به قلم دامنه. به نام خدا. کتاب جهانِ داستان را هنوز به انتها نبرده ام و همچنان به مطالعۀ آن مشغولم، ولی به معرفی آن می پردازم و پنج نکته از یادداشت هایم را به اشتراک می گذارم تا فرهنگ کتابخوانی در روح هر ایرانی همچنان مثل همیشۀ تاریخش دمیده باشد:  جهانِ داستان، به ایران می پردازد به داستان ها و داستان نویس های ایران.تهران. نشر اشاره. نوشتۀ جمال میرصادقی.

 

جهانِ داستان

عکس از دامنه
 
در ص دویست و هفده : زاویۀ دید، روایت داستان نویس است از آنچه می بیند، می شنود یا فکر می کند. در حقیقت، زاویۀ دید، رابطۀ نویسنده را با داستان تعیین می کند.
 
در ص چهارصد شصت و دو : نماد symbo چیزی است که معنای خود را بدهد و جانشین چیز دیگری نیز بشود یا چیز دیگری را القا کند. مثلاً گل سرخ، در عین حال که گل سرخ است، نمادِ جوانی و زیبایی و عشق هم هست.
 
در ص صد و سی و سه : اولین بار داستان های واقع گرای نمادین را جیمز جویس نویسندۀ ایرلندی شایع کرد. در ایران یک نمونه از داستان واقع گرا، داستان «گیله مرد» است.
 
در ص دویست و سی و یک : در شیوۀ زاویۀ دانای کُل محدود، که اغلب نویسندگان امروز در نوشتن داستان های شان از آن بهره می گیرند، نویسنده درقالب یکی از شخصیت های داستانی می رود و از دید و زبانِ اوست که نسبت به حوادث و شخصیت های دیگر داستان داوری می شود...[چون] نویسنده خود را در پشتِ سر او پنهان می کند. (بخش: داستان پله‌ها)
 
در ص هفتاد و نه : نثر گفتاری یا نثر مُحاوره، نثری است که از زبانِ مردم سرچشمه می گیرد و درک آن برای همه آسان است. در این نوع نثر، جمله ها ساده و کوتاه و گاه بریده بریده است... و از آرایش لفظی خالی است. (بخش: داستان کباب غاز محمدعلی جمال‌زاده)
| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/207