درباره اعدامهای سال ۱۳۶۷
متن نقلی:
حجت الاسلام علی رازینی در
برنامهی دستخط سیما
مجری: بحثی درباره اعدامهای سال ۶۷ پیش آمد. در این پرونده این ها ظاهراً سمتی نداشتید.
جواب رازینی: خیر، ولی دفاع کردیم؛ چون دیدیم دارد به امام ظلم میشد و مجبور به دفاع از ایشان بودیم.
مجری: ماجرا چه بود؟ واقعا تخلفاتی صورت گرفته بود؟ در همین برنامه آقای مجید انصاری میگفت تخلفاتی صورت گرفته بود!
جواب رازینی: میگفتند امام چرا این دستور را دادند و یا به آن قضاتی که اجرا کردند، ایراد میگرفتند که چرا با این افراد برخورد کردید و حرف و شبهه این بود که قبلا حکم درباره اینها صادر شده بود و وقتی حکم صادر شد، دوباره نمیتوان مجازاتشان کرد. یعنی کسی که جرمی مرتکب شد برای آن جرم دو بار مجازات نمیشود. یک بار به حبس محکوم شد و تمام میشود؛ حرف این بود.
در حالی که اینها اشتباه میکردند. اینها برای جرائم جدیدشان رسیدگی شدند و رسیدگی انجام شد؛ یعنی در واقع سه نفر قاضی جلسه و هیاتی گذاشتند و حرکات و فعالیتهای آن فرد را بررسی میکردند و بعد نظر میدادند ولی دادگاه خیلی سریع بود و در فرصت کمی این کار انجام شد، چون زمانی بود که منافقین خیز جدیدی برداشته بودند و آن زمانی بود که عملیات مرصاد انجام شد و از عراق دوباره سازماندهی کردند و آمدند که کشور را فتح کنند و شهرهایی را بگیرند و حکومت ایجاد کنند. در واقع آن زمان امام مصلحت دیدند با کادرهای اینها برخورد شود. کسانی که جرائم جدیدی در زندان داشتند با آن جرائم برخورد شود. سه نفر در هر استان مشخص شدند و یک قاضی محکمه...
مجری: جرائم جدید در زندان داشتند یعنی چه؟ من خودم نفهمیدم.
جواب رازینی: سازماندهی میکردند.
مجری: در زندان؟
جواب رازینی: بله. برای جذب نیروی جدید و برای فعالیتهای جدید و الحاق به منافقین وقتی میخواهند بیایند.
مجری: فعالیتشان خیلی گسترده بود؟
جواب رازینی: در برخی استانها گسترده بود.
مجری: یعنی آن زمان با دیدن این فعالیتها فکر میکردید که بتوان جمعشان کرد؟
جواب رازینی: مانند بادکنکی که خیلی بزرگ است و باد کردهاند، سوزن میزدید باد این خالی میشود، خیلیها تصور نمیکردند به این زودی جمع و جور شود، ولی قدری برخوردها که جدی و قاطع بود، هم خودشان فهمیدند که مسئله به این سادگیها نیست هم خانوادهها فهمیدند؛ چون خانوادهها به دلیل جو انقلاب بچهها را آزاد گذاشته بودند و کاری نداشتند با کدام گروه باشند.
مجری: یک خاطرهای از شما خواندم درباره آیتالله متتظری و نقلی که ... ظاهرا مخالفتهایی که با شهید لاجوردی داشتند و نقلی که برای حاج احد آقا می کنند برای فکهای شکسته شده...
جواب رازینی: مرحوم منتظری یک روحیه دهانبینی داشت. افراد در گزارشها بیان میکردند به تعبیر برخی راحت روی ایشان میشد اثرگذاری کرد و خیلی اصرار داشتند آقای لاجوردی عوض شوند.
مجری: که شما جای ایشان امدید.
جواب رازینی: بله. ایشان شاید نظر خاصی داشتند که فردی از طرف ایشان باشد. شورای عالی قضائی آن زمان تحت فشار ایشان آقای لاجوردی را برداشتند اما فرد دلخواه مدنظر ایشان را نگذاشتند. من آمدم و سعی کردم همان برخورد قاطع را در مورد منافقین ادامه دهم البته قدری ایراداتی که میتوانستند خرده بگیرند را برطرف کردم. فرض کنید عدهای بودند که محاکمه آنها تمام شده بود و آزاد نشده بودند و کارهای اداری اینچنین بود و بر آقای لاجوردی خرده میگرفتند را برطرف کردیم. افرادی از طرف ایشان مداخلاتی در امر زندانیها انجام میدادند و من جلوی این مداخلات را گرفتم. آن افراد که جلوی مداخلاتشان گرفته شده بود، رفته بودند مسائل خلاف واقعی را تفهیم کرده بودند و خدمت آقای منتظری مطرح کردند و آقای منتظری مرحوم در جلسهای که هیات عفو خدمت ایشان بودند، 4 نفر از بزرگان بودند که آیتالله گیلانی، آقای محفوظی و چند تن دیگر عضو هیات عفو بودند، اینها خدمت آقای منتظری رفته بودند و ایشان گفته بود زمان آقای رازینی خیلی از مشکلات بدتر شده و چندین نفر فک آنها شکسته شده، مرحوم حاج آقا احمد آقا گفته بودند ایشان اینجا است و بپرسیم جریان چیست. موقع نهار بود و گفتند جریان این فکها چیست؟
من گفتم اگر کسی فکش بشکند، درد شدیدی دارد و آرام ندارد. این بالاخره سروصدا کند بقیه زندانیها متوجه میشوند و اگر این را در سلول انفرادی هم بگذارید، خانواده او متوجه میشوند وقتی به ملاقات میآیند. ملاقات را قطع کنید باز هم اعتراض میکنند که ملاقات قطع شده است. افرادی که اینطور شدند یکی به عنوان نمونه را فردی که گزارش داده، اثبات کند. بگوید زندانی فلان از فلان روز نیست شده است. (منبع)