دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران ، قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود ، داراب‌کلا

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پسندیده

۴۷۱ مطلب با موضوع «جهان، جامعه» ثبت شده است

دُرنای سیبری فریدونکنار و سکوت یک فیلسوف

(۱)

 

 

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. دو پست: ۱. این "امید" چرا دیر کرده است؟!! "امید" دُرنای دورپرواز سیبری هست (عکس مندرج) که هر آبان‌ماه به فریدونکنار می‌آمد ۱. این "امید" چرا دیر کرده است؟!! "امید" دُرنای دورپرواز سیبری هست (عکس مندرج) که هر آبان‌ماه به فریدونکنار می‌آمد امسال ولی هنوز نیامد این درنا تنها گونه‌ی باقی‌مانده دُرنای سیبری است، اما "امید" دیر کرده است؛ هنوز نیامده است؛ لابد از دنیایی که می‌بیند زور تحکُّم دارد، گِله دارد. دامنه.

 


(۲)

 

 

۲. سکوت یک فیلسوف در برابر جنایت اسرائیل در غزه. این که آقای مصطفی ملکیان -که خود را "صلح‌گرا و خشونت‌پرهیز" می‌داند- سکوت کرده است، مسئله‌ی شخصی‌اش است و لابد حق انتخابش. اما چگونه می‌شود برای جزئی‌ترین و سست‌ترین مسائل ایران به حرف و فریاد آید اما این‌همه توحُش را در غزه ببیند و لب نجُنبانَد؟! پس صلح‌گرایی و خشونت‌پرهیزی وی شعاری بیش (=بخوانید لقلقه‌ی زبان) نیست و حتی لازم باشد از بدترین خشونتِ هرزگان علیه‌ی نظام ایران حمایت هم می‌شود! او روزگاری در مدرسه‌ی معصومه‌ی قم، نیز در مؤسسه‌ی امام باقر ع آقای مرحوم آیت الله شیخ محمدتقی مصباح تدریس می‌کرد و وقتی مرحوم آیت الله شیخ محمد یزدی در خطبه‌های نمازجمعه‌ی تهران تفکر دینی وی در مورد باور به معاد را زیر سؤال برد و تقریباً تکفیرش کرد، از همان جا بود از آنجاها بیرون انداخته شد (شاید خود بیرون رفته بود) و کم کم از چشم مؤسسات در قم اقتاد و چشم مجامعی در تهران را گرفت و شد فیلسوف چپ‌های آمریکایی. خودم بیشتر آثار و نوشته‌ها و گفتارهایش را دنبال می‌کردم و خیلی از نکات معنویت‌گرایی وی را یادداشت می‌نمودم، اما چون دنباله‌روِ هیچ شخصیتی نمی‌شوم همواره وی را روی لبه‌ی پرتگاه می‌دیدم. بعد معلومم آمد که وی به جای تکیه‌ی بر دینِ خاص، از معنویت و اخلاق می‌گوید انگار (شاید شاید) نگاهش مکتب و دین خاص نیست، تفکر معنوی است.
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۱۴۰۲ ، ۱۱:۱۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 

کتاب

"زندگی معنوی"

 

 

به قلم دامنه. به نام خدا. زندگی معنوی کتابی که اخیراً تمام کردم. عصاره‌ی از آن می‌نویسم: کتاب "زندگی معنوی" تصویر سمت چپ بالا اثر آقای محمدتقی فعالی است. (چاپ اول پاییز ۱۳۹۸) قم: تیماس، مؤسسه‌ی آل یاسین. این اثر در پی این است معنویت را بر مبنای "منازل السّائرین" خواجه عبدالله انصاری (۴۸۱ قمری - ۳۹۶ قمری) ترسیم و تبیین کند. خواجه یعنی "آقا، بزرگ، صاحب مَکنَت" به‌طورکلی از نگه کتاب وضعیت بنی‌آدم «بعد از هبوط دو گونه است: صعود یا سقوط». (رک: ص ۱۲) او معتقد است از نظر پیرِ هرات، شریعت بی‌حقیقت بیکار است و حقیقت بی‌‌شریعت بیکار. (رک: ص ۱۹) از سه مکتب ۱. عرفانی‌ی زهد یا مناجاتی ۲. عرفانی حُب یا خراباتی ۳. اعتدالی زهد و حُب به یک میزان، سلوک خواجه عبدالله انصاری مکتب سومی‌ست. چون از منظر پیرِ هرات ترکیب معتدلی، زندگی میان عبادت و عشق است چرا که از نظر او عقل توانِ شناخت خدا را ندارد، فقط عشق قادر است؛ عقلِ انکارپیشه در نیمه‌ی راه می‌مانَد. (رک: ص ۲۱) در زندگی معنوی همه چیز از خشیت‌الله سرچشمه می‌گیرد حتی به قول صاحبان "المیزان" (ج ۱، ص ۳۰۷) و "تفسیر نمونه" (ج ۱، ص ۳۰۱) نیروی جاذبه‌ی زمین از خشیت‌الله نشئت دارد. (رک: ص ۵۵) نویسنده برین دست می‌گذارد که نگاه بد به مخلوقات خدا نباید کرد، تا خدا نگاه بد به تو نکند. (رک: ص ۱۱۱) و حقیقت انسان از دیدگاه خدا را در "نداری و نداشتن" می‌داند. (رک: ص ۸۸) انسانِ بیدار افزون بر جلب نفع، به دفع ضرر هم همت می‌گمارد. ازین رهگذر؛ آدمی عظیم را تعظیم می‌کند و حقیر را تحقیر. رابطه‌ی تعظیمِ عظیم و تحقیرِ حقیر دوسویه است، به طوری که اگر تعظیمِ عظیم کنیم، تحقیرِ حقیر نیز کرده‌ایم و بالعکس. (رک: ص ۱۸۰) کتاب این را گوشنواز می‌کند که آنچه در اختیار ماست، "دانسته‌های درونی و بیرونی" است. (رک: ص ۹۹) درین اثر، میان عمر شناسنامه‌ای و عمر حقیقی فرق نهاده شد که از نظر بنده -دامنه- اصطلاحی جالب بود. نیز ترکیب واژگانی «حق‌الناس فکری» برایم نو بود. (رک: ص ۱۰۸) یعنی اگر کسانی فکر افراد را خراب کنند حق‌الناس گردن دارند. خواجه عبدالله انصاری کتاب منازل السّائرین را در دوران پختگی فکر و سالخوردگی جسم، نوشته است که اساس ساختار آن (در ص ۲۴) در تصویر سمت راست بالا نشان داه شده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ، ۰۸:۱۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

