منو
درباره ی سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعي
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

سرباز سالهای ابری

سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۴۵ ق.ظ

به قلم دامنه: "خائن. می‌کُشمت...". کتاب "سرباز سالهای ابری" اثری جذاب از سید قاسم یاحسینی که توانست از پسِ خاطرات‌گیری آقای عبدالحسین بنادری خوب برآید. بنادری در شرکت نفت آبادان به عنوان رئیس حراست پالایشگاه کار می‌کرد (هنوز هم می‌کند) اما نقش بارزی در دفاع مقدس ایفا کرد.

 

او -که در شکست حصر آبادان شرکت مؤثر داشت- در ص ۲۵۲ کتاب از نشستی صحبت می‌کند که شهید حسن باقری -مخ اطلاعات جنگ- به فکر استراتژی تازه برای سپاه افتاده بود. باقری پس از حصر آبادان به این فکر افتاده بود جنگ فرسایشی می‌شود، پس سپاه می‌بایست تغییر سازمان دهد. یعنی از قالب خطِ محور جنگیدن، به تشکیل تیپ و گردان، تغییر سازمان دهد. یک سازماندهی نوین که اثربخش هم شده بود. شهید احمد کاظمی و آقامرتضی قربانی در همان نشست به شوخی به باقری گفتند: «سپاه کجا و تشکیل تیپ کجا!»

 

 

روزی بنادری و شهید مهدی باکری یک طرح عملیاتی نوشتند اواخر آبان ۱۳۵۹ که سید ابوالحسن بنی‌صدر هم آن روز آبادان رفته بود. در بانک ملی آبادان اتاق جنگ برپا شد. طرح عملیات را تا به بنی‌صدر نشان دادند گفت شبیه انشای بچه‌مدرسه‌ای‌هاست! بنادری و باکری هر دو با ناراحتی جلسه را ترک کردند اما آقای مموئی مسئول جهاد سازندگی آبادان گفت سنگر را خالی نکنید. هر دو برگشتند به اتاق جنگ. ناگهان دیدند بنی‌صدر حین صحبت غش کرد.

 

پس از اندی بنادری بنی‌صدر را به خط مقدّم جنگ برد؛ ایستگاه هفت که مواضع دفاعی باکری همان جا بود. مصطفی هاشمی از کمیته کرج به بنی‌صدر گفت ما امکانات مهندسی نداریم؛ نیاز به لودر داریم. بنی‌صدر تمسخُری گفت لودر و بلدورز را باید از خارج وارد کنیم. ارز نداریم. مصطفی بیخ یقه‌ی بنی‌صدر -که آن وقت فرمانده کل قوا هم بود- محکم گرفت فریاد زد:

 

"خائن. می‌کُشمت. بچه‌ها اینجا دارند شهید می‌شوند و تو عین خیالت نیست، می‌کُشمت".

 

خلاصه عده‌ای ریختند و رئیس‌جمهور مغرور و واقعا" خائن را از دست مصطفی هاشمی نجات! دادند. بنی‌صدر هم فلنگ را بست از منطقه گریخت. این داستان در ص ۱۶۸ شرح شد. من به این کتاب دل سپردم؛ البته معقول. دامنه.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2460

نظرات (۱)

سلام. مطلب جالبی بود.  موفق باشید 

::
سلام به شما که جناب «رضا» هستید. خوشحالم و نیز قدردان، از دید و منظر فکری‌ات نسبت به این مطلب.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">