تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : درود جناب طالبی حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا ... -
ناشناس : سلام پاسخی به نوشتار صریح بانو اُنظُر ✍️ در این روزگار که بیشتر، سکوت میکنند یا از کنارهگیری و محافظهکاری دم میزنند، گاه نوشتاری میآید که بیهیاهو، اما با شجاعت، تلنگر میزند و دردهای نهفته را به زبان میآورد. نوشتار ۱۳گانهی بانو «أنظر» خطاب به علی شمخانی، از جنس همان یادداشتهاست؛ تذکری زیرپوستی اما ... -
ناشناس : متن پیام مرجع تقلید معظم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم ... -
قاسم بابویه دارابی : خدا را شکر بعضی ها تازه از خواب ناز بیدار شدن باز هم شروع به حراحیف و شبهه افکنی برای رهبری حکیم نمودن و از اسرائیل تمجید تلخی او بعد ۱۵ روز که از جفت کوه خف شده بود و شبانه از انجا تا انار قلد را می رفت تا اوضاع را رصد کند او این ندت در شغال اباد بصرف اب گندیده بود زر بیحا نی زند عرضه نداشت تجاوز رژیم ... -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، صبح بهخیر 🟩حق یا تکلیف 🔻 امام حسین علیهالسلام وقتی تصمیم به مقابله با یزید گرفت، به تمام همراهان خود اجازه انتخاب داد؛ به بیان امروزی، حضور در میدان مبارزه را برای دیگران "تکلیف" نکرد، بلکه "حق" انتخاب و تصمیمگیری برای آنان قائل شد. جلیل قربانی -
ناشناس : درود و عالی سکه و ستیزه را تفسیر کردی . از اینجا بود که دین ابزار قدرت شد . نه راهنمای حقیقت و آرامش برای زندگانی مردم .🙏🙏🖤🖤 امیر رمضانی دارابی -
ناشناس : دنیای اقتصاد- استفنوالت : حمله گسترده اسرائیل به ایران، جدیدترین دور از نزاع این رژیم برای حذف یا تضعیف تکتک مخالفان منطقهایاش است. در پی حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل نبرد سهمگینی را برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک نیروی سیاسی معنادار آغاز کرد؛ تلاشی که توسط سازمانهای ... -
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک .
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- اوسا
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
تیر ۱۴۰۴
۴
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۱
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
سخنان حضرت زهرا سلام الله علیها

به مناسبت فاطمیه : حضرت فاطمه (س) فرمودند: «بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است که مردى را نبیند و نیز مورد مشاهدهی مردان قرار نگیرد.»
نیز حضرت فاطمه (س) در آخرین لحظات عمرش به همسر خود امام علی (ع) چنین سفارش نمود: «پس از من با دختر خواهرم اُمامَه ازدواج نما، چونکه او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متدیّن است . همانا مردان در هر حال، نیازمند به زن مى باشند.» (منبع)
امام علی (ع) نیز به وصیت فاطمهی زهرا (س) عمل کرد و با اُمامَه دختر زینب -از فرزندان پیامبر (ص) و حضرت خدیجه (س) پیش از بعثت- ازدواج کرد و از او صاحب پسری شد به اسم «محمد اوسط» (منبع)
نکتهی دامنه: حضرت فاطمه (س) در تربیت فرزندان و پرورش آنان پیشگام بود و به امورشان اهتمام تامّ داشت. برای آن مربّی و اُسوه که هم به تربیت جامعه توجه داشت و هم به آموزش در خانه، همین بس که حضرت زینب کبری -سلام الله علیها- را در دامان پاک خود پرورانده، که در برابر اَعظمِ مصائب؛ یعنی واقعهی عاشورا و دورهی سخت اسارت، برترین مدیریت بحران را از خود بروز داد و با تدبّر و تحمل نگذاشت پیام عاشورا به محاصرهی دغَلکاران بنی امیه درآید و به مانند بسیاری از رویدادهای تاریخ اسلام به نسیانی و وارونگی بیفتد؛ بلکه آن حضرت آن را با هنر خطابه و فریاد حق، جهانی کرد. بنابراین، حضرت فاطمه (س) حتی برای پس از شهادت خود نیز دغدغهی دلسوزی فرزندانش را داشت و لذا امام علی (ع) را سفارش به ازدواج با اُمامَه نمود.
اسوهبودن حضرت زهرا
به قلم دامنه: به نام خدا. اُسوه بودن حضرت فاطمه. در سومین روز ایام فاطمیه، به این نکته میپردازم که به آن حضرت از هر زاویه بنگری، نمونه و اسوه است و منبعی بیپایان برای الهامگرفتن. زیرا در تمام جهات زندگی یک انسان کامل و الگوی حیات بود: در مقام یک دختر، در جایگاه یک همسر، در منزلت یک مادر، و از همه بالاتر در هویت یک زنِ مبارز و مسئول.
سراسر زندگی نظری و عملی حضرت فاطمه -سلام الله علیه- درس و آموزه است که میتواند راهی برای انسان باشد. چه زن باشی، چه مرد، مطالعه و پیروی افکار و زندگی فاطمی موجب رستگاری و مقدمهی الهیاندیشیدن و خوبزیستن است. به فرمودهی امام علی (ع) باید با کسانی همنشین شد که سه چیز را به انسان ارمغان بیاورد:
۱. دیدنش شما را به یاد خدا اندازد.
۲. سخنانش بر علم شما بیفزاید.
۳. رفتارش شما را به کار نیک و آخرت ترغیب و تشویق کند.
بنابراین با این فرمول حضرت علی (ع) همنشینی با مکتب، مشئ و مرام فاطمه (س) یکی از بهترین همنشینیهاست. و این حاصل نمیشود مگر آنکه در امتداد مَودّت به آن حضرت، زندگی، نظرات، رفتارها و کردارهای ایشان را مطالعه نمود و از آن برای خود ولو در حد وُسع و محدود الگو ساخت. فاطمهای که:
همیشه در مدار حق قرار داشت. ستم را برنمیتافت. ساده و سالم زندگی میکرد. به بیچارگان مهربان بود. به انتقاد از حاکم وقت برخاست. فقر و سختیها را چشید و شکیبایی ورزید. با آنکه پیامبرزاده بود، اما مانند مستمندان و مستضعفان و حتی سختتر از آنان زندگی میکرد. دعا و تضرّع و عبودیت عارفانه داشت. همتا و همپای امام علی (ع) بود و جان خود را فدای حقگرایی و حقگویی کرد. شهادت غمبارش بر پیروان تسلیت.
هدیه عروسی حضرت فاطمه

به قلم دامنه. به نام خدا. ڪلمه به جای خدمتڪار. در دومین روز ایام فاطمیه، ورقی از ڪتاب «فاطمه، فاطمه است» اثر ارزشمند مرحوم دڪتر علی شریعتی را بازمیگشایم؛ ڪتابی آشنا برای اهل مطالعه و حتی علمای دینی، ڪه نه یڪبار، ڪه بارها آن را گشوده و خواندهایم.
آنجایی از ڪتاب را مینویسم ڪه امام علی -علیهالسلام- میدانست سختیهای زندگی و آزارهایی ڪه فاطمه (س) از ڪودڪی خصوصاً سه سال در شعب ابیطالب، دیده است او را «ضعیف و لاغراندام» ساخته بود، ازاینرو از فاطمه زهرا -سلام الله علیها- خواست، از پیامبر خدا (ص) «خدمتڪار» بخواهد. اما رسولالله (ص) مخالفت ڪرد و به جای خدمتڪار، «ڪلمه» به آنها هدیه داد؛ یعنی تسبیح خدا پس از نماز و پیش از خوابرفتن.
آری؛ ڪلمه به جای خدمتڪار. و علی (ع) به قول علی شریعتی تا آخر عمر «از این ڪلمه بیرون نرفت و فاطمه با این ڪلمه زندگی ڪرد... ڪلمهای ڪه به جای خدمتڪار، فاطمه را مدد میرساند و به عنوان هدیهی عروسی، پیامبر به او ارمغان داد.»
حضرت زهرا حامی پابرهنگان و مستمندان

به قلم دامنه: به نام خدا. با تسلیت روحهای گداخته از حرارت داغ و غم و دوری حکیم حماسی شهید سلیمانی، ایام فاطمیه را با این نکته تجلیل مینمایم:
مصیبتها و احیای مجالس عزا برای حضرت فاطمه زهرا -سلام الله علیها- این اثر و برکت را دارد که روح انسان را به آموزههای سازندهی آن اُسوهی بیمانند سازگار میکند و آثار اخلاص و ایثار و خدمت به جامعه در وجود انسان میدمد. یکی از سجایای اخلاقی شهید حاج قاسم سلیمانی همین عشقورزی به حضرت زهرا (س) بود که دوشادوش امام علی (ع) جانب مستضعفان و پابرهنگان و مستمندان را داشت و در برابر ناحقیهایی که از قدرت و کژروی خلیفهی وقت دید، زبان به انتقاد گشود و خطابههای آگاهیبخش خواند و در راه بیان حق و دفاع از حق به شهادت رسید. عکس بالا: آخرین دستخط. شهید حاج قاسم سلیمانی: «خداوندا مرا پاکیزه بپذیر.»
مقام حضرت زینب

امشب میلاد خجستهی حضرت زینب (سلام الله علیها) بر پویندگان مکتب اهلبیت (علیهم السلام) مبارک و فرخنده باد. سه سخن از امام سجاد (علیه السلام) در بارهی مقام حضرت زینب پیامآور عاشورا تقدیم میکنم:
عمّهام، زینب، با وجود همهی مصیبتها و رنجهایی که در مسیرمان به سوی شام به او روی آوُرد، حتّی یک شب اقامهی نماز شب را فرو نگذاشت. او هیچگاه چیزی از امروز برای فردای خود نیندوخت. ای زینب، تو، بحمداللَّه، عالمی هستی که نزد کسی تعلیم ندیدی و دانایی هستی که نزد کسی نیاموختی.
نامه امام علی به امام حسن
راه ما، راه علی
چند نکته از نامهی
امام علی (ع) به امام حسن مجتبی (ع)
این نامه، زمانی صادر شد که امیرالمؤمنین (ع) در سال ۳۸ هجرى از جنگ صفین بازمىگشت و به سرزمین «حاضرین» رسیده بود. من در این پست، به صورت فشرده، فقط به گوشههایی از این نامهی تکاندهنده -که سی بند است- اشاره میکنم. در واقع از لابهلای نامه، نکاتی را برگزیدم تا خوانندگان شریف با اندکی وقتگذاشتن برای خواندن آن، به محتوای ژرف نامه، آشنایی فوریتری پیدا کنند:
یک: جایگاه آینده را آباد کن، آخرت را به دنیا مَفروش، و آنچه نمىدانى مگو، و آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور، و در جادّهاى که از گمراهى آن مىترسى قدم مَگذار، زیرا خوددارى به هنگام سرگردانى و گمراهى، بهتر از سقوط در تباهىهاست.
دو: براى حق در مشکلات و سختىها شنا کن، شناخت خود را در دین به کمال رسان. (دین را عمیق بفهم: ترجمۀ علی شیروانی)، خود را براى استقامت برابر مشکلات عادت دِه، که شکیبایى در راه حق عادتى پسندیده است،... بهترین سخن آن است که سودمند باشد، بدان علمى که سودمند نباشد، فایدهاى نخواهد داشت، و دانشى که سزاوار یادگیرى نیست سودى ندارد.
سه: قلب نوجوان چونان زمین کاشتهنشده، آمادهی پذیرش هر بذرى است که در آن پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب کردم، پیش از آن که دل تو سخت شود، و عقل تو به چیز دیگرى مشغول گردد، تا به استقبال کارهایى بروى که صاحبان تجربه، زحمت آزمون آن را کشیدهاند، و تو را از تلاش و یافتن بىنیاز ساختهاند.
چهار: پسرم بدان آنچه بیشتر از به کارگیرى وصیّتم دوست دارم ترس از خدا، و انجام واجبات، و پیمودن راهى است که پدرانت، و صالحان خاندانت پیمودهاند. زیرا آنان آنگونه که تو در امور خویشتن نظر مىکنى در امور خویش نظر داشتند... تلاش کن تا درخواستهاى تو از روى درک و آگاهى باشد، نه آن که به شُبهات روى آورى و از دشمنىها کمک گیرى. و قبل از پیمودن راه پاکان، از خداوند یارى بجوى، و در راه او با اشتیاق عمل کن تا پیروز شوى، و از هر کارى که تو را به شک و تردید اندازد، یا تسلیم گمراهى کند بپرهیز... زیرا طالبِ دین نه اشتباه مىکند، و نه در تردید و سرگردانى است، که در چنین حالتى خوددارى بهتر است.
پنج: اگر در بارهی جهان، و تحوّلات روزگار مشکلى براى تو پدید آمد آن را به عدم آگاهى ارتباط ده، زیرا تو ابتدا با ناآگاهى متولّد شدى و سپس علوم را فراگرفتى، و چه بسیار است آنچه را که نمىدانى و خدا مىداند، که اندیشهات سرگردان، و بینش تو در آن راه ندارد، سپس آنها را مىشناسى. پس به قدرتى پناه بر که تو را آفریده، روزى داده، و اعتدال در اندام تو آورده است... بدان پسرم هیچ کس چون رسول خدا -صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- از خدا آگاهى نداده است، رهبرى او را پذیرا باش، و براى رستگارى، راهنمایى او را بپذیر.
شش: همانا داستان آن کس که دنیا را آزمود، چونان مسافرانى است که در سر منزلى بىآب و علف و دشوار اقامت دارند و قصد کوچکردن به سرزمینى را دارند که در آنجا آسایش و رفاه فراهم است. پس مشکلات راه را تحمّل مىکنند، و جدایى دوستان را مىپذیرند، و سختىِ سفر، و ناگوارى غذا را با جان و دل قبول مىکنند، تا به جایگاه وسیع، و منزلگاه أمن، با آرامش قدم بگذارند، و از تمام سختىهاى طول سفر احساس ناراحتى ندارند، و هزینههاى مصرفشده را غرامت نمىشمارند، و هیچچیز براى آنان دوستداشتنى نیست جز آنکه به منزل أمن، و محل آرامش برسند.
هفت: اى پسرم نفس خود را میزان میان خود و دیگران قرار ده، پس آنچه را که براى خود دوست دارى براى دیگران نیز دوست بدار، و آنچه را که براى خود نمىپسندى، براى دیگران مَپسند، ستم روا مدار، آنگونه که دوست ندارى به تو ستم شود.
هشت: اگر مستمندى را دیدى که توشهات را تا قیامت مىبرَد، و فردا که به آن نیاز دارى به تو باز مىگرداند، کمک او را غنیمت بشمار، و زاد و توشه را بر دوش او بگذار، و اگر قدرت مالى دارى بیشتر انفاق کن، و همراه او بفرست، زیرا ممکن است روزى در رستاخیز در جستجوى چنین فردى باشى و او را نیابى.
نُه: خواستههاى تو به گونهاى باشد که جمال و زیبایى تو را تأمین، و رنج و سختى را از تو دور کند، پس نه مال دنیا براى تو پایدار، و نه تو براى مالِ دنیا باقى خواهى ماند.
ده: از مرگ بترس. نکند زمانى سراغ تو را گیرد که در حال گناه یا در انتظار توبهکردن باشى و مرگ مهلت ندهد و بین تو و توبه فاصله اندازد، که در این حال خود را تباه کردهاى. پسرم فراوان بیاد مرگ باش.
یازده: همانا دنیاپرستان چونان سگهاى درنده، عوعوکُنان، براى دریدن صید درشتابند، برخى به برخى دیگر هجوم آورند، و نیرومندشان، ناتوان را مىخورد، و بزرگترها کوچکترها را... هم دنیا آنها را به بازى گرفته، و هم آنها با دنیا به بازى پرداخته، و آخرت را فراموش کردهاند.
دوازده: بردهی دیگرى مَباش ، که خدا تو را آزاد آفرید، آن نیک که جز با شر به دست نیاید نیکى نیست، و آن راحتى که با سختىهاى فراوان به دست آید، آسایش نخواهد بود... آنچه با سکوت از دست مى دهى آسانتر از آن است که با سخن از دست برود، چرا که نگهدارى آنچه در مُشک است با محکمبستن دهانهی آن امکانپذیر است... شغل همراه با پاکدامنى، بهتر از ثروت فراوانى است که با گناهان به دست آید... بدترین غذاها، لقمهی حرام، و بدترین ستمها، ستمکارى به ناتوان است... هرگز بر آرزوها تکیه نکن که سرمایهی احمقان است، و حفظ عقل، پندگرفتن از تجربههاست... از نمونههاى تباهى، نابودکردن زاد و توشه آخرت است.
سیزده: دشمنِ دوست خود را دوست مَگیر تا با دوست، دشمنى نکنى. در پنددادن دوست بکوش، خوب باشد یا بد، و خشم را فرو خور که من جُرعهاى شیرینتر از آن ننوشیدم، و پایانى گواراتر از آن ندیدهام... به کسى که به تو علاقهاى ندارد دل مَبند... ستمکارى کسى که بر تو ستم مىکند در دیدهات بزرگ جِلوه نکند، چه او به زیان خود، و سود تو کوشش دارد.
چهارده: پسرم بدان که روزى دو قِسم است، یکى آن که تو آن را مىجویى، و دیگر آن که او تو را مىجوید، و اگر تو به سوى آن نروى، خود به سوى تو خواهد آمد، چه زشت است فروتنى به هنگام نیاز، و ستمکارى به هنگام بىنیازى... براى هر چیزى که به دست تو نرسیده نیز نگران باش. با آنچه در گذشته دیده یا شنیدهاى، براى آنچه که هنوز نیامده، استدلال کن، زیرا تحوّلات و امور زندگى همانند یکدیگرند، از کسانى مباش که اندرز سودشان ندهد، مگر با آزُردن فراوان، زیرا عاقل با اندرز و آداب پند گیرد... کسى که میانهروى را ترک کند از راه حق منحرف مىگردد، یار و همنشین، چونان خویشاوند است. دوست آن است که در نهان آیین دوستى را رعایت کند... بریدن با جاهل، پیوستن به عاقل است... هر گاه اندیشهی سلطان تغییر کند، زمانه دگرگون شود.
پانزده: کارى که برتر از توانایى زن است به او وامَگذار، که زن گُل بهارى است، نه پهلوانى سختکوش... بپرهیز از غیرت نشاندادن بیجا که درستکار را به بیماردلى، و پاکدامن را به بدگمانى رسانَد.
شانزده: خویشاوندانت را گرامى دار، زیرا آنها پر و بال تو مىباشند، که با آن پرواز مىکنى، و ریشه تو هستند که به آنها باز مىگردى... بهترین خواستهی الهى را در آینده و هماکنون، در دنیا و آخرت، براى تو مىخواهم، با درود.
نیکی به مادر از نظر پیامبر (ص)
امام صادق علیه السلام: مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای رسول خدا به چه کسی نیکی کنم؟ فرمود: به مادرت، عرض کرد، بعد از او به چه کسی؟ فرمود: به مادرت، گفت: سپس به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. سؤال کرد: سپس به چه کسی؟ فرمود: به پدرت. بحارالانوار، جلد ۷۴، صفحه ۴۹" . (منبع)
یکصد و سه خصلت مؤمن
توضیح دامنه: به نام خدا. از پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) روایت شده که آن حضرت فرمودند: «ایمان مؤمن کامل نمیشود تا اینکه دارای ۱۰۳ خصلت در فعل و عمل و نیّت و باطن و ظاهر گردد». آنگاه امیرالمؤمنین امام علی بن ابی طالب (ع) گفتند یا رسولالله آن ۱۰۳ خصلت کداماند؟ پیامبر خدا (ص) فرمودند: یا علی از جمله صفات مؤمن این است که:
اندیشهاش بسیارمتحرک و پویاست، علم و دانشش فراوان، بُردباریاش بزرگ. خوشبرخورد در کشمکش، بزرگوار در بازگشت و پذیرش، سعهی صدرش از همه بیشتر، و نفسش از همه خاکسارتر است. خنده اش تبسُّم، گردهمآییاش برای تعلّم و یادگیری، تذکردهنده به غافل و آموزندهی جاهل است.
به کسی که آزارش میکند آزاری نمیرساند، و در آنچه به دردش نمیخورد وارد نشود و هیچکس را به مصیبتی سرزنش و شماتت نمیکند و هیچکس را با غیبت یاد نمیکند، از کارهای حرام بیزار است، و در موارد شُبهه قدم بر نمیدارد. بخششش فراوان، آزارش بسیارکم، برای غریب و ناآشنا یاور، و برای یتیم، پدر است. شادابی و خرّمیاش در چهره، وحزن و اندوهش در دل، و به نیاز خود (به خدا ) خرسند است.
شیرینتر از عسل، و سخت تر از سنگ است، و هیچ رازی را فاش نسازد، و هیچ پردهای را ندرَد. حرکاتش لطیف، دیدارش شیرین، عبادتش بسیار، وقارش نیکو. برخوردش نرم، سکوتش طولانی است، اگر دربارهی او به نادانی رفتار شود حلیم و بردبار است. بر کسی که به او بدی کرده است شکیبا است، بزرگتر را گرامی داشته و به کوچکتر رحم میکند. بر امانتها امین، و از خیانتها به دور است، همدم او تقوا و همپیمان او شرم و حیاست.
پرهیزش بسیار، و لغزشش کم، حرکاتش مؤدّبانه، و گفتارش مایهی شگفتی است. از خطا و لغزش در میگذرد، و در پی عیوب دیگران نمیرود. با وقار، صبور، خشنود و راضی، سپاسگزار. کمحرف، راستگفتار، نیکوکار، مصون، و محفوظ. بردبار، رفیق و سازگار، پاکدامن، با شرافت است. لعنکننده و دروغگو نیست. غیبتکننده نیست. دُشنام نمیدهد. نه حسود است و نه بخیل، گشادهرو و شاداب است.
نه ظریف و حسّاس است، و نه کنجکاو و جاسوس، از کارها عالیترین را طلب میکند، و از اخلاق برجستهترین را. حفظ خدا شامل حال اوست، به توفیق الهی یاری شده است، و در عین نرمش قوی است. و تصمیمش همراه با یقین، با کسی که دشمن باشد ستم نمی کند، و دربارهی کسی که دوستش دارد به گناه نمیافتد. در سختیها بسیار شکیباست، نه ستم میکند و نه تجاوز، و هر چه دلش خواست انجام ندهد. جامهی زیریناش نیاز (به خدا)، و جامه زبَریناش صبر و مقاومت. «قَلِیلَ الْمَئُونَةِ، کَثِیرَ الْمَعُونَةِ»: هزینه و زحمتش اندک، کمک و یاریاش بسیار.
روزهداری او بسیار، قیام و عبادتش طولانی، خوابش کم، قلبش پرهیزگار و علم و دانشش پاکیزه است. هنگامی که قدرت یابد عفو نماید، و هنگامی که وعده دهد وفا نماید، با میل و رغبت روزه میگیرد، و با ترس و خوف نماز میخواند. چنان نیکو عمل میکند که گویا او را میبینند، دیدهاش (از ناروا) فروبسته، دستش باسخاوت است. درخواستکننده ای را رد نکند، ونسبت به دستاورد دیگران بخل نورزد، با برادران ارتباط و پیوستگی دارد، در نیکوکاریِ پیاپی اقدام کند. سنجیده سخن می گوید و زبانش را می بندد، در خشم و دشمنی غرق نشود، و در دوستیش هلاک نگردد.
باطل را از دوستش نمیپذیرد و در مقابله با دشمن حق را پایمال نمیکند، دانش را نمیآموزد مگر برای دانستن و آگاهی، و نمیآموزد مگر برای عمل. کینهاش اندک، شکروسپاساش بسیار، در روز به جستجوی معاش میپردازد و در شب بر خطا وگناهش گریه میکند. اگر با اهل دنیا همراه شود زیرکترین آنهاست و اگر با اهل آخرت همراه باشد پارساترین آنهاست. در کسب خویش موارد شُبهه را نمیپسندد، و در عمل به دینش دنبال عذر و رخصتی نمیرود. با خطا و لغزش برادر دینیاش به عطوفت رفتار نماید، و حق دوستی دیرینه را مراعات میکند.
دو حدیث از امام حسن عسکری
یلاد امام حسن عسکری (ع) : با گرامیداشت و تبریک این میلاد خجسته، دو حدیث از امام حسن عسکری -علیه السّلام- تقدیم میدارم:
۱. «از بلاهاى کمرشکن، همسایهاى است که اگر کردار خوبى را بیند نهانش سازد و اگر کردار بدى را بیند آشکارش نماید.»
۲. «دوست نادان، مایهی رنج است.» (منبع)
زیارت رضوی توحیدی (۳)

به قلم دامنه : به نام خدا. سلام. زیارت رضوی توحیدی. قسمت ۳. پست ۴۷۰ مدرسۀ فکرت. از حرم، سبکبالتر از تمام روزهای یک سال قبل، به هتل بازگشتیم. عصرها و شبها در سوئیت (=سراچه، خلوتگاه، اتاق هتل) به بحث مینشستیم و به سؤالات همدیگر پاسخ میدادیم؛ جای مزاح و شادزیبودن را نیز تنگ نمیکردیم؛ بهطوریکه گاه از مزاحی که شکل میگرفت، تخت و مبل زیر پای ما به جَرکّهجِریکّه میافتاد و نفس از تنفس دَم و بازدم، بازمیافتاد. ازین بگذرم.
جدا از چند بحثی که در هتل انجام میدادیم، یک پرسش و بحث را به حرم بردیم و در ضلع غربی رواق آینه حلقه زدیم و همگی به آن جواب دادیم. سؤال من این بود: در زیارت آیا به اصل توحید خدشه وارد میشود؟ چه جوابی به کسانی که ایرانی را در انجام زیارت، به شرک متهم و به تکفیر تهدید میکنند، دارید؟ به آن دسته افرادی که در ایران، به اصل زیارت بیاعتقاد شدند و آن را به سُخره میگیرند و خود را به انجام آن، بیباور کردهاند، چه پاسخی دارید؟
همگی پاسخ دادیم و تا پاسی از شب حرم را -با این بحث دینیمان- برای خویش محلی برای دانشافزایی و تقویت روح کردیم. من فشردهایی از پاسخم در آن حلقه را اینجا مینویسم، شاید برای زائرین رضوی نافع افتد و یا افکاری را به بازبینی بکشاند:
گفتم خدای باریتعالی از دسترس دیدِ بشر خارج است، او سازنده است، او ربّ است، یعنی پروردگارِ پرورشیافتگان و خالق تمامی جُنبندگان که از عشقبازی و معناگرایی مخلوق خود خیلیخشنود میشود و خود چون نادیدنی است، در جهان به صورت «جلوه» ظاهر میشود تا معشوق و معبود پرستندگان والِه و عاقل بماند. او چون ذاتِ مهربانی و عشق و پاکی و سازندگی است، مثلاً عشق آدمی به مادر، احترام انسان به پدر، دوستی بشر با کوه بلند و مهرورزیِ ما به حیوانات و تمامی طبیعیات جهان را بسیار دوست میدارد.
گفتم همانطورکه ما به یک قُلهی بلندِ برفیِ زیبایِ اثرگذار بر زمین و جانداران عشق میورزیم و آن را جلوهایی گیرا و پایدار از آفریدگار میدانیم و هر بار که آن را میبینیم لذت میبریم و به قلههایی مانند دماوند و دنا و سهند و سبلان عشق میورزیم و حتی نام فرزندانمان را مثلاً سهند میگذاریم، و حضرت پروردگار نیز به این گرایشها و گزینشهای آرامبخش ما راضی و خشنود است، به انسانهای والاتر از کوهها، قلهها، طبیعت، دامنه و دشت نیز میتوانیم عشق بورزیم و خشنودی خدا را فراهم سازیم. و امام رضا -علیه السلام- یکی از آن اولیای الهی است که فلسفهی توحید و شعار بنیادی «لا اله الا الله» را در جان بشریت منتشر کرده است و در زمانهی خود از مظلوم در برابر ظالم و از حق در برابر باطل و از عدل در برابر ستم و از سخن در برابر شمشیر و از مناظره در برابر مقابله دفاع کرد.
گفتم مگر مرحوم شهریار در شعر بلندش از «حیدربابا» نگفت؟ مگر با «حیدربابا» دردودل نکرد؟ مگر «حیدربابا» یک کوه در اطراف تبریز نبود؟ بود. ولی او آن کوه را جلوهای از جلوههای پروردگار میدانست و با او شعر سُرود و حکمت زندگی را گفت و گفت و گفت. بنابراین، انسان که از کوه بزرگتر و از همهی مظاهر هستی اصیلتر است و امام رضا -علیه السلام- یک جلوهی برجسته از جلوههای آفریدگار است و احترام، عشق، ارادت و زیارت به آن امام معصوم (ع) در ردیف اصالتبخشی به اصل توحید است، نه بُتسازی و شرک و غُلاتگری. و زائرین رضوی چونان شهریار با این حرم، نجوا میکنند و به یکتاپرستی برمیخیزند، زیرا انسان، موجودی مُنبسط و گشاینده است.
گفتم همانطور که کوه، جانِ زمین را سیراب میکند و به قول قرآن چونان میخها (=اُوتاد) زمین را نگه میدارد، و انسانها به کوه عُلقه و احترام میکنند و به دیدار با قلهها و کوهسارها و آبشارها و چشمهجوشانها میروند، حرم و قبر پیشوایان والایی چون امام رضا (ع) نیز میان دوستداران، پیروان و ایرانیان جایگاهی بلند، قلهای معنوی، حرمی رفیع و مشهدی (=شهادتگاهی) مقدس است. و دیدار و زیارت آن، توحید را تجلّی میدهد و جان تشنگان پرستش خداوند را سیراب میگرداند.
گفتم علاوه بر این در کتابهای دعا و نیز متنهای زیارات همیشه به اصل توحید توجه شده است و بر زائرین تأکید شده است در ذکر دعا و زمزمهی متون زیارت فرازهای توحیدی را در دل و زبان جاری کنند. مثلاً شیخ مفید در آن دعای پس از نماز زیارت امام رضا (ع) بهخوبی بر توحید توجه و تمرکز داده است. لذا مردم ایران چون امام رضا (ع) را مظهر و جلوهایی از توحید میدانند به زیارت او نائل میشوند؛ و در حرمش به قُرب خدا میروند و به پرستش «الله» میپردازند و به توحید و یکتایی و یگانهپرستی میاندیشند و خشنودی خدا را میآفرینند و خدای متعال خود وحی فرستاده برای تقرب به من وسیله جستوجو کنید و «توسُّل» به قبر و حرم رضوی و وصال و اتصال به روح امام معصوم (ع) همان جستوجوی وسیله است. و الا قبرها در جهان فراوان است و کمتر کسی به صاحبان آن قبرها -که نماد ظلم و ستم و انکار خدا بودند و ضد توحید عمل میکردند- اعتنایی دارند و بسیاری از آن قبرها مَزبَله (=زُبالهدانی) شده و ظالم را در خود فرو برده است. جمعبندی زیارت رضوی در قسمت بعدی.
۹ آذر ۱۳۹۸
ابراهیم طالبی دارابی [دامنه]
عکس بالای: صحن انقلاب: جعفر رجبی. سید علیاصغر.
جعفر آهنگر. سید رسول. دامنه. عکاس: جناب رهگذر
معاوضهی اسیران رومی با کُتب پزشکی
یک نکته از اقدام رسول خدا ص : «پیامبر (ص) در غزوهی تبوک، اسیران رومى را با کتب پزشکى معاوضه کرد. نجیب محفوظ در نطق جایزهی نوبلش به این نکتهی افتخارآفرین اشاره کرده است». منبع
زیارت رضوی توحیدی (۲)

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. زیارت رضوی توحیدی. قسمت دوم. پست ۴۶۹ مدرسۀ فکرت. ورودمان به هتل گلشن رضوی را پیشازظهرِ ۲۸ آبان ۱۳۹۸ به ثبت رساندیم و در محل اقامتمان قرار و آرام گرفتیم؛ با حالات گونهگون: خوشحالی از سالمرسیدن به مقصد. سکوت و فرورفت به اعماقِ انگیزهها و آرزوهای فردی. ازدیاد خندهها و شوق وصالها از طریق خواندنیها و شنیدنیهای طرفینی، چه جوک، چه مزاح، چه فکاهی، چه جدّی و چه نکته و پندرسانی. همباشی ذهنی و کلامی و فکری برای بیان آثار و برکات جمعبودن رفیقان در کنار هم آنهم برای زیارت حرم.
از زیباییهای زیارت نزد ایرانیان و مسلمانان، چند چیز بیشتر جلوه دارد و این آداب، ترکیبی از تأکیدات موجود در فرهنگ و ادب فاخر ایران و آموزههای متین و مُبین دین اسلام است؛ که اگر رعایت گردد، جان و جسم و جهان و روح و روان آدمی را پاک و طَهور نگه میدارد. مانند:
۱. پاکیزهبودن جسم و لباس. ۲. تقلّای روحی برای دیدار و اَدای احترام. ۳. خوشبویی با عطر و اُدکلن و مُشک. ۴. طهارت و غسل با آب و اِنابه (=بازگشتن به درستی و راستی) ۵. رعایت ادب و فروتنی در پیشگاه و درگاه و بارگاه حرم. ۶. شوقُ و ذوقُ و رونق قلب و تخلیهی خاطر از مُخیّلات بد و حسّ سبکبالی در دل و درون. ۷. ورود فروتنانه و وِردهای زمزمانه و دردِدل صمیمانه و واگوییهای مخفی و خفیِ زائرین با صاحب حرم؛ که در مشهد امامی رئوف و رضا، دانشمند، صاحب چندین جلسه مناظره و گفتوشنود و نیز دارای آثار و روایات و حدیث و سخنهای فراوان و مشتهر به عالم آل محمد (ص) این دیدار و زیارت را جِلوهیی جاذب و جالب میبخشد.
زیارت در یک معنا در لغت یعنی مایلشدن، تابیدن، خمیدگی. مثلاً انوار آفتاب وقتی به کنارهی کهف (=غار) میتابید، قرآن از آن تعبیر به زیارت کرد، یعنی نور خورشید به سمت غار مایل شد تا به اصحاب کهف بهره برساند. زائر حرم هم یعنی کسی که میل به دیدار کرده و مایل به امام شده است.
با صرف ناهار هتل و استراحت در اتاق اقامت و سپس اغتسالها (=غُسلها و سر و تن شستن) مستحبّی و نیز سِرو (=پذیرایی) میوههای جوواجور همراهان از پِچ و نارنگی گرفته تا انار و تخمه و کهیتیم، عصرِ همین روز، اولین قدمهایمان را در بستِ نواب صفوی در ضلع شرقی و سمت طلوعگاه آفتاب در حرم رضوی گذاشتیم. پس از تفتیش، هر کس با حال درون خویش و قال بیرون خود لحظهبهلحظه به مَضجع و ضریح و قبر امام عزیز و محبوب دل ایرانیان نزدیک و نزدیکتر میشد و گامهای خود را هرچه جلوتر میرفتیم، کوتاهتر و آرامتر و متواضعانهتر مینمودیم تا ادبِ آداب زیارترفتنِ ایرانیان تمدندار آگاه را انجام دادهباشیم.
خوبی اینکه، این جمع و ترکیب رفیق، دهمین زیارت رضوی خود را به صورت جمعی تجربه میکرده که چند سال پیشتر در سنّ چهلسالگی همپیمان شدهبودیم اربعین دوم زندگی فردی خود را در جمع دوستانه در حرم امام رضا -علیه السلام- ادامه و استمرار دهیم؛ ازینرو، در دهمین سفر رضوی، این جمع، از فرآوردههای وصال و اتفاق، از آثار و دلتنگیهای وداع و افتراق و نیز از شهد شیرین قُرب و همچنین از تلخی زهرِ غُربت خبر داشت. در آن ساعت قرار، زیارت در حالِ زار دست داد و دستهایمان به نیاز توحیدی دراز شد و گامهایمان را به پیشگاه رضوی برداشتیم، تا بر کمبودها و کمیابیها چیرهتر گردیم و بر «فکر دینی» خود چِلّه و شاخه و شاخسار و شکوفه و ثمره بزنیم (البته اگر قادر بمانیم) تا ریشهیمان نخشکد. آوندهایمان بیآب نگردد. در هجوم پلیدیها و رِجسِ زمانه نپوکیم و نپوسیم. تحلیل ربطِ توحید و زیارت و زادهشدنِ دوباره و زادِ راه برداشتن بماند در قسمت بعد. عکس بالا: بست نواب صفوی. حرم رضوی. عکاس: جناب رهگذر
زیارت رضوی توحیدی

به قلم دامنه. به نام خدا. زیارت توحیدی. پست ۴۶۸ مدرسۀ فکرت. ۲ بامداد ۲۸ آبان ۱۳۹۸، دارابکلا را به سمت مشهد مقدس پیمودیم؛ ۷۰۰ کیلومتر مسافت، با بیشینهی ۱۱۰ کیلومتر سرعت، و با کمینهی ۶۰ کیلومتر حَزم و احتِیاط. راندیدمُ و راندیم، تا رسیدیم به حرم و پناهی که به آن، از ازل تا ابد دل سپُردهایم؛ هشت چیز در طی مسیر، جان ما را به جمع، جوش میداد:
۱. شِلاب؛ این باران شدید که از آسمان همانند سنگتِریک میبارید.
۲. برف سپید پُفکی که کنارههای جادهی پرخاطرهی امام رضا -علیه السلام- را دیدنیتر و پذیرفتنیتر مینمود.
۳. دو قُرص آغوزنُون گِردِ پُرملاطِ پیازداغزدهیِ اِنارتیمدارِ وَرزدادهشده با کَرهحیوانی که آقسید علیاصغر برای مدیریت شکم در دلِ شب پُربرف و باران و بوران از دستپخت همسر گرامیاش، در سفرهای پارچهای پیچاند و بینِراه خوراک سحرگاهیمان کرد؛ با نهایت لذت.
۴. خندهها، لُغُزها، گپوگفتها، تحلیلمَحلیلها و نکتهپرانیهای همراهان داخل ماشین، که دنا را برای راندن، هَندلینگتر (=خوشدستتر و خوشاحساسیتر) میکرد. سیاسیمیاسی که بلد نباشی، داخل ماشین جون میدهد برای فقط شنُفتن و خندیدن و تِکمیم کردن.
۵. خطرناکبودن مسیر در شبِ برفی و بارانی و بورانی، ترسِ گریز از قانون رانندگی را شدّت میداد و کورانِ مسیر پُرگردنه بر مسافرین رضوی گرمای وجود و دمای دل را حِدّت میزاد.
۵. وقتی در دَمدَمای گرگومیشی تولِج و تبدیل هوای سحر به صبح در دشت بالاتر از تونل جنگل گلستان پیاده شدیم تا نمازمان را به اَداء -نه قَضا- بگزاریم، این سوز تا استخوانها و سینوسها نفوذ کرد و سِنسورها (=حسگر)های قلبمان را حسّاستر کرد؛ چراکه، انسان توحیدی میفهمد خدا این پیدایش و پیمایش را از آیهها و نشانهها کرده و در آیهی ۲۷ سورهی آلعِمران فرموده:
تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ.
یعنی: خداوندا، تو شب را به روز و روز را به شب درآورى و زنده را از مُرده و مُرده را از زنده بیرون آورى و هر که را خواهى بىشمار روزى مىدهى.
۶. خوبتر اینکه وقتی پنج رفیق سرنشین همگی رانندگی را از بَر باشند، ۷۰۰ کیلومتر راه، میان همه سرشکن میشود و خستگی، چشم و کمر را در نمینوَردد. و همین، خوشی و پیمایشِ وصالِ مسیر زیارت را صدچندان میکند.
۷. از چناران که گذشتی و به مشهد نزدیک شدی هر کس دوست دارد به نزدیکترینِهای خود خبر دهد که دیگر رسیدیم؛ یعنی تا نیمساعت دیگه مشهدیم. و این تماسها و خبرگیریها، وَجه و رُخ دو سوی تلفن را سرخفام میکند و دندانها را در دو سوی لب، نمایان، که آری؛ خدا را شکر به سلامتی به مقصد رسیدند. همین حس قشنگ، از آداب پایدار مسافرتها در میان ایرانیان است که وقتی دو همسر، دو یاور، دو دوست، دو دلداده و یا دو دلباخته از هم دور میشوند، برای همدیگر لذیذتر و محبوتتر میشوند. فلسفهی فراق برای دو دلِ دورافتاده از هم، و دو روح مُنفصل (=جدایی جسمانی) در این زمان معنی پیدا میکند.
۸. بارگاه که نمایان شد، میان همراهان وِلوِله میافتد، آنطور که گویی در لولههای وصال و اشتیاقشان آب زلال روان شد و در رگهای زیارت و مَودّتشان به امام رئوف حضرت رضای آل محمد (ص) خون تازه جاری و در قنات وجودشان، چاه زمزم، ساری. با این حسوحال، ساعت 11 پیش از ظهر، وارد شدیم به لابی هتل گلشن رضوی... بقیه در قسمت بعدی.
۷ آذر ۱۳۹۸
ابراهیم طالبی دارابی [دامنه]
عکس بالای پست: مشهد. آلاچیق هتل گلشن.
سیدرسول. سید علیاصغر. جعفر آهنگر. جعفر رجبی. دامنه
چگونه از آداب نبوی پیروی کنیم؟
بحثی اخلاقی و دینی بر مبنای ایدهها و استدلالات علامه طباطبایی: تأکید دارم این پُست، با تمایل، تأنّی و تفکر خوانده شود: پیامبر (صلّی الله علیه و آله) «بسیار مودّب بود. به سخنان دیگران خوب گوش میداد. سخن کسی را قطع نمیکرد و اگر سخن حقّی را میشنید، تصدیق میکرد. از مباحث جدلی گریزان بود ولی به سوالات دیگران بدون خودنمایی پاسخ میداد.» (۱)
«خود را از سه چیز به سختی دور میداشت؛ جدال و کشمکش، پُرحرفی و ذکر مطالب بیفایده. نسبت به مردم نیز از سه چیز پرهیز داشت؛ کسی را نکوهش و سرزنش نمیکرد، لغزشهای کسی را جستجو نمینمود و عیب کسی را پی نمیگرفت. سخن نمیگفت مگر در جایی که امید ثواب در آن میداشت. هنگام سخنگفتن چنان اهل مجلس را جذب میکرد که همه سر به زیر افکنده، گویی پرنده بر سرشان نشسته، آرام و بیحرکت میماندند، و چون ساکت میشد آنان سخن می گفتند و نزد آن حضرت بر سر سخنی نزاع نمیکردند. هر که سخن میگفت همه ساکت به سخنانش گوش میدادند تا سخنش پایان یابد. و در محضر حضرتش به نوبت سخن می گفتند.» (۲)
علامه طباطبایی
علامه طباطبایی از همان ابتدای ایام طلبگی اهتمام ویژهای به سنن و آداب معاشرت نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله) داشت، به همین جهت به مطالعهی بیش از ۶۰ کتاب حدیثی، از آثار بیش از ۴۰ تن از دانشمندان اسلامی پرداخت. آن زمانها بیشتر کتابها نسخه خطی و چاپ سنگی بودند. کتب روایی را زیر و رو کرد تا توانست با گرد آوری بالغ بر ۴۰۰ روایت، ریز به ریز سنن و سیره پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را یادداشت نموده و به آنها عمل کند. چرا که قرآن کریم پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را اسوه حسنه معرفی نموده است. (۳)
فرزند ایشان نقل میکند؛ علامه کتاب «سنن النبی» را خودش موبهمو در کل عمر انجام میداد. علامه طباطبایی در روایتی که در مقدّمه سنن النبی در مورد سبب نگارش کتاب آورده است، می نویسد (۴)
امام صادق (علیه السّلام) مىفرماید «من دوست ندارم که مسلمانى بمیرد، مگر اینکه تمام آداب و سنن آن حضرت را ولو یک بار هم که شده، انجام دهد.» (۵)
به همین دلیل بود که اصرار داشت برای یکبار هم که شده میگو بخورد. این خواسته ایشان با رویه زندگی و خوراک ساده ایشان متفاوت بود، وقتی دلیل این خواسته از ایشان سؤال شد، فرمود پیامبر (ص) یکبار در عمرشان میگو خورده بودند. (۶)
سُنَن النبی کتابی است که مرحوم علامه طباطبایی ابتدا برای عمل شخصی خویش گرد آوری کرده بودند، ولی جزء آخرین آثاری است که در زمان حیات ایشان با نظر و خواست خود ایشان به چاپ رسید و از میان کتابهای خوبش، مکرّر این کتاب را به دوستان و آشنایان هدیه میفرمود. اهتمام ایشان به این روایات به قدری است که در المیزان در بحث «ادب انبیاء» -که خود بحثی تفصیلی در جلد ششم المیزان است- پس از ذکر ادب الهی انبیاء در لسان قرآن از آدم (علی نبینا و آله و علیه السّلام) تا نبی خاتم (صلی الله علیه و آله) بر خلاف مباحث روایی المیزان، به طور تفصیلی در حدود ۵۰ صفحه، ۱۸۳ روایت را که شامل همه انواع آداب و سنن نبی ختمی (صلی الله علیه و آله) است مستقیماً از «سنن النبی» که در آن زمان رسالهای منتشرنشده برای عمل شخصی ایشان بود (۸)، ذکر میکنند. بیشتر بخوانید ↓
نکتههایی از دعای بعد از نماز زیارت امام رضا

به قلم دامنه: به نام خدا. همانگونه که گفتهاند؛ در کتاب «تحفة الزائر» آمده که شیخ مفید ذکر کرده: پس از نماز زیارت حضرت امام رضا -علیه السّلام- مستحب است این دعا را بخوانند: دعا با این عبارت توحیدی آغاز میشود: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ الدَّائِمُ فِی مُلْکِهِ الْقَائِمُ » (منبع)
و این فراز دعا که در زیر میآورم، انسان را به اوج توحید راهنمایی میکند و به درگاه خدا پیش میراند و دل انسان را به نجوا و زمزمه با خدا مشغول میسازد:
«...سَیِّدِی لَوْ عَلِمَتِ الْأَرْضُ بِذُنُوبِی لَسَاخَتْ بِی أَوِ الْجِبَالُ لَهَدَّتْنِی أَوِ السَّمَاوَاتُ لاخْتَطَفَتْنِی أَوِ الْبِحَارُ لَأَغْرَقَتْنِی سَیِّدِی سَیِّدِی سَیِّدِی مَوْلایَ مَوْلایَ مَوْلایَ قَدْ تَکَرَّرَ وُقُوفِی لِضِیَافَتِکَ فَلا تَحْرِمْنِی مَا وَعَدْتَ الْمُتَعَرِّضِینَ لِمَسْأَلَتِکَ...»
ترجمۀ شیخ حسین انصاریان: آقاى من اگر زمین گناهان مرا میدانست هرآینه [مرا] فرو مىبرد[ند]، یا اگر کوهها خبر مىداشتند مرا درهم مىشکستند، یا آسمانها مطلع مىبودند مرا قطعهقطعه میکردند، یا دریاها آگاه مىبودند مرا غرق میکردند، آقاى من، آقاى من، آقاى من، مولایم، مولایم، مولایم، توقُّفم براى میهمانىات تکرار شده، پس مرا از آنچه به درخواستکنندگان از حضرتت وعده دادى محروم مکن...
صِرَاط مُسْتَقِیم یعنی چه؟
یس. وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ
إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ، عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ
یس. سوگند به قرآن کریم،
که بیتردید تو از فرستادگانی،
بر راهی راست [قرار داری.]
تفسیر علامه طباطبایی
خداى تعالى در این آیه به قرآن حکیم سوگند مىخورد بر اینکه رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) از مُرسلین است. و اگر قرآن را به وصف حکیم توصیف کرد، براى این است که حکمت در آن جاى گرفته، و حکمت عبارت است از معارف حقیقى و فروعات آن، از شرایع و عبرتها و مواعظ... و توصیف (صراط) به استقامت، به منظور توضیح بوده، و گرنه در معناى خود کلمه صراط، استقامت خوابیده، چون صراط به معناى راه روشن و مستقیم است، و مراد از (صراط مستقیم) آن طریقى است که: عابرِ خود را به سوى خدا مىرساند، یعنى به سعادت انسانىاش، که مساوى است با قُرب به خدا و کمال عبودیت. المیزان.
نکتۀ دامنه: به نام خدا. بنا بر نظر برخی از صاحبنظران، به تصریح آیۀ چهار یاسین «صراط مستقیم» پیامبر اکرم (ص) است و به تصریح آیۀ ۶۱ یس یعنی این آیه: [وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ» و اینکه مرا بپرستید که این راهی است مستقیم.] «صراط مستقیم» یعنی پرستش حضرت باریتعالی. جمع این، همان تفسیری است که علامه در بالا بیان فرمودند که مُراد از صراط مستقیم یعنی راهی که روَنده و عابر را به سوی خدا می برَد و به پروردگار میرساند. که این رستگارشدن انسان است. این نوشتار را با هدف گرامیداشت میلاد حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و میلاد امام صادق -علیهالسلام- تقدیم کردهام. که آخر کلام را به یک حدیث گوهربار از آن امام اندیشمند و بنیانگذار فقه جعفری مزیّن مینمایم که حکیمانه فرمودند: «رعایتنکردن حقوق، زبونى است، و آدمی را براى پوزشخواهى به دروغ وامىدارد.» (تحفالعقول، ص۳۶۰)