تازه ترین پست ها

پذیرفته ترین پست ها

پر بازدید ترین پست ها

پر بحث ترین پست ها

تازه ترین نظر ها

موضوع های کلی سایت دامنه

کلمه های کلیدی سایت دامنه

بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه

پیوندهای وبلاگ های دامنه

پیشنهاد منابع

دامنه‌ی داراب‌کلا

۲۹۲ مطلب با موضوع «عترت» ثبت شده است

از کمیِ روَندگان راه حق نباید هراسید

به قلم دامنه: به نام خدا. سخنرانی امام علی (ع). سخنرانی آن حضرت در مسجد کوفه، در خطبۀ ۲۰۱ نهج البلاغه (منبع) درج شده است؛ که من در این پست، سه محور تأکیدی آن سخنرانی و یک نکته‌ام را بیان می‌کنم:


یک: در «راه راست» از کمیِ روَندگان نباید هراسید. دو: اکثریت بر گِرد سُفره‌ای جمع‌اند! که سیری آن کوتاه است اما گرسنگی آن طولانی. سه: همه‌ی مردم در خشنودی و خشم، شریک‌اند. مثال زدند قوم ثمود را؛ که یک نفر شتر حضرت صالح (ع) را «پی» کرد، (یعنی دست‌ و‌ پای آن را بُرید) اما عذاب، همه‌ی قوم را گرفت.


نکته: هشدارهای امام علی (ع) محدود به زمان خاص نیست، امروزه نیز ما در مَعرض آزمون‌های داخلی و نیز مواجه با رفتارهای هیتلرمآبانه‌ی خارجی توسط ترامپ هستیم. رستگاری و سربلندی آن است در برابر چنین موانعی، مردمانی مقاوم و تسلیم‌ناپذیر باشیم. تا فردوسی‌های زمان، حکایات ما را با افتخار و غرور، حماسه‌سُرایی کنند. همیشه صلح در اسلام، اصل بوده است؛ حتی نوید اسلام «صلح جهانی» است؛ ولی اگر ملتی مورد هجوم، تحریم و خشمِ دشمن واقع شد، حقِّ مقاومت، عزت‌آفرینی و پایبندی به آرمان و دفع و تأدیب متجاوز و نیز اخلاق دفاعی برای آن محفوظ است.

۱
در تاریخ : ۲۲ , ۱۳۹۸ آبان . دید ۵۲۰

موعودگرایی

موعودگرایی

به قلم دامنه: موعودگرایی. به نام خدا. سلام. در شیعه اندیشه‌ی منجی، مَهدی، موعود، ظهور و منتظِر و منتظَر بسیار غلیظ‌تر از دیگر ادیان و مکاتب سیاسی است. هم در هندو، هم در بودایی‌ها و هم در مارکسیسم وعده و آینده وجود دارد. «هندو»ها منتظر ویشنو هستند که او را کالکی می‌نامند. بودایی‌ها اما ظهور پنجمین بودا را روزشماری می‌کنند. حتی مارکس و لنین نیز با موعودگرایی قطعی، افکارشان را نزد پیروان جاوید ساختند. مارکس در تئوریک (=نظری) و لنین در پراتیک (=عملی). و بهاییان نیز -که از نجف و کربلا و سپس ایران توسط چند سردمدار خودخواه مذهبی و مشکوک سربرآوردند و از ساخته‌های دستان نامرئی استعمار است- بر این نظرند که ظهور رخ داد و تمام شد و انتظار منجی دیگر خیالات است و باید به درگاه «باب» رفت که سردمدار و رهبر بهایی در هر عصری، «باب» انسان‌ها محسوب می‌شود؛ یعنی دروازه‌ی مذهب و ایمان که آنها «ایقان» می‌نامند یعنی یقین، که در معنا و تلقی‌شان از ایمان پیش‌رفته‌تر است. ازین‌رو علی‌محمد باب کتاب خود را «ایقان» نام نهاد و روز عاشورا را روز جشن و شادی و عید و پایکوبی می‌دانند.

 

ازین بگذرم. فقط خواستم مفهوم و فکر مهدویت و منجی‌گرایی را کمی باز کرده باشم که یعنی مهدی‌گرایی، یعنی هدایت‌خواهی، یعنی وجودِ پنهان و غایب یک نجات‌بخش آخرالزمانی که برای نجات و صلح و آینده‌ی سرشار از عدالت و درستی و راستی ظهور می‌کند.

 

نکته: سه نکته می‌گویم و می‌گذرم: ۱. در قرآن مسأله‌ی مهدویت به صراحت مطرح نشده است؛ اما مفسرین برخی آیات را برای آن به تأویل برده‌اند که سخن‌شان مبتنی بر روایت است. حتی آیه بقیة‌الله نیز در شکل ظاهری آیه مربوط به کیل (=وزن و میزان و ترازو) است، نه مهدی و مهدوی. ۲. مهدویت در ایران به سمت انحراف کشانده شد. مانند انجمن حجتیه که حلبی مشهدی آن را بنا کرد و دست شیعه را از تعیین سرنوشت بُرید و فقط او را منتظر (=چشم‌به‌راه) به زبان شیرین محلی «خاشکِه‌چو» گذاشت، همین. ۳. انتظار و ظهور دو پدیده‌ی مرموز و از اسرار است، بنابراین برای آن افکاری که فقط خردورزی و معنویت جدا از دین را تعقیب می‌کنند و سهمی برای امامِ زمان خود در نظر نمی‌گیرند، قابل هضم و پذیرش نیست؛ یا دست‌کم امری پیچیده و سخت است و در بالاترین رویکرد، پدیده‌ای موهوم است و خردناپذیر.

 

اما یک شیعه‌ی امامیه (=اثنی عشری دوازده‌امامی) سخنان و وعده‌ها و افکار امامان خود را راست و مبتنی بر حقیقت محمدی می‌داند و به این راز اعتقاد دارد و انتظار می‌کشد، که این مکتب امید و دین آینده‌دار است. به عبارت بهتر بگویم که باور به حضرت مهدی و موعود و ولی‌عصر (عج) یعنی نماندن در گذشته و نیل به آینده و روح سازنده.

