qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

۱۴۰ مطلب با موضوع «روحانیت» ثبت شده است

روحانیت

بوسه‌ی علامه حسن‌زاده بر دیوار بیت علامه طباطبایی

يكشنبه بهمن ۱۳۹۷
متن نقلی: آیةالله حسن‌زاده آملی دیوار بیت علامه طباطبایی را می‌بوسیدند. «مرتضی نجفی قدسی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی در گردهمایی سراسری اساتید و مربیان زندگی قرآنی که جمعه ۵ بهمن ۱۳۹۷ در دارالقرآن علامه طباطبایی برگزار شد، با اشاره به خصوصیات اخلاقی علامه طباطبایی اظهار داشت: این عالم دینی اهل تهجُّد بود و آثار گران سنگی از خود به یادگار گذاشت... یکی از اساتید حوزه علمیه نقل کرد که روزی مشکلی برایم پیش آمد محضر علامه طباطبایی رسیدم ایشان ذکر یونسیه را توصیه کرد و تأکید ‌کرد طوری باید ذکر گفته شود و توجه شود که تسبیح موجودات را بشنوید. این مفسر بزرگ قرآن کریم وقتی به قم آمده بود وضعیت خوبی نداشت اما ملکی داشت که آن را فروخت این مکان را خرید و خودشان معماری و مهندسی آن را انجام داد... این خانه ۸۵۰ متر دارای سه اتاق و چند اندورنی است که به وسیله خود علامه طراحی شده است... از زمانی که این خانه خریداری و باز سازی شد برنامه‌های مهمی در این مکان برگزار شد و مورد توجه علما بزرگ قرار گرفته است.

 

مرتضی نجفی قدسی

مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی

 

عکس‌های بیت علامه طباطبایی

 

 

نمای داخلی بیت علامه طباطبایی

 

 

حیاط بیت علامه طباطبایی

 

 

محل مطالعات علامه طباطبایی

 

 

کتابخانۀ بیت علامه طباطبایی

 

 

نعلین علامه طباطبایی

 

 

لباس‌ علامه طباطبایی

 

 

سردرگاه بیت علامه طباطبایی. قم

(منبع) . (منبع)

 

نشانی منزل علامه طباطبایی در قم:

خیابان صفائیه، کوچه ۲۱. نبش چهار راه دوم

علامه طباطبایی این گونه علامه شد چون اهل توجه و ذکر بود و با گفتن ذکر صدای تسبیح موجودات را می‌شنوید... علامه طباطبایی الگوی سبک زندگی قرآنی است که درهای معنویت بر روی او باز بود و در ملکوت سیر می‌کرد. نجفی قدسی با بیان اینکه بیت علامه طباطبایی مکان خاصی است و مراجع تقلید و بزرگان احترام خاصی برای اینجا قائل هستند، ادامه داد: علامه حسن‌زاده از این کوچه که عبور می‌کردند، مدتی توقف کرده و دیوار بیت علامه طباطبایی را می‌بوسیدند و سپس می‌رفتند و تاکید داشت علامه طباطبایی شخصیت بزرگی بود. (منبع)

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
روحانیتجهان، جامعه

طُلاب گناباد به رُفت و روب شهر پرداختند

شنبه دی ۱۳۹۷

گزارش اجتماعی: طلاب گناباد به کمک پاکبانان شهرداری رفتند. ۶۰ نفر از طلاب چهارشنبه شب (۲۸ آذر ۱۳۹۷) رُفت و روب سطح شهر گناباد را بر عهده گرفتند تا پاکبانان یک روز استراحت داشته باشند. حجت الاسلام حسین امامی مدیر حوزه علمیه امام رضا (ع) گناباد که خود در این طرح شرکت داشت در گناباد گفت: کار پاکبان‌ها دیده نمی‌شود ولی کار ما دیده می‌شود... این کار می‌تواند یک حرکت نمادین باشد تا سایر اقشار نیز در این طرح شرکت کنند و در هفته‌ یک شب را به پاکبانان استراحت دهند... کار ما تبلیغ است و برای این که بهتر بتوانیم تبلیغ کنیم و مردم را به تمیزی شهر توصیه کنیم تا درک بهتری داشته باشند در این طرح شرکت کرده‌ایم... ما کار را برای خدا انجام داده‌ایم ولی هر زباله‌ایی که می‌ریزیم کار این عزیزان چندین برابر می‌شود و باید ساعت بیشتری را از خانواده دور باشند. مهران حسین زاده شهردار گناباد نیز که در ساعت یک بامداد همراه طلاب و روحانیون در این طرح بود در گناباد گفت: در این طرح طلاب و روحانیون به پیک‌های پاکی این شهر یک شب را استراحت هدیه کرده‌اند که این کار تاثیر زیادی بر روی فرهنگ شهرمان خواهد گذاشت.

 

شهر گناباد خراسان

 

 

نقشۀ استان خراسان رضوی و موقعیت گناباد

 

 

طلاب حوزه علمیۀ امام رضا (ع) گناباد

 

شهیدان مهدی و حمید باکری

 

حرکت روحانیون گناباد ارتقای فرهنگ مشارکت را در گناباد و چه بسا در کشور شاهد خواهد بود و فرهنگ شهروندی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. شاید در کشور تنها مسئولی که خودش اقدام به رفت و روب شهر کرد شهید باکری بود که در نیمه‌های شب همراه با پاکبانان کار می‌کرد و حالا بعد از سال‌ها طلاب و روحانیون گناباد دوباره نام و یاد شهید باکری را با این حرکت خود زنده کردند. (منبع)

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگونروحانیتمرجعیت

احترام امام خمینی به علامه طباطبایی

چهارشنبه آذر ۱۳۹۷

خاطره‌ی شهید بهشتی: وقتی امام به قم رفته و در کوچه‌ی استاد علامه طباطبایی ساکن شده بودند، همسایه‌های اطراف برای سهولت رفت و آمدهای مردم به محضر امام، خانه‌ها را خالی کرده بودند. وقتی علامه طباطبایی نیز به امام گفته بود اگر لازم است ما هم تخلیه کنیم، امام فرموده بودند: همجواری شما برای ما مغتنم است.

سیره‌ی امام خمینی

ج ۵ ، ص ۴۵ ، چاپ سوم ، ۱۳۸۵

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
روحانیتنویسندگان

آخوند ملا علی طالبی

سه شنبه آبان ۱۳۹۷

به‌ قلم حجةالاسلام دکتر باقر طالبی دارابی: «بیاد پدر  و در وصف پدر بزرگ ! امروز (۲۶ دی ۱۳۹۷) دوازدهمین سالروز رحلت پدرم حجه الاسلام و المسلمین شیخ علی اکبر طالبی دارابی فرزند آخوند ملا علی است؛روحانی ساده و ذاکر اهل بیت علیهم السلام روضه خوانی امام حسین ع به جانش وصل بود. او پسر آخوند ملا علی (ره) یک روحانی باصفا بود . پیران روستای ما که آنها نیز سالها پیش که من نوجوان بودم از دنیا رفتند ،ما نوادگان آخوند ملا علی میگفتند شما باید از اخلاق و رفتار و گشاده رویی و  سخاوت  پدر بزرگتان درس بگیرید آخوند ملا علی یعنی پدر بزرگ ما یک روحانی صافدل بود که با کشاورزی و  آسیاب بانی ارتزاق میکرد و به گفته همان پیران خدا بیامرز روستامان وقتی پایان روضه خوانی پولی به او میدادند ،همانجا میان فقرا تقسیم میکرد.

 

ملا علی نجاری زبر دست نیز بود که بیش از صد سال پیش تکیه ای با چوب جنگل در روستای ما ساخته بود که به زیبایی و هنر چشمگیر و درخشان و زبانزد بود. مردم روستا برای قدردانی و احترام ملا علی او را بعد از فوتش در داخل تکیه دفن کردند تا گرامی اش بدارند . اما این اواخر برای ساخت یک حسینیه یا تکیه بزرگ و پر زرق و برق،استخوانهای آن مرحوم را در هنگام خاک برداری بیرون کشیدند و حرمت نگه نداشتند اگر چه آن استخوانها را بار دیگر در جای خود در زیر زمین تکیه جدید در خاک کردند.

 

پدرم مرحومم نسبت به نام و یاد آخوند ملا علی حساس بود و سنگ قبری بر دیواره تکیه قبلی نهاده بود که اینک از نصب همان سنگ نیز دریغ کردند و روحانیت روستای ما نیز سکوت کرد و هیچ نگفت! حتی در همان تکیه سخنرانان از برخی روحانیون نسل بعدی که البته شایسته یادآوری هستند،یاد میکنند اما حتی یک کلمه از مدفون در همان تکیه یاد نمیکنند!

 

اگر امروز از کتاب "حاج آخوند " نوشته عطالله مهاجرانی بسیار سخن گفته میشود ، باید بیاد داشت امثال حاج اخوند و آخوند ملا علی و دیگرانی از این دست بسیار بودند و روحانیت امروز بسیار محرومیت میکشد از فقدان این قبیل روحانیون مردمی . گاهی نام و یاد این قبیل روحانیون توسط نسل بعدی روحانیت به دلایلی حذف شد! خدا  پدر و مادرم و آخوند ملا علی و همه رفتگان را بیامرزد .

باقر طالبی دارابی
تهران، ایرانمهر  
۱۳۹۷/۱۰/۲۶.

روحانیت دارابکلا: اینجا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
روحانیتایران

هیئت‌های سیّار در خانه‌ها

جمعه آبان ۱۳۹۷

به قلم دامنه: به نام خدا. مدتی قبل در منبع زیر خوانده بودم که در زمان سخت گیری های شدید رضاخان علیۀ عزاداری های محرم و ممنوع کردن فعالیت های سیاسی و اجتماعی روحانیان و قدغن کردم مراسم تاسوعا و عاشورا، آیت الله محمدعلی شاه آبادی (استاد عرفان و اخلاق امام خمینی) که عارفی سیاست شناس و اجتماعی بود در برابر این شاه مستبد ایستاد. تأسیس هیئت های سیّار در خانه ها که در آن ها از مسائل دینی و سیاسی گفتگو می شد از ابتکارات او بود. مرحوم شاه آبادی بارها به شهید مدرّس گفته بود که حمایت های بی دریغ از رضاخان مانند پرورش گرگ خطرناک است.

 

 

دایرة المعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی. ص ۲۶

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
روحانیتمرجعیتانقلاب

بازتاب درس حکومت اسلامی امام خمینی

چهارشنبه مهر ۱۳۹۷

به قلم دامنه: به نام خدا. نهضت امام خمینی بآسانی ثمره نداد. هم سال ها رنج مبارزه با شاه را تحمل کرد و هم دوران دراز قیل و قال ها و طعنه ها و توهین های روحانیت وابسته را. متن سند زیر، بازتاب «درس حکومت اسلامی» امام خمینی در نجف و مراسم حج سال ۱۳۴۸ هجری شمسی را نشان می دهد. حتی یکی از علمای نجف! گفته بود: «تیمور بختیار این حرف ها را به ایشان [امام خمینی] دیکته کرده است.»

 

عکس از دامنه

 

یادآوری کنم تیمور بختیار اولین رئیس ساواک پس از سال ها خوش‌خدمتی به شاه، سرانجام مغضوب شاه شده بود و آن وقت ها به عراق گریخته بود و با حزب بعث همکاری می‌کرد.

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
روحانیت

روحانیت وابسته و روحانیت وارسته

يكشنبه مهر ۱۳۹۷

درس آخوند خراسانی

و نماز میرزای شیرازی در نجف

 

 عکس: بازنشر دامنه

روحانیت درباری سلطنت پهلوی

 

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
روحانیتایران

هویت رضاخان

پنجشنبه مهر ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. چند وقت پیش کتاب «آیینه صدق و صفا» را می خواندم. شرح حال، خاطرات و نکته های آموزنده از مرحوم آیت الله العظمی محمدعلی اراکی از مراجع بزرگ قم بعد ار رحلت امام خمینی _رهبرکبیر انقلاب اسلامی_ است. که به کوشش آیت الله رضا استادی تدوین و سال ۱۳۸۰ چاپ گردید. کتابی که به نظرم، از هر نظر خواندنی ست: اخلاق، سرگذشت ها، تاریخ حوزه علمیۀ قم، مسائل حوزۀ نجف، تاریخ ایران، جنبه های متعدّد روحانیت شیعه، آشنایی با علمای بزرگ، مسائل دینی و نیز بیان تیرگی های عصر رضاخان که سخت ترین دوره علیه ی حوزۀ علمیۀ قم و سراسر ایران بود.

 

وقتی صفحات ۱۵۹ تا ۱۶۴ را می خواندم، تصمیم گرفتم در فرصتی که دست داد، برای آگاهی رسانی، در دامنه منعکس کنم. اول، کمی در دفتر یادداشت روزانه ام، خلاصه نویسی کردم. بعد دیدم خلاصه فایده ای ندارد. باید تمام این پنج صفحه را بازتاب بدهم. عکس انداختم که اینک می بینید. امید است بادقت خوانده شود.

 

 

کتاب «آیینه صدق و صفا» عکس از دامنه

 

 

رفتن رضاخان نزد

مرحوم آیت الله حائری یزدی

مؤسس حوزۀ علمیۀ قم

 

 

داخل متن: «رضاخان اسب ها را قشو می کرد.

شراب می خورد... ماست می دزدید،

می خواست مردم را از دین برگرداند»

 

 

داخل متن:

«رضاخان چپو کن و دزدی به تمام معنی...

همه چپو می کرد...»

 

 

«بیچاره ها و بینواها می‌رفتند مسجد جمکران

یا توی سرداب های خیلی تاریک

برای روز عاشورا عزاداری می کردند...»

 

 

قضیۀ خشونت رضاخان علیۀ مرحوم آیت الله شیخ محمدتقی بافقی

 

قبر مرحوم آیت الله محمدتقی بافقی

در حرم حضرت معصومه (س) عکس از دامنه

 

دامنه: مرحوم آیت الله بافقی که با عزت و فریاد علیۀ کشف حجاب و بی حرمتی زن رضاخان در حرم حضرت معصومه (س)، به زیر شلاق رضاخان رفت، با وساطت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم، از مرگ رهایی یافت، او با تحمل زندان نَمور، بعداً به ری تبعید شد، بافقی انسان بسیار وارسته ای بود و آقای اراکی در وصف او می گوید آن قدر این مرد مهربان و محبوب بود، اسراری را که طلاب حتی به مادرشان نمی گفتند به این مرد مهربان در میان می گذاشتند. آدم درستکار و دلسوزی بود و مسئولیت اجرایی مدرسه فیضیه و حوزه و تسهیم شهریۀ طلاب را بر عهده داشت. روحش شاد که شجاعانه در برابر استبداد خشن و دین ستیزی رضاخان ایستاد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگونروحانیت

علامه از نظر شریعتی

سه شنبه شهریور ۱۳۹۷

مرحوم دکتر علی شریعتی در بخشی از کتاب «انسان بی‌خود» (مجموعه آثار، شماره ۲۵) به مقایسه‌ی بی‌هویتی غرب‌گرایان و شخصیت والای اسلام‌شناسان حقیقی می‌پردازد و به همین مناسبت علامه طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) را الگوی برتر یک شخصیت پرمحتوا می‌داند و معرفی می‌کند:

 

این آقای طباطبائی… همه نوابغ فلسفه و عرفان و کلام و ادب اسلام در اندیشه او به صورت خودآگاه وجود دارد، دریائی از چهارده قرن تفکر و علم و ذوق و ایمان و فداکاری و حماسه و معنویت- که در این فرهنگ و تاریخ عظیم اسلام است- در درون او منعکس است.

 

برای این‌که آن‌ها خالی از محتوای بومی و محتوای اصیل خودشان نشده و شخصیت‌زده نشده‌اند، (ولی) این متجدد تصدیق‌دار است که شخصیت‌زده شده.

 

و می‌دیدم کسانی را که از همین مشرق‌زمین و از توی جامعه‌های اسلامی به اروپا می‌آمدند، یا اروپائی در همین جا پیششان می‌آمد: علامه طباطبائی یکی از همین کسان- که من همیشه حس می‌کردم- است؛ یک مُدرّس بزرگ، یک فیلسوف و یک مرد متفکر بزرگ اسلامی است؛ در قم هم هست؛ یک آدم مُنفرد هم هست؛ دَم و دستگاه و هیچی هم ندارد؛ این، در برابر شخصیت‌های بزرگی مثل «هانری کروبَن» (یا) استادان بزرگ و شرق‌شناس و کرسی‌دار سوربن که قرار می‌گیرد، روح موفق و مسلط خودش را بر آن خارجی کاملاً نشان می‌دهد. چرا؟

 

 

برای این‌که این آقا خالی از محتوای خودش نشده؛ این آقای طباطبائی یا امثال او که دچار شخصیت‌زدگی نشدند؛ پُرند؛ از چی؟ از همه تاریخ خودش؛ آنجا که نشسته همه فرهنگ اسلامی در درون او موج می‌زند، همه نوابغ فلسفه و عرفان و کلام و ادب اسلام در اندیشه او به صورت خودآگاه وجود دارد، دریائی از چهارده قرن تفکر و علم و ذوق و ایمان و فداکاری و حماسه و معنویت- که در این فرهنگ و تاریخ عظیم اسلام است- در درون او منعکس است؛ آن‌وقت او با این عظمت و با این وقار و سنگینی خودش را می‌یابد و بنابراین در برابر یک فرنگی که قرار می‌گیرد، می‌بیند این فرنگی همه‌اش سیصد سال تاریخ دارد، همه‌اش چهارصد سال ادبیات دارد، و هنوز تازه به دوران رسیده- از سه قرن پیش- است؛ این است که احساس تفوق انسانی بر او می‌کند.

 

 

اما تصدیق‌دار متجدّد غرب زده: اما تصدیق‌دار متجدّدی که از خودش فارغ شده، اسلام را همان مزخرفاتی می‌داند که وقتی کوچک بوده مامانش به او گفته؛ بعد که دیگر بزرگ شده، از آن هیچ نمی‌داند؛ بعد که دکتر شده مذهب اسلام (را) به همان اندازه‌ای (می‌شناسد) که وقتی قُنداق بوده، یا وقتی که خودش را نمی‌توانسته جمع کند، یک چیزهائی (درباره اسلام) به او گفته‌اند، و یا آدم‌های بی‌استعدادی که اصلاً صلاحیت این‌که درباره اسلام صحبت بکنند نداشتند، مسائلی را به نام تعلیمات دین به او یاد دادند؛

 

 

وقتی بچه بوده در آن سطح چیزهائی از دین یاد گرفته، بعد هم فراموش کرده؛ چیزی هم نبوده؛ تازه اغلبش هم منحرف بوده؛ بعد که رشد کرده و تحصیلات عالی کرده، این تحصیلات عالیش را همه از اروپائی گرفته؛ راجع به خودش هیچی نمی‌شناسد؛ از اسلام یک دین کلی می‌شناسد و مجموعه فحش‌هائی که اروپائی‌ها می‌دهند؛ از گذشته تاریخ خودش چند خواجه می‌شناسد (خواجه نظام‌الملک، خواجه رشیدالدین فضل‌الله…!)؛ (در این صورت) از دین بیزار می‌شود، از تاریخش بیزار می‌شود، از فرهنگش بیزار می‌شود، از ادبیاتش بیزار می‌شود. ادبیاتش چیست؟  مجموعه شعرهائی که تملُّقی است برای گدائی در برابر یک پادشاه ترک یا مغول.

 

...از آن‌همه معنویت و زیبائی که در عرفان و ادب ما هست، تملق‌های گدایانه و انحراف‌های صوفی‌مآبانه به رخ ما کشیده شد؛ و آن‌همه عوامل مترقی انسان‌ساز نو و عقلی و منطقی که می‌تواند ملتی را امروز احیاء کند و انسانی را مواج از شخصیت و نیرو و قدرت سازندگی بکند- که در اسلام هست-، به صورت مجموعه‌ای از تعلیمات خشک و جامد به رخ او و به مغز او وارد شده نه برای این‌که او آن‌ها را بشناسد برای این‌که از آن‌ها بیزار بشود.

 

 

...آنچه که امروز به عنوان بزرگترین و نخستین قدمی که روشنفکران خودآگاه ما باید بردارند تا به عنوان نخستین گام برای هرگونه اصلاح معنوی و فکری و به عنوان مقدمه‌ای و زمینه‌ای برای بنیاد هرگونه فرهنگی و هرگونه تربیتی و اصلاحی در فرد و جامعه تلقی بشود، این است که:

 

همان‌گونه هوشیارانه و طبق برنامه علمی و منطقی‌یی که آن‌ها ما را از خویش بیگانه کردند و نسبت به معنویت و مذهب خود نه تنها ناآشنا که دشمن کردند تا شیفته خود کنند و خود را در برابر آن‌ها حقیر، ذلیل و پست حس کنیم و هرچه را به خود منسوب است محکوم بدانیم و هرچه را که به او منسوب است مورد تقلید قرار بدهیم (این موجبات موجب شده است که ما- چنان‌که می‌خواست- تبدیل به یک انسان دست دوم بشویم که فقط به دردِ رنج بردن و مصرف کردن آنچه او تولید می‌کند- هم کالای معنوی و هم کالای مادی- (دچار شویم) و به این صورت در بیائیم)، (ما هم) بیاندیشیم تا همان‌گونه، همه این عوامل، همه این اصول و همه این راه‌هائی را که آن‌ها طرح کردند و برنامه‌هائی را که عنوان کردند تا ما را از خود بیگانه و از خود مُنسلخ و از خود گریزان و منفور کنند، (بشناسیم و) از همان راه‌ها برگردیم. به کجا؟

 

به خویش؛ به کدام خویش؟ به آن خویشی که در گذشته تجربه کرد، که انسانِ مستقلِ سازنده تمدن و کمال و فضیلت و جامعه متمدن نسبت به زمان خودش می‌ساخت، و به مکتبی که تجربه کرد، که مظاهرِ متعالیِ انسان‌هائی که برای همه وقت زنده‌اند و زیبایند، می‌سازد؛ به آن خویش برگردیم؛ آن خویش الگو می‌خواهد؛ چگونه؟  چنان‌که علی (ع) بود!  منبع: شفقنا

۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
روحانیت

آیت‌الله آق میرصالح صالحی دارابی

يكشنبه شهریور ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. از بدو تأسیس دامنه تا اکنون، در سلسله مباحث روحانیت داراب‌کلا (اینجا) بیش ۱۳۵ روحانی داراب‌کلا را معرفی کرده و شرح حال مختصری عرضه داشته‌ام. اینک نوبت معرفی یک روحانی دیگر که از عالمان بزرگ داراب‌کلاست فرا رسیده است یعنی پدربزرگ مادرم از ناحیه‌ی مادری، مرحوم آیة‌الله آق میرصالح صالحی دارابی.

 

ایشان عالمی مشهور و متنفّذ بودند. بزرگان محل باخبرند که ایشان بنیانگذار نخستین مدرسه‌ی علمیه در داراب‌کلا بودند همان مدرسه‌ایی که به «آقامدرسه» معروف است که بعدها مرحوم آیة‌الله آقا شیخ محمدباقر دارابکلایی که از نجف بازمی‌گردند آن را نوسازی و راه‌اندازی مجدد می‌کنند. عکس شجره‌ی آیة‌الله آقامیرصالح به استناد دستنوشته‌ی حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی از وبسایت آقای محمد عبدی سنه‌کوهی در آمده است. یاد همه‌ی این عُلما که مفاخر بزرگ دارابکلا هستند، گرامی باد.

 

در سمت راست آن سند که به خط جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی نوشته شده است: «سیده مهتاب موسوی همسر آیة‌الله سید صالح صالحی» ایشان _یعنی آیه الله آق میرصالح صالحی دارابی_ پدربزرگ مادری مادرم می باشد عکاس سند: مهندس محمد عبدی سنه کوهی. آیه الله آق میرصالح صالحی دارابی در امامزاده علی اکبر اوسا داراب‌کلا مدفون‌اند. روحش شاد. تا بعد...

روحانیت دارابکلا: اینجا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
گوناگونروحانیتجهان، جامعهمرجعیت

عبد صالح خدا

دوشنبه مرداد ۱۳۹۷

به قلم دامنه. به نام خدا. دیشب مطالعه می کردم. رسیدم به اینجا. یعنی عبد صالح خدا. چه می خواهم بگویم؟ می خواهم بگویم شیعیان باور مُدرنی دارند. به عبارتی دیگر فرازمان و فرامکان می اندیشند. عصمت را فقط برای معصومین _علیه السّلام_ قائل اند. همین تفکر باعث می شود شیعه هیچ کسی را، حتی «حاج آقا روح الله» را (که بعدها امام خمینی _رهبرکبیر انقلاب اسلامی_ شد، و به سلطۀ سرکوبگرانۀ خیانت بار سلطنت شاهنشاهی پایان داد و رژیم سراسر وابسته و ضد اسلامی شاه را واژگون ساخت) مقدّس و معصوم نداند و مکتب فکری_سیاسی ایشان را قابل بررسی و نقد بداند.

 

امام خمینی را معصوم نمی‌دانیم. و مشخص است وقتی شخصیتی معصوم نیست، بشر عادی ست. اما ایشان به گونه ایی رفتار می کردند که همه در او ذوب می بودیم. و به تعبیر زیبا وی را به دلیل «عبد صالح خدا» بودن پیروی می کردیم. رهبری بود که به ایران و ایرانی عزّت بخشید. دست استعمار را از کشور قطع کرد. شاه را سرنگون کرد. شاهی بر برانداخت. و بارها توصیه کرد هیچ کس حق ندارد بر ملت ریاست و دیکتاتوری پیشه کند. و همه را فراخواند تا خدمتگزار این ملت باشند.

 

عکس از دامنه

 

من بر حسب مطالعه‌ی این کتاب، چهار نکته می آورم تا دامنه خوانان شریف را در آن سهیم کنم. در کتاب عبد صالح خدا، نکته هایی‌ست که بیم داشتم اگر نگویم حق مطلب را ادا نکرده باشم:

 

«خدا را سپاس که مبارزه به وسیلۀ یک رهبر روحانی شروع شد؛ خالص، بدون شائبه، بدون این که حتی یک ساعت از همۀ عمرش، در یک گروهی، در یک جریان سیاسی، در یک باندی، در یک تشکیلاتی، در یک اداره ای گذرانده باشد، یک روحانی حوزه نشین و در معنا، یک آتشفشان خاموش... لحظۀ مناسب فرا رسید و این آتشفشان منفجر شد و همۀ ایران را و سپس جهان اسلام را منفجر کرد... یک انسان والای همیشه طلبه بود، یک مرجع تقلید که خود را از یک طلبه فراتر نمی دانست و نمی گفت.» (ص ۵۴ ، سخنرانی آقای خامنه ای در ۱۵ اسفند ۱۳۵۸)

 

کاری که امام خمینی انجام داد، از نوع کار انبیا بود، نه از نوع کار علما. اگرچه علما ورثۀ انبیا هستند، اما غیر از این بزرگوار، عالمی که توانسته باشد شأن وراثت را تحقق ببخشد، نداشته ایم. (همان. ۲۷ اردیبهشت ۱۳۷۲). ما به حیات روح، به شعور روح، به درک روح از آنچه می گذرد و به مسائل جاری دنیای ماده معتقدیم... ممکن است بعضی از ارواح، بعد از آن که جسمشان از این دنیا زایل و فانی شد، تا مثلاً قیامت، در خواب باشند،... ولیکن، ارواح بیدارِ هوشیارِ مؤمنِ محیطی، مثل روح عرفانی امام بزرگوار، بلاشک از آن روح هایی است که حاضر و ناظر است. هر کاری می کنیم، آن بزرگوار به احتمال قوی و نزدیک به یقین، آن را می فهمند و برای ما دعا می کنند. (همان. ص ۱۷۳)

آنچه در آینه جوان بیند

پیر در خشت خام آن بیند

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی
روحانیت

حجت الاسلام سید احمدآقا شفیعی دارابی

دوشنبه مرداد ۱۳۹۷

به قلم دامنه: به نام خدا. توفیقی حاصل شد که دیشب با جناب حجت الاسلام حاج سید احمدآقا شفیعی دارابی -مدیر محترم مدرسهٔ علمیهٔ مصطفی‌خان ساری- تماسی داشته باشم.

 

  

 

غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود

ز هر چه رنگ تعلُّق پذیرد آزادست

 

این دو تصویر زیبا را تقدیم می‌کنم به ایشان و همه‌ی دامنه‌خوانان شریف که به روحانیت وارسته و آگاه اعتقاد و باور دارند. خطّ هنرمندانه‌ی ایشان همیشه دیدنی‌ست. در این تابلونوشته‌ی زیر هم، بیت پرشور و عرفانی دوم غزل ۳۷ حافظ به‌زیبایی و درهم‌تنیدگی خلق شد.

 

ان‌شاء‌الله سیداحمدآقا -این دوست بزرگ و هم محلی افتخارآمیز ما و بسیاری از دامنه‌خوانان و دامنه‌نویسان- همیشه در سلامت و صحت و فعالیت علمی و اجتماعی باشند و با توفیقات روزافزون طی طریق نمایند. آمین. التماس دعا. قم. دامنه.

 

انتشار در وبلاگ دیگرم روحانیت دارابکلا: اینجا

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
دامنه | دارابی