دامنه‌ی داراب‌کلا

جهان، ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود، داراب‌کلا
۲۷۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلاب اسلامی» ثبت شده است
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۵۵ ق.ظ

گزارش ساواک از داراب‌کلا به روایت از پاسگاه

به قلم دامنه: آن روز که به بنیاد اِسرا رفته بودم، این پست در دامنه اینجا کتاب "روزشمار اسناد مازندران ساری" را که به استناد ساواک است دیده بوده و به‌سرعت تورقش کرده و از نمایه‌ی آن به دو سند گزارش ساواک از داراب‌کلا دست یافته و  ثبت و عکس انداخته بودم که اینک درین صحن و سایت مطرح می‌کنم:

 

   

 

یک سند در ص ۴۶۲ است مربوط است به گزارش دوم شهریور ۱۳۵۷ در رابطه با پخش ۱۷ نسخه از اعلامیه‌ی سه‌برگی امام خمینی در ۲۱ ماه شعبان (که آن زمان هنوز در نجف تبعید بودند) در محیط داراب‌کلا، که پاسگاه محل آن را به ساواک گزارش کرد و ساواک ساری هم به پایتخت. درین سند سخنرانی مرحوم آیت الله عبدالله نظری علیه‌ی دولت شریف‌امامی نیز درج است.

 

سند بعدی در ص ۴۷۲ مربوط به جمع‌آوری چند برگه مربوط به مرجع تقلید شیعیان امام خمینی است که دوم شهریور ۲۵۳۷ (تاریخ شاهنشاهی معادل ۱۳۵۷) جمع‌آوری شد و به پاسگاه داراب‌کلا تحویل داده شد و پاسگاه آن را به ساواک ساری رساند و از آنجا به ساواک پایتخت گزارش شد. درین سند -که ۲۱ ماه رمضان است- مأمور ساواک از "جلسه‌ی مشکوک" نیز یاد می‌کند که در مسجد قریه‌ی «میانرو» به تعیبر ساواک توسط «افراطیون مذهبی طرفدار خمینی» تا پاسی از شب تشکیل شده بود. نام انقلابیون هم آمده است. "کلانیان‌"ها را من می‌شناسم. بگذرم. فقط دو نکته:

 

یک > ساواک ریزِ مسائل روز را گزارش می‌کرد با جزئی‌ترین شکل. معلوم بود همه‌جا آدم کاشت، آدم داشت.

 

دو > یکی از خصلت‌های اصلی انقلابیون باید این باشد به شکل و شمایل ساواک نشوند که انسان‌فروش!!! شوند به خاطر خوش‌خدمتی به حکومت و قدرت.

تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۵۷ ق.ظ

چنار؛ پاجوش؛ پاسوز؛ گوجه‌فرنگی؛ الاغ مظلوم

 
به قلم دامنه: چنار؛ پاجوش؛ پاسوز؛ گوجه‌فرنگی؛ الاغ مظلوم. گاه واژه‌ها جو را می‌گیرند. مثلاً حجت الاسلام علی‌اکبر ناطق نوری آن سال گفته بود منم "نوری"ام؛ چالشش با حجت الاسلام عبدالله نوری که برگه رأی "نوری" را می‌گفت به اسم من حساب کنند. بگذرم. یا توی همین انتخابات اخیر که غلامعلی حداد در برابر تشتت فهرست‌های جناح راست (که این جناح خود را اصولگرا می‌نامد) در یک اهانتی گفت: "همیشه در کنار چنار بلند، چند پاجوش هم متعدد زده می‌شود." یا محمدجواد حق‌شناس جناح چپ (که این جناح خود را اصلاح‌طلب می‌نامد) در یک اهانتی گفت صندوق انتخابات این دوره صندوق گوجه‌فرنگی بود، نه صندوق رأی. منظورش این بود چون صندوق گوجه!!! بود حجت الاسلام سید محمد خاتمی شرکت نکرد!!! یا آن دگری مجری شبکه‌ی افق صداسیما "امیر ثابتی" به حداد حالی کرد:
 
"ما پاجوش چنار شما نیستیم پاسوز شما بوده‌ایم" ... "بله، شما چنارید. چون ثمر ندارید اما ما پاجوش نیستیم."
 
حداد -که هر گاه کم می‌آورَد بی‌درنگ رنگ را از بوقلمون می‌آموزد- آمد وسط گفت منظورش از پاجوش‌ها لیست جبهه‌ی پایداری نبود بلکه لیست‌های خلق‌الساعه بود. بیژن نوباره هم علیه‌ی حداد عادل ایستاد. خود بیابید نوباوه را. من بگذرم چون این حداد عادل!!! عدل معمولاً یادش می‌رود. بذارید من بازگشت زنم به همان الاغ مظلوم که در رُشتخوار خراسان در سرمای شب برف اخیر (۹ اسفند ۱۴۰۲) منجمد شد و درگذشت. (عکس بالا) یادت به خیر ای حیوان کار و زحمت زیر حجم وسیع صبر.
تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی شنبه, ۲۱ بهمن ۱۴۰۲، ۰۳:۳۸ ب.ظ

سه دسته بود در داراب‌کلا

: به قلم دامنه: سه دسته بود در داراب‌کلا: شاه‌دوست ها، کمونیست ها، امامی - انقلابی ها > نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی دامنه. روایتم از تاریخ محل، که آن سال من ۱۵ ساله بودم؛ پس ممیّز بودم و دارای عقل! لذا می‌شود به این روایت تکیه کرد! به نام خدا. اِجلال به شهدا مخصوصاً از سه روستای داراب‌کلا مُرسم اوسا؛ سه همسایه‌ی همراه و پابرجا.

 

مسجدجامع قدیمی داراب‌کلا

 

الف. مقدمه‌ی بحث:

 

جهان در آستانه‌ی سال ۱۳۵۷ -سال وقوع انقلاب اسلامی ایران- همچنان دو بلوکه، مانده بود؛ بلوک غرب، بلوک شرق. کشورها، بیشتر سلطنتی (موروثی یا مشروطه یا مطلقه) بودند. دیکتاتوری (کودتایی یا مادام‌العمری) هم، روال بود. در میان آن، برخی از کشورهای نوظهور نیز، خود را مستقل اعلام کرده که اسم «غیر متعهدها» بر روی خود گذاشته بودند؛ یعنی شعار دادند نه تعهداتی به شرق داریم و نه به غرب. ایران در دسته‌ی وابسته جای داشت؛ یعنی سرسپرده‌ی کامل آمریکا. در چنین وضعیتی امام خمینی رحمت الله نسبت به سلطنت شاه، انقلاب کردند و خواهان سقوط سلطنت شدند و در یک کلام کلیدی گفتند: «شاه باید برود». شاه هم سرانجام با پرونده‌ی قطور جنایت و خیانت، با زور مشروع ملت، «رفت» در واقع: دررفت! با فرار شاه مردم از تیتر «شاه رفت» و «امام آمد» نسخه‌ی نظام شاه را باطل‌شده یافتند. چنین هم شد. حالا برگردیم به داراب‌کلا.

 

ب. شرح بحث:

 

شاه‌دوست ها:

در هر حکومت مستقری، عشق و علاقه -و یا در بدترین فرضیه- عقل معاش، افراد را وا می‌دارد حامی رژیم باقی بمانند. خُب؛ طبیعی بود در داراب‌کلا هم مثل سایر بلاد ایران، چنین جانبدارانی وجود داشته باشند که تا آخرین نفس دست از تعلقات به شاه بر ندارند. جای جالب‌تر این قضیه این است به‌شدت هم بر محل تسلط داشتند، زور و چماق هم به کار می‌گرفتند. حتی شب تاسوعا یا عاشورای آن سال، تظاهرات سازماندهی‌شده‌ی شبانه‌ی انقلابیون محل را (که خودم درین تظاهرات بی‌نظیر و خروشان حضور داشتم) با حمله‌ی خونین درهم کوبیدند و آن قدر زور و چو به کار برده بودند که افراد حاضر در تظاهراتی به‌آن‌مهمی را، تار و مار کردند. آن شب زخمی هم داشتیم، مثلاً: شیخ ابراهیم بابویه و آقای مجتبی آهنگری کبل هادی. این دسته، حتی چند سال بعد هم در انتظار بازگشت شاه چشم‌انتظاری کشید و همش به رخ انقلابیون می‌کشیدند که «اَم شاه برمی‌گردد»! (اَم = مالِ ما)

تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی شنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۲، ۱۲:۲۰ ب.ظ

واریز ارادت در وجه ریحانه‌ی شهید

جمله‌ای در نامه‌ای شهید حاج قاسم سلیمانی به دخترشان  هست که باید سرِ درها (بهتر است بگویم سرِ دل‌ها) تابلو شود. عصاره‌ی جمله این است: من سلاح دست گرفتم برای مقابله با "آدم‌کُشان"، نه برای «آدم»کُشتن. عین جمله چنین انشاء شد به دست حاج قاسم: «این راه را انتخاب نکردم که آدم بکُشم. تو می‌دانی من قادر به دیدنِ بریدنِ سرِ مرغی هم نیستم... خود را سرباز در خانهٔ هر مسلمانی می‌بینم که در معرض خطر است... هرگز نمی‌خواستم سلاح به دست بگیرم. سلاح به دست گرفتم برای آن طفل وحشت‌زدهٔ بی‌پناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست. سلاح به دست گرفتم برای مقابله با آدمکشان، برای آن زنِ بچه‌به‌سینه چسباندهٔ هراسان و برای آن آوارهٔ در حالِ فرار و تعقیب، که خطی از خون پشتِ سر خود بر جای گذاشته است. من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی‌خوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخوابند...».

 

 

عکس دختر خردسال بالا ریحانه سلطانی‌نژاد است که آماج بمب در کرمان قرار گرفت و در مقام رفیع شهید به بهشت پَر کشید. پست‌تر از کینه‌توزانِ حاج قاسم، آن کسانی‌اند که از کشتارِ مردم شائقِ زائرِ مقبره‌ی ساده‌ی "سرباز" قاسم سلیمانی، شادمان شدند و حرف‌های سخیف از زبان و متن‌شان پراکنده شد. این ریحانه‌ی سلطانی‌نژاد خود با این زیبایی و معصومیتش، کامل حاکی این حذَر است که برخی از شرَف هم تهی شده‌اند، چه رسد به منطق و غیرت. ارادتم را در وجه شهید "ریحانه‌"ی خردسال واریز می‌کنم. شنبه: ۱۶ دی ۱۴۰۲، ۱۲:۲۰ ب.ظ دامنه.

تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی جمعه, ۱۷ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۴۳ ب.ظ

فرزندان سیاستمداران

این روزها زیاد می‌شنوید یا می‌خوانید پسرِ فلان فرمانده‌ی اسرائیل، نوه‌ی فلان وزیر اسرائیل، فرزند فلان رئیس و مدیر و نماینده کنسِت اسرائیل در غزه کشته -بخوانید هلاک- شد. می‌دانید چرا؟! به تحلیل من:

 

۱. دارند نشان می‌دهند حتی فرزندان سیاستمداران اسرائیل هم، پا به پای ارتش در جبهه‌ی نبرد مقدس!!! -بخوانید کشتارگاه مردمان غزه- شرکت دارند و کشته هم می‌شوند تا تظاهر به اتحاد درونی کنند.

 

۲. چنان در درون در حال فروپاشی‌اند، ولی آن را محکم مستور و پنهان نگه می‌دارند تا با این نوع خبررسانی بگویند، دیدید ما همه با هم در نابودی غزه! هستیم و فرزندان دولتمردان هم کشته می‌شوند.

 

۳. نشان دهند بُغض به فلسطینی در تمام رده‌های اسرائیل موج می‌زند و هر نبردی برای نابودی نسل فلسطین برای آنان بالاترین آرمان و عقیده محسوب می‌شود. کشتن کودکان و خردسالان در واقع جلوگیری از ازدیاد نسلِ رو به تزایُد فلسطین است که اسرائیل آن را سال‌هاست بزرگترین تهدید می‌پندارد.

 

۴. با این جور پخش خبرها از میدان کشتارگاه!!!!، دارند اعانه‌ی مالی جمع می‌کنند از محافل جهان که جانبدار صهیون‌ها هستند و منتظر ارضِ امنِ موعود!

 

حاشیه: من در هشت سال دفاع مقدس آن تعداد باری که جبهه رفتم، حق را ور ندهم، مسئولان را هم می‌دیدم. فرزندان برخی اندک از آنان هم، گویا بودند، من البته با چشمم ندیدم ولی می‌شنیدم. مُبرهَن است بعضاً بودند، ولی عدد آنان اندک و قلیل بود. واقعاً فقط مستضعفان پای جنگ بودند از هر دین و کیش و مرام و هر خانه یک رزمنده حداقل داشت. و هر کوچه هم یک یا چند شهید. کَیْ می‌شود بعضی از مسئولان رده‌های اوج و فرودِ الآن نظام، بیآموزند خدمت فرصت است، نه جیب‌بُری‌کردن. هر کس برای این مردم -که چهل و اندی سال همه‌ی وجودش را برای انقلاب اسلامی گذاشته‌اند- از زیر خدمت در روَد و دزدی و دغلی کند، خائن‌ترین عنصر در جهان است. چرا؟ چون فساد درین انقلاب مقدس و فرحبخش، بزرگترین فضاحت و قباحت است. دامنه | ابراهیم طالبی دارابی

ناشناس
تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۲۰ ق.ظ

به خاطر یک مشت دلار

( ۱ )

 

 

 

 

به خاطر یک مشت دلار !!! البته آقای نعیم احمدی برای آلودگی خوزستان از عنوان "به خاطر یک مشت دلار" برای روزنامه‌ی "خوزی‌ها" چاپ چهارشنبه امروز (۱۵ آذر ۱۴۰۲) استفاده کرد (عکس بالا) اما من برای قضیه‌ی چایِ «دِبش» (=گَس؛ طعمی میان تُرش و شیرین و نیز به معنای کامل و مُجرّب) خواستم از این عنوان که در واقع نام یک فیلم سینمایی به اسم "به خاطر یک مشت دلار" محصول ایتالیاست، بهره ببرم که در یک دهکده، فقط طعم تلخ مرگ به مشام می‌رسید. قانون وجود نداشت؛ اسلحه حرف اصلی بود. تا این که یک قهرمان بی‌نام با بازی آقای "کلینت ایستوود" وارد دهکده می‌شودُ ماجراها آغاز. من شاید شیش هفت بار طی هر سال این فیلم را دیده‌ام ازجمله اخیراً، هم. حالا از خبرنگار آقای عقیل رحمانی از روزنامه‌ی قدس | سه شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲ | ۲۳ جمادی الاولی ۱۴۴۵ | شماره ۱۰۲۴۹ اینجا خواندم که پنج سال پیش روزنامه‌ی "قدس"  چاپ همزمان تهران و مشهد به ستیز با حربه‌های متخلفانه‌ی چای دبش رفته و پرده از آن برداشته بود، ولی سرانجامی نداشت تا این که گویا خودِ حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی رئیس دولت سیزده حاضر شد ماجرای تخلف ارزی ۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلاری این برند چای، برملا شود که بخش کلانی از مقادیر ارز تخصیص داده‌شده را در بازار آزاد" (=بنا بر گزارش آقای محمد فاضلی جامعه‌شناس در نامه‌‌ی سرگشاده‌اش به رئیس‌جمهوری رئیسی) می‌فروخت. اینجا مالکی که با چه ترفندی در حوالی تهران کارخانه برپا کرده بود، خدا می‌داند. مخلوطکردن با چای بی‌کیفیتُ فروش چندبرابر قیمتِ دلاری در شهر مشهدُ حتی حتی حتی آلودگی این چای به جوشِ شیرین قسمتی از قضایاست. دبشی‌ها برای این که روزنامه‌ی قدس را بخرند!!! پیشنهاد قرارداد آگهی به این روزنامه‌ی متعلق به حرم رضوی داده بودند که گویا همان‌زمان مدیرمسئول آن با عقد قرارداد آگهی با برند دبش مخالفت و حتی "دستور داد اگر در فروشگاه تعاونی روزنامه از این برند محصولی وجود دارد، به سرعت جمع‌آوری و فروشش ممنوع شود." که کار به شکایت از روزنامه قدس کشیدُ باقی قصه. اینک دبش افشا شد. ببینیم مثل بقیه‌ی پرونده‌ها، آب پاک!!! رویش می‌کشند! یا نه!!! یعنی واقعاً به نظرم برای این تیپ افراد در درون نظام جمهوری اسلامی "به خاطر یک مشت دلار" تنها یک فیلم سیمنایی برای سرگرمی نیست! بلکه فرمول اصلی کارشان است. بگذرم. دامنه.

 

 ( ۲ )

 


شرحی برین عکس: عکس، ترکیب دو فصل است. راست، زمستان. و چپ، فصلی دیگر؛ گویا پاییزِ خزان. روی عکس خزان زرده‌ی پرتوافکن چشم را می‌نوازد و بر زیبایی صحنه می‌افزاید. اما چمِ خَمِ راست در بغل عکسِ دست چپ، جِثه‌ی روح را به جَست می‌آورَد، چون که طبیعت برف در برقِ تیغِ آفتاب، زمین پای درخت‌ها را آراست. اول خیال می‌کنی رنگ زده‌اند به تنِ عکس، ولی خوب خیره شوی، خواهی خواند که کفِ پُرِ برف، سایه‌ی آفتاب افتاده است از تنِ تنومند درخت، و این گون دراز، عین ریل، تراز شده است و مُواز و مُساو.

 

( ۳ )

 

 

 

جایزه‌ای به اسم شهید مهدی باکری: گویی قرار است "جایزه‌ی ملی شهید باکری" برای نخستین‌بار به بهترین شهرداری‌های کشور تعلق گیرد آن هم بر اساس

ناشناس ناشناس مرآت  .. ناشناس
تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی پنجشنبه, ۹ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۱۹ ق.ظ

وقتی یک رَپِر به دین اسلام در آمد

هنگامی که دیدم آقای "تای دولا ساین" جوانِ رَپِر (=خواننده‌ی رَپ) مشهور آمریکا، مسلمان شد و نماز گُزارد و قرآن هدیه گرفت، اینجا خیلی به شوق آمدم. اساساً من تشرُّف به اسلام اشخاص نوورود را شورانگیزترین لحظات می‌دانم. ماها که همان زاده‌شدن از بطن مادر، مشرف به دین مبین بودیم و این خدای باری را بارها شکر گُزاردن دارد، ولی هنگامی انسانی از دور داوطلب ورود به دینِ «...یَعْلو و لایُعْلی عَلَیه» می‌شود (حرفی از پیغمبر اکرم ص اینجا که اسلام برتری پیدا می‌کند و چیزی بر اسلام پیروز نمی‌شود) پرشورترین احساس، او را احاطه می‌کند.

 

 

 

راست گفتند به ساین خیل از مخاطبان، که "به اسلام خوش آمدی ساین". تو حالا آقا ساین یک میلیارد و اندی برادر و خواهر در جهان داری.

 

راستی تیتر و عکس روزنامه‌ی همشهری چاپ امروز (۹ آذر ۱۴۰۲) هم انعکاس حِرفه‌ای هست از یک حَرف؛ ازین حَرف رهبر معظم:

 

«خصوصیت اول غرب آسیای جدید، آمریکازدایی یعنی نفی سلطه آمریکا بر منطقه است که البته این به معنی قطع روابط سیاسی کشورها با آمریکا نیست، بلکه به معنی زائل‌شدن قدرت و تسلط سیاسی آمریکاست و همان‌گونه که می‌بینیم برخی کشورهای صد‌در‌صد تابع هم، در حال زاویه‌گرفتن با آمریکا هستند.»

 

به قول مرحوم امام  اینجا «تا وقتی آمریکا آدم نشود،...» این حرکتِ پُرپتانسیل (=پرتوان) مقاومت و مداومت در منطقه، ادامه می‌یاید. دامنه‌ی دارابی.

ناشناس عطاملک | قرارگاه سایبری عطاملک | قرارگاه سایبری عطاملک | قرارگاه سایبری
تعداد دیدگاه ها ← :
از مسیح مهاجری تا الیاس نادران دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی پنجشنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۲، ۱۱:۰۲ ق.ظ

از مسیح مهاجری تا الیاس نادران

نوشته‌ی دامنه
شش عکس ؛ شش حرف
به نام خدا. سلام محضر هر شرافتمند

 

عکس یک: تندیس قاسم سلیمانی و ابومهدی در محل شهادت؛ دیوار فرودگاه بغداد. منبع

 

حرف یک: آن دو، نه اسطوره‌ی تخیُّل و افسانه که اُسوه‌ی تدیُّن و افشانه شدند.

 

عکس دو: توریست‌ها وارد ایران شدند.

 

حرف دو: بلاخره وقتی تمدن داری باید بیایند ببینند. حالا شال، کمی پایین و بالا رفت، یا دامن، کمی کوتاه کرد، کمی باید تسامح! کرد.

مرآت  ..
تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۲، ۰۱:۲۹ ب.ظ

آقایی! ضعیف! کارگزارِ «کدخدا» !!!

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام محضر هر شرافتمند. درحالی‌که جهانِ در اختیارِ زورگویان، نه عطر انسانیت که تعفُّنِ سبُعیّت (=درّندگی) انتشار می‌دهد، یک فرد ضعیف -که حتی سربازی خود را در اتاق سازمان ملل گذرانیده و معلوم نیست چه درس‌هایی را پاس کرده باشد- به جای دست‌کم کاری که ازش برمی‌آید -یعنی قاطعیت در محکومیتِ غرب در حمایت از جنایت شنیع اسرائیل در غزه- می‌آید حرف سست در محیط ایران می‌پراکنَد؛ با این جمله در ۱۷ آبان ۱۴۰۲ : "قرار نیست ما جای مستضعفین بجنگیم." من دقیق از عین جمله‌اش اطلاع ندارم. اساساً سست‌عنصرهایی چون او برای من، جملگی، نمی‌ارزند که دنبال حتی حرف‌گفته‌های‌شان بگردم. اما برای من هدف اینان البته روشن است: می‌خواهند برسانند ما اینیم: ذلیل و تسلیم! و البته با تظاهر دانای! کُل. این فرد ضعیف! حتی لیاقت پسوند ایرانی‌بودن را هم از خود سلب کرده است. کی می‌خواست لشگر بکشد که تو می‌آیی به‌دروغ!! به دشمن گرای غلط و پَست می‌دهید! حماس خود خود را پیش می‌برَد. پیشتر هم گفتم: هیچ ملتی توسط کمک دیگران، فاتح و تمدن‌ساز نمی‌شوند. قصد اسرائیل همان روز نخست گفتیم کشاندن دامنه‌ی جنگ به ایران است. حالا توی ضعیف!!! -که حتی هشت سال زجرآور ولی حماسه‌آفرین دفاع مقدس، یک گلنگدَن هم بلد نبودی بکشی و جبهه بروی- لازم نکرده خودشیرینی کنی و در سیرک غرب ملّق بزنی. اُسوه‌ی مردم مقاوم ایران شهید قاسم سلیمانی است، نه شما خائف‌ها و احتمالاً "خائن‌"ها. بگذرم؛ ولی بگویم:

 

جنگنده‌ی

جی بیست چین

 

چین شعارش فقط رشد اقتصادی است، ولی همین چین مجبور است جنگنده‌های پنهان‌کار "جی بیستم" نسل پنجمی خود را این‌روزها به رخ غرب کشد و رو کند و موشک شلیک کند تا رقیب را بتارانَد. (دو عکس بالا) آن‌وقت، همین غرب‌زده‌های زنگ‌زده و زنگارگرفته‌ی داخلی، روزی علم موشکی ایران را به سُخره می‌گرفتند و هنوزم می‌گویند کشور را موشک نگه نمی‌دارد؛ مگر کی فقط به فقط به موشک بسنده کرده بود که افرادی چون شماها بی‌وجه چنین جملاتی دروغ علیه‌ی ایران و رشد و توسعه‌ی آن می‌تراشید؟! چنین افراد ترسویی که کارگزار «کدخدا»!!! هستند، نه خادم ایران، به نظر من -هرگز و تحت هیچ شرائطی و حتی در مقام مصلحت- صلاحیتِ هیچ کاری را برای انقلاب و حکومت ندارند؛ این جنس و قماش از سید حسن تقی‌زاده هم فرومایه‌ترند در دانش سیاسی و عقلانی و حتی بینش فردی و انفرادی. باز لااقل سید حسن.

تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۲۷ ق.ظ

عایدی نشستِ فوق العاده ی ریاض!

نوشته‌ی دامنه. به نام خدا. سلام بر هر شرافتمند. اول نگاهی به روزنامه‌ی شاخه سبز (۲۱ آبان ۱۴۰۲) اندازید که سران کشورهای اسلامی چه خواستند؟! از اسرائیل فقط خواستند: بس کند آتش را. عجب! لابد بس می‌کند و حرف شما را هم گوش می‌دهد؟! نشست دیروز ریاض آن‌هم با حضور ۵۷ کشور عضو  (یعنی بزرگترین اتحادیه در جهان) بیانیه‌ی صوری بود و بس. درخواستِ آتش‌بس! رفع محاصره! کمک‌های بشردوستانه! همین.

 

 

در درون نشست -که ژِشت است تا واقعیت- کشورهایی حضور داشتند حتی حاضر نیستند علیه‌ی اسرائیل تحریم اعمال کنند. این دولت‌ها، هم در ظاهرُ علَن، با اسرائیل رابطه دارند، هم پنهانی با این  اشغالگر سَروسِر سیاسی و امنیتی. مصر، اردن، ترکیه، امارات، بحرین، سودان، قطر، جمهوری آذربایجان، مراکش، تونس، نیجریه، گابُن، کوزوو، جیبوتی و چند کشور دیگر، روابط آشکار و پنهان با اسرائیل دارند. روابط تجاری بالایی که، هم به اسرائیل نوعی مشروعیت سیاسی بخشیده و هم تأمین منابع مورد نیاز اساسی اسرائیل را فراهم نموده‌اند و در کمال بی‌شرمی کالاهای اسرائیلی دادوستَد می‌کنند. مثلاً عمده‌ترین  واردات نفت خام اسرائیل از جمهوری آذربایجان و قزاقستان است. منبع  نیز اردن و مصر از خریداران گاز تولید‌شده‌ی اسرائیل‌اند. ترکیه -که رجب طیب اردوغان مثلاً با نطق، غوغا!! می‌کند- کانال اصلی انتقال نفت‌وگاز به اسرائیل است و خریدار تولیدهای پتروشیمی اسرائیل. بگذرم. تئوری درست، فقط تز مقاومت است؛ سخت است، ولی تئوری‌یی پویاست. ایران البته دیپلماسی را در همین حد هم، گرم و باتحرک نگه دارد منطقی‌ست ولی دلخوش به این جرثومه‌های دغلباز نباشد. لابد نیست!

ناشناس
تعداد دیدگاه ها ← :
دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی سه شنبه, ۲ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۱۹ ق.ظ

موشک و سیاست

یادداشت روز دامنه: موشک و سیاست. سلام شریفان. حتی کسی با ابتدایی‌ترین سواد، سیاست را مورد مرور قرار دهد -چنانچه عمداً پا روی واقعیت و وجدان نگذارد- بی‌شک متوجه می‌شود شمایل جهان پس از طی چندین سال جنگ سرد که اغلب جنگ لفظی بود، مدتی‌ست توسط قدرت‌های سوداگر به سمت زندگی در سایه‌ی سلاح چیده شده است. ساده‌انگارانه است کشورهای در حال رشد که توسعه‌یافتگی خود را استارت زده‌اند بخواهند خود را خلع سلاح کنند افزارآلات دفاع نداشته باشند. همان زمان هم، موضع بنده نسبت به تزی که حجت الاسلام مرحوم اکبر رفسنجانی ارائه کرده بود به آن دامن می‌زد موضعی نقادانه بود؛ زیرا کشوری که ایده‌های ترقی دارد نیز پایه‌ی مقاومت منطقه است، نمی‌تواند مجهز نباشد. گرچه این قوی‌کردن کشور هزینه‌ی مالی سنگین دارد، اما هزینه‌هایی‌ست که قدرت‌های زورگو بر جهان تحمیل کردند. همین امروز ایران فقط اقتصاد داشت، بی‌درنگ طُعمه می‌شد حتی همان زمان که حکومت عراق و افغانستان توسط جرج بوش در کمترین زمان ساقط شدند، سراغ ایران هم می‌آمدند اما قدرت دفاعی ایران مانع آن شد. رفسنجانی اشتباه محض می‌کرد شعار نه موشک می‌داد. او خود وقتی پرسش قرار می‌گرفت معتقد بود به فلسطین باید کمک کنیم. پس خود ناقض تزش بود. کاری که رهبرمعظم کرد به نظرم معقول‌ترین راه بود. به ارتش و سپاه سازوبرگ دفاعی بخشید موقعیت‌های جغرافیایی این دو بازوی کشور را در جاهای خاص معین کرد و نیرویی جدید به عنوان پدافند هم، بر سیستم افزود. نقد تز مرحوم رفسنجانی -هر باری که ایران مورد تهدید قرار می‌گیرد- خودبه‌خود در محافل سیاسی وارد می‌شود. تزش غلط، خوش‌خیالانه، حتی فکری خام بود.

ناشناس ناشناس ناشناس ناشناس ناشناس ناشناس ناشناس ناشناس ناشناس ناشناس ابراهیم اچ کا
تعداد دیدگاه ها ← :
یک لایه از هزاران لایه‌ی اطلاعات جنگ (۱) دامنه  | دارابی
دامنه | دارابی دوشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۰۸ ق.ظ

یک لایه از هزاران لایه‌ی اطلاعات جنگ (۱)

به قلم دامنه ابراهیم طالبی دارابی: یک لایه (۱) خمسه‌خمسه. به نام خدا. سلام. «یک لایه»، سلسله‌نوشتار من است برای رفتن به درون هزاران لایه‌ی اطلاعات جنگ، در ۸ سال، ۹۶ ماه دفاع مقدس. در اَحشاء و اَمعاء حیوان -مانند بُز و گوسفند و گاو- «هزارلا» شگفت‌انگیزترین قطعه است. در اَحشاء و اَمعاء جنگ در ۸ سال دفاع مقدس هم، «اطلاعات نظامی» -به عبارت صحیح‌تر- «اطلاعات جنگ» همان «هزارلا» است که وقتی نگاه می‌کنی، می‌بینی یک قطعه‌ی پوستی و پُرزدار بیش نیست، ولی وقتی می‌شکافیدش، هزاران لا و لایه و ژرفا خواهی دید.

 

«هزارلا»ی گاو

 

همه خیال می‌بُردند «خمسه‌خمسه» نوعی اسلحه است که بعثی‌ها علیه‌ی ایرانی‌ها به کار می‌گرفتند. در میان عام و خاص از جمله خطیب‌ها شیوع گرفته بود که اگر صدام  خمسه‌خمسه می‌زند «ما هم خامسِ آل عبا داریم»! تا این که شهید حسن باقری -مُخ اطلاعات و از بنیان‌گذاران اولیه‌ی آن- دستور شناسایی صادر کرد تا اسرع وقت ازین سلاح و سَبْک‌وسیاق شلیکش اطلاعات جمع‌آوری کنند. اطلاعات هم، ذات کارش پهنان‌کاری‌ست و جنگ هم ذاتش تاریکی. در تاریکی‌های شب بچه‌های اطلاعات لشگرها به دل دشمن زدند و طی چندین مرتبه به این نتیجه (بر اساس مشاهده) رسیدند که خمسه‌خمسه که گمان می‌رفت با خوف و هولناکی‌اش، اسلحه نیست، بلکه شلیک بولهوَسانه است که عراقی‌های بعثی با ریتم و تفریح و بازی! به سمت رزمندگان ایران آتش‌تهیه‌ی مرگبار می‌ریزند. هر توپ با فاصله‌ی منظمِ تأخیر چندثانیه‌ای در پرتاب از هم، که شبیه پنج‌تا پنج‌تا عمل می‌نمود و طنینی آهنگین به وجود می‌آوُرْد.

 

خواستم گفته باشم اطلاعات جنگ اگر نبود، این فقَره همچنان در فقر خبری می‌بود. نیز بدانیم اطلاعاتِ آن روز را نمی‌بایست با امکانات تجهیزی مدرن امروز، مقایسه نمود. دستِ خالی رزمندگان از ابزار مدرن (که چه مَهیب، سیم‌خاردار هم قدغن بود به ایران) دفاع مقدس را به دانشگاهی جامع و مانع برای همه‌ی رشته‌ها کرده بودند؛ من جمله رشته‌ی فوق حساسِ اطلاعات جنگی را.

پایان نخستین قسمت

۲۰ مرداد ۱۴۰۲

قم: ابراهیم طالبی دارابی

تعداد دیدگاه ها ← :
۱ ۲ ۳ ---- ۲۱ ۲۲ ۲۳ بعدی
دامنه ی داراب کلا : قالب هفتم فرهان