یک ساعت

از شبانه روز غزه

چه می‌گذرد؟

 

نوشته‌ی دامنه: غزه، مَعرکه یا مَهلکه؟! به نام خدا. سلام محضر هر شرافتمند. چرا بنده -دامنه- معتقدم در قضیه‌ی جنگ جنون و جنایت اسرائیل در غزه، هیچ جبهه‌ی جدیدی نباید به روی اسرائیل گشوده شود؟! در نبردها، یا مَعرکه داریم یا مَهلکه. مَعرکه هنگامه‌ی است برای جنگ و جدال در آوردگاه و رزمگاهِ شور و شگفت‌انگیز که به حماسه مانند است و در آن قهرمانان ظهور می‌کنند. ولی مَهلکه، ورطه‌‌ای است پرتگاه و نیستگاه که همه‌اش خوف‌ و خفت‌انگیز است و از درون آن جانیان و منفوران بیرون می‌آیند.   اسرائیل درین بحران اخیر غزه، مشغول مَهلکه شد، نه مَعرکه که سرانجامِ آن، هیچ چیزی جز بی‌حیثیتی و فروپاشی مشروعیت سیاسی نیست؛ یعنی هیچ اعتبار و پرستیژی بر سرِ ویرانی غزه کسب نمی‌کند. به همین علت، غزه برای این رژیم اِشغالی، در افکار عمومی میدان جنگ محسوب نمی‌شود، جایی برای قساوت است، همان هلاکت‌گاه (=مَهلکه)، حتی اگر تمام باریکه را به تَلّی از خاک بدَل کند و تمام ساکنان آن -از انسان تا حیوان و هر گیا و زیا- را از دَم تماماً بکُشد و به تعبیر تاریخ: قتل عام نماید باز هم پیروز میدان حساب نمی‌آید. پس؛ غزه کلاً برای آن خسارت و شکست است. کدام دولت با کشتن مردم بی‌پناه ظفرمند باقی ماند؟!!   به همین علت فلسفی و نیز دلایل استراتژیک قائل به ورود ایران به این مَهلکه نیستم. اسرائیل خود می‌داند آنچه در غزه می‌کند، غیرانسانی، غیرمقدس و حتی به لحاظ علم دفاع، غیرمهم و در یک کلمه در افکار عمومی جهان، غیر قابل قبول است و کشتن بی‌رحمانه‌ی مردمِ همجوار محسوب می‌شود و نفرت جهانی برای خود می‌خرَد و بس.  دنباله‌ی یادداشت: اینک اسرائیل یک ماه  درگیر است و گیر کرده است؛ به همین دلیل، نیاز استراتژیکی نبرد لازم دارد، و خیلی هم خوب می‌داند کشوری مثل ایران و محور مقاومتی چون حزب الله لبنان -که جنوب لبنان در اختیار کامل آن است- وارد جنگ با او شوند و همین، مسیر اسرائیل را برای جنگیدن، مقدس، مهم، حیاتی و قابل قبول می‌کند. و علاوه برین، یک فرصت حیاتی برای خود فراهم می‌سازد که تئوری نابودی ایران -یا دست‌کم اگر نتوانست تخریب زیرساخت‌های حیاتی ایران- را به کمک ائتلاف آمریکا و اروپا را در عمل توسط جنگ بزرگ عملی و پیاده کند. بنابرین؛ ورود ایران به جنگ، حدِ کم سه نتیجه‌ی سوء ایجاد می‌کند:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۱۴۰۲ ، ۰۸:۰۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 

یادداشت روز دامنه

«کهکشان نیستی»

به قلم دامنه. به نام خدا. طی این ماه اندک اندک چند کتاب هم خواندم و به پایان بردم. که از هر نسخه چند نکته ارائه می‌کنم: سلام شریفان.  رُمان "کهکشان نیستی" هنوز زیر چشمان من است و چند روزی است که دارم مطالعه‌اش می‌کنم داستان زندگی آسید علی قاضی است؛ نوشته‌ی محمدهادی اصفهانی. در تهران نشر فیض فرزان در ۱۳۹۹ به چاپ رسید و عجیب این است در سال ۱۴۰۱ به چاپِ پنجاه و هفتم رسید. این اثر در ۵۵۸ صفحه تنظیم شده و نویسنده‌اش در نجف آن را نوشته است. اینک یک مسئله‌ی مهم را می‌گویم: آیت‌الله سید علی قاضی طباطبایی (۱۳۲۵ - ۱۲۴۵) هر جا و در فراغتی که در تبریز برایش میسّر می‌شد دو رکعت نماز می‌خواند و رفتنِ به نجف را از خداوند می‌خواست. (ص ۱۳) و همین شد که در سن ۲۷ سالگی به نجف رفت و آن مقام معنوی را به دست آورد و در دل انسان‌ها رفت. در واقع "قاموس معنوی" او تحت تعالیم پدر و امامقلی نخجوانی در تبریز ریخته شد. سید حسین پدرِ آیت‌الله سید علی قاضی طباطبایی ( ۱۳۲۵ - ۱۲۴۵) -که تفسیر کشّاف را هم به فرزندش آموزانْد- به او سفارش کرده بود نزد امامقلی نخجوانی (=شاگرد نابغه‌ی اعجوبه‌ی مکتب تربیتی آقامحمد بیدآبادی) آمدوشد کند و پیش او مانند کسی باشد که زیرِ درخت نشسته است و بدونِ تکان‌دادن آن، منتظرِ افتادنِ میوه‌اش مانده باشد، یعنی تا امامقلی سخنی نگفت، ساکت بمانَد که جریان فیض را به عهده‌ی او بگذارَد. روشن سازم کتاب «کهکشان نیستی» هدفش خروجیِ نفوسی آگاه، با انگیزه‌های توحیدی است. سید علی قاضی به عرفانِ بازاری مصطلح هیچ توجه‌ای نداشت. من از سرِ شوق در وادی‌السلام نجف، سر قبرش مشرف شدم و نیز کمی این‌سوتر سر قبر رئیسعلی دلواری رهبر مبارزه با انگلیس در تنگستان ایران.

 

 


یادداشت روز دامنه
شیعه به منزله‌ی عُمّال ائمه ع

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۱۴۰۲ ، ۰۸:۴۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
موشک و سیاست

یادداشت روز دامنه: موشک و سیاست. سلام شریفان. حتی کسی با ابتدایی‌ترین سواد، سیاست را مورد مرور قرار دهد -چنانچه عمداً پا روی واقعیت و وجدان نگذارد- بی‌شک متوجه می‌شود شمایل جهان پس از طی چندین سال جنگ سرد که اغلب جنگ لفظی بود، مدتی‌ست توسط قدرت‌های سوداگر به سمت زندگی در سایه‌ی سلاح چیده شده است. ساده‌انگارانه است کشورهای در حال رشد که توسعه‌یافتگی خود را استارت زده‌اند بخواهند خود را خلع سلاح کنند افزارآلات دفاع نداشته باشند. همان زمان هم، موضع بنده نسبت به تزی که حجت الاسلام مرحوم اکبر رفسنجانی ارائه کرده بود به آن دامن می‌زد موضعی نقادانه بود؛ زیرا کشوری که ایده‌های ترقی دارد نیز پایه‌ی مقاومت منطقه است، نمی‌تواند مجهز نباشد. گرچه این قوی‌کردن کشور هزینه‌ی مالی سنگین دارد، اما هزینه‌هایی‌ست که قدرت‌های زورگو بر جهان تحمیل کردند. همین امروز ایران فقط اقتصاد داشت، بی‌درنگ طُعمه می‌شد حتی همان زمان که حکومت عراق و افغانستان توسط جرج بوش در کمترین زمان ساقط شدند، سراغ ایران هم می‌آمدند اما قدرت دفاعی ایران مانع آن شد. رفسنجانی اشتباه محض می‌کرد شعار نه موشک می‌داد. او خود وقتی پرسش قرار می‌گرفت معتقد بود به فلسطین باید کمک کنیم. پس خود ناقض تزش بود. کاری که رهبرمعظم کرد به نظرم معقول‌ترین راه بود. به ارتش و سپاه سازوبرگ دفاعی بخشید موقعیت‌های جغرافیایی این دو بازوی کشور را در جاهای خاص معین کرد و نیرویی جدید به عنوان پدافند هم، بر سیستم افزود. نقد تز مرحوم رفسنجانی -هر باری که ایران مورد تهدید قرار می‌گیرد- خودبه‌خود در محافل سیاسی وارد می‌شود. تزش غلط، خوش‌خیالانه، حتی فکری خام بود.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۱۴۰۲ ، ۱۰:۱۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

برج‌های الزهرا

یادداشت روز دامنه
نیم‌نگاهی به دو مسئله‌ی روز جهانی


به نام خدا. سلام شریفان. ولادیمیر پوتین به مناسبت یک‌سالگیِ الحاق مناطقی از روس که در تصرف اوکراین بود (یعنی دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپوریژیا) به خاک روسیه، جدال فعلی را، نه مبارزه با اوکراین، بلکه مبارزه‌ی جهانی با غرب اعلان کرد که از نظر وی اوکراین فقط نقش "میدان نبرد" را دارد چنانچه گفت غرب "جنگی واقعی علیه‌ی میهن ما" را آغاز کرده است. و حتی از "جنگ کبیر میهنی" صحبت به میان آوُرد و گفت: «تمدن بار دیگر به نقطه‌ی عطف تعیین‌کننده‌ای رسیده است» و «نخبگانِ جهان‌محور غربی» مصمم به «ویرانی و نابود‌سازی» روسیه هستند. اما پوتین در برابر غرب از عنوان "نبردهای سرنوشت‌ساز برای سرزمین مادری" صحبت می‌کند و این پیام جدّی را به جهان اعلان نموده است: "ملت روسیه اسیرِ مبارزه‌ای وجودی و بی‌پایان با غربِ متخاصم گشته است". "جنگ ابدی" که از دید پوتین  واجد "فضیلتی غایی" است، زیرا روحیه‌ی دشمنان را تضعیف می‌کند.

 

 

آنچه روسیه را وادار کرد تا در برابر پیشروی غرب به شرق بایستد و هم‌میهن‌های خود را از تصرّفات اوکراین (=بخوانید یک ایالت مزدور دیگرِ آمریکا) بیرون آورَد، واکنش به رفتارهایی است که آمریکا می‌خواست خاک اوکراین را سکّوی نفوذ و تسلط بر روس کند. کاری هفتاد و پنج سال مردم فلسطین در برابر اسرائیل می‌کنند؛ کاری ستودنی است و در هر شرائطی دست به اقدام برنند، اسمش دفاع است، دفاعی مشروع و قانونی. چون خاک خود را می‌خواهند. به قبله‌ی نخست خود می‌خواهند آمدوشد داشته باشند، آرمان خود را پیاده کنند. تمدن دیرین خود را احیاء کنند. سرزمین خود را آباد سازند. کافی‌ست همین یک تصویر بالا از برج‌های الزهرا در غزه به جهان و وجدان‌های بیدار نشان داده شود که با حملات وحشیانه‌ی دیروز رژیم نژادی اسرائیل این گونه ویران شدند. فلسطین حق دفاع دارد و گرچه مسیر مبارزه و قیام خیلی تلخ است، اما روزی روی تمدن خود خواهد نشست. نشستن و سازشکاری نتیجه‌اش محمود عباس است که دست اسرائیل را می‌فشارَد، نه بازوی فلسطین را.

 

جهان اینک با این دو پدیده مواجه است: میل غرب برای فروپاشی روس و چین از خاک اوکراین که پوتین هوشیاری و پیشدستی به خرج داد و ایستاد. و قیام فلسطین برای احقاق حق خود که افکار عمومی جهان را به خود معطوف نمود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۱۴۰۲ ، ۱۰:۴۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
فرضیه‌ها بر روی گُسل اخیر اسرائیل


یادداشت روز دامنه: به نام خدا. سلام شریفان (=شریفان در لفظ خطابی و عنوانی بنده هم‌معنی می‌تواند باشد با یک یا چند یا حتی همه‌ی این صفات روبرو >> اَبدال. نیکان. صالحان. نجیبان. ابرار. اَخیار. اوتاد. صُلَحا. ابدی. سرمدی. ارجمند. اصیل. باشرف. بانجابت. بزرگوار، سرافراز. شرافتمند. عالیقدر. عفیف. کریم. مجید. محترم. نبیل. نجیب. مشرّف. شریف. محترم. کریم. سربلند. اصیل. اشرَف. باشکوه. سخاوتمند. آبرو. برفراز. بزرگمنِش. سرافراز. سربلند. فراتر. والا. معتبر. بزرگوار. رفعت. عِرض. عزت. عفت. مَجد.) امروز در ستون «یادداشت روز»م خواسته‌ام پیرامون بحران اسرائیل چند فرضیه (=حدسِ خردمندانه برای ایجاد رابطه میان یک تا چند متغیّر که نتایجی از گمانه‌های علمی و تحلیلی‌ی موردِ انتظار، با خود به همراه دارد؛ به عبارتی حرف‌های پیش‌نظریه که ممکن است حتی به نظریه تبدیل شود) را تست کنم. امید است ذهن من قادر به حلّاجی (= تجزیه‌وتحلیل، مضمون‌شکافی، نَدّافی) این قضیه‌ی پیچیده‌ای که مسئله‌ی روز دنیا شده است، باشد. پس؛ باز نیز: بِاسم ربّ تعالی.

