دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پر پسند
پر بحث

۲۹۰ مطلب با موضوع «عترت» ثبت شده است

به قلم دامنه. به نام خدا. کویریات دامنه. مشهد که بودم در سَرسرای هتل محل اقامت (هتل گلشن رضوی) چشمم به این نوشتۀ دو عالم بزرگ شیعه خورد و عکسی از آن انداختم و ترجیح داده ام آن را به اشتراک گذارم.

 

امام رضا از نظر علامه طباطبایی

 

امام رضا از نظر

علامه طباطبایی

 

قسمت بالای آن نقلی از سجایای اخلاقی مرحوم آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی ست که آن مرجع ساده زیست حتی حاضر نبودند دگمۀ لباسشان خارجی باشد. در قسمت پایین آن برگۀ خبری نیز سخن مهمی درج شده است از علامه طباطبایی دربارۀ امام رضا، که آورده است: «همۀ امامان _علیه السّلام_ لطف دارند اما لطف حضرت رضا _علیه السّلام_ محسوس است. همۀ امامان _علیه السّلام_ رئوف هستند اما رأفت امام رضا _علیه السّلام_ ظاهر است»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ۰۹:۲۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
به قلم دامنه. به نام خدا. من در ۲۴ دی ۱۳۹۶ در پست ضمیمه شدۀ زیر به حرم امام رضا _علیه السّلام_ انتقاداتی کرده بودم. اینک با مسافرت مجدد به مشهد در اردیبهشت امسال، این توضیح را بر آن پست می افزایم:
 
۱. طبق رسم همیشگی ام این بار نیز در صحن آزادی حرم رضوی، بر سر قبر مفسّر قرآن استاد محمدتقی شریعتی حُجره‌ی ۱۷۱ حضور یافتم. گرچه قبر ایشان بر روی زائران همچنان مسدود است؛ ولی خوشبختانه متصدی حجره با رویی گشاده و احترام آمیز درخواست مرا اجابت کرد و عکسی از قبر آن مبارز بزرگ و دانشمند آزادیخواه انداخت. که در زیر مشاهده می کنید. از این بابت از دست اندرکار محترم آن حجره ممنونم.
 
 


سنگ قبر مفسر قرآن

استاد محمدتقی شریعتی

پدر مرحوم دکترعلی شریعتی. حرم امام رضا

۸ اردیبهشت ۱۳۹۷. صحن آزادی غرفه‌ی ۱۷۱.
عکاس: متصدی حُجره ۱۷۱ به درخواست دامنه

 
۲. در زمان پست ضمیمه شدۀ زیر، با گلایه و انتقاد نوشته بودم: «مگر از ویژگی های مهم امام رضا (ع) «مُعین الضُّعفاء» نبود؟ پس چرا ضعفای جامعه و مستمندان از آن همه دارایی های حرم مطهر، سهم و حظّی نمی برَند؟ آن همه درآمد، چرا به خدمت مردم درنمی آید؟»


اما اخیراً از یکی از رفیق های گرامی ام در دارابکلا، به استماع دیدار شخصی شنیده ام با توضیحات مستند و مفصّل که حرم امام رضا ع بخشی از درآمدهای حرم مطهر رضوی را صرف مستمندان و ضُعفاء در سراسر ایران از جمله در ساری و دارابکلا می کند. خواستم از این کار خداپسندانه تشکر کنم و آن را حرکتی رضوی بخوانم. امید است از شائبه خطی و جناحی و انتخاباتی بدور و منزّه نگه داشته شود.


ایضاً خودم نیز در چند روز پیش وقتی دور تا دور حریم حرم امام رضا ع را به تبرّک و رسم مألوف می گشتم، تبلیغ بَنِر زیر را در صحن ها و بست ها به چشمم دیده ام و عکسی از آن انداخته ام که نشان از آن داشت که سامانۀ نهضت خدمت به نیازمندان و زائران امام رئوف (ع) راه افتاه است. که در زیر پیوست شد. با تشکر و آرزوی توفیق و بسط فرهنگ رضوی.
 

 

سامانۀ نهضت خدمت به نیازمندان

و زائران امام رئوف

عکاس: دامنه


پست دی ماه سال ۱۳۹۶
 
حرم امام رضا را جناحی نکنید
 
به قلم دامنه. به نام خدا. ۵ دی امسال (۱۳۹۶) چندروزی در مشهد بودم. مثل همیشه سالها، غرفۀ ۱۷۱ در صحن آزادی را بازدید کردم. باز هم مانند گذشته، قبر مرحوم استاد محمدتقی شریعتی پدر مرحوم دکتر علی شریعتی به روی زائرین مسدود بود. به ستاد انتقادات حرم مطهر رضوی مراجعه کردم. متن زیر را نوشته، تحویل دست اندرکاران آنجا دادم.
 



 

متن دستخطم در انتقاد به حرم امام رضا (ع)

 

نمی دانم چرا حرم امام رضا (ع) این گونه اداره می شود! من معتقدم حرم رضوی مانند حوزه های علمیه شیعه، باید مستقل از حکومت باشد و تحت نظارت مراجع شیعیان جهان درآید و متوّلی آن با صلاحدید مرجعیت، برگزیده و منصوب شود. چرا حرم باید حکومتی باشد؟ و رواق و صحن های آن پُر از تریبون های نِقارافکن و جناحی؟ و متولّی آن یک عضو خاص جناحی با افکار کاملاً راستی؟

 

 

 
غرفه ۱۷۱ صحن آزادی حرم رضوی
عکاس: دامنه
 

 

غرفۀ ۱۷۱ صحن آزادی حرم امام رضا

محل قبر استاد محمدتقی شریعتی

صاحب تفسیر نوین قرآن کریم

که شده غرفۀ اشیاء ارزشمند!!

دی ۱۳۹۶. عکاس: دامنه

 

آستان قدس که یک پای اقتصاد ایران شده، باید از حکومتی شدن بیرون شود و واقعاً با ملت درآمیخته گردد. مگر از ویژگی های مهم امام رضا (ع) «مُعین الضُّعفاء» نبود؟ پس چرا ضعفای جامعه و مستمندان از آن همه دارایی های حرم مطهر، سهم و حظّی نمی برَند؟ آن همه درآمد، چرا به خدمت مردم درنمی آید؟ امام رضا (ع) برای همه ایرانیان است نه یک جناح خاص، آن هم بخش افراطی آن. در این باره سخن دیگری دارم که در آینده خواهم نوشت.

 
 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ۰۹:۲۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

حجت‌الاسلام علی بهجت از قول پدرش

مرحوم آیت‌الله محمد تقی بهجت گفت:

«ما آمده‌ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم،

نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم»

(منبع)

 

نکته‌ی دامنه

به نام خدا. با تبریک میلاد حضرت موعود؛  به نظرم یکی از آداب و علل فلسفۀ انتظار و حکمت موعود در دین مبین اسلام، آن است که انسان ها به قول مرحوم بهجت قیمت پیدا کنند. منتظربودن، برای ظهور یک معصوم _که مُنجی ست و برگزیدۀ خداوند متعال_ ما را به سمت عمل به همین سخن زیبای آیت‌الله بهجت از علمای عارف واله شیعه، منتهی می نماید. والسّلام.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ ، ۰۹:۵۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی


آیت الله شهید مظلوم بهشتی:
ستم پذیری به اندازه ستمگری گناه است.




امام موسی صدر: «بنابراین، مناسبت هایی همچون مبعث و إسرا و معراج و روز جمعه، هیچ یک از این مناسبت ها، هرگز انسان را به مُنفعل بودن و دست روی دست گذاشتن و منتظر تغییر و تحوُّل ماندن دعوت نمی کند. به منتظر ماندن برای بهبود اوضاع و یا خوشبینی و یا بدبینی دعوت نمی کند. این مناسبت‌ها به ما می گوید: راه و روش خود را تغییر دهید؛ خود را تغییر دهید؛ ابزارهای خود را تغییر دهید تا بتوانید جامعه ای مطلوب برای خود و فرزندانتان ایجاد کنید. اما دست روی دست گذاشتن و منتظر وقایع ماندن یا منتظر اقدام دیگران بودن، شیوه و روش محمد (ص) و علی(ع) نیست؛ و إنشاءالله ما رهروان طریق آن ها خواهیم بود.

 
 
آیت الله سید محمود طالقانی:
هدف پیامبراکرم (ص) آزادکردنِ مردم بود.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۱۳۹۷ ، ۰۹:۲۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم جناب «یک دارابکلایی»: با سلام. با دیدن این پست شما «چرا امام علی را دوست می داریم؟» (اینجا) یاد ایام دانشجویی افتادم که یکی از اساتید برای کنفرانسی که قرار بود در دانشگاه برگزار گردد، مقاله ای نوشت که خلاصه ی نظرات دانشجویان بود. او در کلاسشان سوالی که شما عنوان پستتان قرار دادید را از دانشجویان پرسیدند و از آنها خواستند که دلیل علاقه شان را به حضرت علی برایشان بنویسند. اتفاقا مقاله ایشان یکی از مقالات برگزیده بود و به دانشجویانی که در این مقاله مشارکت داشتند، که من هم یکی از آنها بودم، یک جلد نهج البلاغه به ترجمه استاد محمد دشتی هدیه دادند. من هم نوشته بودم: علاقه خاص من به حضرت علی به دلیل شخصیت چند وجهی ایشان است. این انسان وارسته هم عادل، هم دلاور، هم مشاور، هم سخنور، هم فرمانده، هم دوست واقعی و دارای بسیاری از خصوصیات اخلاقی، انسانی و فردی است که می تواند الگو برای همه قشر از افراد جامعه باشد. او جامع الخصایص است. تولد این "حقیقت بر گونه اساطیر" را به تمام انسان های روی زمین تبریک عرض می کنم.

 

پاسخ دامنه

سلام من هم به شما جناب «یک دارابکلایی» که با قلم و خاطرۀ خوب خود، دامنه را به وجد آوردی؛ هم به علت حضور شایسته شما در دامنه و هم به دلیل متن رسای تان در این زمینه. خیلی مؤثّر نوشتی. مختصر، اما عمیق. کم، ولی پُر. من از قلم خوب شما، خاصّه در وصف امیرالمؤمنین بسیارممنون هستم و از انتخابِ عبارت مشهور و جهانی دکتر علی شریعنی یعنی «علی, حقیقتی بر گونۀ اساطیر» بی حد ازت سپاس گذار.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۱۳۹۷ ، ۱۶:۳۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سؤال، ساده به نظر می رسد، اما پاسخی بی کران دارد؛ زیرا فضایل امام علی -علیه السّلام- بی شمار و غیرقابلِ شمارش است. هر شیعه‌ی علی در پیروی از علی و حُبّ به او، دلایل ویژۀ خود را دارد، اما بسیاری از پیروان و عاشقان امام علی، با ذوق مشترک، با عقاید همسان و با باورهای همسو، امام علی را دوست می‌دارند. من چندتا را که به نظر من خیلی خیلی بی‌نظیر و خاصِّ مشیئ و راهِ علی‌ست، می نویسم که در درونم با آن زندگی می‌کنم:


۱. چون علی، بینوایان را شبانه و مخفیانه کمک می‌کرد. ۲. چون علی، بر هیچ شهروند، حتی بر مخالفِ شمشیر به دست، ستم نمی‌کرد. ۳. چون علی، بی هیچ مماشاتی حکومتگرانِ فاسدشده‌ی دولتش را عزل می‌کرد. ۴. چون علی، عدالت را معیار می‌دانست و افراد را با حق می‌سنجید نه حق را با فرد. ۵. چون علی، اولین حاکمی بود که گفت اگر مردم مرا بخواهند، حکومت را به دست می‌گیرم. ۶. چون علی، در دور‌ه‌ی سختِ ایثارگری بعثت و هجرت، ایثارگر شجاع و بی‌همتا بود. ۷. چون علی، برای حفظ وحدت، ۲۵ سال سکوت کرد و در انزوای مطلق زیست. ۸. چون امام علی، راه است. جهت است. حق است. خداپرستِ اُسوه است. دنبال‌کننده‌ی سیره‌ی پیامبر اسلام است. محبوب تمام انبیاء است. وصیِّ حضرت مصطفی (ص) است. امیر مؤمنان است. امامِ همه‌ی امامان است. رَه بَر اُمتِ اسلام است. گواه و شاهدِ نبوّت محمد رسول خدا (ص) است. الگوی انسان است. و در یک کلام جانِ همه‌ی جانان است و عشقِ همه‌ی عاشقان.


به مناسبت میلاد تماماًبرکتِ امیرِ سخن و عمل امام علی، در پایین صفحه دو سخن بسیارمهم امام علی را آورده‌ام تا هم مُبتَهج و شادمان شوید و هم متأمّل یعنی به فکرِ عمیق فرو روید. به عشق علی:
 
 
سه ظالم:
 
أَلْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَ المُعینُ عَلَیْهِ وَ الرّاضِىُ بِهِ شُرَکاءُ ثَلاثَةٌ. شخص ستمکار و کمک‌کننده بر ظلم و آن که راضى به ظلم است،  هر سه با هم شریکاند.(منبع)
 
 

 روزگار تباهى ها:


«یَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ لا یُعْرَفُ فیهِ إلاَّ الْماحِلُ وَ لا یُظَرَّفُ فیهِ إِلاَّ الْفاجِرُ وَ لا یُؤْتَمَنُ فیهِ إِلاَّ الْخائِنُ وَ لا یُخَوَّنُ إِلاَّ المُؤتَمَنُ، یَتَّخِذُونَ اْلَفْئَ مَغْنًَما وَ الصَّدَقَةَ مَغْرَمًا وَصِلَةَ الرَّحِمِ مَنًّا، وَ الْعِبادَةَ استِطالَةً عَلَى النّاسِ وَ تَعَدِّیًا...»



زمانى بر مردم خواهد آمد که در آن:ارج نیابد، مگر فرد بى عُرضه و بى حاصل، و خوش طبع و زیرک دانسته نشود، مگر فاجر، و امین و مورد اعتماد قرار نگیرد، مگر خائن ،و به خیانت نسبت داده نشود، مگر فرد درستکار و امین!


در چنین روزگارى، بیت المال را بهره شخصى خود گیرند، و صدقه را زیان به حساب آورند، و صله رحم را با منّت به جاى آرند، و عبادت را وسیله بزرگى فروختن و تجاوز نمودن بر مردم قرار دهند... (منبع)

 

پیامبر اسلام نیز فرمودند: ای علی! تو را هیچ کس نشناخت جز خدا و من. منبع
 

 
امام علی در نگاه امام خمینی:
 
امام خمینی -رهبرکبیر انقلاب اسلامی- حضرت علی بن ابی طالب (ع) را مظهر اسم جمع الهی می‌داند و می‌گوید: «این بزرگوار شخصیتى است که داراى ابعاد بسیار است و مظهر اسم جمع الهى است که داراى تمام اسماء و صفات است. تمام اسماء و صفات الهى در ظهور و در بروز در دنیا و در عالم، با واسطه رسول اکرم در این شخصیت ظهور کرده است. و ابعادى که از او مخفى است، بیشتر از آن ابعادى است که از او ظاهر است... هر قشرى که اهل یک رشته است، حضرت امیر را از خودش مى‌ داند. و حضرت امیر از همه است، داراى همه اوصاف است و داراى همه کمالات.»  صحیفه امام؛ ج ۱۹، ص ۶۴. (منبع)
 
 
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۱۳۹۷ ، ۱۱:۲۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. به شکرانۀ خدا دومین کتابی که در آغازین روزهای نوروز سال نود و هفت خواندم کتاب «زندگی سیاسی امام سجاد» نوشتۀ عبدالنّبی نمازی امام جمعه کاشان است. چاپ دوم سال نود و سه انتشارات محتشم کاشان. در سیصد و بیست و هشت صفحه. مطابق همیشه، چهارنکته از کتاب را می آورم و میان خوانندگان شریف دامنه به اشتراک می گذارم. به امید شفاعت حضرت زین العابدین، امام سجّاد علیه السّلام:

 


 
زندگی سیاسی امام سجاد
عکس از دامنه
 

در صفحۀ ده از امام صادق نقل کرده است: اولین چیزی که خداوند متعال آفرید، عقل، قلم، لوح، روح و مشیت بوده است.


در صفحۀ صدص و پنجاه و هفت از کتاب التاج فی اخلاق الملوک آورده است: یزید هر لباسی را تنها یک بار می پوشید!


در صفحۀ صد و چهل و نه دربارۀ ابوحمزۀ ثمالی شاگرد برجستۀ امام سجاد (ع) نوشته است: ابوحمزۀ ثمالی رهبری شیعیان کوفه را به عهده داشت... تفسیر قرآن، کتاب نوادر، کتاب زهد، رسالۀ حقوق امام سجاد (ع) و دعای ابوحمزه از آثار اوست.!


در صفحۀ: دویست و سی هشت از امام سجاد آورده است: خدایا به من توفیق ده تا باطل را ناچیز شمارم و آن را خوار سازم، حق را یاری کرده و آن را بزرگ دارم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۱۳۹۷ ، ۱۱:۱۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

توضیح دامنه: حجت‌الاسلام شیخ حسین انصاریان در تازه‌ترین سخنرانی اش: «آسیه سرمشق عالمیان» نکات بسیار باارزشی از آسیه گفت که دامنه به دلیل اهمیت و برکات آن، به بازنشرش می پردازد. متن، خلاصه شده است: چهار زنی که وجود مبارک رسول خدا (ص) فرمودند بهشت مشتاق آنهاست، به ترتیبی که خود حضرت بیان کردند اولین نفر ایشان «آسیه» همسر فرعون است. ما می‌توانیم از کمیت‌ها  آگاه بشویم حجم، وزن، طول، عرض؛ اما فهم کیفیت‌ها تقریباً به نظر محال می‌رسد. چرا بهشت مشتاق آسیه است؟ علتش این است که این خانم ایمان و باورش درباره خدا و قیامت و نبوت موسی بن عمران (ع) یک باور کاملی بود، یعنی در مرحله عین الیقینی بود...


 
ارزشی که خدا به این زن داده شگفت‌آور و حیرت‌انگیز است... ایشان در مقابل حق فروتنی کرد یعنی حق را رد نکرد، با حق چون و چرا نکرد، با حق وارد مجادله نشد، وقتی که سخنان موسی بن عمران(ع) را شنید درک کرد که این مرد فرستاده پروردگار است و تسلیم شد. یک دانه معجزه هم نخواست، یعنی نیامد از وسط دربار پیام بدهد به کلیم الله من هم دلم می‌خواهد مؤمن بشوم اگر می‌خواهی یک معجزه به من نشان بده... ما این را بدانید موضع‌گیری آسیه نسبت به شوهرش فرعون که «انا ربکم الاعلی» می‌گفت برایش یقینی بود که مسلماً جانش، مقامش، همه به خطر می‌افتد. البته تواضع نسبت به توحید و نبوت و قیامت اقتضا می‌کرد که در برابر ضد خدا و قیامت و نبوت موضع‌گیری کند.  برای آسیه روشن بود که این موضع‌گیری ممکن است به قیمت جانش تمام بشود...
 
هر قدمی که تا زنده بود در کنار نبوت موسی(ع) برداشت فقط معامله با پروردگار بود یعنی یک طرف داشت، طرفش هم خدا بود. برای خوشامد موسی قدم برنداشت، فقط خدا، فقط الله.اتمام حجت خدا با مثال زدن آسیه یکی از آیاتی که در قرآن شگفت‌زده‌ام کرده همین آیه است، شما می‌دانید از زمان آسیه تا قیامت پروردگار سرمشق زیاد در دستگاهش بوده که به مردم معرفی کند؛ مثل انبیاء، مثل ائمه طاهرین، مثل اولیائش که در سوره یونس از آنها یاد کرده، ولی خیلی عجیب است که در اواخر سوره تحریم می‌فرماید: آسیه تا روز به هم پاشیده شدن نظام جهان و طلوع صبح قیامت برای هر چه مرد و زن مؤمن است سرمشق است... این کیفیت‌ها را نمی‌شود خیلی درک کرد. پروردگار باید اعلام بکند به هر چه مرد مؤمن است تا روز قیامت و به هر چه زن مؤمن است تا روز قیامت، این زن سرمشق ایمان و اخلاق و عمل است. اگر در ایمانش نقص داشت، اگر در اخلاقش نقص داشت، اگر در اعمالش عیب داشت، محال بود خدا او را به عنوان سرمشق معرفی کند. سرمشق معرفی شده باید کامل باشد، باید جامع باشد.  «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْن» (تحریم، یازده)...
 
نوعاً زنان درباریان تاریخ این حالت را داشتند: متکبر، همراه با ظلم، همراه با رذائل، همراه با مفاسد، در حالی که پروردگار عالم بر آنها حجت دارد. حالا مستقیماً اگر حجت را درک نکنند، غیرمستقیم پروردگار حجت را به درک آنها می‌دهد. خانمی ملکه مملکت آزاد، همسری مثل فرعون، زندگی در کاخ بیاید برای پروردگار از همه این شئون مادی گذشت کند و جانش را هم در طبق اخلاص قرار بدهد و اسوه بشود...
 


 
روزقدس. کنارکارگران شهرداری

 
نهایتاً شیعه سه شب احیا در همه جای کره زمین خدا را قسم می‌دهد به حق آسیه که به من برائت آزادی از آتش جهنم بده، این چه مقامی است؟ این را می‌شود درک کرد؟  این یک بخش آیه «إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّة»(تحریم، یازده)، شخصی که در آیه خیلی اوج دارد این کلمه عندک است، خیلی حرف است. آدم تا با حقایق قرآن آشنا نباشد نمی‌تواند درک بکند که داستان از چه قرار است... درخواست شگفت انگیز آسیه از خدا: آسیه محکوم شد که او را به پشت بخوابانند، در دربار جلوی همه درباری‌ها و جلوی خود فرعون، زنده زنده کف دو تا دستش و روی دو تا مچ پایش با چکش‌های قوی میخ بکوبند و بدوزند...
 
میخ‌ها را کوبیدند. زن است بدنش لطیف‌تر از مرد است، تحمل کرد تقاضای تجدیدنظر نکرد. دوخته شد بعد دستور دادند یک سنگ صد و پنجاه کیلویی مأمورها بلند کنند از بالا جوری بیندازند روی بدنش که با زمین مساوی بشود، در این وضع رو کرد به پروردگار ـ یا الله، به به عجب زن با معرفتی بود ـ نگفت یا ارحم الراحمین، نگفت یا غیاث المستغیثین، گفت: رب ای مالک من، ای همه کاره من، ای مدبر امور من، «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّة» در بهشت خانه‌ای نزد خودت بنا کن. یعنی بهشت بی‌تو را نمی‌خواهم، این چه معرفتی است؟ این چه مغزی است؟ این چه فکری است؟  این «مقام عندیت» البته اگر واردش کنیم به مباحث عرفانی شیعه و عرفانی اهل‌بیت دیوانه‌کننده است.
 
پیغمبر(ص) می‌فرماید: «ابیت عند ربی» من از کارهایم که خلاص می‌شوم، نماز مغرب و عشا را که می‌خوانم، می‌آیم خانه ابیت عند ربی، پیش پروردگارم بیتوته دارم «یطعمنی و یسقینی» و در این بیتوته به من غذا می‌دهد و به من آشامیدنی می‌دهد. غذا را که می‌آمد پیش خانواده‌اش می‌خورد این یطعمنی چیست؟ این یسقینی چیست این چه روحی بوده که نه از غذای هر شب خدا سیر می‌شده نه از آشامیدنی خدا، چه بوده؟ این طعام و این آشامیدنی برای معده نبوده، قوت جبرئیل از مطبخ نبود... «وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِه»، خدایا تو آزادکننده من هستی مرا از این فرعون و فرهنگش نجات بده «و نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین» (تحریم، یازده)، مرا از این درباریانی که یکیشان یک ناله برای مظلوم نزَد نجات بده...
 
آسیه شهید شد. پروردگار مهربان او را سرمشق تمام مردان و زنان مؤمن تاریخ قرار داد، او را مورد سوگند قرار داد که مردم سه شب احیا خدا را به او قسم بدهند، اینها حالا ارزش‌های دنیاییش است، ما از برزخش خبر نداریم، از آخرتش خبر نداریم.  یک ساعت چهار تا میخ زدند به بدنت، یک سنگ انداختند روی بدنت، خدا به خاطر یک ساعت عمل خالص و ایمانت چه کار برایت کرد؟ از آسیه بپرسیم خدا با زینب س چه خواهد کرد؟ برای تو که یک ساعت بود برای زینب مصائبش از شش سالگی که بین در و دیوار مادرش را دید شروع شد، با او خدا چه معامله‌ای خواهد کرد؟ (منبع)
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۱۳۹۷ ، ۱۱:۱۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

از سخنان مهم امام هادی علیه السلام: نعمت‌ها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شکرگزاری افزون کنید، و بدانید که نفس آدمی روآورنده‌ترین چیز است به آنچه به آن بدهی، و بازدارنده‌ترین چیز است، از آنچه آن را بازداری. منبع

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۱۳۹۷ ، ۰۰:۰۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

وَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِینَ

و یقیناً خدا کسانی را که ایمان آورده اند،

می شناسد و بی تردید منافقان را نیز می شناسد.

سوره‌ی عنکبوت- آیه‌ی۱۱ ترجمه‌ی انصاریان

 

 

ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ فَهُوَ مُنَافِق‏: إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا اؤْتُمِنَ خَان؛ نشان منافق سه چیز است: ۱. سخن به دروغ بگوید. ۲. از وعده تخلف کند. ۳. در امانت خیانت نماید. (منبع)
 

...در آیه شریفه اشاره است به اینکه طائفه اى که مورد بحث در آیات سابق بودند، همان منافقینند، که ایمان آوردنشان در واقع مقیّد بود به اینکه دردِسرى برایشان ایجاد نکند، ولى در ظاهر وانمود مى کردند که ما در هر حال ایمان داریم، ولى سنت الهى بر امتحان اشخاص، کار خود را کرده، رسواشان ساخت، چون هیچ چیز جلوِ این سنت را نمى گیرد.

 

...آیه شریفه نمى خواهد بفرماید که نصرت خدا به ایشان رسید، بلکه مى فرماید: اهل نفاق مادام که اذیتى ندیده اند، دَم از اسلام مى زنند، همین که آزار دیدند به عقب برمى گردند، و اگر نصرتى از خدا به مؤمنین برسد، آنها [یعنی منافقان] نیز خود را جزو مسلمانان قلمداد کرده و براى اینکه از آن پیروزى سهمى ببرند، مى گویند: ما هم مسلمانیم، و با شماییم... المیزان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ ، ۰۷:۱۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. رجب از نظر مرحوم علی اکبر دهخدا یعنی حَیاکردن و شرم داشتن. یعنی بترسیدن. یعنی ترسیدن از کسی. نیز یعنی بزرگ داشتن. ه این معنی و عبارت این فراز از دعا در ماه رجب دقت کنیم: یا مَنْ یَمْلِکُ حَوآئِجَ السّآئِلینَ، ویَعْلَمُ ضَمیرَ الصّامِتینَ، لِکُلِّ مَسْئَلَه؛ مِنْکَ سَمْعٌ حاضِرٌ وَجَوابٌ عَتیدٌ. ای که مالکِ حاجاتِ خواستارانی، و ای‌ که نهادِ خاموشان برای هر خواسته‌ای را دانی، از جانبِ تو گوشی شنوا و پاسخی آماده است... (منبع)

 

 

ندای قیامت: «أین الرجبیون»

کجایند آنان که رجب را محترم می شُمردند

 

در ماه رجب، «اَسْتَغْفِرُ اللّه» گفتن و سورۀ توحید «قل هو الله احد» را زمزمه کردن، فضیلت فراوانی دارد. امروز اول ماه رجب، میلاد فرخندۀ امام محمدباقر علیه السلام است. ضمن تبریک، این سخن مهم امام باقر (ع) را تبرُّک می کنیم و از آن معصوم ضدِ ستم و ستمگر و شکافندۀ علوم و دانش ها _باقرالعلوم_ درس می آموزیم:

 

نارضایتی امام باقر از جامعۀ طاغوت زده: در دیدار یک شیعه با ایشان فرمودند: «...بنابراین آمادۀ بلا باش، سوگند به خدا رسیدن بلا (و آزار طاغوتیان) به ما و شیعیان ما سریعتر از رسیدنِ سیل به بیابان است، نخست، بلا به سراغ ما می آید و سپس به سراغ شما». برگرفته از کتاب نگاهی بر زندگی امام باقر علیه السلام نوشتۀ محمد محمدی اشتهاردی. ص هشتاد و نه.

(منبع: اُم الکتاب، پایگاه اختصاصی امام محمدباقرع)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ ، ۰۷:۰۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
 
توضیح دامنه: به نام خدا. دیشب یکی از کاربران، از رفیقم سید علی اصغر شفیعی دارابی پرسید: «دین چیست؟ پیدایش آن برای چیست؟». ایشان ضمن پاسخ به آن کاربر محترم، نظر مرا هم طی ارسال سؤال جویا شد. آنچه در متن دستخط می خوانید جواب من است به سید علی اصغر. یک جمله از متن دستخط نیز بگویم: به قول ملاصدرا همۀ موجودات در حرکت به سوی کمال اند؛ حتی سنگ.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۱:۲۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. این هفته فرصتی بیشتر یارم شد تا دو رُمانِ گریزپا و مِسیا را بخوانم. طبق معمول، برای تقویت حسّ کتابخوابی در خوانندگان شریف، به چهارنکته از مسیا می‌پردازم و به شرح کوتاه:

 

مِسیا یعنی موعود؛ نام حضرت محمد (ص). مثل ایلیا یعنی عظیم و عالی؛ نام امام علی (ع) هر دو اسم در انجیل حضرت عیسی مسیح (ع). این رمان نوشته‌ی مصطفی موسوی گرمارودی‌ست. از مؤسسه‌ی میسا. تهران. چاپ اول ۱۳۸۸. سی و شش فصل در ۶۲۴ صفحه.

 

رُمان مِسیا. عکس از دامنه

 

رُمان مِسیا از زبانِ بلال بن ریاح حبشی _اولین مؤذّن منتخب پیامبر اسلام_ چگونگیِ ظهور اسلام و طلوع حضرت خاتم الانبیاء (ص) در عصر خفقان، بربریت و جاهلیت حجاز را روایت می کند و با گذر طولانی و عالی از سرگذشت و سرنوشت پدر و مادر بلال (ریاح راهب برنابایی حبشی و حمامه‌ی حبشی) و شرح غمبار بردگی و رنج مِحنت زنان و مردان آن دیار، به رویدادهای مهم تاریخ اسلام تا زمان رحلت حضرت رسول الله (ص) می‌پردازد.

 

 

بلال حبشی -که سلام خدا و همۀ ماها بر او باد-  در عصر عمر خلیفه‌ی دوم، به لاذقیه‌ی دمشق تبعید شد. او در همان بندر که به همراه همسر پیرش در بدترین وضع در حصیر و شن زندگی می‌کند، خاطرات خود را مکتوب و رنج‌ها و بلاهایی که بر سر یاران خالص پیامبر آمده است را برملا می‌نماید. کتابی خواندنی، پُرنکته، بشدت جذّاب و دلکش.

 

 

در صفحه‌ی ۶۹ بلال می‌گوید: افراد شاخص یاران رسول الله (ص) را در دورۀ خلیفه ها می‌کُشتند، ولی می‌گذاشتند به گردنِ اَجنّه و اَجانین (=جنّ‌ها) مثل سعد بن عُباده را.

 


در صفحه‌ی ۸۳ ریاح پدر بلال می‌گوید: در حبشه می‌گویند بدون دلیل می‌توان با کسی دوستی کرد اما دشمنی بدون علت و دلیل امکان ندارد.

 

 

در صفحه‌ی ۱۳۷ بلال می گوید: من در لاذقیه به دستور خلیفه تبعیدم اما معاویه والی شام است و در ظرف های نقره و طلا غذا می خورد. از محبوبم رسول خدا شنیدم که می گفت: دنیا، زندانِ مؤمن و بهشتِ کافر است.

 


در صفحه‌ی ۴۷۹ و ۴۸۳ بلال از دوستش ابوذر غفاری می‌گوید: ابوذر اولین کسی بود که به صورت هُبل (=بُت بزرگ) تُف انداخت و در کنار کعبه او را تا سرحدّ مرگ کتک زدند و او سه بار این کار را تکرار کرد، اما همین ابوذر که پیامبر او را آن قدر دوست داشت، در زمان خلیفۀ سوم (عثمان) به بدترین جا یعنی صحرای رَبذه تبعید می شود. حال آن که پیامبر دربارۀ ابوذر گفته بودند: «آسمان بر کسی سایه نیفکنده و زمین، احدی را نپرورانده که راستگوتر از ابوذر باشد.»

 

رُمان گریزپا. عکس از دامنه

 

اما رُمان گریزپا. اثر خانم آلیس مونرو کانادایی ست. نویسندۀ برندۀ نوبل ادبیات. ترجمۀ شقایق قندهاری. چاپ چهارم ۱۳۹۳. (تهران، افق، ۱۳۸۵) در ۱۹۲ صفحه.  مونرو خالقِ مجموعه داستانِ «فکر می‌کنی کی هستی؟» است. در داستان های او «دانای کُل» همیشه در پی یافتنِ معنا و مفهومی برای این جهان و زندگی ست. مونرو به شخصیت مرد در داستان هایش احترام می‌گذارد اما همزمان شخصیت زنانِ داستانش، به مراتب پیچیده‌ترند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۲:۰۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه: به نام خدا. از باورهای دینی‌ شیعیان ظهور منجی است که چند جمله‌ای در این‌باره می‌نویسم: انتظار (=چشم‌به‌راه ماندن) برای یک رویداد بزرگ است. رویدادی دینی و تکان‌دهنده که در آن یک انسان کامل ظهور می‌کند و بشریت را در احیای حقیقت راه‌بَری می‌نماید و در هدف بزرگ مدد می‌رساند. ممکن است عقل معیشت‌اندیش و محدود ما آن‌چنان نتواند به رمز و راز این حکمت و پنهانی ماه تابان اسلام، یعنی حضرت مهدی موعود _عج‌الله_ نفوذ کند، اما این باور و ایمان، انسان‌های منتظر را در شوق، امید، رغبت، کشش و جذَبه نگه می‌دارد.

 

زادروز فرخنده و سرشار از نوید و مژده‌یِ امام غایب و رهبر غایت، حضرت ولی عصر بر پیروان خجسته و پُربرکت باشد. در زیر انتظار مهدی موعود از نظر دکتر علی شریعتی را _که متنی گزیده‌شده است_ پیوست می‌کنم:

 

«انتظار یکی از زیباترین و عمیق ترین جلوه های روح فراری و بی آرام انسان است. آدمیزاده هر چه انسان تر، چشم به راه تر می شود. این یک حقیقت زیبایی است که همواره می درخشد... در تشیع موعود منتظر مهدی است... رسالتی را که پیامبر آغاز کرد و پس از مرگش نگذاشتند علی و فرزندانشان ادامه دهند و حکومت و امامت مردم را غصب کردند او خواهد گرفت و ادامه خواهد داد... برای استقرار عدل و احیای حقیقت می آید. این یک رسالت اجتماعی، سیاسی و اعتقادی و بشری است و او خود یک بشر است اما روح منتظر انسان که همواره بی قرار غیب و فراری به ماوراء است نمی تواند تصویر بشری و رسالت این جهانی مهدی موعود را نگاه دارد. پس او را و کارش را در هاله ای از ماوراء واقعیت غرقه می سازد.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۲:۲۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. امشب وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها است. ضمن تسلیت وفات آن بانوی والامقام و بزرگ زن تاریخ اسلام به همۀ دلدادگان اهلبیت (ع) یک نکته و یک نقل قول مهم می آورم و از همۀ دامنه خوانان شریف، التماس دعا دارم:

 

نکته‌ی دامنه
 

این بانوی مکرم مادر چهار شهید است؛ حضرت قمربنی هاشم ابوالفضل العباس _علیه السلام_ عبداللّه، جعفر و عثمان که همگی در کربلا و در رکاب حضرت سیدالشهداء (ع) به شهادت رسیدند. (منبع) آیا این کم مرتبه و مقامی ست؟ پس درود بی کران بر اُم البنین مادر عباس.

 

نقل قول از فقیه اهلبیت علیهم السّلام: «ام البنین سلام الله علیها واسطه فیض الهى ست. این بانوى بزرگوار نزد مسلمانان جایگاهى ویژه دارد، و بسیارى از آنان معتقدند او را نزد خداوند منزلتى والاست و اگر دردمندى او را به درگاه حضرت بارى تعالى شفیع و واسطه قرار دهد، غم و اندوهش برطرف خواهد شد. لذا به هنگام سختیها و درماندگیها، این مادر فداکار را شفیع خود قرار مى دهند. البته بسیار هم طبیعى است که ام البنین سلام الله علیه نزد پروردگار مقرب باشد زیرا وى فرزندان پاره هاى جگر خود را خالصانه در راه خدا و استوارى دین حق تقدیم داشته است.» (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ ، ۰۸:۳۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم حجت الاسلام مالک رجبی دارابی: سلام. باسمه تعالی. پنج شرط دوستی. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الصَّدَاقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَکُنْ فِیهِ تِلْکَ الْحُدُودُ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى کَمَالِ الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ شَیْ‏ءٌ مِنْ تِلْکَ الْحُدُودِ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ أَوَّلُهَا أَنْ یَکُونَ سَرِیرَتُهُ وَ عَلَانِیَتُهُ لَکَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِیَةُ أَنْ یَرَى زَیْنَکَ زَیْنَهُ وَ شَیْنَکَ شَیْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا یُغَیِّرَهُ مَالٌ وَ لَا وِلَایَةٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا یَمْنَعَکَ شَیْئاً مِمَّا تَصِلُ إِلَیْهِ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ لَا یُسْلِمَکَ عِنْدَ النَّکَبَاتِ.

 

 

امام صادق علیه السلام فرمود: دوستی شرایطی دارد که هرکس آن را رعایت نکند، او را دوست کامل ندان و کسی که هیچکدام از این شرایط را نداشته باشد چیزی از دوستی نمی‌داند. اولین شرط این است که آشکار و نهانش برای تو یکی باشد. دوم اینکه زینت تو را زینت خود و زشتی تو را زشتی خود بداند. سوم اینکه ثروت و مقام [رابطه دوستی] او را تغییر ندهد. چهارم اینکه آن چیزی را که توانایی آن را دارد از تو دریغ نکند. پنجم اینکه تو را در سختی‌ها و مشکلات رها نسازد.  (منبع: خصال، ج۱، ص۲۷۷.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۰:۳۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. این پستِ ۶۱۱۹ در دامنه است. ۵۴۴۸ پست در دامنه اول یعنی دامنه دارابکلا از ۲۶ مهر ۱۳۹۲ تا ۳۰ تیر ۱۳۹۶. و ۶۷۱ پست در قلم قم دامنه دوم. پست‌هایی با موضوعات مختلف و با نویسندگان شریف و فرهیخته‌ی دامنه. در شش هزار و یکصد و نوزدهمین پست در دامنه مسیر هجرت بانو حضرت معصومه -سلام الله علیها- به ایران را هدیه‌ی دامنه‌خوانان شریف می‌کنم. باشد تا مورد شفاعت آن کریمه‌ی اهلبیت -علیهم السلام- واقع شویم. آن حضرت که در سال ۲۰۱ هجری قمری (منبع) جهت پیوستن به امام رضا -علیه السلام- و دیدار با برادر، از مدینه به سمت مرو (امروزه در ترکمنستان واقع است) هجرت کرده بودند؛ که در شهر ساوه دچار مریضی شدند. و به نقلی دچار جنگ سختی با دشمنان اهل بیت شدند و همه‌ی برادران و برادرزادگان وی به شهادت رسیدند. (منبع)

 

وقتی به قم رسیدند در بیت النور قم -بلوار عماریاسر کنونی- به مدت کوتاهی مأوا گرفتند و در نهایت در فراق برادرشان امام رضا (ع) بر اثر شدت مریضی رحلت کردند که از آن زمان به بعد قبر منوّرش ملجاء و مَرهم و مأوای شیفتگان اهل بیت (ع) است. سلام بر آن کریمه‌ی اهلبیت که وجودتش نه فقط برای قم و حوزه و اجتهاد و مرجعیت شیعه نعمت و خیر است، بلکه برای تمام ایران برکت و رحمت است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۱۳۹۶ ، ۱۹:۲۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. به چه کسانی شهید گفته می شود؟ به عبارتی چه نوع مرگی شهادت محسوب می شود؟ من با مطالعۀ چند منبع که در ارجاع اشاره کرده ام، این پست را می نویسم. امید است در آستانۀ شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، نافع افتد. شهید را گواه معنی کرده اند و کسی که در راه خدا کشته می شود، شهید است. شهید چون به تعبیر قرآن زنده است، مرگ ندارد بلکه از حیات معقول برخوردار است. وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. (آیۀ صد و شصت و نه آل عمران).

 

اضافه کنم که در قرآن مجید، حدود ده آیه به صورت صریح دربارۀ کسانی که در راه خدا کشته شده باشند، وجود دارد. (منبع) از دیدگاه قرآن کریم، خداوند، مرگ را برای انسان مقدّر ساخت (واقعه، شصت) فلسفۀ مرگ و زندگی که از مخلوقات خداست، برای آزمایش انسان می باشد که کدام شخص عملش احسَن است (ملک، دو). مرگ و میراندن انسان ها، همانند زندگی بخشیدن، نشانۀ قدرت خدا (یونس، پنجاه و شش) و از آیات اوست (بقره، هفتاد و سه). (منبع)

 

 

شهدای اُحد

 

کلمۀ شهید، سی بار در قرآن تکرار شده است. خداوند افرادی را که برای شهادت از خانه و کاشانه خود هجرت می‌کنند و با اموال و جان‌ های شان در راه خدا جهاد می کنند، شهادت را به خالص‌ترین‌ های شان، هدیه می‌کند. (منبع) نمی توان واژه مقدس شهید را به هر شخصی اطلاق کرد. درجات شهداء نزد خدا محاسبه می شود. خدای متعال ارزش هر شهیدی را، مستقلاً و جدا از دیگران و با توجه به تمام شرایط و خصوصیات او تعیین می­ نماید و پاداش مناسب می بخشد.

 

در قرآن صد و شصت مشتق از ریشه لغوی شَهد وجود دارد که صریحاً برای مجاهدانی که در راه خدا کشته شده ­اند، استفاده نشده است. یعنی قرآن از واژه قتل نیز استفاده کرده است. «هر چند، استعمال واژه شهید به نوعی کشتگانِ در راه خدا را به یاد می­ آورد و به همین دلیل نیز، احکامی که در فقه برای شهید در نظر گرفته شده، ناظر به همین گروه است، اما الزاماً انحصاری به آنان نداشته و می­ توان برای گروه­های دیگری که در روایات به آنها اشاره شده و نیز تمام افراد با ایمان، این عنوان را اطلاق نمود و درجاتی از ثواب کشتگان در راه خدا را نیز برایشان در نظر گرفت.» (منبع)

 

در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) و بعد از آن، عنوان شهید برای افرادی که در راه خدا [فِی سَبِیلِ اللَّهِ] کشته می شدند، استفاده می ­شد. در روایتی آمده است که حضرت فاطمه زهرا (س) هر صبح شنبه به زیارت قبور شهداء می شتافت و بر سر قبر عمویش حمزه (س) برای آنان طلب آمرزش می نمود. [حرُ عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج سه.]

به مناسبت فاطمیه؛ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۰:۵۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

پس؛ فاطمه ودیعه‌ محمد نزد علی است

اکنون فاطمه به خانه‌ی علی آمده است
خانه‌ای که تنها اثاثیه و زینتش
عشق است و فقر.
(ص ۱۴۷)



یادداشتهای دامنه از کتاب
«فاطمه، فاطمه است»
علی شریعتی


به مناسبت فاطمیه؛ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۱:۴۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. امشب در آستانۀ فاطمیۀ اول که شاید شب شهادت حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها باشد؛ پنج درس از آن اُسوۀ بی همتا را -که سال های سال در لای کتاب ها، پای موعظه ها و جای جای های زیبای سیره خوانی ها یاد گرفته ام- می نویسم:





پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
دخترم به این دلیل فاطمه نامیده شده است که
خداوند  او و دوستدارانش را از آتش [دوزخ] به دور داشته است


 
یک: حضرت فاطمۀ زهرا (س) به حال بینوایان و پابرهنگان نه فقط غمخوار بلکه کمک کار بود. تاریخ، صحنه های درخشانی از این خصلت بانو صدیقۀ زهرا به ثبت رسانده است.


دو: آن حضرت، با آن که دختر رسول خدا (ص) و همسر امام علی مرتضی (ع) بود؛ اما ساده زیستی داشت و مردم گرا بود و مانند طبقات محروم _و حتی سخت تر از آنان_ زندگی می کرد.


سه: حضرت زهرا پس از رحلت پیامبر خدا با آن که عمری کمی کردند، اما در برابر حاکم وقت و سیاست های روز، مشیی شجاعانه، مستقلانه، بینا، روشن ساز و عدالت محورانه داشت و سخنِ حق را به میان مردم می کشانید و به دلیل عصمت و حق طلبی، ذرّه ای کتمان حقیقت نمی کرد.


چهار: گرچه خود معصوم و دانشمند و به اوضاع زمانه و به حال و روز مردم و معارف دین و انحرافات برخی ها خبیر و آگاه و صاحب نظر و اندیشه و خطابه بود، اما خانه داری پرورش گرانه را به یک فرهنگ تبدیل کرده بود.


پنج: دامنِ پاک آن یگانه زن معصوم و مظلوم، پرورشگاه مقدس امام حسن و امام حسین و حضرت زینب کبری _سلام الله علیهم_ بود. و این اوج قداست آن کوثر رسالت است.


خواندن زندگی و حکایات و رنج های فاطمه برای هر انسان شریف و حق گرایی، هم عبرت دارد و هم آگاهی بخشی و معرفت. هرچه از این معصوم (س) می خوانیم، باز هم تشنه تر می گردیم و به عمق و زوایای آن اقیانوس بی کران، اُمّ ابیها دست نمی یابیم. درود بر فاطمه و بر خانۀ گِلی فاطمه که یک ذرّه از خاک و غُبارش بر همه کاخ های عالم شرَف دارد و عزّت.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ ، ۲۰:۱۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

سخنان حماسه ای حضرت زینب کبری سلام الله علیها خطاب به یزید بن معاویه حاکم بدکار و ستمکار : «به خدا که جز از خدا نمی‌ترسم و جز به او شِکوه نمی‌برم. هر حیله‌ای داری به کار دار و از هر کوششی که توانی، دست مَدار و دست دشمنی از آستین بر آر که به خدا این عار به روزگار تو شسته نشود. قسم به آنکه ما را به وحی قرآن و نبوت، کرامت بخشیده، تو هر کاری کنی نخواهی توانست نام و نشان و یاد ما را از جریده عالم بزُدایی و این ننگ را از دامان خود پاک کنی. و بدان که رأی تو بسیار سُست است و روزگارت اندک و جمع تو، رو به پریشانی. در آن روز که منادی بانگ بر می‌آورد لعنت خدا بر ستمگران باد.

عَمّان سامانی

«Amman Samani»

متولد ۱۲۵۸ ه‍ . ق

در سامانِ چهارمحال و بختیاری

 

زن مگو مرد آفرین روزگار

زن مگو بِنت الجلال اُخت الوقار

زن مگو خاک درش نقش جبین

زن مگو، دست خدا در آستین

(منبع)

سپاس خدای را که پایان کارِ ساداتِ جوانان بهشت را سعادت و آمرزش مقرّر داشت و بهشت را برای آنان واجب کرد. آنان را به سوی رحمت، رأفت، رضوان و مغفرت بُرد. امید که جز تو کس دیگری را به خاطر رویارویی با آنان بر خاک مذلّت ننشاند و به کوره امتحان وادار نکند. از خدا می‌خواهم که پایه قدر آنان را والا و فضل فراوان خویش به ایشان عطا فرماید که او مددکار تواناست.» فرازی از سخنان حضرت زینب. (منبع)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۸:۵۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
متن نقلی: «عصمت مانع بررسی عقلانی امور نیست. اینجور نیست که معصوم یعنی کسی که فکر نمی‌کند و نشسته همه چیز به او می‌رسد. یعنی به او خبر می‌دهند که این کار را بکن، آن کار را نکن. به این معنا معصوم یک ربات می‌شود. معصوم یعنی آدمی که از یک درجه‌ی بالایی از تحلیل عقلانی و تقوا برخوردار است؛ همین. هیچ چیز دیگری نیست.
 
 
 
 
یک تقوای فوق العاده‌ای دارد که او را از کار خلاف کردن، گناه کردن، کار حرام کردن باز می دارد. نه اینکه فلجش کردند که نتواند گناه کند. آخر معنی عصمت این نیست که. یا فلجش کردند که نتواند فکر کند و مثل اینکه همه اش یک تلفن و گوشی‌ای دست او است و از بالا به او می‌گویند این کار را بکن. این تصورات واقعا باطلی است. نه تنها غلو است اصلا اهانت هم است. یعنی شما یک نفر آدمی را که باید عقل و فکر داشته باشد، باید تصمیم داشته باشد، باید اراده‌ی خودش را بتواند کنترل کند همه‌ی اینها را کنار بگذاریم و بگوییم مثل اینکه او را همین جور نگهش داشته‌اند که اگر هم بخواهد از این [طرف] برود نمی‌گذارند برود.
 
 
آخر اینکه معنی عصمت نشد. شما عصمت را باید جوری معنی کنید که با اراده، با اختیار، با همه‌ی اینها سازگار باشد و بتواند همه‌ی اینها را با هم جمع کند. لذا عصمت به نظر من یک پارسایی و تقوای فوق العاده است. همین خیلی بیشتر از این نیست. و البته نعمت بزرگی است که خدا به آدم بدهد. منتها [همراه] این تقوا در شما کشمکش هم پدید می‌آید، کشاکش هم می‌آید، تحیر هم می‌آید و تردید هم می‌آید. همه‌ی اینجور چیزها هم هست.
 
 
این نواندیش دینی با ذکر داستان حضرت ابراهیم ع می‌گوید: ما در روایات داریم که وقتی قصه‌ی شک ابراهیم مطرح شد که در قرآن هم هست دیگر. ابراهیم راه افتاد و گفت این خدای من است بعد گفت این خدا نیست [بلکه] ماه است بعد گفت نه خورشید است بعد گفت اینها همه به کنار و انی لا احب الآفلین.

 
در روایات است که پیامبر گفتند: «نَحْنُ أَحَقُّ بِالشَّکِّ مِنْ إِبْرَاهِیمَ.» ما از ابراهیم به شک کردن سزاوارتریم. در واقع معنایش این بود که شک در ذهن کسی می‌آید که دچار ثبوت و سکون فکر نیست. وقتی که تلاطم است وقتی که تحرک هست آدم گاهی به این سو کشیده می‌شود و گاهی به آن سو. آدمی که هیچ فکری نمی‌کند خب هیچ شکی هم نمی‌کند. به همه چیز نگاه یکسان می‌کند. اینکه نَحْنُ أَحَقُّ بِالشَّکِّ یعنی یک چنین چیزی است. یعنی برای سطوح عالیه‌ی تفکر و تحیر است.

 
در مورد امامان هم به نظر من مساله همینجور است. هیچ چیزی در این وسط نباید بیاید که از شان انسانیت و بشریت آنها بکاهد و آنها را بدل به موجودات بی‌تصمیم و بی‌اراده یا فلج یا بی ‌فکر و بی‌عقل کند. شما در خود نهج البلاغه فراوان می‌بینید که امیرالمومنین مثلا در مورد مرگ اتفاقا چند سخن دارد دیگر.

یک خطبه‌ی خیلی خوبی در جلد چهارم نهج البلاغه دارد. من سالها پیش آن را ترجمه هم کرده بودم. آنجا ایشان می‌گوید: «کَمْ أَطْرَدْتُ الْأَیَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَکْنُونِ هَذَا الْأَمْرِ» مولا می‌گوید من خیلی راجع به سر مرگ فکر کردم کَمْ أَطْرَدْتُ الْأَیَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَکْنُونِ هَذَا الْأَمْرِ. در راز مرگ من روزهای بسیاری سپری کردم. فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ خدا نخواست و آن را از من پوشیده نگه داشت. حالا این مرحوم فیض الاسلام که یک شیعه‌ی شیعی‌تر از خود امام علی است این جمله را که نوشته، اینگونه ترجمه کرده است: «من چه روزهای بسیار که در راز مرگ فکر کردم، پرانتز و خدا آن را به من گفت پرانتز بسته ولی گفت به دیگران نگو مخفی کن.» من چه روزهای بسیار که در راز مرگ فکر کردم (و خدا آن را به من گفت) ولی گفت به دیگران نگو مخفی کن.

 
آخر این چه جور ترجمه کردن است. ایشان خودش رسما می‌گوید که بنده سالهای سال در راز مرگ فکر کردم أَبَى اللَّهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ. خدا نخواست مگر اینکه این راز را از من نهان بدارد. خب این راز و هزارها راز دیگر هم بوده که از ایشان نهان بوده از پیامبر نهان بوده. مگر چیز عجیب و غریبی است. در قران خدا جزو دعاهایی که به پیغمبر می‌گوید [بکن]: «قل رب زدنی علما» خدایا علم من را بیشتر کن. معنی این چی است؟ معنی‌اش اینست که علم من الان کم است، نه اینکه من همه چیز را بلدم. کسی که همه چیز را بلد است دیگر به خدا نمی‌گوید به من علم بیشتر بده.

 
پس معلوم است که خیلی چیزها را نمی‌داند. علم ندارد و از خداوند می‌خواهد که به او بیاموزد. خب خود امام علی هم همینطور بود. ائمه‌ی دیگر هم همینطور بودند و تفسیرهای روشنی از اینها می‌شود کرد. غُلو کردن و اینها را به یک معانی عجیب و غریب کشاندن فکر می‌کنم قابل دفاع نیست.» (منبع)
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۱۳۹۶ ، ۰۹:۱۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی