دامنه‌ی داراب‌کلا

مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
سایت دامنه‌ی داراب‌کلا
قم : ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
مازندران، ساری، میاندورود، روستای داراب‌کلا

پیام های کوتاه
بایگانی
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۵۳۴ مطلب با موضوع «جهان، جامعه» ثبت شده است

خاطره و نکته. نگارش ۱۵ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. چاپ شب. روزی جبهه بین انگشتان شست و اشاره‌ی دست چپم، قرمزی بالا داد. آنقدر آن را خاراندم قرمزجیجیلیک (=شدیداً سرخ) شده بود و کوش می‌کرد. بیش از ۱۵ نفر هر کدام چیزی گفتند.

 

یکی گفت : گال است!

یکی گفت : خال است!

یکی گفت : سالَک است!

یکی گفت : رُطیل زد!

یکی گفت : عقرب رفت!

یکی گفت : گَل گاز گرفت!

یکی گفت : شط‌علی سَپِل زد!

یکی گفت : مادرزادی است! یا اباالفضل!

یکی گفت : برو پایگاه اورژانس خط، بپرس از پزشک!

 

رفتم با تویوتای غذا. آقای پزشک پشت خط تا دید گفت: کنسرو چیتی قارچی خوردی؟ گفتم آری! گفت چند رزمنده را گرفت! بگذرم. کنسرو از ارتش آمده بود با قارچ و گوشت. آمدم سنگر و گفتم مرا با نظرت خودتان گج‌گمراه کردید، نزدیک بود وصی‌ناظر را بگیرم!

 

 

اینک این خاطره، مرا به خاطره‌ی دلکش از استاد محمدتقی شریعتی پدر زنده‌یاد دکتر علی شریعتی دوخت. شاید گفته شود چطور؟ می‌گم بیا، اینا، این، طور:

 

از آن استاد در ص ۱۲۲ کتاب "از چشمه‌ی کویر" خوانده‌ام که یک تاجر مشهدی در کِشتی نشسته بود. گفت سرم درد می‌کند. آن فرد گفت "من ناخدای کشتی هستم، پزشک نیستم." تاجر خدا را شکر کرد که "اگر [۲۹] ایرانی همراش بودند، فوراً [۲۹] جور اظهار نظر و دارو تجویز می‌کردند". بگذرم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ ، ۲۰:۱۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

نگارش ۲۲ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

این، چارلز برد کوپر فرمانده سنتکام است؛ فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا مستقر در خاورمیانه. آن، «ابومحمد جولانی»ست؛ رئیس فعلی سوریه. اون، خلیل حیّه؛ رهبر حماس باریکه‌ی غزه.

 

 

 

چارلز کوپر و جولانی همین جمعه پس از حمله‌ی نیرو هوایی ارتش اسرائیل به دوحه، دور هم نشستند چیزهایی را تقسیم کردند و تصمیم ساختند، در چهار محور "۱. سیاسی ۲. نظامی ۳. شراکت استراتژیک ۴. گسترش کانال ارتباط".

 

دور از چشم همه، خاورمیانه در خفا در حال شکل‌گیری نظم نوین است؛ و در علَن در حال شکل‌گیری هژمونی نیرو هوایی ارتش اسرائیل. 

 

نقله خلیل حیّه از ترور، جان سالم به در برد زیرا می‌گویند بر پیکر پسرش همام که ترور شد، نماز خواند. این عکس حیّه به نقل منبع، پس از ترورش است.

 

سه ارتش در خاورمیانه جولان دارند: ارتش اسرائیل مستقر در خاک فلسطین، ارتش آمریکا مستقر در قطر و تنت و بحرین، ارتش روسیه مستقر در لاذقیه‌ی سوریه. البته سرویس اطلاعاتی فرانسه، اطلاعات و جاسوسی خاورمیانه را رهبری و سپس فروش می‌کند.

 

اینک چند سالی‌ست قطر همزمان مرکز دو امر متضاد است: هم خاکش مقر مرکزی ارتش آمریکاست. هم شهرش محل استقرار رهبران حماس. حماس البته جدا از جلوه‌های ویژه مبارزه با اسرائیل، سه ضعف درون‌گرایانه دارد:

 

۱- فندق‌بارگی (=هتل‌نشینی) بیشتر رهبران آن که در غزه نیستند خارج به سر می‌برند، مگر استثناء چون شیخ احمد یاسین و یحیی سنوار که هر دو در غزه توسط ارتش اسرائیل ترور شدند.

 

۲- تصلب در فقه اهل سنت و گرایش به تفکر "تکفیر" و پیوستگی به حزب بعث صدام

 

۳- نبود سازش میان آنان و دولت خودگردان.

 

قطر تا این جا سه حمله به خاک خود دشت کرد: از ارتش عربستان، از سپاه پاسداران ایران، از ارتش اسراییل. عربستان تمام‌عیار به قطر تاخته بود. سپاه ایران مقر آمریکا را در آخرین روز جنگ ۱۲ روزه زد و نیروی هوایی ارتش اسرائیل هم مقر اجلاس حماس را بمباران کرد. بگذرم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ ، ۲۰:۰۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

نگارش ۲۱ ، ۶ ، ۱۴۰۴ :. ابراهیم طالبی دامنه دارابی. بنیامین نتانیاهو دیشب چه تهدیدی کرد؟ من البته صبح زود در خبرگزاری بین‌المللی "قدس" تعقیب کردم. او گفت:

 

"جبهه‌ی شرقی اسرائیل، «معاله آدومیم» نیست، بلکه «غور اردن» است... ما چهره‌ی خاورمیانه را تغییر خواهیم داد... و با ایران می‌جنگیم... ما برای موجودیت و ابدییت اسرائیل می‌جنگیم."

 

می‌خواهم این اشارات تهدید در جنگ لفظی این مقام اسرائیل را کمی توضیح دهم. غور در لغت یعنی فرورفتن در تفکر. سر فرو بردن در فکری ژرف. و در جغرافیا، به جایی پَست، عمیق و فرورفته اطلاق می‌شود. در اردن چند غور وجود دارد که در لفظ جمع، به آن اَغوار اردن می‌گویند. نگاه شود به رنگ سرخ نقشه. او طرح "اِی. وان" را تز انتخاباتی خود کرده بود که برای کسب رأی در پیروزی حزب لیکود، به رأی‌دهندگان، قول داده بود؛ یعنی «الحاق غور اردن» به اسرائیل. او و تیم او رأی هم آوردند و همچنان طی این دو سه سال بر اریکه‌ی قدرت، تکیه زدند و بر خاورمیانه چنگ انداخته‌اند. حرف جدید او به معنای تصرف کامل کرانه‌ی باختری است، که اینک محمود عباس ابومازن، رئیس "تشکیلات خودگردان فلسطین" در آن مستقر است و جمعیتی معدود از ملت فلسطین.

 

 

وقتی می‌گوید غور، جبهه‌ی شرقی اسرائیل است، همزمان دو تیر شلیک می‌کند: ۱. حرف از مرز نمی‌زند، می‌گوید جبهه. یعنی مرز اسرائیل، حتی غور اردن هم نیست، بلکه نامعلوم گذاشت تا تصرفات بعدی کی رخ دهد. ۲. ابدیت اسرائیل یعنی پیشروی به سمت سرزمین‌های شرق اسرائیل. زیرا غربِ آن، دریاست؛ همان مدیترانه. و در تصرف مطلق‌شان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴ ، ۲۱:۲۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

نگارش ۲۰ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. چاپ صبح. 