 

فرضیه‌ی یک: برین نظرم وقوع جنگ (=درگیری همه‌جانبه‌ی ذهنی، لفظی و بدنی که به پیکاری خونین و خشن و زدوخورد ستیزه‌گرانه می‌انجامد) از سوی اسرائیل و غرب محتمَل است. فعلا" آنچه اسرائیل نسبت به غزه‌ی فلسطین انجام می‌دهد ممکن است پیشاجنگ باشد. پس سه قرینه‌ی ۱. آماده‌باش جدی نیروهای نظامی منطقه و آمریکا، ۲. اطلاعیه‌ی دولت آمریکا به شهروندانش در جهان و ترک تبَعه‌های انگلیس از لبنان و ۳. جابجایی و انتقال و تقریبا" آرایش‌های نیمه‌جنگی در منطقه، همه نشان می‌دهد سطح برخورد و رویارویی با احتمال متوسط (نه بالا) به سمت یک جنگ بزرگ و گسترده -که شاید بشود نامش را جنگ جهانی سوم گذاشت- پیش می‌رود. هر چند آمریکا در زبان دیپلماتیک از به ایرات پیام داد خویشتنداری نظامی کند، اما ممکن است این یک فریب بوده باشد و یا حرکات بعدی منطقه خویشتداری را به سمت جانبداری عملی تبدیل کند. اگر چنین باشد، آن گاه جنگ فقط در خاک اسرائیل نیست، میدان جنگ چندین جبهه می‌شود؛ ازجمله: خلیج فارس، دریای سرخ، دریای مدیترانه، حول و حوش لاذقیه، منطقه‌ی تحت اشغال آمریکا در عراق و سوریه و اردن، خطوط موشکی سپاه و ارتش در مرزهای غربی. تمام لبنان، حریم دریایی و فضایی یمن و بندر عدَن، و احتمال بسیارقوی خط اصلی آن یعنی تلاش برای عبور از بلندی‌های جولان و حتی صحرای سینا توسط جنبش‌های اسلامی و نیز داخل سرزمین‌های اشغالی در کرانه‌ی باختری و شهرهای دیگر تحتِ تصرف اسرائیل. درین‌صورت ایران عملا" بدون آن که اتهام تجاوزگر و آغازگر جنگ به آن وارد باشد، وارد نبرد می‌شود و خسارات زیادی بر پیکر اسرائیل وارد می‌کند و خسارات زیادی هم ممکن است متحمل گردد. مضافا" این که در سطح دوم جنگ، بیشتر کشورهای اسلامی شاهد خیزش مردمی در درون کشورهای خود شوند و اوضاع به صورت شگرف برهم بخورَد. نیز بخشی از آفریقا وارد ماجرا شوند. دامنه‌ی چنین جنگی، نامعلوم و آینده‌ی آن هم بسیارتاریک و چندضلعی‌ست و حتی هر آن، احتمال دارد اصل جبهه‌ی جنگ توسط ناتو به درون ایران کشانده شود. اقتصاد جهان در چنین فرضی، نیز به شوک بزرگ فرو می‌روَد. درین حالت است که تمام جهان شدیداً متأثر از جنگ در ایران خواهد شد. توچه: به لحاظ روش علمی تحقیق (=متدلوژی) در فرضیبه‌ها درصدِ خطاها همواره بالا و پایین می‌شود. پس بر خطاهای احتمالی فرضیه‌هایم اذعان دارم.

 

فرضیه‌ی دو: اسرائیل و غرب ممکن است جنگ را در داخل غزه ببرند و این قسمت خاک فلسطین را -با هدفِ این که استعداد جنبش مسلحانه دارد و تحت نفوذ ایران درآمده است- مجددا" تصرف کنند و به نظارت بین‌المللی بسپارند و یا تحت اشغال اسرائیل حساب کنند. درین حالت

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۱۴۰۲ ، ۰۸:۱۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
بمباران بیمارستان

::
خیلی دارم درد می‌کشم

وقتی این ضَجه‌ی دختران خردسال

فلسطین مظلوم و آواره را می‌بینم

جهان غرب اروپا و فرزند اروپا (=آمریکا)

شرم برای شما کم است؛کم است

شما رسواتر از همه‌ی تاریخ بشریت هستید

 

به قلم دامنه: به نام خدا. سلام شریفان. با تسلیت عمیق. چند تحلیل ذهنم را فراگرفته، درین صحن در میان می‌گذارم. ممکن است هر بخش از تحلیلم غلط درآید؛ پیشاپیش پوزش می‌خواهم. اعتراف کنم احساساتم به‌شدت برانگیخته شد و حتی گریستم ولی سعی دارم در نوشتن تحلیلم واقع‌گرایانه پیش بروم و آنچه را ذهنم مرا بدان به حتم منتهی می‌کند، شماره به شماره به اشتراک بگذارم:

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۱۴۰۲ ، ۰۸:۴۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

کبری رستم‌زاده

به قلم دامنه.‌ به نام خدا. سلام شریفان. خانم کبری رستم‌زاده کُرد کرمانشاه است؛ سال ۱۳۵۳ در روستای شمشیرِ پاوه در منطقه‌ی اورامانات کرمانشاه به دنیا آمد. او اینک چند سالی‌ست سراغ تفکیک زباله رفت. سال ۸۱ نیز در جمع‌کردن بذر درختان کوهی کار کرده است؛ بذر زالزالک، بَنِه (=پسته‌ی ریزِ کوهی)، بلوط، بادام کوهی و ... که در پاییز و بهار در کوه می‌کارَد. او در یکی از کوه‌های پاوه نهالستان بلوطی دارد که حدود ۲ تا ۳ هزار درخت دارد و تا مدتی با سختی دَبه‌های آب را روی شانه‌اش می‌گرفت تا نهال‌ها را آبیاری کند که نخشکد. کار دیگرش ساخت آبشخورهایی در کوه‌های پاوه بود. در شیوع ویروس کرونا با کمک پسر کوچکش بیش از ۵ هزار ماسک تولید کرد و رایگان در اختیار مردم قرار داد. او حتی پوست میوه‌ها را دور نمی‌ریزد، به صورت خشکاله در اختیار خانواده‌هایی که دام دارند قرار می‌دهد و آن‌ها در عوض به وی لبنیات می‌دهند. نیز در باغش دو چاله‌ی بزرگ کَند و با ریختن پوست میوه‌ها و بعضی مواد قابل تجزیه، آن‌ها را به کمپوست تبدیل می‌کند که کود مقوّی‌یی‌ست. نمی‌گذارد زباله‌ی خانه، شیرابه ایجاد کند. وی حتی تُفاله‌ی چای را زمستان روی شوفاژ خشک می‌کند و آن را به عنوان دورکننده‌ی آفات از درختان، استفاده می‌نماید. جالب‌تر این که این زن فعال کرمانشاه وقتی برای گرفتن دارو به داروخانه مراجعه می‌کند، پلاستیک قبول نمی‌کند؛ از خود کیسه‌ی پارچه‌ای می‌برَد. دامنه.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۱۴۰۲ ، ۱۰:۰۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
راز نفوذ شیخ ابراهیم زکزاکی

ورود

شیخ زکزاکی

به ایران

 

استقبال باشکوه

از شیخ ابراهیم زکزاکی


خوش آمدی مجدد به ایران

شیخ زکزاکی قهرمان فکر و قیام

 

سیاه و سفید و هر رنگ و نژاد

برابرند برادرند خواهرند

 

۲۲ مهر ۱۴۰۲

هدیه‌ی رهبری

به زینت همسر شیخ ایراهیم یعقوب زکزاکی

 

یادداشت روز دامنه
علت نفوذ شیخ زکزاکی

به نام خدا. سلام شریفان. شیخ ایراهیم یعقوب زکزاکی، رهبر معنوی و سیاسی نیجریه و به عبارتی "امام شیعیان آفریقا" به‌گرمی مورد استقبال در فرودگاه امام خمینی (بین قم و تهران) قرار گرفت. او را کمی معرفی کنم: اول از اهل سنّت (مالکی‌مذهب) بود ولی وقتی از دیدار با امام خمینی رحَمهُ الله بیرون آمد، شیعه شد و اینک با نفوذ شگفت‌انگیز جهانی‌اش، نیجریه را جذب شیعه نمود و آفریقای بیدار را مجذوب تفکر خود. آنقدر او مرحوم امام را عظمت قائل بود اینک شیعیان نیجریه را «خمینیون» صدا می‌زنند. من سالهاست متوجه و جذب افکار و اخلاق او شدم. او دامنه‌ی بیداری اسلامی را تعمیق کرد. حدود ۱۵ میلیون (حتی بیشتر) مردم نیجریه را پیرو مکتب اهل‌بیت -علیه‌السّلام-کرد. حتی چندین میلیون مسیحی سرسختانه از زکزاکی  حمایت می‌کنند و در برنامه‌ی مذهبی وی شرکت. شیخ یک ویژگی عجیبی دارد و آن این است عقل و نقل در منطق او بر مشارکت زنان در جنبش تاکید دارد و نیز تأسیس مدرسه. که اینک بالای سیصد مدرسه در شمال نیجریه راه انداخته است که زیربنایی برای سامان فکری. روزنامه‌ی جنبش او "المیزان" نام دارد که گویا پرخواننده‌ترین روزنامه‌ی نیجریه است به زبان هوساس. وی یک حرفِ عقیدنی قوی‌یی دارد که از آن هرگز نمی‌گُسلَد و آن این تزش هست:

 

"هیچ قدرتی به‌جز خداوند وجود ندارد.»

 

راستی علت نفوذ شیخ ابراهیم زکزاکی چیست؟ یکی علت مهم بلکه اصلی‌ترین آن به نظر من این است با یک خانم متشخصِ متفکر و معتقد و متدین به نام زینت ابراهیم ازدواج کرد. کی؟ سال ۱۹۸۴ میلادی که ۹ فرزند ازو بار آوُرد. هفت پسر، دو  دختر. زینت خبرنگار و نویسنده‌ی مطبوعات بود و فردی باسواد و زیرک و یک عنصر مهم شیعه و فردی انقلابی، فعال و مجاهد. این مادر انقلابی و حامی ایران در دامن خود ۶ فرزند شهید تقدیم شیعه کرد؛ حماد، حمید و علی در ژوئن ۲۰۱۴ در روز قدس، نظامیان نیجریه شهیدشان کردند و سه فرزند دیگر سال ۲۰۱۵ در مراسم دینی. فقط دخترانش دکتر «نصیبه» و «سهیلا» و «محمد» زنده ماندند. زینت همیشه کنار ابراهیم ایستادگی کرد و همین موجب قوام جنبش شد. دوره‌ی آموزش پزشکی هم دید. وی را "معلمه" می‌خوانند، زیرا زینت در ایران و سپس نزد شیخ ابراهیم زکزاکی طلبگی خواند و در نیجریه سالها برای بانوان جنبش اسلامی معلمی کرد. لذا اگر شیخ موفق شد تا الگوی اعتراض آرام اسلامی را به دنیا تئوریزه کند چیزی فراتر از مدل مهاتما گاندی و نلسون ماندلا، فقط به خاطر حضور یک زن متفکر و قوی به اسم زینت است که کنارش ماند و او را زیر تقویت و تداومش داشت. راست است که نقل است از دامن زن مرد به معراج می‌رود. درود بر هر دو: زینت و شیخ زکزاک.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۱۴۰۲ ، ۱۰:۴۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

ضیف

...

...

نقشه‌ی غزه فلسطین

 

نوشته‌ی دامنه: به نام خدا. سلام شریفان. شرحی بر طوفان ضیف! چون تحلیل را هر عضو خود بلد است. آغاز، عکسش را بنگرید، محمد ظیف را می‌گویم؛ فرمانده مخفی حماس که حمله‌ی دیروز در فلسطین را هدایت کرد. او «محمد دیاب ابراهیم المصری» -ابو خالد- است رفیق حاج قاسم مشهور به «ضیف» (=مهمان) چون هر شب در خانه‌ای میان فلسطینان مخفی می‌شود. اسرائیل وی را «گربه‌ای با هفت جان» می‌داند؛ نیز «شبَح» و «سرِ افعی». در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ اسرائیل در بلوفی بزرگ مدعی شد او را کشته است! او بچه‌ی «خان یونس» است در جنوب نوار غزه. نقشه‌ها را ببینید. او تابستان ۲۰۱۴ توسط اسرائیل ترور شد ولی جان سالم به در برد. اما همان سال «وداد» همسرش، «علی» فرزند هفت ماهه‌اش و «ساره» دخترش، همگی توسط حمله‌ی جنگنده‌های اسرائیلی به خانه‌ای در محله‌ی «شیخ رضوان» غزه به شهادت رسیدند. ضیف در سال ۱۹۸۹ توسط اسرائیل در غزه دستگیر و ۱۶ ماه در زندان حبس و شکنجه شد. هم اینک کسی چهره‌ی او را چند سال است ندیده است. عکسش مال گذشته است که بالا گذاشتم. ضیف اینک شصت ساله شد و در ۶۰ سالگی شگفت‌انگیزترین حمله را به اسرائیل فرماندهی کرد که «ناتان ساکس» میر مسئول بخش خاورمیانه اندیشکده‌ی آمریکایی «بروکینگز» آن را «شکست اطلاعاتی اسرائیل» تعبیر کرد. از نظر من دیگر نیاز نیست هالیوود فیلم‌های تخیلی بسازد! همین طوفانِ ضیف -فرمانده مخفی گردان‌های قسّام بپا کرد- را صدها فیلم از آن در آورَد. ولو آن که اسرائیل واکنش جهنمی از خود بروز دهد. ارزش کار ضیف با نیروهای زبده‌اش طی تمام دوره‌ی مظلومیت فلسطین بی‌نظیر بود. روزنامه‌ی اقتصاد آینده (۱۶ مهر ۱۴۰۲) خوب تیتری روی آن کار کرد. به قول همکار فضای مجازی‌ام جناب مرآت "اگر نسبت به مسئلۀ فلسطین بی تفاوت باشم یقیناً مسلمانیم به اندازۀ یک پشگل بُز ارزش نخواهد داشت". آری؛ آن روز ۳۰ شهریور امسال ۱۴۰۲، اسماعیل قاآنی که با کلاه و هیبت حاج قاسم رفت سوریه -در صحن پستی مصور ازش نوشته بودم- معلوم بود حرکتش ایذایی و فریب است. همه چیز بر سرِ مسجد در یک مکتب است؛ قدس، قبله‌ی نخست. ۱۶ مهر ۱۴۰۲ دامنه.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ، ۰۷:۵۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 

زنان فاضله ، زنان صالحه

 

نوشته‌ی دامنه: به نام خدا. سلام شریفان. مطالعه‌ی این دو کتابِ «زنان فاضله» و «زنان صالحه» اثر آیت الله مرحوم سید نعمت الله حسینی کهلائی قیداری زنجانی خیلی وقتم را گرفت. هر چه هم می‌خوانم مگر تمام می‌شود. هر چه هم جلوتر می‌روم نمونه‌هایی از زنان مطرح، شرح حالشان تشریح می‌شود که هر کدام داستانِ مطوّل خود را دارد. بهتر دیدم در معرفی این دو کتاب به این چند سطر در سه بند از برداشتم بسنده کنم:

 

این > جاحظ در کتاب "البیان والتبیین" نوشت روزی یکی از اُمراء عرب کودکی دید که به مطالعه‌ی کتابی مشغول است، فریاد برآوُرد که شرم بر تو باد! سواد شغلِ آموزگاران و گدایان است!

 

یا > مثلا" در جاهلیتِ مقارنِ اسلام مطابق نقل واقدی، در مکه موقع بعثت حضرت رسول ص فقط هفده نفر از قریش سواد داشتند.

 

یا این > آخرین شاعر بدَوی عرب -ذولرمه- باسواد بودنِ خود را پنهان می‌کرد و می‌گفت قدرتِ نوشتن در میان مردم، بی‌ادبی شِمُرده می‌شود.

 

اما اسلام آمد و گفت: بخوان، بدان‌. یعنی علم و عمل. آگاهی و ایمان.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۱۴۰۲ ، ۱۶:۲۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
هفت عکس ؛ هفت مکث

...

 

...

 

...

 

...

 

...

 
...
 

هفت عکس ؛ هفت مکث
نوشته‌ی دامنه: به نام خدا. سلام شریفان

شرح عکس

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۱۴۰۲ ، ۰۹:۱۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

نوشته‌ی دامنه: به نام خدا. سلام. تمسُّک تا تنسُّکمی‌گوید (کی؟ آشیخ مجتبی تهرانی) باید مؤدّب به ادب الهی گردد. کی؟ انسان. چگونه؟ این گونه. با راه تمسُّک تا تنسُّک. حالا ببینیم خودِ آیت الله مرحوم شیخ مجتبی تهرانی درین جلسه‌ی سی و سوم چه می‌گوید. او تمسُّک را درین می‌داند که انسان کرارا" بیاید بگوید خدا و پیغمبر و ائمه چنین فرموده‌اند و خود، به فرمایش آنها تمسُّک بجوید. یعنی بَسا انسان سخنان آنان را حفظ و بلد باشد اما فقط رجوع کند. این کافی نیست و انسانِ درستی را نمی‌پرورانَد. چون به تعبیر ایشان کار چنین شخصی مثل "ضبط صوت" می‌شود و حتی کار ضبط صوت هم "مقام بالاتری" دارد. پس چه چیزی مشکل انسان را حل می‌کند؟! آشیخ مجتبی تهرانی می‌فرماید: "تنسُّک" حالا تنسُّک مگر چه فرق می‌کند با تمسُّک؟

 

 

 

تنسُّک به این معناست که انسان از گفتار و رفتار پیامبر ص و ائمه ع "روشِ رفتاری" یگیرد. این، انسان‌ساز است. یعنی ببینیم پیغمبر اکرم و ائمه در ابعاد گوناگون فردی اجتماعی چگونه رفتار کردند ما نیز همان رفتار کنیم. باید شیوه‌های آنها را شناسایی کنیم به آنها متنسِّک شویم تا واقعا" ادب شویم. تنسُّک در لغت یعنی خداپرستی پارسایی. تمسُّک در لغت یعنی چنگ‌زدن. آویختن. بگذرم. من این کتابِ «تأدیب نفس» سی و سه جلسه درس اخلاق شیخ مجتبی تهرانی (۱۳۱۶ - ۱۳۹۱) را از دیشب بر بالینم گذاشتم تا خوب بخوانم. نشر مصابیح الهدا است، چاپ دومش در ۱۳۹۲. اثری نافذ بر روح جان نفس انسان. روز شهادت پدرِ امام زمان عج بود خواستم با تبیین کوتاه تمسُّک تنسُّک، توسل جوییم با امام حسن عسکری ع که مورد خشم ستمگران بود. تسلیت. ۲ مهر ۱۴۰۲.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۱۴۰۲ ، ۰۵:۴۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه: مردمک به نام خدا. سلام. حسبِ حال نویسی (=اتوبیوگرافی، زندگینامه‌ی خودنوشت) در اصل از مصر باستان برخاسته، که فراعین آنجا علاقه داشتند شرحِ احوال زندگی خود را بر کتیبه بنگارند. اما در اصل این کار ریشه در معرفةُالنفس دارد که اَنفعِ معارف است. زیرا هر کس خود بهتر از هر کس می‌داند چگونه زیسته، بر او چه گذشته، چه در سر می‌پرورانَد، اَرز و عَرض و عِرض او چند است. حتی توصیه شده که:

 

"چنان مُستغرقِ اوقاتِ خود باش

که از حالِ کسی نایَد تُرا یاد"

 

 

یعنی به خودت بپرداز چه کار به ایرادهای دیگران داری. همین سرِ صبحی داشتم کتاب "شرحِ این هجرانِ" (تصویر بالا) آقای دکتر محمد فنایی اشکوری (قم: وحی و خرد، ۱۳۹۵) را خلاصه‌نویسی می‌کردم، چنین سوژه در ذهنم شکل گرفت. نمی‌دانم مفیدگویی کردم درین ستون روزم یا نه. هر چه هست، نخست، نَهیب بر خودم هست. با یک شعر خودم را گرم می‌کنم که پا وقتی سرد شود، پایداری تا پای جان هم یخ می‌کند: "از مَردُمکِ دیده باید آموخت / دیدنِ همه کس را و ندیدنِ خود را" اینجا، دیگری را دیدن یعنی امتیازات و خوبی‌های کسی را دیدن، نه خویشتن را هیچ و پوچ انگاشتن، بلکه خود را برتر ندانستن و سایران را خوب دیدن. بگذرم. دامنه.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ ، ۰۶:۴۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی