
دامنهی دارابکلا
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود
تفاوت ها شاهکار آفرینش
۲


مهمترین کلاس درس پیامبر اکرم ص
۰
انگور و انواع محصول
۰
اجتهاد یعنی کندن کوه با سوزن
۱

موزبولو ؛ تخم بلوط
اینا موزبولو است؛
آر؛ همان تخم بلوط.
در اصل تلخ است،
اما گونهی زاگرسش، شیرینی دارد،
و گونهی البرزش تلخه میدهد.
خی خیلی آن را میبلعد.
اخیراً به گو و گوسفن هم میدهن.
اما یقین کنید آردش برای انسان است.
کافیست بسابند و آردش را فریز گذارند،
تلخی آن میرود و بهشدت خوشطعم میشود.
من حتی سرِ افطاری، نان آن را
آنهم به تعداد دو قرص بزرگ، خوردم.
گوارا و خوشایند گوارش.
آغوز لاش بود و پیازداغ و زردچوبه و کمی فلفل.
آدم بخورَد خی (=خوک) که خوبه،
از گُراز جنگل گلستان هم،
زور و ذوق و شوق و روزش بیشتر میشود!!!
بلوط (=موزیدار) را نگذاریم که
عین سه گونهی نادر ملیچ و نمدار و مِوْلی، منقرض شود
و از سطح جنگل نابود و محو. ۱۲ ، ۶ ، ۱۴۰۴ درود. دامنه
۰
افشاگری عباس علی آبادی
۱

۸۵ هزار مسجد ۸۵ میلیون جمعیت
نگارش ۳ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی
یک قول این است ایران ۸۵ هزار مسجد دارد با ۸۵ میلیون نفر جمعیت. یعنی هر هزار نفر، یک باب مسجد. مسجد، از اصلیترین مکان رسمی برای مناسک عبادی و مراسم مذهبی در اسلام است.
با این امکان مادی، باید دید آیا مذهب همچنان توسط مسجد، در مغز و قلب ملت دمیده میشود؟ یا نه، مردم گرایش و باورهای مذهبی خود را از جاهایی دیگر، عقلانیتر و متقیانهتر چون خانواده، مطالعه، کتابخانه، مرشدان معنوی، دانشمندان و نمادهای دینی تقویت میکنند و رشد میدهند. و یا اگر تضعیف مذهبی روی داده است آیا یک علت به خاطر نبود مسجد در میزان جهانی و واقعی آن نیست که به دست افرادی معدود و با ذهنهای مسدود و تنگنظر اداره میشود؟!
من نظرم این است مسجد در ایران از کارکرد خود دور افتاده است و شکل و ظاهر، بر محتوا و باطن، اولویت یافته است. یک علت این است آخوند مسجد از آن معنویت آخوندهای گذشته -که نماد پارسایی و پرهیزگاری بودند- بهشدت فاصله دارد و قابل مقایسه نیست. و نیز مسجد در دست حکومت افتاده است.
قائلم مسجدهایی هم بوده و هستند که سیاستزده نیستند و عبارت و سیاست در آن با روش اسلام و اخلاق و انسانیت پیش میرود. من با مسجدهایی در چند شهر خو و اُنس دارم که در آن از شعار و تظاهر و جناحزدگی خبری نیست، خانهی واقعی خداست، نه پاتوق جولان چند نفر خاص. مسجد، عبادتگاه معنوی و اخلاقی و دانشی و سیاسی و اجتماعی و حتی آموزشی برای مردم است، نه تیول نهاد، سازمان و یا افراد خاص و برنامههای خشک و یکدست.
۱

ایران مگر چه آمادگی بر ضد اسرائیل دارد؟!
۲



گهواره
به قلم دامنه : گهواره را زادگاه ما دارابکلا، گَره میگویند. در لغت یعنی "جامانند". هدف قهری ساخت گَره خواباندن نوزاد بود. تا مادر از دست او خلاص شود و خانه را سر و سو دهد. نیز کودک در گهواره به خاطر خوردن تاب، به خواب میرفت و آرامش، هم به خودش برمیگشت و هم به خانه که صدای ولقویلیق همه را عاصی میکرد. در واقع گره یک جنگ مخفی و بازدارندگی زوری با کودک بود تا او را از چفیدن دایم شیر و سینهخیز رفتن محیط خانه و خراب اثاثیه، باز دارند. میگفتند هر کس در گره گت شد، سرش لَب شد! گرهی سیاست هم داریم که حاکمان، مردم را در آن فرو میکنند، کمی شیره و شربت و فریب و نیرنگ میزنند تا از شرّ اعتراض و فریاد امان بمانند. بسی ممنونم که بر تقاضایم در تأمین عکس گهواره، همت شد. من گهوارهی مادر خوابیدم، در گرهی سیاست هرگز نمیروم! هر کس گهواره مادر رفت دست بالا تا تسلیم گهواره قدرت نگردد.
۰

درگذشت کبل هادی آهنگر
۲



آهودشت هولار ساری
۰
بهزاد نبوی خواهان تعطیل غنیسازی شد
۰
ماهی در ماهی تابه
۰
به آیین این پیامبرم افتخار می کنم در آیم
۰
حاکمیت تن به پیشنهادات اصلاحی نمی دهد
این حاکمیت به هیچوجه
تن به پیشنهادات اصلاحی نمیدهد
۱

در مورد مرحوم آیت الله منتظری
متنی از شیخ احمد باقریان ساروی در مدرسه فکرت: باسمه تعالی. جناب حاج عیسی رمضانی دارابی [مرحوم محمد] سلام علیک. با تقدیم احترام فرمودی منتطری ساده و سید احمد خمینی بینش سیاسی خوب داشت. شواهدی بر هر دو ادعای جنابعالی تقدیم میکنم:
سادگی آیت الله منتظری
اول: او از شاگردان مرحوم آقای بروجردی بود و خارج اصول او را هم تالیف کرد و با این حال او و شهید مطهری که رفیق و هم اتاق بودند آیت الله خمینی را کشف کردند و دو نفری اولین حلقه درس علم اصول او را تشکیل دادند که بعدا شهید بهشتی و آیت الله خامنه ای نیز به آن پیوستند و به این جهت مرحوم بروجردی اندکی از او دلخور شده بود و ازآن تاریخ همواره با آیت الله خمینی بود و جدا نشد و در آن راه تبعیدهای سخت و زندان تا آوان پیروزی انقلاب را تحمل کرد.
دوم: خواستند آیت الله خمینی را اعدام کنند ولی منتظری علمای بزرگ را در تهران جمع کرد و از آنان برای مرجعیت آیت الله خمینی امضا گرفت و منتشر کرد و مانع اعدام شد.
۰
مسجد توفیق نکا
این جا نکا، مسجد "توفیق" است. پایگاه حجت الاسلام آقای بیانی که جناح راست تاب سخنان و افکارش را نداشت و سرانجام چند سال پیش وی را از امامت جمعهی نکا برکنار کرد. دوستان قدیمی من در نکا و روستای اطراف نکا درین مسجد پاتوق داشتند. یادآوری کنم مرحوم حاج کل مرتضی آهنگر (پدر رفیقم حسنآقا و آقامهدی و به عبارتی پدرخانم روانشاد یوسف رزاقی) فقط آقای بیانی را در آن مقطع، عادل و لایق میدانست و تقریباً تمام جمعهها را به آقابیانی اقتدا میکرد. درود بر هر مسجد و پاتوقی که در آن حقیقت ذبح نشود و پیشنماز راتب و خطیبان آن، مروت داشته باشند و مرام. عفت کلام کنند و نفوذ بیان. درود. دامنه.
۰
محمدرضا باهنر بالاخره سرِ عقل آمد
نگارش ۲۶ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی
۰
داستان گریه ایت الله منتظری
متن نقلی: داستان گریه آیت الله منتظری. خدا رحمت کند علی حجتی کرمانی را که به خاطر مشکل تنفسی به او گفتند هر سال مدتی را برو شهر گرکان آنجا قضا مرطوب متعادل است. لذا او از دانشگاه مأموریت میگرفت و مدتی را در گرگان میماند. آقای قدس علوی – از اساتید حوزه علمیه امام خمینی (ره) گرگان نقل میکرد: یک روز استاد علی حجتی کرمانی منزل ایت الله نورمفیدی آمد من هم بودم و تعریف میکرد: من در قم یک روز به منزل آیت الله منتظری رفتم، کتاب رنجنامه نوشته حاج سید احمد خمینی مقابل او بود، با من وارد سخن شد و از سید احمد خمینی ناله داشت، اشکش جاری بود، تا اینکه گفت: «من میدانم او جوانمرگ میشود». این جلسه گذشت تا اینکه حاج سید احمد خمینی فوت کرد، من مجددا نزد آیت الله منتظری رفتم و از او درخواست کردم تا او را عفو کند. ساکت شد. اصرار کردم. پاسخ داد : انچه مربوط به من است و من در آن حق گذشت دارم عفو کردم، ولی آنچه مربوط به اضلال مردم است حق من نیست، او میداند و خدا. سپس از او درخواست کردم نامه تسلیتی برای مادرش بفرستد، پذیرفت و نامه تسلیت فرستاد.
۰
میخواهی بجنگی ؟! خب آمد و زد
متن نقلی: آقای پزشکیان گفته است: "نه زیر پایمان آب هست نه پشت سدها... آب چاهها تمام شود نمی دانیم چکار باید بکنیم... با شعار دادن، نقد کردن و توقع ایجاد کردن، مشکل حل نمیشود... نفت را خواستند تحریم کنند و دارند تحریم میکنند ... حرف نمیزنی؟ خب میخواهی چکار کنی؟ میخواهی بجنگی؟! خب آمد و زد؛ الان برویم درست کنیم دوباره میآید میزند".
۰
کتاب های قدغن عصر شاه
متن من در چاپ عصر
از سال ۱۳۵۱ به بعد شاه کتابهای بیشتری را قدغن کرده بود؛ چون از روند مبارزهی گروههای مارکسیستی و مذهبی انقلابی هراسیدن بود. از جمله این چهار کتاب:
۱. کتاب "راه حسین"
اثر بسیار ستُرگ عاشورایی مهدی رضایی
عضو برجستهی سازمان مجاهدین اولیه
۲. کتاب "ضرورت مبارزه مسلحانه"
اثر مهم تئوریک امیرپرویز پویان
از بنیانگذاران سازمان چریکهای فدایی خلق
۳. کتاب جزوهی "مبارزهی مسلحانه"
اثر عملیاتی مسعود احمدزاده
از بنیانگذاران سازمان چریکهای فدایی خلق
۴. کتاب "آموزش چریکی"
اثر آموزشی - مفهومی بیژن جزنی و علیاکبر صفایی فراهانی
هر دو، تئوریسین مطرح و مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق
روشن سازم جمهوری اسلامی روحانیت ایران، از شاه پیشی گرفت و بهمراتب کتابهای بیشتری را منعِ چاپ زد و از توزیع جلوگیری کرد و حتی نسخههای مهمی از نویسندگان را خمیر نمود. از جمله کتابی از عمادالدین باقی با عنوان "قضاوت ها و واقعیتها" در مورد آقای منتظری را، که من نسخهی کاغذ ۴آ آن را چند سال پیش از اخوی ارشدم امانت گرفتم و خواندم و در دفتری، به صورت خطی، خلاصه ساختم. بگذرم. از شاه تا روحانیتِ متصل به حکومت و معیشت! فرقها دارد کمکم، کمتر و کمتر میشود و حتی در اموری هم مُساوّ با شاه.