تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : درود جناب طالبی حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا ... -
ناشناس : سلام پاسخی به نوشتار صریح بانو اُنظُر ✍️ در این روزگار که بیشتر، سکوت میکنند یا از کنارهگیری و محافظهکاری دم میزنند، گاه نوشتاری میآید که بیهیاهو، اما با شجاعت، تلنگر میزند و دردهای نهفته را به زبان میآورد. نوشتار ۱۳گانهی بانو «أنظر» خطاب به علی شمخانی، از جنس همان یادداشتهاست؛ تذکری زیرپوستی اما ... -
ناشناس : متن پیام مرجع تقلید معظم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم ... -
قاسم بابویه دارابی : خدا را شکر بعضی ها تازه از خواب ناز بیدار شدن باز هم شروع به حراحیف و شبهه افکنی برای رهبری حکیم نمودن و از اسرائیل تمجید تلخی او بعد ۱۵ روز که از جفت کوه خف شده بود و شبانه از انجا تا انار قلد را می رفت تا اوضاع را رصد کند او این ندت در شغال اباد بصرف اب گندیده بود زر بیحا نی زند عرضه نداشت تجاوز رژیم ... -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، صبح بهخیر 🟩حق یا تکلیف 🔻 امام حسین علیهالسلام وقتی تصمیم به مقابله با یزید گرفت، به تمام همراهان خود اجازه انتخاب داد؛ به بیان امروزی، حضور در میدان مبارزه را برای دیگران "تکلیف" نکرد، بلکه "حق" انتخاب و تصمیمگیری برای آنان قائل شد. جلیل قربانی -
ناشناس : درود و عالی سکه و ستیزه را تفسیر کردی . از اینجا بود که دین ابزار قدرت شد . نه راهنمای حقیقت و آرامش برای زندگانی مردم .🙏🙏🖤🖤 امیر رمضانی دارابی -
ناشناس : دنیای اقتصاد- استفنوالت : حمله گسترده اسرائیل به ایران، جدیدترین دور از نزاع این رژیم برای حذف یا تضعیف تکتک مخالفان منطقهایاش است. در پی حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل نبرد سهمگینی را برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک نیروی سیاسی معنادار آغاز کرد؛ تلاشی که توسط سازمانهای ... -
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک .
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- اوسا
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
تیر ۱۴۰۴
۴
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۱
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
پایان عصر آمریکا
به قلم دامنه. به نام خدا. کتاب «پایان عصر آمریکا» نوشتهی چارلز ای کویچان. گروه ترجمهی بنیاد غربشناسی، تهران: انتشارات غربشنایی، ۱۳۸۳. چاپ اول، ۵۹۰ صفحه. چهار نکته از این کتاب را به اشتراک میگذارم؛ در روزگاری که حماقتهای شخصی همچون دونالد ترامپ موجب شده تا هویتِ جهانخوارگی دولت آمریکا و زشتیها و ستمگریها و شرارتهای این کشور امپریالیستی، بیش از پیش برای دوَل و ملَل جهان، برملا گردد. بهحق به تعبیر امام، آمریکا شیطان بزرگ است که البته هیچ غلطی نمیتواند بکند.
عکس از دامنه
ص ۸ : اینک با آغاز عصر سرمایهداری دیجیتال و اطلاعات، که فرآیند ارتباطات بشری را بهکلی دگرگون ساخته است، به طور اجتنابناپذیر ساختارهای سیاسی، اجتماعی و هویتی در داخل جوامع نیز تغییر خواهند نمود.
ص ۶۹ : بنا بر نقشهی ترسیمی جهان در این کتاب، مشخّصهی بارز نظام جهانی همانا توزیع قدرت است، نه مواردی همچون: دموکراسی، فرهنگ، جهانیسازی و سایر مواردی از این دست.
ص ۱۹۹ : حتی اسرائیل که به موجب درآمد سران اش یکی از کشورهای نسبتاً متموّل به شمار میآید، با چنددستگی فزایندهی اجتماعی رو به روست. هرزلیا، از مناطق شمالی تل آویو، در حال تبدیل به یک درّهی سیلیکان کوچک است... اغلب یهودیان متعصّب ارتدوکس از شرکت در فرایند جهانیسازی و سکولاریسمی که در پی دارد، امتناع میورزند.
ص ۵۶۷ : جایگاه بینالمللی رفیع ایالات متحده آمریکا، اتّحادیهی اروپا و ژاپن تا حدّ زیادی نشأتگرفته از اقتصاد پیشرفته است. اما دستآوردهایشان، علاوه بر این، آنها را در پیشانی تاریخ قرار میدهد، آنها نخستین کشورهایی خواهند بود که تأثیرات مختلکنندهی اقتصاد دیجیتال را بر پیکر جوامع خود احساس خواهند کرد.
از کتاب عقل سرخ علامه حکیمی
به قلم دامنه. به نام خدا. کتاب «عقل سرخ» اثر علامه محمدرضا حکیمی. شامل بیست مقاله. از انتشارات دلیل ما، چاپ سوم، ۱۳۹۶، در ۴۵۶ صفحه، از کتاب های خواندنی و مهم این اندیشمندِ عدالت گرای شیعه است. چهار نکته از یاداشت های دامنه بر این کتاب، به اشتراک گذاشته می شود:
عکس از دامنه
ص ۵۹ و ۶۰ چنین می خوانیم: در اسلام، تفاوت در مالکیت و آزادی در آن، تا حدودی، و با قیودی که شرع تعیین کرده، پذیرفته است، لیکن در مصرف، نظر اسلام این است که باید مردمان، (که همه انسانند و بچۀ وزیر مثل بچۀ رُفتگر است...) مساوی باشند.
ص ۱۱۵ آمده است: آیت الله بروجردی بنوعی «تستُّر» می کرده اند، چنانکه در زمان ایشان گفته می شد که آقا گاه که سخنی را قابل توجّه یا به صلاح نمی دانند، دست مبارکشان را پشت گوششان می گذارند، و به نحوی خود را به دیر شنیدن و کری می زنند، آری، ریاست و عمل به وظیفه، مشکلات بسیاری دارد.
ص ۴۲۲ نوشته اند: همانگونه که روح حسن صبّاح، در کوههای الَموت هنوز می گردد و پاس می دهد، روح دکتر علی شریعتی _این مبارز آگاه علَوی_ سالهای سال، از کران تا کران ایران و دیگر کشورهای اسلامی و هر جای جهان که جوانان مسلمان حضور داشته باشند، خود را می نُماید، و در وجدان زمان و پیکر تاریخ حاضر است. (گفتار آخر عقل سرخ «روحی که همواره در میان ماست»)
ص ۴۵۳ این نکته مهم درج شده است: خلیل بن احمد _از عالمان بسیار زاهد و گران ارج شیعه_ گفته اند هنگامی که از او پرسیدند: به چه دلیل علی _علیه السّلام_ امام همگان است در همه چیز؟ گفت: به دلیل که همه (در امور دین و معرفت و علم و عمل و اقدام) به او احتیاج داشتند، و او به احدی احتیاج نداشت. (همه از او می پرسیدند و و او از احدی نمی پرسید)
صد میدانِ پیر هرات
به قلم دامنه. به نام خدا. من هر هفته دوبار نزد جناب خیرالله یوسفی متصدی بزرگوار کتابخانهی یادگار امام قم می روم و در فضایی آرام و دلنشین مخزن کتابخانه، ابتدا به جستجوی کتاب میپردازم و سپس با به امانتبردن آن، مطالعه و یادداشتبرداری میکنم. ضمن تشکر از ایشان و همکاران گرانقدرشان، کتاب صد میدان خواجه عبدالله انصاری را در این پست معرفی می کنم:
بهترین ساعات عمر آدمی، باکتاببسربردن است؛ و وقتی هم کتاب «صد میدان» پیر هرات خواجه عبدالله انصاری باشد این لذت صدچندان میشود. دکتر سهیلا موسوی سیرجانی این اثر را تصحیح کرد از نشر زوّار که در سال ۱۳۸۵ به زیر چاپ و نشر رفت. من البته چاپ سومش را (۱۳۸۸) خواندم در ۳۳۸ صفحه. برای اینکه پستها در صحن مدرسه فکرت از دو کف دست نگذرد، چهارمیدان را که بیشتر بر طبعام نشست فشردهنگاری میکنم. ابتدا لازم است بگوم «صد میدان» مراحل سیر و سلوک است که از میدان اول یعنی «توبه» که بازگشت از روی اخلاص به پیش خداست، آغاز و به میدان صدم یعنی «بقا» ختم میگردد و البته در کتاب به میدان صد و یکم هم میرسد که همان میدان محبت. (ر. ک: ص ۲۱)
کتاب صد میدان خواجه عبدالله انصاری
عکس از دامنه
جناب خیرالله یوسفی
متصدی کتابخانۀ یادگار امام قم.
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷. عکاس: دامنه
اینک چهار میدان از میان صد میدان:
میدان اول: که میدان توبه است. توبه نشانِ راه است و سالار بارگاه و میانجی پذیرش. و به کردارِ خود ناجیدیدن. (رک: ص ۸ و ۹)
میدان چهلو هفتم: که میدان مداومت است. مداومت تن به وِرد. زبان به ذکر و سر بر ضبط. (رک:ص ۱۴۵)
میدان پنجاهونهم: که میدان ثقَت است. ثقت پشتیداشتن است. که از سه چیز برمیخیزد: ار صدق تصدیق. از حُسن ظنّ و از صفای نظر. (رک: ص ۱۸۰)
میدان هشتادم. که میدان استسلام است. استسلام حقیقتِ اسلام است که سه درجه است: از شرک برَستن. از خلاف برَستن. از خود برَستن. (رک: ص ۲۴۹)
شاه ذلیلالله بود، نه ما
به قلم دامنه. به نام خدا. اون شاه بود که خود را به تقلّب و فریب و دروغ و خودخواهی و حیله، «ظل الله» یعنی سایۀ خدا جازده و شعار سه گانۀ «خدا، شاه، میهن» را باب کرده بود و در برابر آمریکای امپریالیست و اسرائیل غاصب خون ریز، مطیع و خاضع و بله قربان گو بود. آری؛ شاه ذلیل الله! شده بود نه ظل الله. ما، فرزندان خمینی روح الله هستیم که کلیم الله وار در برابر سه طاغوت زر و زور و تزویر ایستاد و به قول مرحوم آیت الله اراکی «مجدّدالمذهب قرن» شد و به ما ایرانی ها و مسلمانان آزادیخواه منطقه حیات جدید بخشید.
عکس ایران
بازنشر دامنه
ما شاه و شاه پرست نیستم که در برابر زیاده طلبی و زورگویی های امپریالیسم جهانخوار و صهیونیسم انسانخوار؛ همانند شاه «ذلیل الله»، خوار و زبون باشیم. ما زبان داریم و توان. ما ضد استبداد بوده و هستیم و شاه را با شعارهای دینی، سیاسی، اخلاقی و ایرانی و با شیوۀ انقلابِ غیرمسلّحانه و بدون خون ریزی بیرون کرده ایم. ما ضد استعمار بوده و هستیم و ایران را هرگز زیر یوغ هیچ قدرت توسعه طلب و زرمند و زورمندی، تنها و بی یار و در امان خدا رها نگداشته ایم و همانند جان خویش از آن، به توکل و توحید و خداباوری محافظت نموده ایم. ما ضد استثمار بوده و هستیم و حاضر نیستم حتی لحظه ای از سوی هیچ ابرقدرتی دوشیده شویم؛ و حتی آنی حاضر نیستیم از سوی هیچ زمامدار جهانخواری به بیگاری و تسلیم، کشانده شویم.
ترامپ فاسد که سهله، اگر همه سلطان های جبّار جهان از قبرشان برخیزند و علیۀ ما حَوار کشند و رَجز بخوانند، بازهم ایرانیِ تسلیم ناپذیر هستیم. زیرا؛ ما اشک ریختۀ خونِ حسین بن علی _سلام الله علیهما_ و شاگرد عصر عزّت آفرین عاشوراییم. همین. قم. دامنه.
