محمدرضا باهنر بالاخره سرِ عقل آمد
شنبه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۲۸ ب.ظ
نگارش ۲۶ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی
متن من در چاپ صبح
او دیروز گفت:
"بعضیها میگفتند العیاذبالله اگر پیامبر اعظم (ص) هم بیاید ثبتنام کند، شورای نگهبان میتواند بگوید که یکی از عموهای ایشان ابوجهل بوده یا همسرش فلانی بوده یا برادرزادههایش هم اینگونه بودند و... طبیعتاً تأیید صلاحیت نمیشود."
او دیروز گفت:
"من یک بار در مجمع تشخیص مصلحت گفتم که بخشی از فروپاشی سرمایهی اجتماعی بر اثر کار حقوقدانان و فقهای شورای نگهبان است."
او دیروز گفت:
"در مصاحبههایی عرض کرده بودم که یک عزیزی در صداوسیما گفته بود؛ «مملکت مال حزباللهیهاست». من همان موقع گفتم شما چه کارهاید که مملکت را در بست در اختیار یک قشری قرار دهید. حزباللهیها در کشور ۱۰ درصد هستند که روی سرما جا دارند... در این میان ۸۰ - ۸۵ درصد مردم هم میخواهند زندگی کنند، میخواهند آینده و معیشتشان تأمین باشد و به ایرانیبودن خود افتخار میکنند، ایران مستقل، مقتدر و یکپارچه را دوست دارند، اما میخواهند زندگی کنند. نمیتوانند مثل حزباللهیها فکر کنند، اهل گذشت و ایثار شاید نباشند، اما اینها جمعیت و شهروندان ایران هستند و باید آنها را حفظ کرد و نگه داشت. من همان موقع هم گفتم که از میان ۱۰ درصد حزباللهیها، دو میلیون نفرشان میگویند که همه ایرانیها باید مثل ما فکر کنند، اینها اشتباه میکنند."
او دیروز گفت:
"داستان جنگ ۱۲ روزه خیلی چیزها به ما داد که البته باید از یک سری غافلگیری و مسائل دیگر درس بگیریم که انشالله باید حواسمان جمع باشد... همیشه استراتژی حکومتها این است که نیروهای مسلح باید فرض را بر این قرار دهند که همین امشب حمله خواهد شد، اما باید تحت امر باشند نه اینکه آتشبهاختیار باشند. باید حاکمیت و شورایعالی امنیت ملی تصمیم جنگوصلح را بگیرد و رابطه با کشورها را تصمیمگیری کند."
چهار نکته گویم، خلاص:
۱- اگر ملاکهای این "جمهوری اسلامی ایران" به فرض خیال به عصر پیامبر اکرم ص عرضه شود، تردید ندارم پیامبر اکرم ص میگوید این دین را از کجا آوردهاید که روی گُردهی مردم سوار شدهاید و همهی منتقدان را انگ ننگ و حرف بد میچسبانید و داخل در دوزخ میپندارید و خود و دار و دستهی خود را اهل بهشت جا میزنید!
۲- اندکی از "حزباللهیها" همانهاییاند که اَفسار کشور را دست آقای سعید جلیلی میبینند و مانند این نادان، از دنیا و دین در حد چند کلمه تزئین و تلقین، نمیفهمند. حتی یک کتاب در طول سال نمیخوانند، فقط بلند میشوند به اینسو و آنسو میچرخند و حرفهای کهنهی این و آن را بَلغور میکنند تا دشنه تیز کنند، تشنهی ریختن خون و آبروی مخالفین و منتقدین شوند. از اسلام، حتی به الفِ آن علم و عمل ندارند. فقط بلندند آن را روی اسم خود بگذارند که آی دنیا وایسا، مسلمان یعنی من! بقیه همه گمراه و "منافق" و غربی و حربی و کافرند. بگذرم!
۳- اخیراً فرماندهی ارتش آفریقای جنوبی در مسافرت به تهران به عملکرد اسرائیل در غزه حمله کرد. حرف حق زد ولی بیرون از مسئولیت رسمیاش، لذا بلافاصله وزارت دفاع آفریقای جنوبی سخن او در تهران را "خودسرانه" خواند و حتی "خواستار محاکمهی او شده است." اما در "جمهوری اسلامی ایران" برخی فرماندهان گمان میکنند کل کشور پادگان آنهاست و آنان در سکوی صبحگاه، پای ثابت سخنان و فرمان. هیچ کس از سران هم! اینان را نهی نمیکنند و نیشتر هم نمیزنند. صبح تا شب،کارشان شده است در حرف و هوا، هی بگویند ما اسرائیل کلّه رِه این دفعه اَنجیلیمَل جِ کلپیچ میزنیم میریزیم دریا!
شرح لغت اَنجیلیمَل: یک شاخهی تَر و قابل خم را از تن درخت انجیلی میبُرّند و دو سرش به هم گرد و حلقه میکنند، و با آن هیزم یا خال یا علوف را عین ریسمان میبندند؛ شبیه ریسمان اعدام که فرد را به دار میآویزند تا حلقومش از نفس و هوا باز مانَد و خفه گردد.
۴- فروپاشی در درجهی نخست، از گسترهی قرائت غلط تز "ولایت مطلقهی فقیه" آغاز شده است جناب آقای باهنر محمدجواد. آری؛ همان موقع که گفتند مردم همه عین "یتیم"اند و فقیه، پدر و ولیّ و سرپرست و همهکارهی آنان. انگار ملت نعوذبالله گوسفن هستند و ولیفقیه صاحب و مالکالرقاب گوسفن. تا این قرائت جمع نشود، بساط فروپاشی هم، بسته نمیشود. خوشا به حال مهندس مهدی بازرگان که گفته بود مرا از دو سالگی از شیرِ مادر گرفتهاند و "ولیّ" -به قول من "والی"- لازم ندارم!
بگذرم. ملت! بمان! - میهن! بخن!
| لینک کوتاه این پست →
//qaqom.blog.ir/post/2679
- ۱۴۰۴/۰۵/۲۶