به قلم دکتر فتح الله دهقان. بحران خاورمیانه و سوریه پیچیده، چند وجهی و تعداد قابل توجهی از بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای در آن درگیر هستند. بر این اساس از زوایای مختلف قابل تحلیل، توضیح و تفسیر است. گروهی از نظریه پردازان و سیاست مداران معتقدند استراتژی امریکا در خاورمیانه شکست خورده و شرایط را به نفع ایران می دانند. طیفی از آنها بر این باورند که بحران خاورمیانه دامی از طرف غربی ها برای کشاندن محور روسیه و ایران و ... به جنگ فرسایشی برای نابودی آنها می باشد.
نقشهی خاورمیانه
عده ای اظهار می دارند که این بحران فروپاشی قدرت های بزرگ خاورمیانه را به دنبال خواهد داشت و زمینه و بستر به واقعیت پیوستن تئوری خاورمیانه بزرگ غربی ها را فراهم خواهد نمود. گروهی دیگر بر این نظرند که روسیه نهایتا ایران را تنها خواهد گذاشت و با گرفتن امتیاز با غربی ها معامله خواهد کرد. عده ای دیگر معتقدند بحران خاورمیانه در راستای تامین امنیت رژیم صهیونیستی بوده و برای به سازش کشاندن اعراب با این رژیم می باشد. ارتباطات اخیر رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی را شاهد این مدعا می دانند.
طیف پر تعدادی از تحلیلگران سیاسی و بخش قابل توجهی از مردم این منطقه بر این باورند که خاورمیانه آرام و بدون تنش ایده آل قدرتهای بزرگ نیست و منافع آنها در خاورمیانه متشنج و متلاطم تامین می شود. البته آنها مواظب هستند که اوضاع از کنترل خارج نشود. اخیرا آمریکا اعلام نموده که از سوریه خارج خواهد شد، در این خصوص گمانه زنی های زیادی صورت گرفته. لازم است به این نکته اساسی و مهم توجه شود که رویدادهای سیاسی دارای ابعاد آشکار و پنهان می باشد که به نحوه ی توافق قدرت های بزرگ بر می گردد. در خصوص اعلام خروج آمریکا از سوریه لازم است مواردی را به عرض برسانم:
بحران خاورمیانه دارای ریشه های تاریخی بوده که بستر را برای درگیری و جنگ و ... در این منطقه فراهم نموده است. از سوی دیگر به گواه تاریخ قدرت های خارجی در این بحران نقش بی بدیلی داشته و همواره از آن منتفع شده اند.
امریکا از ورود به بحران های چند متغیّره هراس دارد و ترجیح می دهد وارد این بحران ها نشود. یکی از دلایل عدم ورود جدی مستقیم و همه جانبه به بحران سوریه به این مسئله برمی گردد.
خروج امریکا از سوریه می تواند در راستای استراتژی های کلان جهانی، قدرت های بزرگ و رقابتهای بین المللی این قدرتها باشد. می توان گفت با توجه به بیدار شدن اژدهای زرد (چین) خاورمیانه دیگر اولویت اول امریکا نبوده و شرق آسیا و چین به اولویت اول غرب تبدیل شده است.
این تصمیم به شخصیت رئیس جمهور امریکا و این که اولویت اول برای او مسائل داخلی امریکا می باشد نیز بر می گردد.
اختلاف با هم پیمانان اروپایی، فشار بر اروپاییها برای گرفتن امتیاز نیز دور از ذهن نمی باشد. با توجه به اینکه بحران خاورمیانه تبعات مستقیم امنیتی، اقتصادی و ... برای اروپا دارد. دیگر این که سه قدرت بزرگ اروپا فرانسه، آلمان و انگلیس گریبانگیر مسائل داخلی می باشند، شاید امریکا به دنبال فشار بر آنها در راستای سیاست های ترامپ باشد.
6- با توجه به اینکه ایران در سوریه دست بالا را دارد، این خروج به معنی فرار از رسوایی شکست سیاست های امریکا در خاور میانه و سوریه نیز می تواند تعبیر شود.
نباید از نظر دور داشت که ترکیه هم پیمان غربی ها و عضو ناتو بوده و اختلافات با امریکا نیز مقطعی و تاکتیکی می باشد. امریکا با این تصمیم به دنبال امتیاز دادن به ترکیه در خصوص کردها بوده که مسئله ای امنیتی و به امنیت ملی ترکیه بر می گردد. متقابلا ترکیه در راستای سیاست های امریکا در خاورمیانه ایفای نقش نماید.
مردم خاورمیانه، قومیت ها، گروهها و جریانهای سیاسی باید از این مسئله پند و عبرت گرفته که ابر قدرتها به دنبال منافع خود هستند همانطور که دیدیم در بحران سوریه در راستای منافع خود از کردها استفاده نمودند، ولی حال آنها را قربانی توافق با آنکارا نمودند. بنابراین مردم و حاکمان منطقه بایستی اختلافات را کنار گذاشته و مشکلات خود را با همکاری و همفکری با یکدیگر حل و فصل نموده و دل به خارجی ها نبندند.
شایسته است سیاست مداران کشورمان به این مسئله توجه ویژه نمایند که ترکیه و روسیه رقبای تاریخی ایران بوده و ائتلاف با آنها تاکتیکی و مقطعی بوده نه استراتژیک و پایا.
ایران نباید توافقات پشت پرده امریکا، روسیه، رژیم صهیونیستی و دیگر قدرتها در خصوص نقش ایران در خاورمیانه و سناریوهای احتمالی را از نظر دور بدارد.
مردم خاورمیانه بازنده اصلی این بحران بوده و می باشند. بر همگان آشکار است که این بحران در راستای استراتژی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت ابر قدرتها می باشد. به نظر می رسد نظم جدید خاورمیانه و جهان بر خاکستر و خرابه های سوریه شکل خواهد گرفت.
(روزنامه آفتاب یزد. ۹ دی ۱۳۹۷)