به قلم دامنه : به نام خدا. دینِ مشترک، زبانِ مشترک، فرهنگ و ادبیاتِ مشترک مؤثّرترین پایهها و مؤلّفههای اتّحاد یک ملت است. چه چیزی صاحبان قدرت در اروپا را به سمت تشکیل «اتحادیهی اروپا» کشانده بود؟ هراس از بلوک شرق و ترس از بازگشت جنگهایی ویرانگر از نوع دو جنگ جهانی اول و دوم. اما این قارّه با وجود پول مشترک، هراس مشترک، پرچم مشترک، تفکر مادّی مشترک و الگوی رشد و توسعه و اقتصاد مشترک هرگز به اتحاد نرسیده است. زیر در این قاره، هنور نیز، فرهنگ مشترک و زبان مشترک وجود ندارد و دین و دیانت هم برای آنان چندان اهمیتی ندارد. هر کشور ساز خود را کوک میکند و رقص خود را مینماید!
از روزی که انگلیس، ساز خروج از «اتحادیهی اروپا» را به صدا درآوُرد این ضعف و شکنندگی، بیشتر خود را عریان ساخت. آنچه «اتحادیهی اروپا» با آن روبروست یک درس بزرگیست تا ایرانیان قدر و ارزش سه مؤلّفهی اتّحادی خود را بدانند و حول آن همبستهتر و منسجمتر بمانند تا هم حکومت خود را از آسیبها و کژیهای عدیده نجات دهند و هم کشور خود را از دسیسههای پیچیده برهانند. دین، زبان و فرهنگ را باید پاس داشت؛ نیرویی معنوی و هویتی که ایران و ایرانی را شایسته و لایق و متّحد نگه میدارد.