نیروی هوایی اسرائیل دیروز ۱۹ ، ۴ ، ۱۴۰۴ همزمان هم به دوحه پایتخت قطر و هم به صنعا پایتخت یمن شمالی حمله‌ی مرگبار کرد. اما مهمتر از آن حرف بنیامین نتانیاهو است که با زبان تهدید و رمز پنهان گفت: 

 

"به قطر و همه کشورهایی که به [اعضای حماس] پناه می‌دهند می‌گویم: یا آن‌ها را اخراج کنید یا به عدالت بسپارید، چون اگر این کار را نکنید، خودمان اقدام خواهیم کرد."

 

از دید من این حمله و این حرف، چه معانی‌یی دارد. من سه بُعد سیاسی و نظامی و منطقه‌ای را بر می‌رسم:

 

۱. از نظر سیاسی نشان می‌دهد اسرائیل با این کار به کشورهای خاورمیانه پیامی غیرمستقیم داد که خاک خاورمیانه را به دیده‌ی محیط تهدید بقا و امنیت خود می‌نگرد. از عُمان گرفته تا رُباط مراکش و سودان و حتی از افغانستان گرفته تا تهران و ترکیه و اَمان اردن، حوزه‌ی حمله‌ی نیروی هوایی اسرائیل است. قصد اسرائیل اعلان تفوق و توان ضربه به حریف است،

 

۲. از نظر نظامی دارد جولان می‌دهد که نه "له" شدم و نه "به زمین چسبیده"ام. بنابراین ارتش اسرائیل با این دو کار (و پیش ازین با حملات وحشتناکس در همین روزهای اخیر به زاغه‌های سلاح جنبش حزب‌الله لبنان و ضربه به سوریه در حمایت از دروزی‌های سویدای سوریه) ارزیابی اخیر آقاخامنه‌ای از اسرائیل را در مَظان تردید بُرد، تا بگوید جنگ اسرائیل با همه، جنگ همیشگی این ارتش مجهز است و از پا در نمی‌آید و جنگش را با آتش‌بس‌های لغزان گره نزده است. اسرائیل زمان را به نفع خود می‌داند که فاجعه‌ی باریکه‌ی غزه را با فتوحات هوایی به منطقه طاق بزند.

 

۳. از نظر منطقه‌ای به نظرم این حرکت نظامی و حرف سیاسی اسرائیل به ترک دائمی کشورهای خاورمیانه از رویارویی با ارتش اسرائیل می‌انجامد؛ زیرا اسرائیل برخلاف ظاهر قضیه، هم روسیه را پشت خود دارد، هم آمریکا را، هم تمام اروپا را، هم سازمان ملل متحد را و حتی پاپ واتیکان را. و در رأس همه زرادخانه‌های غرب و شرق را و ثروت هول‌انگیز یهود در آمریکا و استرالیا را،

 

 

نکته‌ی آخرم اینه، این که شنیده شد اسرائیل "له" شد و "تقریباً از پا در آمد" و "به زمین چسبیده" شد، برای هر فرد آشنا به دشمن، نباید مایه‌ی اطمینان باشد، زیرا بر دشمن همیشه باید در همان حد بدبین، تحلیل و اشراف داشت، که هست. پس؛ این حرف نباید آن گونه شود که باز، غافلگیری رخ دهد. به قول آقا سیدیحیی رحیم صفوی: "نظامیان همیشه باید سناریوی بدبینانه‌تر" را احتمال دهند و خوشبین نباشند. آری؛ دشمن، یعنی نیرویی که هر آن ممکن است از جبهه‌ی غفلت و یا پشتِ رجَز، وارد شود و نفوذ هم، این رخنه و رسوخ را در زمان مقتضی مهیا می‌کند. بنابرین باید احتمال داد، آقاخامنه‌ای با هدف تخلیه‌ی اطلاعاتی اسرائیل، این دو سه ترکیب لفظی را وارد دنیای تحلیل جنگ ۱۲ روزه کرده باشد. مهم، مهیابودن برای میهن است و حراست از ملت. سپس، نوبت مدد به جایی که امکانش اگر بود. بگذرم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۱۴۰۴ ، ۰۶:۵۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

اورون (Oron) یک هواپیمای

نظارتی و جاسوسی

چند سنسوری  نیروی هوایی اسرائیل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۱۴۰۴ ، ۱۷:۳۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
ملت و میهن را نابود نکنید. نگارش ۱۲ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی: جمهوری اسلامی ایران -که بدون رعایت منافع ملی و مصلحت ملت، دائماً توسط تندروهای شبه‌نظامی و آخوندهای حرّاف ولی علّاف و بیکار- شاخ و شانه می‌کشد و رجز سر می‌دهد که آمریکا را چنان می‌کند و اسرائیل بهمان می‌سازد، در داخل اما برای ملت و صنعت و زراعت، کمبود برق، نبود آب و اُفت گاز دارد. ملت خودش را دارد نابود می‌کند؛ از حیث معیشت، درآمد، آسایش، رفاه و آزادی اقتصاد با جهان، اما در پی "نابودی اسرائیل" است و تابلو روزشمار محو اسرائیل نصب می‌کند، با آن که چنین کار مهمی به تنهایی ازش بر نمی‌آید و مجوز سازمان ملل می‌خواهد و ائتلاف منسجم نظامی!
 
 
 
این فرد آقای عباس علی‌آبادی وزیر آب و برق دولت ۱۴ است از جناح راست که عضو وابسته‌ی "دولت ۱۳" بود و وزیر صمت (=صنعت، معدن، تجارت) آن دولت. حالا در خطر عزل قرار گرفت مانند آقای عبدالناصر همتی، ولی برای رهایی از استیضاح و عزل، حاضر شد اعترافات را بر تن بمالد و مقداری از بدکاری‌ها و بدکرداری‌های دولت ۱۳ را در جلسه‌ی علنی مجلس  برملا کند، تا در قدرت بماند. ببینیم او چه افشاهایی کرد:
 
۱. گفت "خارجی‌ها کشور ما را ترک کردند و حتی چینی‌ها از ایران رفته‌اند و در نتیجه خیلی از نیروگاه‌ها و ظرفیت‌های کشور به دلیل اینکه کارشناس مربوط نیستند با مشکل مواجه‌اند."
 
۲. گفت "دشمن در خطوط گاز که برای تولید برق حیاتی است، خرابکاری کرده بود."
 
۳. گفت "وقتی دولت آقای پزشکیان کار را از دولت قبل تحویل گرفت، مخازن خالی و صنایع کشور خاموش» بودند."
 
۴. گفت "انقلاب صنعتی چهارم و پنجم، همراه با توسعه‌ی هوش مصنوعی، نیاز به برق را به‌شدت افزایش خواهد داد و اگر بخواهیم این نیاز روزافزون را با روش‌های سنتی پاسخ دهیم، با چالش‌های عظیم جهانی و بعضاً محلی مواجه خواهیم شد."
 
۵. گفت خشکسالی‌های مداوم در سال‌های اخیر باعث شده است که بخش قابل‌توجهی از ظرفیت برق‌آبی کشور از دست برود."
 
۶. گفت "در طول برنامه‌ی ششم توسعه، هیچ قرارداد خرید تضمینی برای احداث نیروگاه‌های جدید منعقد نشد، در حالی که بیش از ۱۵ هزار مگاوات از ظرفیت نیروگاهی کشور فرسوده و عملاً عمر مفید خود را از دست داده است."
 
۷. گفت "همچنین بخشی از شبکه انتقال و توزیع برق کشور فرسوده بوده و نیازمند نوسازی است."
 
۸. گفت "۶۷ طرح نیمه‌تمام در بخش آب کشور وجود دارد که برای تکمیل این پروژه‌ها با منابع پیش‌بینی شده، دو دهه زمان نیاز خواهیم داشت."
 
۹. گفت "وزارت نیرو برای غلبه بر چالش‌های بخش آب برنامه‌های متعددی در حال اجرا دارد... تفکیک وظایف تصدی‌گری از حاکمیتی و استقرار حکمرانی محلی آب از طریق گسترش مدیریت مشارکتی."
 
یک نکته گویم و برم: روزی در چند سال پیش به متصدی تأسیسات جایی گفتم مشکل اصلی شما در چیست؟ صریح گفت ژنراتور که فقط جنس آمریکایی آن چندین سال بدون ایراد کار می‌کند و سرمایه حساب می‌آید. اینک به خاطر سیاست تقابلی و قهری جمهوری اسلامی ایران. میهن در قعر اقتصاد افتاد. چون آخوند قدرت‌پرست، جز سخن، چیزی در چنته ندارد. حوزه مگر سیاستمدار و کشوردار تعلیم می‌دهد؟! ضرَبَ و ذهَبَ و جلَسَ و نیز معارف دین یاد می‌دهد و اگر تازه اهلش پیدا شود، اخلاق و معنویت و فضیلت. مفقودی‌های مهم این زمانه‌ی حوزه‌ی علمیه. هان! آقایون! ملت و میهن را نابود نکنید.
بگذرم. ملت! بمان! - میهن! بخن!
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ ، ۰۷:۴۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
ایران مگر چه آمادگی بر ضد اسرائیل دارد؟!
 
نگارش ۲ ، ۶ ، ۱۴۰۴ :
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
 
آقاخامنه‌ای در مورد اسرائیل، امروز ۲ ، ۶ ، ۱۴۰۴ گفت:
 
"هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه راه‌های کمک به کلی از همه طرف مسدود بشود."
 
در مورد نقش جمهوری اسلامی ایران در مورد این قضیه هم گفت:
 
"ما البته آمادگی کامل برای هر کاری که برای جمهوری اسلامی ممکن باشد، هر کاری که امکان داشته باشد، آمادگی آن را داریم."
 
این سخن را مورد پردازش قرار می‌دهم:
 
مقدمه: پیشنهاد بستن راه‌ها برای جلوگیری از کمک به اسرائیل، یک نظر ایدئولوژیکی و حتی در حد ارزش‌های چهانی‌ست و پشت آن آرمان و برنامه‌ی نابودی اسرائیل نیز، خوابیده است. تا این جا نظری ندارم. اما آیا این کار برای جمهوری اسلامی ایران درین برهه و زمان، امکان‌پذیر است؟ دست به سه تست می‌زنم:
 
سه تست فرضی:
 
تست ۱ : نظام ایران بر فرض با نیروی دریایی و زیردریایی خود، به مدیترانه لشگرکشی بکند. این کار ایران، یقیناً واکنش قهرآمیز ازتش آمریکا و اسرائیل را بر می‌انگیزانَد. تازه، حجم ناوگان نظامی دریایی ایران در برابر ارتش آمریکا مانند مقایسه‌ی امکانات ایران است با ترکمنستان یا موزامبیک و موریتانی.
 
تست ۲ : حکومت ایران از هوا مانع از فرود تجهیزات به اسرائیل شود. این فرض هم در حال حاضر، حتی تصورش، خیال تامّ است و توهم کامل. زیرا نیروی هوایی ارتش آمریکا و اسرائیل، آسمان خاورمیانه و ایران را در تصرف مطلق خود گرفته‌اند و بر آن هم آن خیمه می‌توانند بزنند.
 
تست ۳ : جمهوری اسلامی ایران از راه زمین و مرز، دست به انسداد راه‌ها به اسرائیل بزند. این هم در حال حاضر بر همگان روشن است نظام ایران راهش به لبنان حتی بسته است، چه رسد بخواهد راهی را برای اسرائیل ببندد.
 
بنابراین سخن راهبردی جدید آقاخامنه‌ای تزی‌ست که کارشناسان نظامی و بین‌الملل باید بیآزمایند که اساسا" چنین امکانی برای نظام حاکم بر ایران فراهم است و کاری از آن بر می‌آید؟ یا نه، به درد سر جدید ایران منجر می‌گردد و میهن را آماج جنگ و بمب می‌برَد؟ بگذرم.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۱۴۰۴ ، ۱۷:۰۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
"تعلیق" غنی‌سازی
"تعطیل" غنی‌سازی
 
نگارش ۳۱ ، ۵ ، ۱۴۰۴ :
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
 
چاپ شب
 
آقای مهندس بهزاد نبوی رهبر قبلی "جبهه‌ی اصلاحات ایران" که بر اثر غلبه‌ی جریان نوگراتر این جبهه بر جریان چپ سنتی مذهبی وابسته به نبوی، کنار گذاشته شد و جایش را از دو سال پیش، خانم آذر منصوری رهبر "حزب اتحاد ملت" گرفت، اینک درباره‌ی بیانیه‌‌ی ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ "جبهه‌ی اصلاحات ایران" نکته‌ی جدید و مهمتری گفت. مانیفست پنهان که گفتم حالا کمی عیان شد. او گفت:
 
"من حتی تندتر از آنها هم هستم. آنها اگر معتقد به تعلیق غنی‌سازی هستند، من معتقد به تعطیل غنی‌سازی هستم"
 
 
سه نکته گویم و برم پی کارم و موضعی ندارم:
 
۱- بهزاد نبوی با این رفتار سیاسی، درصدد برآمد فشار به حکومت را قدرتمندانه‌تر کند، تا از نظر وی حکومت تن به تغییر خط مشی دهد.
 
۲- نبوی به نظرم مجمع تشخیص مصلحت نظام را به چالش کشاند. اگر این مجمع مثلاً اهل تشخیص! یک جا خواست از بطالت و سرگرمی کهولت، بیرون آید، نگاهش را به این تعطیل و تعلیق بدوزد و واقعاً ببیند آیا مصلحت میهن را درین برهه می‌تواند تشخیص دهد، یا می‌خواهد هر چه دستور گرفت همان را مصلحت کل ملت معرفی کند!
 
۳- بهزاد نبوی شکاف سیاسی داخلی عمیق ایران را با این ورود تردستانه اش، عمدا" به سمت یک شکاف تکان‌دهنده‌ی حاکمیتی، به تعبیر محلی: تِرِه (=روانه و هیش) کرد که به‌شدت گرفتار پاسخ به جهان و مردم ایران گردیده است و مات و معلق روی پل، وا و مبهوت مانده است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ ، ۱۸:۱۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
نگارش ۲۳ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی

متن من در چاپ عصر

از سال ۱۳۵۱ به بعد شاه کتاب‌های بیشتری را قدغن کرده بود؛ چون از روند مبارزه‌ی گروه‌های مارکسیستی و مذهبی انقلابی هراسیدن بود. از جمله این چهار کتاب:

 

۱. کتاب "راه حسین"

اثر بسیار ستُرگ عاشورایی مهدی رضایی

عضو برجسته‌ی سازمان مجاهدین اولیه

 

۲. کتاب "ضرورت مبارزه مسلحانه"

اثر مهم تئوریک امیرپرویز پویان

از بنیانگذاران سازمان چریکهای فدایی خلق

 

۳. کتاب جزوه‌ی "مبارزه‌ی مسلحانه"

اثر عملیاتی مسعود احمدزاده

از بنیانگذاران سازمان چریکهای فدایی خلق

 

۴. کتاب "آموزش چریکی"

اثر آموزشی - مفهومی بیژن جزنی و علی‌اکبر صفایی فراهانی

هر دو، تئوریسین مطرح و مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق

 

روشن سازم جمهوری اسلامی روحانیت ایران، از شاه پیشی گرفت و به‌مراتب کتاب‌های بیشتری را منعِ چاپ زد و از توزیع جلوگیری کرد و حتی نسخه‌های مهمی از نویسندگان را خمیر نمود. از جمله کتابی از عمادالدین باقی با عنوان "قضاوت ها و واقعیت‌ها" در مورد آقای منتظری را، که من نسخه‌ی کاغذ ۴آ آن را چند سال پیش از اخوی ارشدم امانت گرفتم و خواندم و در دفتری، به صورت خطی، خلاصه ساختم. بگذرم. از شاه تا روحانیتِ متصل به حکومت و معیشت! فرق‌ها دارد کم‌کم، کمتر و کمتر می‌شود و حتی در اموری هم مُساوّ با شاه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ ، ۱۷:۴۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

نگارش ۱۸ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. در کتاب "معمای امیرعباس هویدا" خوانده بودم که آقای عباس میلانی نویسنده‌ی آن. در ص ۲۱۴ گفته بود اسلحه‌ی هفت‌تیر بکاررفته در ترور حسنعلی منصور (از مبدعان کاپیتولاسیون) را آقای هاشمی رفسنجانی تدارک کرده بود که توسط اعضای مسلح یک حزب مسلمان به اسم "مؤتلفه‌ی اسلامی" صورت گرفت.

 

 

جالب این‌که دیشب در مطالعاتی که روی دفترهای یادداشتم داشتم دیدم آقای شیخ صادق خلخالی در کتاب خاطرات خودنوشت خود ص ۱۶۲، گفت اسلحه را مرحوم سید ابوالفضل تولیت -که زمان شاه تولیت حرم قم را بر عهده داشت و قبرش در مسجد قدس محله‌ی ما دفن است- از کربلا خرید به رفسنجانی داد و رفسنجانی هم داد به حاج مهدی عراقی و او هم داد به محمد بخارایی و بخارایی هم گلوله‌ها را در مغز حسنعلی منصور خالی کرد.

ترور گرچه توسط مسلم سفیر امام حسین علیهما السلام استنکاف (=ناپذیرفتنی) شد و ابن زیاد را از شکاف و درز در خونه‌ی هانی بن عروه نزد، اما تاریخ مسلمین مانند سایر دینداران ادیان، پر شد از ترور. ترور در تلقی برخی، آخرین حرف یک دیندار یا یک عضو ایدئولوژیک حزب یا فرقه، با هر کسی هست، که گمان می‌کند دیگر مهدورالدم است و ریختن خونش مباح. بحث دینی آن بماند. بگذرم.

 

پیوست:
متن "ستون روز" امروزم ۱۸ ، ۵ ، ۱۴۰۴ را بر اساس مستندات این دفتر یادداشتم نوشتم که در ۱۳۸۶ در تقویم سالانه‌ام به صورت خطی نوشته بودم. دو ستون مورّب سمت راست دفتر. نمایش آن جنبه‌ی سندیت متنم را نمایان می‌کند. درود. دامنه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ ، ۲۰:۰۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

حرف منتقدان چیست؟

نگارش ۱۲ ، ۵ ، ۱۴۰۴ :

ابراهیم طالبی دامنه دارابی

این متنم اشاره به سیاست داخلی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نیست، فقط به سیاست خاورمیانه‌ای می‌پردازد:

 

محو اسرائیل از خاورمیانه

این فاز هر چند پشتوانه‌ی ایدئولوژیک و آرمانگرایانه به خود بگیرد، اما برای میهن ایران زیانبار است. زیرا حتی اگر ایران قادر باشد بر فرض محال اسرائیل را از خاورمیانه محو کند، آن وقت واکنش‌های متحد اصلی اسرائیل یعنی آمریکا، قهرآمیزترین حالت به خود می‌گیرد، که خسارت آن غیرقابل تصور است و میزان ویرانگری آن بشدت وحشتناک می‌شود. اسرائیل، شرّ مطلق است و بدون تردید نامشروع، اما مگر هر شرّی را می‌شود از میان برد و پول مردم را برای آن از بین برد؟!

 

درگیری با آمریکا

چین و روس خواهان تز درگیری‌های صوری و لفظی دایمی میان آمریکا و ایران هستند تا با سرگرم‌کردن آمریکا بر سر ایران، آنان اقتصاد خود را رونق دهند و به سرمایه‌گذاری در جهان مشغول باشند. بر فرض به ادعای حاکمان فعلی ایران، جمهوری اسلامی، آمریکا را حریف باشد، آن وقت آمریکا، نه دست به فرار می‌زند و نه دست روی دست می‌گذارد. کمترین کارش این می‌شود اقتصاد ایران را فلج کند و سد راه پیشرفت آسان کشور شد و معیشت و آینده‌ی ایران را هدف قرار دهد.

 

خاورمیانه

حتی اگر در خیالی‌ترین فرض، نظام حاکم بر ایران، خاورمیانه را از چنگ تمام قدرت‌های جهانی به در بیاورد، آن وقت با این تفکرِ مثلا" اسلامیزه‌کردن دستوری مردم -که حتی در داخل ایران هم به بن‌بست رسیده است- مگر می‌تواند بر ملل عرب -که خوشگذران‌ترین قوم آفرینش هستند- حکم بِدوانَد. خیالی بیش نیست. این سیاست جمهوری اسلامی جز خسارت هیچ عایدی‌یی ندارد.

 

فلسطین

ایران حماس را در باریکه‌ی غزه سال‌هاست در برابر دولت خودگردان فلسطین در کرانه، تجهیز و تسلیح کرد و عملاً فلسطین را؛دو پاره کرد غزه و کرانه. حال‌آن‌که قضیه‌ی فلسطین ابتدا باید از راه همبستگی فلسطینی پیش برود، نه شقاق و تضادآفرینی. اینک اسرائیل به بهانه‌ی عملیات حماس، نه فقط غزه را به بدترین وضع انداخت، بلکه کل منطقه را زیر هراس نگه داشت، حتی جمهوری اسلامی ایران را هم زیر ضربات ترور و وحشت فرو برد و به جنگ سنگین با ایران پرداخت و ضربات را زد و رفت برای فازهای بدتر بعد. ایران هم، دیگر حتی برای لبنان و سوریه نمی‌تواند یک قدم بردارد و یک کلاشینکف دهد، چه رسد به کمک حماس. معلوم بود نظام ایران نمی‌تواند حماس را نجات دهد و دیدیم غزه‌ای را، که به تلّی از خاک بدل شد و مردمش اسیر و گرفتار و گرسنه و آواره‌ی دو سمت درگیری و جنگ. اسرائیل هم، نظامی است با ارتش بی‌رحم و حاکمانی در آخرین وجه نیرنگ و ننگ. خود جمهوری اسلامی ۱۲ روز در جنگ اسرائیل با ایران، از توقف و آتش‌بس خوشحالی کرد و آن را حتی پیروزی خود به حساب آورد، حال آن که با چندین ماه جنگ جهنمی اسرائیل، شمال مرفه تهران به حماس می‌گوید: بجنگ! بجنگ! بجنگ! خودش خوشحال آتش‌بس شد، ولی حماس را می‌گوید همچنان بجنگ! حتی مردم غزه گرفتار در حنگ گردند و این چنین میان درگیری دو سمت دعوا و دفاع، در نهایت مشقت و رنج.

 

سازگاری

هیچ سیاستی سالم‌تر از سازگاری جهانی نیست. زیرا آمریکا با این روش‌های جمهوری اسلامی ایران، نه از پای در می‌آید و نه حاصلی از تضاد نصیب ایران می‌شود. راه، راه اقتصاد است و ایدئولوژی فقط شعار در ظاهر است و دروغ برای حفظ قدرت. چون‌که جمهوری اسلامی حتی نتوانست مردم ایران را به دلخواه حاکم و حاکمان درآورَد، چه رسد بخواهد رهبری دیگر مردم خاورمیانه را گردن بگیرد. خنده‌دار است خیلی! راه، راه مهندس مهدی بازرگان، مصلح صالح ایران که داشت روحانیت را درس سیاست می‌داد و سازواری جهانی ولی آخوند مگر حرف دانشمند را می‌شنود! خودشان را دانای دهر می‌دانند و حتی ولی و سرپرست دین و میهن و مردم!

 

اقتصاد

عامل قدرت، اقتصاد است. چند قدرت بازیگر جهان اگر سیاست جهانی پیشه کردند و ارتش قدرتمند ساختند، علت اصلی آن است می‌خواهند ثروت و اقتصاد خود را همچنان رشد دهند و در برابر رقابت -که یک اصل عقلی اقتصاد است- از همدیگر کم نیاورند.

 

به نظر می‌رسد حتی یقین حاصل است ملت، روزی را رقم خواهد زد که در آن شایستگان دانش را به اریکه‌ی خدمت و سیاست می‌رسانَد و خودکامگان را از دور حکومت بسته و مسدود، بدون حتی قطره‌ی ریختن خون و خشونت، خارج می‌کند. میهن! بخن!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ ، ۱۱:۰۰
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

آهن سرد آیا؟! نگارش ۵ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. آقاخامنه‌ای در پیام ضبط‌شده‌ی دو روز پیشش، گفت "این ضربه را" اسرائیل بر ایران "وارد آوَرد." اشاره‌اش از ضربه به ترور سران نیروهای مسلح سپاه و ارتش و رئیسان و معاونان اطلاعاتی نظام و سپاه پاسداران و دانشمندان اتمی ایران بود، که چهل روز گذشت. البته سرآخر هم گفت: "دشمنان ایران آهن سرد می‌کوبند."

 

من نظرم اما این است:

 

"ضربه" نبود، زیان زیاد و بسیار بزرگ بود که علاوه بر ترور غافلگیرانه‌ی اشخاص شاخص قدرت و نظام، میلیاردها دلار از زیرساخت‌های نظامی و اتمی جمهوری اسلامی ایران را بلعید. ۱۲روز پایتخت را به بن‌بست محض فرو برد، همه‌ی سران نظام را مجبور کرد به مخفیگاه بروند؛ که عقلی هم هست انسان از ترس یا حفظ نفس و ماندن برای ایفای نقش، پناه بگیرد. بیش از چند میلیون جمعیت تهران را به ترک تهران و رفتن به شمال ایران و سرازیر شدن به قم، مجبور کرد. به‌طورب که قم در پخت نون، با ازدحام جمعیت مسافر مواجه شده بود. ترکِ محیط جنگی شهری هم، خودش یک حرکت عقلی و ستوده است. حتی هنوز هم ترس از جنگ دوم اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران، در تهران بشدت سایه افکنده است. یعنی جمهوری اسلامی ایران بر حمله‌ی دوم اسرائیل حساب باز کرده است و رهبران آن با حفاظتی چندین لایه و آماده‌باش‌های متوالی محافظت می‌شوند و راحت نمی‌توانند نزد مردم حاضر شوند. خودِ این افزودن لایه‌ی حفاظت و آماده‌باش میلیاردها تومان پول می‌بلعد. بگذرم.

 

اما این‌که بر "آهن سرد می‌کوبند" به نظرم چنین نیست. چون تمام حرکت‌های آمریکا و اسرائیل و اروپا نشانی از چکش بر فولاد داغ، بر سر سندان سفت است. از "مکانیسم ماشه" تا خلع سلاح دالان داوود که از مرز اسرائیل هست تا مرز کردستان عراق ایران و حتی تنگ زنگزور. آری؛ اسرائیل در صدد تأمین این دالان است و ناتو در پی تسلط بر زنگزور. تعجب آن است آسمان این مسیر تماماً در اختیار اسرائیل افتاد. جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران فازبندی است، مرحله به مرحله شروع می‌کند. نیروهای اعزامی از جمهوری اسلامی ایران هم، حتی یک نیرو نمانده است در مرز اسرائیل و سوریه و لبنان. هفت جبهه را همزمان با جهنمی‌ترین رفتار، ارتش اسرائیل زیر آتشبار دارد. زیرا این حکومت اساسش این است در خاورمیانه هیچ دولتی نباید قدرت داشته باشد. هر گاه چنین چیزی پیش بیاید، ارتش اسرائیل طبق مانیفست آن. غافلگیرانه حمله می‌کند: مانند حمله‌های ویرانگر سالیان دور ارتش اسرائیل به مصر، به عراق، به سوریه، به اردن و حتی به جنبش‌های شِبه‌نظامی لبنان و حکومت انصارالله حوثی در یمن شمال. اخیرا" هم کنسِت اسرائیل (= لفظ عِبری برای پارلمان و در عربی مجلس و در افغان لویی‌جرگه) تصویب کرد، کرانه‌ی باختری هم باید به خاک! اسرائیل ضمیمه شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۱۴۰۴ ، ۱۶:۲۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

نگارش ۲ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. از کتاب "فلسفه و ایمان مسیحی" نوشته‌ی کالین براون ترجمه‌‌ی طاطه‌وس میکائیلیان می‌شود بسیار استفاده کرد. چون کاری تطبیقی - مقایسه‌ای روی افکار فیلسوفان کرد. مثلاً در ص ۴۷ و ۵۰ به سه تطبیق دست زد که من با برداشت آزاد آن را ارائه می‌دهم:

 

رنه دکارت؛ که او آگاهی فردی را به عنوان معیار و مرجع نهایی یافتن حقیقت اعلان کرد.

مارتین لوتر؛ اما مطیع بود و مرجع نهایی او، خارج از خودش قرار داشت؛ کلام خدا، یا هر چه بدان ایمان داشت.

باروخ اسپینوزا؛ که وی اساساً اعلان کرد راه رستگاری از "شناخت عقلانی جهان" می‌گذرد، نه "از اطاعت کورکورانه از احکام شریعت یا انجام مناسک دینی".

 

خلاصه این که، مرجع نهایی انسان، مهترین چالش گرایشی بشر است. آری همین انسان، که ۷۰ بطن دارد، حتی به نقلی "۷۰۰ بطن". هر کس خود خواهد دانست مرجع نهایی او در درونش قرار دارد؛ (=تحقیق)، یا در بیرون او (=تقلید).

 

پیوست هم می‌زنم که خشن‌ترین حکم تکفیر مذهبی از سوی علمای مذهبی آن عصر، این متن بوده است. چون‌که اسپینوزا کل جهان هستی را "خدا" می‌دانست و در واقع به "همه‌خدایی" باور داشت. این نظر اسپینوزا، موجب شد روحانیون مذهب در سال ۱۶۶۵ حکم تکفیرش را با متن خشن زیر، صادر کنند که واقعاً واژه‌واژه‌ی آن جای مکث و محک دارد:

 

«به قضاوت فرشتگان و روحانیون، ما باروخ اسپینوزا را تکفیر می‌کنیم، از اجتماع یهودی خارج می‌کنیم و او را لعنت و نفرین می‌کنیم. تمامی لعنت‌های نوشته‌شده در قانون [منظور تلمود و تورات] بر او باد. در روز بر او لعنت باد. در شب بر او لعنت باد. وقتی خواب است بر او لعنت باد. وقتی بیدار است بر او لعنت باد. وقتی بیرون می‌رود بر او لعنت باد و وقتی بازمی‌گردد بر او لعنت باد. خداوند او را نبخشد و خشم و غضب خدا علیه‌ی او مستدام باد. خداوند نام او را در زیر این خورشید محو کند و او را از تمامی قبایل اسرائیل خارج کند. ما شما [مردم] را نیز هشدار می‌دهیم، که هیچ ‌کس حق ندارد با او سخن بگوید؛ چه به ‌طور گفتاری و چه به‌ طور نوشتاری. هیچ‌ کس حق ندارد به او لطفی کند. کسی حق ندارد با او زیر یک سقف، بماند، و در دو قدمی او قرار بگیرد. و هیچ‌ کس حق ندارد هیچ نوشته‌ای از او را بخواند."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۱۴۰۴ ، ۱۶:۱۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

متن نقی: عصر ایران؛ جواد لگزیان - سالها از نوشتن صفحات «بینوایان» گذشته است اما همواره یک سوال زنده است، پرسشی که ما را با دانشی به نام‌ فلسفه‌ی اخلاق آشنا می‌ کند: آیا ژان والژان در دزدیدن گرده نان محق بود و کار درستی انجام داد؟ برای پاسخ به این سوال کتاب «جعبه ابزار اخلاق» به یاری ما می‌ آید.  «جعبه‌ابزار اخلاق» راهنمایی فشرده اما جامع برای ورود به قلمرو اخلاق فلسفی است و خواننده را با مهم‌ترین مفاهیم، نظریه‌ها و روش‌های فلسفه‌ی اخلاق آشنا می‌ کند. این اثر با ارائه‌ی تعاریف شفاف، مثال‌های ملموس و تحلیل‌های ساختاریافته، کمک می‌ کند تا مسائل اخلاقی را عمیق‌تر و نظام‌مندتر بررسی کنیم. از مفاهیم پایه‌ای مانند «فایده‌نگری» و «اخلاق فضیلت‌محور» تا مباحث پیچیده‌تری مانند «نسبی‌انگاری اخلاقی» و «ابزارهای استدلال اخلاقی»، این کتاب ابزارهای فکری لازم برای اندیشیدن منظم و انتقادی درباره‌ی اخلاقیات و همچنین مواجهه با مسائل اخلاقی روزمره و کلان را در اختیار می‌ گذارد

 

جعبه ابزار اخلاق

 

در واقع بسیاری از مردان ادعا می‌ کنند که اخلاق مراقبت جزئی از سیره‌ی اخلاقی آنان است، و بعضی متفکران فمینیست مانند نل نادینگز و ویرجینیا هلد هم بر این امر صحه گذاشته‌اند. ولی بعضی دیگر تردید دارند که مردان بتوانند به آن شیوه‌ی مراقبتگرانه‌ای که معمول زنان است بیندیشند و تصمیم بگیرند. بعضی از منتقدان هم می‌گویند اخلاق مراقبت سرکوبگرانه و گرگی در لباس میش است. به این معنا که اخلاق مراقبت هرچند ادعای تجلیل خصوصیات زنانه را دارد، عملاً زنان را موجوداتی به‌ذات مراقب و تیمارگر تعریف می‌ کند ــ که نتیجه‌اش بازتولید نقش‌های قالبی زن و مرد، اس‌واساس سرکوبگری، جدا انگاشتن عوالم زنانه و مردانه، خودامحاگری و قربانی کردن خود است که قرن‌های متمادی از عوامل نگه داشتن زنان در جایگاه جنس فرودست و فرمانبر بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ ، ۱۹:۵۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
 
نویسنده: کنت.سی. دیویس مترجم: رضا آقابابا دستجردی ناشر: سان
 
 

نویسنده: محمد کرمی،  دکتری روابط بین الملل: مفهوم ابرمرد (۱) ، که حتی برخی آن را هم تراز ابرانسان نیچه، فیلسوف شهیر آلمانی آورده اند، غالبا از منظر سیاسی، نقطه مقابل دموکراسی  است و در حقیقت آنچه پیش روی شماست، داستان حیات پنج ابرمرد کنت سی. دیویس است که به باور وی، در آوردگاه تاریخ عامل ظهور دیکتاتوری و سقوط دموکراسی اند. این کتاب بسیار درس آموز و خواندنی توسط رضا آقابابادستجردی ترجمه شده و انتشارات سبزان در سال ۱۴۰۰ منتشر کرده است.

 

این کتاب روایتگر حیات ابرمرد، حاکم خودکامه یا دیکتاتوری است که با قدرت نامحدود، به نیرویی ویرانگر دست می یابد، با بی رحمی تمام، مخالفان را سرکوب می کند و دشمنان واقعی و خیالی را از سر راه برمی دارد. به علاوه، گویای فرآیندی است که در آن، دیکتاتور به خود اجازه می دهد تمامی مظاهر آزادی از جمله حق آزادی بیان، آزادی مذاهب و آزادی مطبوعات را که امروزه، مردمان بسیاری در سرتاسر جهان از آن برخوردار هستند، از میان بردارد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ ، ۱۰:۱۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

متن نقلی: کشور یمن هم اکنون عملا" به دو بخش یمن شمالی (به مرکزیت شهر صنعا) و یمن جنوبی (به مرکزیت بندر عدن) تقسیم شده است. هر بخش توسط دولت جداگانه اداره می‌شود.

 


یمن شمالی توسط دولت انصارالله (حوثی‌ها) مورد حمایت ایران و یمن جنوبی توسط دولت مورد حمایت عربستان سعودی اداره می‌شود. دو دولت یمن، هر کدام خود را قانونی و حکومت کل سرزمین یمن و طرف مقابل را غیرقانونی می‌دانند. این دو دولت تا قبل از این، درگیر جنگ داخلی برای حاکمیت بر همه‌ی سرزمین یمن بودند اما چند وقتی است با میانجیگری سازمان ملل متحد، جنگ را متوقف کرده‌اند. کشورهای جهان از جمله سازمان ملل متحد یمن جنوبی را به عنوان دولت قانونی یمن به رسمیت می‌شناسند. جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که یمن شمالی را به عنوان دولت رسمی و قانونی یمن قبول دارد. سفارت یمن در تهران در اختیار سفیر اعزامی از یمن شمالی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۱۴۰۴ ، ۱۹:۳۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
اَلَمْ تَرَ و خاطره‌ی دامنه. نگارش ۲۴ ، ۴ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. من رمان می‌خوانم همواره. رسیدم اینجه: از بدِ روزگار آقای اصفهانی که به ما قرآن یاد می‌داد، "شیره‌ای" بود. پسرها خیلی مسخره‌اش می‌کردند، دخترها نه. خودش هم آدم سبُکی بود. سر درس مکتب‌خانه می‌گفت: "اَلَمْ تَرَ" ، "مرغ و کره"! یعنی علاوه بر پول شهریه (=ماهیانه)، برایم مرغ و کره هم باید بیارین! برداشت آزادم از ص ۲۶ کتاب "من میترا نیستم" چاپ مشهد، اثر خانم "معصومه رامهُرمزی".
 
پدرم هم در خونه‌ی قدیمی پدربزرگم در داراب‌کلا، مکتب‌خانه داشت. او هم وقتی در "عمّ جزء"، به سرسوره‌ی "وَالشَّمْسِ وَضُحاها، والقَمَرِ اِذا تَلاها" می‌رسید، بر حسب لفظ تلاها، به قرآن‌آموز با قیلونتکّنه (نی پُک قلیان) می‌گفت فردا تِلا یادت نرود! تلا هم جدّی جدّی می‌آوُردند برایش، اگر نداشتند، می‌گفت ترکوله بیارن هم قبول است! بگذرم. تلا، خروس را گویند، تِرکوله نیمچه‌خروس را و تَشنی هم، نیمچه‌مرغ را. باز، مرغ و کره و تلا و ترکوله، حالا اما دانشجوی دچار فلاکت پول و پَل، نیمی از اموال پدر و مادر را باید بدهد، تا مثلاً مدرکِ بدونِ سواد، بگیرد! دنیا را می‌بینید کار دانش کجا کشید؟! رونویسی و مدرَک بدونِ اِدراک! آری؛ "اَلَمْ تَرَ کیف... "مگر ندیدى پروردگارت با پیلداران [اصحاب فیل] چه کرد؟!
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۱۴۰۴ ، ۱۲:۰۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

متن نقلی: "عقاید دروزی‌ها. دروزی‌ها خود را «موحدون» یا معتقدان به یکتاپرستی می‌نامند و به آنها «بنی‌معروف» نیز می‌گویند. گفته می‌شود که نام دروز از «نشتکین دروزی» گرفته شده است که از خلفای فاطمی مصر جدا شد و به لبنان گریخت تا در آنجا دعوت خود را گسترش دهد. دروزی‌ها اعتقاد دارند که خداوند، یگانه و تنها حاکم ازلی جهان است. او منزه و فراتر از توصیف بندگانش است، زیرا به باور آنها عقل بشری قادر به درک عظمت صفات خداوند نیست. در بعضی منابع گفته شده که این طایفه در دوره خلفای فاطمی در قرن دهم میلادی از فرقه اسماعیلیه جدا شده‌اند. اما برخی محققان آن را به خودی خود باوری مستقل می‌دانند. دروزی‌ها یکی از قدیمی‌ترین جوامع خاورمیانه محسوب می‌شوند. هیچ‌کس نمی‌تواند به این دین روی آورد و کسانی که دین خود را ترک می‌کنند، هرگز نمی‌توانند بازگردند. ازدواج با فرد غیر دروزی ممنوع است. آنها متون مقدس دارند، اما دسترسی به آنها محدود است و تنها تعداد کمی از دروزی‌ها اجازه شرکت در مراسم مذهبی را دارند. آنها جزئیات اعتقادات یا اعمال مذهبی خود را به اشتراک نمی‌گذارند. به همین دلیل، اغلب به عنوان یک جامعه مرموز دیده می‌شوند. از نظر فرهنگی، زبانی و قومی، آنها عرب محسوب می‌شوند. اما اکثر دروزی‌ها خود را در درجه اول دروزی و در درجه دوم عرب می‌دانند."

 

دروزی‌ها دارای طبقه‌ای از رجال دینی هستند که با عنوان «عقال» شناخته می‌شوند و رهبر آنها شیخ عقل نامیده می‌شود. آنها ترجیح می‌دهند با اعضای طایفه خود وصلت کنند و ازدواج آنها بر پایه رضایت و توافق طرفین، با حفظ حقوق دو طرف و برابری بین آنها، صورت می‌گیرد. چند همسری در این طایفه ممنوع است، و مبنای ازدواج شفافیت و صراحت است، بنابراین طرفین باید وضعیت سلامت جسمی و عقلی و روحی خود را بیان کنند. حق طلاق تنها در اختیار مردان نیست، بلکه زنان نیز می‌توانند از شوهر خود جدا شوند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۱۴۰۴ ، ۱۳:۱۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

متن نقلی: در سال ۱۹۵۸، مائو تسه‌تونگ، رهبر چین، دستور داد که گنجشک‌ها به عنوان یکی از "چهار آفت" به همراه موش‌ها، مگس‌ها و پشه‌ها، از بین برده شوند. این کارزار بخشی از سیاست "یک گام بزرگ به جلو" بود، چون مائو معتقد بود گنجشک‌ها غلات را می‌خورند و باعث ضرر به کشاورزان می‌شوند. اما در نهایت این کارزار منجر به عدم تعادل اکولوژیکی و قحطی بزرگ چین شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۱۴۰۴ ، ۱۵:۳۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
چرا اسرائیل به جنگ ایران آمد؟
نگارش ۱۸ ، ۴ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی
 
پیش‌درآمد تحلیل
جنگ، سازوبرگ حکومت‌هاست. اصل، بر خصومت است. دولت‌ها، به دولت‌ها به دید حریف و تهدید می‌نگرند. فقط استثنائا" صلح وجود دارد. پس؛ سازگاری حکومت‌ها، نتیجه‌ی سیاست‌ورزی‌هاست، نه برونداد واقعی اتحاد فکری و آرمانی آن‌ها. این نگاه، نگاه رئالیستی به جهان است. یعنی واقعیت قدرت، نه نگرش ایدئالیستی به دنیا که پندارگرایان متوسل به اخلاق و خیال می‌شوند. کشورهایی درین موقعیت و واقعیت، سود می‌برند که روح سازگاری در خود بپروَرند و به هر میزان، ستیزگی نظام خود را تیز کنند، ایدئولوژیک‌تر و آسیب‌پذیر می‌شوند و با این استراتژی، جنگ حتمی را در چند قدمی خود مهیا می‌کنند.
 
شناخت شاکله‌ی اسرائیل
اسرائیل برآمده از مصوبه‌ی سیاسی و دینی است. دست دسیسه سر تأسیسش بود. بحران بقا دارد. برای حفظ ثغور خود، تسلط بر مرزها حتی در دوردست‌ها را نشانه رفته است. برای این کار، بر ارتش تکیه دارد. نظامش را چندحزبی و پارلمانی، ترسیم کرده است، اما همه در هر شرائطی، ارتش را برای بقا، اصل و خط مقدّم تصمیم می‌دانند. پس؛ اسرائیل کشوری مسلح است. با کشورهای قدرتمند چون آمریکا و انگلستان، پیمان امنیتی بسته است. برای حفظ برتری نظامی خود بر تمام کشورهای منطقه، به تجهیز قوا، خصوصا" نیروی هوایی بسیارپیشرفته و آموزش‌دیده روی آورده است و سیاست قبولاندن عدم تعرُّض به خود را بر کشورها دنبال می‌کند. در واقع اسرائیل بیش از هر کشوری می‌داند باید از خود، از طریق جنگ، بقا ایجاد کند و درین راه هر دست برتر را یا کشوری را که قصد برتری داشته باشد، می‌خواهد در بدترین سبک غافلگیری، قطع کند. برای این هدف، موساد (=اطلاعات خارجی)، شاباک (=اطلاعات داخلی) و آمان (=اطلاعات جنگ و دفاع) را در مدرن‌ترین و مخوف ترین ساختار شکل داده است و ارتش و جنگ، بر پایه این سه سازمان استوارند.
 
سیاست کنش‌گرای اسرائیل
درین فاز اسرائیل تمام خاورمیانه را دشمن خود فرض می‌کند و برای خنثی‌سازی دشمن خود، از پنج اصل پیروی می‌کند: ۱. نفوذ ۲. ارتش ۳. سازش ۴. ستیز ۵. غلبه.
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۱۴۰۴ ، ۱۵:۱۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

دست‌هایت را ببَر بالا، ببوس‌شان. نگارش ۱۶ ، ۴ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. خانم تونی موریسون، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات، بر دقت به جسم، توجه داده است. او برین نظر است که انسان باید جسمش را بسِتایَد. مثلاً می‌گوید:

 

 

دست‌هایت را بالا ببر و ببوسشان،
با آن، دیگران را لمس کن،
به هم بکوب‌شان.
صورتت را نوازش کن،
دهانت را دوست بدار،
این گوشت است،
گوشتی که نیاز به دوست داشته‌شدن، دارد.
پشتت را دوست بدار،
که به تکیه‌گاه نیاز دارد؛
شانه‌هایت را که به بازوان نیرومند محتاج‌اند.
گردنت را دوست بدار،
دستی بر آن بگذار،
بدان وقار ببخش،
نوازشش کن و بالایش بگیرش.
آن جگر تاریک و سیاه را دوست بدار،
و آن تپش و ضربان قلبت را نیز دوست بدار،
حتی بیش از چشمان و پا‌های خسته‌ات،
بیش از ریه‌هایت که هنوز هوای آزاد را نچشیده‌اند،
چرا که این، همان گنجینه است.

 

اگر دقت شود، دعای عرفه نیز، فرازهای آغازینش توجه‌دادن خیره‌کننده به کارکرد نعمت اجزاء انسان است، تا به روح می‌رسد؛ که به نقل از کتاب شریف "المراقبات" ص ۴۳۵ میرزا جوادآقا ملکی تبریزی، افضل است این دعای قشنگ امام حسین علیه السلام، تنها خوانده شود و خلوت. فردی‌خواندن، منجر به تمرکز و خلوص می‌شود. و آن عالٌم وارسته فعل مفرد به کار برد تا نشان دهد ادعیه را باید با خود و خدا، کُنج خلوت گُزید تا از گَزند ریا و نمایش امان باشد انسان. والسلام. جسمت را دوست بدار، چونان روح را.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۱۴۰۴ ، ۰۹:۰۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 سخنی موجز با برادر حسن‌زاده. نگارش ۱۲ ، ۴ ، ۱۴۰۴ ابراهیم طالبی دامنه دارابی. فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران یعنی برادر حسن حسن‌زاده دیروز ۱۱ ، ۴ ، ۱۴۰۴ گفت "اجازه نمی‌دهیم حتی یک مو از سر رهبر عزیزمان کم شود."

 

سلام برادر حسن‌زاده. بسیارخوب، خاب. نه نکوهیده، که ستوده است قصد قربت آن فرمانده. اما صحبت در میان ملت این است پس چرا نتوانستید آن شب ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ جان و پیکر و پا و تنِ پاره پاره شده‌ی آن تعداد فرماندهان ژنرال و زبده از سران سپاه و اطلاعات سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح را از ترور یک شبه و آسان و به چشم‌به‌هم زدن، نجات دهید؟! و این جور بد، غافلگیر نشوید که در کام اسرائیل این چنین شَهدِ عسل نریزید تا در تاریخ جعلی آن نظام مصنوع، شیرینی نزند؟! و فکر ملت را به این حیرت به آج و واج نرسانید؟! کمی فکر کنید بعد جمله‌سازی را شروع نمایید.

 

تهدید، دیگر بالقوه نیست برادر، بالفعل شد، زندگی در تهران برای حکومتگران و مقامات آن، ناامن شد، به‌شدت بی‌ایمن. چه بدانی، چه ندانی. اما این را همه می‌دانند. اجرکم عندالله آقای فرمانده سپاه تهران. والسلام.

 

به مناسبت ماه محرم‌الحرام و حرمت به امام حسین علیه‌السلام و یاران، بر خودم لازم می‌دانم یک نکته هم بگویم این ایام حزن و ماتم آن امام مدفون به ارض کربلا و بینانگذار واقعه‌ی سراسر انسانی و عرفانی و حماسی عاشورا:

 

مرحوم بدیع‌الزمان فروزانفر در تقریرات ص ۹۴ معتقد بود «در زمان پیامبر اکرم ص مردم متوجه‌ی عمل بودند، نه سرگرم بحث و تفتیش عقیده!»

 

با این نقل قول خواستم بگویم: هان! همانا، امام حسین علیه السلام کوشید مردم عصرش را به عقیده و عمل برگردانَد، نه به تفتیش و تعقیب همدیگر و اجبار سَلیقه و اِعمال سُلطه. آن امام سیدالشهداء علیه السلام، مکتبش و مرامش و مرادش با عبادت و عرفه و عقل و عمل پر بود ، نه از حرف و صحبت صِرف و تفتیش مردم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۱۴۰۴ ، ۰۸:۳۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی