلاگ بی هیچ وقفه ای، در تیر ۱۳۹۶ دامنه دوم یعنی قلم قم دامنه دوم را راه اندازی کردم و همچنان بروز و فعال پیش می رود.
ابتدا دغدغۀ این را داشتم که با برهم ریختن پرشین بلاگ، از مخاطبین دامنه دوم کاسته شود که با کمال خوشحالی در همان آغازین روزهای راه اندازی، با ۷۷۷ بازدید و ۴۱ نفر آنلاین همزمان روبرو شدم، که این آمار بازدید و نیز تعداد آنلاین در ماه های بعد بیشتر شد (گاه ۵۶ نفر آنلاین) و همچنان به شکرانۀ خدا رو به افزایش شد و امروزه این حُسن توجه مخاطبان شریف دامنه، بسیار راضی کننده شد و در عین حال برای من مسؤلیت زا گردید. تصاویر مستند را جهت اطلاع دامنه خوانانش شریف در زیر منعکس کرده ام تا رسانده باشم با آن که در دامنه دارابکلا گاه بالای ۲۶۷۷ بازدید ثبت می شد، این دغدغه من در دامنه دوم برطرف شد و اوضاع بسیار عالی تر از همیشه است.
عکس آخر لوگو و قالب اصلی دامنه دوم بود که هم اینک با بهم ریختن سایت _که مدیران آن همچنان مشغول تغییر ساختار سایت هستند_ قالب پیش فرض سایت را (عکس یکی به آخر) به اجبار برای دامنه دارابکلا (طوفان فکری) برگزیدند، و هر چند روز تغییرات آن بر روی دامنه مشاهده می شود که از تصرف من خارج است.
این نکته را بیفزایم از ۵۴۴۸ پست در دامنه اول، فقط ۸۵۵ پست از آسیب مشکلات فنی سایت مصون ماند. اما من پیش از آن که پست های دامنه از بین برود تمامی پست های دامنه را مخفیانه در یک وبلاگ دیگرم به نام دامنۀ پشتیبان: اینجا بایگانی می کردم که خوشبختانه با آن که وبلاگ داران پرشین بلاگ بخش وسیعی از پست ها و عکس ها و حتی وبلاگ های خود را به علت آن مشکل ساختاری سایت، بکلی از دست دادند، من حتی یک پاراگراف از متن ها و پست های دامنه اول را از دست ندادم و همه محفوظ و بایگانی ست. چون دامنه اول بخشی مهم از خاطرات من است و نیز شاید بخشی از خاطرات دامنه خوانان شریف نیز باشد.
دامنه دارابکلا؛ طوفان فکری = در قالب نوین
شکل و شمایل دامنه اول=دامنه دارابکلا
بایگانی دامنهی اول دارابکلا