به قلم دامنه: به نام خدا. لغت گِیون. یکی دیگر از لغتهای رایج روستای دارابکلا «گِیون» است. گیون یعنی پستان. و پستان هم در گویش دارابکلاییها «پِسُّون» تلفّظ میشود. مثلاً وقتی میخواهند بگویند پستان گاو؛ میگویند: گو گیون. شاید بیشتر هم محلیهایم با این واژه خاطره دارند. نوجوان که بودیم زمانی که چوپانان محل، گوسفندان را از صحرا برای آب دادن به قنات پِشون و دره دِله (=رودخانه) میآوردند، ما چندتایی چندتایی، کمین میکردیم گوسفند و یا بُز شیرده را گیر میآوردیم و از گیون گوسفند و بُز شیر مینوشیدیم. تبِ مالت! هم نگرفتیم! یاد ایام یاد بادا.