
به قلم دامنه: تاریخ انتشار این پست: پنجشنبه، ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۰۹ ق.ظ. دو یادداشت در فرخندهروز مبعث حضرت محمد ص پیامبر رحمت و مقاومت.
...
...
یادداشت اول:
مثلث بعثت، امامت، مهدویت
شرافتمندان سلام. بعثت بر بشریت و در رأس آن بر سادات خجسته باد. همهی پیغمبران در سادهترین مکان، برانگیخته شدند. زیر بوتهی انار، درون غار، و حتی کنار گوسفندان. این بهخوبی میرساند ″اَنَا بشَرٌ مِثلُکم″ (۱۱۰ - کهف) را. از جنس همین مردم کوچه و بازار و سوق بودند تا آسان و روان، بشر را به سمت فلاح و رستگاری سوق دهند. امین عرب حضرت محمد آخرین نبی رحمت، آن سان به بعثت رسید که حتی در مال، وابسته به حضرت خدیجهی پرثروت بود و در دوران حساس حیات، یتیم و تحت سرپرست؛ سرپرستانی لایق و احَقّ و ارجح، چون پدربزرگش عبدالمطلب و سپس عمویش ابوطالب. پس؛ میان بعثتِ پیامبری با ثروت و زر و حتی با تزویر و زور، هیچ نسبتی برقرار نیست. آن کس برانگیخته میشد که لیاقت دریافت وحی را میداشت. شرط نبوت نه ثروت بود، نه قصر. نه سلطنت بود، نه دستی چیرهدست.
با همین منطق ساده میتوان دریافت پیروانِ پیامبران -علیهم صلوات الله اجمعین- در راه درست هستند و تحت تعالیم برگزیدهترین انسانهای روی زمین. کافی هست پیام آنان را دست یافت و بر نصّ آن دستبُرد نزد و متن مقدس را تحریف نکرد. بهترین راه اطمینان این است به راهِ راهنمایانِ پس از پیامبران، در آمد و پویهی آنان را پیمود و توشهی پربار، پیمانه کرد. و چه پیمانی بهتر و سزاوارتر با امام علی و چه پیمودنی شایستهتر از پیمایش و پایش راه علی علیه السلام، که هم اَنفَس برای پیامبر خاتم ص بود، هم عصارهی فضایل تمامی پیغمبران و هم اولین امام پس از خاتمهیافتن نبوت آنان.
من بعثت منهای امامت را فقط یک اتفاق میدانم و ظاهرِ کار. بعثت، دنباله دارد که آن را پیاده سازد، یعنی امامت و اجتهاد. که همه در انتظار یک ظهورند، عین واقعهی قیامت که طلوع حضرت موعود خاتم الاوصیاء آقا و مولا امام عصر و زمان مهدی صاحب الزمان ع بر کرهی زمین است. مثلث بعثت، امامت و مهدویت مساوی است با هدایت و سعادت. فرخنده باد فروآمدن پیام «اِقراء»ی وحی، بر سینهی صدر محمد صلی الله، در میانهی غار حرا. دامنه.
یادداشت دوم:
به یاد ابوباقر مخ موشکی حزبالله عراق
در کمتر از دو روز میخواستند حماس را نابود سازند اما تا امروز ۱۲۵ روز طول کشید و اسرائیل در گرداب باریکهی غزه به دست صدها رزمنده، گیر کرده است. صدام حسین رهبر حزب بعث و رئیس عراق هم، روزی میخواست سه روزه تهران را فتح کند اما ۸ سال مقاومت هزاران رزمندهی ایران، ارتش عفلقی عراق را به پشت مرزها راند و یک وجب از خاک را به جنگجویان نداد. بعد سرکردهی سازمان منافقین خواست یک شبه از کِرند غرب، میلیشیای مزدور خود را به غرب تهران برساند که در مرصادِ صدها رزمنده به کام مرگِ جهنم فرستاده شدند. اخیراً هم، انگلیس و آمریکا -دو یاغی مغرور بینالمللی- با آوردن ناو خواستند یمن را بترسانند اما دیدند میلیونها رزمندهی یمن، شجاعتر از آنند که با جابجایی چند ناو و چند بمباران، از مقاومت دست بر دارند.
حال که دیدند به استیصال رسیدند -و بدتر از آن به افتضاح- دیشب ارتش اشغالگر و تروریست آمریکا -که غربپرستان داخلی از روی غفلت و انحراف آن ارتش را آزادیبخش و ناجی! قلمداد میکنند و شاید هم ستایش- به همان سبک ترور حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی، در شرق بغداد منطقهی بلدیات، از هوا با پهپاد، این رزمندهی فرماندهی ارشد حزبالله عراق را ترور کرد.