 

خط پایانی: این پست را از آن‌رو نوشتم چون با شهادت امام حسن عسکری (ع) مسأله‌ی غیبت صغرا و کبرا شکل گرفت و امام دوازدهم (عج) شیعیان به مشیت الهی از دیده‌ها پنهان گردید و تا زمان ظهور و قیام صلح‌انگیز، عمری نامیرا یافت و در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کند، زیرا حضرت مهدی (عج) که اباصالح نام دارد، خود نیز بیش از منتظران و چشم‌به‌راهان خواهان ظهور است. ولی خدا صلاح نمی‌بیند. من به عنوان یک شیعه‌ی منتظِر و باورمند مکتب انتظار و ظهور منجی و قیام حضرت قائم (عج)، این متن را نوشتم. پوزش، که متنم دراز است؛ گمانه‌ام این بود کارساز است.

 

اشاره: سالروز شهادت امام یازدهم، همزمان روز سرآغاز امامت امام زمان (عج) است. خدایا خود بهتر از همه می‌دانی که چه زمانی امام زمان ما ظهور کنند، پس ظهور حضرت فرج (=گشایشگر مردم و دین) دست خودت است و من فقط آرزو می‌کنم آن امام عزیز مرا به عنوان یک پیرو، لایق پیروی از مکتب انتظار  و عاشورا بداند. والسلام.

۰
در تاریخ : ۱۹ , ۱۳۹۸ آبان . دید ۵۱۶

هفت حدیث از امام حسن عسکری

هفت حدیث از امام حسن عسکری
به قلم دامنه: به نام خدا. با گرامیداشت و تسلیت شهادت امام یازدهم حضرت امام حسن عسکری -علیه السلام- در این نوشتار و یادبود، شش حدیث از آن امام شهید ارائه می کنم:
 
۱. عبادت‌کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه [حقیقتِ] عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است. ۲. مؤمن برای مؤمن، برکت و بر کافر، اتمامِ حجّت است. ۳. چه زشت است برای مؤمن، دلبستگی به چیزی که او را خوار دارد. ۴. تواضع و فروتنی، نعمتی است که بر آن حسَد نبرند. ۵. پرورش دادن (=اصلاحِ) نادان، مانند معجزه است. ۶. هر که نالایقی را ثنا گوید، خود در موضعِ اتّهام قرار گیرد. ۷. در مقام ادب برای تو همین بس که آنچه برای دیگران نمی پسندی، خود، از آن دوری کنی. منبع
۰
در تاریخ : ۱۴ , ۱۳۹۸ آبان . دید ۵۶۶

دربارۀ پیاده روی اربعین حسینی

به قلم محمد عبدی سنه کوهی: با سلام . زیارت اربعین امسال یک توفیق کم نظیر برای اهل تحقیق در زمینه  درک مصائب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در واقعه عصر عاشورا سال ۶۱ ه ق بود ازین نظر که طبق محاسبات دقیق توسط دانشمندان علم نجوم ، واقعه تاسوعا و عاشورای نهم و دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری  بر مبنای سال شمسی در روز سه شنبه ۲۰ و چهارشنبه ۲۱ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی اتفاق افتاده است و در نتیجه به اسارت رفتن خاندان اهل بیت (ع) در همین باده زمانی اتفاق افتاده است . همیشه برایم سوال بود که چند درصد بیان عطش و مصائب اهل بیت منطبق بر واقعیت است؟ و چقدر به بزرگنمایی مربوط می شود و یا اصلا چقدر قابل ادراک است و چقدر کم گفته می شود؟

 

 

کسانی که امسال توفیق شرکت در پیاده روی اربعین داشتند به خوبی درک  کردند که اگر فاصله ای را به اختیار می پیمودند و هیچ جبر و اجباری رویشان نبود پس از چند دقیقه می توانستند چشم بر آب ببندند و بدون اب طی طریق نمایند! درک شخصی بنده آن بود که این زمان در کشور عراق و طی مسافت بین شهرهای کوفه تا کربلا مشابهت به مرداد ماه منطقه ما داشته و هر چند صد متر باید حتما آبی به لب و گلویمان می رساندیم. مسیر پیاده روی اربعین که به احتمال زیاد همان مسیر حرکت اسرای اهل بیت (ع) واقع بود اکنون وجب به وجبش موکب دارد و به زور هم شده آب و نوشیدنی های کاهنده عطش به زوار تعارف و حتی به اجبار خورانده می شود و انواع مواد غذایی و به قول عربها انواع ماکولات و مشروبات به وفور یافت می شود و هر لحظه اراده می کردی می توانستی به استراحت در موکبها و سایه درختان کاشته شده در مسیر تن می دادی و یا مهمتر اینکه از مسیر پیاده روی خارج و سوار موتور سه چرخ و یا ماشین شده و کیلومترها جلوتر پیاده شوی!
 
اما واقعا برای طفلان و زنان همراه اسرا و برای بچه های کوچک و مهمتر امام سجاد (ع) که دچار بیماری در آن برهه زمانی بودند چه گذشت ؟! فکر و اندیشیدن به این موضوع دل هر آدمی را می فشرد و گامها را سست و رمق انسان را ناتوان می کرد. توصیف زجر ناشی از ظلم یزیدیان بر خاندان اهل بیت (ع) از زبان و قلم هر گوینده و نویسنده ای خارج است و این است که می گوییم مصیبت کربلا بزرگترین مصیبت تاریخ بشریت است و ظلمی نابخشودنی که هرگز جبران نخواهد شد. باید می رفتی و درک می کردی گوشه کوچک و قلیلی ازین مصیبت بزرگ را. این مطلب به زودی در قالب برگی از خاطرات زندگی من و یا عنوانی مناسب دیگر در وب سایت سنه کوه تکمیل و منتشر خواهد شد.
 
