تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : ✳️ اعداد تکاندهنده از جنگ ایران و عراق چکیده نوشته: جعفر شیرعلینیا مورخ جنگ 🔴 جملهٔ معروفی منسوب به استالین هست که میگوید: «مرگ یک نفر، تراژدی و مرگ میلیونها نفر، آمار است.» ۱- این بدترین نگاه به تعدادی است که بهعنوان آمار پیشِ روی ما قرار میگیرد؛ بهویژه آنجا که اعداد با جان انسانها سر و کار دارد. ... -
ناشناس : بنام خدای شهیدان و رزمندگان همیشه سرفراز. سلام علیک. هفته دفاع مقدس مبارک باد . ضمن تشکر از جنابعالی: ۱) بی هیچ تردیدی؛ دفاع مقدس؛ یکی از بارزترین نماد عزت خواهی و عزت مداری ملت شریف ایران بود؛ ۲) بزدلان و ترسویان و نمک نشناسانی که هواپیماها و...خریداری شده را به آمریکا پس داده بودند و دولت مردان وابسته به ... -
ناشناس : [در پاسخ به 🔋 🔋] اصلاحیه در خبرنامه در مورد بلند نشدن نماینده طالبان هنگام پخش سرود ملی کشور ، دلایل و توجیهات متعدد و متنوعی در فضای مجازی و غیر مجازی مطرح شد ولی در نهایت نماینده طالبان عذر خواهی کرد و در مراسم اختتامیه در برج میلاد ، به هنگام پخش سرود ملی ، بپاخاست. حمید دارابی نیا -
ناشناس : [در پاسخ به دامنه ۱ | ابراهیم طالبی دارابی] با سلام به مدیر محترم مدرسه مبارکه فکرت صبح حضرت عالی بخیر أعیاد مبارک ورود طوفانی دوسه روزه جنابعالی بعد از غیبت چندین و چند روزه ، آنچنان صحن و سرای مدرسه را متلاطم کرد ، که نا آشنای با امواج دریا چون منی را گیج و سردرگم نمود 😊😊 از کشکولی بگذریم ، کارهای پیشامده ... -
ناشناس : [در پاسخ به 🔋 🔋] سلام جناب انظر روز به خیر ❇️ بر پایه حرف نیما یوشیج که در مقایسه لنین و امام علی گفته بود «بگذارید چند سال بگذرد تا معلوم شود چه کسی در دل مردم میماند»، ساخت و نصب مجسمه سیاستمداران، چندان اهمیتی ندارد. ❇️ در رساله عملیه تمام مراجع، ساخت مجسمه و تندیس از انسان و حیوان حرام است. بعد از نصب ... -
ناشناس : سلام جلیل جان همانطوریکه سرور بنده آقا ابراهیم فرمودند ایدئولوژی حزب بعث اگر استیلا پیدا می کرد رهبری کشورهای غربی _ اسلامی را بعهده می گرفتند . اصلی ترین موضوعی که باید در مورد جنگ ایران و عراق همواره مد نظر قرار داد آغازگر و مقصر جنگ است ! سید علی اصغر شفیعی دارابی -
ناشناس : سلام جناب آقاابراهیم شب به خیر ۱- اگر روزی بتوانیم همانطور که در جمعهای خصوصی درباره جنگ هشت ساله گفتگو میکنیم در فضای عمومی و رسانه درباره جنگ حرف بزنیم، به فرموده امام علی علیهالسلام «از گذشته عبرت میگیریم تا آینده را حفظ کنیم» ۲- آنچه از عصر امروز آغاز به نوشتن آن کردم، فیالبداهه بود. برای پرهیز از ... -
ناشناس : سلام آقا ابراهیم به نظر بنده زاویه ها را با مضمون دفاع مقدس باید می نگاشتید چون جنگ از سوی حزب بعث برما تحمیل شد ،بگذرم. حجت رمضانی دارابی -
ناشناس : سلام جناب طالبی عزیز جمعهتان مبارک معمولا در تقسیمبندیها، چه اندیشهای، چه سیاسی و اقتصادی نمایندگان بارز و صاحبان آن هم ذکر میشود. خوب بود شما هم صاحبان زوایا را معرفی میکردید. بنده معتقدم، حضرت امام در ابتدا صاحب دیدگاه دوم بود و پس از فتح خرمشهر که در موضع برتر قرار داشتیم، خواهان پایان جنگ بودند، ... -
ناشناس : سلام عزیز سید باور بفرمائید درشناختن پیامبر اسلام که هنوز برکت زمین و زمان است کم کاری شده است . سلسله کتاب بعثت مهندس بازرگان را خواندم نه تنها بیشترین شناخت از پیامبرعشق را دریافت کردم بلکه برای مظلومیتش حتی در این زمان اشک می ریختم . فیلم حضرت محمد ص که ایرانیان ساختند کمی از زندگی لذت بخشش را خیلی زیبا ...
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- انقلاب اسلامی
- تریبون دارابکلا
- عترت
- دامنه کتاب
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- گوناگون
- مباحث دینی
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- دارابکلایی ها
- مدرسه فکرت
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- سلمان صالحی
- اُنظُر
- نیرو نیلوفر
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۲
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۹
-
تیر ۱۴۰۳
۱۸
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۷
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۳
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۲۰
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۱
-
آذر ۱۴۰۱
۳۲
-
آبان ۱۴۰۱
۲۸
-
مهر ۱۴۰۱
۲۲
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۳
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۱
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۸
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۸
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۸
-
تیر ۱۳۹۷
۶۵
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۶
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۸
-
تیر ۱۳۹۶
۱۷
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۲
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
مدرسه فکرت ۱۵
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت پانزدهم
اطلاعیهی مهم مدرسهی فکرت
امشب بهمناسبت میلاد خجستهی رسول رحمت (ص) و پیشوای صادق (ع) دعوت از بانوان برای ورود به "مدرسهی فکرت" را آغاز میکنم.
در این مدت، خصوصاً چندروزی در مدرسه، همهباهم زمینهسازیهای اخلاقی کردهایم و منشور اخلاقی مدرسه را نیز نگاشته و به اشتراک گذاشتهایم؛ اینک، محیط مدرسه به احترام و حرمت تشریففرمایی بانوان به مدرسه، مهیّای نزاکت رفتاری و گفتاری، همانند همیشه است. انشاءالله همهی ما به یُمن فرخندهشب امشب، منشور اخلاقی و شئون تبادل افکار و اندیشه را دقیقاً رعایت میکنیم.
امید و رجای واثق دارم، قلم و قدم همهی آن بزرگواران در مدرسهی فکرت مبارک میباشد و از افکار و دیدگاههایشان درس خواهیمآموخت.
همکلاسیهای بزرگوار اینک _از امشب به بعد_ میتوانید دعوتهای خود را برای ورود خانمها و خواهران ارجمند به مدرسه، جامهی عمل بپوشانید. چنانچه خود، مشتاق چنین اندیشه و رویکردی برای کمالبخشی به مدرسه بودهاید. و با افکار پویا و پاک خود، محیط مدرسه را برای آمدنِ آن خواهران، عطرافشانی و آمادهی خوشآمدگویی کردهاید.
من بر اساس دأب همیشگیام، رفاقت و رشتهی محبّت را با هیچکس پاره نمیکنم؛ ولی در حیطهی مدیریت مدرسه، از اِعمال و اجرای مقررات و منشور مدرسه دریغ روا نمیدارم. و قاطعیت و تدبیر را با هیچچیزی معامله نمیکنم. پس؛ از این پس، مدرسه را _که ظرفیتها و ظرافتها در آن بسیارحساستر و صدچندان میشود_ با اخلاق خوب، آداب ایرانی و آموزههای الهیمان، درخشندهتر، پاکیزهتر و آموزندهتر از هر زمان نگهبداریم؛ که میدانم، نگهمیداریم.
از خدا خاضعانه و با اِلحاح خواستهام این حرکت جدیدمان در مدرسه، موجب ترقّی و تعالی همهیمان گردد. آمین.
با بالاترین احترام و بیشترین تمنّا
برادرتان ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
پاسخم به بحث ۶۶
سلام. با تشکر فراوان به جناب عبدالله طالبی که در این شب فرخنده پرسش خوبی را به میان آوردند. (خاطرهای از ایام دانشآموزی و دانشجویی از معلم و استاد) . اما خاطرهی کوتاه من.
عصر پاییز سال ۱۳۷۱ بود. کلاس درس تاریختحولات ایران به دکتر صادق زیباکلام گوش میکردیم. او در هنگام تدریس به تمام نقاط کلاس قدم میزد. حتی گهگاهی پیش دانشجوها لحظهای مینشست. با همه دوست میشد. لحظهای پیش من هم نشست. مرا به اسم میشناخت. (دارابی صدایم میکرد) ناگهان از پیشم باجهش برخاست و به کلاس گفت: اِه! نمازم را نخواندم. ولی وضو داشت. کنار تختهسیاه (هنوز وایتبُرد باب نشدهبود) در برآمدی جایگاه تدریس، کفش کتانیاش را درآورد و نماز گزارد. کمی با شتاب؛ چون زیاد به تنگی وقت غروب نماندهبود.
آری؛ این نماز ایشان، به عنوان استاد چند درس تخصصیام، برای من جذبه آفریدهبود. گرچه با برخی افکار او زاویه دارم ولی اینگونه آدمی بود.
صلوات بر محمد و آل محمد.
کلیدواژههای خاطرات اعضا در بحث ۶۶
بامشی؛ علی غزلی
لُغز: اگر ازت نام "زری زری مِه یار بورده کام وری" میپرسید، چی جواب میدادی؟ بلد بودی بگی کفشدوزک؟!
ولی؛ محمدحسین آهنگر
لغز: تِه اِسا هی "ولی" و "امّا" و "چرا" و "زیرا" را زیر بگیر!
قدرت و تقلّب؛ عیسی آهنگر
لغز: من که میدانم زدی به بُرجک انتخابات دونالد ترامپ. الحق ضد امپریالیستی تو!
استوار است استوار است استوار؛ سیدعلیاصغر شفیعی
لغز: خُب شد نرفتی ارتش! اونگاه کشور با خوابهای گران! تو با حملهی این و اون، اِتّا غازمرغانه قایده بیهی اونوقت!
ذوق ابتکار و خیطشدن؛ عبدالله طالبی
لغز: اگه ماشین الکتریکی میساختی مغز میشدی میرفتی آمریکا! جلای وطن میکردی!
جایزه و جیب خالی؛ سید ابراهیم موسوی
لغز: واسه همینه هنوز هم با گرسنگان زمین همدردی!
الْفیه (=هزارتا) و حافظه؛ شیخ مالک رجبی
حالا باز این منتقدین بیرحم! بگن "آقامدرسه" بد بیهه!
کفزدن محرّم و واکنش سریع مادر؛ جناب جوادینسب
لغز: تو پس همون روز الَست با امر و نهیهای سختمَخت خونگی دستوپنجه نرم میکردی!
کانهخرینی؛ حاجعلیمیرزا چلویی
لغز: چی میگفت؟ غازمرغانه، سیکاکاته، کانجیتیم، مِرْسی لَوِه خریمبی خریمبی؟!
فقط یک تشدید نذاشت؛ محمد عبدی
لغز: خُب شد استاندار زنجان نکردت!
نمره انضباط ۳ و نیم؛ مسعود داراب
لغز: باز سهونیم، برخیها همینو هم نمیگرفتن با نمره انضباط منهای زیر صفْر ، مردود میشدن!
فقر و کَلوش؛ جعفر آهنگر
لغز: خا همینهدیگه، تو هی، مظلومان تاریخ مظلومان تاریخ، میگی و دلت میخواد بیکلوشها در فرانسه انقلاب کنند که کردن الان!
اگه کسی را جاانداختم، بگن.
نمیخواستم ورود کنم به لُغز ولی چون درخواستی داشتم، اطاعت کردم.
پاسخم به بحث ۶۷
سلام. با تشکر از جناب عبدی بابت طرح این پرسش. جواب من نکات زیر است:
۱. مطالعهای در این زمینه نداشتم. سؤال جناب عبدی موجب شد، دست به کمی جستوجو بزنم. این شد که در این پست به فشردگی نوشتم.
۲. اگر بینش روشنتر دارید، بدانیدکه چشم سوم (= دید درونی) خود را فعال کردهاید.
۳. بازگشایی فیزیکی این چشم نیاز نیست، چشمسوم را میشود با هوشمندی باز نگهداشت. نشانه میدهم:
۴. اگر ورای مسائل را درک میکنید، چشمسوم شما باز است.
۵. اگر حس قویتری به برخی نادیدنیها داری، چشمسومات کار میکند. درک شهودی یعنی همین.
۶. اگر به نورهای درخشان حساس هستید و یا رنگها را زندهتر میبینید، در واقع روح بیدارتری دارید.
۷. چشم سوم کسی اگر باز باشد، سردردهای بیشتری نسبت به بقیه دارد.
۸. وقتی حس شما نسبت برخی لذتها دگرگون میشود و متفاوتنگر شدهاید، بدان که چشمدرونی فعال شدهاست
۹. و نیز چشم سوم در کسانی که مفتوح شد، از این توان برخورداند ورای برخی امور را زود بفهمند. مثلاً به قول دکتر سروش دگماتیسم نقابدار را قادری زودتر از همه تشخیص بدهی.
امیدوارم با اندکمطالعهای که در این موضوع کردهام و این پست، را با این اختصار نوشتهام، بر اهالی کنجکاو مدرسه مفید افتادهباشد.
بحث ۶۸ : به لحاظ امنیت عمومی محیط زندگی و محل سکونت خود، چقدر احساس امنیت، آرامش و شکر میکنید؟ و تأسیس بسیج از نظر شما چگونه میتواند امنیت پایدار در ایران را نگهبانی کند؟ این پرسش با توجه به سالروز تأسیس شجرهی طیبهی بسیج، تنظیم شده که برای بحث و نظر، به مدت ۲۴ ساعت در پیشخوان مدرسه سنجاق می شود. بیشتر بخوانید ↓
آخوند ملا علی طالبی
به قلم حجةالاسلام دکتر باقر طالبی دارابی: «بیاد پدر و در وصف پدر بزرگ ! امروز (۲۶ دی ۱۳۹۷) دوازدهمین سالروز رحلت پدرم حجه الاسلام و المسلمین شیخ علی اکبر طالبی دارابی فرزند آخوند ملا علی است؛روحانی ساده و ذاکر اهل بیت علیهم السلام روضه خوانی امام حسین ع به جانش وصل بود. او پسر آخوند ملا علی (ره) یک روحانی باصفا بود . پیران روستای ما که آنها نیز سالها پیش که من نوجوان بودم از دنیا رفتند ،ما نوادگان آخوند ملا علی میگفتند شما باید از اخلاق و رفتار و گشاده رویی و سخاوت پدر بزرگتان درس بگیرید آخوند ملا علی یعنی پدر بزرگ ما یک روحانی صافدل بود که با کشاورزی و آسیاب بانی ارتزاق میکرد و به گفته همان پیران خدا بیامرز روستامان وقتی پایان روضه خوانی پولی به او میدادند ،همانجا میان فقرا تقسیم میکرد.
ملا علی نجاری زبر دست نیز بود که بیش از صد سال پیش تکیه ای با چوب جنگل در روستای ما ساخته بود که به زیبایی و هنر چشمگیر و درخشان و زبانزد بود. مردم روستا برای قدردانی و احترام ملا علی او را بعد از فوتش در داخل تکیه دفن کردند تا گرامی اش بدارند . اما این اواخر برای ساخت یک حسینیه یا تکیه بزرگ و پر زرق و برق،استخوانهای آن مرحوم را در هنگام خاک برداری بیرون کشیدند و حرمت نگه نداشتند اگر چه آن استخوانها را بار دیگر در جای خود در زیر زمین تکیه جدید در خاک کردند.
پدرم مرحومم نسبت به نام و یاد آخوند ملا علی حساس بود و سنگ قبری بر دیواره تکیه قبلی نهاده بود که اینک از نصب همان سنگ نیز دریغ کردند و روحانیت روستای ما نیز سکوت کرد و هیچ نگفت! حتی در همان تکیه سخنرانان از برخی روحانیون نسل بعدی که البته شایسته یادآوری هستند،یاد میکنند اما حتی یک کلمه از مدفون در همان تکیه یاد نمیکنند!
اگر امروز از کتاب "حاج آخوند " نوشته عطالله مهاجرانی بسیار سخن گفته میشود ، باید بیاد داشت امثال حاج اخوند و آخوند ملا علی و دیگرانی از این دست بسیار بودند و روحانیت امروز بسیار محرومیت میکشد از فقدان این قبیل روحانیون مردمی . گاهی نام و یاد این قبیل روحانیون توسط نسل بعدی روحانیت به دلایلی حذف شد! خدا پدر و مادرم و آخوند ملا علی و همه رفتگان را بیامرزد .
باقر طالبی دارابی
تهران، ایرانمهر
۱۳۹۷/۱۰/۲۶.
حائر حسینی
به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. این متن را امروز برای مدرسۀ فکرت و گروه های تلگرامی روستای دارابکلا و منطقه نوشته و ارسال کرده ام: به تعبیر مرحوم دکتر علی شریعتی، آنان که ماندند باید "کار زینبی" کنند. و من بر این پیام روشن شریعتی، حائری شدن را نیز می افزایم و شش نکته در این روز بزرگ اربعین می گویم که عظیم ترین زیارت است. و شما نیک می دانید زیارت در لغت یعنی تمایل، مایل شدن و میل کردن؛ مانند انوار خورشید که بر زمین مایل و خم می شود و می تابد:
نکته اول: ابتدا به حریم قبر امام حسین (ع) حائر می گفتند نه بارگاه و حرم.
نکته دوم: حائر در معنای عرفانی، بالاتر از عارف است. به عارفی که بالاترین وصال را سیر کند، حائر می گویند. که حیران کوی دوست می شود. و حیرت، اوج تماشای عارف است.
نکته سوم: هنوز هم اطراف قبر امام حسین (ع) تا شعاع ۲۲ متری را حائر می گویند و نماز مسافران در این قسمت حرم مانند مسجدالحرام، کامل است نه قَصر و شکسته.
نکته چهارم: آنان که در کربلا مقیم می شدند، خود را "حائری" می خواندند. لذا فامیلیِ حائری در ایران از جمله مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی _بنیانگذار حوزه علمیه قم، مشهور به آیت الله مؤسّس_ به همین علت است.
نکته پنجم: در قسمت حائر حرم امام حسین (ع)، خواندن زیارت "ناحیه مقدسه" که از ناحیه ی امام زمان (عجّ) زمزمه شده است، تأکید شده است.
نکته ششم: انسان های شیدا و اهل معنا همیشه حائر و سرگشته ی عشق حسینی اند. این مقام حائری شدن و کار زینبی کردن، البته لیاقت می خواهد و اِدراک معنویت و اقبال عشق و گذر از لایه ی تنگِ دنیا. تا این ذوق، نَم نَمِ بارانِ دل کسی نشود، او نمی فهمد حائری شدن چه لذّات و چه برکاتی در زندگانی دارد. والسّلام. اربعین، گوارای دل مشتاقان و حائران باد.
دوره رضاخان
مرحوم دکتر محمد مصدق در کتاب «خاطرات و تألمات» به کوشش ایرج افشار چاپ انتشارات علمی، (ص343) می گوید: «همه میدانند که سلسله پهلوی مخلوق سیاست انگلیس است، چون که تا سوم اسفند کسی حتی نام رضاخان را نشنیده بود.»
قم و روستای جمکران
دو کلمه با آیت الله محمد یزدی
به قلم دامنه. به نام خدا. سایت ها اینجا از قول شما [آیت الله شیخ محمد یزدی] نوشته اند به آیتالله العظمی سید موسی شُبیری زنجانی نوشته ای: «یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد».
من با اصل نامه نگاری ها مشلکی ندارم، با این طرز سخنگفتنهای شاهانه! با مرجعیت که هویت شیعه هستند، مخالفم. من هم به عنوان یک شهروند ایرانی به شخص شما آقای یزدی با صراحت می گویم: دیگر تکرار نگردد:
دیگر تکرار نگردد که مانند سال ۱۳۷۳ دستورمآبانه برخلاف سنّت رایج حوزه های شیعه، مراجع تقلید اعلام گردد! مراجع را خودِ مقلّدان، متشرّعان و باورمندان به مرجعیت بخوبی می شناسند، هیچ نیازی به نامه نگاری، تحکّم، تبعیض و حکومتی ساختنِ نهاد زعامتِ شیعه نیست. سیستانی و شُبیری چرا میان مردم محبوب شدند؟ چون حقیقت و اخلاص می ورزند.
دیگر تکرار نگردد که وقتی از سوی مردم برای خبرگان رأی نمی آورید، به جای آن خود را بازسازی کنید و بپرسید چرا از چشم ملت افتاده اید!؟ بیایید بازهم اقتدارمآبانه و برخلاف آداب مرسوم حوزه، به یک زعیم مُنزه و پاکدامن شیعه، این گونه مثل نامه های یک بالادست به یک زیردست، متنی را انشاء کنید و خشم مردم و آزاداندیشان را برانگیزانید.
دیگر تکرار نگردد که در شورای نگهبان هم برای یک عضو زرتشتی شهر یزد که با رأی مسلمانان و مؤمنان برگزیده شد و فقط می خواست به مردم و شهرش خدمت کند؛ شما و آیت الله شیخ احمد جنتی با آن که ربطی به شورای نگهبان نداشت، چه حرف هایی و چه استدلالاتی کرده بودید که مردم و حتی بسیاری از دست اندرکاران نظام را به تعجب، حیرت و انگشت بر دهان واداشته بودید.
خط امام خمینی رهبرکبیر انقلاب اسلامی هرگز این نبوده و نیست که فوری با افرادی که مخالف مشیء و آرای فکری و حکومتی تان هستند، با حالات دیکتاتوری و دستوری، دیکته بنویسد و بگویید چنین کنید! و چنان نکنید! کمی از روزگار بیاموزید. کمی دل به این انقلاب ستُرگ بسوزانید.
خوشتر آن باشد که درس روزگار
گفته آید از دلِ آموزگار
و برای شما چه آموزگاری
بهتر از مرجع شیعه؛ آقای شُبیری؟
منشور اسلام ۱۶
اصل ۱۲۰ : جایگاه اصلی ایمان، قلب است و در صدق عنوان مسلمانی کافی است که انسان به خدای یگانه روز رستاخیز، رسالت پیامبر به طور اجمال ایمان بیاورد.
توضیح: ایمان یعنی تصدیق کردن. کفر یعنی پوشانیدن.
اصل ۱۲۱ : ایمان قلبی در صورتی اثربخش است که شخص آن را اظهار کند و یا لااقل تظاهر به خلاف آن ننماید. باور قلبی به تنهایی نجات بخش نیست، باید دستورات الهی را عمل کند.
اصل ۱۲۲ : هر مسلمانی که به اصول سه گانه معتقد باشد، تکفیر آن حرام است. هر چند در دیگر مسائل مخالف باشد.
توضیح: پیامبر (ص) فرمود: مسلمانی حق ندارد مسلمان دیگر را به خاطر انجام گناهی تکفیر کند یا او را مشرک بنامد.
اصل ۱۲۳ : بدعت (=کار نو و بی سابقه) عبارت است از این که انسان چیزی را که در شریعت وارد نشده، به آن نسبت دهد. بدعت نوعی تصرف در دین است.
اصل ۱۲۴ : جایی که اظهار عقیدۀ صحیح مایۀ توجه خطر به جان، مال، ناموس و آبروی انسان است، به حکم خرد و تصریح قرآن، شخص نباید عقیدۀ خود را اظهار کند بلکه احیاناً لازم است تظاهر به خلاف آن نیز بنماید. یعنی تقیّه. تقیّه نقطۀ مقابل نفاق است.
اصل ۱۲۵ : تقیه، در برخی از شرایط واجب است. ولی در شرایطی که مایۀ به خطر افتادن اصل دین باشد تقیه حرام است.
اصل ۱۲۶ : انسان موحّد تنها بایستی به اسباب به عنوان به وسیله نگریسته و برای آن استقلال در تأیر قایل نشود. وسلیه جستن آیهی ۳۵ مائده: وابتغوا الیه الوسیله... .
اصل ۱۲۷ : توسل به اَسمای الهی و نیز دعای صالحان یکی از اسباب غیبی و ماوراءالطبیعی است. آیهوهای ۱۸۰ اعراف، ۶۴ نساء، ۵ منافقون، ۹۷ و ۹۸ یوسف.
اصل ۱۲۸ : تقدیرات قطعی الهی تغییرپذیر نیست، ولی تقدیرات مشروط و مُعلّق وی قابل رفع و دگرگونی است: یعنی بداء. آیهی ۶۴ مائده.
اصل ۱۲۹ : همان گونه که در امت های پیشین طبق مشیت الهی گروهی به این جهان بازگشته اند، در آخرالزمان نیز گروهی خاص به این دنیا بازخواهند گشت. اصل: رجعت. آیهی ۸۴ و ۸۷ سورهی نمل.
ادامه دارد...
ثبت جنگلهای هیرکانی ایران
در بارهی جنگل شمال ایران. ورود ارزیابان پروندهی میراث جهانی طبیعی هیرکانی به ایران. این هیئت به مدت ۹ روز از چهار استان گلستان، مازندران، سمنان و گیلان و از ۱۵ منطقهی پیشنهادی و محدوده و حریم انتخابی، از وضعیت حفاظت و یکپارچکی و چگونگی مدیریت اثر، بازدید و نتیجهی بررسی را به اتحادیهی جهانی طبیعت یا «آ یو سی ان» گزارش میکنند. (منبع)
غرب، بیمار است
به قلم دامنه. به نام خدا. غرب، قتل یک ثروتمند و دلّال اسحله جمال خاشقچی، توسط عربستان سعودی را مثلاً می بیند و این همه به آن می پردازد! تا بازهم بیشتر، این ثروت های کشور مُنحط منطقه را بچاپد و بدوشد. اما قتل عام و به گرسنگی کشاندن آن همه کودکان یمنی به دست فاسدان آل سعود را مهم نمیداند! و از کنار آن بآسانی میوگذرد؛ چرا؟ چون یمن، کشور فقیریست و ارزش چپاولکردن ندارد!
گرچه قتل این شخص روزنامه نگار و تاجر اسلحه نیز، امری جنایتکارانه و محکوم است؛ ولی این کجا و آن همه بلا و بیداد بر سر ملت شیعه ی ستمدیده ی یمن کجا. غرب، حقیقتاً بیمار است. بیماری لاعلاج.
منشور اسلام ۱۵
اصل ۱۱۳ : در روز رستاخیز حساب همهی افراد رسیدگی میشود. علاوه بر نامه ی اعمال هر شخص، گواهان متعددی نیز کارهای بد و خوب وی را در دنیا شهادت می دهند.
توضیح: گواهان عبارتند از: خدا، پیامبر هر امت، پیامبر اسلام، نخبگانی از امت اسلامی، فرشتگان، و زمین.
اصل ۱۱۴ : شفاعت شافعان از گنهکاران امت به اذن الهی در روز قیامت یک اصل مسلّم قرآنی است.
اصل ۱۱۵ : طلب شفاعت از کسانی که خدا به آنان اذن شفاعت داده است اشکالی ندارد. زیرا طلب شفاعت همان دعا است.
اصل ۱۱۶ : درهای توبه بر روی بندگان گناهکار همیشه باز است جز لحظه ی مرگ. آیه ی ۳۱ نور و ۵۴ انعام.
اصل ۱۱۷ : اعمال زشت انسان نوعا" اعمال نیک او را باطل نمی سازد، مگر در پاره ای از موارد نظیر ارتداد.
توضیح: این را حَبط اعمال می گویند. اعمالی مانند توبه و صدقه ی پنهانی و.. دارای اثر است یعنی گناهان را می شوید.
اصل ۱۱۸ : خلود و جاودانگی در دوزخ ویژه ی کافران است و مؤمنین گناهکار پس از مدتی تحمل عذاب در دوزخ، آمرزیده شده و از آتش نجات می یابند. آیه ۴۸ نساء.
اصل ۱۱۹ : دوزخ و بهشت هم اکنون نیز وجود دارد هر چند محل و جایگاه آنها بر ما روشن نیست.
توضیح: شیخ مفید بر این مسأله تأکید دارد.
ادامه دارد...
از خانمی پرسیدند که ...
داستان کوتاه: از خانمی پرسیدند: شنیدهایم به سلامتی، پسر و دخترت هر دو ازدواج کردهاند، آیا از زندگی خود راضی هستند؟ خانم جواب داد: دخترم زندگی خوشی پیدا کرده که من همیشه برایش آرزو میکردم. ابداً دست به سیاه و سفید نمیزند. صبحانه را در رختخواب میخورد. بعد از ظهرها هم دو سه ساعتی میخوابد. عصر با دوستانش به گردش میرود و شب هم با تفریحاتی مثل سینما و تلویزیون سر خود را گرم میکند. یقین دارم که دامادم هم با داشتن چنین همسری سعادتمند است!
اما پسرم بدبخت شده است. خدا نصیب نکند! یک زن تنبل و وارفتهای دارد که انگار خانه شوهر را با تنبلخانه اشتباه گرفته است. دست به سیاه سفید نمیزند. اصرار دارد که صبحانه را در رختخواب بخورد. تا ظهر دهن درّه میکند. بعد از ظهرها باز تا غروب خبر مرگش کپیده! عصر هم از خانه بیرون میرود و تا نصفه شب مشغول گردش است. (منبع)
تست آلزایمر
جعفر رجبی دارابی
این تصویر و متن را جناب جعفر رجبی فرستاده
در این تصویر اگر ۴ نفر میبینید یعنی آلزایمر دارید، اگر ۶ نفر میبینید در حال گرفتن آلزایمر هستید، اگر ۸ نفر میبینید عادی هستید، اگر ۱۰ نفر دیدید یعنی مغزتون مثل ساعت فعاله.
دامنه: سلام آقا جعفر. من هر ۱۰ نفر را دیدم.
اما این که مغزم مثل ساعت فعّال باشه؛ اللهُ علمٌ.
مدرسه فکرت ۱۴
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت چهاردهم
قلندر و قلعه
به نام خدا. سلام. این روزها مشغول "قلندر و قلعه"ام. وقتی حکیم سُهروردی به حلب میرفت در منزلی، یک فقیه قزوینی به دیدارش شتافت. بینشان بحث درگرفت. شیخ اشراق به قزوینی گفت:
"فقیهان غالباً به راه اشعری میروند و هر مشکلی را با "ما نمیدانیم" حل میکنند. من این را قبول ندارم. دانستن حق کسی است که توان دانایی دارد. افتخار بشر این است که بداند... کار انسان این نیست که عصارهی نعمتهای الهی را بمَکد و تبدیل به کثافات کند؛ او بار امانت را بر دوش دارد... نباید به عقلش نَهیب زنَد تو را فضولی نرسد!" (برداشت آزاد از: قلندر و قلعه. ص ۲۰۷)
مرد قزوینی در سکوت فرو رفت و شهابالدین سهروردی به راهش به سوی صحرا و سپس سمتِ حلب. که در نهایت با افکار روشنگرانهاش بهدست تکفیر، به دار شد و همانجا دفن!
خواستم با این نوشتهام رساندهام باشم، مشاهیر بلندآوازهی ایرانمان را غریبتر از زمانهیشان _که غریب، دربهدر، مغضوب پادشان و آوارهی سرزمین بودند_ نسازیم. افکار عمیقشان را بخوانیم و در آن غَور (=ژرفا) و وارسی کنیم. هم اویی که در قرن شش، حکمت ایرانی را با دقت و علم و درایت، آنهم به زبان شیرین فارسی نوشت.
۲۲ آبان ۱۳۹۷.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
سلام جناب دکتر عارفزاده
انتقاد از نظر من، چکش توانا بر سر فولاد است نه بر روی سِندان. فولاد هرچه بیشتر چکش بخورد، آبدیدهتر میشود. ولی این انتقاد شما به ما، همان چکش بر سِندان بود. بفرما چرا؟
چون در این موضوعِ پخش عکس یک چهرهی سیاسی و زنش، در یک گروه تلگرامی محل، من در جواب جناب امیر طی چهارپنج پست، نظرم را دادم. پس، ورود دوباره من به این قضیه، اساساً وجهی نداشت. اما جناب عبدی چون فقیه نیست نباید از ۵ حکم شرعی، دو حکم را اینجا آنهم با فتوای خودش! صادر کند. البته آقای عبدی به دلیل رفاقت چندین ساله کاملاً با نوع ادبیاتم آشناست. سالم و تندرست باشید. با احترام و درود
پاسخ بحث ۵۷
۱. انسان به سبب خُلق طبْعیاش باید طرَبناک باشد. شاد، بانشاط و خندان. ۲. منطقییون وقتی خواستند یک تعریف از انسان ارائه بدهند تا فصل مُمیّز او با حیوان باشد گفتهبودند: انسان حیوانِ ضاحک است، یعنی خندان. این یعنی اهمیت و مرکزیت نشاط در وجود انسان. بیشتر بخوانید ↓
هیئتهای سیّار در خانهها
به قلم دامنه: به نام خدا. مدتی قبل در منبع زیر خوانده بودم که در زمان سخت گیری های شدید رضاخان علیۀ عزاداری های محرم و ممنوع کردن فعالیت های سیاسی و اجتماعی روحانیان و قدغن کردم مراسم تاسوعا و عاشورا، آیت الله محمدعلی شاه آبادی (استاد عرفان و اخلاق امام خمینی) که عارفی سیاست شناس و اجتماعی بود در برابر این شاه مستبد ایستاد. تأسیس هیئت های سیّار در خانه ها که در آن ها از مسائل دینی و سیاسی گفتگو می شد از ابتکارات او بود. مرحوم شاه آبادی بارها به شهید مدرّس گفته بود که حمایت های بی دریغ از رضاخان مانند پرورش گرگ خطرناک است.
دایرة المعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی. ص ۲۶
مدرسه فکرت ۱۳
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت سیزدهم
پاسخ دامنه به پرسش آقای محمد عبدی
برخی دوستان دربارهی "دینِ رحمانی" نظراتی بیان داشتند. از نقطهنظراتشان آموختم. اما من دیدگاه دیگری دارم:
اساساً ترکیب صفت و موصوفی دین رحمانی نادرست است. این اصطلاح که امروزه از سوی برخی روشنفکران در حال بحث است، به اعتقاد من خطاست. چون همهی دینها رحمانیاند، حتی دینهای غیروحیانی مانند بودایی.
این، متدیّناناند که چهرهی دین را عبوس، اخمو، ترشرو و خشن میکنند. یا از سر جهل، یا از روی فریفتن خلق و یا برای ابزار قراردادن آن. دین، خود رحمت است و رهنما. این دیندار است که بر آن جامهی غیررحمانی میپوشاند، که چنین کاری دین را از درون میپوکاند و دینداران را به تردید و ردّ میکشاند.
البته بحث دفاع، حق مقاومت و حفظ امنیت مردم سرِ جایش محفوظ. زیرا میبینیم که همهی جهان، ارتش دارند و قدرت دفاعی تا کشور و ملت و دولت از هم فرونپاشد.
فکر کنم این پاسخ جناب عبدی در این بحث آزاد و میانبحث، به اقناع برساند. خدا داناتر است.
سلام جناب آزاد طالبی
تردید ندارم جنابعالی فردی آگاه و تیزفهم هستی. متنها و نوشتهها و حتی در پاسخها که بداههگویی نیاز است، مسلط ظاهری میشوی. از برداشت خیلیپختهات لذت بردم. جهت بخشیدی به متنام. بلی؛ تصدیق میکنم درست تشخیص دادی، دین را به این روز میکشانند.
قول میدهم در یک وعده دین زرتشت را دقیق یک تحلیل تفسیری بنویسم. آن روزی که آن دین هنوز خالص مانده بود و بعد آن شد که دیدیم. من روی همین قطعهی تاریخ ایران ما، شاید بیش از ۱۰۰ جلد کتاب در دفتر و بالینم خوانده و فیشبرداری کردهام. بماند بعد.
پاسخ به جناب حسن قاسمی
سلام. به نام خدا. از من خواسته بودی چهاردلیل بیاورم که چرا نگیم مرگ بر شوروی؟ (روسیه کنونی)
اینک پاسخ:
۱. من قائل به اصل "مجاورت" هستم. یعنی هرچه کشوری به خاک سرزمینی کشوری دیگر نزدیکتر است، مناسبات امنیتی الزام میکند، روابط مسالمتآمیزتری داشته باشند. مثل مجاورت دو همسایهی دیوار به دیوار.
۲. من کمونیسم را _علیرغم الحادی که دارد و از آن به لحاظ عقیدتی بیزاری میجویم_ دشمن صلح و بشریت نمیدانم. این ایدئولوژی در مبانی سیاسیاش مبارزاتی را با استعمار و نظام ظالمانهی سرمایهداری تئوریزه کرده، که در پارهای از آن با اصول اسلام مغایرتی ندارد.
۳. منافع ملی با آنکه امری مطلق است و همیشه بنیان کشور به حفظ و تأمین آن وابسته است، اما پدیدهای سیَلان و نسبیست. به عبارتی دشمن دیروز ممکن است دوست امروز گردد و دوست امروز، دشمن فردا.
۴. من به اصل "دتانت" باور دارم. یعنی تشنجزدایی لحظه لحظه در تمام حیطههای روابط بینالملل. و نیز به عنوان یک علاقمند به مطالعات سیاست خارجی، تأیید میکنم که برای بالانس قدرت و کاستن از ضربهی حریف خصوصاً حریفی که به آستانهی خصم نزدیک شده است، هر کشوری می تواند با دشمن کمخطرتر خود، پیمانهای گذر از بحران ببندد.
برای چهار دلیلم، وارد مصادیق نمیشوم. شما خود تطبیق کن. در بارهی روس و پوتین البته تحلیلها دارم که اینجا جای بسط آن نیست. البته عملکرد یک قرن اخیر شوروی دربارهی ایران را نیز موبهمو مثل بسیاری از شماها از بَرم. و با درنظر داشتن همهی این متغیّرها، این پاسخ را نوشتم. با احترام و سپاس.
میتولوژی و نیاز به مُربّی
به نام خدا. سلام. میتولوژی دورهایست که مردم، خدایانشان را عبادت و پرستش نمیکردند؛ فقط مینشستند هی، پیوسته و مُدام دربارهی آنها بحث میکردند. بیشتر بخوانید↓
آنچه بر من گذشت ۷۸
علاوه بر آن، گاه گاهی به مدد دوست پژوهشگرم جناب رحمانی به مرکز تحقیقات راهبردی اسلام در خیابان صفاییه قم نیز می رفتم. مرکزی بود به ریاست حجت الاسلام محسن کدیور، که وابسته به مرکز تحقیقات استراتژیک نظام بود. منابع و مآخذی غنی داشت. بهره وری از آن منابع برای من خیلی نافع بود و لذّات آن را بخوبی درک می نمودم.
این حجم کارم در حالی بود که من آن را مازاد بر اشتغالم در تهران، به سرانجام می رساندم. فشار بی امان کار در سه شیفت صبح، عصر و شب، هم مرا می آزُرد و هم برایم بی نهایت لذّت می فُزود. زیرا در مطالعه، دانستن و نوشتن خاصیتی ویژه است که ذات انسان از آن خسته نمی شود. من هم با آن که سخت درگیر کارهایم بودم، اما همین انبوهی کار، یک حسّ زیبایی در من می آفرید. اِمرار معاش خانواده و استمرار زندگی علمی، پژوهشی و دانشگاهی.
آن زمان من ۳۵ ساله بودم و سنّم اقتضاء داشت که هرچه بیشتر بدانم، زندگی شیرین تر می شود و هرچه زیادتر کار کنم، نفع و عایداتش بر من افزون تر وارد می شود. و می شد. زیرا از انباشته هایی که در بانک مسکن قم برای خرید خانه، انجام داده بودم، به انضمام دو و نیم میلیون وامِ همان بانک، با اقساط ۱۵ ساله، توانستم در سال ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ خانهای در قم خریداری کنم و خرداد همان سال، از منزل استیجاری دوست گرامی ام جناب بنیفاطمی جانباز گرانقدر خرم بادی مقیم ۴۵ متری صدوقی قم، به خانه شخصی مان منتقل و ساکن شویم. این، یک رویداد بسیاربزرگ در زندگی مان بود و گشایش های بعدی ام رقم خورد. لطف خدا را در این باب و همۀ ابواب زندگی ام هرگز از ذهنم محو نمی کنم و نیز عنایات حضرت امام علی بن موسی الرضا _علیه آلاف التحیة والثناء_ را.
منشور اسلام ۱۴
اصل ۹۸ : بخشی از وظایف امام زمان (عج) در دورهی غیبت ایشان، به فقهای جامع الشرایط واگذار شده است. فقیهان بزرگ نمایندگان او در امور شرعی و حکومتی اند.
اصل ۹۹ : غیبت آن حضرت راز است و ما نمی توانیم به کُنه آن پی ببریم. مثل غیبت موسی (ع) در آن چهل روز میقات (آیه ۱۴۲ اعراف)
اصل ۱۰۰ : وجود امام لطفی از الطاف بزرگ الهی است. عامل محرومیت از وجود امام زمان (عج) خود مردم اند نه خدا و امام.
اصل ۱۰۱ : عمر طولانی ولی عصر حجت بالغه ی الهی، با توجه به قدرت بی پایان خداوند، امر مشکلی نیست.
توضیح:
خدایی که جهان پاینده دارد
تواند حجّتی را زنده دارد
اصل ۱۰۲ : وقت ظهور امام زمان بر کسی روشن نمی باشد و لحظه ی آن مانند رستاخیز بر همگان پنهان است.
اصل ۱۰۳ : دین بدون اعتقاد به معاد مفهومی ندارد. باور به معاد از اصول مشترک شرایع سماوی است. اعتقاد به معاد از ارکان ایمان پ اسلام است.
اصل ۱۰۴ : تحقق عدل الهی در باره ی اشخاص نیکوکار و بدکار وجود معاد را در آینده ی هستی، طلب می کند.
اصل ۱۰۵ : قرآن به شُبهات موجود پیرامون معاد پاسخ می دهد. آیه های ۴ هود، ۵۱ اسراء، ۵ و ۶ حج، ۴ ق، ۱۰ و ۱۱ سجده، ۷۹ یس.
اصل ۱۰۶ : معاد انسان ها در روز قیامت، هم جسمانی است و هم روحانی. نفْس بار دیگر به بدن تعلق می گیرد.
اصل ۱۰۷ : مرگ، پایان زندگی نیست. از جهانی به جهان دیگر منتقل شدن است.
اصل ۱۰۸ : حیات برزخی با قبض روح از بدن شروع می شود. جهان برزخ برای مؤمنان مظهر رحمت و برای کافران و منافقان عرصه ی عذاب است.
اصل ۱۰۹ : تناسخ از نظر اسلامی، امری باطل و محال است.
توضیح: اهل تناسُخ معتقدند روح فرد مُرده به نُطفهی جنین دیگری برمی گردد. از نظر اسلام اعتقاد به تناسخ، کفر است.
اصل ۱۱۰ : مَسخ، تناسخ نیست. بلکه انسان ها فقط از نظر سیمای ظاهری به صورت خوک و میمون در می آیند. آیه ی ۶۰ مائده.
اصل ۱۱۱ : علایم رستاخیز، فروپاشی خورشید، ماه، دریا، کوه ها و زمین و آسمان است.
اصل ۱۱۲ : پیش از قیامت در دو نوبت "نفخ صور" انجام می گیرد. در یکی همه ی انسان ها می میرند و در دیگری زنده می شوند.
ادامه دارد..
علی دُرّ و طلای مُصفّا
به قلم دامنه. به نام خدا. از کتاب «آیینۀ صدق و صفا» تدوین آیت الله رضا استادی، به نقل از آیت الله العظمی محمدعلی اراکی چهار نکته را مینویسم:
با آمدنِ آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به قم، آقای میرسیدعلی یثربی کاشانی گفته بود که الآن خداوند نجف را به قم منتقل کرده است. ص ۱۱ .
عکس از دامنه
عَمرو عاص، امام علی _علیه السّلام_ را دُرّ و طلای مصفّا و بی غلّ و غش می دانست و می گفت: «علی دُرّ و طلای مُصفّا است و تمام مردم همگی خاک اند»... ولی همین عَمرو عاص که علی را این همه می شناخت، پشت سر معاویه و وزیر و همه کارهاش بود! ص ۱۳۶ .
خدا ما را از اصحاب قال قرار ندهد، اصحاب حال، قرار دهد. ص ۱۲۹ .
در تحقّق اسلام علاوه بر علم، اعتقاد قلبی جنانی و تن به زیرِ بار دادن، [=تعبّد] و قبولی معلوم خود معتبر است . این امری است وراء علم و وراء شهادت به لِسان و آن عقد قلب است. متمّم اسلام همان تن به زیر بار دادن و قبول کردن و عقد قلب نمودن است. ص ۲۳۶ .
هنر موسیقی ۵
به قلم حجت الاسلام محمدجواد غلامی دارابی. قسمت پنجم. موسیقی واژه یونانی است که با "غنا" در عربی برابر است. در رسائل اخوان الصفا آمده است: "موسیقی همان غنا و موسیقار خواننده است و موسیقات ابزار غنا و غنا آوای ترکیب یافته و آوا نغمه هایی پی در پی و نغمه همان صدای آهنگین است" دکتر معین در حاشیه برهان قاطع می نویسد: "موسیقی ماخوذه از "moosika" یونانی یا "musika" لاتینی است و ریشه "mosa" یا "misse" می باشد که نام یکی از رب النوع اساطیری یونانی و حامی هنرهای زیبا است". محمد بن محمود آ ملی می گوید: "معنی موسیقی در لغت یونانی لحن است و لحن عبارت است از اجتماع نغمه مختلفه است که آن را ترتیبی محدود باشد. وی لحن را به ملذه یعنی لذت بخش، ممله و انفعالیه تقسیم می کند". برخی موسیقی را مرکب از " موسی " به معنای نغمات و "قی" به معنای خوش آیند دانسته اند". با توجه به همسانی معنایی موسیقی و غنا و با توجه به این که در منابع اسلامی عموما از مفهوم غنا یاد شده است به تعاریف غنا از نظر واژه شناسان و فقیهان می پردازیم.
۱- خلیل احمد فراهیدی می گوید: "غنا کشیدن آواست"
۲- ابن منظور چنین آورده است: "غنا در آواز آن چیزی است که با آن طرب حاصل آید".
۳-فخرالدین طریحی می نویسد: "غنا بر وزن کساء آوای برخوردار از ترجیع و طرب است یا هر چیزی است که عرف غنا بداند، هرچند طرب آور نباشد".
۴- شهید ثانی در تعریف غنا آورده است: "غنا به مد(در مقابل غنی به قصر که به معنای لی نیازی است) کشیدن آواست، به گونه ای که در عرف به آن غنا بگویند، هر چند طرب آور نباشد".
۵- شیخ انصاری می گوید: "غنا آوایی که برخوردار از ترجیع و طرب باشد".
۶- در المعجم الوسیط چنین تعریف شده است: "غنا طرب آفرینی و خوش آوایی با کلام موزون، یا غیر موزون است، حال چه با موسیقی همراه باشد یا عاری از موسیقی باشد".
پل یا دیوار؟
در زمانهای دور دو برادر در کنار هم بر سر زمینی که از پدرشان به ارث برده بودند کار میکردند و در نزدیک هم خانههایی برای خودشان ساخته بودند و به خوبی روزگار میگذراندند. برحسب اتفاق روزی بر سر مسئلهای با هم به اختلاف رسیدند. برادر کوچکتر بین زمینها و خانههایشان کانال بزرگی حفر کرد و داخل آن آب انداخت تا هیچ گونه ارتباطی با هم نداشته باشند.
برادر بزرگتر هم ناراحت شد و از نجّاری خواست تا با نصب پرچینهای بلند کاری کند تا برادرش را نبیند و خودش عازم شهر شد. هنگام عصر که برگشت با تعجب دید که نجار بجای ساخت دیوار چوبی بلند یک پل بزرگ ساخته است. برادر کوچکتر که از صبح شاهد این صحنه بود پیش خود اندیشید حتماً برادرش برای آشتی دستور ساخت پل را داده است و بیصبرانه منتظر بازگشت او بود. رفت و برادر بزرگ را در آغوش گرفت و از او معذرتخواهی کرد. دو برادر از نجار خواستند چند روزی مهمان آنها باشد. اما او گفت: پلهای زیادی هستند که او باید بسازد و رفت. (منبع)
خلخالی، موسی خیابانی و حزب توده
به قلم دامنه: به نام خدا. در اوایل انقلاب، روزی شهید مطهری به احسان نراقی گفت میخواهد به همراه بهشتی و بازرگان به قم برود و از امام بخواهد که حاکم شرع آیتالله صادق خلخالی را عزل کند. رفتند و این کار را کردند. ولی روز بعد موسی خیابانی نفر دوم پس از مسعود رجوی، که خودش در زندان قصر چند اتاق داشت و پروندهها را معمولاً برای اعدام به وسیلهی خلخالی آماده میکرد، گروهی را جمع کرد و به همراه چند اتوبوس به قم رفت و پشت منزل امام تحصّن کرد، تا توانست با کمک سیداحمدآقا، خلخالی دوباره بازگردد.
دو ماه بعد، مهندس بازرگان به قم رفت و دوباره فرمان عزل خلخالی را گرفت. در این موقع، حزب توده هم آقای شیخ صادق خلخالی را کاندیدای مجلس کرد. اگر روزنامههای حزب توده مرور شود، مشخص است که تنها سازمانی که برای تودهایها اعتبار واقعی داشت، دادگاه انقلاب بود.
رجوع شود به کتاب آن حکایتها
گفتگوی هرموز کی با احسان نراقی
جلد ۱. ص ۲۹
منشور اسلام ۱۳
اصل ۹۰ : خلیفه ی اول توسط خلیفه ی دوم تعیین گردید و خلیفه ی سوم توسط شورای شش نفره ی عمر. با این تفاوت که شیعه معتقد به تعیین و نصب الهی ست، نه تشخیص و تعیین خطاپذیر خلیفه ی پیشین. خلیفه، دست مردم را از مراجعه به افکار عمومی کوتاه کرد چون خود خلیفه ی بعد را تعیین کرد.
اصل ۹۱ : وظیفه ی امام از قرار زیر است: تبیین مفاهیم قرآن، بیان احکام شرع، بازداشتن جامعه از هر نوع انحراف، اجرای قسط و عدل و... .
اصل ۹۲ : امام باید از هر گونه خطا و گناه معصوم باشد. آیه ی تطهیر و حدیث ثقلین، به خوبی به عصمت ائمه ی اهل بیت (ع) گواه است.
اصل ۹۳ : اوصیای پیامبر اسلام (ص) ۱۲ نفر می باشند. و هر امامی امام پس از خویش را تعیین کرده است.
اصل ۹۴ : مودّت با خاندان رسالت یک اصل قرآنی و فریضه ی اسلامی است.
اصل ۹۵ : ظهور مهدی (ع) از خاندان پیامبر در آخرالزمان برای اقامه ی عدل یکی از عقاید مسلّم اسلامی ست. جمهور مسلمانان بر این اعتقاد اتفاق دارند و تعداد ۶۵۷ روایت در این باره وارد شده است.
اصل ۹۶ : خصوصیات دوازده گانه این مُصلح جهانی در روایات اسلامی آمده، و اختلاف برخی فِرَق نه بر سر اصل وجود آن حضرت بلکه فقط بر سر تولد و عدم تولد اوست. شیعیان معتقدند وی در نیمه شعبان سال ۲۵۵ متولد شده و در قید حیات و منتظر فرمان الهی برای قیام است.
اصل ۹۷ : اولیای الهی بر دو نوع اند: مرئی و غایب. قرآن در سوره کهف آیه ۶۵ و ۶۶ از هر دو نوع سخن رانده است. داستان خضر و موسی.
ادامه دارد...