دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

دامنه‌ی داراب‌کلا

Qalame Qom
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیام مدیر
نظرات
موضوع
بایگانی
پر پسند
پر بحث

۱۴۸ مطلب با موضوع «روحانیت» ثبت شده است

پرّش! آقای هاشمی رفسنجانی

در عبور از رودخانه آن‌هم درین ایام

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ ، ۰۹:۱۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم حجت الاسلام مالک رجبی دارابی: با سلام جناب دامنه خدا پدر و مادر شما را رحمت کند. دیشب خبر دار شدیم عالم عامل حضرت حجة الاسلام سید جلیل القدر حاج آقا عمادی اوسایی که در قم زندگی می کردند و در محضر علما و مراجع عظام کسب فیض می نمودند در سن هفتاد و یک سالگی به ملکوت اعلی پیوستند و امروز تشییع جنازه ایشان بود جمعیت خیلی زیادی آمده بودند حضرات علماء داربکلا هم حضورداشتند حاج آقا وحدت و حاج آقا صادق الوعد ....... هم شرکت دا شتند. خدا رحمتش کنه ایشان را می شناختم از خصوصیات بارز ایشان خوش اخلاق و متبسم و دائم الذّکر و بیان عالی در سخنوری داشتند منظور امشب شب جمعه فاتحه ایی بروح ایشان نثار نمائید.

 

عکس ارسالی

جناب خلیل آهنگر دارابی اوسایی به دامنه

 

دامنه: به نام خدا. مرحمت شما را نسبت به والدینم پاس می دارم. این روحانی تازه درگذشته را هم خدا مشمول رحمت هایش کند. ممنونم از اطلاع دهی شما. به تأکید شما فاتحه هم نثارش کردم. اقدام شما در ارائۀ این پست قابل تحسین است. من هم به بازماندگان نسبی و سببی اش تسلیت می گویم. کسانی که این روحانی را نمی شناسند اضافه کنم ایشان عموی سیدجلال ترمی اوسایی (نجّار دارابکلا) اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۹:۱۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. پیشتر، در سال گذشته، هم شرح حال مرحوم آیت الله محمدباقر دارابکلایی را نوشته بودم و هم به شرح حال پدرش مرحوم کوچک آخوند [کوچک به سکون هرسه حروف واو، چ، کاف] پرداخته بودم و هم به فرزندانش حُجج اسلام: شیخ اسماعیل صادق الوعد و شیخ محمد نجفی، و هم به دامادهای شان حُجج اسلام: سیدمحمد شفیعی مازندرانی، سیدحسین شفیعی و شیخ محمدجواد مهاجری. (اینجا). اینک، در دنبالۀ سلسله مباحث روحانیت دارابکلا، به پیشینیان این خاندان اشاره می کنم، رد می شوم. چون در سالیان دور زندگی می کردند و من هیچ شناختی از آن مرحومان ندارم مگر آن که بعدها اطلاعاتی جمع آوری کنم و بر این پست بیفزایم.

 

قبر مرحوم شیخ محمدباقر دارابکلایی

دی نود و شش. عکاس: دامنه

 

اخیراً وقتی برای تشییع جنازۀ شادروان فاطمه دارابکلایی -فرزند اسماعیل- به مزار رفته بودم، مطابق معمول بر سرِ قبر مرحوم آیت الله محمدباقر دارابکلایی -عالِم شهیر دارابکلا- حضور یافتم و ادای احترام کرده و عکسی هم انداخته ام. اگر بر سنگ قبر آن مرحوم خوب چشم بدوزید، اجداد و پیشینیان ایشان تا پنج نسل درج شده است که همگی مُلا و آخوند بودند، که من در بحث روحانیت محل، نام شان را برمی شمارم تا این تحقیق ام به مرور کامل تر شود.

 

آخوند شیخ علی اکبر (کوچک آخوند) پدرِ مرحوم آقا

آخوند شیخ اسماعیل پدربزرگِ مرحوم آقا

آخوند ملا اسماعیل پدربزرگ مرحوم کوچک آخوند

آخوند ملا عیسی جدّ مرحوم کوچک آخوند

آخوند ملا عبدالله جدّبزرگ مرحوم آقا و این خاندان

 

این تبار روحانی و باتقوا بر افتخار روستای روحانیت خیز دارابکلا افزوده است. دارابکلایی ها در طول تاریخ شان، همیشه به وجود روحانیت منزّه و مردمی دارابکلا هم افتخار می کرده اند و هم اقتداء و احترام زیاد. روح پاک همگی این خاندان محترم و شریف شاد و شادمان باد. تا پست بعدی روحانیت دارابکلا،التماس دعا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۱:۱۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

توضیح دامنه: به نام خدا. قبلاً جناب حجت الاسلام شیخ مالک درباره‌ی سیزده نفر از طلبه های دارابکلا که طلبگی را ادامه ندادند، در همین پست توضیحاتی داده اند و جناب رنگین کمان هم به مرور عکس های آن طلبه های محترم را به دامنه ارسال کرده اند که منعکس شد. اینک با تغییر تاریخ همین پست به امروز، عکس دو نفر دیگر (ارسالی رنگین کمان) به عکس شش نفر قبلی ضمیمه می شود، یکی شیخ مهدی رمضانی برادر بزرگ رنگین کمان (عکس اول و دوم) و دیگری محمدحسن دارابکلایی فرزند ملاولی حسین (عکس سوم):

 


 

از راست: آقای شیخ مهدی رمضانی

شیخ حسن اسبوکلایی

 

 

با آرزوی توفیقات الهی

 

محمدحسن دارابکلایی فرزند ملاولی حسین

 

تن شیخ مالک و اسامی و عکسهای قبلی

 

به قلم حجت الاسلام مالک رجبی دارابی: سلسله مباحث روحانیت دارابکلا. بسم الله الرحمن الرحیم. سلام جناب آقای طالبی خدا قوت زیارت قبول در پستهای مختلف از جمله در این پست اینحا اسامی برادرانی که بخشی از عمر خودشان را در حوزه ی علمیه گذراندند و در ادامه بدلائلی نتوانستند در حوزه ی علمیه ماندگار بشوند و اسامی آنها باشرح و احوال مختصر به قلم بسیار خوب شما از نظر گذراندم و استفاده کردم. اما خیلی از افراد دیگر مثل آقای عبدالله درواری و اسماعیل طالبی (فرزند مرحوم حسنعلی) و اسماعیل رمضانی داریم و... که هم بنده زیاد اطلاع ندارم و هم شما. آنچه بنده کمی اطلاع دارم وشما اسمشان را نیاوردید خدمت شما مرقوم میدارم.

 

۱ : شیخ عیسی مهاجر برادر ناتنی مدیر محترم حاج اصغر مهاجر شاید ۵ الی ۶ سال در حوزه بودند.

۲ : هادی رجبی فرزند مرحوم حاج تقی رجبی پائین محله شاید به یک سال ادامه نکشید.

۳ : محمد حسن دارابکلایی فرزند ملا ولی حسین  شاید یک سال بود.

۴ : محمد تقی میرزایی داماد مرحوم سید علی سجادی چند سال پراکنده.

۵: عیسی رزاقی برادر ناتنی مرحوم یوسف رزاقی دوست دیرینتان بیش از دوسال.

۶ و ۷ : سید مجید شفیعی و سید محمد شفیعی برادران شهید روحانی سید جواد شفییعی و دوست شما سید عسکری شفیعی شاید ۷الی ۸ سال.

۸ : مهدی رمضانی برادرِ رنگین کمان بیش از ۳الی ۴ سال.

۹و۱۰: مصطفی جمالی و برادرش بیش از ۱ سال  دقیق اطلاع ندارم اطراف حمام قدیمی دارابکلا خانه ایشان است.

۱۱ : شفیع رضایی خانۀ ایشان در بالا محله؛ بیش از دو سال.

۱۲ : مختار آهنگر برادر حاج شیخ احمد آهنگر دوست شما شاید از ایشان نوشتی اطلاع ندارم.

 

 

شاید افرادی بودند در حوزه بعد بیرون رفتن الان اطلاع ندارم. وفقکم الله. مالک رجبی قم. دی ماه 96.

 

 

 

سید مجید شفیعی نفر وسط


 

از راست دوم محمدتقی میرزایی

 

 

شیخ عسکر رمضانی (حبیب الله) نفر راست


 

عیسی رزاقی برادر روانشاد یوسف

 

 

مختار آهنگر دارابی. عکاس: رنگین کمان

 

ذاکر اهلبیت (ع) سیدمحمد شفیعی.عکاس:یک دوست

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ ، ۱۱:۱۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. توضیحی بر پست «فرزندان حجت الاسلام خراسانی» [اینجا] در همین ایامی که به دارابکلا آمده بودم، با جناب حاج کاظم خراسانی اخوی حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد رضا خراسانی دیدار و گفت و گویی در زمینۀ خاندان و فرزندان برادرش داشتم که ماحصَل آن این است:

 

همۀ فرزندان ذکور آقای شیخ محمدرضا خراسانی، طلبه و ملبّس به لباس روحانیت و مقیم مشهد مقدس اند؛ که اسامی آنها را به دلیل اطلاع دقیق نداشتن، در پست آبان ماه 96 ذکر نکرده بودم:

 
1- حجت الاسلام شیخ امیر خراسانی
2- حجت الاسلام شیخ وحید خراسانی
3- حجت الاسلام شیخ مجتبی خراسانی
4- حجت الاسلام شیخ علی خراسانی
 
تبار این خاندان نیز بر حسب گفتۀ حاج کاظم به من این گونه اند: ملا اسحاق > ملا زین العابدین > ملا محمدکاظم (صاحب مکتبخانه) > حاج قاسم > شیخ زین العابدین مشهور به شیخ محمدرضا خراسانی  > و فرزندان روحانی شیخ محمدرضا.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۱۳۹۶ ، ۰۹:۵۱
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

توضیح ضروری دامنه: به نام خدا. این مقاله را پریشب خواندم و دیدم نکات ظریف و لطیفی دارد و برای ما که شیعه اثنی عشری هستیم و به روحانیت مستقل شیعیه، علاقه و اعتقاد راسخ داریم، بسیار مفید است. من از خواندن آن لذت و بهره بردم. شما نیز تا آخرِ متن، امتحان کنید شاید هم نظر باشیم اگر این گونه هم نبود، لااقل بر اطلاعاتان نسبت به برترین و قدیمی ترین نهاد مذهبی شیعه _حوزه نجف_ افزوده می شود:

 

رابطه شاگرد و استاد در فضای حوزه نجف رابطه ای سنتی و مبتنی بر احترام و تفقد است. در نجف انتظار می رود طلبه پیش از اذان صبح برخیزد و پس از نماز صبح در درس استاد حاضر شود. دروس معمولا تا حدود ۱۰ صبح به طول می انجامد.

 

در نجف درس و بحث طلبگی در حد بالایی از آزادی صورت می پذیرد و اساسا طرح اشکال و انتقاد به استاد یک مزیت علمی تلقی می شود. لذا مستشکلین دروس مراجع و اساتید همواره از اعتبار خاصی در این حوزه برخوردار بوده اند... طلبه ها نیز معمولا بحث های خود را حداقل یک بار با طلبه قوی تر و یک بار با طلبه پایین تر بحث می کنند تا درس ها به اصطلاح به خوبی هضم شود.

 

در حال حاضر حدود ۱۴ تا ۱۵ هزار طلبه در نجف حضور دارند. اگر کسی بخواهد درس می خواند و فاضل می شود و اگر کسی نخواست تقریبا امکان عملی و نظام ارزشیابی برای وادار ساختن او به تحصیل علم وجود ندارد. بسیاری از طلبه ها برای تبلیغ و تبیین احکام به کشورها یا بلاد خود بر می گردند و انچه آموخته اند برای وظایف آنان در دور دست کافی است.

 

 

طلبه نجفی باید ساده زندگی کند. او برای گذران زندگی خود وابسته به شهریه اساتید است و در این حال برای درآمد بیشتر باید یا به پروژه های تحقیقی مرتبط با حوزه بپیوندد یا کلاس قرآن و حدیث بگذارد، یا نماز و روزه استیجاری بگیرد ویا اگر مقدور باشد حج نیابتی برود و  یا کمکی از خانواده دریافت کند یا میراثی از درگذشتگان داشته باشد. طلبه نجفی نمی تواند شغلی برای خود اتخاذ کند. برای همسرشان نیز امکان شغلی معتنابهی فراهم نیست. تبلیغ نیز چندان شایع نیست و تعداد زیادی را در بر نمی گیرد و اگر هم هست برای طلبه های غیر عراقی بسیار کم است.

 

نگاهی به میزان شهریه دریافتی طلبه های نجف در شرایط فعلی،  درک وضع معیشتی آنان را روشن تر می سازد. طبق اطلاع سقف دریافتی یک طلبه درس خارج خوان متاهل به عنوان شهریه حدود ۶۰۰ هزار تا ۶۳۰ هزار دینار عراقی یعنی نزدیک ۵۰۰ دلار است. این میزان برای طلبه ی  سطوح پایین تر به نسبت تجرّد و تاهّل بین ۳۰۰ هزار دینار تا ۶۰۰ هزار متغیر است. بیشترین پرداخت نیز مربوط به آیت الله سیستانی به مبلغ ۲۰۰ تا ۲۲۰ هزار دینار به پایین است.

 

به طلبه نجفی توصیه می شود به کارهای اجرایی وارد نشود و تصدی مسئولیت دولتی نکند. او برای نمایندگی و مناصب سیاسی و مشاغل اجرایی تربیت نمی شود. او باید فقیه شود و چنان که قبلا گفته شد نمی تواند انگیزه ای غیر از طلبگی داشته باشد و هیچ چیز در این حوزه نباید این هدف مهم را تحت الشعاع قرار دهد. چه علم باشد، چه سیاست و چه منصب و چه مسئولیتی اجتماعی.

 

 

روحانیت در نوع خود یک صنف متمایز است و به حریم خود حساس است. محترم بودن روحانیت از لوازم تاثیرگذار بودن این قشر است لذا دقت های زیادی در حفظ شأن خود دارند. نوع حیات و حضور اجتماعی آنان نیز از فرم و ویژگی های خاصی تبعیت می کند. در مجامع و مجالس عمومی معمولا در محل خاصی می نشینند و رعایت یکدیگر را می کنند و معمولا به کسی که فضل بیشتری دارد و یا از سادات است و یا معمّرتر است به احترام جای بهتری داده می شود. پیشتر گفته شد که طلبه باید از تجمل پرهیز کند و در سلوک اجتماعی متین و سنگین و موقر باشد. افتاده راه رفتن و آرام صحبت کردن و خوش حساب بودن لازمه این صنف است.

 

عموما پوشیدن ساعت مچی، بلند کردن موی سر، پوشیدن لباس گرانقیمت، رانندگی با موتور، رانندگی اساتید با ماشین، جر و بحث کردن در خیابان، پرسه زدن در بازار، خوردن غذا در خیابان و رفتن به قهوه خانه و امثال آن از این صنف پذیرفته نیست گرچه ممکن است طلبه های برخی بلاد خیلی مقید به همه این موارد نباشند.

 

در ازدواج٬ دیدار دختر و پسر قبل از عقد امری مذموم است. خواستگاری از طریق زنان صورت می پذیرد و آنها باید بپسندند. شاید دختر از دور و بدون اطلاع طلبه، او را ببیند. اما ملاقات رو در رو قبل از عقد پسندیده و رایج نیست. با خانواده بازار رفتن یا در پارک‌های عمومی قدم زدن برای طلبه پسندیده نیست. همسر طلبه نجفی همیشه پوشیه می زند حتی اگر تنها به خیابان برود و اگر با همسر خود به ضرورتی بیرون برود دو قدم از شوهر خود عقب تر راه می رود. صورتش را جز مَحارم نمی بیند. در مجالس خانوادگی اختلاط  با نامحرم وجود ندارد ومعمولا سفره ها و مجالس جدا بر پا می شود. طلاق بسیار نادر است و پسندیده تلقی نمی شود. اختیار همسر دوم نیز مخصوصا برای اساتید یک امر ناپسند شمرده می شود مگر آنکه همسر نخست دارای بیماری خاص و عذری کاملا پذیرفته شده باشد.

 

عمامه گذاری معمولا پس از گذراندن دوره سطح در محضر اساتید یا مراجع صورت می پذیرد. اندازه عمامه نیز خوب است با سطح علمی سازگاری داشته باشد.  در عموم مکان های اجتماعی  نیز انتظار می رود طلبه همواره پس از عمامه گذاری با لباس روحانیت در محافل حاضر شود. معمولا در یادکرد ها چه از مراجع و چه از اساتید عنوان آقا به کار می‌رود، نظیر آقای خویی، آقای خمینی، آقای سیستانی. در خطاب های رسمی برای استفاده از عناوین دقت می شود و  عبارات «حجت الاسلام و المسلمین» برای اساتید و مجتهدین مطرح و عنوان آیت الله برای مقامات بسیار بالای حوزوی استفاده می شود. (منبع)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۱۳۹۶ ، ۰۸:۴۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
به قلم دامنه. به نام خدا. لحظات پیش از طریق حاج علی چلویی مطلع شدم همسر بزرگوار مرحوم حجت‌الاسلام حاج سید مهدی دارابی به رحمت خدا پیوست. این مصیبت وارده بر خاندان دارابی‌ها را به جمیع اعضای این بیت تسلیت میگویم‌.
 
 
ارسال عکس: اُم‌البنین دارابکلایی
 
من به دلیل رفاقت بسیارنزدیک با آق‌حسین و آق‌محمد دارابی در نوجوانی و جوانی، از دست این مادر مهربان و بسیار زحمت‌کش و صبور، بارها و بارها نون‌ونمک خوردم و محبت شده‌ام و حق است بر ایشان صلوات وافر هدیه کنم. خدا رحمتش کناد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۱۳۹۶ ، ۱۹:۱۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. حجت الاسلام شیخ عبداللّه درواری فرزند مرحوم مَشد عباس است. واقع در تنگۀ بن بست مرحوم آقا دارابکلایی. او از خانواده ای فقرچشیده برخاسته است. ابتدا پیش همسایۀ گرانقدرشان مرحوم آیت الله شیخ محمدباقر دارابکلایی تلمُّذ کرد و سپس گویا به حوزۀ علمیۀ مشهد مقدس رفت و همچنان آنجا مقیم است.

 

شیخ عبدالله درواری

نفر دوم از راست. عکس از رنگین کمان

 

وی را مدتی ست که ندیده ام تا مطمئن شوم آیا همچنان در این کسوت مانده است یا نه. البته تا جایی که خبر داشتم هنوز خود را ملبّس به لباس روحانیت نکرده بود. این روزها را نمی دانم. به هر حال شیخ عبداللّه درواری جزوِ روحانیون دارابکلا و از میانِ خانواده ای محروم پا به این عرصه گذاشته است که نیازمند تشویق و حمایت هاست. اساساً روحانیون در طول تاریخ از قشر روستازادگان و از بینِ پابرهنگان و فقردیدگان برخاسته اند و همین امتیاز بزرگ موجب بوده است که اسلام را به مال و منال دنیا معاوضه نکنند و اغلب نیز نمی کنند.

 

من شیخ عبداللّه درواری را از همان جوانی فردی خوش اخلاق، خندان، سر به زیر و از خاندانی مذهبی، دیندار، آرام و مأخود به حیا می دانستم. پدرش از مذهبی ها و مسجدی های محل بود. نَسَب این خانواده ها _که در دارابکلا به چند خانواده در کنار هم در همان تنگۀ بن بست مرحوم آقا دارابکلایی محدود می شود_ از ناحیۀ پدری از تویه و دِروار _بالای کیاسر در منطقۀ استان سمنان_ است. تویه و دِروار دو روستای چِفت به هم است که من رفته‌ام، دیده ام.

 

در سالهای دور این چند خانواده به دارابکلا مهاجرت کرده اند و فامیلی شان نیز از همین روستای دِروار ریشه می گیرد. برای همۀ آنان سلامتی و توفیق آرزو می کنم و برای درگذشتگان شان رحمت و مغفرت الهی می طلبم. به جناب شیخ عبداللّه درواری در هر کجای ایران است، سلام ویژه دارم. ان شاء الله موفق و مؤیّد باشند. جهت مزید اطلاع، دارابکلایی ها این دو روستا را در تلفُظ جمع می کنند و مثلاً می گویند فلانی توتِرواری هَسّه. مثل مرحوم اصغر توتِرواری ساری، که تا سالهای اخیر هر روز به دارابکلا می آمد و به عنوان یک بازاری واسط و خُرده پا، به خرید گردو و جارو و کانجی از کشاورزان محل می پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ، ۱۹:۵۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

 

مراسم میلاد فرخندۀ پیامبر رحمت (ص)

و پیشوای صادق (ع)

چهارده آذر ۱۳۹۶ در مسجد جامع

روستای دارابکلا

عکسهای ارسالی جناب رنگین کمان

 

عکسها در اینجا

 

موسی بابویه. قاسم ملایی

حسین رمضانی (پسرخاله ام)

سید اسدالله سجادی. رضا آهنگر طالب

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۱۳۹۶ ، ۱۰:۵۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. برای این که تحقیقم تکمیل تر گردد از روحانیون پُرشمار روستای دارابکلا، باید از چهار طلبۀ دیگر نیز نام ببرم که از این صِنف شریف بیرون آمدند و طلبگی را ادامه ندادند. آنان همگی از طلبه های مرحوم آیت الله آقا دارابکلایی بودند و در مدرسۀ امام صادق (ع) دارابکلا تحصیل می کردند و دو نفرشان به حوزۀ ساری و مشهد نیز رفته بودند اما در نهایت ادامه ندادند.

 

این چهار تن از جوانان دهۀ شصت عبارتند از: یک: عبدالعلی دباغیان فرزند مرحوم میرزا احمد. دو: اسماعیل رمضانی فرزند مرحوم زکریاتقی. سه: عیسی رزاقی (برادرِ روانشاد یوسف) فرزند مرحوم حسینعلی رزاقی ذاکر پیشکسوت اهل بیت (ع) چهار: سید محمد موسوی دارابی فرزند حاج سیدکریم (شیشه‌بُر) طلبه گرامی و قاری خوش‌صوت قرآن. دو نفرِ اخیر به ترتیب در حوزه علمیه‌ی مصطفی خان ساری و حوزۀ علمیۀ مشهد مقدس نیز تحصیل کرده بودند. برای این هر چهار نفر هم محلی، آرزوی سلامتی و بهروزی می کنم و بر رفتگان شان رحمت می طلبم. متأسّفانه هیچ عکسی از هیچکدام در دسترس نداشتم تا منعکس کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۱۳۹۶ ، ۰۸:۰۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
به قلم دامنه. به نام خدا. دیشب رفته بودم منزل شیخ وحدت؛ تا هم دیدار تازه شود، هم دربارۀ برخی دیگر از روحانیون و علمای پُرشمار قدیمی روستای دارابکلا که دانستنی هایم از آن اندک و ناقص بود، اطلاعات، توضیحات و مشورت هایی از ایشان اخذ گردد. چنین هم شد، توفیق نیز حاصل گردید.
 
 
بنابراین در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا _که در اینحا، اینجا، اینجا ثبت و ذخیره می شود_ در طی روزهای آینده حدود بیست و پنج نفر روحانی و عالم دینی دیگر را مورد بررسی قرار می دهم و شِمّه ای از آنان می نویسم تا هم دین خود را نسبت این سلسله جلیله اَدا نموده باشم، هم مفاخر محل را به نسل جدید معرفی کرده باشم. بعون الله تعالی.
 
شامل این روحانیون و علمای دینی:
 
آق میرصادق نبوی الحسین
 
شیخ حاج آقا مهاجر
 
ملا محمدکاظم خراسانی
 
ملا مصطفی طالبی
 
ملا مرتضی طالبی
 
شیخ علی اکبر دارابکلایی مشهور به «کوچک آخوند»
 
شیخ اسماعیل پدر کوچک آخوند
 
شیخ عیسی پدر بزرگ کوچک آخوند
 
ملاعلی طالبی دارابی (کبل آخوند)
 
ملا حیدر طالبی
 
ملا طالب طالبی
 
شیخ حسین ملایی
 
اُسّا مراد
 
مرحوم مُلا. ساکن کوچه آغوزگاله یورمله جنب خونۀ میراحمد موسوی
 
ملا ولی دارابکلایی
 
ملا اصغر چلویی دارابی
 
شیخ تقی چلویی دارابی
 
آیت الله آق میرصالح صالحی
 
آق سیدعلی صالحی
 
مِلّا سحرخیز
 
شیخ محمد طالبی
 
شیخ باقر آفاقی
 
شیخ احمد آفاقی عموی حاج شیخ احمد آفاقی
 
شیخ محمدحسین شاهمیری
 
شیخ علی رمضانی (پدر شیخ باقر و شیخ محمود)
 
و ... .
 
البته روحانیان دیگری هم هستند که به مرور معرفی خواهم کرد از جمله طلبۀ جوان شیخ عبدالله درواری فرزند مشدعباس.
 
(در روحانیت دارابکلا: اینجا نیز منتشر کردم)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۱۳۹۶ ، ۰۸:۰۳
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

عکس زیر از راست: حُجج اسلام سیدحسین شفیعی (مرحوم حجت‌الاسلام سیدمهدی). شیخ محمود رمضانی. غلامی نماینده ولی فقیه در سپاه استان. شیخ محمد جوادی نسب. طاهری رییس حوزه های علمیه مازندران. سیداحمد شفیعی دارابی مدیر حوزه‌ی علمیه‌ی مصطفی‌خان ساری (فرزند مرحوم آیت الله سید رضی شفیعی دارابی). حجت‌الاسلام دکتر فرازی‌نیا معاونت ارتباطات حوزوی دفتر حجت‌الاسلام سید ابراهیم رئیسی (تولیت آستان قدس). آیت الله نورالله طبرسی امام‌جمعه‌ی ساری. منزل حاج سیدتقی شفیعی. قبل از اربعین، آبان ۱۳۹۶. مراسم یادبود مرحوم آیت‌الله سیدرضی شفیعی دارابی (رئیس پیشین جامعه روحانیت مازندران و مدیر حوزۀ علمیۀ مصطفی خان ساری). روستای دارابکلا. ارسالی حجت‌الاسلام سیدمحمد شفیعی مشهد.

 

 

...

 

 

...

 

 

حجت الاسلام

سیدمحمد شفیعی دارابی مشهد

 

 

پسرش سید صدرا شفیعی دارابی

 

 

حُجج اسلام: شیخ مرتضی چلوئی دارابی امام جماعت مسجد جامع دارابکلا. شیخ مهدی شیردل. مسئول دفتر حوزه علمیه مازندران. قاسمی امام جمعه موقت ساری. اکبری قاضی دادگاه ویژه. و حاج سید تقی شفیعی ذاکر اهلبیت علیه السلام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۱۳۹۶ ، ۰۸:۴۵
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث روحانیت دارابکلا. از دیگر روحانیون روستای داراب‌کلا، فرزندانِ حجت الاسلام شیخ محمدرضا خراسانی‌اند که من سال قبل در ۲۹ آبان ۱۳۹۵ (اینجا) به شرح حالِ ایشان و خاندان‌شان پرداخته بودم. اینک در ادامه‌ی معرفی روحانیون داراب‌کلا به فرزندان ایشان می پردازم.

 

همان‌طوری که مطّلع هستید، خراسانی‌ها در دارابکلا از خاندانی مذهبی، مُلّا و دارای مکتبخانه و مورد وثوق جامعه‌ی داراب‌کلا برخاسته‌اند. جدّشان مرحوم مُلامحمدکاظم‌اند که از وجاهت خاصی برخوردار بودند. شیخ محمدرضا -که از روحانیون نسل دهه‌ی ۳۰ داراب‌کلا هستند و طلبگی‌شان را از نزد مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی در مدرسه‌ی علمیه‌ی امام صادق (ع) داراب‌کلا آغاز کرده بودند- رهسپار مشهد مقدس شدند و همچنان در آنجا مقیم‌اند و از فرزندان وی نیز، سه تن (شاید هم چهار یا پنج تن) روحانی‌اند و در همان شهر مقدس مشهد مقیم و مشغول به تحصیل می‌باشند.

 

در ایام سوگواری رحلت پیامبر رحمت (ص)، شهادت امامان حسن مجتبی و حضرت علی بن موسی الرّضا _علیهماالسّلام_ توفیقی شد تا این پست در ادامه‌ی سلسله مباحث روحایت داراب‌کلا _که همچنان ادامه دارد و دنبالش می کنم_ ارائه گردد. با درود به همگی روحانیون داراب‌کلا و این خاندانِ خوب و وجیهِ روستای‌مان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۱۳۹۶ ، ۰۶:۳۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
 
سال ۱۳۶۵ ، روستای داراب‌کلا. میاندورود
تشییع شهید حجت‌الاسلام سیدجواد شفیعی دارابی
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۱۳۹۶ ، ۰۸:۴۸
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

متن نقلی: خاطره‌ی خواندنی از عشق علامه طباطبایی به عزاداری امام حسین علیه السّلام: «دکتر مرتضی نجفی قدسی مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی به خاطره‌ای پرداخته که چنین است. آیت الله علوی بروجردی نقل کردند: روزی به اتفاق پدرم و مرحوم ″علامه مدّاح″ که از تهران آمده بود، به دیدار حضرت علامه طباطبایی رفتیم. پس از صرف چای، علامه طباطبایی از آقای علّامه مداح که مداحی می‌کردند، درخواست کردند که روضه‌ای بخواند. او هم روضه‌ی حضرت علی اکبر (ع) را خواند و اشعار ایرج میرزا را در این زمینه می‌خواند و علامه هم استماع می‌کردند و متأثر بودند تا اینکه به این بیت رسید:

بعد از پسر، دل پدر آماج تیر شد

آتش زدند لانه مرغ پریده را

 

علامه طباطبایی در اینجا فرمودند: اَعِد. یعنی دوباره بخوان و او دوباره این بیت را خواند، دوباره علامه فرمودند: اَعِد و تا چهار بار درخواست کردند که این بیت را دوباره بخواند و پس از اتمام روضه هم علامه در حالی که از شدّت تأثُّر با دست به پای خود می‌زدند، این بیت را تکرار می‌کردند و آنگاه با حالی که شاید مخاطبشان ما هم نبودیم فرمودند:ذای کاش ایرج میرزا این بیت شعر را به من می‌داد و من تفسیر المیزان را به او می‌دادم!

 

 

آیت الله علوی بروجردی می‌گوید: من در آن هنگام جوان و کنجکاو بودم و از این جمله ایشان تعجب کردم و گفتم آقا شما ایرج میرزا را می‌شناسید؟! او شاعر هزل‌سرایی است! ایشان فرمودند: بله می‌شناسم و دیوان ایشان را دارم، مع‌ذلک من حاضرم تفسیر المیزان را با این یک بیت عوض کنم! و سپس ادامه دادند که من حتی توهُّم این معنا را ندارم که کسی این شعر را برای حضرت علی اکبر (ع) بگوید و فردای قیامت، امام حسین(ع) در حق او بی‌تفاوت باشد.

 

نجفی قدسی افزود: امروزه اهمیت تفسیر المیزان بر همگان روشن و مبرهن است و برترین تفسیر قرآن در عصر حاضر است و حتی حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند که این تفسیر تا قیامت باقی است. آنگاه می‌بینیم علامه طباطبایی (ره) چه عشقی و ارادتی به ساحت اهل بیت و مخصوصاً حضرت سیدالشهدا (ع) دارند که حاضرند بهترین اثر علمی خود را با یک بیت شعر که بیانگر علاقه‌ی وافر حضرت امام حسین (ع) به فرزندشان علی اکبر است، عوض کنند.» منبع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۱۳۹۶ ، ۱۲:۳۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سال ۷۶ بود. یک روز پدرم از یک نشست روحانیت در ساری -که اغلب برای شستشوی مغزی! منعقد می‌شد- به منزل بازمی‌گشت. عبور روستای سمسکنده را که ردّ کرده بودند، مرحوم حجت‌الاسلام سیدباقر رئیسی سجّادی از پشت فرمان نیسان -که به سوی داراب‌کلا به شوق و تند میراند- به او و مرحوم حجت‌الاسلام سید مهدی دارابی گفت: «جلسه‌ی مهمی بود... دیدی فلانی چه هشدار مهمی داد... »

 

آن دو که چفت هم در کنار او نشسته بودند، سری تکان دادند و منتظر باقی حرفش ماندند. حاج سیدباقر که پیچ آقا اَسیو پیش روستای داراب‌کلا رسیده بود، ادامه داد و گفت: باید خیلی مواظب باشیم جوان‌ها چپی مَپی! نشوند. سخنران نشست روحانیت آن‌ها را از چپی‌ها حسابی ترسانده بود و خط و ربط داده بود که چه کنند. چون تازه چند ماهی از برنده‌شدن میلیونی حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی بر حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناطق نوری با همه‌ی آن قضایای انتخاباتی گذشته بود. پدرم گردن گرداند و به حال گِس‌کج! به سیدباقر -که خیلی باهم رفیق و در رَبط و رَفق بودند- با لحن ویژه‌ی خادش! گفت:

 

تِه چیشی گونی؟!

من خادَم (=خودم) چپی هَسّمه

به خاتمی رأی هِدامِه

تِه مِره چپی‌ترس دِنی؟

کی بایِته چپی بَده!

من خادِم، چپی مِه

 

روح آن هر سه رفیق همدرسِ همدور‌ه‌ی همپیاله شاد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۱۳۹۶ ، ۰۷:۴۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث روحانیت دارابکلا. یکی دیگر از روحانیون قدیم روستای دارابکلا مرحوم میرزاحسن صالحی فرزند مرحوم آق سیدعلی صالحی دارابی و از نواده های مرحوم آیت الله آق میرصالح صالحی بود. پدرش را قبلاً در اینجا و اینجا معرفی کرده بودم. او دائی زادۀ مرحوم مادرم است که رابطۀ بسیارگرمی با بیت مان داشت و از او خاطرات، داستان ها و نکته های پندآموز زیادی به یاد دارم.

 

آن مرحوم، لباس روحانیت بر تن نداشت، اما بسیاردانا، تاریخ دان، مسلّط به مسائل دینی، آشنا با قرآن و سخنوری دانشمند و شخصیتی زیرک و هوشمند بود. اطلاعات عمومی اش کم نظیر بود. مطالعه از کارهای مهمش بود. چهره ای خندان و صوتی بسیار زیبا داشت. از قدی بلند و لاغر برخوردار بود. خوش سخن و اهل حشر و نشر بود. مرحوم میرزا حسن صالحی _که در تلفّظ عامیانه «میرزحسن» خوانده می شود_ در ماه محرم در روستاهای سرتا، موسی کلا، جناسم و برخی دیگر از روستاهای ییلاقی بالادستِ دارابکلا منبر می رفت و روضه و خطابه می خواند. اما در تکیه و مسجد دارابکلا منبر نمی رفت. شاید هم توقّع داشت دعوت شود، که شاید دعوت نمی شد.

 

اما او هر چندوقت، به دعوت مرحوم پدرم شیخ علی اکبر طالبی و مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ روح الله حبیبی _که هر سه با هم رفیق بسیارصمیمی و دیرین بودند_ در برخی از شب های خاص ماه محرّم، در مُرسم و اوسا «تک منبر» می رفت و دَینِ خود به امام حسین (ع) و شهیدان دشت نینوا را اِداء می نمود. آن مرحوم در دهۀ 50 از مسئولان و دست اندرکاران محل بود و برای محل کوشش های فراوانی نمود. روحش شاد، نامش برقرار و بر خاندان ساداتش سلام و درود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۱۳۹۶ ، ۰۹:۴۹
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. یکی دیگر از روحانیون قدیم روستای داراب‌کلا مرحوم آق سید علی صالحی دارابی‌ست. پدرِ مرحوم میرزحسن صالحی. آن روحانی سادات و جلیل‌القدر، دائی مرحوم مادرم بانو مُلّا زهرا آفاقی‌ست. آق سیدعلی صالحی مشهور به «آق علی» شخصیتی مورد احترام مردم، مردی هوشیار و فردی زیرک و دانا و مردم‌پناه بود. این روحانی در میان خاندان خود محبوبیت و محوریت ویژه‌ای داشت؛ چون از نواد‌ی مرحوم آیت‌الله آق میرصالح صالحی (مؤسس نخستین مدرسه‌ی علمیه‌ی داراب‌کلا) بود. در معرفی آیت‌الله آق میرصالح -جدّ مادریِ مادرم- که به‌زودی خواهم نگاشت، بیشتر شرح می‌کنم. روح‌شان شاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۱۳۹۶ ، ۰۹:۵۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. مرحوم شیخ علی رمضانی دارابی. دو فرزندش روحانی اند که قبلاً معرفی کردم: حُجج اسلام شیخ باقر و شیخ محمود رمضانی. مرحوم شیخ علی جثّه ای کوچک داشت. مردی آرام، ساکت، مسجدی و تکیه ای بود.. مکتبخانه داشت. در داخل خانۀ قدیمی اش در بالامحلۀ دارابکلا. شاگردان زیادی را قرآن آموخت. من روزی در قدیم به همراه یکی از دوستان بالامحله ای ام به مکتبخانه اش رفته بودم که ببینم چگونه درس می دهد، دیده بودم چگونه درس می داد. روح آن مرحوم _که در اَفّواه عمومی شیخ خوانده می شد_ غریق رحمت باد و نامش در یادها زنده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ، ۱۰:۲۴
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث روحانیت دارابکلا. مرحوم اُسّا مراد یکی از تأثیرگذارترین روحانیون دارابکلا بود. او مکتبخانه داشت؛ در داخل تکیۀ قدیمی دارابکلا. تابستان ها در زیر درخت نارنج داخل حیاط مسجدجامع محل تدریس می کرد. شاگردان زیادی داشت. قرآن آموزی و سوادآموزی جوانان دهه‌ی سی دارابکلا، مدیون تلاش های ایشان بود.

 

خانۀ اُسّا مراد کنارِ خانۀ حسین دائی؛ دائی پدرم مرحوم حسین خال طالبی _نزدیک درمانگاه پایین محله_ بود. همین خانه سرای درازی که چفتِ مغازۀ مرحوم فتح الله اعتمادیان است. شاگردانِ اُسّا مراد وی را خیلی دوست می داشتند. جذبه ای داشت. نیز صدایی گیرا. گلویش بعدها دچار آسیب شد. یک شیوۀ او این بود که همه هفته پنجشنبه ها یا جمعه ها، شاگردانش (البته بزرگترهای شان) را به جنگل می فرستاد، تا هر یک برای او یک «رُوشا» می بیاورند؛ چوبی بلند برگفته از تنه های درختان، که در وسط حیاط منزلش به صورت عمودی دِپو (=کوفا و کوپا) می کردند تا او زمستان ها برای «تَش کِله» (=بخاری هیمه ای هیزمی) بسوزاند.

 

 

از جمله شاگردان او شیخ وحدت، سیداسحاق حاتمی، سیدحسن شفیعی (سیدمیرمیر)، مرحوم سیدهادی صباغ (پدر سیدادریس) و ... بودند. بین آنها رفاقت و دوستی عمیق برقرار بود. اینان به جنگلِ میان‌شورش می رفتند؛ کمی بالاتر از آغوزگاله. آن سال ها جنگل به باغات روستا متّصل بود، با جنگل تراشی ها جنگل اندک اندک از محل دور شد!

 

آنها باید درخت هایی را برمی گزیدند و آن را به اصطلاح «بِن شیری» می نمودند؛ یعنی موقع بریدن، روی آن را سوار می شدند، هنگام افتادن درخت سواری می خوردند. گویا یک بار هم در همین بن شیری کردن شیخ وحدت و دوستانش، حادثه ایی رخ داد و دست سیدمیرمیر حسن کلاً شکست.. بگذرم که داستانی مفصّل دارد و پدرم می شنَود و بر شیخ، بابت این رویداد، سخت می گیرد و به او گیر می دهد که چرا دست فلانی را شکستی. بگذرم.

 

خدا اُسّامراد را بیامرزد و مقامش را منیع بدارد. ان شاء الله شأن معلمی‌اش را روزی برسد که در مراسمی گرامی بداریم؛ انسان‌ها و فضیلت‌های فراموش شده‌ای که در ظلمات و فقر و تنگدستی‌ها با جهد و نگرش‌های دینی‌شان، نگذاشتند جوان‌های دهه‌ی ۳۰ بی‌سواد و به دور از مکتب و قرآن بمانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۱۳۹۶ ، ۱۰:۱۷
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث روحانیت دارابکلا. مرحوم مِلّا سحرخیز پدر مرحوم شیرمحمد، اسماعیل، علی و مهدی، از جمله کسانی بود که مردم دارابکلا وی را «مِلّا» صدا می‌کردند. من او را ندیدم. با آن که در نوجوانی با علی سحرخیز رفیق بودم و به خانه ی شان رفت و آمد داشتم، اما مِلّا را ندیدم. ایشان زود دارِ فانی را وداع گفتند. به گمانم پیش از انقلاب، مرحوم شدند. از یک بزرگتر محل پرسیدم چرا وی را «مِلّا» خطاب می کردند؟ گفت: چون نوحه و مدح و مرثیه می خواند و نیز اذان می گفت. به هر حال شناخت من از مرحوم ملا سحرخیز همین قدر بود. نمی دانم آیا در قدیم در تعزیه محل هم نقش داشت. به محل هم دسترسی ندارم تا اطلاعاتم را تکمیل کنم.

 

خانه‌سرای ملا سحرخیز

یورمله داراب‌کلا. عکاس: جناب یک دوست

 

روح آن مرحوم و همسر گرانقدرش و مرحوم حاج شیرمحمد _که اخیراً درگذشت_ شاد و غریق رحمت باد. این خاندان را از نزدیک می شناسم و همیشه آنان را بسیارمهربان، خندان، آرام، خوب، بی آزار، متدیّن و مذهبی یافته ام. ملاک من در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا بیشتر آن است که این سلسله و افرادِ روحانی و شیخ و مُلّای محل را _چه آنان که در قید حیات اند و چه به رحمت خدا رفتند_ برای نسل جدید و تاریخ روستای مان روشن سازم و نامشان و قسمتی از زندگی شان را ثبت و ضبط گردانم.

 

این یک رسم دیرباز است که باید به مفاخر خود افتخار داشت تا ماندگار شد. انقطاع نسلی، خطر بزرگی ست که جوامع مدرن را نابود ساخته است و آنان را از درون پوک و بی ریشه نموده است. دارابکلا یا آن همه عالم و روحانی و شیخ و ملا و قرآن خوان، باید سرآمدِ منطقه ی خود باشد. بعون الله تعالی. عکس بالا: خونه سرای مرحوم مِلّا سحرخیز؛ که هم اینک منزل فرزندش مهدی ست. 21 مهر 1396. ارسالی جناب یک دوست. «روحانیت دارابکلا»، اینجا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۶ ، ۰۸:۱۲
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی

به قلم دامنه: به نام خدا. ملامرتضی طالبی و ملامصطفی طالبی (پسر و پدر) دو تن دیگر از روحانیون قدیم روستای دارابکلا بودند. من پیشتر فرزند ملامرتضی (=نوه‌ی ملامصطفی) یعنی مرحوم شیخ محمدحسن طالبی دارابی را در ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ (اینجا) معرفی کرده بودم. آن دو هم همسایه‌ی پدربزرگم کبل آخوند ملاعلی طالبی بودند و هم فامیل.

 

در اسناد کتابخانه‌ی منزل مان نام آنها درج است که هر گاه فرصتی دست داد، از آن تصویر می گیرم و به این پست می افزایم. پست‌های معرفی روحانیت داراب‌کلا از نظر خودم بهترین و ثواب دارترین پست های ماندگار تاریخ داراب‌کلاست که با شوق و اعتقاد آن را می نویسم. باشد تا قدرِ نعمت ها را بدانیم. وقتی با بحران مواجه شویم تازه می‌فهمیم نعمت را بدجوری ناسپاسی کرده‌ایم. خدا این سه روحانی این خاندان را غریق رحمت کناد

«روحانیت دارابکلا» اینجا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۱۳۹۶ ، ۰۹:۴۶
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی