غریو کتاب
۱

- مثلاً ترامپ گفت: «بسیاری از کشورها برای اسرائیل به خاطر کاری که انجام داده و نبردی که داشته، احترام قائل شدهاند.»
- مثلاً نتانیاهو گفت: "دشمنان اسرائیل حقیقت سخت را فهمیدهاند و آن این است هرآنکس که به ما حمله کند، بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد اما کسانی که شریک ما میشوند، پیشرفت و امنیت بیشتر برای مردم خود رقم خواهند زد... اسرائیل هرآنچه لازم باشد انجام خواهد داد."
- "ما البتّه برجام را ابتدائاً نقض نخواهیم کرد؛ لکن اگر طرف مقابل نقض کند...، نقض میکنیم، اینها اگر پاره کردند، ما آتش میزنیم. اینکه حالا نقض نمیکنیم، متّکی است به دستور قرآن: اَوفوا بِالعَهد؛ آنکه اگر آنها نقض کردند، ما هم نقض خواهیم کرد، این هم متّکی است به آیهی قرآن: وَ اِمّا تَخافَنَّ مِن قَومٍ خِیانَةً فَانبِذ اِلَیهِم عَلی سَوآء؛ اگر آن طرف نقض کرد نقض کن. «فَانبِذ» یعنی پرتاب کن طرف خودش، رد کن. بنابراین ما تابع اصول قرآنی هستیم.» دیدار ماه رمضان با مسئولان نظام ۹۵/۰۳/۲۵"
نگارش عصر ۲ ، ۷ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. طرفداران طیف راست با هدف مصادرهبهمطلوب، روی جملهای دیشب آقاخامنهای خیز خُردسالانهای برداشتهاند، غافل از آن، که این کارشان به زیان آقاخامنهای تمام میشود. خِرَد شما کجا رفت جناح راست کشور؟ جمله مربوط است به افشای یک جلسهی خصوصی احتمالا" با حجتالاسلام آقای حسن روحانی و تیم مذاکرهکنندهی آن دولت، که به برجام ختم شده بود. این حرف:
"البته من همانزمان به مسئولان گفتم ۱۰ سال، طولانی و به اندازهی یک عُمر است؛ چرا آن را قبول میکنید. قرار شد قبول نکنند اما قبول کردند"
پایان نقل قول
چرا زیان؟ میگویم. اول پردازش جمله، دوم بررسی جمله:
- اول پردازش این سخن آقاخامنهای: ۱. تعهد ۱۰سالهی هستهای ایران به ۵ + ۱ را "طولانی" و به حد "یک عُمر" دانست. ۲. با چرای تأکیدی و نهیگونه، به آنان رسانید که قبول نکنید. ۳. حتی تیم و دولت حسن روحانی قول دادند یعنی "قرار شد قبول نکنند". ۴. ولی در ادامه تصریحا" و با قید تعجبِ "اما" و جملهی حذَر، گفت: "اما قبول کردند".
- دوم بررسی آن، اینک زیان این جمله چی هست؟: ۱. وقتی علم داشت به اینهمه عیب و مخاطره و ضرر برجام و مدت ۱۰ سال اجرای آن، جامعه میپرسد چرا پس با اختیارات قانون اساسی جلوِ آنان را نگرفت، زیرا مملکت جای آزمون و خطا و موش آزمایشگاه که نیست. ۲. رهبریت جوامع در ذاتش یعنی هم هدایت یک کشور بر حسب اختیارات قانون اساسی آن کشور و هم نظارت بر کار دولت برای حفظ حقوق میهن و ملتش. پس نمیشود وقتی آنان قبول نکردند، جلویشان را نگرفت. اگر واقعاً علم به زیان برجام در همان زمان داشت، باید مانع میشد. ۳. به حرکت دولت حسن روحانی "نرمش قهرمانانه" لقب داد که با این نقل جدید، در تصادم است. ۴. به روند پیادهشدن برجام توسط نظام اجازه داد حتی نقل میکنند امضا کرد مسیر روند را. پس از اول نمیبایست اجازه میداد چون با افشای این جلسه، معلوم ساخت مخالف برجام، آنهم به طولٌ مدت ۱۰ سال آن هم برای اجرا و تعهد، معترض بود.
بنابرین؛ جناح راست -که در سنگر ضد برجام محکم ایستاده است- اینک با خیز خبری و جولان با این جملهی افشاگرانهی آقاخامنهای، دارد زیان وارد میکند. به قول زندهیاد دکتر علی شریعتی "بدترین حمله، بد دفاع کردن است". اقلا" عقل کار بزنید با این کار سبُک خود، زیان به آقاخامنهای نرسانید، چون این جمله به نفعش تمام نشد. زیرا نظارت و مدیریت کشور قانونا" و مسئولا" دست اوست.
دو پست دیگرم مرتبط با این مسئله:
نگارش صبح ۱ ، ۷ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. نگاهی به محیط سه سمت اسرائیل و ایران و آمریکا نشان میدهد سه سمت نسبت به هم، در جنگ لفظی شدیدی قرار گرفتند و هر سه سمت در حال نشاندادن میزان آمادگی پیشدستی و بازدارندگی خود هستند. بارشِ سخن هر سه سمت، یادآور روزهاییست که صدامحسین نسبت به مرزهایش با ایران، اولتیماتوم مُطنطن میداد و ازین سمت، امام خمینی و یارانش در حکومت، به او پاسخ لفظی میدادند. تا رسید روز آخر شهریور ۱۳۵۹ که صدام رجزهایش را عملی کرد و جنگ را آغاز استارت زد. حالا مروری در زیر از محیط مجدد جنگ، درین روزا:
- محیط اسرائیل: بنیامین نتانیاهو دیروز دوشنبه ۳۱ ، ۶ ، ۱۴۰۴ در مقر وزارت جنگ با یسرائیل کاتس وزیر جنگ و «ایال زامیر» رئیس ستاد ارتش و اعضای ستاد حرف زد. این حرف: "ما در نبردی هستیم که در آن دشمنان خود را شکست خواهیم داد و باید محور ایران را نابود کنیم و این در دسترس ماست... ما مصمم هستیم که به تمام اهداف جنگی دست یابیم... سال آینده برای امنیت اسرائیل تاریخی خواهد بود... اسرائیل مصمم است که نه تنها در غزه، بلکه در سایر عرصهها نیز به اهداف خود دست یابد.. فرصتهایی برای امنیت، پیروزی و صلح ایجاد کند."
- محیط آمریکا: ترامپ، مایک والتز را نمایندهی آمریکا در سازمان ملل کرد، چهرهی ضدایرانی. او گفت فعالسازی مکانیسم ماشه یکی از اقدامات اصلیام است. والتز چهرهی اطلاعاتی آمریکا همانیست جنگ آمریکا با عراق را یک "اشتباه فاجعهبار" میدانست و به برکناری صدامحسین اعتراض داشت زیرا از نظر او "خلأ قدرت در عراق ایجاد کرد که به سود ایران" شده بود.
- محیط ایران: ۱. آقای مظاهر مجیدی فرمانده سپاه استان همدان گفت: "هفته دفاع مقدس هر سال توفیقات داشتیم رژه نیروهای مسلح را برگزار کنیم...امسال به دلیل تهدیداتی که ایجاد شد، مقرر گردید از تجمعات گسترده پرهیز و آمادگیها برای دفاع از کشور معطوف شود." ۲. آقای علی فدوی جانشین سپاه پاسداران در نشست شورای اداری استان یزد گفت: "در کشور ما هر فردی هر سخنی را آزادانه مطرح میکند و این موضوع باعث میشود جمعآوری اطلاعات برای دشمن آسان شود." ۳. بیانیهی سپاه: "...آمادگیهای همه جانبه رزمی، تدبیر راهبردی، امنیت مردمپایه، توان اطلاعاتی، دفاع زمینی، دریایی و هوایی، موشکی و سایبری و حمایت بیدریغ از مقاومت و سایر عرصههای میدان در بالاترین سطح آماده و مهیا برای اقدام متقابل هستند." ۴. آقای سیدمصطفی خوشچشم اهل مشهد، کارشناس شبکهی افق به نقل سایت "دیدهبان" گفت: "در نظرسنجیهایی که بعد از توقف جنگ ۱۲ روزه انجام شد، تعداد مردمی که خواستار ساخت بمب اتم هستند، بیشتر شده و به ۹۰ درصد رسیده است." ۵. نزدیک ۷۰ نمایندهی مجلس هم خواستار ساخت بمب اتم شدند. ۶. چهرههایی هم از جناح چپ از آقای مسعود پزشکیان خواستند در آمریکا با ترامپ دیدار کند تا جلوِ جو جنگی و تحریمی علیهی ایران را بگیرد.
در آخر، بیان کنم، نظری درین موارد فعلاً ندارم. هفتهی دفاع مقدس بود و یادآوری این روزای جنگی و محیط لغزان تعلیق صلح و جنگ و آتشبس بیاطمینان. فقط در مورد سه مورد حرف دارم: الف. مفاد آخرین پارگراف بیانیهی سپاه پاسداران در بند ۳ بالا، بگویم حتی ارتشهای بزرگ دنیا -که ائتلاف ناگسسته دارند- چنین حدی از توان را در خود ادعا نمیکنند. بیانیه باید بیان واقعیت باشد نه حاصل احساسات و غیرت و آرمان. هر کدام البته در جایشان. ب. آقای علی فدوی هم بداند نشست اطلاعات از سوی سخنرانیهای پیدرپی سراداران آفت بزرگ این روزهای جمهوری اسلامی ایران است. بگذرم. ج. آقای پزشکیان دفتردار نظام است، نه رئیسجمهور ایران! ازش ساخته نیست. چپ درین باب، تخیل خارقالعاده کرد در باب مسافرت بعضاً مفرّح دیرباز سران ایران به نیویورک مقر آن سازمان!
مذاکرهی دو قلیون!
از دامنه ۳۱ ، ۶ ، ۱۴۰۴
قیلون راست: آب داری؟!
قیلون چپ: نه، ۱۰۰۰ سد زدند! رگ آب را خشکاندند!
قیلون راست: خا بگو برقیات کنند!
قیلون چپ: برق سد میخواهد! سد که آب ندارد!
قیلون راست: گازی بشی چی؟!
قیلون چپ: گاز را قطَر قاپید، ایران افزار استحصال ندارد!
قیلون راست: شعب ابی طالب پس واسه چیست؟!
قیلون چپ: خود رسول خدا ص کوشید آن تحریم را لغو کند!
قیلون راست: سران مکه فرق دارند با سران الآنه!
قیلون چپ: سنت پیامبر اکرم ص بر مذاکره هم بود!
قیلون راست: ای کج قیلون! ت کمر را خدا خم کرد!
قیلون چپ: ای راس قیلون! ت گردن "ولِ غاز" جِ ولتر است کِ!
قیلون راست: تِ اسم خدا گم و گور هاکانه!
قیلون چپ: مذاکره میکنی یا رجَز میخوانی!
قیلون راست: ب تِ چ. تو برو از غرب، توبره پر کن!
قیلون چپ: مگر آخور چین روس برا آخوند، کمونیست نیست!
قیلون راست: الو ۱۱۴؟ ۱۱۳؟ ۱۱۶؟ اع همه خوابند که!
قیلون چپ: خا ۱۲۵ و ۱۱۵ زنگ بزن! "آمد زد، رفت"!
قبل از ختم دعوا د تا قیلون و چالششون، سپاسم را بگزارم سخت و سفت از عکاس خوشذوق ما، آقا.
پیامهایم
در مدرسه فکرت
قسمت صد و پنجم
نگارش ۹ ، ۵ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. در کتاب "مسألهی حجاب" ص ۱۰۹ آن، آیت الله مرتضی مطهری حوائج طبیعی انسان را "مانند چاه نفت" تشبیه کرد که تراکم و تجمع گازهای درون چاه، خطرِ انفجار را به وجود میآورَد؛ که بع همین علت، آن را از چاه خارج میکنند و به آتش میدهند. این فکر آقای مطهری نشان میدهد انسان حوائج و نیازها و لذات خود را باید برآورده کند و به قول ایشان وجود "استعداد هر چیزی در انسان، سند است که انسان حق دارد آن را به فعلیّت برسانَد و حتی از نظر وی "منعکردن آن، ظلم" محسوب میشود. به همین دلیل، در ص ۹۷ معتقد است سرکوب قوای طبیعی و خدادادی "به زیان اجتماع میانجامد."
اپیکور فیلسوف یونان باستان بنیانگذار "فلسفهی لذت" است. او اساس فکرش بر لذت و آرامش در شکل طبیعی و ضروری آن است. عصارهی اپیکوریسم (=فلسفهی زندگی لذت) این است:
۱. پرهیز از پریشانی
۲. جذب آرامش نفْسی
۳. دوری از هر تعَب و رنجی
کتابِ "در جستجوی لذت" اثر اپیکور است؛ به تعبیر رایج "دفترچهی راهنمای" زندگی آرام و سرشار از شادی. او تزش بر "اهمیت دوستیهای اصیل" استوار بود نه دوستیهای صوری. او ترس از زندگی لذتواره را "بزرگترین مانع" شادزیستن اعلان کرد و لذتها را سه دسته ساخت:
۱. لذت طبیعی و ضروری
۲. لذت طبیعی اما غیر ضروری
۳. غیر طبیعی و غیر ضروری
ایپکور در عصر هِلنیسم (=بیخدایی) تفکر ضدِ اضطراب را ارائه کرد و موافق و معرّف فکر و فردِ شاداب، شد. مرتضی مطهری نیز، چون حاجتهای بدن را، مانند چاه نفت میدانست، معتقد بود باید به شکل طبیعی آن را برآورده کرد تا انسان دچار انفجار نشود و بهدرستی بتواند آتش درونش را طبیعی و لذیذ، اِطفاء کند، نه سرکوب و امتناع.
نگارش : ۹ ، ۵ ، ۱۴۰۴ ابراهیم طالبی دامنه دارابی. امروز پِلا بی پِلا. فقط تیسا نونِ کرِهمال. انسان تهذیب نکند، نان و نام او را به یک آدمفروش مبدل میکند که حاضر است برای آن پای هر ستمی را امضاء کند و پیش هر ستمگری کُرنش. بَربَریِ دور! خادم خریدهام وشنایی جِ خالیک از گلی قورت نشووونه چه بَرسه اُوه و جُو. دامنه. عکس نون، اون شعبه دلِه. اینجه عکسمکس ممنوعهه!!
"در روزهای اخیر نشستی در منزل غلامرضا کرباسچی با حضور چهرههای شاخص اصلاحطلب همچون سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی برگزار شد. نشستی که در آن علیاکبر ناطق نوری نیز حاضر بود اما بنا بر گزارش رسانهها، ترجیح داد سکوت اختیار کند و اظهارنظری دربارهی وضعیت کشور نداشته باشد. گفته میشود او بر این باور است که «توصیهها گوش شنوایی ندارد... سکوت ناطق نوری، ولو از سر ناامیدی، این پیام را به جامعه منتقل میکند که حتی باتجربهترینها نیز امیدی به تغییر ندارند. چنین پیامی در فضای افکار عمومی، هزینهای سنگین برای سرمایه اجتماعی کشور به همراه دارد."
نگارش ۲۴ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. چاپ شب. نظام جمهوری اسلامی ایران همیشه خود را متشرّع و تابع و ترویجکنندهی شریعت شیعه معرفی میکرده است. فساد در زمین را چنان زشت میدانست که ادعا میشد با فساد، عرش خدا به لرزه درمیآید. اینک هر استان ایران وقتی بررسی شود کمتر پیش میآید فسادِ زمین. پیش نیامده باشد و پروندهی قَطور در دادگاه خاک نخورده باشد. یا جنگل را خوردند. یا ساحل را. یا کوه و مرتع را و یا حتی سنگ و چِکِل را. و صد آه، که آهک و معدن و غار را.
تیترهای ریز دور این روزنامهی "صدای ملت" (چاپ امروز ۲۵ ، ۶ . ۱۴۰۴) همه، قابل توجه است؛ مخصوصاً آن تیتر سمت چپ که خبر از بازگردانده شدن "۱۲۳ هکتار زمین منطقهی ۲۲ تهران به بیتالمال" داده است. این خبر خوشایند است، اما حرف ملت این است اینهمه فساد زمین، چرا باید در جمهوری اسلامی ایران رخ میداد. مگر طی نزدیک به این ۵۰ سال، حکومت در دست مذهبیون شیعه نبود؟! همه هم گزینش شدند به سیستم دولت شیعی راه یافتند. اما فساد در همه جا، عین بوتهی صیفیجات رشد فزاینده کرده است و همچنان سر بر میآوَرد. ملائک، معترض بودند انسان را خلق نکن! اینها در زمین فساد میکنند! بگذرم. قرآن اشاره کرد و وارد نشوم نگو که مذهبیون را هم شامل میشد!
نگارش ۲۵ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. چاپ ویژه. روزی، در دور، خیلیدور، حجت الاسلام آقای سید علی موسوی دارابی، یک ماه کامل ماه رمضان برای تبلیغ، به بالامسجد دارابکلا دعوت شد. بلیغ و سبک خاص سخن میرانّد. بهطوریکه انگشتان دستانش در حین سخن، از پشت به سمت بیرون (خلاف جهت کف دست) انحنای عجیبی پیدا میکرد و توجهی مرا و شاید همگان را جلب میکرد. آن روزا سه چهار روزی گذشت که روزی ناگهان مرحوم حاج شیخ حسن مهاجر از بزرگان محل و تکیه و مسجد، یعنی پدر حاجآقا ابراهیم مهاجر با صحبت بسیارتندی به ایشان -که از منبر پایین آمده بود و یا تازه داشت به سمت پلههای منبر بالا میرفت- (تردید از خودم است) زد. مسجد مانند بمب صدا کرد. حرف شیخ حسن دقیقاً یادم نیست اما ترکیب کاملی از آن در ذهنم ماند. چون من نوجوان بودم در قناتپِشون گیون بِز و گوسفن را برای شیرمکیدن خوردم و ذهنم حسابی واز واز !! است. چنین گفته بود:
خاطره و نکته. نگارش ۱۵ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. چاپ شب. روزی جبهه بین انگشتان شست و اشارهی دست چپم، قرمزی بالا داد. آنقدر آن را خاراندم قرمزجیجیلیک (=شدیداً سرخ) شده بود و کوش میکرد. بیش از ۱۵ نفر هر کدام چیزی گفتند.
یکی گفت : گال است!
یکی گفت : خال است!
یکی گفت : سالَک است!
یکی گفت : رُطیل زد!
یکی گفت : عقرب رفت!
یکی گفت : گَل گاز گرفت!
یکی گفت : شطعلی سَپِل زد!
یکی گفت : مادرزادی است! یا اباالفضل!
یکی گفت : برو پایگاه اورژانس خط، بپرس از پزشک!
رفتم با تویوتای غذا. آقای پزشک پشت خط تا دید گفت: کنسرو چیتی قارچی خوردی؟ گفتم آری! گفت چند رزمنده را گرفت! بگذرم. کنسرو از ارتش آمده بود با قارچ و گوشت. آمدم سنگر و گفتم مرا با نظرت خودتان گجگمراه کردید، نزدیک بود وصیناظر را بگیرم!
اینک این خاطره، مرا به خاطرهی دلکش از استاد محمدتقی شریعتی پدر زندهیاد دکتر علی شریعتی دوخت. شاید گفته شود چطور؟ میگم بیا، اینا، این، طور:
از آن استاد در ص ۱۲۲ کتاب "از چشمهی کویر" خواندهام که یک تاجر مشهدی در کِشتی نشسته بود. گفت سرم درد میکند. آن فرد گفت "من ناخدای کشتی هستم، پزشک نیستم." تاجر خدا را شکر کرد که "اگر [۲۹] ایرانی همراش بودند، فوراً [۲۹] جور اظهار نظر و دارو تجویز میکردند". بگذرم.
نگارش ۲۲ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی
این، چارلز برد کوپر فرمانده سنتکام است؛ فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا مستقر در خاورمیانه. آن، «ابومحمد جولانی»ست؛ رئیس فعلی سوریه. اون، خلیل حیّه؛ رهبر حماس باریکهی غزه.
چارلز کوپر و جولانی همین جمعه پس از حملهی نیرو هوایی ارتش اسرائیل به دوحه، دور هم نشستند چیزهایی را تقسیم کردند و تصمیم ساختند، در چهار محور "۱. سیاسی ۲. نظامی ۳. شراکت استراتژیک ۴. گسترش کانال ارتباط".
دور از چشم همه، خاورمیانه در خفا در حال شکلگیری نظم نوین است؛ و در علَن در حال شکلگیری هژمونی نیرو هوایی ارتش اسرائیل.
نقله خلیل حیّه از ترور، جان سالم به در برد زیرا میگویند بر پیکر پسرش همام که ترور شد، نماز خواند. این عکس حیّه به نقل منبع، پس از ترورش است.
سه ارتش در خاورمیانه جولان دارند: ارتش اسرائیل مستقر در خاک فلسطین، ارتش آمریکا مستقر در قطر و تنت و بحرین، ارتش روسیه مستقر در لاذقیهی سوریه. البته سرویس اطلاعاتی فرانسه، اطلاعات و جاسوسی خاورمیانه را رهبری و سپس فروش میکند.
اینک چند سالیست قطر همزمان مرکز دو امر متضاد است: هم خاکش مقر مرکزی ارتش آمریکاست. هم شهرش محل استقرار رهبران حماس. حماس البته جدا از جلوههای ویژه مبارزه با اسرائیل، سه ضعف درونگرایانه دارد:
۱- فندقبارگی (=هتلنشینی) بیشتر رهبران آن که در غزه نیستند خارج به سر میبرند، مگر استثناء چون شیخ احمد یاسین و یحیی سنوار که هر دو در غزه توسط ارتش اسرائیل ترور شدند.
۲- تصلب در فقه اهل سنت و گرایش به تفکر "تکفیر" و پیوستگی به حزب بعث صدام
۳- نبود سازش میان آنان و دولت خودگردان.
قطر تا این جا سه حمله به خاک خود دشت کرد: از ارتش عربستان، از سپاه پاسداران ایران، از ارتش اسراییل. عربستان تمامعیار به قطر تاخته بود. سپاه ایران مقر آمریکا را در آخرین روز جنگ ۱۲ روزه زد و نیروی هوایی ارتش اسرائیل هم مقر اجلاس حماس را بمباران کرد. بگذرم.
نگارش ۲۱ ، ۶ ، ۱۴۰۴ :. ابراهیم طالبی دامنه دارابی. بنیامین نتانیاهو دیشب چه تهدیدی کرد؟ من البته صبح زود در خبرگزاری بینالمللی "قدس" تعقیب کردم. او گفت:
"جبههی شرقی اسرائیل، «معاله آدومیم» نیست، بلکه «غور اردن» است... ما چهرهی خاورمیانه را تغییر خواهیم داد... و با ایران میجنگیم... ما برای موجودیت و ابدییت اسرائیل میجنگیم."
میخواهم این اشارات تهدید در جنگ لفظی این مقام اسرائیل را کمی توضیح دهم. غور در لغت یعنی فرورفتن در تفکر. سر فرو بردن در فکری ژرف. و در جغرافیا، به جایی پَست، عمیق و فرورفته اطلاق میشود. در اردن چند غور وجود دارد که در لفظ جمع، به آن اَغوار اردن میگویند. نگاه شود به رنگ سرخ نقشه. او طرح "اِی. وان" را تز انتخاباتی خود کرده بود که برای کسب رأی در پیروزی حزب لیکود، به رأیدهندگان، قول داده بود؛ یعنی «الحاق غور اردن» به اسرائیل. او و تیم او رأی هم آوردند و همچنان طی این دو سه سال بر اریکهی قدرت، تکیه زدند و بر خاورمیانه چنگ انداختهاند. حرف جدید او به معنای تصرف کامل کرانهی باختری است، که اینک محمود عباس ابومازن، رئیس "تشکیلات خودگردان فلسطین" در آن مستقر است و جمعیتی معدود از ملت فلسطین.
وقتی میگوید غور، جبههی شرقی اسرائیل است، همزمان دو تیر شلیک میکند: ۱. حرف از مرز نمیزند، میگوید جبهه. یعنی مرز اسرائیل، حتی غور اردن هم نیست، بلکه نامعلوم گذاشت تا تصرفات بعدی کی رخ دهد. ۲. ابدیت اسرائیل یعنی پیشروی به سمت سرزمینهای شرق اسرائیل. زیرا غربِ آن، دریاست؛ همان مدیترانه. و در تصرف مطلقشان.
نگارش ۲۰ ، ۶ ، ۱۴۰۴ : ابراهیم طالبی دامنه دارابی. چاپ صبح.
نیروی هوایی اسرائیل دیروز ۱۹ ، ۴ ، ۱۴۰۴ همزمان هم به دوحه پایتخت قطر و هم به صنعا پایتخت یمن شمالی حملهی مرگبار کرد. اما مهمتر از آن حرف بنیامین نتانیاهو است که با زبان تهدید و رمز پنهان گفت:
"به قطر و همه کشورهایی که به [اعضای حماس] پناه میدهند میگویم: یا آنها را اخراج کنید یا به عدالت بسپارید، چون اگر این کار را نکنید، خودمان اقدام خواهیم کرد."
از دید من این حمله و این حرف، چه معانییی دارد. من سه بُعد سیاسی و نظامی و منطقهای را بر میرسم:
۱. از نظر سیاسی نشان میدهد اسرائیل با این کار به کشورهای خاورمیانه پیامی غیرمستقیم داد که خاک خاورمیانه را به دیدهی محیط تهدید بقا و امنیت خود مینگرد. از عُمان گرفته تا رُباط مراکش و سودان و حتی از افغانستان گرفته تا تهران و ترکیه و اَمان اردن، حوزهی حملهی نیروی هوایی اسرائیل است. قصد اسرائیل اعلان تفوق و توان ضربه به حریف است،
۲. از نظر نظامی دارد جولان میدهد که نه "له" شدم و نه "به زمین چسبیده"ام. بنابراین ارتش اسرائیل با این دو کار (و پیش ازین با حملات وحشتناکس در همین روزهای اخیر به زاغههای سلاح جنبش حزبالله لبنان و ضربه به سوریه در حمایت از دروزیهای سویدای سوریه) ارزیابی اخیر آقاخامنهای از اسرائیل را در مَظان تردید بُرد، تا بگوید جنگ اسرائیل با همه، جنگ همیشگی این ارتش مجهز است و از پا در نمیآید و جنگش را با آتشبسهای لغزان گره نزده است. اسرائیل زمان را به نفع خود میداند که فاجعهی باریکهی غزه را با فتوحات هوایی به منطقه طاق بزند.
۳. از نظر منطقهای به نظرم این حرکت نظامی و حرف سیاسی اسرائیل به ترک دائمی کشورهای خاورمیانه از رویارویی با ارتش اسرائیل میانجامد؛ زیرا اسرائیل برخلاف ظاهر قضیه، هم روسیه را پشت خود دارد، هم آمریکا را، هم تمام اروپا را، هم سازمان ملل متحد را و حتی پاپ واتیکان را. و در رأس همه زرادخانههای غرب و شرق را و ثروت هولانگیز یهود در آمریکا و استرالیا را،
نکتهی آخرم اینه، این که شنیده شد اسرائیل "له" شد و "تقریباً از پا در آمد" و "به زمین چسبیده" شد، برای هر فرد آشنا به دشمن، نباید مایهی اطمینان باشد، زیرا بر دشمن همیشه باید در همان حد بدبین، تحلیل و اشراف داشت، که هست. پس؛ این حرف نباید آن گونه شود که باز، غافلگیری رخ دهد. به قول آقا سیدیحیی رحیم صفوی: "نظامیان همیشه باید سناریوی بدبینانهتر" را احتمال دهند و خوشبین نباشند. آری؛ دشمن، یعنی نیرویی که هر آن ممکن است از جبههی غفلت و یا پشتِ رجَز، وارد شود و نفوذ هم، این رخنه و رسوخ را در زمان مقتضی مهیا میکند. بنابرین باید احتمال داد، آقاخامنهای با هدف تخلیهی اطلاعاتی اسرائیل، این دو سه ترکیب لفظی را وارد دنیای تحلیل جنگ ۱۲ روزه کرده باشد. مهم، مهیابودن برای میهن است و حراست از ملت. سپس، نوبت مدد به جایی که امکانش اگر بود. بگذرم.