تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : [در پاسخ به دامنه سه | ابراهیم طالبی دارابی] سلام ، استاد گرامی ، جناب طالبی عزیز، نظر بنده در باره اسلام اسیر. اسارت گرفتن اسلام !!! این جریان چقدر آشنا ست، و چه مظلوم است اسلام، بلی اگر اسلام اسیر اغیار نمی گردید، و بدست نا اهلان نمی افتاد، قرآن ناطق درکربلا ذبح نمی شد، ( کمتر از دو هفته ی دیگه به ... -
محمد عبدی سنهکوهی : با درود عجب هست اما عجیب نیست این عادت مالوف متواتره. 👀👁👀 -
شاکر طاهر خوش : شیخ شاکر طاهرخوش به دامنه در مدرسه فکرت شعبهی ایتا ۲۱ ، ۳ ، ۱۴۰۴ : با سلام و عرض ادب و احترام خدا برکت بدهد و بیشترش کند ما که حسود نیستیم 😁😁😁😂😂😁😁😂😁😁 -
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی : جناب جعفر سلام در همین روستای دارابکلا اگر دقت شود چند خانواده هست که تمام زِک و زای آنها در جاهای مختلف حکومت پُست و شُغل دولتی گرفتند و حتی یک تن بیکار و بیشغل در میانشان نیست، دستکم تمامیشان کاشته شدند در این جا و آن جای حکومت. رابطه جای ضابطه. سرسپردگی جانشین شایستگی. کسی که سرش را سپارَد به سیستم، ... -
ناشناس : علیکم السلام و رحمةالله وجه هفتم و هشتم در حرم مشهد👇 وجه هفتم : این است صله رحم من یا ثامن الحجج وجه هشتم : این است در جستجوی ولی زمان بودن یا ثامن الحجج! کجا روم دنبال ایشان؟راهمایم باش برای رسیدن. محل ما -
ناشناس : السلام استاد خاطرهای بود دل ریشکن اما من به چشم ندیدم فقط شنیدم بخشی از تاریخ رو خاطرات و زندگینامهها تشکیل میده تاریخ، فرهنگ و هویت مردم جامعه رو به رخ میکشه مثلا استاد در تاریخ ۱۸ /خرداد /۱۴۰۴ در شیروان تشریف داشتند و از آنجا عبور میکردند وقتی بیان داشتند آخرین میدان ، یعنی مسیرشان رفت بود ، برگشت ... -
ناشناس : با درود جناب آقا مدیر من این مطالب قمه ای شما را با دقت تر از بقیه متنها خواندم قمه و قمه زنی کاری ندارم کی حرام یا کی حلالش می داند اما هر چه هست من در کربلا زیاد شاهد انجام آن بودم در ایام ماضی الحق و والانصاف موجب هجو انسانیت هست تا چه رسد به دین و اسلام و عاشورا و محرم یک حرکت غیر عادی غیر عرفی و ... -
عیسی رمضانی محمد : دو پاسخ من به دو استاد محترم در مدرسه فکرت شعبهی ایتا ۱۷ ، ۳ ، ۱۴۰۴ ! ،، آشیخ محمدرضا احمدی سلام اعجاب چرا استاد؟ شاگردت هستم. باید متن مرا رفع ایراد کنی، از خود من که نباید تعجب رسی. گفتمان غالب خود را به آن که در اقلیت است غلبه میدهد چون تریبونها در دست این گفتمان است. گفتمان زمانی رایج است که پشتش طبق ... -
ناشناس : سلام جناب طالبی خاتمی، نماد بنبست در اجرای دموکراسی به سبک جمهوری اسلامی است؛ از جزئیات میگذرم، چون میترسم. جلیل قربانی -
ناشناس : ✍ رفیق فرهیخته و نکتهسنج، جناب آقا ابراهیم پیش از هر چیز از لطف، دقت نظر و همراهیتان با نوشتهام صمیمانه سپاسگزارم. از اینکه با نگاهی ژرف و مسئولانه، بر بخشی از حقیقت تلخ این روزگار انگشت نهادهاید، دلگرم و خرسندم. بله، متأسفانه آنچه اشاره کردید نه تنها واقعیتی تلخ، بلکه زخمی ماندگار بر پیکر جامعه ماست. ...
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- گوناگون
- مباحث دینی
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- اوسا
- آمریکا
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
خرداد ۱۴۰۴
۱۹
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۱۹
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۶
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
شُتر و موسیقی
به قلم یک دارابکلایی: با سلام. به نظر میرسد شیخ اجل سعدی شیرازی با دانستن بحثهای مربوط به حرمت موسیقی، (پست ۷۰۶۱) آن را زیرکانه با استفاده از همین مورد حُدی خوانی مورد نقد قرار داده است. او اشاره دارد که شتر با آن حیوانیت خود با موسیقی به هیجان در میآید. حال انسانی که موسیقی را درک نکند خود چگونه حیوانی است!!؟ باید به یاد داشته باشیم که سعدی فقط شاعر نیست؛ به عنوان دانشآموخته نظامیه بغداد او را جزو علما و متفکران ایرانی و اسلامی نیز باید به حساب آورد.
اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
گر ذوق نیست ترا کژ طبع جانوری
دیوان غزلیات سعدی
غزل ۵۸۴ ، بیت دوم
پاسخ دامنه
سلام و سپاس جناب یک دارابکلایی
افزودهی خوبی بود. خدا قوت
از تولد تا موت
به قلم دامنه: به نام خدا. آیا با این واژگان، مأنوساید؟ اگر آری، پس میدانم با اینا، تا به کجا سیر میکنید. اگر نه، پس گویا خیلی گردش روزگار نگذراندهاید.
بُزغاله و بُز
بُقچهی حموم
صفِ جلو ببنید
الهی آمین
خواندنِ سیپاره و عمّجزء
کُرسی و قصّهی پدربزرگ
جانماز و چادرِ مادربزرگ
دُبّاکبر و دُبّاصغر
قنات و چاه و خیک
تیمجار و آفتابگردانْ سَرگیر
آغوز و تیل و مِرغانه
مکتبخانه و فلک و تِلا
خدا چند تا؟ یکی، امام؟ ۱۲تا، معصوم؟ ۱۴تا
یاامامزادههاشم! از این بند و کاتی در باشم
نظامیه و مدرسه
طناب و تور و توپ
بلند بگو: لااله الّاالله؛ به حقِّ شرفِ لااله الّاالله
رحِمَالله مَنقَرا الفاتحة مَع الصّلَوات
الصّلاة، الصّلاة
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَی آلِ إِبْرَاهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
خدا بیامرزه! خار آدم بیهه!
خواب و رؤیا

به قلم حجةالاسلام محمدرضا احمدی: با سلام. کلمه رؤیا هفت بار در قرآن به کار رفته است. از جمله رؤیای حضرت ابراهیم درباره ذبح حضرت اسماعیل. در آیاتی دیگر نیز رویای پیامبر(ص) به عنوان یک الهام الهی تأیید شده است. مستحضر هستید که بین خواب و بیداری پیامبران و امامان تفاوتی وجود ندارد. آیا آنچه در خواب می بینیم، ارتباطی با واقعیات خارجی دارد؟ آیا در خواب چیزی به ما ما گویند که در بیداری نمی توانیم آن را به دست آوریم؟
گرچه بعضی ها معتقد هستندکه خواب و رؤیا هیچ ارزشی ندارد، اما بنده معتقدم که مسایل مختلفی در خواب به انسان تذکر داده می شود، اما با توجه به این که حجاب های مختلف اطراف ما را گرفته، ما نمی توانیم آن را درک کنیم، بعد از آن که اتفاقی در خارج از خواب رخ دهد، تازه متنبه می شویم و می گوییم: اِ من این جریان را در خواب دیده بودم. برای همه ما کم و بیش این اتفاق افتاده که خواب هایی دیدیم که تبدیل به واقعیت شد. این جاست که با اصطلاحی با نام "رؤیای صادقه" مواجه می شویم، یعنی خوابی که با بیداری مطابق باشد که از آن با رؤیای حسنه و رؤیای صالحه و رؤیای الهی هم نام می برند. حتی بعضی ها این خواب را از مصادیق وحی و از اقسام نبوت می دانند.
سه قسم رؤیای صادقه داریم:
رؤیای صادقهای که نیازی به تأویل و تعبیر ندارد، مانند: خواب حضرت ابراهیم درباره ذبح اسماعیل.
رؤیای صادقهای که بخشی از آن نیاز به تعبیر دارد و بخشی دیگر نیاز به نعبیر ندارد، مانند: خواب حضرت یوسف (ع) که خورشید و ماه و ستارگان، تعبیر به خویشاوندان او شد ولی سجده آنها تعبیری به جز خود سجده نداشت.
رؤیایی که نیاز به تعبیر کامل دارد مانند خواب عزیز مصر در زمان حضرت یوسف نبی (ع).
با بررسی روایاتی که در این زمینه وارد شده متوجه می شویم که دیدن خواب های صادقه خود "مقام" است. بعضی از روایات ما حتی تعبیر شده که یک هفتادم نبوت است. خیلی جالبه. دو روایت تقدیم می گردد:
۱. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: «خوابهاى مؤمن صحیح است، زیرا نفسش پاکیزه ویقینش درست است وچون روحش از بدن مفارقت کند با ملائکه ملاقات مىکند، پس خواب او به منزله وحى است»
۲ . از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت شده است که فرمود: «در آخرالزّمان خواب مؤمن دروغ نمىشود وهر که راستگوتر باشد خوابش درستتر است».
بحث ۸۶ مدرسۀ فکرت، ۵دی ۱۳۹۷.
پاسخ دوّم
پاسخ دامنه به بحث ۸۶
علاوه بر سلام و سپاس از پرسشگر، بابت طرح این سؤال مهم و آمیخته با زندگی و روح و روان آدمی، پاسخم به پرسش جناب عبدی بهشرح زیر است:
۱. خواب بخشجداییناپذیر روح انسان است.
۲. در قرآن بر آن در سورهی یوسف اشاره شدهاست.
۳. حتی کسانیاند که مقام مُعبِّر (=تعبیرکننده) خواب و رؤیا هستند. و به حضرت یوسف (ع) تأویلالاحادیث اعطاء شد:
الف. تأویل در یک معنا تعبیر خواب است «و یعلمک من تأویل الاحادیث» (آیهی۷ یوسف) تو را تعبیر خواب آموزد.
ب. «نبئنا بتأویله» (آیهی ۳۸ یوسف) تعبیر آن خواب را به ما خبر ده.
۴. قدرت برونرفت روح و روان از کالبد است.
۵. حتی نوعی وحی (به معنای الهامات درونی) است.
۶. گاه کابوس وحشتناک و هشداربخش است.
۷. اغلب پیامدار و نویددهنده است.
۸. حتی نشانگر و از عوامل بلوغیت در نوجوانی و گذر از سنین بچگیست.
۹. خوابهایی در انسان بروز میکند که از آموزههای کتاب هم ارزندهتر است؛ اگر بدان توجه شود.
۱. رؤیایصادقه یک نعمت خَفی در وجود و نهادِ آدمیست.
۱۱. بهگمانم قدرتِ خوابدیدن، فصل مُمیّز انسان با حیوان است.
۱۲. برای همهی انسانها در طول عمر چنان خوابهای باارزشی که ارمغان یا هشدار و یا دیدار با مقامهای مقدس دینی و مکانهای شریف است، رخ میدهد.
۱۳. گاه، خواب ارزش علم و آموزه دارد.
۱۴. البته برخیها در خواب و گرایش به آن، اسیر خرافه و جادو و جَنبلاند و حتی پارهای مجامع علمی بهجای تدوین و تصنیف کتابهای عقلانی و دینی، بهسوی خوابها و نقل اینگونه قضایا رویآوردند که آیتالله سیستانی هم سالها پیش، به این نوع گرایشهای غلط، تذکر و تنذیر دادهبودند.
مدرسه فکرت ۲۲
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت بیست و دوم
فرق مدرسهی فکرت با مدرسهی فوریت
به نام خدا. سلام هممدرسهایها
۱. در مدرسهی فکرت، نوشتار اعضا باید با فکر و اندیشه و با نهایتِ دقت و وقتگذاریها و با مرور و خواندن آن و سبُکسنگین کردن متنِ خود و نیز با صبر و حوصله و بدون هیچ عجله و شتاب و فوریتی پست بشود. تا نهفقط غلط املایی و تایپی و ویراستاری نداشته باشد و آراسته به ادبیات شیرین فارسی باشد، بلکه خواننده هم بداند این پست از آن نوشتههاییست که خود پستگذار روی آن وقت و فکر و اطلاعات اندوخته صرف کرده است نه فیالفور با تمام سرعت نوشتهاست. نوشتار سرعتی، معمولاً عاری از اِتقان و فخار است.
۲. اما مدرسهی فوریت _که اینجا هرگز نباید باشد_ جایی میتواند باشد که علاوه بر دارانبودنِ ویژگیهای برشمردهی بالا، فقط رگباری از نوشتنها، اعلامنظرها و پشتسر هم پستگذاشتهای کماثر و بیبار و بَر باشد و در آن "فکرت و تأنّی طولانی" نشدهباشد.
نتیجه: از نظر من وقتی در طی مثلاً دو ساعت حدود ۸۹ تا پیام در مدرسه جاگذاری میشود، علامت این است، "فکرت" نشده بلکه فوریت صورت گرفته که هیچ هم برازندهی مدرسهی فکرت نیست. ما گروه نیستیم، ما مدرسهی فکرت هستیم. ناممان مدرسه است، یعنی همه در این درگاه، درس ارائه میکنیم. درس، هم باید پیشمطالعه داشته باشد و فکرت و اندیشیدن و سپس، پست کردن. یقین کنیم، فوریت، ضد فکرت است و فوریت و شتاب، هیچهم علامت دانایی کسی نیست، فکرت است که نشان پختگیهاست. افزون بر این، من باورم این است حتی اگر چند ساعت در مدرسه، پست گذاشته نشود، خود علامت بزرگیست که اعضای مدرسه در حال فکر و اندیشیدن هستند و نیز پختن متن و درس و سپس آوردن به آوردگاه فکری فکرت. پوزش.
ستون روزانه
فرهنگ فاطمی
قسمت دوم
به نام خدا. سلام.
حضرت فاطمه زهرا _سلامالله علیها_ دربارهی مولای متّقیان امام علی _علیه السلام_ فرمودند:
"او پیشوایى الهى و ربّانىست، تجسّم نور و روشنایىست، مرکز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاک از خانواده پاکان مىباشد، گویندهاى حقّگو و هدایتگر است، او مرکز و محور امامت و رهبریت است." (منبع)
۲۷ دی 1397.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
بحث ۱۰۰ : این پرسش جناب شیخعسکر رمضانی دارابیست که برای بحثونظر در پیشخوان مدرسه، سنجاق میشود:
«سرَک کشیدن به زندگی دیگران از نظر شما چیست و چه بدی هایی دارد؟»
پاسخم به بحث ۱۰۰
قسمت اول
سلام. سپاس از جناب شیخعسکر که این بحث را برای مباحثه به مدرسه آوردند.
سرَککشیدن، آفت بزرگ جوامع بوده و هست. در مجالس _خصوصاً در عزاداریها_ اساساً اهل سکوت هستم، نه حرف و گپ با بغلدستیها. شبی از شبها، در تکیهی بالا ،منتظر ماندیم تا دستهها از مزار بازگردند. یکی، کنارم نشست و شروع کرد به گپزدن از اختلافاتی که با یکی از فامیلهایش داشت... درجا با حالت کمیتند و نیمهخشم، گفتم:
"آقا... من اساساً اهل گوشکردنِ اخبار خانوادگی نیستم. نگید، گوش نمیدم."
بلی؛ یک راه مبارزه با سرَککشیدن، مقابله با سرَککِش است. رُک بگوییم: گوش نمیدم. ذهن، نباید تَلنبار اخبار خصوصی افراد و حرفهای بیپایه و اساس شود. مگر کسی خود بخواهد ذهنش، مغازهی سِمساری باشد!
ادامه میدهم...
پاسخم به بحث ۱۰۰
قسمت دوم
سرَککِشها بیشتر از اینگونه جستوجوگرییها (=به زبان دارابکلاییها چِکپِرسیها) آغاز میکنند:
چقدر حقوق میگیری؟ کجا کار میکنی؟ چهکار میکنی؟ آدرس محلکار شما کجاست؟ پسانداز هم برات میماند؟ از کدام مغازه خرید میکنی؟ چک بانکی هم داری؟ کدام بانک؟ چندتا خونه داری؟ بچههات چهکار میکنند؟ شنیدم باغ خریدی؟ شنیدی فلانی برای پسرش ماشین خرید؟ فهمیدم رفتی خواستگاری، ولی اَرِه (=بلی) ندادند؟ اصلاً دیار (=معلوم) نیستی، فکر کنم رفته بودی خارج. تِه فشار روی چنده؟ قند هم داری؟ چرا دستت شُونِش میزند؟ آزمایش دادی؟ جواب چی بود؟ چربی داری؟ چی شده اون روز جلوی بیمارستان بودی؟ بازار چی خرید کردی؟ راستی یک شام منو دعوت نمیکنی؟ دیشب خونهتون چندتا ماشین پارک بود؟ کی بودند؟ رفتند؟
ادامه میدهم...
پاسخم به بحث ۱۰۰
قسمت سوم
اگر با سرَککِشها مواجه شدید این داستان واقعیام را مینمایانم:
نوجوان که بودم، تیمجار توتون را با آبپاش حلبی، آب میدادم تا نوج زند و برای نشاء آماده گردد. روزهای زیادی دیدم دو لِسک (=حلزون) شاخبهشاخِ هم، همآورد میطلبند. خوب و کنجکاوانه نگاهشان میکردم، بیآنکه چوبسیخ را بر تنشان فرو کنم، که همیشه توتونکاران از اینکارها میکردند. میدیدم یکی از لسکها _که زیرکتر و آیندهاندیشتر بود_ راهش را زیرکانه کج میکرد، میانبُر میزد و به خود را با ولع به نوج بوتهی (=پیزا) توتون میرساند و شروع میکرد به جویدن و زندگی خود را استمرار بخشیدن، بدون جنگ و درآویختن و شاخبهشاخ شدن. بیشتر بخوانید ↓
تطبیق اروپا و ایران
متن نقلی: دکتر محمود سریع القلم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی. «اکثریت مطلق مردم اروپا که ۵۰۸ میلیون نفر جمعیت دارد زندگی بسیار معمولی دارند: یک آپارتمان معمولی، یک اتومبیل معمولی، یک شغل معمولی و یک درآمد معمولی اما بسیار راضی و خوشحال هستند چون امنیت روانی دارند و در جوامعی با ثبات زندگی میکنند. نرخ تورم حدود دو درصد است و درآمد آن ها سالانه حدود ۸ درصد افزایش پیدا می کند، بنابراین احساس ثبات میکنند. فضای رسانهای ما عموما میگوید جهان در حال فروپاشی است و اقتصاد دنیا دچار بحرانهای ساختاری شده پس در چنین فضایی که مردم از اینکه یک شرکت هواپیمایی هندی در سال گذشته ۲۰۵ ایرباس تحویل گرفته بیخبرند و روشن است وقتی دو تا ایرباس به ما داده شود خیلی خوشحال میشوند!!
برای تامین زندگی ایدهآل برای ایرانیان باید اندیشههای حکمرانی اصلاح شود نه وزرای اقتصادی... . دولت آلمان، اقتصادی بالغ بر ۴ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی را مدیریت میکند اما مسئولین آلمانی همه ساعت پنج بعدازظهر از محل کار رفته و زندگی عادی خود را می کنند. تعداد جلسات مدیران بسیار محدود است چون اصولا چیز محرمانهای وجود ندارد که از مردم پنهان شود، مدیران آلمانی به سیستم و کشورشان وفادارند نه به ارادت به یک فرد... .» منبع
تقسیم ارث شعار انقلاب کبیر فرانسه
مدرسه فکرت ۲۱
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت بیست و یکم
نکتهها: میدانم که میدانید سیاست مبتنی بر عقلانیت، تابعِ اقتضائات است که متغیّرهای پیچیدهای دارد. در سیاست، درست است که "منافع" عنصری ذاتیست، اما منافع امری سیّال نیز هست. پس، ملاک، امنیت و منافع است، نه عمکرد طرف مقابل بازیگر.
ستون روزانه
اقبالِ اقبال
بهنامخدا. سلام. مرحوم اقبال لاهوری، گاه، دیرتر به مکتبخانه میرسید. استاد پرسید: "اقبال! چرا دیر میآیی؟"
مرحوم اقبال گفت: "اِقبال، همیشه دیر میآید."
نکتهی اصلی: واژهی "اقبال" در جواب مرحوم اقبال، یعنی بخت و خوشبختیست که مشهور شده در افسانهها، دیردیر هُمای سعادت آن را به ارمغان میآورد!
نکتهی کشکولی: اگر اقبال مکتبخانهی مرحوم پدرم شیخعلیاکبر میآمد، بهیقین از آنهمه دیرآمدنها هم فلِک میشد و هم به سقف اتاق آویزان!
۱۸ دی ۱۳۹۷
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
تحلیل سیاسی
سوگیری جدید دو جناح چپ و راست
باور دارم _البته حدس میزنم_ سال ۹۸ انتخاباتی از نوع انتخابات عصر مشروطیت، پیش روی ملت است؛ صنفی، بومی، قومی، قبیلهای و حتی حوالهای. یعنی نه سیاسی و نه فکری و نه استراتژیک.
انتخاباتی که دو جناح آن را به انتخابات ۱۴۰۰ سنجاق کردهاند تا از طریق آن دورنما، صندلیهای سبز مجلس یازدهم را رزرو (=ذخیره) و جانمایی کنند.
جناح راست از طریق گُلزدنهای پیدرپی به درون دروازهی بی گولر باند حسن روحانی در جستوجوی نامی برای خود است، تا این بار، در بین مردم، منتقدگران محسوب شوند نه محافظهکاران.
آنان سعی دارند همپیوندی جناح چپ با باند حسن روحانی را چون چشم اسفندیار نشانه بگیرند، تا وضع بیریخت و نیمهفروپاشیدهی اقتصاد کلان و معیشت خُرد مردم را بهحساب آندو متّحدان صوری و مصلحتی بگذارند و خود را میان رأی دهندگان، غمخوار و ناجی آیندهی نزدیک مردم بنمایانند.
اما جناح چپ، چون همدست حسن روحانی تلقی شد، تلاش دارد دو اقدام را متلاشی کند:
۱. متلاشی سازی اتحاد استراتژیک میان خود و باند حسن روحانی.
۲. متلاشی ساختن شکلگیری مجلس صنفی و حوالهای از نوع صدر مشروطیت.
چپ از نظر من، برای این هدف میانبُرد، دستکم یک عملیات روانی را آغاز کردهاست تا بر این تاکتیک جناح راست فائق آید. به جزئیات این جنگ روانی ورود نمیکنم. چنانچه خبرخوانی حرفهای بهعمل آورید، متوجه خواهید شد.
نکتهی آموزشی سیاسی : چون حالت دفاعی در عرصهی علم سیاست یک ضعف و آسیب بهحساب میآید، چپ فهمید برای برونرفت از این وضع تدافعی، باید عملیات روانی را ساز کند، که کرد. در عملیات روانی، تمرکز بر نقطهی ایدهئال، محور کار است و حمله به همان سیبْل هدف. بس.
من تحلیل ارائه دادم، و تحلیل همیشه ممکن است به خطا رود و یا در فرصت پیش رو، صفبندیهای دوجناح با انواع سوگیرهای فرعی، تغییر آرایش بهخود گیرد.
۱۸ دی ۱۳۹۷
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
نکته بگویم: وقتی واژهی "ابوالفضل" (سلام الله علیه)، مُنادا واقع شود به حرفِ "ندا"ی "یا"، اباالفضل نوشته میشود نه ابوالفضل: یعنی این گونه:
یا اباالفضل. این سه وجه " ابو، ابا و ابی" برای خود قواعد دارد که اینگونه تغییر میکند. باید علم صرف و نحو را کمی مسلط بود تا دقیق متوجه شد که من وقت مدرسه را نمیگیرم.
نکته ها: شکافهای سیاسی صورتبندی کنندهی احزاب سیاسیاند، اما در ایران، احزاب، دولتساختهاند و قدرتسایه.
نکته ها: مجلس ششم فقط ناشی از احزاب نبود، مهمتر این بود که قدرتسایه و فائقه، در شوک دوم خرداد، به یک انتخابات منهای نظارت استصوابی! تن داد، آن مجلس شکل گرفت. البته جوّ جامعه هم از نظر کثرتگرایی سیاسی، بسیار متورّم و متلاطم بود. بگذرم بازم.
ستون روزانه
ماهیت استبداد
بهنامخدا. سلام. مونتسکیو در روح القوانین در تعریف ماهیت استبداد می نویسد:
«وحشیان لویزیان [از ایالات آمریکا] چون می خواهند میوه به چنگ آورند، درخت را از بیخ قطع می کنند، این است ماهیتِ استبداد»
(منبع: تفسیر نوین. استاد محمدتقی شریعتی. ص ۳۴۷)
نکته: این ملت است که باید قدرت را هرَس کند؛ نه آنکه، قدرت، ملت را در حصار نهَد؛ چنان آلِ نهیان.
۱۹ دی ۱۳۹۷
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
نکته ها:
جای دوری نمیروم، همین ایران را میگویم که یک ملت، فریاد برآورد و سلطنت موروثی را واژگون کرد و اینک چهل است برای در امان ماندن هویت اصلی آن انقلابِ برحق و دیدن عدالت، دغدغه دارد و هرگونه فساد، انحصار، امتیازطلبی، استبداد، انسداد، غربزدگی، فقر و کجروی را آفت و سمّ مُهلکِ سلامتی و بقای آن میداند. بیشتر بخوانید ↓
مکر و حیله

به قلم حجةالاسلام محمدرضا احمدی: قسمت اول: معنای مکر: با سلام حضور همراهان گرامی. عموما در کتب لغت به معنای منفی آن ترجمه شده است. در لغت نامه دهخدا، مکر به معنای فریب آمده است. مکر در فرهنگ فارسی معین هم به معنای فریب و حیله آمده است. در فرهنگ فارسی عمید هم به فریب، حیله و خدعه معنا شده است. اما در فرهنگ لغات عربی به معنای تدبیر آمده است، چه در کار بد باشد و چه در کار خوب.
در المفردات فی غریب القرآن و اقرب الموارد آمده است: "مکر آن است که شخص را با حیلهای از مقصودش منصرف کنی". در لسان العرب حیلهگری در نهان آمده است. قاموس اللغة و صحاح جوهری مکر را حیله و خدعه معنا کردهاند که البته این دو کتاب لغت، معنای غالب را در نظر گرفتهاند.
مکر، کید، خدعه: "کید" به معنای سعی و تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است. این ماده در بسیاری از موارد به معنای مکر بیان شده و ۳۵ مرتبه در قرآن به کار رفته؛ و تفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است. "خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد که در قرآن پنج بار به کار رفته. اما گستره معنایی آن محدودتر از مکر است، به نحوی که خدعه فقط شامل مخفی کردن مواردی میشود که از شأن آنها ظاهر بودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت مخفی بودن گفته شده است.
بر اساس معنایی که برای مکر ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و میتواند ابزاری برای افعال خیر یا افعال شر قرار گیرد؛ از این رو مکر هم میتواند در افعال شر و هم در افعال خیر به کار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به کودک مریض به وسیله مکر. البته استعمال لفظ مکر بیشتر در موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی، لذا برخی مفسران تمام موارد مکر را در رابطه با افعال شر و مذموم دانستهاند.
قسمت دوم: مکر در قرآن
مکر در اصطلاح علم اخلاق به معنای جستن راههای پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است؛ لذا رذیلهای از رذائل قوه عاقله است و جزء مهلکات بزرگ و زشتترین رذائل به حساب میآید که گناه شدید و بزرگی به شمار میرود. ماده "مکر" در قرآن کریم ۴۳ بار به کار رفته که بیشتر موارد درباره خداوند مطرح شده؛ از این رو برخی برای مکر در قرآن کریم معنای تدبیر و تقدیر را ارائه دادهاند. در 5 آیه هم صفت مکر به خاوند نسبت داده شده است. در قرآن کریم مسائلی درباره مکر بیان شده که با توجه به آن آیات میتوان گفت: مکر در نگاه قرآنی ابزاری برای نیتهای مذموم و نیتهای خیر به کار میرود: «...اسْتِکْبَارًا فیِ الْأَرْضِ وَ مَکْرَ السَّییّ وَ لَایحیقُ الْمَکْرُ السَّیئّ إِلَّا بِأَهْلِهِ» «...اینها همه بخاطر استکبار در زمین و نیرنگهای بدشان بود؛ امّا این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را میگیرد.»
در این آیه و آیات مانند آن مکر با وصف "سیّئه" توصیف شده و این وصف میرساند که مکر از منظر قرآنی میتواند ابزاری برای افعال شر باشد؛ و در مقابل مفهوم مخالفش این است که مکر میتواند ابزاری برای افعال خیر نیز باشد. همچنین در فرازهای دیگری از آیات شریفه، مکر به خدا نسبت داده شده است: «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ...» «و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چارهجویی کرد...»
انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر نمیزند، روشن میکند که قرآن کریم مکر را فقط ابزاری برای افعال شر نمیداند؛ بلکه مکر میتواند در دست کسانی با نیتهای پاک باشد و در افعال خیر به کار رود؛ همچنانکه میتواند ابزاری در دست صاحبان نیتهای شوم باشد و در افعال شر به کار رود.
قسمت سوم: سیاست دینی حضرت علی علیه السلام و جایگاه مکر:
فلسفه سیاسی امیر المومنین مبتنی بر صداقت و درستی است، چراکه این سیاست باید انسان را به هدف غایی اش رهنمون نماید. از دیدگاه علی، استفاده از روشهای نامشروع به هیچ قیمتی درست. حضرت فرمود: به خدا قسم! اگر اقلیم های هفت گانه با هر آنچه در زیر آسمانهایش دارد، به من داده شود تا خدا را معصیت کنم و پوست جوی را از مورچه ای بگیرم؛ هرگز نمی پذیرم و چنین کاری را نمی کنم. در سیاست اخلاقی که حضرت امیر(ع)، حیله و نیرنگ جایی ندارد، و شیوۀ مناسبی برای نیل به هدف محسوب نمی شود، هر چند که سکّه رایج زمانه باشد که همه بدان تمسک می کنند.
این حرف بدان معنا نیست که ایشان به روشهای فریب کارانه آشنا نبوده، بلکه بهتر از هر انسانی می دانست و به همه چیز آگاهی داشت اما هیچ وقت آن را به کار نبرد. به آن حضرت گفته بودند که معاویه از شما زرنگ تر است، فرود: «وَ اللّهِ ما معاویةُ بِأَدهی مِنّی و لکنَّهُ یَغدِرُ وَ یَفجُرُ وَ لَو لا کَراهِیَةُ الغَدرِ لکنت من أدهی الناسِ و لکن کُلُّ غدرةٍ فجرةٌ و کُلُّ فجرةٍ کفرةٌ و لکُلّ غادر لِواءٌ یُعرَفُ بِهِ یَومَ القِیامَةِ و اللّهِ مااُستَغفَلُ بالمکیدة و لا اُستغمز بالشّدیدة.» به خدا قسم! معاویه از من زیرک تر نیست؛ امّا فریبکاری و خیانت و معصیت می کند. و اگر مکر و فریب ناپسند نبود، من از زیرک ترین مردمان بودم؛ ولی هر بی وفایی، گناه است و هر گناه، ناسپاسی. و برای هر فریبکاری پرچمی است که با آن در روز قیامت شناخته می شود. به خدا قسم! من به وسیله مکر غافلگیر نمی شوم و در سختی ها ناتوان و عاجز نمی گردم. بیشتر بخوانید ↓
یازده کتاب؛ یازده نکته
به قلم دامنه: به نام خدا. طی دو ماه گذشته کتاب های زیر را از کتابخانۀ یادگار امام قم امانت گرفته و خواندهام. ضمن تشکر از دستاندرکاران بزرگوار این کتابخانۀ غنی عمومی، خصوصاً جناب آقای یوسفی، چند نکته از این کتاب ها می نگارم:
در کتاب «درآمدی بر علم اصول» نوشتۀ عین.صاد (مرحوم حجتالاسلام شیخ علی صفایی) علم اصول به زبان تحلیلی و به سبک نوشتاری ویژۀ وی، مورد بررسی قرار گرفت.
در کتاب «قلندر و قلعه» نوشتۀ سید یحیی یثربی داستان زندگی شیخ اشراق حکیم شهاب الدین یحیی سُهروردی بررسی شد. در ص ۲۳۵ این کتاب از زبان شیخ اشراق آمده است:
از صخره شدم بالا،
در هر گام، دنیایی تنهاتر، زیباتر!
و ندا آمد: بالاتر، بالاتر!
«درآمدی بر علم اصول» «قلندر و قلعه»
در کتاب «میبدی» نوشتۀ مریم صفاری سرگذشت صاحب تفسیر کشف الاسرار شاگرد خواجه عبدالله انصاری پیر هرات بحث شده است. در آنجا یک حکایت آمده است که در زمان انوشیروان ساسانی، ریسمانی از خیابان به کاخ وصل بود که مردم اگر شکایت داشتند آن را می کشیدند. این ریسمان شکایت البته نمی دانم راست است یا فقط روایت؟
کتاب «حکیم میبدی»
در کتاب «دین و دولت در عهد ساسانی» نوشتۀ دکتر شیرین بیانی آمده است: «ساسانیان از طریق دین به حکومت رسیدند و در آخر کار نیز با حربۀ دین نابود شدند.»
در «گذرنامۀ روح من» نوشتۀ نقی سلیمانی شعری نقل کنم و بگذرم:
کمر کوه کم است از کمر مور اینجا
ناامید از درِ رحمت مَشو ای باده پرست
«دین و دولت» «گذرنامۀ روح من»
در کتاب «ایران؛ هویت، ملیت، قومیت» نوشتۀ دکتر حمید احمدی از قول دکتر حسین بشیریه آمده است که انواع ناسیونالیسم در عصر مدرن در پی برجسته سازی بخشی از هویت چندبخشی و چندپارۀ مردم برآمدند و خصلت موزائیکگونۀ هویت های اجتماعی را انکار کرده اند. خالص سازی هویت جزئی از پروژه های ایدئولوژیک بوده است.
در کتاب «علاءالدولۀ سمنانی» نوشتۀ کاظم احمدی وایقانی این نکته را می آورم: آدمی می تواند مخاطب پیام های غیبی باشد و با خداوند جهان آفرین می تواند رابطه برقرار کند. (ص ۱۱)
«ایران؛ هویت، قومیت» «علاءالدولۀ سمنانی»
در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» اثر مرحوم جلال آل احمد خواندهام که او در ص ۲۶ میگوید روشنفکر قادر به درک زودرَس از وقایع اجتماعی... است.
در کتاب «دائرةالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی» نوشتۀ جعفر شیرعلی نیا این نکته در صفحهی ۱۳۸ حائز اهمیت است: در نجف «مصطفی به امام خمینی می گفت امشب در خانه زیارت نامه بخوانید. امام گفت: مصطفی این روح عوامانه را از من نگیر.»
«روشنفکران» «دائرةالمعارف مصوّر»
در کتاب «تاریخ فلسفۀ اسلامی» اثر هانری کُربن ترجمۀ دکتر سید جواد طباطبایی، این نکته ی صفحهی ۱۱ توجه ام را زیاد جلب کرده بود که آمده است: اندیشمندان اسلامی جهان را نه در تحوّل در خط مستقم و عرضی بلکه در قوس صعود مورد توجه قرار می دهند. گذشته نه در پشتِ سرِ ما که بلکه «زیر پاهای ما» قرار دارد.
«تعالیم اسلام» «تاریخ فلسفۀ اسلامی»
مرحوم آیت الله علامه طباطبایی در کتاب «تعالیم اسلام» که به کوشش حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی تدوین شده است در ص ۳۲می گوید: «عقاید دینی مانند نیروی مخفی در دل انسان جای دارد و او را در همه حال همراهی می کند و وی را از رذایل اخلاقی بازداشته و به فضائل وادار می کند.» نیز در ص ۳۹ میفرماید: «جامعه ای که به دین پایبند نباشد، واقع بینی و روشنفکری را از دست می دهد.»
علل نابودى ملّت ها
امام علی (ع): «پس از یاد خدا و درود همانا ملّت هاى پیش از شما به هلاکت رسیدند، بدان جهت که حقِّ مردم را نپرداختند، پس دنیا را با رشوه دادن به دست آوردند، و مردم را به راه باطل بُردند و آنان اطاعت کردند.»
نامهی امام علی ع به فرماندهان لشکر
پس از به دست گرفتن خلافت
درباره اعدامهای سال ۱۳۶۷

متن نقلی:
حجت الاسلام علی رازینی در
برنامهی دستخط سیما
مجری: بحثی درباره اعدامهای سال ۶۷ پیش آمد. در این پرونده این ها ظاهراً سمتی نداشتید.
جواب رازینی: خیر، ولی دفاع کردیم؛ چون دیدیم دارد به امام ظلم میشد و مجبور به دفاع از ایشان بودیم.
مجری: ماجرا چه بود؟ واقعا تخلفاتی صورت گرفته بود؟ در همین برنامه آقای مجید انصاری میگفت تخلفاتی صورت گرفته بود!
جواب رازینی: میگفتند امام چرا این دستور را دادند و یا به آن قضاتی که اجرا کردند، ایراد میگرفتند که چرا با این افراد برخورد کردید و حرف و شبهه این بود که قبلا حکم درباره اینها صادر شده بود و وقتی حکم صادر شد، دوباره نمیتوان مجازاتشان کرد. یعنی کسی که جرمی مرتکب شد برای آن جرم دو بار مجازات نمیشود. یک بار به حبس محکوم شد و تمام میشود؛ حرف این بود.
طُلاب گناباد به رُفت و روب شهر پرداختند
گزارش اجتماعی: طلاب گناباد به کمک پاکبانان شهرداری رفتند. ۶۰ نفر از طلاب چهارشنبه شب (۲۸ آذر ۱۳۹۷) رُفت و روب سطح شهر گناباد را بر عهده گرفتند تا پاکبانان یک روز استراحت داشته باشند. حجت الاسلام حسین امامی مدیر حوزه علمیه امام رضا (ع) گناباد که خود در این طرح شرکت داشت در گناباد گفت: کار پاکبانها دیده نمیشود ولی کار ما دیده میشود... این کار میتواند یک حرکت نمادین باشد تا سایر اقشار نیز در این طرح شرکت کنند و در هفته یک شب را به پاکبانان استراحت دهند... کار ما تبلیغ است و برای این که بهتر بتوانیم تبلیغ کنیم و مردم را به تمیزی شهر توصیه کنیم تا درک بهتری داشته باشند در این طرح شرکت کردهایم... ما کار را برای خدا انجام دادهایم ولی هر زبالهایی که میریزیم کار این عزیزان چندین برابر میشود و باید ساعت بیشتری را از خانواده دور باشند. مهران حسین زاده شهردار گناباد نیز که در ساعت یک بامداد همراه طلاب و روحانیون در این طرح بود در گناباد گفت: در این طرح طلاب و روحانیون به پیکهای پاکی این شهر یک شب را استراحت هدیه کردهاند که این کار تاثیر زیادی بر روی فرهنگ شهرمان خواهد گذاشت.
شهر گناباد خراسان
نقشۀ استان خراسان رضوی و موقعیت گناباد
طلاب حوزه علمیۀ امام رضا (ع) گناباد
شهیدان مهدی و حمید باکری
حرکت روحانیون گناباد ارتقای فرهنگ مشارکت را در گناباد و چه بسا در کشور شاهد خواهد بود و فرهنگ شهروندی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. شاید در کشور تنها مسئولی که خودش اقدام به رفت و روب شهر کرد شهید باکری بود که در نیمههای شب همراه با پاکبانان کار میکرد و حالا بعد از سالها طلاب و روحانیون گناباد دوباره نام و یاد شهید باکری را با این حرکت خود زنده کردند. (منبع)
مسائل تاریخی داراب کلا
اولین راننده تراکتور داراب کلایی میرزا علی دباغیان و دومین راننده محمود دباغیان. مزد شخم و دیسک زنی در آن سالها در ازای هر ۱۰۰۰ متر (قفیز) هشت تومان (هشتاد ریال) بود. سومین تراکتور را حاج ولی آهنگر ( BM )خریداری نمود. بعد از آن تراکتوری (هانی ماک) توسط حاج مهدی دباغیان خریداری که رانندگی آن را ابراهیم دباغیان به عهده داشت.
کدخداهای دارابکلا
به قلم محمدحسین آهنگر دارابی: (بحث ۸۰ مدرسه فکرت) را با عنوان وقایع تاریخ دارابکلا پی می گیرم: کدخدا. اولین کدخدا در محل در اویل حکومت رضا شاه ودر تعریف ساختار جدید امور روستا در آن زمان شکل گرفت که فردی به نام نصراله کامشی که بعدا فامیلی رمضانی را برای خود برگزید که پدر بزرگِ پدر عسگر رمضانی است که در دوره کدخدایی او اولین بار مردم دارابکلا شناسنامه دار شدند. و قبل از ان افراد به نام پدر و اجداد خود شناسایی می شدند و نام کسی در ثبت و احوال نوشته نبود.
دومین کدخدا سیدمحمد رئیس پدر سید باقر سجادی. سومین کدخدا اسد رمضانی پدر بزرگ موسی رمضانی معروف به قلیچی. چهارمی علی چلویی معروف به غلامعلی پدر بزرگ پدر آقای جواد غلامی همکلاسی ما در مدرسۀ فکرت. پنجمی شیخ حسن مهاجر. پدر ابراهیم مهاجر. ششمین کدخدا. میرزا هادی دارابی پدر عمو دارابی. هفتمین حسن اهنگر معروف به داودحسن پدربزرگ عیسی اهنگر دبیر همکلاسی در مدرسۀ فکرت. هشتمین کدخدا حاج گتی اهنگر پدر اسماعیل اهنگر. نهمین محمد راستگو پدر ابراهیم راستگو البته به مدت کوتاه. دهمین میرزا حسن صالحی پدر مهدی صالحی. یازدهمین کدخدا صادق ملایی پدر محمد حسین ملایی که در دوره ایشان مصادف شد با پیروزی انقلاب. بعد از انقلاب ساختار از کدخدا به دهیار تغییر نام پیدا کرده است.
پاکار. پاکاربه کسی می گفتند پیام ارباب و کدخدا را به مردم ابلاغ می کرد: ۱. اولین پاکار حسین پاکار بالا محله پدر مرحوم علی رمضانی معروف به حسین سک علی. ۲. اسد عزیز. ۳. محمد عباسپور معروف به محمد کل. ۴. اکبر محسنی معروف به اکبر شاهزه پدر جلیل محسنی. ۵. محمد رضا چلویی پدر اکبر چلویی کارمند دارایی که با پیروزی انقلاب شغل پاکار حذف شد.
دربارۀ رهبری معظم
متن نقلی: «سخنان مقام معظم رهبری درباره پذیرش انتقاد تند یکی از طلاب در پایان جلسه درس خارج فقه که گفتند: «دیروز یکی از آقایان بعد از درس تشریف آوردند جلو و با اوقات تلخی تمام گفتند که این بازنشستههایی که طبق قانون باید برکنار بشوند، اینها را برمیگردانند و این را به پای شما مینویسند، یعنی به پای من. این محبت است نشان میدهد از نسبت دادن چیزی به ما که به نظر ایشان اشکال دارد، ناراحت میشود. اشکال این بود که سر من داد میکشید. خیلی خب، ما هم از شما معذرت میخواهیم» و سپس فرمودند: «این قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، قانون بسیار خوبی است. از قوانینی است که به آن احتیاج داشتیم. این قانون در واقع حلقه بسته مدیریتی را میشکند. راه را برای جوانها میگشاید که بتوانند خودشان را برسانند به مراکز مدیریتی. منتها اطلاق قانون- که هر بازنشستهای باید به کار گرفته نشود- درست نیست. خود نمایندگان اشکالات را طوری اصلاح کنند که مجبور نشوند به رهبری متوسل شوند».
به عنوان کسی که از سال ۱۳۵۲ تاکنون با آیتالله خامنهای آشنایی داشته و دارم و روحیات ایشان را کاملاً میشناسم، باید بگویم که شنیدن این جملات بیش از هر چیز یادآوری مظلومیت مقام معظم رهبری است. نه از این حیث که چرا طلبهای به ایشان با تندی انتقاد کرده است و ایشان از آن طلبه معذرتخواهی کردند، که پذیرش انتقاد و عذرخواهی هر دو از نمادهای حکومت اسلامی و فرهنگ درست حکمرانی است؛ بلکه این مظلومیت بیشتر از جهت آن است که چهره واقعی رهبری به هر دلیل به جامعه معرفی نشده و نمیشود.
ایشان یکی از روشنفکرترین روحانیون زمان خود بوده و با ادبا، شعرا، روشنفکران و نویسندگان که طبعهای تند انتقادی دارند، رفاقت و مکالمه داشته است. ایشان فردی هستند که تحول را میپذیرند و تشویق میکنند. آقای آل هاشم، نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز که شیوههای متفاوتی مانند برداشتن نردهها و حضور در استادیوم برای تشویق یک تیم فوتبال را پیشه کرده، بتازگی روایت میکرد که «نگران شدم نکند رهبری از رفتارم ناراضی باشند در حالی که وقتی از خودشان پرسیدم، ایشان هم تشویق و هم تأیید کردند.» رهبر معظم انقلاب رهبری تحول خواه و با سعه صدر است؛ اما آنچه برخی از ایشان تصویر میکنند، تصویر دیگری است. نکته دیگر سخنان ایشان این است که ایشان اصلاح قانون را به مراجعه برای دریافت حکم حکومتی و اعلام استثنائات یک قانون از طرف ایشان ترجیح میدهند. مسأله اینجا است که نظام ما بر اساس مرجعیت ولی فقیه شکل گرفته است. در فقه تشیع نیز بنبستی وجود ندارد. حال گاه این بنبستها را ولی فقیه مستقیم باز میکند و گاه غیرمستقیم.
دکتر شریعتی و آقای خامنهای
مجمع تشخیص مصلحت نظام هم برای همین تشکیل شد که نظام اسلامی در مسائل خود دچار بنبست نشود. رهبری هیچ وقت تمایل ندارد خارج از چارچوب قانون نظر بدهد. اما این را باید بدانیم که نظام و حکومت اسلامی نباید هیچ گاه با بنبست مواجه شود. ولی فقیه میتواند از اختیارات استفاده و بنبستها را رفع کند. این کاری بود که حضرت امام (ره) نیز انجام میداد. در این باره از امام پرسشی مطرح شد. ایشان پاسخ داد که «منتظرم جنگ تمام شود و همه چیز را به مجرای قانونی بازگردانم.» خلاصه آنکه این رسانهها هستند که باید بتوانند چهره واقعی رهبری و حکمرانی اسلامی درست را ترسیم کنند. (منبع)
آیات ناسخ و منسوخ کداماند؟
متن نقلی: «آیات ناسخ و منسوخ کدام اند؟ در تعداد آیات منسوخ اتفاق نظرى دیده نمى شود؛ بیشتر دانشمندان علوم قرآنى فقط هشت مورد را که بر نسخ آنها دلیل قطعى و اجماع وجود دارد پذیرفته اند. آیاتى که نسخ شده اند، عبارتند از:
آیه نجوا؛ سورۀ مجادله، آیه ۱۲: یـأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا نَـجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُواْ بَینَ یدَىْ نَجْوَکُمْ صَدَقَهً. اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه با پیامبر خدا گفت و گوى محرمانه مى کنید، پیش از گفتوگوى محرمانه خود صدقه اى تقدیم بدارید. که به واسطه آیه بعد از آن نسخ گردیده است.
عدد مقاتلین؛ سورۀ انفال، آیه ۶۵: إِن یکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَـبِرُونَ یغْلِبُواْ مِاْئَتَینِ وَإِن یکُن مِّنکُم مِّاْئَهٌ یغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّیفْقَهُون. اگر از [میان] شما بیست تن، شکیبا باشند بر دویست تن چیره مى شوند، و اگر از شما یک صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز مى گردند، چرا که آنان قومى اند که نمى فهمند. این آیه نیز به واسطه آیه بعدش نسخ گردیده است.
آیه امتاع؛ سورۀ بقره، آیه ۲۴۰ .
آیه جزاى فحشا؛ سورۀ نساء، آیه ۱۵ و ۱۶ .
آیه توارث به ایمان؛ سورۀ انفال، آیه ۷۲ .
آیات صفح و عفو؛ سورۀ جاثیه، آیه ۱۴؛ سورۀ بقره، آیه ۱۰۹. که با آیه هاى سی و پنجم از سوره حج، و شصت و پنجم از سوره انفال و پانزدهم از سوره توبه نسخ شده است.
آیات معاهده؛ سورۀ نساء، آیه ۹۰ و ۹۲ ؛ سورۀ انفال، آیه ۷۲ .
آیات تدریجى بودن تشریع قتال.
ر . ک :
آیةالله محمدهادى معرف
التمهید فى علوم القرآن،
ج ۲، ص ۳۰۰ ـ ۳۱۶
(منبع)
قلبِ سلیم چه قلبی است؟

متن نقلی: «همه قلوب آدمی براساس فطرت و طبیعت نخستین آن بر سلامت و اعتدال و عدالت بنا نهاده شده است. این قلب اگر همچنان در مسیر کمالی بماند و از فساد و انحرافی که به سبب وسوسههای شیطانی و هواهای نفسانی پدید میآید خود را حفظ کند، در یک فرآیند رشدی و بالندگی به جایی میرسد که به قلب سلیم میرسد. قلب سلیم، قلبی است که سلامت در آن به شکل ملکه در آمده است و هیچ چیزی چون وسوسههای ابلیسی و خواستههای نفسانی نمیتواند در آن تاثیر منفی بجا گذارد. از این رو قلب سلیم در آموزههای قرآنی به عنوان قلبی خالی از هرگونه شائبه شرک مطرح میشود؛ زیرا شرک به معنای گرایش به سوی ضد کمالی است و قلب سلیم هیچگونه گرایشی حتی مخفی و نهان به سوی ضد کمال یعنی ضد خداوند پیدا نمیکند.
از نظر خداوند کسانی دارای قلب سلیم هستند که از هر گونه پلشتی و زشتی عقلانی و عقلایی و وحیانی رهایی یافتهاند و در مقام متقین در آمده اند؛ زیرا کسی که تقوا ملکه وی شده است، به هیچگونه از پلشتیها گرایشی نداشته و از آن پرهیز میکند که از جمله این پلشتیها شرک است. این گونه است که بهشت به معنای بزرگترین و کاملترین تجلی و مظهر جمال الهی برای آنان فراهم میشود و به جای آنکه ایشان به سوی بهشت بروند خود بهشت به سوی ایشان کشیده و آورده میشود.(شعراء، آیات ۸۹ و ۹۰). به سخن دیگر، چنین قلوب پرهیزکاری که اهل خشیت و خشوع و سلامت کامل و ملکهای هستند، هیچ غم و اندوهی در آنان راه نمییابد و آرامش همیشگی را دارا میباشند.» (منبع)
قلب سالم از نظر امام علی (ع):
فَطُوبَى لِذِی قَلْبٍ سَلِیمٍ أَطَاعَ مَنْ یَهْدِیهِ وَ تَجَنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ وَ أَصَابَ سَبِیلَ اَلسَّلاَمَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ. «خوشا به حال کسى که قلبى سالم دارد، خداى هدایتگر را اطاعت مىکند، از شیطان گمراه کننده دورى مىگزیندو با راهنمایى مردان الهى با آگاهى به راه سلامت رسیده است.»