شرح دعای سمات قاضی
هنر شفّاف اندیشیدن
عکس از دامنه
ص شصت و نه : آیا دوست داری بر رفتار انسانها و سازمانها اثر بگذاری؟ تا دلت بخواهد میتوانی دربارهی ارزشها و آیندهنگریها سخنرانی کنی یا استدلال بیاوری. اما تقریباً در تمام موارد، پاداشها کارآمدترند، خواه پاداشها مالی باشد یا هر چیز قابل استفادهی دیگری. از نمرهی خوب تا جایزهی نوبل.
ص سیصد و بیست و چهار : زندگی خوب همانطورکه ارسطو هم می گوید بیش از افکار روشن و اعمال زیرکانه است.
ص دویست و هفتاد : اِهمال کردن، [دامنه: سهل انگاری، سَرسَری کاری انجام دادن، سُستی و تنبلی، کاهلی و کوتاهی: فرهنگ دهخدا و معین] کار ابلهانهای است. چرا که هیچ پروژهای قرار نیست به خودی خود کامل شود. ما میدانیم انجام یک کار، سودمند است، پس چرا دایماً آن را به روز دیگری موکول میکنیم؟
ص صد و بیست و هفت : با دقتِ بیشتر به اتفاقهای مرتبط نگاه کن، بعضی وقتها آنچه علت معرفی میشود، معلول از کار درمیآید و بر عکس. گاهی هم اصلاً ارتباطی وجود ندارد. درست مثل داستان لکلکها و بچهها.
محرَّمات اسلام
ص یصد و نه : علت این که کیفر غیبت [دامنه: بدگویی پشت سر]، بزرگ و خطرناک یادشده، این است که غیبت مشتمل بر مفاسد بزرگ و خطرناک است و با هدف خدای حکیم _نسبت به تحکیم وحدت دل ها و ارتباط ها_ منافات دارد. (نظر شهید ثانی در کتاب رسائل العشر)
ص سیصد و سه : امام صادق: هر کس دوست داشته باشد مردم به دنبالِ او حرکت کنند و او پیشوا و رئیس آنان باشد، خود و دیگران را هلاک خواهد کرد... ریاست طلب و هر کس فکرِ ریاست دارد، معلون هستند.
ص ششصد و پنج : بعضی از فُقها، عشق به غیرِ خدا و پیامبر و ائمه و همسرِ حلال و پدر و مادر و صُلحا و نیکان را، اگر در حد جنون یعنی شبیه عشق لیلی و مجنون باشد، حرام دانسته اند. این نوع عشق ها بیماری محسوب می شود و چه بسا موجب فضیحت و رُسوایی خواهد بود.
جهان داستان
به قلم دامنه. به نام خدا. کتاب جهانِ داستان را هنوز به انتها نبرده ام و همچنان به مطالعۀ آن مشغولم، ولی به معرفی آن می پردازم و پنج نکته از یادداشت هایم را به اشتراک می گذارم تا فرهنگ کتابخوانی در روح هر ایرانی همچنان مثل همیشۀ تاریخش دمیده باشد: جهانِ داستان، به ایران می پردازد به داستان ها و داستان نویس های ایران.تهران. نشر اشاره. نوشتۀ جمال میرصادقی.
جهانِ داستان
ارتداد خفی!
توضیح دامنه: دامنه نسبت به این متن پیش داوری نمی کند. صرفاً جهت انعکاس چنین دیدگاه در سلسله مباحث روحانیت ایران، مبادرت می کند: «جواد شریفی طلبه حوزه علمیه مشهد نوشت: به اقتضای صرف ده سال از عمرم در حوزه علمیه و تجربه و مشاهده و مصاحبههای مکرر با بسیاری از طلبهها میتوانم مدعی وجود «ارتداد خفی» در میان حوزویان باشم. منظورم از ارتداد خفی این است که قبسی [=شُعله ای] از آتش مدرنیته و جهانی شدن و علوم انسانی دامن حوزه علمیه را نیز گرفته و این سه گانه جادویی، ذهن و ضمیر بسیاری از طلبهها را با تشکیکهای جدی روبرو کرده است. نُرمهای اعتقادی که از سوی حوزه علمیه به طلبهها تحمیل میشوند دیگر به اندازه کافی قانع کننده نیستند و بسیاری طلبهها این اعتقادات را پس میزنند اما به علل گوناگونی که اینجا مجال طرحش نیست توان این که بی اعتقادی خود را آشکار کنند ندارند...
کوتاه سخن این که در حد مشاهدهی محدود نگارنده، روبرویی ولو اندک و سطحی برخی طلبهها با مدرنیته، جهانی شدن و علوم انسانی، با تغییر نرمهای اعتقادی طلبهها، نرمهای رفتاریشان را نیز تغییر داده است. این نکته در کنار مسللهی فردیتهای روزافزون و عطش یونیک بودن انسان مدرن، “طلبههای نا طلبه” را پدید آورده است. به عقیدهی من _ اگر نگویم همه یا بیشتر _ بخش قابل توجهی از طلبههایی که با داشتن لباس روحانیت، مینوازند، میخوانند، حرکات ورزشی نمایشی اجرا میکنند، استندآپ میکنند و… به منظور بروز دادن فردیت ویژهشان است. آنها از طرفی میخواهند به آن چیزی که علاقه دارند بپردازند و از طرف دیگر میخواهند بخاطر این کنشهای غیرمعمولشان از سوی حوزهی علمیه، همصنفان خود و قشر سنتی جامعه سرزنش نشوند. برای این منظور آنها اهدافی روبنایی برای خود تعریف میکنند... .» منبع
آیین خاتم
به قلم دامنه. به نام خدا. آیین خاتم. نوشتۀ حجت الاسلام محمدحسن قدردان قرامکی. انتشارات پژوهشکده فرهنگ اسلامی، سال هشتاد و شش. چاپ چهارم. در هفصد و دوازده صفحه. از یاداشت های خودم بر این کتاب پژوهشی، چهارنکته را می آورم:
آیین خاتم
عکس از دامنه
وحی به دلیل ماهیت فراطبیعی بودن، اصلِ تصوّرش برای نوع بشر اعم از ملحد و متألّه دشوار است. (ص نود و پنج)
نبی در لغت چهار معنای مختلف دارد: خبر، جای مرتفع، راه روشن. صوتِ خفی. در زبان عِبری نیز، نبی یعنی نذیره (نذر)، بینندۀ خواب، رائی. (ص چهل)
علامه طباطبایی وحی را «شعور مرموز» می خواند و امام خمینی آن را «غیرقابل تصوّر». (ص نود و پنج)
از متفرّعات طیره، خوف و ترس بعضی مردم از برخی اشیاء، حیوانات، جنّ و غیره است که برای ایجاد حرز و مصونیت جان خود یا فرزندان خویش، از انواع و اَشکال طلسم و حرز استفاده می کنند یا به عنوان تبرّک با خود حمل می کنند. (ص سیصد و شش)
نیمۀ تاریک ماه
به قلم دامنه. به نام خدا. کتاب نیمۀ تاریک ماه نوشتۀ هوشنگ گلشیری را دو سال قبل مطالعه کرده بودم. چاپ دوم سال هشتاد و دو . تهران. نیلوفر. حاوی سی و شش داستان کوتاه است و پانصد و شصت و پنج صفحه. امروز در این پست، به چهارنکته از کتاب، طبق معمول معرفی کتاب در دامنه، می پردازم:
آتش زرتُشت... آتش قبله بوده، نه؟... (ص پانصد و پنجاه و هشت)
جانماز آب نمی کشم... (ص 561)... پیراهنی رهاشده بر شلوار (ص پانصد و شصت)
حتی کوره راهی به جایی... (ص پانصد و پنجاه و نه) داستان کوتاه زندانی باغان.
زیستن در شهرستان این حُسن را دارد که آدم می تواند تعدای آدم را تا عمق بشناسد. گاهی حتی می توانستیم به یقین بگوییم که فلان آدم در این لحظه چه می کند. (ص سی)
زندگی سیاسی امام سجاد
به قلم دامنه. به نام خدا. به شکرانۀ خدا دومین کتابی که در آغازین روزهای نوروز سال نود و هفت خواندم کتاب «زندگی سیاسی امام سجاد» نوشتۀ عبدالنّبی نمازی امام جمعه کاشان است. چاپ دوم سال نود و سه انتشارات محتشم کاشان. در سیصد و بیست و هشت صفحه. مطابق همیشه، چهارنکته از کتاب را می آورم و میان خوانندگان شریف دامنه به اشتراک می گذارم. به امید شفاعت حضرت زین العابدین، امام سجّاد علیه السّلام:
در صفحۀ ده از امام صادق نقل کرده است: اولین چیزی که خداوند متعال آفرید، عقل، قلم، لوح، روح و مشیت بوده است.
در صفحۀ صدص و پنجاه و هفت از کتاب التاج فی اخلاق الملوک آورده است: یزید هر لباسی را تنها یک بار می پوشید!
در صفحۀ صد و چهل و نه دربارۀ ابوحمزۀ ثمالی شاگرد برجستۀ امام سجاد (ع) نوشته است: ابوحمزۀ ثمالی رهبری شیعیان کوفه را به عهده داشت... تفسیر قرآن، کتاب نوادر، کتاب زهد، رسالۀ حقوق امام سجاد (ع) و دعای ابوحمزه از آثار اوست.!
در صفحۀ: دویست و سی هشت از امام سجاد آورده است: خدایا به من توفیق ده تا باطل را ناچیز شمارم و آن را خوار سازم، حق را یاری کرده و آن را بزرگ دارم.
سُخره گرفتن حجاب
به قلم دامنه. به نام خدا. مناظرۀ دارتوکن و دامنه جناب دارتوکِن دارکوب پرسیده نظرت دربارۀ حجاب چیه؟ ضمن سلام به جناب دارکوب و تشکر از غیرت و فکرت ایشان، من چند نکته می گویم و می گذرم؛ زیرا نظر دامنه _که پَرِ پیاز بیش نیست_ چه فایده ای دارد. حجاب را قرآن گفته. خدا فرموده. پیامبران و امامان تأکید و تقدیسش کردند. قدّیسان و خوبان و مؤمنان و مادران و اُسوگان آن را پیاده کردند و این چنین عالی، معنویت را به مادّیت پیوند زدند. کسانی که این روزها این اصل دینی را به سُخره گرفته اند، به نظر می رسد از سه حالت خارج نیست: یا غفلت دارند، یا مرَض و غرَض گرفته اند و یا در بدترین احتمال جیره گیر شده اند، تا ایران را مثلاً آندُلس کنند. حجاب در محیط دینی اصلی فطری، عرفی و شرعی ست. هم حجاب مرد و هم حجاب زن هردو لازم است.
آنان که می گویند حجاب اختیاری ست و زن هرگونه خواست می تواند بگردد، هیچ نمی دانند که اگر زن عُریان شود، به دنیال آن، مرد هم از او عریان تر می شود و آن گاه جامعه اسلامی و شیعی را پوچی فرامی گیرد و سراشیبی دربر؟ آنان که مدعی اند حجاب لازم نیست و اجبار نمی توان کرد، هیچ می دانند چرا در جایی که حضرت موسی می خواهد در آن وادی مقدس پا بگذارد خدا امر می کند نعلین را در آر: إِنِّى أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً» (آیۀ دوازده طه).
این به این معناست که جاهایی وجود دارد که باید به آن مکان ها احترام گذاشت. حال یا با رعایت حجاب یا با درآوردن نعلین. فرقی نمی کند وقتی امر، امر خداست باید مطیع و مؤمن بود. محیط جمهوری اسلامی _ولو آن که به عملکرد مسئولانش منتقد و معترض هم باشیم_ نیز این گونه است. نمی شود به اسم اسلام حکومت کرد ولی جامعه را به حال خود رها ساخت. اساساً فلسفۀ حکومت در اسلام، تمهید و فراهم سازی امنیت و رفاه و آسایش برای رسیدن به کمال و معنا و سیر الی الله است. پس دامنه می گوید: از زن حجاب و عفّت و از مرد هم عفاف و غیرت و عزّت.
اخلاقِ قوم لوط
یادی از داریوش شایگان
دنیا و زندگی، مرگ و معاد
به قلم دامنه. به نام خدا. آمدن و رفتن = بودن و شدن. دوم فروردین هرسال، حسّ دیگری دارم؛ سه حس خاصّ:
یک: هم به یادِ عزیزترین پدر و مادرم در گیتی می افتم که مرا به عنوان هفتمین زاده، به جمع هشت فرزندشان افزودند. و من عاشقانه در محفل سادگی و اخلاص شان آرمیدم و آزموده ام.
دو: هم به یاد خودم و خویشتنم می افتم _که هرچه بزرگسال تر شده ام_ بیشتر به این سخن مولوی فکر می کنم:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوالِ دلِ خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهرِ چه بود
به کجا می روم؟ آخر ننُمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بود است مُراد وی از این ساختنم
سه: و هم در این روزم، مطالعات معادی، به قول دکتر عبدالکریم سروش -احوال مرگ- را شیرین و خواندنی می دانم. زیرا انسان توحیدی، انسان معادی هست و انسان معادی، انسانِ میهمان؛ میهمانِ میزبانی به نام خداوند قادرِ متعال مهربان. و شنیدن سخنان معادی و یا خواندن نوشته های معادی، انسان را نه خَمود که وادار به بازگشت به خویشتن خویش می کند. منِ اندک، دنیا را ضیف و محل پذیرایی انسان می دانم، که باید برای آخرت توشه برگیرد، تا با دستِ تُهی، رهسپار آن دیار نگردد و یا با اَنبانِ گناه و آلودگی ها رَخت برنبندد که در آن جا، از هرسو زیانکار و مَغبون و سرافکنده گردد. زیرا؛ انسان توحیدی_معادی، انسانی ست که به حساب و کتاب و قیامت معتقد است و به پاسخگویی در یوم الدین ایمان دارد. و من از خدای مهربانم همیشه امید دارم که آن خالق یکتای بی همتا، گناهانِ زیاد مرا ببخشاید و بر روی هر گونه آلودگی ها قلم عفو و گذشت بکشاند.
حرم سالار عشق و دلدادگی امام حسین ع
بگذرم. روز تولدم بود و کمی روده درازی کردم و با دل، گپ زدم، نه با قلم. و حال که خدای حکیم و مهربان، بازهم در دوِ فروردینِ دیگری به من فرصت داد تا دنیایم را دنبال کنم و درواقع مرگِ مرا به تأخیر انداخته و به آستانۀ رسیدن به دهۀ ششم زندگی نزدیک تر ساخته است، آن ربِّ رئوفِ جان و جهان و انسان را می ستایم و شکر و سپاس می گزارم. از آنجا که از نوجوانی تا به امروز شیفتۀ متاعی گران و گرام به نام کتاب بوده ام، نوروز نود و هفت را نیز با کتاب آغاز کردم. اولین کتابِ امسالم «مرگ آن گاه که بیاید» است. داستانِ سرگذشت و تفکر و چگونگی مرگِ دویست نفر از مشهورین جهان و ایران. چاپ نشر علم در چهارصد و نود و شش صفحه، با قلم پیامدار و شیوای کریم فیضی، که اهل دل و دانش و عرفان است و الهیات دان.
کتابِ «مرگ آن گاه که بیاید»
عکس از دامنه
او، یعنی کریم فیضی در مقدمه، سخن راستینی دارد که خوانندۀ باذوق را به وجد و عرفان می آورد. دربارۀ پاره ای از آدمها می نویسد:
هیچ بهاری ضمیرشان را خوشبو نمی کند!
هیچ شعری نگاه شان را لطیف نمی کند!
هیچ نوری آنها را روشن نمی کند!
(ص هفده)
...
نیز کریم فیضی می گوید: در میانِ گفتارها هیچ گفتاری صبورتر از تنهایی نیست، چه تنهایی در جمع و چه تنهایی در تنهایی. (ص هجده)
نیز می نویسد: جوامعی وجود دارند که در آن زنده ها فروخته می شوند! و مُرده ها در آن خریداری می شوند! (ص هفده)
نیز می آورد: برخی جملات مملُوّ از یقین اند؛ در زبان پیران. و برخی جملات مملُوّ از جَزمیت، در نطق های حاکمان. (ص پانزده)
نیز از زبان میلان کوندار می نویسد: فکرِ مرگ [یعنی به آخرت توجه نشان دادن] همۀ موضوع های دیگر را پوچ می کند. (ص بیست و یک)
و در داستان زندگی و بیماری لاعلاج و مرگ مرحوم حسین پناهی می نویسد: حسین پناهی وقتی از بیماری لاعلاج خود مطّلع شد، شعر «چشمو من و انجیر» را در اعتراض به مرگ سرود:
تازه داشتم می فهمیدم فهمِ من چقدر کمه
اتُم توی دنیای خودش حریف صدتا رُستمه
...
گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه
انجیر می خواد دنیا بیاد، آهن و فسفرش کمه
(ص دویست و نود و نه)
به هرحال طولانی شد این نوشته. سخن را با یکی از زیباترین آموزه های امام سجاد (ع) پیوند می زنم که به پیروان آموخته، از خدا عمرِطولانی تر، طلب کنید. زیرا از نگاه معصومین -علیهم السلام- دنیا دارِ عبادت و توشه برگیری هاست و آخرت چنین فرصتی نیست و دارِ عبودیت ها و دیدنِ نتایج و محصول هاست......... هان، همین و دیگه حرفی نیست. دامنه
توضیح دامنه : به نام خدا. باخبر هستید که دکتر داریوش شایگان صاحب آثار فاخر در حوزۀ اندیشه و ادیان دوم فروردین امسال چشم از جهان فروبست. او کتاب های زیادی نوشته و یا ترجمه کرده بود (لیست کتابها: اینجا). دامنه برای گرامی داشتنِ مقام معنوی و علمی آن مرحوم، چندنمونه از کتاب های مهم مرحوم شایگان و یک خاطرۀ ایشان از علامه طباطبایی را در این پست می آورد. من البته در پست «انسان شاکر، انسان شاکی» (اینجا) از شایگان -که به کُما رفته بود- یادی کرده بودم: خاطرۀ شایگان از علامه:
علامه طباطبایی به روحانیان متحجّر بیاعتماد بود: تجربۀ شگفت دیگری که با او (علامه طباطبایی) داشتم، ملاقات دوبهدویی بود که زمانی در خانهای در شمیران بین ما دست داد. قرار بود که همۀ اهل محفل آن شب در آنجا گرد آیند. من به آنجا رفتم اما بقیه غایب بودند. احتمالاً تاریخ جلسه را اشتباه کرده بودند. ما تنها بودیم. شب فرا میرسید و از گردسوزهایی که در طاقچهها نهاده بودند، نوری صافی میتراوید. مانند همیشه روی زمین بر مخدّه نشسته بودیم.
مرحوم داریوش شایگان
من از استاد دربارۀ وضعیت اخروی و اینکه چگونه روح نماد ملکاتی است که در خود انباشته و پس از مرگ آنها را در جهان برزخ متمثّل میکند سؤال کردم. ناگهان استاد، که معمولاً بسیار فکور و خموش بود، از هم شکُفت. از جا کنده شد و مرا نیز با خود بُرد. دقیقاً به خاطر ندارم که از چه میگفت، اما آن فوران ِحالهای دمادم را که در من میدمید خوب به یاد دارم. احساس میکردم که عروج میکنم. گویی از نردبان هستی بالا میرفتیم و فضاهایی هر دم لطیفتر را بازمیگشودیم. چیزها از ما دور میشدند. هوای رقیق اوجها را و حالی را که تا آن زمان از وجودش بیخبر بودم حس میکردم. سخنان استاد با حسّ بیوزنی و سبکی همراه بود. دیگر از زمان غافل بودم. هنگامی که به حال عادی بازآمدم، ساعتها گذشته بود. سپس سکوت مُستولی شد. ارتعاشهای عجیبی مرا تسخیر کرده بود؛ رها و مجذوب در خلسۀ صلحی وصفناپذیر بودم. استاد از گفتن ایستاد و سپس چشمانش را به زیر انداخت. دریافتم که بایست تنهایش بگذارم. نه تنها به سؤالم پاسخ گفته بود، بلکه نفس تجربه را در من دمیده بود. این تجربه را دیگر برایم تکرار نکرد امّا یقین دارم که اهل باطن و کرامات بود، ولی دربرابر مخاطبان ناآشنا دم فرو میبست. باآنکه در محافل رسمی روحانیت فیلسوف طراز اوّلی بود که لقب علّامه داشت، ولی به روحانیان متحجّر بیاعتماد بود.» از کتاب «زیرآسمان های جهان» منبع