تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : درود جناب طالبی حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا ... -
ناشناس : سلام پاسخی به نوشتار صریح بانو اُنظُر ✍️ در این روزگار که بیشتر، سکوت میکنند یا از کنارهگیری و محافظهکاری دم میزنند، گاه نوشتاری میآید که بیهیاهو، اما با شجاعت، تلنگر میزند و دردهای نهفته را به زبان میآورد. نوشتار ۱۳گانهی بانو «أنظر» خطاب به علی شمخانی، از جنس همان یادداشتهاست؛ تذکری زیرپوستی اما ... -
ناشناس : متن پیام مرجع تقلید معظم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم ... -
قاسم بابویه دارابی : خدا را شکر بعضی ها تازه از خواب ناز بیدار شدن باز هم شروع به حراحیف و شبهه افکنی برای رهبری حکیم نمودن و از اسرائیل تمجید تلخی او بعد ۱۵ روز که از جفت کوه خف شده بود و شبانه از انجا تا انار قلد را می رفت تا اوضاع را رصد کند او این ندت در شغال اباد بصرف اب گندیده بود زر بیحا نی زند عرضه نداشت تجاوز رژیم ... -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، صبح بهخیر 🟩حق یا تکلیف 🔻 امام حسین علیهالسلام وقتی تصمیم به مقابله با یزید گرفت، به تمام همراهان خود اجازه انتخاب داد؛ به بیان امروزی، حضور در میدان مبارزه را برای دیگران "تکلیف" نکرد، بلکه "حق" انتخاب و تصمیمگیری برای آنان قائل شد. جلیل قربانی -
ناشناس : درود و عالی سکه و ستیزه را تفسیر کردی . از اینجا بود که دین ابزار قدرت شد . نه راهنمای حقیقت و آرامش برای زندگانی مردم .🙏🙏🖤🖤 امیر رمضانی دارابی -
ناشناس : دنیای اقتصاد- استفنوالت : حمله گسترده اسرائیل به ایران، جدیدترین دور از نزاع این رژیم برای حذف یا تضعیف تکتک مخالفان منطقهایاش است. در پی حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل نبرد سهمگینی را برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک نیروی سیاسی معنادار آغاز کرد؛ تلاشی که توسط سازمانهای ... -
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک .
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- اوسا
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
تیر ۱۴۰۴
۴
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۱
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
برخی کمتر از دومینیکن! بودند
پنج خبر، پنج نظر
خبر ۱ : استیو بنن استراتژیست برکنارشدهی ترامپ -که در ساخت دیوار مرزی آمریکا و مکزیک نقش داشته- از طریق سایت سرمایهگذاری «ما دیوار میسازیم» بیش از ۲۵ میلیون دلار از کمکهای مردمی را به جیب زده است. (منبع)
دامنه: این شخص به لزومِ جنگ مسیحیان و یهودیان با اسلام و چین معتقد است و این رویارویی را مقدس نیز میداند. لابد جیببُری کرد تا پول دیوار مرز مکزیک را خرج تقابل با اسلام و ایران کند!
خبر ۲ : جو بایدن در مورد ماه محرم نوشت: «همانطور که دوستان و همسایگان مسلمان ما شروع سال نو اسلامی را گرامی میدارند و به فداکاریای که در ماه مقدس محرم انجام شد، احترام میگذارند، بیایید همهی ما بخواهیم که در کنار هم در مبارزه برای شفقت، برابری و عدالت بایستیم.» (منبع)
دامنه: کاری به این ندارم که او به آنچه گفته، صداقت دارد یا ندارد، صوری گفته یا جدّی. باورش شده یا نه. مهم این است او به چهار مفهوم ارزشی اشاره کرده است که آرزوی همیشگی بشریت است، خاصّه به اصل «فداکاری» در واقعهی عاشورا. باز «جو بایدن»! که دستکم برای ماه محرم، ولو برای کسب وجهه و رأی، چنین نوشت. هستند در داخل که انگار یک جو غیرت ندارند و هنوز هم منتظرند ترامپ یک غلطی علیهی ایران بکند و از اینکه نمیتواند، با خود در کلنجارند و تحت فشار.
خبر ۳ : باراک اوباما گفت: «عاقبتِ ریاستجمهوری ترامپ، افسارگسیختنِ بدترین هوسهای ما بوده، تضعیف وجههی پرافتخار ما در اطراف جهان و تهدید بیسابقهی نهادهای دمکراتیک ما.» (منبع)
دامنه: متوجه شدید که چی گفته؟ یعنی بدترین شکل دموکراسیِ صوری و پولی و کاپیتالیستی.
خبر ۴ : بیل کلینتون گفت: «شما میدانید که ترامپ با چهار سال ریاست جمهوری دیگر چهکار خواهد کرد: مقصّردانستن دیگران، قلدری و تحقیرکردن.» (منبع)
دامنه: سه شیوهی قدرت یکجانبهگرا و سه فاز شخصیتی نژادپرستی در آمریکا.
خبر ۵ : نخست وزیر عراق در دیدار با ترامپ در آمریکا گفت: «آمریکا به عراق برای شکست داعش کمک کرد.» (منبع)
دامنه: ازجمله حرفهاییست برای تأمین منافع ملی، ولی تهی از راستی و خالی از درستی. امور داخلی هر کشوری انحصاراً ملیست، اما اثراتِ ملموس معاضدت ایران نادیدهانگاشتنی نیست.
از لالی تا کشمیر

باز «الازهَر»
به قلم دامنه: به نام خدا. بلاخره «الازهر» به این باور راستین شیعه -ڪه به «توسّل و شفاعت» اعتقاد راسخ دارد- وارد شد و بهحق، فتوای بهحق صادر ڪرد ڪه سالها بود شیعیان جهان -و حتی پارهای از مسلمانان اهل سنت- بدان همت و اهتمام میورزیدند؛ گرایشی ڪه ناشی از عشق به اهلبیت (ع) و ایمان به «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» بوده است؛ یعنی آیهی ٣٥ سورهی مائده ڪه برگردانِ فارسی آن (با ترجمهی شیخ حسین انصاریان) این است (منبع):
ای اهل ایمان! از خدا پروا ڪنید و دستآویز و وسیلهای [از ایمان، عمل صالح و آبروی مقرّبان درگاهش] برای تقرّب به سوی او بجویید؛ و در راه او جهاد ڪنید تا رستگار شوید.
فتوای نوینِ «ڪمیتهی فتوای مجمع تحقیقات اسلامی» الازهر مصر در دربارهی حڪم توسل این است ڪه من دیشب دیدهام:
«توسل به پیامبر (ص) پس از وفات ایشان، بنا بر قول جمهور فقهای مالڪی و شافعی و متأخّران حنفی و نزد حنبلیها جایز است... شخص میتواند برای حاجات خود به پیامبر (ص) متوسّل شود و او را نزد خدای متعال، شفیع گرداند،.. زیرا پیامبر (ص) شفیعی است ڪه شفاعت او رد نمیشود... و فاعل فقط خدای متعال است ڪه به هرڪه بخواهد حاجت و نعمت میدهد...» (منبع)
نڪته: باز الازهر و صد رحمت به آن، ڪه باور به پدیدهی توسّل را پذیرفت، بدا به حال انڪاریون در جهان ڪه تا عقلشان به چیزی قد نداد، و خود در شڪّ و شُبهه و جهل و تردیدافڪنی غرقاباند، از سرِ لجاجت، یا از روی عناد و یا از قِبَلِ غفلت، نه فقط دست به انڪار میزنند ڪه حتی ایمانورزی سایرین را شماتت و سرزنش میڪنند، و رفتار مؤمنانهی مؤمنین و مؤقنین را، یا رفتاری عوامانه میپندارند و یا افڪاری متعصّبانه؛ حال چه بخواهد زیارت مشهد مقدس و نجف اشرف و ڪربلای معلی باشد و چه بخواهد راسخیت فرد در پیروی از اهلبیت عصمت و طهارت (ع) و رسول رحمت حضرت ختمی مرتبت (ص) باشد.
شاهد مثال: سالها با چشمان سر و دیدهی دلم شاهدم ڪه عشق زائرین رضویِ بارگاه زیبای حضرت رئوف (ع)، در آن صحن و سرا، گُل میڪرد، شڪوفه میداد، شڪوفا میشد و غُنچه میبخشید. اساساً اماڪن متبرّڪه و مَشاهد مُشرّفه، همواره جایی معنوی، آرامبخش و مطمئن برای عشقبازی و توحید و عبادت و عبودیت و پرستشِ پروردگار، توسط زائرین بودهاست؛ توسل و تقرّب یعنی همین. چه راست و صدق گفت خدای متعال ڪه: ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ.
جهان امروز به قلم دامنه
یڪم: دڪتر «امانالله قرائیمقدم» جامعهشناس با استناد به نظریهی «پیتیریم سوروڪین» جامعهشناس مشهور روستبار آمریڪا (۱۸۸۹ - ۱۹۶۸) دربارهی نظامات و ادوار جهان بر این نظر است ڪه جهان اڪنون در دوران «حسّی و مادّی» خود قرار دارد و اقتضای این دوران هم «ڪمتفاوتی» افراد به یڪدیگر است. از نظر او «اقتضای این جهان بهویژه در شرایط زندگی صنعتی و در ڪلانشهرها این است ڪه آدمها با یڪدیگر شبیه روبات برخورد میڪنند. مثلا در ڪوچه و خیابان از ڪنار هم عبور میڪنند اما ڪمترین توجّهی به هم ندارند.» آقای قرائیمقدم این را ناشی از ڪمرنگشدنِ «معنویات و بروز بیشتر مادّیات در این جوامع» میداند ڪه ڪمترین آسیب آن، «همین ڪمتفاوتی یا بیتفاوتی» است. (منبع)
در مورد نظر قرائیمقدم نظری ندارم یعنی بلد نیستم چیزی بگویم اما در بارهی سوروڪین باید بگویم او واقعیتها را یا ناشی از افڪار ادراڪی و تجربی میداند، یا عقیدتی و ایمانی، و یا باورهای ایدهآلیستیی و عقلانی. ویکی پدیا سوروڪین در تئوری تقارُب (=به هم نزدیڪشدن) این پیام را رسانده ڪه بهتدریج ڪشورهای سرمایهداری و سوسیالیستی به هم نزدیڪ میشوند. زیرا اقتصاد و تولید، منجر به درد و معضل مشترڪ مشڪلات بشر میگردد و از بروز اختلافات سیاسی میڪاهد.
نظری به دیدگاه سوروڪین ندارم، بلد هم نیستم، من جامعهشناسی عمومی را با مطالعهی آزاد آنتونی گیدِنز مزمزه ڪردم، با ترجمهی منوچهر صبوری از نشر نی، اما درس تخصصی جامعهشناسی سیاسی را با استاد دڪتر حسین بشیریه گذراندم. بگذرم.
دوم: رهبر ڪاتولیڪهای جهان یعنی آقای «پاپ فرانسیس» در «موعظهی هفتگی خود» در مورد مسجد «ایاصوفیه»ی استانبول ترڪیه موعظه ڪرده ڪه از ڪار رجب طیّب اردغان ناراحت است و گفته: «فڪر من به استانبول میرود، به سنّت صوفی فڪر میڪنم، بسیار ناراحت هستم.» (منبع)
چه بگویم به پاپ؟ برخیها در ایران -حتی حتی از میان روحانیان- ڪه مقامات دینی را صرفاً برای «موعظهگری» میخواهند و مدعیاند دین از سیاست جدا است و اقدام امام خمینی در تأسیس جمهوری اسلامی ایران را تقبیح و سرزنش میڪنند. مثلاً اخیراً حجتالاسلام مهدی مهریزی هم مصاحبه ڪرده و گفته «قرآن ڪریم در گزارش خود از پیامبران، بیان نڪرده است ڪه تلاش پیامبران در ڪنار هدایت و تعلیم مردم، تشڪیل حڪومت بوده است.» (منبع)
راستی: استانبول، در اصل اسلامبول بوده است. اما لائیڪها نام اسلام را از روی آن حذف و «استانبول» ڪردند. ایاصوفیه هم دیرزمانی مسجد بوده است و سپس موزه شد و حالا باز نیز به اصل خود برمیگردد. آقای پاپ مقام مذهبی مسیحیت ڪاتولیڪ اگر از تحولات خشن جهان و ستمگریهای زورگویان ناراحت باشد بهتر است تا از روز و روزگار یڪ مسجد. البته موعظه (=پند) اساساً خوب است، اما جهان فقط با موعظه پیش نمیرود. ڪاری در ردیف امام خمینی رهبر ڪبیر انقلاب اسلامی باید ڪرد و نظام سیاسی مُبتنی بر دین و منطق و عقلانیت و متّڪی بر نظر و رأی همیشگی مردم و جمهوریت باید آراست.
سوم: «عمرانخان» گفته «بیش از ۸ میلیون ڪشمیری از طرف ۸۰۰ هزار نظامی هندی محاصره شدهاند و حدود یڪ سال است ڪه تهیهی امڪانات اولیهی زندگی نیز برای آنها مشڪل شده.» (منبع)
اشارهی نخستوزیر پاڪستان به ڪشمیرِ بخشِ هند است. ڪشمیر منطقهای وسیع و بڪر است ڪه سه پاره شد. بخش هندی، بخش پاڪستانی، بخش چینی ڪه اقصا نام دارد. تمام این سه پاره، حوزهی نفوذ زبان «فارسی» بوده و هست.
چهارم: از قم هم بگویم. قم چند روزی است ڪه یڪ روز در میان، یا دو سه روز در میان، در زیر ذرّات ریزگردها دیده نمیشود؛ حتی از فراز ڪوه «دو برادران» قم و یا از شیار ڪوه خضر و حتی از خط الرأس بزرگراه آوینی. دیروز ریزگردهای حیاط منزلم را جارو زدم. هم زیاد بود و هم به خاڪ قم نمیماند. گویا از دوردستها به اُمالقرای قم، مقیم شد.
نڪته: عڪس ڪوه «دو برادران قم» را در بالا منعڪس ڪردم. نڪتهی دستور زبان فارسی اینڪه، در فارسی وقتی عدد بر سر ڪلمه یا معدود آمده، دیگر آن ڪلمه جمع نمیآید. ڪوه دو برادر درست است نه دو برادران. اما این نام -ولو نادرست- هم بهڪار میرود و هم این دو تا ڪوه با همین عنوانِ «دو برادران» در میراث طبیعی ملی ثبت شده است. علت نامیدنِ به این نام، در عڪس مشخص است: چون عینِ دو برادر ڪنار هماند؛ مانند قلهی دماوند ڪه البته در رشتهی ڪوه البرز، یڪّه و تڪقلو شد! این قلّهها به قول ملڪالشعرای بهار -ڪه در حرم امام رضا (ع) دفن است- حڪومتهای زیادی را شاهد بودند، حڪومتها آمدند و رفتند ولی دماوند هنوز هم پابرجاست. مرحوم «بهار» این را به شعر در آورد. بگذرم باز.
ستیز در سرِنگِتی
به قلم دامنه : به نام خدا. ما همه امتحان (=آزمون) میشویم. دستڪم با این سه عامل: با عوامل طبیعی، مانند خشڪسالی یا تَرسالی. با فصلها، چه پاییز چه بهار. و با یڪدیگر توسط همدیگر.
سرِنگِتی نشانمان میدهد ڪه وقتی «فراوانی» چه در بیشه و چه در بوته، تمام شود ستیز آغاز میشود. آنگاه شغال غذا میدزد، گُراز راه مخفی اضطراری برای لانهاش میڪَند، ڪَفتار، قدرت در آرواهاش میاندازد و بر هر جّنبندهای یورش میبرَد و اساساً میان قوی با ضعیف و حتی قوی با قوی، نبردِ ارادهها حتی به صورت رُخبهرُخ روی میدهد؛ چراڪه، جایی ڪه غذا هست، رقابت هم هست، اما جایی ڪه غذا نباشد و یا ڪمیاب باشد، ستیزه و نبرد خونین، قانونِ قَسری (=جبری و اجباری) میشود و روال ڪارزار.
دریدن بوفالو توسط شیرها
قلمرو، همان ڪار را با ما میڪند ڪه مرزهای بینالملی با سایرین. تجاوز به قلمرو منجر به هرجومرج و آشوب و بلوا میشود و دفاع از قلمرو، ڪارِ هرروزهی زورمندانِ ما.
از آنجا ڪه در سرِنگِتی و هر جایی چون سرِنگِتی، پذیرفتنِ شڪست، «بدترین بخش ریاست» است، هیچ زورِ بازو دار، و هیچ زورِ پنچهافڪن و چنگالورز حاضر نمیشود از غذای مفت و مجانی بگذرد و یا از چنگ رقیب درنیاورَد و غُرش و پرّش نڪند و بر ضعیفان ما زور نگوید.
ستیز در سرِنگِتی، نوعی دانشگاه است، نوعی عبرتگاه است و نیز نمایشی تماشایی برای پرهیز از سبُعیت (=ددمنشی و درندگی). در سرِنگِتی حتی یڪ شیر نر قویپنجه و یڪ فیل جَسیم و تناور و عظیم جثّه، به تنهایی، ضعیف است؛ باید گلّه شوند و نیز متحد بماند تا بتوانند از خود، از قلمرو خود، از چراگاه و شڪارگاه خود و همچنین از همه مهمتر از جمع و اعضای متشڪّلشدهی خود پاسبانی ڪنند تا بتوانند نگهبانِ زندگیشان باشند. زیرا؛ از شدّتِ نیاز است ڪه «شهامت» میآید. و شاید هم شَریری و «شرارت».
من -ڪه اساساً مستند را از فیلم بیشتر میپسندم- با دیدنِ یڪ مستند حیات وحش، این متن را از زبان حیوانات نوشتم؛ آخه آنچه میان آنان ازجمله در سرِنگِتی -حدّ فاصل جنوب ڪنیا و شمال تانزانیا در آفریقا- میگذرَد، شاید اندڪپندی به دنیای ما به ارمغان آورَد. تا غارت و حقارت از جهان انسان بگذرد، ڪه گویی نمیگذرد. بگذار این حقیر بگذرد.
سلطنت ترس
خبر ۲ : سرانجام مشخص شد پدر، مادر، برادران و خواهرانِ شهید «نسیم افغانی» سالهای قبل در حملهی هوایی شوروی به افغانستان همگی به شهادت رسیدند. به دستور رهبری، نسیم افغانی رزمندهی «آرپیجیزن» -ڪه در جنگ تحمیلی عراق علیهی ایران، به ڪمڪ ایران شتافته بود (منبع) و پیڪرش در منطقهی عملیاتی (عڪس پایین) ڪشف شدهاست- در حرم امام رضا (ع) دفن میشود.
من، به مقام شامخ این شهید غریب با تمام اشتیاق ادای احترام میڪنم و به ملت متدیّن افغان درود بیعدد میفرستم ڪه در رنجها، بلاها، جنگها، تفرقهافڪنیها، گرسنگیها، سختیها، سرسختانه دست از ایمان به اسلام برنمیدارند و قومی قانع و مقاوم و یاریرساناند.
خبر ۳ : سرتیپ پاسدار آقای محمدباقر قالیباف رئیس قوهی مقننه گفت: «مصمم هستیم اولویت مجلس را از تقنین به نظارت تغییر دهیم؛ چراڪه در بسیاری از موارد نیازی به قانون جدید نداریم و با نظارت دقیق مشڪلات در حوزه اجرا حل و اعتماد مردم هم به نظام بیشتر میشود.» (منبع)
یادآوری پایانی: امروز، خجستهسالروز میلاد فرخندهی ڪریمهی اهل بیت -علیهمالسلام- حضرت فاطمهی معصومه -سلام الله علیها- بر شیفتگانِ ڪانونِ عصمتوطهارت مبارڪ.
چه باشد زندگانی را بهایی

به قلم دامنه : به نام خدا. ماندهبودم از میان سه موضوع -که در ذهن چرخش داشت- کدام را برای ستون روزانهام در مدرسهی فکرت بنویسم. سه موضوع این بود: ۱. دعاهای مُنشاء و مأثور، ۲. آیا ایرانیها هم نژادپرستاند؟ ۳. تبارشناسی باند اکبر طبری.
اما پیش از نوشتن یکی از این سه سوژه، مشغول مطالعهی رباعیهای مرحوم خلیلالله خلیلی شاعر معاصر افغان بودم و همین ذهنم را از آن سه موضوع انصراف داد. وی که در سال ۱۳۶۶ هجری خورشیدی در پاکستان درگذشت دارای «۶۲ اثر منظوم و منثور در عرصههای مختلف هنر، ادب، سیاست، فلسفه و عرفان» است.
من سه رباعی از چندین رباعی وی را زینت ستون روزانهی امروزم میکنم تا گفته باشم هرگونه نژادپرستی و نژادگرایی و آپارتاید نادرست است و با روح اسلام و انسانیت و معنویت ناسازگار است.
بارها دیدهام که در میان ایرانیها هم نوعی خفیف و حتی شاید بعضاً شدید، نژادپرستی و نژادگرایی وجود دارد. خصوصاً علیهی نژاد عرب و قوم افغان؛ بهویژه از سوی کسانی که دم از باستانگرایی ایرانی میزنند. حال آنکه قرآن در آیهی ۱۳ سورهی حجرات (منبع)، تمام امتیازات نژادی و جنسی و «تبعیضهاى نژادى، حزبى، قومى، قبیلهاى، اقلیمى، اقتصادى، فکرى، فرهنگى، اجتماعى و نظامى را مردود» و لغو و به جای آن «تقوا» را ملاکِ کرامت انسان کرد.
وبلاگ مربوط به: خلیلالله خلیلی: اینجا
با خلق نکو بِزی که زیور این است
در آینهی جمال، جوهر این است
آن قطرهی اشکی که بریزد بر خاک
بردار که گنج لَعل و گوهر این است
(رباعی ۷)
چه باشد زندگانی را بهایی
فسرده از نَمی، خشک از هوایی
ز مَطبخ سالها تا مُستراحیم
مگر این زندگی یابد بقایی
(رباعی ۵۳)
سرمایهی عیش، صحبت یاران است
دشواری مرگ، دوری ایشان است
چون در دل خاک نیز یاران جمعند
پس زندگی و مرگ به ما یکسان است
(رباعی ۴)
(منبع)
هشت نکته در پیام اوباما
به قلم دامنه : به نام خدا. ڪاش انگلیسی و ترجمه بلد بودم و پیام «باراڪ اوباما» را خودم با احاطه بر متنِ اصلی، برگردان میڪردم تا ببینم حرفش چیست. گرچه به یڪی از ترجمهها (منبع) دسترسی پیدا ڪردم، اما معمولاً ترجمهها بهدرستی و رسا، به فارسی برگردان نمیشوند. فرض را بر این میگذارم این برگردان، درست، همان است ڪه اوباما به مردم معترض آمریڪا گفته است. به گمان من -با پرهیز از اینڪه او ڪیست و در زمانِ زِمامداری و صدارتش بر آمریڪا چه رفتارهایی با ایران و جهان ڪرد- هشت نڪته در پیامش نهفته است ڪه دستڪم در فضای نظری میتواند جنبههایی برای مطالعات و مطالبات بیافریند.
۱. اعتراضات را «فرصت» تفسیر ڪرده، نه «شورش» و گفته این میتواند برای «جامعه و حتی ڪشور» استفاده شود تا «بالاخره تاثیری داشته باشیم.» یعنی با این فعلِ جمعِ «داشته باشیم» خود را نیز، داخل اعتراضات قرار داد نه مانند برخیها ! بیرونِ گود.
۲. از اعتراضات به عنوان «تغییر ذهنیتِ در حالِ انجام» تعبیر ڪرد ڪه از طریق آن «یڪ آگاهی بسیاربزرگ به وجود آمده» و با این رویڪرد، باز خود را با معترضان جمع میبندد و میگوید: «تا ما متوجه شویم ڪه میتوانیم بهتر از این عمل ڪنیم.»
۳. او رسماً میگوید «تظاهرڪنندگان ڪنونی» در حال ارائهڪردن «یڪ تابلوی نقاشی از آمریڪا» هستند ڪه «حضور جوانان» و «انگیزههایشان میتواند الهامبخش تغییرات عمیقتری باشد.»
۴. جالب اینڪه از درون اعتراضات به بیرون آن هشدار میدهد یعنی به «همهی فرمانداران ایالتهای ڪشور» ڪه از آنان میخواهد تا «سیاستهای استفاده از زور را با اعضای جوامع خود بازبینی ڪنند.» بازبینی سیاست زور، نیاز امروزی بشیریت است ڪه گویا بر اوباما نیز روشن گردیده است.
۵. او همچنین از «تمامی مردم» درخواست ڪرد «ڪه با یڪدیگر همڪاری داشته باشند» ڪه چه شود؟ هدف را معین میڪند: تا «آمریڪا را تغییر دهند» زیرا معتقد است «ڪشور» با «ارزشهایش مطابقت» ندارد. در واقع با این سخن، بر نقدِ جدّی ملل آزادهی جهان بر رفتارهای ڪریه و قُلدورمآب آمریڪا صحّه گذاشته شد.
۶. در نگاه اوباما «اعتراضات ڪافی نیستند» چرا؟ چون آنچه به نظر او مهمتر است «حضور پرشور» مردم در «انتخابات آینده» است. یعنی پیوند خیابان با صندوق آراء. نماد دموڪراسیهای واقعی این است، هم خیابان و هم صندوق رأی باید برای مردم آزاد باشد. و امروزه ڪه سران شریر آمریڪا به سرڪوب مردم در خیابانها مشغولاند ازینرو اوباما این دو مسأله را به هم مرتبط ڪرد.
۷. اوباما «رأیدادن در مقابل اعتراض» یا «مشارڪت در ازای نافرمانی مدنی» را نادرست میداند و معتقد است در چنین رویڪردی اوضاع ڪشور «در این مسیر یا در آن مسیر پیش نمیرود بلڪه باید هر دو با هم باشند.» دلیلش روشن است. اعتراض با رأیدادن پیوند دارد. وگرنه اعتراضاتی «ڪور» میشود و هرجومرج.
۸. و او حرف اصلیاش در آخر پیام میزند و آن این است: «به منظور تغییر واقعی، باید روی مشڪل متمرڪز شد و افرادِ در قدرت نباید آسوده باشند.» دوباره خود را با معترضان جمع میبندد و این هدف را برملا میڪند: «باید تغییر را به راهحلها و قوانین عملی ڪه قابل اجرا هستند و نظارت روی اجرای آنها باشد، تبدیل ڪنیم.»
نڪته: با این متنم خواستم، هم رسانده باشم با نگاه خودِ آمریڪاییها -آن هم اوباما ڪه هم در صدارت بود و هم خود یڪ سیاهپوست است- به آنچه در آمریڪا میگذرد، واقعیتر میتوان از خبر به اطلاعات سیر ڪرد.
و هم گفته باشم اینڪه اوباما معتقد است نباید گذاشت «افرادِِ در قدرت» در آسودگی باشند، اصلی فراگیر است. در ادبیات سیاسی شیعه، امام علی (ع) به مردم -به این مضمون- میفرمودند با چشمانِ ناظرتان ڪجیهای قدرت را راست ڪنید.
سرافکندگی بزَککنندگانِ آمریکا
دو جمله از سخنان ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ رهبری: «اینکه مردم آمریکا شعار میدهند که بگذارید نفس بکشیم یا نفس نمیتوانیم بکشیم، در واقع حرف دل همه ملتهایی است که آمریکا در آنجا ظالمانه اقدام کرده است.»
«با این وضع پیشآمده، برخی از ایرانیهای داخل یا خارج از کشور هم که شغلشان حمایت از آمریکا و بزَک آن بود، دیگر نمیتوانند سر بلند کنند.» (منبع)
اقدام پنهان
در قانون امنیت ملی آمریڪا، اقدام پنهان (Covet Action)، فعالیتهای دولت ایالات متحده برای تأثیرگذاشتن بر وضعیتِ سیاسی، اقتصادی و یا نظامی در خارج از ڪشور تعریف شدهاست؛ به گونهایڪه نقش آمریڪا در آن آشڪار نبوده و یا علناً به آن اعتراف نشود.
از اقدام پنهان -ڪه سرّی انجام میگیرد- به عنوان ابزاری برای پیشبردِ اهداف سیاسی استفاده میشود. در انگلیس اسم آن، «اقدامات ویژهی سیاسی» است. این رفتار نهانی، اقدامی خارقالعاده محسوب میشود ڪه از حالتی میان جنگ و صلح حڪایت دارد؛ مانند براندازی حڪومتها ڪه حوزههای گوناگونی را در بر میگیرند.
چالش اصلی در «اقدام پنهان»، ارزیابی آن است ڪه برخی از ڪارشناسان زُبدهی سازمان سیا، بر میزان نتایج مثبت آن تردید میافڪنند. مثلاً هنوز هم در جامعهی اطلاعاتی آمریڪا ڪودتای ۲۸ مرداد علیهی مرحوم دڪتر مصدق سرزنش میشود زیرا ارزیابی آنان این است آن «اقدام پنهان» در نهایت دستمایهای برای غلبهی مردم بر شاه شده و سرانجام به رویڪارآمدن امام خمینی و بنیانگذاری نظام نوین ختم گردیده است.
نڪتهی نیمهتشریحی: اینڪ ڪه رژیم پوشالی آمریڪا، نه فقط رنگینپوستان را سرڪوب و تحقیر میڪند، حتی شهروندان خود را «تروریست» مینامد؛ من به یاد سالهای دورتر زندگیام افتادم ڪه دو ڪتاب خواندنی خواندهبودم: یڪی از آقای جلال رفیع صاحب ستون «دریچه» در روزنامهی اطلاعات ڪه ڪتاب «در بهشت شدّاد» آمریڪای متمدن و آمریڪای متوحّش را نوشتهبود و این لفظ را به ڪار بُرد. و دیگری ڪتاب «آزادی مجسمه» اثر آقای دڪتر محمدعلی اسلامی ندوشن، ڪه در آن، به «مجسمهی آزادی» آمریڪا طعنه میزند ڪه در این ڪشور، آزادی واقعی فقط برای همان مجسمه است و بس؛ ڪه بهغلط، این ڪشور شعار آزادی سر داد و خود را مجسّمهی آزادی میداند.
آری، سران شَریر آنان آزادی دارند، آن هم آزادی مطلق و رها؛ ڪه هر ڪاری ڪه دلشان خواست علیهی ملت خود و ملتهای جهان بڪنند. نمیدانم آیا هنوز هم هستند در ایران ڪسانی ڪه آمریڪا را مهد آزادی بدانند و سرمشق جهان و نظام ناجی؟! بگذرم. حرف سَدید را امام خمینی -رهبر ڪبیر انقلاب اسلامی- به «شیطان بزرگ» زدند ڪه: «آمریڪا هیچ غلطی نمیتواند بڪند».
آگاهی نسبت به جهل و اجبارمان
به قلم دامنه : به نام خدا. چندیپیش متن مصاحبهی آقای یورگن هابرماس را در یکی از منابع خبری خواندم. بهتر از من میدانید که او فیلسوف مارکسیست آلمان است و منتقد سرسخت مدرنیته به سبک لیبرالیسم. در صدارت آقای سیدمحمد خاتمی به ایران هم آمده بود. او این روزها که بحران عالمگیر را مشاهده کرده، سخنان مهمی گفته که برداشت آزاد و تفسیرم را ارائه میکنم:
او این روزها را بهگونهای میبیند که در ذهنش رژه میروند و صفبهصف میگذرند و همین موجب شده که «جوامع پیچیده» را «دائماً با ناامنیهای بزرگی» روبرو ببیند. او این وضع فعلی جهان را «ناامنی اگزیستانسیالیستی یا وجودی» میخوانَد که «همزمان در سطح جهانی، ذهنِ افراد و رسانهها را درگیر» خود ساخته است.
لابُد خوانندگان فکرت میدانند یکی از حالات در اگزیستانسیالیسم، وضع آدمی در حالت لبریز از لرز درونی و روحیست.
هابرماس درین مصاحبهی تازهاش (منبع) پس از توجهدادن مخاطب به وضعوحالِ جهان، به این نتیجه میرسد که تنها یک چیز را میتوان گفت و آن اینکه: «هیچگاه تا به امروز، ما چنین آگاهی نسبت به جهل و اجبارمان در شرایط زندگیِ تحت شرایط نامعلوم نداشتهایم.»
او آنگاه به عنوان یک فیلسوف مارکسیست، -که من احتمال میدهم متافیزیک و ماوراء و معنویت در وی اثر تازهای گذاشتهاست- میگوید: «به آنچه که میتوانیم از گفتمانِ بینِ اعتقاد و دانش بیاموزیم، علاقه دارم.»
در حقیقت این فیلسوف مادّی و منتقد روزگار، از پیوند اعتقاد و دانش سخن میگوید که در نگاه وی، در درون این گفتمان، آموزه و آموختن نهفته است. و این، باور نوین این فیلسوف حالوحاضر جهان است که میتواند اثری تازه بر شنوندگان او بگذارد. بگذرم.
نظامِ نظارتیِ جدید هولناک
به قلم دامنه: به نام خدا. دیروز ترجمهی مقالهی مفصّل «یووال نوح هراری» استاد تاریخ در دانشگاه عِبری اورشلیم را خواندم ڪه برای «فایننشنالتایمز» (اینجا) از اوضاع امروز و فردای جهان نوشت. خواستم بهعلت بااهمیتبودنِ این مقاله، خوانندگان را درین متن شریڪ ڪنم. مطالب داخل گیومه «...» از اوست.
یووال نوح هراری
وی برین نظر است ڪه بهزودی همهی ما تحت نظر قرار خواهیم گرفت و مهمتر اینڪه «هیچیڪ از ما دقیقاً نمیدانیم چطور ما را زیرِ نظر گرفتهاند.» زیرا «فناوری نظارتی با سرعت سرسامآوری در حال پیشرفت است.» او با توجه به واقعیتهای این روزهای جهان -ڪه از یڪ بیماری مشڪوڪ در ووهان آغاز و در ڪمترین زمان، بهسرعت باد عالَمگیر گردید- جهانی را فرض ڪرده است ڪه در آن دولتها، همهی شهروندان را موظف به استفاده از «دستبند زیستسنجی» میڪنند و دائم شهروندان را ڪنترل مینمایند تا سلامت، و در حقیقت بقای زیستن را با دستور و نظارت، تأمین و تمهید ڪنند؛ به آن حد از نظارت و ڪنترل، ڪه پیش از آنڪه خودِ شهروند بفهمد، دولتها باخبر میشوند ڪه «چه ڪسی بیمار است، ڪجا بودهاست، و با چه ڪسی دیدار ڪردهاست»؛ تا ازین طریق، زنجیرهی انتقال بیماری را «ڪوتاه و حتی ڪلاً پاره ڪنند.»
او سپس به جنبهی منفی آن میپردازد و به این نتیجه میرسد ڪه «این امر به نظامِ نظارتیِ جدید هولناڪی مشروعیت میبخشد.» آنگاه به نقد دولت ڪنونی آمریڪا وارد میشود و میگوید: «این دولت، بهوضوح به همه فهمانده ڪه به عظمت آمریڪا، بسیار بیشتر از آیندهی بشر اهمیت میدهد.»
نوح هراری در این مقالهاش حتی از یڪ سیاست مخفی رژیم جعلی اسرائیل پرده بر میدارد ڪه در پی آن بنیامین نتانیاهو، به «سازمان امنیت اسرائیل» اجازه داد ڪه از فنآوری نظارتی -ڪه همیشه از آن برای ردیابی و ترور مبارزان جبههی مقاومت استفاده میڪند- برای «ردیابی بیماران مبتلا به ویروس» استفاده ڪند. و وقتی ڪمیسیون پارلمان این رژیم، با این اقدام موافقت نڪرد، او «با صدور حڪم اضطراری حرفش را به ڪرسی نشاند.»
چهار نڪته مینویسم و بس:
۱. جهان -چه مدرن و پیشرفته و لیبرالش و چه به قول آنان جهان سوم و عقبماندهاش و در حقیقت عقبنگهداشته شدهاش- اندڪاندڪ طی دههی گذشته با نصب دوربین در خیابانها، فروشگاهها و جایجای ڪشور و حتی در توالتها و آسانسورها بشر را آنبهآن میپایند؛ حال با ورود فنآوری نوین و پایش و ڪنترل ۲۴ هر شهروند، دیگر غوزبالایغوز میشود و بر چهرهی دروغین جهان لیبرال! خش میافتد ڪه خیلیوقت است افتاد و آگاهان باخبرند.
۲. حتی ڪشورهایی ڪه پُز میدادند آزاد و لیبرالاند، زودتر از همه به این فن ّو عمل، روی آورده و میآورند. آمار چندسال پیش نشان میداد انگلیس بیشترین دوربینهای نظارتی خیابانی را دارا بودهاست.
۳. دوربین البته در جای خود خوب است، زیرا هم از امڪان وقوع جُرم میڪاهد و هم اگر جرمی و یا اتفاقی رخ دادهباشد ثبت میسازد و داوری در بارهی آن را آسانتر. اما پایش دائمی شهروندان، منجر به مخدوششدن آزادیها و ازجمله آزادی سیاسی میشود.
۴. با این چشماندازِ نظامِ نظارتیِ جدید هولناڪ، به نظر من فقط باید قانون اساسی قویی داشت و نیز فرهنگ و آداب شهروندی بالا و والا. تا هم دولتها و هم ملتها با تعامل قدرت و جامعهی مدنی پیش بروند؛ وگرنه هرگونه اختلال درین روند، چه از سوی قدرت و چه از سوی شهروند (=سیتیزن) موجب با ایستایی و ویرانی تمدنی میشود.
سیّاره زمین خانه مشترک بنیآدم
به قلم دامنه. به نام خدا. دیروز در منابع خبری خواندم ڪه نخستوزیر واتیڪان از جانب پاپ فرانسیس -ڪه در زبان ڪاتولیڪهای جهان، پدر مقدّس خوانده میشود- جوابِ نامهی آیتالله سیدمصطفی محقق داماد را -ڪه از پاپ درخواست ڪردهبود برای برداشتنِ تحریمها علیهی ایران، اقدام ڪنند- داد.
جواب را ڪه خواندم، دریافتم چندنڪتهی مهم در آن است ڪه من فقط یڪ نڪته را برجسته میسازم و چهارپنج ڪلمه مینگارم. آن نڪته این بوده ڪه به شعر شیخ اجلّ سعدی استناد گردیده ڪه این شاعر و شیخ ایرانی شهرت و محبوبیت جهانی دارد. جملهی نامه این بوده:
«بنیآدم اعضای خانوادهی یگانهی بشریت هستند و باید ناسازگاری و تنفُّر را ڪنار بگذارند و در برابر پروردگار، برادرانه با هم در خانهی مشترڪ خود، یعنی سیّارهی زمین، زندگی ڪنند.» (منبع)
آری؛ درست گفت باید خواهرانه و برادرانه در ڪُرهی زمین زیست.
چهارپنج ڪلمهی دامنه:
۱. یاد مرحوم گالیلئو گالیله افتادم ڪه در برابر فهم رایج زمامه ازجمله فهم اربابان ڪلیسا، گفت خورشید نمیچرخد، بلڪه زمین، سیّاره است و دور خورشید سیر میڪند و میگردد. و همین رأی علمی گالیله، نزدیڪ بود گلولهایی علیهی خودش شود ڪه البته برای رهایی از «در آتش سوختن» رأی خود را پس گرفت و بخشیده شد و بعدها در سن ۷۷ سالگی به مرگ طبیعی درگذشت. شاید هم دِقمرگ شد؛ شاید.
۲. دستگاه مذهبی پاپ، نسبت به بیشتر تحولات جهان بیاعتنا یا خنثی است و اگر هم گاه وارد ماجرا میشود معمولاً موضعای میگیرد ڪه به زبان عامیانه نه سیخ بسوزد و نه ڪباب. ولی در این پاسخ نخستوزیر واتیڪان -ڪه شخص پاپ وی را مڪلّف ڪرد جواب آقای محقق داماد را بنویسد- دستڪم یڪ نیمچهصراحت دیده میشود و آن این است ڪه به صورت غیرمستقیم تیم جنایتڪار آمریڪا و به تعبیر شهید حاج قاسم سلیمانی، «ترامپ قمارباز» را از «ناسازگاری و تنفُّر» پرهیز داده است. گرچه برای چُنان خونریزانی این ارشادات توفیری نمیڪند!
۳. نیڪ معلوم است تحریمِ همهجانبه علیهی ایران ازجمله دارو و درمان، گرچه در مڪتب نئوڪانها و نورسیدههای فعلی آمریڪا از اصول و آداب و اهداف «جنگ ڪمشدت جورج شولتز» و از پایههای جنگ نوینشان است، اما ڪمتر ڪسیست در ایران و جهان -ڪه از عقل سلیم و وجدان راحت برخوردار باشد- وجود دارد ڪه ڪار ضدبشری ترامپ و ارتش تروریستی آمریڪا را درست بپندارد. البته ایران بزرگ و غیور، فراپایهتر از آن است ڪه دستِ تسلیم به سمت مظهر شرارت و غارت دراز نماید.
۴. بلی؛ نمایندهی ارشد جناب پاپ، سخن راستینی به محور شررات -به ایما و اشارت- ابلاغ ڪرده است و نیز به جهان بشریت، ڪه «در برابر پروردگار، برادارنه با هم در خانهی مشترڪ خود، یعنی سیّارهی زمین، زندگی ڪنند.» اما ڪیست نداند ڪه «آمریڪای امپریالیست» ڪه خودخوانده خود را «ڪدخدا»ی جهان میپندارد، نه برای بشریت «خانهی مشترڪ» قائل است، و نه «سیّارهی زمین» را مِلڪ مُشاع آدمیان میداند، آنان زمان و زمین را برای آمریڪا میخواهند. آنها هر ڪس و هر ڪشوری را، ڪه به فرهنگ سلاحمحور آمریڪایی و سیطرهی جبّارانهی آنان، «نه»ی عاشورایی بگوید و یا مبارزی «چه گوارایی» باشد و یا رفتار عزتمندانهی «بابی ساندز»ی داشته باشد، در لیستِ سیاه تروریستهای خطرناڪ! قرار میدهد و برای آنان، یا تحریم وضع میڪند و یا جایزهی میلیون دلاری برای لودادن و سرانجام خائنانه و خائفانه ترورڪردن.
۵. جناب پاپ گرچه خود در این مقام مذهبی و دستگاه دینیاش در ڪشور واتیڪان، به جهان ظلم نمیڪنند ولی گسترهی نفوذ وی در بین ڪاتولیڪهای جهان ایجاب میڪند فقط با ذڪر «دعا» نمیتوان جبههی زر و زور و تزویر را به راه آورَد؛ باید عیسیواره و مسیحگونه (ع) با ڪاهنان عصر و ستمگران زمانه درافتاد و آنان را به ڪردار ڪریهشان آگاه ڪرد. ارشاد و سفارش و نصیحت پاپگونه بیشتر به مزاح میمانَد، نه پیروی تامّ از مذهب و مَنهج حضرت مسیح علیهالسّلام -ڪه با حواریون دیاربهدیار در حرڪت بود و اصلاحگری- ڪه سرانجام روی دارِ صلیب و به گفتهی وحیانی قرآن ڪریم، به آسمانِ عروج بُرده شد. بگذرم. و بازهم به رسم آداب دینیمان، جای تشڪر وجود دارد ڪه دستڪم دعا و دعوت صورت داد آقای پاپ.
قلّههای ثروت و درّههای فقر
به قلم دامنه: به نام خدا. پست ۷۵۵۵ . عنوان نوشتارم از یڪی از جملات استاد محمدرضا حڪیمیست در صفحهی ۵۱ ڪتاب جاویدش: (مرام جاودانه). فقط خواستم آن را با سهچهار جملهام امتداد ببخشم و یڪ نڪتهی تڪمیلی ببفزایم:
عکس از دامنه
هنوز هم در جهان حڪومتهایی هستند ڪه مالِ خدا (=اموال عمومی و درآمدهای ملی) را در اختیار سرمایهداران و توانگرانِ نابڪار قرار میدهند.
هنوز هم در جهان دولتهایی هستند ڪه دم از مواریثِ فرهنگ دینی و علمی خود میزنند، اما اقتصادشان به زبان رایج مردم، «یزیدی» و اموی و جبّاری است و ثروتمندان را به رأس قلّه میبرَد و فقیران را به قعر درّه.
هنوز هم در جهان رهبرانی هستند ڪه از این سخن حڪیمانه و مرام جاویدانهی امام علی (ع) درڪی ندارند و سهمی نمیبرَند ڪه آن مولای پرهیزگاران و حامی مستضعفان فرمودند: «امانت را به صاحب آن رد ڪنید، اگرچه قاتل پیامبران باشد»
هنوز هم در جهان ڪسانی هستند ڪه بر صدر و بالا مینشینند ڪه خادم ملتهایشان باشند، اما بانی شرّ و دنائتاند و با شرارت میخواهند با همهی جهان به مقابله برخیزند و اربابی ڪنند. حتی در اقتصاد -ڪه بنای رشد و ڪیفتش بر رقابت میان دولتهاست- میخواهند دستِ نامرئییی برای تخریب، تحریم، تشویش و تلاطم باشند. بگذرم.
نڪته را از خودم نگویم، از استاد محمدرضا حڪیمی میگویم ڪه معتقدند: «اُمالفساد و ویرانڪنندهی بنیاد هر جامعه» در جهان و نیز «سامانگُسلِ آرمانهای نسل جوان در هر جامعه» دو چیز است: «اقتصاد فاسد و قضاوت فاسد» ڪه هر دو، در نگاه ایشان «سر در آخورِ قدرت هم دارند.»
شهریور سال ۹۷ نیز کتاب
«مرام جاودانه» را در (اینجا) معرفی کرده بودم
محکی برای چین و روسیه
به قلم دکتر فتحالله دهقان. «دوست آن باشد که گیرد دست دوست/ در پریشان حالی و درماندگی» سعدی. در حالی که تحریم های ظالمانه امریکا برای ملت ایران مشکلات و معضلات عدیده ای را فراهم نموده است،اقتصاد تک محصولی کشور،لاغر ،آسیب پذیر ودر مرحله رکود تورمی بسر می برد. درآمد محدود ومختصر کشور که از طریق روابط بازرگانی با همسایگان تامین میشد نیز براثر بیماری کرونا مختل شده است.
از سوی دیگر بیماری کرونا باعث چالش ایرانیان در اثر کمبود امکانات پزشکی شده و برای تامین دارو و لوازم بهداشتی و پزشکی نیاز مبرم به ارز می باشد. این در حالیست که آمریکا همچنان بر ادامه تحریم ها پا فشاری می کند. این در شرایطی است که بسیاری از شخصیت های جهانی، نهاد های مردمی و کشور های جهان خواستار رفع تحریم های ظالمانه امریکا علیه ملت ایران هستند .
دکتر فتحالله دهقان: اسفند 1398
در این شرایط خاص و ویژه که افکار عمومی جهانیان نیز آماده است،وزارت خارجه فعالانه عمل نموده و به صورت جدی از دو کشور چین و روسیه درخواست نماید که در خصوص رفع تحریم ها از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد رسما اقدام نمایند.
با توجه به این که این ویروس از طریق چین وارد ایران شده و مسئولیت مضاعفی را برای این کشور ایجاد مینماید. دیگر اینکه به گواه تاریخ دو کشور چین و روسیه در صورت اقتضاء منافع از طریق شورای امنیت اقدام نمودند. وتوی قطعنامه ها علیه ونزوئلا و سوریه شاهد این مدعا می باشد. در این هنگامه سخت برای ملت ایران می طلبد چین و روسیه در قالب قطعنامه ای از شورای امنیت رسما خواهان رفع تحریم ها علیه ملت ایران شوند.