دامنه: سلام جناب مهندس عبدی. این نوشتۀ خوش‌ساختار شما بسیارارزشمند و نگاه نوین به پدیدۀ مقدس و جهانی اربعین است. من ازین نوشته‌ات درس آموختم. عالی به آن پرداختی. پخته و آموزنده بود. ژرف بود. تا به حال کمتر دیدم کسی این‌گونه به این رخداد بی‌نظیر جهانی نظر بیفکند. تبارک‌الله.
 
به یُمن همین کارهای ارزنده است که زندگی برکت می افتد و معنویت به سرای خانه و سراچه‌ی دل وارد می‌شود. مگر انسان فقط پوست و گوشت و شکم است که جسم و کالبد، کلید شود؟ نه هرگز. و شما و همه‌ی زائرین عارف و عابد اربعین راه معنا را طی کردید و زیارت قبول دارید؛ رستگاری، والاترین آرزوی بشری‌ست. زیارات تمامی زائرین اربعین خاصه دامنه خوانان شریف قبول.

۲
در تاریخ : ۱۱ , ۱۳۹۸ آبان . دید ۴۵۸

شبیه‌ترین انسان‌ها به پیامبر اسلام

به قلم حجت الاسلام محمدرضا احمدی: با سلام. . ایام رحلت رسول خدا صلى الله علیه و آله، شهادت امام مجتبی و امام رضا علیهم‌السلام را تسلیت عرض می‌کنم. مناسب دیدم این فرمایش زیبا و کاربردی رسول خدا را که بشدت این روزها به آن نیاز داریم، تقدیم کنم. این حدیث می‌توان ترازوی اعمال ما باشد.

 

حجةالاسلام محمدرضا احمدی

 
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
 
ألا اُخْبِرُکُمْ بِاَشبَهِکُم بى؟ قَالوا: بَلى یا رَسولَ اللّه. قالَ: اَحسَنُکُم خُلقا وَ اَلیَنُکُم کَنَفا وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّکُم حُبّا لاِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ وَ اَکظَمُکُم لِلغَیظِ وَ اَحسَنُکُم عَفْوا وَ اَشَدُّکُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛
 
آیا شما را از شبیه ترین‌تان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا. فرمودند:  هر کس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینى اش دوست دارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندى و خشم با انصاف  تر باشد.
 
(کافی، ط- الاسلامیه، ج ۲ ، ص ۲۴۰
۰
در تاریخ : ۴ , ۱۳۹۸ آبان . دید ۵۸۴

علما و حُکّام از نظر پیامبر اسلام

۰
در تاریخ : ۴ , ۱۳۹۸ آبان . دید ۷۳۷

سِلْمٌ و حَرْبٌ

به قلم دامنه : به نام  خدا. در زیارت عاشورا یک فرازی است که نه فقط درون مایه ی آن غنی است بلکه بازتاب بیرونی آن نیز دارای بار اغنایی و پیام اقناعی است. «یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ» یعنی: اى اباعبداللّه! من تسلیمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قیامت.
 
من معتقدم این عبارتِ زیارت عاشورا، اساس و مرامنامه ی زندگی شیعیان می باشد و هر انسان آزاده و بامنطقی اگر ژرف به این بیندیشد، نمی تواند حسّ خرسندی و عزت و رضامندی نداشته باشد. زیرا سیر منطقی، طبیعی، انسانی و شرعی این فراز زیارت، از قرآن و وحی و سیرۀ نبوی و عترت ریشه می گیرد؛ یعنی منطبق است با آیۀ 29 سوره ی فتح: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ. بدین معنی: محمد پیامبر الهى است و کسانى که با او هستند بر کافران سختگیر و با خودشان مهربانند، (ترجمه ی بهاءالدین خرمشاهی)
 
 
 
نکته: تسلیم حق و شرع بودن و بنای زندگی بر صلح و دوستی و پرهیز از هرگونه خشونت و تشنج و کشورگشایی، در زیارت عاشورا اصالت و پایه ی دینی و عاطفی دارد. سپس اگر کسی یا کشوری و یا تفکری، ارزش بی پایان صلح را لگدمال کرد و شرع و شهر را زیر حملات جنگجویانه اش قرار داد، یک شیعه ی شیدای حسینی فریادش به مقتدایش این است از حَرب و جنگیدن با جنگجویی که ضد صلح و برهم زننده ی سِلم و سلامتی و امنیت و آرامش است، هیچگاه نمی هراسد؛ بلکه، با بکارگیری عزت، شجاعت، انصاف و عدالت دست به مقاومت می زند، تا باز نیز صلح و آرامش به محیط زندگی بشریت پدیدار شود. درود دارم به تفکری که سِلْمٌ و حَرْبٌ را باهم دارد، سِلم و صلح دایمی، و حرب مشروط و به وقت لزوم و وجوب. این راهی است که صاحب محرم حضرت امام حسین (ع) آن را تابلوگذاری کرده است.
۱
در تاریخ : ۲ , ۱۳۹۸ آبان . دید ۹۸۲

بخشی از زندگانی حضرت ایوب

خلاصه نگاری و نقل از منابع: حضرت ایوب (ع) از نوادگان حضرت اسحاق (علیه السلام) و نوه حضرت ابراهیم (علیه السلام) است. شیطان بلاهای گوناگون بر سر وی آورد. قرآن اشاره میکند که ایوب برای مدت زیادی تحت فشار قرار می گیرد اما اشاره میکند که ایوب هیچگاه ایمان خود را به خداوند از دست نداد. ابلیس به سراغ حضرت ایوب (ع) رفت و دارایی و فرزندان وی را نابود کرد ولی دید ایوب هم چنان سپاسگزاری می کند. «ابلیس از خدا اذن خواست تا کشاورزی و دامداری ایوب را از بین ببرد و خدا هم به وی اجازه داد. ولی مشاهده کرد که باز هم حضرت ایوب فاصله بسیاری با یک انسان ناسپاس داشت. در پایان ابلیس از خدا اجازه گرفت تا بر بدن ایوب مسلط شود و وی را مریض کند ولی بیماری هم سبب نشد که ایوب از خدا رو برگرداند.»

 

حضرت ایوب (ع)

بازنشر دامنه

 

ایوب به درد پا مبتلا گردید و قدرت حرکت نداشت. هفت یا هفده سال را با این وضعیت گذراند و پیوسته به شکر خدا مشغول بود. وی چهار همسر داشت، سه همسرش وی را رها کردند و رفتند، فقط یکی از آنها به نام« رُحْمه» وفادار باقی ماند. رنج و بیماری وی هم چنان ادامه یافت و هفت سال و هفت ماه از آن سپری شد، ولی حضرت ایوب، با صبر و مقاومت و شکر، هم چنان آن روزهای پر از رنج را گذراند و اصلاً نه در قلب و نه در زبان و نه در نهان و نه آشکارا، اظهار ناخشنودی نکرد. بیماری حضرت ایوب زخمی در ناحیه پای وی بوده است. برخی دیگر معتقد هستند که تمامی اعضای وی دچار جذام شده بود و برخی هم بیماری وی را دردهای مفصلی ذکر نموده اند. پس از آن که ایوب (ع) از ازمون سخت الهی سرافراز بیرون آمد خداوند به وی فرمان داد پایش را بر زمین بکوبد تا چشمه آبی خنک بجوشد که هم برای شست و شوی تنش موثر و هم برای آشامیدن گوارا باشد:«اُرکُض بِرِجلِکَ هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَراب». مکان چشمه را در سرزمین بیت المقدس، سه میلی شهر« نوی» حد فاصل دمشق و طبریه در نواحی جولان دانسته اند. گفته شده: دو چشمه برای ایوب (ع) جوشیده که از یکی آشامید و در دیگری خویش را شست وشو داد. بنابراین از آن، خداوند همه بیماری هایش را شفا داد، سپس فرزندانی که مرده یا بر اثر بیماری طولانی ایوب وی را رها نموده بودند به گردش جمع شدند:«وءاتَینهُ اَهلَهُ و مِثلَهُم مَعَهُم»، «و وهَبنا لَهُ اَهلَهُ ومِثلَهُم مَعَهُم ». گفته اند: مراد از« ومِثلَهُم مَعَهُم» افرادی از خانواده ایوب اند که قبل از ایام بلا مرده بودند.


قرآن آیۀ ۴۱ تا ۴۴ سورۀ صاد: «و بخاطر بیاور بنده ما ایوب را، زمانی که پروردگارش را خواند(و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است. (به او گفتیم:) پای خود را بر زمین بکوب! این چشمه آبی خنک برای شست و شو و نوشیدن است! و خانواده اش را به وی بخشیدیم و همانند آنها را بر آنان افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذکری برای اندیشمندان. (و به او گفتیم:) بسته ای از ساقه های گندم (یا مانند آن) را برگیر و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکیبا یافتیم چه بنده خوبی که بسیار بازگشت کننده (بسوی خدا) بود!»


بعضی گفته اند: مدت عمر حضرت ایوب ۹۳ سال بود وبعد از وفاتش فرزندش ذوالکفل را وصی قرار داد. در مورد آرامگاه حضرت ایوب اختلاف است در کشورهای مختلف مثل ترکیه، لبنان و... آرامگاه های متعددی به آن حضرت نسبت داده اند که معروف ترین قبر نسبت داده شده به ایشان، در ۱۰ کیلومتری جنوب شهر حلّه در کشور عراق است. این منطقه که به نام« الرّانْجِیه» شناخته میشود ، در حاشیۀ جادۀ اصلی حلّه به کوفه واقع است. در سر درب این آرامگاه با خط نستعلیق نوشته شده :« مَرقَدُ صابِرِ نَّبی الله اَیوب (ع)»

منبع: سرگذشت حضرت ایوب (ع) اینجا

۰
در تاریخ : ۲۸ , ۱۳۹۸ مهر . دید ۵۶۶

چگونگی ورود اهلبیت به کربلا

به قلم حجت الاسلام محمدرضا احمدی: با سلام و عرض تسلیت شب اربعین حسینی علیه‌السلام همان گونه که مستحضرید، زمان و چگونگی ورود اهل‌بیت سیدالشهدا(ع) به کربلا از دیرباز مورد بحث و مناقشه بوده است. با توجه به شب اربعین، خلاصه‌ای از دیدگاه‌ها تقدیم دوستان می‌شود. چهار دیدگاه در این موضوع به صورت خلاصه نقل می‌شود:

شهید مطهری معتقد است که اصولا اهلبیت سیدالشهدا(ع) به کربلا باز نگشته‌اند. حماسه حسینی، ج۱، ص۳۰. ظاهرا این نظریه مبتنی بر آن چیزی است که محدث نوری در کتاب لوءلوء و مرجان در این باره آورده است. صص ۱۶۰ و ۱۶۱. مرحوم محدث قمی هم به تبعیت از استاد خود، چنین اعتقادی دارد. منتهی الآمال، ص۵۲۴. سیدبن طاووس بازگشت اهل‌بیت سیدالشهدا(ع) را در اربعین اول(سال ۶۱ هجری) بعید می‌داند، ولی منکر اصل بازگشت آنها به کربلا نیست.الاقبال، ج۳، ص۱۰۰. برخی معتقدند ورود اهل‌بیت و جابربن عبدالله انصاری در اربعین دوم و سال ۶۲هجری بوده است. فرهاد میرزا معتمدالدوله، صاحب کتاب قمقام زخّار این نظریه را در این کتاب مطرح کرده و البته دلیلی اقامه نکرده است.ص۵۸۶ . بازگشت اهل بیت به کربلا در غیر اربعین، در منابعی مانند: امالی صدوق، ص۲۳۱ الملهوف، ص۲۲۵ و مثیرالاحزان، ص۱۰۷ آمده است.  (برگرفته از کتاب گزیده شهادتنامه امام حسین علیه‌السلام، محمدی ری‌شهری، صص ۸۳۳ تا ۸۳۹.) 

 

حجةالاسلام محمدرضا احمدی

 

لازم به ذکر است هرکدام از دیدگاه‌های فوق، موافقین و مخالفینی دارد که به صورت مشروح به این موضوع پرداختند‌. واقعیت اینه که از نظر این حقیر بعید هست که در عرض چهل روز، کاروان از کربلا به کوفه و از آنجا به شام برود و از شام به کربلا بیایند. ضمن این که چندین روز در کوفه و شام معطل شدند. با توجه به این که هنگام خروج آنها از شام، قرار بر این بود که به مدینه بروند و  در واقع مسیر از همان شام جدا می‌شود. به لحاظ محاسبات عقلی، بعید می‌نمایاند که در اربعین اول اهل بیت به کربلا آمده باشند، اما مرحوم شهید قاضی طباطبایی در کتابش معتقد است این مسائل از دیدگاه آنها استبعاد است و تلاش می‌کند پاسخ استبعاد را بدهد. حقیقتا رسیدن به نظری که با اطمینان بتوانی از آن دفاع کنی کمی مشکل است.

 

کربلا. بازنشر دامنه

دامنه: سلام جناب حجت الاسلام شیخ محمدرضا احمدی. از نوشتۀ مستند و مبتنی بر منابع و نیز نظر شخص شما در انتها، ممنونم. مفید و آموختنی بود. نکتۀ نهایی شما معقول است و نظر من نیز چنین است. درود.

۰
در تاریخ : ۲۷ , ۱۳۹۸ مهر . دید ۵۰۱

اربعین به دیده‌ی عبدالرحیم آفاقی

اربعین به دیده‌ی عبدالرحیم آفاقی

به قلم عبدالرحیم آفاقی: دلنوشته و حاشیه ای بر اربعین حسینی. سلام بعد از حدود دو روز و نصفی پیاده روی اربعین از حرم حضرت علی(ع) در شهر نجف تا حرم سیدالشهدا امام حسین (ع) که حدود ۹۰ کیلومتر است امروز عصر (سه شنبه ) به کربلا رسیدم . بعد از سلامی که از راه دور به حرم امام حسین(ع) دادم در منزل بسیار قدیمی یکی از اهالی کربلا به سفارش یکی از دوستان  اسکان یافتم . منزل بسیار قدیمی و در اصل غیر قابل سکونت است ولی همین هم در این موقعیت کربلا با حدود بیش از ۲۰ میلیون زائر و خوابیدن بسیاری در کف خیابان نعمتی است. بخصوص دوش حمام آن تمام خستگی را از تن بیرون می کند. بعد از زیارت از نزدیک حرمین فرصتی حاصل شد تا چند جمله ای تقدیم دوستان بکنم. این سومین سفر اربعین من هست و تاکنون در این مورد چیزی ننوشتم و سال های قبل سعی می کردم با تصاویر ارسالی ناگفته ها را نشان دهم.


در زمینه اربعین و پیاده روی و تاثیرات معنوی فردی اجتماعی و جهانی  آن گفته ها فراوان آمده است  ولی با این وجود زبان و قلم از توصیف آن درمانده است خصوصا قلم ناتوانی مثل من حقیر و سر پا تقصیر. باید انسان از نزدیک آن را ببیند تا بدرستی لمس و درک کند. قطعا تمامی کسانی که در دل به آن اعتقاد دارند ولی موقعیت شرکت نداشته اند نیز در ثواب آن شریکند که از راه دور می توانند آنرا پاس بدارند اما حتما انجام آن مقدم تر است. می توان آنرا عاشورا و یا حج دیگر نامید و مقایسه کرد.


گرچه در این راه پر رنج و زحمت ممکن است ناملایمات و اختلافات فرهنگی و کینه قبلی دو ملل و یا معدود نازیبایی ها و حرکات و گفتار نابجا را بیشتراز سوی برخی نوجوانان لوس و بی ادب عراقی و ایرانی و برخی زائرین ببینی و بشنوی ولی بطور کلی زیبایی هایی وجود دارد که این مراسم  سال به سال پرشورتر انجام شده و کسانی که یکبار شرکت کرده اند دلشان برای آن پر می کشد . وقتی قدم در این را قرار دادی باور کنید دیگر این پاها،پاهای جابر است در اختیار تو نیست و کسی انرا روبه جلو حرکت میدهد  و به یاد سخن حضرت زینب جز زیبایی چیزی ندیدم زیرا این نیز تداوم عاشوراست و قطعا زیباست و چیز دیگری نیست.

 

زیباست پاهایی که به شوق دیدن دوست حرکت می کنند. و حرکت پاهای زوار وقتی کنار خیابان در حال استراحت هستی دیدنیست و صدای آن در سکوت صبح شنیدنی. زیباست دیدن مروارید اشکی که با دیدن حرم امامان و یا با شنیدن نوحه و عزاداری خاصی بر گونه های زائرین روان می شود. زیباست کودکان دختر و پسر مظلوم و فقیر عراقی که در گرمای طاقت فرسا در وسط خیابان بر روی خاک و شن نشسته و به زوار دستمال و شربت و خرما و ... تعارف می کنند چنان نگاه مطلومانه ای در این هنگام دارند که زائر مجبور می شود یا آن را بردارد یا دست نوازشی بر سرشان بکشد .

 

این آموزشی از سوی پدرانشان به آنهاست که همواره احترام زائر را داشته باشند. زیباست هدیه  زوار ایرانی به کودکان عراقی که به زوار غذا تعارف می کنند. زیباست سعه صدر و صبوری صاحبان موکب ها در هنگام تقسیم غذا. خصوصا وقتی غذای اصافه در دستشان می ماند می توان ناراحتیشان را خواند و وقتی عذا تمام می شود خوشحالی و غرورشان را دید. زیباست اختلاط صدای نوحه های ایرانی و عربی و ترکی و پاکستانی و.... که هر روز و شب انرا می شنوی و با دلت عجین می شود ودل را صفا می دهد همه این نوحه ها یک هدف را دنبال می کنند.

 

اربعین کربلا

نام «حسین» با آرایش جمعیت زایر

 

زیباست شور و شوق تمام مردم و خصوصا خدام موکب ها برای خدمت رسانی به زوار . شاید بعد از اربعین این خصلت را نداشته و فراموش کنند. زیباست دعا و نوحه خدام موکب ها قبل و بعد از پذیرایی از زائرین در بالای دیگی که غذا پخته اند و با وضو آنرا تقسیم می کنند. زیبا و دیدنی است حرکت پرشور دستجات  در هنگام ورود به حرمین که در این زمان برخی بی هوش و مدهوش می شوند.  زیباست دیدن افراد پیر و سالخورده و ویلچرنشین و کودکان سوار بر کالسکه. زیباست دیدن روحانی نشسته در خاک کنار جاده و خیابان. زیباست دیدن هزاران زن ایرانی و عراقی در کنار هم  با کوله بار سنگین .آدم مدهوش می شود که اینان چگونه در کنار خیابان شب را سپری می کنند و همچنان لبخند رضایت بر لبان دارند . زیباست دیدن بچه های محل در قالب موکب شهدای میاندرود که اولین حضور به این شکل را تجربه کرده و زحمات زیادی را متقبل شده اند درود بر همه آنها و زیباست و..... درود بر شما که با حوصله نوشته ناقص مرا خواندید.

۰
در تاریخ : ۲۶ , ۱۳۹۸ مهر . دید ۷۲۸

سخنی از امام حسین

یکی از وظایف مؤمنین در مواجهه‌ی با مفاسد و انحرافات اجتماعی از نظر امام حسین -علیه السلام- این است: «لایَحِلُّ لِعَینٍ مُؤمِنَةٍ تَرَى اللّه َ یُعصى فَتَطرِفَ حَتّى تَغَیِّرَهُ. یعنی بر هیچ چشم مؤمنى روا نیست که ببیند خدا نافرمانى مى‌شود و چشم خود را فرو بندد، مگر آن که آن وضع را تغییر دهد. منبع: الأمالى، طوسى، ص ۵۵.

۰
در تاریخ : ۲۹ , ۱۳۹۸ شهریور . دید ۵۵۳

خصلت‌های پیامبر اسلام

برخی از ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺕ پیاﻣﺒﺮ اسلام (ص):

 

۱. ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺍﻩ‌ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﺁﺭﺍمی ﻭ ﻭﻗﺎﺭ ﺭﺍﻩ می‌ﺭﻓﺖ.

۲. ﻫﺮﮐﻪ ﺭﺍ می‌ﺩﻳﺪ ﺳﻼﻡ می‌کرد و کسی ﺩﺭ ﺳﻼﻡ ﺑﺮ اﻭ ﺳﺒﻘﺖ ﻧﮕﺮﻓﺖ.

۳. ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻌﺎﺷﺮﺕ می‌ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻫﺮﮐﺲ ﮔﻤﺎﻥ می‌ﮐﺮﺩ ﻋﺰﻳﺰﺗﺮﻳﻦ ﻓﺮﺩ ﻧﺰﺩ اوﺳﺖ.

۴. ﺳﮑﻮتی ﻃﻮﻻنی ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺗﺎ ﻧﻴﺎﺯ نمی‌ﺷﺪ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ نمی‌ﮔﺸﻮﺩ.

۵. ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺟﺎی خاصی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ نمی‌ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ نهی می‌کرد

۶. ﺍﮔﺮ ﺍﺯ کسی ﺧﻄﺎیی ﺻﺎﺩﺭ می‌ﮔﺸﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ نمی‌ﮐﺮﺩ.

۷. ﺑﺎ ﻓﻘﺮﺍ ﺯﻳﺎﺩ ﻧﺸﺴﺖ‌ﻭ‌ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ می‌کرﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﻏﺬﺍ می‌شد.

۸. ﻫﺮﮔﺰ ﻋﻴﺐ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻧمی‌ﮐﺮﺩ.

۹. ﺑﺎ نیکی ﺑﻪ ﺷَﺮﻭﺭﺍﻥ، ﺩﻝ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ می‌ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﺧﻮﺩ‌ می‌ﮐﺮﺩ.

۱۰. ﻫﺮﺟﺎ می‌ﺭﻓﺖ ﻋﺒﺎیی ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺯﻳﺮﺍﻧﺪﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ می‌ﮐﺮﺩ.

۱۱. ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﻮﺷﺒﻮ ﺑﻮﺩ.

۱۲. ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎﻭﺿﻮ ﺑﻮﺩ.

۰
در تاریخ : ۲۵ , ۱۳۹۸ شهریور . دید ۴۸۸

گناهان و نزول عذاب

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. با گرامی‌داشتنِ شهادت امام سجاد -علیه السلام- و تسلیت آن به پیروان و دلدادگان آل محمد، یک سخن از آن امام عزیز و بزرگوار -که ۳۴ سال پس از واقعه‌ی عاشورا، در خفقان‌ترین عصر حکومت اموی به امامت شیعیان مظلوم و بی‌پناه پرداختند و سرانجام به شهادت رسیدند- می‌نویسم:

 

امام زین‌العابدین (ع) فرمودند: «وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصیانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بهِم وَ السُّخریَّةُ مِنهُم» (معانى‌الاخبار، ص ۲۷۰). یعنی: گناهانى که باعث نزول عذاب می ‌شوند، عبارت‌‏اند از: ستم‌کردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست‌انداختن و مسخره‌کردن آنان. (منبع)

۱
در تاریخ : ۲۱ , ۱۳۹۸ شهریور . دید ۴۷۶

از عاشورا می‌گویم

از عاشورا می‌گویم

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. اسلام را از اول ورق می‌زنم. یک اُمّیِ امین، در غار حرا، برانگیخته می‌شود؛ بعثت. دست به دعوت پنهانی و سپس فراخوان آشکار می‌زند. هر کس به او ایمان آورَد، مسلمان می‌شود؛ جامعه‌ی مسلمین با ۳ نفر آغاز شد. اندک‌اندک به این عدد افزوده شد. ۱۳ سال درازا کشید. اما هنوز محمد امین (ص) بر اشراف و اعیان و جاهلیت مکه پیروز نشد؛ دست به زور هم نزد. پس از تبعیدکردن مسلمین به شِعب (=درّه‌‌) ابی‌طالب، اینک نقشه‌ی قتل پیامبر را به سرکردگی ابوجهل می‌کشند. هجرت آغاز می‌گردد. ترک دیار خود و ساکن‌شدن در یثرب و ایجاد مدینه و سپس حکومت.

 

زراندوزان مکه که با تجارت و بردگی، پول انباشت می‌کردند، خود را زیان‌کار یافتند، دست به دامان پدیده‌ی نفاق در مدینه شدند تا پیوند و مدنیت مدینه را نابود کنند. تا توانستند جنگ و نقار آفریدند. ۱۰ سال دسیسه کردند اما نتوانستند و سران آنان مانند ابوسفیان، به زبان و ظاهر، اسلام آوردند. مکه به دست مسلمین فتح شد، اما پیامبر (ص) همه را بخشید و میان‌شان آرامش آفرید.

 

وفات اتفاق می‌افتد و پیامبر اسلام -صلوات الله- از میان یک امت تازه‌ساخته، رحلت می‌کند. سه خلیفه، بر حسب تفکر شیخوخیت در برابر امامت -که استمرار نبوت است- خلافت را راه می‌اندازند و اختلافات تار و پود مسلمین را در می‌نوردد. تا آن حد بازگشت به جاهلیت که فاطمه (س) به دست یکی از سران! سیلی می‌خورد و علی (ع)، در خانه، خانه‌نشین می‌شود و برای حفظ کیان دین، ۲۵ سال سکوت می‌کند.

 

مردم با فهم به این‌که خلیفه‌ی سوم یعنی عثمان، اساس و عصاره‌ی اسلام را زیرپا گذاشت و آگاه‌ترین افراد مانند ابوذرها را به صحرای تفتیده‌ی ربذه تبعید کرد تا حکومت را در خاندان مروان و قریش موروثی کند، دست به قیام زدند. و علی با فشار و رأی مردم حکومت‌کردن را پذیرفت. مرکز اسلام را از مدینه به کوفه انتقال داد. در کوفه ۵ سال حکومت کرد و عدالت را پیاده کرد و اشرافیت را از دور و بر قدرت راند و اسلام پیامبر را در عمل معنا کرد و دست فقر را گرفت و طعم مساوات را بر جان جامعه چشاند.

 

جریان زراندوز به مدد مکرهای معاویه، حیله‌های عمروعاص، جهل ابوموسی و پُست‌دوستان دسیسه‌گر احساس غَبن و خطر کرد و تا قتل علی پیش آمد و معاویه را حاکم مسلمین کرد. و شد آنچه نمی‌باید می‌شد. و حرکت آگاهی‌ساز امام حسن (ع) به جنبش و قیام علیه‌ی تیرگی‌های حکومت نینجامید و تنها ماند و برای بقای اسلام، به صلح و قرارداد با معاویه رضایت داد. و شیعیان اندک‌اندک به عنوان افرادی خارج از دین و منحرف و مستحق لعن و نفرین و شکنجه معرفی شدند.

 

معاویه با سه سلاح زر و زور و تزویر بر خواص جاهل! غالب شد و مردم را با حربه‌ی ارهاب و کشتار ترساند. با مرگ معاویه، یزید به خلافت منصوب شد که خلاف صلح‌نامه‌ بود. و از اینجا به بعد امام حسین (ع) به عنوان ناجی مکتب اسلام به مدد دین خدا بر آمد و به میدان آمد و حاضر شد فداکاری‌های تمامی انبیا و صالحان و نیکان را یکجا بر عهده بگیرد و نگذارد حاصل نهایی جریان نبوت نابود شود و ثمره‌ی آن پوک گردد. آری؛ او، اسلام را -که عصاره‌ی آموزه‌های آسمانی‌ست- در عاشورا دوباره به ظهور و تجلّی رساند و خود جلوه‌ی خدا در زمین و زمان شد. شب عاشورا را ژرف باید درک کرد، تا به روز عاشورا پیوند و پیوست خورد. زیرا عاشورا، ترکیبی از پیام، حماسه و سوگ است. به قول عطار نیشابوی در باره‌ی عاشورای حسینی:

بسی خون کرده‌اند اهل ملامت
ولی این خون نخُسبَد تا قیامت
هر آن خونی که بر روی زمان هست
برفت از چشم و این خون جاودان هست

۰
در تاریخ : ۱۹ , ۱۳۹۸ شهریور . دید ۴۲۸

إِلَهَهُ هَوَاهُ

إِلَهَهُ هَوَاهُ

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. «إِلَهَهُ هَوَاهُ». این خطاب خدا به رسول خدا -صلوات الله- است در آیه‌ی ۴۳ فرقان (اینجا) که می‌گوید ای پیامبرم تو آن کسی را که هوای نفْسِ خود را «خدای خود» ساخته و گمراهی پیشه کرده، نمی‌توانی هدایت کنی. امام حسین -علیه‌السلام- نیز در ۸ روز حضورش در سرزمین کربلا، با آن‌که با چنین افراد بی‌شماری مواجه شد، اما تمام توان را به کار گرفت تا شاید از گمراهی نجات‌شان دهد و یا دست‌کم از به‌راه‌انداختن جنگ و ستیزه‌گری پشیمان‌شان سازد. ولی آن لشگر، به سازِ هوای نفس رقصید، دین را از پیش به درهم و دینار فروخت، سخن لطیف نماینده‌ی برجسته‌ی رسالت را نادیده انگاشت و در نهایت، به شنیع‌ترین وضع و غیرانسانی‌ترین رفتار، با خاندان عصمت و طهارت برخورد کرد.

 

خدایا! آیا می‌توانم ای‌کاش بگویم؟! ای‌کاش فرصت می‌دادند تا امام حسین _علیه‌السلام_ از کربلا خود را به ایران، میان مردمان دل‌آگاه و یاریگرِ ستمدیدگان می‌رسانید. همان سرزمینی که پیش از گرَوِش آزادانه‌اش به اسلام و تشیّع، دست‌کم با سخن‌های دلنواز فردی پیام‌دار یعنی جناب زرتشت آشنایّت داشت که می‌گفت: شریف‌ترین دل‌ها، دلی‌ست که اندیشه‌ی آزارِ کسان در آن نباشد. درین صبح غمگین تاسوعا سلام می‌کنم به امام حسین و یاران یاریگرش. و آرزو می‌کنم، همآره راه ملت، راه «حسین» باشد و مرامِ مردم، مرام «زینب». دو پَرورده‌ی پُرشور وُ شعورِ امام علی بن ابی‌طالب، وصیِّ حضرت محمد.

۰
در تاریخ : ۱۸ , ۱۳۹۸ شهریور . دید ۴۴۸

بُرشی بر قیام محرّم

بُرشی بر قیام محرّم

 به قلم دامنه. به نام خدا. گرچه خوانندگان به تاریخ واقعه‌ی کربلا و جزئیات حرکت انقلابی و روشنگرانه‌ی امام حسین ع آگاه‌اند، اما من به ذوق خود این حادثه را فشرده ترسیم می‌کنم. آنچه می‌‌نویسم بر مبنای حافظه‌ام است، اگر خطا دیده شد، خوانندگان خود اصلاح فرمایند:

 
پرده‌ی اول: سال ۵۰ هجری: امام حسن (ع) شهید می‌شود و امام حسین (ع) امامت شیعیان را بر عهده می‌گیرد. سال ۶۰ هجری: معاویه پس از ۴۰ سال والی‌گری و حکومت‌کردن، در ۱۲ رجب این سال می‌میرد. او بر خلاف صلحنامه‌اش با امام حسن، پسرش یزد جوان را به عنوان حاکم سراسر جهان اسلام نصب می‌کند. سلطنت اموی موروثی می‌شود.
 
پرده‌ی دوم: ماه رجب سال ۶۰ هجری: یزید به والی مدینه دستور می‌دهد نزد امام حسین (ع) برود و از او برای حاکمیت یزید بیعت بستاند. امام با تمام قدرت به این تقاضای یزید «نه» می‌گوید. اولین «نه» بزرگ در تاریخ اسلام. ماه رجب همین سال: امام حسین (ع) دسیسه‌ی امویان در به قتل رساندن خود را می‌فهمد و در درون بیت خود با نمایندگان حکومت یزید درگیر می‌شود. ماه رجب همین سال: امام حسین (ع) مخیفانه دست به هجرت معکوس می‌زند. کاری که جدّش سید المُرسلین از مکه به مدینه کرد، او از مدینه به مکه کرد. این هجرت معکوس از عظیم‌ترین حرکت‌های اعتراضی امام حسین (ع) علیه‌ی زورگویی‌های یزید است.
 
 
پرده‌ی سوم: ماه رجب سال ۶۰ تا دهه‌ی اول ذی‌الحجّه همین سال: امام حسین (ع) در طول شش ماه یعنی رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذی‌القعده و ذی‌الحجه تا آغاز ماه محرم سال ۶۱ هجری، حرکت انقلابی خود را با استقرار در مکه استمرار می‌بخشد و در همین هنگام با دعوت‌نامه‌های بی‌شمار انقلابیون کوفه مواجه می‌شود. آخرهای سال ۶۰ هجری: امام حسین (ع) برای پرهیز از بیعت و مبارزه با سلطنت اموی، به دعوت مردم کوفه که پایگاه انقلابیون و مرکز حکومت امام علی (ع) بود، جواب مثبت می‌دهد. مسلم را به عنوان نماینده‌ی خود به کوفه می‌فرستد تا زمینه‌ساز هجرتش به کوفه شود. اوایل مراسم حج در ماه ذی‌الحجه سال ۶۰ هجری: امام حسین (ع) حج را نیمه می‌گذارد و به سمت عراق حرکت می‌کند، حرکتی انقلابی و اعتراضانه با دو هدف بزرگ، یکی جواب «آری» به ندا و نامه‌های مردم یک بلاد مشهور جهان اسلام و دیگری جواب «نه» به سازش با یزید که نه شایستگی حاکم اسلامی را داشت و نه مورد تأیید مردم بود.
 
 
پرده‌ی چهارم: دوم ماه محرم سال ۶۱ هجری: امام حسین (ع) و یاران و خاندانش به دلیل این‌که در کوفه شورش مردم سرکوب شد و خود با مانع بزرگ لشگریان یزید به سرکردگی ابن‌زیاد مواجه شد، برای پرهیز از هرگونه خون‌ریزی و جنگ و کشتار، راه خود را به جای کوفه به سمت شمال عراق یعنی کربلا کج کرد، اما حُر بر او و یارانش سخت می‌گرفت. تا به‌هرحال، به روز نهم و دهم یعنی تاسوعا و عاشورا ختم شد. که این دو پدیده، نماد ماندگار اسلام شد و مرکز دایره‌ی معرفت، عشق، مقاومت، نماز، قیام، عزت و اسلامِ درگیر با ستم و ستمگران و نفیِ سکوت در زمان اقتضای فریاد. والسلام.۷۲۶۴. عکس بالا: عاشورا (۱۹ شهریور ۱۳۹۸) داراب‌کلا
 
۰
در تاریخ : ۱۶ , ۱۳۹۸ شهریور . دید ۴۳۹
قبل ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ---- ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ---- ۱۷ ۱۸ ۱۹ بعد
سایت دامنه ی داراب کلا : ابراهیم طالبی دارابی : فرهان پنجم