دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
موضوع
بایگانی
پر پسند
پر بحث
نظرات
مذاکره‌ی ابرهه و عبدالمطلّب

به قلم دامنه: به نام خدا. ابرهه لشکر عظیمى تشکیل داد با چند فیل. با تاکتیک ایجاد رُعب و وحشت. تا نزدیکى مکّه رسیدند. گلّه‌ی شترى مشاهده کردند؛ بالغ بر ۲۰۰ نفر. براى تغذیه‌ی لشگریان خود شترها را مصادره کردند. ابرهه شخصى را به مکّه اعزام کرد تا بزرگ و رئیس مکّه را با خود بیاورَد؛ یعنی عبدالمطلّب. عبدالمطلّب فردی تنومند، زیبا، شجاع و سخنور بود. جذبه و ابهت وى ابرهه را به حیرت افکند. او به عبدالمطلّب گفت: «آیا تو بزرگ مکّه‌اى؟ فرمود: چنین مى‌گویند. گفت: قصد ما ویران‌کردن کعبه است امّا کارى با مردم مکّه نداریم و نمى‌خواهیم خون آنها را بریزیم. به مردم بگو از شهر خارج شوند تا آسیبى نبینند. آیا حاجت و درخواستى ندارى؟ فرمود: لشکریانت شتران مرا مصادره کرده‌اند، دستور بده آنها را به من بازگردانند.

 

ابرهه از این درخواست عبدالمطلّب متعجّب شد و گفت: «در ابتداى ملاقات، تو را انسان بزرگوار و باشخصیّتى یافتم، امّا با این درخواست در نظر من کوچک شدى. زیرا تصوّر کردم از من خواهى‌خواست که از تخریب کعبه خوددارى کنم! عبدالمطلّب در پاسخ ابرهه گفت: «أَنَا رَبُّ الاِبِلِ وَلِهَذَا البَیْتِ رَبٌّ یَمْنَعُهُ» من صاحب شترانم، و کعبه صاحبى دارد که آن را حفظ مى‌کند».

 

عبدالمطلّب شترانش را تحویل گرفت و به مکّه بازگشت و به مردم گفت: ما توان مقابله با لشکریان انبوه ابرهه را نداریم؛ آنها انسان‌هایى خشن و درصدد انتقام هستند. همه به کوه‌هاى اطراف پناه ببرید. سپس خود به کنار کعبه رفت و دست به دعا برداشت.»

 

ابابیل

 

پرندگان ابابیل، به امر خداوند قادر و متعال، لشکر ابرهه را نابود ساختند. وَ أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبابِیلَ * تَرْمِیهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ * فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ (سوره‌ی فیل آیات ۳ تا ۵) یعنی خداوند بر سر آنان پرندگانى را فوج‌فوج فرستاد. که بر آنان سنگریزه‌هایى از گل سفت پرتاب کردند. پس آنان را مثل کاه خوردشده قرار داد.

 

به نحوه‌ی پاسخ عبدالمطلّب دقت کنید که در مذاکراه با ابرهه چه هوشمندانه عمل نمود. از او یاد بگیریم با دشمن چگونه رفتار کنیم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۸:۱۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۱۷

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت هفدهم

 

شُونیشتِن:

دوستان یک خبر. در شب یلدا، در مدرسه‌ی فکرت "شُونیشتِن" برگزار می‌کنیم. کنار کُرسی مادربزر‌گ‌ها و پدربزرگ‌ها (=گَنّاها و گتی‌ها) را به‌یاد آورید و اون شُو، به شُونیشتِن مدرسه‌ی فکرت تشریف بیاورید. تا اولین شب‌یلدای مدرسه‌ی فکرت را هم، باهم برقرار کنیم. درود.

 

با توجه به این‌که جناب دکتر هم بحث را خاتمه دادند، من هم یک تبصره بیفزایم و تمام: در این موضوع نامه‌ی امام به رهبری در سال ۶۶، فرق من و دکتر عارف‌زاده در یک نقطه‌ی باریکه: عارف‌زاده متن نامه را تفسیر می‌فرماید. و این حق ایشان است هر متنی را استنباط نماید. اما من فقط در الفاظ متن نامه‌ی امام و ظاهر آن، باقی می‌مانم و دست به تفسیر نمی‌زنم. یعنی خودم شائق نیستم رأی خودم را بیان کنم. مهم این است که آن جمله که به امام نسبت داده شد که در این نامه گفته ولی فقیه می‌تواند نماز را تعطیل کند، در سراسر متن امام وجود ندارد. با تشکر از حسین جوادی و دکتر. تمام.

 

 

بحث ۷۵
خاطره از مرحوم مادرم


نام: زهرا آفاقی (۱۳۹۴_ ۱۳۰۸) فرزند شیخ‌باقر
دارابکلا. سال ۱۳۵۵. من ۱۳ساله.


قضیه: دوستم بسته‌ای سیگار اُشنو ویژه خریده‌بود. از پدرش می‌ترسید. به‌من گفت امشب اینو برام نگه دار، فردا ازت می‌گیرم. گرفتم. گذاشتمش جیب شلوارم؛ به‌قول دارابکلایی‌ها "سرشلوار"م. رفتم خونه. شلوار را لَس‌لَس لوله کردم و گذاشتم در شکاف لخ‌لخی کمود و دیوار.


ساعتی نگذشت که دیدم چند "گالمیس" پشتم فرو آمده. تِه سیگار کَشنی!؟ تِه وِل بَهیی!؟...
مادرم همان یک‌بار مرا شیش تا میس زد. ولی همون بار هم فوری شروع کرد به خاش و ناز... روح‌ات شاد مادر. یک اُف به ما نمی‌گفت. مجسّمه‌ی عشق منه مادر. تندیس‌اش هر روز، سان و رژه و زمزمه‌ی من.


خاطره از مرحوم پدرم

 

نام: شیخ‌علی‌اکبر طالبی (۱۳۸۵_ ۱۳۰۷) فرزند آخوند مُلاعلی
قم. سال ۱۳۶۵. من ۲۳ساله.


قضیه: با پیکان دولوکس آوردمش قم. برا دیدن اخوانم شیخ‌وحدت و شیخ باقر. رفتیم حرم. داخل حرم ازدحام بود. کمی از هم فاصله گرفتیم. دیدم یک نفر از پدرم دارد مسأله‌ای می‌پُرسد. ایستادم از دور نگاهش می‌کردم. از حرکات و سکنَات پدرم فهمیدم جواب آن مرد را با سروهم‌بندی داره می‌ده که بتواند از موج مردم رهایی پیدا کنه. خلاص که شدیم ازش پرسیدم:


مَرده ازت چی پرسید بابا؟ گفت: هِچّی! وسط بَکش بَکش ازم با لهجه‌ی یزدی پُرسِنه چرا برخی آخوندا سیو عمامه دارند و برخی سفید؟ گفتم چی جواب دادی؟ گفت: جواب نخاسّه! فوری سؤال شرعی هاکارده و منم گفتم: "نِه! صلوات بَفرِس کَلِک رِه بَکِن."


گفتم پرسش شرعی‌اش مگه چی بود؟ گفت: چِدومبه؛ هَمهَمه‌ بیهه نِفَمِسّمه چیشی گونه. و گفت: نَدمبه چرا همش این زُوّار مرا گیر می‌ندازند برا سؤال... روح‌ات شاد پدر. رفیق من بود پدر. هنوز هم از چشمم اشک می‌گیره پدر.
 


کادوی کم درد

به نام خدا. سلام. کیف مدرسه‌اش  را پرتاب کرد. به سمت قُلّکش رفت. هرچه پول بود توی جیبش انداخت و راهی بازارروز شد. شوقانه گفت: آقا کمربند داری؟ برا تولد پدرم می‌خوام. مغازه‌دار گفت: عجب! وَچه‌جان! چه کمربندی؟ چرمی؟ لاستیکی؟ چینی؟ ایتالیایی؟ شاگردمدرسه به اعماق خاطراتش فرو می‌رود و می‌گوید: هرچی باشه آقا؛ فقط دردش خیلی‌کم باشه! نمی‌دانم هنوزم هستن چنین پدرایی که با کمربند، کمر بچه را خون‌و‌خون‌دار می‌کردند!؟ بگذرم...

۱۸ آذر ۱۳۹۷.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

 

جمع‌بندی بحث ۷۵

۱. دریافتم عشق به والدین در اعضای مدرسه‌ی فکرت موج می‌زند. بی‌دلیل نبود خدای رحمان در قرآن، احسان به آنان را کنار توحید نشانْد.

۲. دریافتم که چه بانوان مکرّم و چه آقایان محترم، چه‌عالی دلداده‌ی مادر و پدرشان هستند؛ حتی بیش‌تر از شوهر و همسر.

۳. دریافتم وقتی موضوع سنجاق‌شده از طعم عشق باشد، قلم‌ها تا کجاها در حُبّ به والدین به جوهر مرکّب آغشته می‌شوند.

۴. دریافتم در این مدرسه‌ی فکرت، علاوه بر فکر، صدای ذکرِخیر پدر و مادر، تا فلک‌الافلاک هم می‌رود.

۵. دریافتم اعضای فرهیخته و فرزانه‌ی مدرسه، قوّه‌ی عاقله و عاطفه را دوشادوش هم محکم نگه‌داشته‌اند و به قول دارابکلایی‌ها "خاشکِه‌چو" نیستند.

۶. دریافتم اگر این دوستان و همکلاسی‌هایی مدرسه‌ی فکرت، در عشق به مادر و پدر (=همون لفظ زیبای نِنا و بَوا) وارد یک مسابقه‌ی خاطره‌نویسی شوند، شاید از برندگان نخست دلدادگی‌ها شوند.

۷. و فهمیدم فهمیدم مادرانی که هنوز حیات دارند، کانون طواف بچه‌هایشان هستند و پدرانی که همچنان نفس می‌کشند مرکز امید فرزندانشان. و والدین آنانی که به دیار هستی واقعی عروج کردند، تا چه میزان نورتاب شعاع زندگی‌شان باقی مانده‌اند.

به زبان محلی می‌گویم: خَله معرفت و محبت دارنی، بر گَت تا خُود درود. پایان.

 

بحث ۷۶ : این پرسش جناب دکتر اسماعیل عارف زاده است که برای بحث‌و‌نظر، در پیشخوان مدرسه سنجاق می‌شود: "سوال . فرض کنید در یک قایق در حال غرق  هستید بهمراه  پدر و مادر و همسر و دختر  و پسر و برادر و خواهر  و نوه  و دوست صمیمی خودتان.  کسی شنا بلد نیست وفقط یک  جلیقه نجات داریدو تصمیم باشماست. آنرا برای چه کسی  انتخاب میکنید؟ میتوانید فقط  همان یکنفر جواب اصلی را بفرمایید  و یا  بترتیب اولویت از  نفر اول  تا  آخر."

 

پاسخم به بحث ۷۶
از دکتر عارف‌زاده تشکر دارم که این پرسش روانشناختی را طرح کردند که شاید بخواهند اعضای مدرسه‌ی فکرت را محک بزنند. خُب ما هم "مِقار" (=اقرار) می‌آییم: 
من به این پرسش از دو مَنظر می‌نگرم: منظر روان‌شناختی و عاطفه‌ایی و منظر شرعی. ۱. من معتقدم این پرسش _منهای مقصود جناب دکتر_ ممکن است پاسخ شرعی هم داشته‌باشد. پس اگر شرع در این سؤال پیچیده و بُغرنج، چیزی بگوید _که من فعلاً پاسخش را بلد نیستم_ باید برای ایمان‌ورزان مُطاع (=اطاعت‌پذیر) باشد. از ورود به این منظر، پرهیز می‌کنم زیرا گمان هم ندارم حتی ذهن دکتر عارف‌زاده به این اشارتم خطوری کرده‌باشد. بیشتر بخوانید ↓

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۳۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. در دانشگاه استادی داشتیم به نام دکتر حسین بشیریه. چند درس مهم را با ایشان گذراندم. او تأثیرگذارترین تئوری‌پرداز سیاسی‌ست. هرچند اینک مدتی‌ست از ایران رفته‌است، ولی هنوز نیز نوشته‌هایش دنبال می‌شود. این استاد جامعه‌شناسی سیاسی به ما می‌آموخت که داشتنِ تصوّر هرگونه هویتی به عنوان مقوله‌ای یکدست، ناب، و خالص تصوّری ایدئولوژیک است. از چشم‌انداز غیرایدئولوژیک، هویت‌ها همواره ناخالص، مرکّب، آمیخته، ناتمام، سیّال، گذرا و درحال بازسازی هستند. از نظر بشیریه ایدئولوژی‌های کلّی‌پرداز عصر مدرن، در پیِ خالص‌سازیِ هویت‌ ملی، قومی، مذهبی و غیره برآمدند. مانند نازیسم آلمان و مدرنیسم پهلوی.


در نگاه او انواع "ناسیونالیسم"ها، خصلتِ موزائیک‌گونه و چند‌پاره‌ی مردم کشورشان را انکار کردند، تا برای حفظ قدرت و سلطنت خود، مردم را یکدست و پکپارچه کنند. مثل رژیم پهلوی که گفتمان آن بر سه پایه تأکید داشت: زبان فارسی، نژاد آریایی و مذهب زرتشت در چارچوب جغرافیای ایران به همراه بیرون افکندنِ هویت اسلامی و شیعی از ایران. حتی تا آن اندازه که تقویم هجرت پیامبر را به تقویم سلطنت هخامنشیان تغییر داد.


ملیت و هویت ملی در مقابلِ اسلام و هویت اسلامی، کانون گفتمان مدرنیسم روشنفکران عصر پهلوی را تشکیل می‌داد که اِغوای این تیپ وابستگان و دلدادگان به غرب، هر دو شاه _پدر و پسر_ را به قهقهراء بُرد. با نوشتن این پست، خواستم بگویم هرگونه کوشش و دست‌وپا زدن برای بازگشت به کاری که ناسیونالیست‌های افراطی _مثل آلمان و ایران_ برای نژادپرستی و یکدست‌سازی، انجام می‌دادند، آب در هاون کوبیدن و وقت جوانان این مرز پرگُهر را به هدَردادن است. به گفته‌ی یک دانشمند ایران‌شناس: "هیچ نیرویی نمی‌تواند دو وجه ایرانی و اسلامی ایران را باز ستانَد."


آری دوستان؛ همه‌ی ما می‌دانیم که حکومتی در ایران کامرواست، که هر دو وجه _ایرانیت و اسلامیت_ را همواره در برابر دیدگان خود قرار دهد. از نظر من، خراش به هر کدام _چه ایران، چه اسلام_ تراش است؛ یعنی لاغر ساختن، نَحیف کردن و ضعیف نمودن. چنین مَباد. والسّلام. مطالعۀ کتاب "ایران: هویت، ملیت، قومیت" به کوشش حمید احمدی منبع مناسبی ست.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۸:۲۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم حجت الاسلام مالک رجبی دارابی: نامه‌ی معروف و مشهور امام رضا به عبد العظیم حسنی. بسم الله الرحمن الرحیم . ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.  و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان. و به صله رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.

 

دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. من با خود عهد کرده‌ام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود. به دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد.


جز اینکه از نیت خود بازگردند و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(ع) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می برم. (منبع: بحارالانوار. ج ۷۱ ص ۲۳۱.)

 

پاسخ دامنه


سلام جناب شیخ‌مالک. بسیارزیباست. با خواندنش خیلی لذت بردم. امید است بتوانیم رضایت امام رضا (ع) را به‌دست آوریم. گوهربار بود. شبیه نامه‌ی امام علی (ع) به حضرت  مالک اشتر است.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۳۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. نوشته‌ام برای مدرسۀ فکرت و گروه‌های تلگرامی روستای داراب‌کلا. سلام. ایرانیان به دین محمد (ص) درآمدند اما فرهنگ اعراب را نپذیرفتند. بنی‌هاشم، خاندان فقیر قبیله‌ی قریش بود. از این‌رو محمدِ این خاندان، به کار در کاروان شُترها مشغول شد. هر روز پس از کار، به صحرا می‌رفت و به خود و گناهان مردم فکر‌ می‌کرد. امینِ مردم گردید و به رسالت برانگیخته‌ شد.


وقتی به نارضایتی‌های زمانه‌اش، شکل و بیان داد، نوکیشان را جذب کرد. ارزش‌های گُم‌شده در جاهلیتِ عربی را در بافتی مذهبی سازمان بخشید. با طبقاتِ فرودستِ جامعه، همدستانی کرد و اَشرافیت مکه را تهدید نمود و افکارشان را هراسان ساخت. و گفت: "فقیران حق دارند در ثروت اغنیا شریک شوند."


فقیران نیز به وی، که مال‌اندوزی و غارت را درهم می‌کوبید، روی آوردند. جوانان هم که راهی به قدرت و دسترسی‌یی به مناسبات رسمی حاکمیت زورمند و زراندوز نداشتند، به محمد (ص) که مساوات را برای همگان می‌خواست، اشتیاق نشان دادند. رفتن محمد (ص) به یثرب، او را از فردی تنها و هجرت‌کرده، به رهبری بااقتدار تبدیل کرد که مذهبی نوین آورده بود و رسمی جدید برپا ساخته بود. یعنی فروریزی کاخ‌ها و برافراشتن کوخ‌ها و بالانشاندن کوخ‌نشین‌ها.


ایده‌ی اُمت (=جامعه‌ی مؤمنین) را ترویج کرد. به دلیل خلاء معنوی و فرهنگ شکننده‌ی قلمروهای بیزانس و شام، این نوید تازه‌ی محمدی، میان مردمان ظلم‌دیده و زیرِ سلطه خوابیده، بیداری آفرید و وحدت مبتنی بر باور مذهبی، جایگزین تفرقه‌ی قوم و قبیله‌ای شد. روح ایرانی، تحت تأثیر اعراب قرار نگرفت، اما تصویر محمد (ص) به عنوان اعلام‌کننده‌ی برابری انسان‌ها در برابر خالق یکتا، جایی برای شاه باقی نمی‌گذاشت و چهره‌ی علی (ع) به مثابه‌ی قهرمان مساوات در اسلامِ ناب، جاذبه‌ی عاطفی میان ایرانیان برانگیخت.


حکومت عادلانه در کل منطقه، که به تعبیر خانم ساندرا مک‌کی "پیوندی‌ست مقدس میان فرمانروا و فرمانگذار" از بین رفته‌بود. دین مسخ شدۀ زرتشت در ایران نیز به دلیل هزار سال ماندن در میان تشریفات بی‌تأثیر و مراسم عبادی اَسرارآمیز، خشکِ بی‌روح، همدستی با قدرت، تأیید هرزگی‌های پادشاهان، به چنگ زنیِ زر و زور و تزویر علیه‌ی فرودستان، و دوشیدن جان و مال تنگدستان رو به فساد و فرومایگی رفته‌بود. بعدها در زمانی نزدیک‌تر به تاریخ ما، ایرانیان به عنوان شیعیان تمام‌عیار و مردمانی فداکار و ستم‌ناپذیر، در مِه غبارآلود تاریخ گم نشدند و پیام امام حسین (ع) را با روح خود همآهنگ یافته و دریافتند که مرگِ با عزت، بر زندگیِ ننگینِ حاصل از سازش با باطل، شرَف دارد.

 

این شد که نبرد کربلا در تار و پود ایرانیان لانه کرد و تاریخ‌نویسان تحلیلگر جهان، ایرانِ شیعه‌ی علوی حسینی را این‌گونه توصیف می‌کنند؛ ایرانیان ثابت کرده‌اند که ایران بلوط تنومندی نیست که از توفان‌ها شکسته شود، یا خاری که در بیابان سرگردان شود، بلکه سَروی انعطاف‌پذیر و ژرف‌ریشه است که خم می‌شود، ولی هرگز نمی‌شکند. آری؛ فرهنگ ایرانی در آفتابِ تابان حضرت محمد مصطفی شکوفا شد. امید است این ایرانِ در آفتاب مانده‌ی درخشنده، به سایه نگراید. ایرانی که به اسلام مدَد رسانْد و میان اسلام و ایران "خدمات متقابل" برقرار شد. و این دو، کنار هم مقاوم، استوار و پاینده ایستاده‌اند. اسلام و ایران. ایران و اسلام. دو نام، یک پیام، با رسمی جاویدان.

 

نظر سید علی اصغر

 

مطلب بسیار زیبا و پخته ای را نوشتید .
دارای روح و ماهیت .
برخاسته از سرشت و برنشسته بر ذات .
نانو نمودن مزایای تاریخی دین محمد .
روش مقایسه بین دو فرهنگ و پیوندشان .
برشمردن انتخاب احسن مردم ایران .
برگزیده تر از ملت اعراب .
برجستگی علی و اولادش .
نقش سازنده و ابداعی پیامبر .
تاثیر یثرب بعنوان مکان استراتژی زا .
بررسی مدل حکومت ها .
مشارکت مردمی که تحت ظلم تاریخی قرار گرفتند در نهضت محمد .
نقش و کاربرد جوانان پرشور در پدیده های نوین .
برجستگی دین اسلام بر بت پرستان و زرتشتیان درباری .
وقایع نگاری علمی .
ارائه انتظار از حفظ دین و ایران .
و......


با همه اوصاف و تبیین پر مغز  که بهره رساند یکی از راههای بسیار تاثیر گذار حفظ دین و دیانت و افزایش امنیت عرصه فعالیت متدینین حکومت است که انگار مانند متصدیان دین زرتشت به نظام و ساز کادهایش بیشتر از دین بهاء می دهند .
مردم همواره دین اسلام را حفظ نمودند ...

 

نظر جناب (DARAB)

 

نسبت به متن دامنه در گروه دورهمی‌های داراب‌کلا


«ما هم باید ارزشهای گمشده خودرا دربافت مذهبی سامان بخشیم وجامعه طبقاتی راباهمدستی فقیران وجوانانی که بایدقدرت رابدست بگیرندو حاکمیت زورمندو زراندوز را در راستای اسلام برکنار کرد و کاخهای برافراشته رابه کوخ نشینان بخشید تا جامعه ای مؤمن وإسلامی را از فرهنگ شکننده ای  فعلی فاصله بگیرند تا تفرقه بین دین ومذهب وجود نداشته باشد جوانان وعزت مردان باروح ایرانی حتما قهرمان خواهندشد تا چهره حضرت علی علیه السلام را به عنوان قهرمان مساوات دراسلام ناب بوجود آورند تا حکومت عادلانه که درایران ازبین رفته دوباره به ایران با فرمانروا عادل و دلسوز با مبتنی بردین اسلام باروح همدستی وقدرت همه جانبه جوانان ومیهن دوستان به فاسدین دین چیره کنیم تا ایران رابه عنوان یک شیعیان تمام ومردمان فداکاروستم در مه غبارآلود مسولین فعلی گم شده است که باغیرت برزندگی وشرافت برباطل غلبه کنیم.

 

این نبرد درتاروپود ایرانیان لانه کرده تا دنیا برای جامعه فعلی نگران باشد و به حمایت ملت انعطاف نشان دهدتابیشتر کمر مردم خم نشود. آری فرهنگ ایرانی و آفتاب دین محمدی میدرخشد ملت نگران اسلام محمدی است که مقابل اسلام فعلی عربی قرارگرفته که باهمت و در کنارهم بودن میتوان اسلام و شیعیان رادوباره به دنیا ثابت کرد.»

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۱۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۱۶

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت شانزدهم

 

 

متن دعوت‌نامه از روحانیان

سلام ...

با احترام به مقام علمی و شأن والای حوزوی‌تان، حضرت‌عالی را به "مدرسه‌ی فکرت" دعوت می‌کنم. ورود شما به این فضای گونه‌گون فکری به‌یقین موجب تقویت اندیشه و تفکر می‌شود. من سعی کرده‌ام همه‌گونه افکار محل را در مدرسه، جمعیت ببخشم. حُسن آن این است، مدرسه نمایی از واقعیت جامعه‌ی دارابکلاست؛ با انواع افکار، گرایش‌ها، باورها و سلایق. مقررات مدرسه و منشور اخلاقی مدرسه را جهت اشراف جناب‌عالی بر آن، ارسال می‌کنم. ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

 

سلام جناب دکتر‌ عارف‌زاده


امابعد؛ جواب:
من بر اساس مطالعات شخصی‌ام روی تاریخ‌تحولات ایران نظرم این است:
۱. تز مدرس در مخالفت با طرح "جمهوری" رضاخان، این بوده‌است که با ماندن احمدشاه در صدر سلطنت مشروطه، او و دیگر همفکران اقلیت او در مجلس شورا، بهتر می‌توانند مشروطیت نیم‌بند را مراقبت و تقویت کنند تا با جمهوریت تظاهری رضاخانی.
۲. اما جوابم به پرسش دوم شما این است که من در امور جاری مملکت زیاد سواد ندارم و تو خوب می‌دانی که من سیاسی‌میاسی هم بلد نیستم. اما تاریخ‌سیاسی ایران را خا، اِتّا سِسْکه! بلدم.


دکتر اسماعیل عارف زاده:
تشکر. همین پاسخ کافی  و گویاست.


سلام جناب سید علی اصغر
من هم در راستای پژوهه‌ی شما نظرم را نسبت به دیدگاه تازه‌ی هابرماس می‌گویم: هابرماس از نظرم می‌خواهد این را بگوید که عصاره‌اش را با برداشت تحلیلی‌ام می‌نویسم: چون حوزه‌ی‌عمومی‌جهان با تجارت‌پیشگی دچار زوال شده‌است، و تجارت‌سازی و مصرف‌زدگی از ابزار مدرن اینترنت بر فرهنگ‌سازی و آموزش غلبه یافته، و نیز تفکرات روشنفکران و فیلسوفان روز جهان، خواننده و حتی خواهنده ندارد، بنابراین؛ روزگار فعلی در بحران به‌سر می‌برد.


حتی ژورنالیسم هوشیار (=روزنامه‌نگاران حرفه‌ای) هم با این وضع شکننده، نمی‌تواند بر عقایدسیاسی اثر بگذارد. هم اروپا و هم آمریکای ترامپ هر دو در این فروپاشی شریک‌اند. نابرابری، مهاجرت، مطالعه‌گری، متافیزیک، انسجام اجتماعی، هویت‌سیاسی، و... بیش‌ازهمه در برابر این زوال خطرناک در حال آسیب‌اند. با تشکر فراوان. برادرت: ابراهیم.


بحث ۷۰ : این پرسش جناب عبدالرحیم آفاقی‌ست که برای بحث‌و‌نظر، به‌مدت ۲۴ساعت در پیشخوان مدرسه سنجاق می‌شود:
پیشنهاد می گردد دوستان همکلاسی با توجه به تساوی ۲-۲ ایران برابر استرالیا و صعود ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه بعد از گذشت ۲۱ سال بنویسند 21 سال قبل در هنگام این بازی کجا بودند و آیا خاطره ای دارند یا خیر؟

 

پاسخم به بحث ۷۰
سلام جناب عبدالرحیم آفاقی
پرسش خاطره‌انگیزی طرح کردی که مدرسه را از خشکی بحث‌ها کمی به‌در می‌برَد. کوتاه بگویم:


آن لحظه‌ی آخر بازی، میان تضاد و تشویش و تشویق و حتی دعا و ندا غوطه‌ می‌خوردم و به زبان عامی‌تر هی وُول می‌خوردم. از یک‌سو شادمان‌ترین حالات را داشتم و از سوی‌دیگر آن شهروند بی‌ادب استرالیایی وقتی با وقاحت وارد زمین شد و تور دروازه‌ی تیم‌ملی ایران را پاره کرد و عربده کشید، دچار اضطراب شده‌بودم که نکنه همه‌چیز علیه‌ی ایران خاتمه پیدا کنه. ولی‌ به‌نظرم، قلب ملت ایران با بالاترین هیجان یکباره و یکزمان و یکجا به شادی و رقص و پایکوبی و پرّش‌به‌هوا، حسابی تپیده‌بود. خصوصاً با آهنگ و موزیک حماسی.

 


پاسخ سید علی اصغر به جلیل قربانی:
از زاویه دید تحلیل گران "هوشیار" به موضوع نگاه کردی. یواش یواش داری خودت را لو می دهی . یک تفاوت اساسی بین منتقدان با ابراهیم (دامنه) وجود دارد در کنار این سوال که چرا همه به ابراهیم می تازند حتی در خارج از مدرسه ! 

 

تفاوت : 
در برابر نوشته های منطقی و تحلیلی ابراهیم مخاطبینش بجای نقد تحلیل، فرافکنی می کنند وحمله به رفتارش ... نگاه شان هم بدبینانه است .. مثال: موردی که مهندس امیر در پاسخ به ابراهیم ... به لحاظ حقوقی موضوعاتی را نوشته که اثبات کردنش خیلی دشوار است .ضمن اینکه ؛ نوشته ابراهیم را کمی بادقت نمی خوانند و در پاسخش کمی صبر نمی کنند ... یک حمله هم به ابراهیم . تحلیل ابراهیم بعبارتی گاهی قلمش خیلی تیز و تند و تهاجمی است و روش تفکر کردن  را از مخاطب می ستاند!
بیشتر بخوانید ↓

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۰۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
 
 
۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۸:۴۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. کتاب «راه خورشیدی» نوشته‌ی محمد اسفندیاری‌ست از انتشارات «دلیل ما». این کتاب ۴۷۲ صفحه‌ای درباره‌ی افکار و آثار استاد محمدرضا حکیمی‌ست به قلمی شیوا و رسا و مستند و پربار. من، این کتاب را کامل خوانده‌ام. چهار نکته از آن را مطابق معمول اینجا می‌نویسم:

 

 

ص ۲۸ : محمدرضا حکیمی با رضایت استادش آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی از حوزه و لباس روحانیت بیرون آمد.

 

ص ۴۰۴ : استاد حکیمی می‌گوید: دین برای همه است و همه جا و همیشه؛ اما همه و همه جا و همیشه یک گونه نیستند، پس یک نوع عَرضه هم برای آن سودمند نتواند بود؛ پس عَرضه‌ها را باید تطبیق کرده، نه معروض را.

 

عکس از دامنه

 

ص ۱۲۹ : ... این است که اسلام به منظور تصحیح حیات فردی، به امر تربیت می‌پردازد و به منظور تصحیح حیات اجتماعی، به امر سیاست.

 

ص ۳۲ : محمدرضا حکیمی که یکی از نمایندگان مکتب تفکیک است، به جای آن که «مرجع تقلید» عامه شوند «مرجع تحقیق» جوانان شدند و هزاران جوان جویای راه را، راه، نشان داد.

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۵:۱۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

حضرت محمد (ص) از نگاه دکتر شریعتی: در اوج قدرت در آن لحظه که سپاهیانش مکه را، شهری که ۲۰ سال او و یارانش را شکنجه داده و آواره کرده است، اشغال کرده‌اند، بر مسند قدرت اما در سیمای مهربان مسیح، کنار کعبه می‌ایستد و در حالی که ۱۰ هزار شمشیر تشنه انتقام از قریش، در اطرافش برق می‌زنند و ... می‌پرسد؛ «ای قریش فکر می‌کنید با شما چه خواهم کرد؟»، قریش که سیمای مسیح را در این موسایی که اکنون سرنوشتشان را در دم شمشیر خویش دارد، خوب می‌شناسند و به چشم می‌بینند، پاسخ می‌دهند که «تو برادری بزرگوار و برادرزاده‌ای بزرگواری» و آن گاه با آهنگی که از گذشت و مهربانی گرم شده است، می‌گوید: «بروید، همگی آزادید

 

 

امام حسن (ع) می فرماید: «عَلَیکم بِالْفِکرِ فَاِنَّهُ مَفاتیحُ اَبْوابِ الْحِکمَةِ؛ بر شما [شیعیان] لازم است که اندیشه کنید؛ زیرا فکر، کلیدهای درهای حکمت است»

(منبع: میزان الحکمه، ج ۸، ص ۲۴۵

رحلت رسول خدا و شهادت امام مجتبی تسلیت

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۵:۰۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم جلیل قربانی: سوئیفت/SWIFT به زبان ساده


۱- برای آشنایی با سوئیفت، شبکه بانکی داخلی را برای‌تان شبیه‌سازی می‌کنم.


۲- می‌دانید که در سامانه شتاب، تنها کارت‌های بانکی عضو این شبکه می‌توانند دریافت و پرداخت و انتقال پول را انجام دهند. نقل و انتقال پول در این شبکه با اطمینان ۱۰۰ درصد است.


۳- برای انجام این کار، باید بانک‌های مبدأ و مقصد کارت بانکی عضو شبکه باشند. در غیر این صورت، خدمات کارت بانک به دارنده آن کارت ارائه نمی‌شود.


۴- کارت بانکی هر موسسه مالی و پولی، نمی‌تواند به آسانی عضو شتاب شود، مگر آن که با تایید بانک مرکزی، مقررات شبکه شتاب را بپذیرد.

 


۵- در شبکه سوئیفت هم برای مبادلات پولی بین‌المللی، چنین سازوکاری وجود دارد. برای نقل و انتقال پول در بین بانک‌ها در سراسر جهان از طریق این شبکه باید مقررات آن را پذیرفت.


۶- عدم ارائه خدمات سوئیفت به هر کشور با بانک به معنای عدم عضویت یا لغو عضویت آن در شبکه سوئیفت و محرومیت از امکان تبادل پول با بانک‌ها در دیگر کشورهاست.


۷- مبادلات پولی در سوئیفت با اطمینان ۱۰۰ درصد است و مبادلات خارج از شبکه بانکی، غیرممکن یا بسیار دشوار است.


۸- مرکز سوئیفت در بروکسل قرار دارد و بانک مرکزی کشورها از طریق یک مسیر ویژه با آن ارتباط دارند.


۹- ایران از سال ۱۳۷۰ عضو سوئیفت شد. عضویت ایران با تحریم سال ۱۳۹۰ لغو و پس از برجام برقرار شد.

 

۱۰- همان‌طور که دسترسی آدم‌های بدحساب از نظر مقررات بانک مرکزی و شبکه شتاب، به شبکه شتاب قطع می‌شود، دسترسی کشورهای غیرشفاف از نظر مقررات بانکی بین‌المللی به ویژه  FATF، به سوئیفت قطع می‌شود. هر دو گروه در لیست سیاه قرار می‌گیرند.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۱۳۹۷ ، ۲۱:۲۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

آبان ۱۳۹۷ داراب‌کلا

 

به نام خدا. این فروشگاه مرغ و مواد پروتئینی رفیق گرامی‌ام جناب حمید عباسیان -برادرِ شهید ابراهیم عباسیان- است. در کنار منزلش در روستای داراب‌کلا. با سلام و آرزوی سلامتی و کسب روزی بیشتر از این تلاش خستگی‌ناپذیر برای این دوست دوران کودکی‌ام تا الان. خدا برکت دهاد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۰۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 

به قلم مهندس عاصم طالبی دارابی. به نام خدا. با سلام خدمت اعضای مدرسۀفکرت و پدر بزرگوار خودم. امیدوارم حال همه خوب باشد. از اونجا که به دلیل مشغله های کاریم، فرصت استفاده از گروه رو زیاد ندارم، گفتم با اجازه ی پدر یه متنی بنویسم و به اشتراک بذارم با موضوع دلخواه خودم: تو هرشرایطى راجع به آینده فکر کنیم، تجسم کنیم، رویاپردازى کنیم، بُرد با رؤیاست، برد با تجسمه. جملات بالا رو خودم نوشتم. Copy _paste نیست. معتقدم هر آدمی یه رسالتی داره و باید کارهای زیر رو انجام بده:

 

رسالتشو پیدا کنه.

 

تصویرسازی کنه.

 

با رشد شخصی آماده ی اقدام و تلاش باشه.

 

اقدام کنه و تغییر کنه و باز هم اقدام کنه.

 

نتایج رو تحلیل کنه.

 

بدونه که شروع کردن راحته ولی تموم کردن کار هر کسی نیست.

 

به نتیجه برسه و دوباره هدف گذاری جدید کنه.

 

نکته ی مهم اینه که هیچ وقت نباید منتظر تشویق اطرافیان بود وقتی خودت تصمیم گرفتی ، دیگه تمومههههه. به نظر من خیلیا درگیر واقعیت های زندگی میشن و معمولی بودن رو به تلاشگر بودن ترجیح میدن. به نظرم خدا سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نمیده مگر اینکه خودشون تغییر کنند.

 

خلاصه: فقط به رشد فکر میکنم و تو جامعه ای که همه می نالند، بُرد با کسیه که فقط به جلو رفتن فکر میکنه. نمیدونم شاید یه روزی یه تریبون بهم داده بشه تا اتفاق های مثبت زندگی مو به عنوان تجربه تعریف کنم... تشکر مجدد از پدر محترم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۰۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی


 

خیابان ارم. ۱۳ آبان ۱۳۹۷

عکاس: دامنه

بودم؛ پس هستم.

 

به قلم دامنه. به نام خدا. در راستای پست «چرا مرگ بر آمریکا؟» که در (اینجا) نوشته ام؛ امروز در راهپیمایی ضد‌امپریالیستی قم شرکت کردم. من با این حضورم درواقع گوش‌ِ جان سپردم به فریادِ همه‌ی شهیدان راه آزادی و غیرتِ و مقاومت ویتنامی‌ها، کره‌ای‌ها، کوبایی‌ها، نیکاراگوئه‌ای‌ها، رودیزیایی‌ها، سرخ‌پوست‌ها، سیاه‌پوست‌ها، ستمدیده‌ها، فلسطینی‌ها، ایرانی‌ها و تمامی مغضوبین قارّه‌ها. پس؛ من هم همانند رِنه دکارت که گفت من می‌اندیشم، پس هستم، می‌گویم: من بودم، پس هستم.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۷:۲۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
رسوب خشونت مارکسیستی در سپهر سیاسی ایران

به قلم دکتر فتح الله دهقان: انسان ها و جوامع در ارتباط با یکدیگر به تبادل افکار و اندیشه پرداخته و تاثیر متقابلی بر همدیگر دارند. این تاثیرات زمینه شکل گیری نحله های فکری و جریان های سیاسی شده که کشور مبدا  از آن ها به عنوان ابزاری در راستای منافع خود استفاده می نماید. ایدئولوژی مارکسیستی که از طریق روسیه به ایران نفوذ کرده باعث ظهور جریانات فکری و گروه های سیاسی شده که روس ها در طول تاریخ همواره از آن ها به عنوان ابزاری در جهت تامین منافع خود استفاده می نمایند. روس ها سابقه اشغال، تصرف سرزمین و انواع دسیسه ها را بر علیه ایران در کارنامه خود دارند. اما جریان مارکسیستی بخش عظیمی از نخبگان ایران را جذب و در تقابل با دیگر نخبگان ایرانی، بخش بزرگی از پتانسیل کشور را از مسیر تلاش در جهت توسعه ایران منحرف نموده و ضربه هولناکی به توسعه ایران وارد کرد. از سوی دیگر جریان اصلاحی که منجر به توسعه کشور می شود بطئی و پیوسته بوده و پروسه ای زمان بر می باشد، با شعارهای تند و خشونت گروه های کمونیستی از ریل واقعی خود خارج گردید. باور عمومی ایرانیان بر این است که عملکرد این گروه ها و جریانات در راستای منافع شوروی بوده است. گرچه جریان مارکسیستی در مناطق مختلف جهان موفقیت هایی کسب کرد ولی در ایران که بیخ گوش آن ها بود نتوانست موفقیتی کسب کند. اما، رسوب خشونت تفکر مارکسیستی که به صورت میراثی نامیمون در فضای سیاسی ایران ماندگار شده هزینه های زیادی را به این سرزمین تحمیل نموده است. در این مقاله برآنیم که در حد توان به این مسئله بپردازیم. به عنوان گواه و نمونه سه مقطع انقلاب مشروطه، دوران پهلوی و پس از انقلاب اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم.

 

دوران انقلاب مشروطه، ایران خسته از حاکمان بی لیاقت و بی بند و بار قاجار، با دمیدن روح انقلاب مشروطه در کالبدش جانی دوباره گرفت. با انقلاب مشروطه، ایران سنتی به نهاد های مدرن روی آورد. این انقلاب پیچیده و چند بعدی با حضور نیرو هایی با عقاید و گرایش های مختلف فرصت خوبی برای پیشرفت ایران بود ولی افسوس که بر اثر دسیسه های استبداد و استعمار داخلی از این فرصت تاریخی استفاده نشد.

ادامه‌ی‌مطلب

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۷:۱۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. چرا مرگ بر آمریکا؟ سلام. من دست‌کم به چهار دلیل به این شعار استراتژیک ملل انقلابی جهان، ندای محوری ملت ایران و آموزه‌ی امام باور دارم:


بدی به خود
بدی به جهان
بدی به ایران
فرمان عقل و قرآن


۱. آمریکایی‌ها به خود بدی کرده‌اند؛ از آن سال دور ۱۷۷۶ که با انگلیسی‌ها درافتادند و بعدها جنگ‌های داخلی استقلال ضد برده‌داری راه انداختند، و ایالات متحده‌ی آمریکا را بنا نهادند، تا الآن، به مرور و با مُنحنی نزولی، از آرمان بنیانگذاران اولیه و افکار درخشان ابراهام لینکلن و توماس جفرسون دست شُستند و به درّه‌ی سقوط و انحطاط کشانده‌شدند. در واقع آن "مجسّمه‌ی آزادی" _که آزادیخواهان انقلابی فرانسه در صدمین سال استقلال آمریکا به آنان هدیه کردند و در آن کشور نصب شد،_ امروزه تبدیل به "آزادی مجسمه" شده‌است! یعنی در حقیقت، آزادی اش را بلعید.


۲. آمریکایی‌ها به جهان بدی کرده‌ و می‌کنند؛ این کشور که می‌خواست محافظ آزادی و استقلال ملل باشد، کم کم از انزواطلبی و احترام به حقوق ملت‌ها بیرون رفت و در بیش از ۵۱ کشور جهان، رسماً و علناً کودتا راه انداخت و ژنرال‌ها و دیکتاتورها را بر سرکار گذاشت! و مردم را به دم تیغ مستبدان و حاکمان فاسدِ وابسته نهاد. یعنی در حقیقت، آمریکا استقلال ملت‌ها را بلعید.


۳. آمریکایی‌ها به ایران بدی کرده‌ و می‌کنند؛ امروزه، نسل اول دست‌کم عملکردهای بد و ظالمانه‌ی این رئیس جمهورهای آمریکا را از دهه‌ی بیست تا الآن خوب به یاد دارند: روزولت، ترومن، آیزنهاور، اف کندی، جانسون، نیکسون، جرالد فورد، کارتر، ریگان، هربرت بوش، کلینتون، واکر بوش، اوباما، ترامپ. بدترین و خیانت‌بارترین آن ساقط کردن دولت مرحوم مصدق است که هرگز از اذهان جامعه‌ی مترقی و انقلابی ایران محو نمی‌شود که یک خادم ملت را با کودتا سرنگون کردند و یک خائن ملت را شاهنشاه! ساختند. و هنوز نیز دست از توطئه و فشار و ضربه‌زدن به ایران و آرمان انقلامان نشُستند. در حقیقت، آمریکا دموکراسی جهانی را بلعید.


۴. اما حکم عقل و قرآن؛

الف_ عقل حکم می‌کند باید در برابر کشوری که زورگویی و قُلدوری را به جای آزادی و دموکراسی به جهان تحمیل می‌کند و می‌خواهد ارباب‌منشانه و هژمونیک (=سُلطه‌گرانه)، بر همه‌ی جهان حکومت کند، ایستاد و تن به خواری و خفّت نداد. همان‌گونه که حکیم ایران ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، دادِ سخن سر داد. و امام خمینی _رهبر کبیر انقلاب اسلامی_ فریاد بلند "آمریکا شیطان بزرگ است" را بانگ زد و از تسلیم‌پذیری زنهارمان داد.

 

 


ب_ قرآن فرمان می‌دهد موسی‌وار باید به سراغ فرعون رفت و با او احتجاج نمود و اگر فرعونیت کرد، باید با چنین خصمی، به مبارزه و نبرد برخاست و اگر شرائط نابودکردن فرعون فراهم نیست، دست‌کم تن به یوغ، اسارت، ذلت، گردن‌کشی، برده‌داری و خدایگون شدن فرعون‌ها نداد.


آن زمان که اسلام و قرآن در بالای طاقچه‌ها بود و هنوز مفاهیم آن به قول مرحوم طالقانی در صحنه نبود، و آرمان آن به قول مرحوم دکتر شریعتی فضیلت فراموش‌شده، بود؛ گرچه الحادِ مارکسیسم محکوم است، اما بخشی از مارکسیست های انقلابی جهان چون "چه‌گوارا" و تئوریسین های مشهورشان، در چهارگوشه‌ی جهان با درخشندگی به نبرد با امپریالیسم شتافتند؛ اما انحنای دولت‌های کمونیست به توتالیتریسم (=تمامت‌خواه) و دگردیسی به رُعب و وحشت، این نبرد را به نفع امپریالیسم مغلوبه نمود.

 

اینک چهل‌سال است، ندای اسلام ناب محمدی از حلقوم ملت انقلابی ایران علیه‌ی زر و زور و تزویر امپریالیسم آمریکا به صدا و صلا درآمده‌است و پوزه‌ی آن را به خاک مالیده‌است. آمریکایی که حکومت یک "آل" را در عربستان به "جمهوریت" ایران ترجیح می‌دهد؛ چون می‌تواند آن فاسدان را بدوشد و هرگز نمی‌تواند "سیدعلی" آن تنها رفیق روحانی علی شریعتی را حتی ثانیه‌ای بفریبد. با همه‌ی گلایه‌ها و انتقاد‌ها که ممکن است در امور داخلی به رهبری داشته باشم، این خوی امپریالیسم ستیزانه‌اش را پویه‌ی انقلابی می‌دانم و فریاد برمی‌آورم: مرگ بر آمریکا و ننگ به نیرنگ تو.


۱۲ آبان ۱۳۹۷.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۰:۴۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

توصیۀ آقای سیستانی: متن نقلی: توضیح دامنه: حجت الاسلام اراکی _دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی_ که در راهپیمایی عظیم اربعین شرکت کرده است، به دیدار آیت‌الله العظمی سیدعلی سیستانی رفت. آیت‌الله العظمی سیستانی در این دیدار سخنانی فرمودند که به دلیل اهمیت آن در اینجا ارائه می شود:

 

آیت‌الله العظمی سیدعلی سیستانی: «در جلسه‌ای که با حضور تعداد زیادی از نیروهای حشدالشعبی داشتند یکی از آن‌ها چنین گفته بود که ما با اخواننا السنة هم‌زیست و برادر هستیم. من به ایشان گفتم: نگویید اخوان سنة بلکه بگویید انفسنا السنة؛ آن‌ها خود ما هستند و با ما هیچ فرقی ندارند‌... به نیروهای حشدالشعبی گفتم که شما خود را سپر بلای مردم و همین خانواده‌های اهل سنتی که امروز داعش آن‌ها را مورد هجوم قرار می‌دهد و امنیت آن‌ها را سلب کرده است قرار دهید. گفتم شما جان و مال خود را سپر بلای آن‌ها قرار دهید و از آن‌ها دفاع کنید... با وجود اینکه دشمنان اسلام در عراق تلاش داشتند که بین شیعه و سنی جنگ ایجاد کنند و برخی‌ها هم اصرار داشتند بر اینکه از بنده در این رابطه حکمی بگیرند. اما بنده اِبا کردم و به‌ هیچ‌وجه درگیری شیعه و سنی در عراق را به مصلحت ندانستم.» منبع

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۰۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

اصل ۱۳۰ : صحابۀ پیامبر (ص) همگی مورد احترام شیعه می‌باشند. البته بایستی کارنامۀ زندگی آنان را در طول عمر گشود... مثل ولید بن عقبه که صحابی بود و هجرت کرد ولی اعتبار خود را حفظ نکرد. (آیۀ 18 سجده)

 

توضیح: سَبّ صحابه غلط است. شیعه ی امامیه احترام مصاحبت را مانع از داوری در افعال پاره ای از صحابه نمی داند. ص 244 کتاب.


اصل ۱۳۱ : مهر ورزیدن و دوست داشتن پیامبر و خاندانش یکی از اصول اسلام است و قرآن و سنت بر آن تأکید دارند. آیۀ مودت 23 شوری.


اصل ۱۳۲ : فلسفۀ سوگواری برای شهداء پیروی از یعقوب نبی (ع) و پیامبر اسلام (ص) در جنگ احد است. گذشته از این برپا نگه داشتن مجالس عزا سبب حفظ مکتب آنها است.

 

توضیح: پایه گذار عزاداری شخص پیامبر (ص) است که دستور داد برای حمزه (س) مجلس عزا برپا کنند.


اصل ۱۳۳ : خردمندان جهان آثار نیاکان خود را به عنوان میراث فرهنگی حفظ می کنند. و ترفیع بیوت پیامبران مورد تأکید قرآن است. مثل بنای یابود در کنار قبر اصحب کهف. آیۀ 21 کهف. و 127 بقره و 36 و 37 نور.


اصل ۱۳۴ : زیارت قبور مؤمنان و زیارت قبور انبیا و اولیای الهی از اصول اسلام است که پیامبر به آن دستور داده است. ص ۲۵۵ کتاب.


اصل ۱۳۵ : غُلوّ به معنی تجاوز از حدّ است و کسانی که در مقامات پیامبران و پیشوایان از حد تجاوز می کنند غالی بوده و مطرود جامعه ی اسلامی می باشند.


اصل ۱۳۶ : احادیثی که روایان ثقه و عادل از پیامبر نقل کرده اند همگی مورد پذیرش علمای شیعه است. و پایه ی فقه و اجتهاد است.


اصل ۱۳۷ : احادیث و روایات امامان دوازده گانه همگی منتهی به کانون وحی می شود.


اصل ۱۳۸ : احادیث به وسیله ی علمای شیعه در چهار کتاب معروف گرد آمده است که از مهمترین مصادر اجتهاد در شیعه است: کافی. فقیه، تهذیب، استبصار.

 

توضیح: انواع حدیث: صحیح. حسن، موثق، ضعیف که اعتبار هر کدام فرق دارد.


اصل ۱۳۹ : در اجتهاد در فقه شیعه باز است. نیز اجتهاد در شیعه مطلق است نه در چارچوپ مشرَب و مذهبی معیّن.

 

توضیح: از سال ۶۶۵ هجری قمری، باب اجتهاد مطلق، به روی علمای اهل سنت بسته شد.


اصل ۱۴۰ : قول صحابی در صورتی که سنت پیامبر را نقل کند حجت است. جز این باشد حجت نیست.

ادامه دارد...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۹:۴۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. حکومت نزد امام على (ع) امانتدارى و خدمت‌کردن است؛ نه سُلطه‌گرى و خودکامگى. «امام على (ع) امیرمومنان در نامه‌اى به زیاد بن ابیه، قائم مقام عبدالله بن عبّاس -استاندار بصره- چنین نوشته است: «أَتَرْجُو أَنْ یُعْطِیَکَ اللهُ أَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ أَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَکَبِّرِینَ! وَتَطْمَعُ ـوَأَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی النَّعِیمِ، تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الاَْرْمَلَةَـ أَنْ یُوجِبَ لَکَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ؟ وَ إِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِیٌّ بِمَا أَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ.» (نهج البلاغه، نامه‌ی ۲۱)

 

امید دارى خداى به تو پاداش فروتنان دهد، در حالى که تو نزد او از گردنفرازان به شمار آیى؟ و طمع بسته‌اى که ثوابِ صدقه دهندگان یابى، در حالى که در ناز و نعمت فرو رفته‌اى و آن را از ناتوانان و بیوه‌زنان دریغ مى‌دارى؟ آدمى بدانچه کرده است پاداش یابد و بدانچه از پیش فرستاده است در آید. نیز به کارگزاران خود در امر خراج به صراحت چنین نوشته است: «فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ، وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ، فَإِنَّکُمْ خُزَّانُ الرَّعِیَّةِ، وَ وُکَلاَءُ الاُْمَّةِ.» (نامه‌ی ۵۱)

 

داد مردم را از خود بدهید و در برآوردن حاجت‌هاى آنان شکیبایى ورزید، که شما خزانه داران مردم و وکیلان امّت هستید. و در نامه‌اى به فرماندهان سپاه خود فرموده است: «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ حَقًّا عَلَى الْوَالِی أَلاَّ یُغَیِّرَهُ عَلَى رَعِیَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ، وَ لاَ طَوْلٌ خُصَّ بِهِ؛ وَ أَنْ یَزِیدَهُ مَا قَسَمَ اللهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوًّا مِنْ عِبَادِهِ، وَ عَطْفًا عَلَى إِخْوَانِهِ.» (نامه‌ی ۵۰)

 

امّا بعد، بر زمامدار است که اگر به زیادتى رسید، و یا نعمتى مخصوص وى گردید، موجب دگرگونى او نشود؛ و آن‌چه خداوند از نعمت خویش نصیبش کرده است، بر نزدیکى وى به بندگان خدا و مهربانى او به برادرانش بیفزاید.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۶:۱۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. ششم آبان امسال در خبرها (اینجا) خواندم حدود ۶۵ درصد مردم ایرلند به حذف جُرم‌بودن توهین به مقدّسات از قانون اساسی مصوّب سال ۱۹۳۷ کشورشان، رأی دادند. به گفته‌ی وزیر دادگستری این کشور نتیجه‌ی این همه‌پرسی «بازتاب‌دهنده حمایت عموم مردم از یک قانون اساسی مدرن و لیبرال است.» ایرلندی‌ها در دو رفراندوم قبل هم به سقط جنین و ازدواج همجنس‌گرایان رأی داده بودند.

 

 

یک نکته بگویم و خلاص؛ مردمی که خود را مدرن و لیبرال می‌پندارند! و سِقط جنین و ازدواج همجنس‌گرایان را روا و مُجاز می‌شمارند، آیا می‌خواستی، توهین به مقدّسات را جُرم بدانند؟! و به حذف آن رأی ندهند!؟ زنهار! که لیبرالیسم مطلق همین است؛ رسیدن به آخر تباهی‌ها و تاریکی‌ها.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۵:۴۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت پانزدهم

 

 

اطلاعیه‌ی مهم مدرسه‌ی فکرت

امشب به‌مناسبت میلاد خجسته‌ی رسول رحمت (ص) و پیشوای صادق (ع) دعوت از بانوان برای ورود به "مدرسه‌ی فکرت" را آغاز می‌کنم.

 

در این مدت، خصوصاً چندروزی در مدرسه، همه‌با‌هم زمینه‌سازی‌های اخلاقی کرده‌ایم و منشور اخلاقی مدرسه را نیز نگاشته و به اشتراک گذاشته‌ایم؛ اینک، محیط مدرسه به احترام و حرمت تشریف‌فرمایی بانوان به مدرسه، مهیّای نزاکت رفتاری و گفتاری، همانند همیشه است. ان‌شاء‌الله همه‌ی ما به یُمن فرخنده‌شب امشب،  منشور اخلاقی و شئون تبادل افکار و اندیشه را دقیقاً رعایت می‌کنیم.

 

امید و رجای‌ واثق دارم، قلم و قدم همه‌ی آن بزرگواران در مدرسه‌ی فکرت مبارک می‌‌باشد و از افکار و دیدگاه‌های‌شان درس خواهیم‌آموخت.

 

هم‌کلاسی‌های بزرگوار اینک _از امشب به بعد_ می‌توانید دعوت‌های خود را برای ورود خانم‌ها و خواهران ارجمند به مدرسه، جامه‌ی عمل بپوشانید. چنانچه خود، مشتاق چنین اندیشه و رویکردی برای کمال‌بخشی به مدرسه بوده‌اید. و با افکار پویا و پاک خود، محیط مدرسه را برای آمدنِ آن خواهران، عطرافشانی و آماده‌ی خوش‌آمدگویی کرده‌اید.

 

من بر اساس دأب همیشگی‌ام، رفاقت و رشته‌ی محبّت را با هیچ‌کس پاره نمی‌کنم؛ ولی در حیطه‌ی مدیریت مدرسه، از اِعمال و اجرای مقررات و منشور مدرسه دریغ روا نمی‌دارم. و قاطعیت و تدبیر را با هیچ‌چیزی معامله نمی‌کنم. پس؛ از این پس، مدرسه را _که ظرفیت‌ها و ظرافت‌ها در آن بسیارحساس‌تر و صدچندان می‌شود_ با اخلاق خوب، آداب ایرانی و آموزه‌های الهی‌مان، درخشنده‌تر، پاکیزه‌تر و آموزنده‌تر از هر زمان نگه‌بداریم؛ که می‌دانم، نگه‌می‌داریم.


از خدا خاضعانه و با اِلحاح خواسته‌ام این حرکت جدیدمان در مدرسه، موجب ترقّی و تعالی همه‌ی‌مان گردد. آمین.

با بالاترین احترام و بیشترین تمنّا

برادرتان ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)

 

 

پاسخم به بحث ۶۶
سلام. با تشکر فراوان به جناب عبدالله طالبی که در این شب فرخنده‌ پرسش خوبی را به میان آوردند. (خاطره‌ای از ایام دانش‌آموزی و دانشجویی از معلم و استاد) . اما خاطره‌ی کوتاه من.


عصر پاییز سال ۱۳۷۱ بود. کلاس درس تاریخ‌تحولات ایران به دکتر صادق زیباکلام گوش می‌کردیم. او در هنگام تدریس به تمام نقاط کلاس قدم می‌زد. حتی گه‌گاهی پیش دانشجوها لحظه‌ای می‌نشست. با همه دوست می‌شد. لحظه‌ای پیش من هم نشست. مرا به اسم می‌شناخت. (دارابی صدایم می‌کرد) ناگهان از پیشم باجهش برخاست و به کلاس گفت: اِه! نمازم را نخواندم. ولی وضو داشت. کنار تخته‌سیاه (هنوز وایت‌بُرد باب نشده‌بود) در برآمدی جایگاه تدریس، کفش کتانی‌اش را درآورد و نماز گزارد. کمی با شتاب؛ چون زیاد به تنگی وقت غروب نمانده‌بود.


آری؛ این نماز ایشان، به عنوان استاد چند درس تخصصی‌ام، برای من جذبه آفریده‌بود. گرچه با برخی افکار او زاویه دارم ولی این‌گونه آدمی بود.
صلوات بر محمد و آل محمد.

 

 

کلیدواژه‌های خاطرات اعضا در بحث ۶۶

 

بامشی؛ علی غزلی

لُغز: اگر ازت نام "زری زری مِه یار بورده کام وری" می‌پرسید، چی جواب می‌دادی؟ بلد بودی بگی کفش‌دوزک؟!


ولی؛ محمدحسین آهنگر

لغز: تِه اِسا هی "ولی" و "امّا" و "چرا" و "زیرا" را زیر بگیر!


قدرت و تقلّب؛ عیسی آهنگر

لغز: من که می‌دانم زدی به بُرجک انتخابات دونالد ترامپ. الحق ضد امپریالیستی تو!


استوار است استوار است استوار؛ سیدعلی‌اصغر شفیعی

لغز: خُب شد نرفتی ارتش! اون‌گاه کشور با خواب‌های گران! تو با حمله‌ی این و اون، اِتّا غازمرغانه قایده بیهی اون‌وقت!


ذوق ابتکار و خیط‌شدن؛ عبدالله طالبی

لغز: اگه ماشین الکتریکی می‌ساختی مغز می‌شدی می‌رفتی آمریکا! جلای وطن می‌کردی!


جایزه و جیب خالی؛ سید ابراهیم موسوی

لغز: واسه همینه هنوز هم با گرسنگان زمین همدردی!


الْفیه (=هزارتا) و حافظه؛ شیخ مالک رجبی

حالا باز این منتقدین بی‌رحم! بگن "آقامدرسه" بد بیهه!


کف‌زدن محرّم و واکنش سریع مادر؛ جناب جوادی‌نسب

لغز: تو پس همون روز الَست با امر و نهی‌های سخت‌مَخت خونگی دست‌و‌پنجه نرم می‌کردی!


کانه‌خرینی؛ حاج‌علی‌میرزا چلویی

لغز: چی می‌گفت؟ غازمرغانه، سیکاکاته، کانجی‌تیم، مِرْسی لَوِه خریمبی خریمبی؟!


فقط یک تشدید نذاشت؛ محمد عبدی

لغز: خُب شد استاندار زنجان نکردت!


نمره انضباط ۳ و نیم؛ مسعود داراب

لغز: باز سه‌ونیم، برخی‌ها همینو هم نمی‌گرفتن با نمره انضباط منهای زیر صفْر ، مردود می‌شدن!


فقر و کَلوش؛ جعفر آهنگر

لغز: خا همینه‌دیگه، تو هی، مظلومان تاریخ مظلومان تاریخ، می‌گی و دلت می‌خواد بی‌کلوش‌ها در فرانسه انقلاب کنند که کردن الان!

اگه کسی را جاانداختم، بگن.

نمی‌خواستم ورود کنم به لُغز ولی چون درخواستی داشتم، اطاعت کردم.

 

 

پاسخم به بحث ۶۷
سلام. با تشکر از جناب عبدی بابت طرح این پرسش. جواب من نکات زیر است:
۱. مطالعه‌ای در این زمینه نداشتم. سؤال جناب عبدی موجب شد، دست به کمی جست‌وجو بزنم. این شد که در این پست به فشردگی نوشتم.
۲. اگر بینش روشن‌تر دارید، بدانید‌که چشم سوم (= دید درونی) خود را فعال کرده‌اید.
۳. بازگشایی فیزیکی این چشم نیاز نیست، چشم‌سوم را می‌شود با هوشمندی باز نگه‌داشت. نشانه می‌دهم:

۴.  اگر ورای مسائل را درک می‌کنید، چشم‌سوم شما باز است.
۵. اگر حس قوی‌تری به برخی نادیدنی‌ها داری، چشم‌سوم‌ات کار می‌کند. درک شهودی‌ یعنی همین.

۶. اگر به نورهای درخشان حساس هستید و یا رنگ‌ها را زنده‌تر می‌بینید، در واقع روح بیدارتری دارید.

۷. چشم سوم کسی اگر باز باشد، سردردهای بیشتری نسبت به بقیه دارد.

۸. وقتی حس شما نسبت برخی لذت‌ها دگرگون می‌شود و متفاوت‌نگر شده‌اید، بدان که چشم‌درونی فعال شده‌است

۹. و نیز چشم سوم در کسانی که مفتوح شد، از این توان برخورداند ورای برخی امور را زود بفهمند. مثلاً به قول دکتر سروش دگماتیسم نقاب‌دار را قادری زودتر از همه تشخیص بدهی.
امیدوارم با اندک‌مطالعه‌ای که در این موضوع کرده‌ام و این پست، را با این اختصار نوشته‌ام، بر اهالی کنجکاو مدرسه مفید افتاده‌باشد.

 

بحث ۶۸ : به لحاظ امنیت عمومی محیط زندگی و محل سکونت خود، چقدر احساس امنیت، آرامش و شکر می‌کنید؟ و تأسیس بسیج از نظر شما چگونه می‌تواند امنیت پایدار در ایران را نگهبانی کند؟ این پرسش با توجه به سالروز تأسیس شجره‌ی طیبه‌ی بسیج، تنظیم شده که برای بحث و نظر، به مدت ۲۴ ساعت در پیشخوان مدرسه سنجاق می شود. بیشتر بخوانید ↓

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۱۳۹۷ ، ۰۵:۵۰
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به‌ قلم حجةالاسلام دکتر باقر طالبی دارابی: «بیاد پدر  و در وصف پدر بزرگ ! امروز (۲۶ دی ۱۳۹۷) دوازدهمین سالروز رحلت پدرم حجه الاسلام و المسلمین شیخ علی اکبر طالبی دارابی فرزند آخوند ملا علی است؛روحانی ساده و ذاکر اهل بیت علیهم السلام روضه خوانی امام حسین ع به جانش وصل بود. او پسر آخوند ملا علی (ره) یک روحانی باصفا بود . پیران روستای ما که آنها نیز سالها پیش که من نوجوان بودم از دنیا رفتند ،ما نوادگان آخوند ملا علی میگفتند شما باید از اخلاق و رفتار و گشاده رویی و  سخاوت  پدر بزرگتان درس بگیرید آخوند ملا علی یعنی پدر بزرگ ما یک روحانی صافدل بود که با کشاورزی و  آسیاب بانی ارتزاق میکرد و به گفته همان پیران خدا بیامرز روستامان وقتی پایان روضه خوانی پولی به او میدادند ،همانجا میان فقرا تقسیم میکرد.

 

ملا علی نجاری زبر دست نیز بود که بیش از صد سال پیش تکیه ای با چوب جنگل در روستای ما ساخته بود که به زیبایی و هنر چشمگیر و درخشان و زبانزد بود. مردم روستا برای قدردانی و احترام ملا علی او را بعد از فوتش در داخل تکیه دفن کردند تا گرامی اش بدارند . اما این اواخر برای ساخت یک حسینیه یا تکیه بزرگ و پر زرق و برق،استخوانهای آن مرحوم را در هنگام خاک برداری بیرون کشیدند و حرمت نگه نداشتند اگر چه آن استخوانها را بار دیگر در جای خود در زیر زمین تکیه جدید در خاک کردند.

 

پدرم مرحومم نسبت به نام و یاد آخوند ملا علی حساس بود و سنگ قبری بر دیواره تکیه قبلی نهاده بود که اینک از نصب همان سنگ نیز دریغ کردند و روحانیت روستای ما نیز سکوت کرد و هیچ نگفت! حتی در همان تکیه سخنرانان از برخی روحانیون نسل بعدی که البته شایسته یادآوری هستند،یاد میکنند اما حتی یک کلمه از مدفون در همان تکیه یاد نمیکنند!

 

اگر امروز از کتاب "حاج آخوند " نوشته عطالله مهاجرانی بسیار سخن گفته میشود ، باید بیاد داشت امثال حاج اخوند و آخوند ملا علی و دیگرانی از این دست بسیار بودند و روحانیت امروز بسیار محرومیت میکشد از فقدان این قبیل روحانیون مردمی . گاهی نام و یاد این قبیل روحانیون توسط نسل بعدی روحانیت به دلایلی حذف شد! خدا  پدر و مادرم و آخوند ملا علی و همه رفتگان را بیامرزد .

باقر طالبی دارابی
تهران، ایرانمهر  
۱۳۹۷/۱۰/۲۶.

روحانیت دارابکلا: اینجا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۹:۳۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. این متن را امروز برای مدرسۀ فکرت و گروه های تلگرامی روستای دارابکلا و منطقه نوشته و ارسال کرده ام: به تعبیر مرحوم دکتر علی شریعتی، آنان که ماندند باید "کار زینبی" کنند. و من بر این پیام روشن شریعتی، حائری شدن را نیز می افزایم و شش نکته در این روز بزرگ اربعین می گویم که عظیم ترین زیارت است. و شما نیک می دانید زیارت در لغت یعنی تمایل، مایل شدن و میل کردن؛ مانند انوار خورشید که بر زمین مایل و خم می شود و می تابد:


نکته اول: ابتدا به حریم قبر امام حسین (ع) حائر می گفتند نه بارگاه و حرم.


نکته دوم: حائر در معنای عرفانی، بالاتر از عارف است. به عارفی که بالاترین وصال را سیر کند، حائر می گویند. که حیران کوی دوست می شود. و حیرت، اوج تماشای عارف است.


نکته سوم: هنوز هم اطراف قبر امام حسین (ع) تا شعاع ۲۲ متری را حائر می گویند و نماز مسافران در این قسمت حرم مانند مسجدالحرام، کامل است نه قَصر و شکسته.


نکته چهارم: آنان که در کربلا مقیم می شدند، خود را "حائری" می خواندند. لذا فامیلیِ حائری در ایران از جمله مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی _بنیانگذار حوزه علمیه قم، مشهور به آیت الله مؤسّس_ به همین علت است.

 

نکته پنجم: در قسمت حائر حرم امام حسین (ع)، خواندن زیارت "ناحیه مقدسه" که از ناحیه ی امام زمان (عجّ) زمزمه شده است، تأکید شده است.


نکته ششم: انسان های شیدا و اهل معنا همیشه حائر و سرگشته ی عشق حسینی اند. این مقام حائری شدن و کار زینبی کردن، البته لیاقت می خواهد و اِدراک معنویت و اقبال عشق و گذر از لایه ی تنگِ دنیا. تا این ذوق، نَم نَمِ بارانِ دل کسی نشود، او نمی فهمد حائری شدن چه لذّات و چه برکاتی در زندگانی دارد. والسّلام. اربعین، گوارای دل مشتاقان و حائران باد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۱۳۹۷ ، ۱۳:۰۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی