تازه ترین پست ها
پذیرفته ترین پست ها
پر بازدید ترین پست ها
پر بحث ترین پست ها
تازه ترین نظر ها
-
ناشناس : درود جناب طالبی حمله به سرداران نظامی در میانه ی جنگ بنظر شما سزاست . آنچه خود میگویی را قبول داری . !؟ اینکه تهدید بالفعل است و سرداری در حفاظت از فرمانده که نه رهبر و مرجعش اعلام پشتیبانی کند . این خطاست . تو به کدام قبله و محرم نگاه میکنی که اینچنین شدی !!!!! اصلن همه جمهوری اسلامی کارهایش خطا اندر خطا ... -
ناشناس : سلام پاسخی به نوشتار صریح بانو اُنظُر ✍️ در این روزگار که بیشتر، سکوت میکنند یا از کنارهگیری و محافظهکاری دم میزنند، گاه نوشتاری میآید که بیهیاهو، اما با شجاعت، تلنگر میزند و دردهای نهفته را به زبان میآورد. نوشتار ۱۳گانهی بانو «أنظر» خطاب به علی شمخانی، از جنس همان یادداشتهاست؛ تذکری زیرپوستی اما ... -
ناشناس : متن پیام مرجع تقلید معظم حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا (لاسمح الله) تعرضی نماید حکم محارب دارد و هر گونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولتهای اسلامی حرام است و لازم است عموم ... -
قاسم بابویه دارابی : خدا را شکر بعضی ها تازه از خواب ناز بیدار شدن باز هم شروع به حراحیف و شبهه افکنی برای رهبری حکیم نمودن و از اسرائیل تمجید تلخی او بعد ۱۵ روز که از جفت کوه خف شده بود و شبانه از انجا تا انار قلد را می رفت تا اوضاع را رصد کند او این ندت در شغال اباد بصرف اب گندیده بود زر بیحا نی زند عرضه نداشت تجاوز رژیم ... -
ناشناس : سلام آقاابراهیم، صبح بهخیر 🟩حق یا تکلیف 🔻 امام حسین علیهالسلام وقتی تصمیم به مقابله با یزید گرفت، به تمام همراهان خود اجازه انتخاب داد؛ به بیان امروزی، حضور در میدان مبارزه را برای دیگران "تکلیف" نکرد، بلکه "حق" انتخاب و تصمیمگیری برای آنان قائل شد. جلیل قربانی -
ناشناس : درود و عالی سکه و ستیزه را تفسیر کردی . از اینجا بود که دین ابزار قدرت شد . نه راهنمای حقیقت و آرامش برای زندگانی مردم .🙏🙏🖤🖤 امیر رمضانی دارابی -
ناشناس : دنیای اقتصاد- استفنوالت : حمله گسترده اسرائیل به ایران، جدیدترین دور از نزاع این رژیم برای حذف یا تضعیف تکتک مخالفان منطقهایاش است. در پی حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل نبرد سهمگینی را برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک نیروی سیاسی معنادار آغاز کرد؛ تلاشی که توسط سازمانهای ... -
ناشناس : عصر ایران ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نوت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل میگوید بخش زیرزمینی سایت هستهای نطنز در نتیجه حملات اسرائیل «آسیب مستقیم» دیده است. تأسیسات نطنز حدود ۷۰ زنجیره سانتریفیوژ در دو کارخانه غنیسازی دارد که یکی از آنها زیرزمین است. ایران همواره تلاش برای ساخت سلاح هستهای را رد کرده اما ... -
ناشناس : سلام رویداد۲۴| در ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ نشر داد : «حساب توییتری منسوب به رهبر انقلاب در توییتی به زبان عربی نوشت: باید با قاطعیت با رژیم صهیونیستی تروریست برخورد کنیم. ما هرگز با صهیونیستها سازش نخواهیم کرد.» -
ناشناس : رویداد۲۴ در ساعت ۲۳ / ۵۸ دقیقه ۲۷ خرداد ۱۴۰۴ انتشار داد. لینک .
موضوع های کلی سایت دامنه
کلمه های کلیدی سایت دامنه
- عکس ها
- چهره ها
- تریبون دارابکلا
- انقلاب اسلامی
- دامنه کتاب
- عترت
- تک نگاران دامنه
- اختصاصی
- مباحث دینی
- گوناگون
- ایران
- مسائل روز
- فرهنگ لغت دارابکلا
- جهان
- قرآن در صحنه
- مدرسه فکرت
- دارابکلایی ها
- روحانیت ایران
- لیف روح
- جامعه
- مرجعیت
- دامنه قم
- زندگینامه من
- شعر
- روحانیت دارابکلا
- جبهه
- امام رضا
- کویریات
- خاطرات
- مشهد مقدس
- گفتوگو
- آمریکا
- تاریخ سیاسی دارابکلا
- اوسا
- روزبه روزگرد
- کبل آخوند ملاعلی
- بیشتر بدانید
بایگانی های ماهانه ی سایت دامنه
-
تیر ۱۴۰۴
۵
-
خرداد ۱۴۰۴
۲۱
-
ارديبهشت ۱۴۰۴
۱۶
-
فروردين ۱۴۰۴
۱۴
-
اسفند ۱۴۰۳
۶
-
بهمن ۱۴۰۳
۱۰
-
دی ۱۴۰۳
۱۲
-
آذر ۱۴۰۳
۲۰
-
آبان ۱۴۰۳
۱۳
-
مهر ۱۴۰۳
۱۲
-
شهریور ۱۴۰۳
۲۳
-
مرداد ۱۴۰۳
۱۷
-
تیر ۱۴۰۳
۱۷
-
خرداد ۱۴۰۳
۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۳
۸
-
فروردين ۱۴۰۳
۷
-
اسفند ۱۴۰۲
۱۸
-
بهمن ۱۴۰۲
۲۰
-
دی ۱۴۰۲
۸
-
آذر ۱۴۰۲
۲۰
-
آبان ۱۴۰۲
۲۱
-
مهر ۱۴۰۲
۲۰
-
شهریور ۱۴۰۲
۱۹
-
مرداد ۱۴۰۲
۱۸
-
تیر ۱۴۰۲
۱۰
-
خرداد ۱۴۰۲
۱۴
-
ارديبهشت ۱۴۰۲
۸
-
فروردين ۱۴۰۲
۱۷
-
اسفند ۱۴۰۱
۱۲
-
بهمن ۱۴۰۱
۱۶
-
دی ۱۴۰۱
۲۰
-
آذر ۱۴۰۱
۳۱
-
آبان ۱۴۰۱
۲۳
-
مهر ۱۴۰۱
۲۱
-
شهریور ۱۴۰۱
۱۳
-
مرداد ۱۴۰۱
۱۳
-
تیر ۱۴۰۱
۱۲
-
خرداد ۱۴۰۱
۱۵
-
ارديبهشت ۱۴۰۱
۱۵
-
فروردين ۱۴۰۱
۲۷
-
اسفند ۱۴۰۰
۲۴
-
بهمن ۱۴۰۰
۳۰
-
دی ۱۴۰۰
۲۴
-
آذر ۱۴۰۰
۲۴
-
آبان ۱۴۰۰
۳۲
-
مهر ۱۴۰۰
۲۶
-
شهریور ۱۴۰۰
۱۷
-
مرداد ۱۴۰۰
۱۱
-
تیر ۱۴۰۰
۲۵
-
خرداد ۱۴۰۰
۱۶
-
ارديبهشت ۱۴۰۰
۱۴
-
فروردين ۱۴۰۰
۱۷
-
اسفند ۱۳۹۹
۳۴
-
بهمن ۱۳۹۹
۳۸
-
دی ۱۳۹۹
۳۵
-
آذر ۱۳۹۹
۳۶
-
آبان ۱۳۹۹
۲۳
-
مهر ۱۳۹۹
۳۱
-
شهریور ۱۳۹۹
۲۲
-
مرداد ۱۳۹۹
۳۲
-
تیر ۱۳۹۹
۳۰
-
خرداد ۱۳۹۹
۲۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۹
۴۱
-
فروردين ۱۳۹۹
۴۰
-
اسفند ۱۳۹۸
۳۶
-
بهمن ۱۳۹۸
۴۹
-
دی ۱۳۹۸
۴۸
-
آذر ۱۳۹۸
۳۸
-
آبان ۱۳۹۸
۳۰
-
مهر ۱۳۹۸
۴۴
-
شهریور ۱۳۹۸
۳۷
-
مرداد ۱۳۹۸
۲۸
-
تیر ۱۳۹۸
۳۵
-
خرداد ۱۳۹۸
۱۸
-
ارديبهشت ۱۳۹۸
۱۸
-
فروردين ۱۳۹۸
۱۸
-
اسفند ۱۳۹۷
۳۰
-
بهمن ۱۳۹۷
۴۰
-
دی ۱۳۹۷
۴۰
-
آذر ۱۳۹۷
۳۴
-
آبان ۱۳۹۷
۴۵
-
مهر ۱۳۹۷
۵۵
-
شهریور ۱۳۹۷
۶۷
-
مرداد ۱۳۹۷
۶۷
-
تیر ۱۳۹۷
۶۴
-
خرداد ۱۳۹۷
۳۵
-
ارديبهشت ۱۳۹۷
۴۸
-
فروردين ۱۳۹۷
۴۸
-
اسفند ۱۳۹۶
۶۶
-
بهمن ۱۳۹۶
۶۵
-
دی ۱۳۹۶
۳۲
-
آذر ۱۳۹۶
۵۷
-
آبان ۱۳۹۶
۴۴
-
مهر ۱۳۹۶
۴۹
-
شهریور ۱۳۹۶
۲۸
-
مرداد ۱۳۹۶
۲۷
-
تیر ۱۳۹۶
۱۶
-
مهر ۱۳۹۵
۱
-
آذر ۱۳۹۴
۱
-
دی ۱۳۹۳
۱
-
تیر ۱۳۹۲
۱
پیوندهای وبلاگ های دامنه
پیشنهاد منابع
دامنهی دارابکلا
نوشته های اُنظُر ۷
مندرجات این صفحه فقط نقل است، نه نظرات رد یا تأیید دامنه:
متنهای "اُنظُر" و سایرها در دامنه:
جنبش اسلحه داران در سوریه
مدرسه فکرت ۱۰۴
مدرسه فکرت ۱۰۳
پیامهایم
در مدرسه فکرت
قسمت صد و سوم
پیکر و پیکار در اسلام
اسلام بر پیکر به عنوان جسم انسان ارزش قائل است، چون پیکر جایی است که خدا از روح خود در آن دمید و به ودیعت نهاد. این امانت -پیکر و روح- باید توسط انسان مراقبت شود. کسب معاش و دریافت معارف و معنویت، این دو را سیراب میکند. البته باید دنبال انسان کامل و اندیشههای پاک آن هم باشد که راه را درست بپیماید. اما همین پیکر، اگر در پیکار قرار گیرد دو وجه پیدا میکند: حرام و ثواب. اگر پیکار در مسیر حق و حقیقت باشد، پیکار -آنهم فقط تحت شرائط اخلاق و آموزههای اسلام- برای پیکر، قداست نسبی میآفریند در غیر این صورت، پیکار مورد مؤاخذه است. هشت سال دفاع مقدس در برابر جنگافروزی صدام، پیکر و پیکار در راستای حقانیت عمل کرد. پس، سلام بر آن عملکرد. و درود بر رزمندگان و شهیدان آن. چون عملیات کربلای ۴ و ۱۵ روز بعدش عملیات کربلای ۵ در دیماه ۱۳۶۵ اتفاق افتاد این متنم را نوشتم. درین هیئت رزمندگان دارابکلا هم، به همرزمان و همسنگرانم و تمامی بسیجیان محترم درود میفرستم که صحنه را با ایمان و علم و عمل نیکوکارانه تمیز و منطقی نگه میدارند و از تندروی پرهیز دارند. خوشا بر پرهیزگاران. ۲۳ ، ۱۰ ، ۱۴۰۳ دامنه.
خاطرهام در امروز ۲۳ دی ۱۴۰۳
از حرم -البته از حوالی حرم- برگشتم که برانَم در خیابان نواب.
مدرسه فکرت ۱۰۲
پیامهایم
در مدرسه فکرت
قسمت صد و دوم
تصمیم ۲۰۲۵ !!!
مدرسه فکرت ۱۰۱
پیامهایم
در مدرسه فکرت
قسمت صد و یکم
۱۴ ← میگن
اول، خبرگزاری «میزانِ» قوهی قضا خبر داده بود جمشید شارمهد "در ۷ آبان ۱۴۰۳ به سزای اعمالش رسید". بعد دیروز (۱۵ آبان ۱۴۰۳) آقای اصغر جهانگیر سخنگوی همان قوه خبر داده جمشید شار مهد اعدام نشده، بلکه وقتی حکم اعدام خود را شنید، مُرد.
خُب؛ این که یک سرکردهی گروه مسلح به اسم تندر باید محاکمه میشد، کاری سنجیده بود، حتی دستگیری قهّارانهی فوری او در همان سال، ستودن دارد. اما طرز خبررسانی اخیر، با وضعی که پیش آمده، اصلاً سنجیده نبود هیچ، بلکه فضای فشار بر ایران را مهیا کرد و نشان داد بعضی بالاییها چندان خِرد و خُبرگی کار نمیزنند که باری از دوش ایران بردارند. اگر خیال میکنید غرب از رفتارهای چندگانهی خود، شرم میکند، سخت در اشتباهاید؛ آنان منافع خود را هر ساعت تعریف جدید میکنند. برای برخی از این کشورها کشتار فجیع ساکنین غزه به اندازهی اعدام یک سرکردهی مسلح مُجرم هم نیست. بنابرین، بازی سیاسی با یک نعش، به امنیت ملی ما خراش میزند. یادآوری این فرد «ایرانی - آلمانی» مرداد سال ۱۳۹۹ دستگیر شده بود که چند بار هموطنان ایرانی خود را توسط گروه مسلحاش، کشتار کرد، حتی در درون حسینیه. آلمان در دادگاه «میکونوس» نیز پیشگام خروج از ایران شده بود. ابراهیم طالبی دامنه دارابی.
متن های یک نویسنده در مدرسه فکرت
توضیح: دامنه در رد یا تأیید
این نوشتهها نظری ندارد.
: (پروفایل نویسنده) سه شرط گردشگری: گردشگری (Tourism) مساوی با صلح و پول است. فرهنگ ها و دانش ها را هم جابجا می کند. دیدن، لذت، سفرنامه، زیارت، کسب و کار همگی در گردشگری بوی پول می دهد. صنعت توریسم درآمدزایی بی درد و سر کشورهاست. به عنوان نمونه عربستان سعودی صد میلیارد دلار از گردشگری امسال پول به دست آورد. گردشگری کشورها حداقل سه شرط دارد: تمدن یا طبیعت دیدنی و امکان تاریخی و یا هر سه را با هم داشته باشد. حکومت برای گردشگر کمترین قید و شرط بگذارد. امنیت کشور بالا باشد که هم سرمایه گذار خارجی جرئت کند کارخانه بزند و هم گردشگر اعتماد کند دست به سفر بزند. با توجه به یکی از عنوان های روزنامه "ابتکار جنوب" چاپ ۱۶ - ۷ - ۱۴۰۳ این متنم نوشته شد. با احترام: نویسنده. والسلام.
مدرسه فکرت ۱۰۰
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت صدم
خانم «ربکا لیسنر» را بشناسیم
متنی از «آمی مککینون» مطالعه کردم و با تزهای این زن «ربکا لیسنر» بیشتر آشنا شدم. آنچه من آشنا شدم را مینویسم. اول بگویم در آمریکا یک سنت است نامزدها تیمهای خود را رو میکنند تا علاقمندی رأیدهندگان را به خود بیشتر کنند. او حالا دست دیگر خانم «کامالا هریس» نامزد هندیتبار انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست؛ یعنی در صورت پیروزی کامالا هریس او رئیس شورای امنیت ملیست. یک ضربالمثل هم در آمریکا رایج است: «پرسنل شما، همان سیاستِ شما هستند.»
رویدادنگاری های نیرو نیلوفر
توضیح سایت دامنه:
دامنه در رد یا تأیید متنهای
رویدادنگار «نیرو نیلوفر» نظری ندارد
روز ۱۲ تا ۱۵ شهریور ۱۴۰۳ از نقل و قول های خبری و تحلیلی بر می آید در ایران بر بریدن درختان جنگل الیمالات نور در اثر ساخت پارکینگ گردشگری سد الیمالات سر و صدا شد. کودتای ژئوپولتیک روس نسبت به مرز ایران با ارمنستان دامن زده شد و روس با ترکیه و آذربایجان بست گازش به اروپا فروش شود. از سوی دیگر سفیر استرالیا حرمت شکست و همجنسگرایی را در ایران تبلیغ و ترویج کرد. یک منبع خبری داخلی، مردم ایران را دیندارتر از همیشه معرفی کرد. از دولت دکتر پزشکیان درخواست شد تعاون را حلال جادویی اقتصاد ایران بداند. دستمزد جدید کارگری به مطالبه جدی در کارگاه های کار ایران تبدیل شد. رفتار معنوی اربعین در مشهد توسط زیارت رفتگان بازتولید شد. مردم در خرداد گندم به سیلوهای کشور فروختند اما هنوز از طرف دولت به بیشتر کشاورزان پول پرداخت نشد. از سوی مبلغان خبری زیارت تحول به سوی کمال انسانی مطرح شد. عراقچی می خواهد از قاهره شروع کند. تعطیلی شنبه ها در ایران جنبه عقیدتی پیدا کرد. بهبود رابطه با غرب از خواسته ها در میان مردم مطرح شد. محمد سروش محلاتی دانشور حوزه در قم به ایران به خاطر پرداختن به منطقه انتقاد وارد کرد. یک دانشور دیگر حوزه در مشهد پیشنهاد کرد مردم خانه های خود را با افغانستانی ها قسمت کنند. پادشاه بحرین پیش افتاد ۴۵۷ زندانی سیاسی را عفو و آزاد کرد. و شعر قیصر امین پور که: "کیف و کفش من کجاست؟ مـدرسـه، مـا آمدیم."
💬 ۱ : رویدادنگار: نیرو نیلوفر
نوشته های اُنظُر ۶
مندرجات این صفحه فقط نقل است، نه نظرات رد یا تأیید دامنه:
متنهای "سلمان صالحی" ، "رضیَ الله"، "اُنظُر" و سایرها در دامنه:
۳۹ ٪ شرکت ، ۶۱ ٪ ترک شرکت
چرا؟
نوشته ی اُنظُر : اد ! درست در روز هشت تیر ۱۴۰۳ روز برگزاری برگزیدن نهمین رئیس جمهور ایران با رأی مردم، روی تپه های عباس آباد، حکومت شیخ کاظم رجبی مشهور شده به «صدیقی» را فرستاد مصلا برای مردم پایتخت (مردم که چه عرض کنم یک تعداد اندک بر اساس سهمیه ی حضور اجباری و بعضاً نیز از روی اراده و اختیاری) خطبه سرایی کند و خطیب بی آنکه از کرده ی زشت خود شرمی داشته باشد، طلبکارانه به مردمی که به او اقتدا کردند پند و اندرز دهد و غدیر را یاد دهد. این واعظ غیر متّعظ! تریبون بیت المال را در کمال پررویی بگیرد و بگوید :
«غدیر یک روز نیست بلکه ... اهرم حرکت به سوی مبدا اعلا و مدل حکومت صالحان و حکمرانی است. وجود یک مرزبان و آگاه که مرزهای دین را زیر نظر دارد و کشور دین را از تهاجم و تعرض شیاطین حفظ میکند، لازم و ضروری است.»
کسی از صالحان! حرف می زند که خود مخفی مخفی انگشت مهر بر سند کلاه برداری بزرگ باغ هزار میلیاردی (زمین ۴۲۰۰ متری حوزه ی علمیه ی ازگل شمال تهران) زد. به نام کی؟ به نام دو پسرش و عروسش! بعد دید رسوا شد دست به انواع دروغ زد تا از آن برهد. آن گاه همین حکومت، روز رأی گیری، وی را می فرستد نماز جمعه ی پایتخت را اقامه کند! کسی که خودش پرونده ی فساد دارد و دادگاه قوه ی قضائیه و حتی دادگاه ویژه و انحصاری روحانیت کاری به کارش نداشته باشد، اما در عوض اگر از میان فرودستان و تهیدستان کسانی را که قسط وام بانک رباخوار را نتواند بپردازند به غل و زنجیر می برند و در زندان محبوس می کنند. این تبعیض آشکار و این فرستادن یک فرد کلاه بردار به نام شیخ کاظم به نمازجمعه را مردم معترض و منتقد و حتی معتقد به نظام و وفادار به انقلاب، چگونه باید تحمل کنند! قدرت باید دقیق فهم کند که چرا ۳۹ ٪ شرکت کردند و ۶۱ ٪ ترک شرکت. این چرا، هزارها جواب و علت دارد و یکی از آن چراها همین است که ملت رفتار مماشات قدرت با شیخ کاظم کلاه بردار را، می بیند و آن را بدترین دهن کجی به خود تلقی می کند. شهروندان وقتی جایی که قدرتِ رأی دارند، آنجاست برای برخورد قهری با حکومت، خودشان را محبور می بیند رأی را دریغ دارند تا پیام محکمی منتقل کنند. حکومت باید روزی این پیام های متعدد ملت را در دستگاه فاهمه ی خود هضم کند. همین روز هم یک نقل می گوید یکی از نامزدها پشت شیخ کاظم در همین هفته ی اخیر نمازجمعه بست. حال آنکه شعارش در رقابت، «مبارزه با فساد» بوده است. کدام درست است؟ مبارزه با فساد در سیستم؟؟ یا پیوست پشت نمازی که یک فرد کلاه بردار، پیش ایستاده است و در محراب رفته است! اُنظُر
مدرسه فکرت ۹۹
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت نود و نهم
۲۴ - بیآموزیم
خواستند سیر باشند!
روزنامه سازندگی (۲۳ تیر ۱۴۰۳)
متنی از یک عضو مدرسه فکرت
مقدار بدهی که دولت ۱۳ برای
دولت ۱۴ مسعود پزشکیان گذاشته
یادی از زندهیاد یوسف با این سه عکس، ماه محرم است و او از پیشگامان عزاداری در ماه محرم در دارابکلا بود. من و یوسف سال ۱۳۶۳. پایین رٕفبِن ما کنار رودخانه. سمت یوسف باغ خونهی شهید ابراهیم عباسیان است، یادش جاویدان. داخل باغ دو تا هلیدار داشت که من و داش حمید عباسیان آن را
مدرسه فکرت ۹۸
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت نود و هشتم
در این قسمت
خاطرات
مدیر مدرسه فکرت در مدرسه فکرت
و نیز بیاموزیم از قسمت ( ۱ ) ( ۱۶ )
از تورقوز آباد تا مجلس خانهی حاج احمد
شروع دوباره پس از یک ماه نبودن دامنه در مدرسه، اینک ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ : سلام شریفان صحن. تورقوز آباد که بودم چند وقت از این یک مدت، چون به باقرشهر هم آمدُشد شده بود، از یک سرلشگر خواهم نوشت با یک شخصیت. اما بگذارم برای بعد. فقط نگفته نروم روی یک مبحث بعد، تورقوز آباد همان جاییست که نتانیاهوی اسرائیل در سازمان ملل عکسی نشان داد که آهای جهان! ایران در آنجا بمب هستهای ذخیره کرده است. بگذرم. اما دیروز پنجشنبه ۱۷ خرداد به هر نحو ممکن راندم تا خودم را الّاُ لابد رسانیده باشم به بیت حاج احمد. مرقد را دور زدم به زیارت، (عکسش هم هست در بالای پست) سپس با ادای ادب، اتوبان تهران قم را با سرعت مجاز ۱۲۰تا درنوردیدمُ ابتدا به حضورِ منزلُ، تنظیمِ ریشُ، زیرِ دوشُ، دَگشِ لباسُ، زدنِ اُدکُلنُ عطرُ، با کمی دلیکی در یخچال، خودم را ساختم. خانه که زن نباشد، یخچال یخ (هیچینَدار) استُ، آدم هم، پَک. خانمم به همراه فرزندانمان و نوههامان (علی، عظیم، لیا زهرا) از یک هفته پیش تا همین حالا در دارابکلا هستند. کَی برسن، اللهُ عِلمٌ، من نمیدُنوم. وانگهی، رهسپار خونهی حاج احمد آهنگر شدم که رفقا همه جمع شده بودند. (عکسش هم هست در پایین پست)
ایشان از چند سال پیش تا همین دیشب -و تا ابد که نفس میکشد- عزمی کرد جزم، که سالروز شهادت حضرت جوادالائمه -علیهم، سلام اجمعین- را، در بیتش عزادارییی مُفخّم برپا کند، با پذیرایی چای با خرما و کیک، انواع میوه و تنقُل، و سرآخر، شام، با طعم طارم و عطر پیچشانداز کرهی محلی در مَشام. آن خدای را سپاس که یادش مُمِدّ حیات استُ و نامش مُفرّح ذات، و آن رفیق را نیز سزاست، که تجلیل حضرت جوادِ ائمه ع را در بیتش اینچنین معظم، سرشار از سخاوت بیآراست و چشمان شرکتکنندگان مراسم را، همهساله به مصیبت دردهای آن امامِ بابِ حاجات، به اشک میآمیزانَد و رودابه مینمایَد. مرحباً برین راد و ارادِ پولادین دائماً.
...
کیا بودیم؟ اینا: اسما بر اساس جلوافتادن ذهن در تدوین ردیف شد بدین ترتیب: من، حاج شیخ احمد، آق سید علی اصغر، آق سید عسکری، سید آق حسین برادرش که در عکس دخترخانمش فاطمهسادات (همنام مادربزرگش خالهی مرحوم و مهربانم) در بغلش هست، آق ایوب، آق مهدیُ آق امینُ آق صابر هر سه، پسر حاج احمد، استاد و رفیق حجتالاسلام آشیخ محمد جواد غلامی، علیرضا شهابی، حاج غلام یزدانی که زحمت کشید پرتقال تابستانی برام آورد و نیز امانتی هلی آق سید موسی صباغ را که هم گت تیم بود و هم نوگری عالی، همینجا تشکر وافر و دنبالهدار هالی ازین هر دو رفیق متعالی. حجتالاسلام سید محمدتقی دهقانی، حجتالاسلام شیخ مردان کافتری. خدا کند که اسم کسی را جا ننداخته باشم. البته پسر ارشدم عارف هم بود، ولی فقط مرا آوُردُ و بعد آمدُ بُرد، اما یک شام بستهبندی هم حاج احمدُ و همسر عزیزش حاجیه سیده حکیمه شفیعی (که من او را از اوج صمیمت و ارادت: «سادات کولِک»! صدا میکنم) به عارف و خانمش «مهساخانمِ فدایی» عروس عزیزم داد. نیز خانمهای همهی حاضرین هم حضور داشتند که در اتاق مجاور جَمبوله (=مجتمع، کیپ به کیپ) بودند. گزارش نماز و منبر را در پست دومم مینویسم. با امید واثق به شفاعت و شفابخشی آقا امام جواد ع بر هر دل عاشق. آری- تورقوز آباد، آباد بودُ مراسم عزای بیت حاج احمد نیز نیکآباد. خاتمه دامنه.
مدیری نیستم که...
جامعهی ایران جامعهای متشکل از گونهگونی در افکار، اقوام، افراد، احزاب و آراء است. کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت، بهترین مسیریابی است. و راهیاب کسیست که خود را به دلِ ترس نیندازد و گونهگونیها دلشوره نگیرد. مدرسه فکرت یک جای نمونهبردار از کل جامعهی ایران است. با همهجور گرایش. طبیعت جایی که متکثر است، بحث و بگو و بشنو است. مجلس شورای اسلامی طی ۴۵ سال با چندین دورهی چهارساله، چه چالش ها که نداشته، اما همچنان قانون خود را گذاشته، چه وقتی نمایندگان آرام بودند، چه وقتی ناآرام میشدند. این واژه وامگرفته از کتاب مرحوم احمد آرام با نام «نهادِ ناآرام جهان» که در موضوع فلسفهی انسان و جهان هستی ترجمه کرده بود. من مدیری نیستم که تصمیماتم را کس یا کسان دیگر بگیرند که البته تا اکنون هیچ کسی هم چنین اخلاقی در خود کار نزد. اما اگر هر کس دلش میخواهد مدیر مدرسه فکرت شود، من بارها با کمال میل اعلان نمودم با مشتاقی تمام مدیریت را به هر فرد داوطلب واگذار کنم. اما وقتی ببینم کسی هم مایل نیست مدیر شود، مدرسه را طبق مقرراتی پیش میبرم که طی این نزدیک هشت سال پیش بردم. مدرسه به داوری بنده دارد طبیعی پیش میرود، چالشها اساساً دما و حرارتی جزین ندارد که موقتاً احساسی دمیده شود که مدرسه داغ شده است. آهن پس داغ شدن، پولاد میشود آنهم با هزاران بار چکش خوردن روی صندان. همدیگر را تحمل کنیم و عقاید و باورهای خود را از طریق قلم که خدای باریتعالی بدان سوگند خورد، در صحن صادر کنید. همین حالا هم اگر مخالفترین فرد فکریام در گوشیاش ایتا نصب کند و من رضایتش را کسب کنم به مدرسه دعوتش میکنم. هرگز از دعوت هیچ انسانی حتی اگر اعتقادات مذهبی یا فلسفی یا معنوی و مادی دیگری داشته باشد نه لنگ نمیزنم بلکه بیدرنگ دعوتش میکنم. خاموش کردن صدای متفاوت مساوی است با ایجاد قبرستان میان زندگان که صدای کسی در نیایدآ چنین جامعهای اگر هم پدید آید نامش جامعهی انسان نیست، اسم دیگری باید برایش وضع کرد. سپاس مضاعف. راستی! بهزودی خاطراتم را در مورد چگونگی شکلگیری مدرسه فکرت و مسائلی که طی این مدت باعث نمو و نُضج شد خواهم نوشت. هر قسمت کوتاه اما طولانی و دنبالهدار. درین مدت یک ماه هر که در دلش داغ دید، بر تمام آنها خدای شکیبایی دهاد. هر کس عروسی داشت، درونش را خدای نشاط گذاراد. و هر که مکه رفت و خرج داد خدای قلبش را نورانده گرداناد.
گزارش نماز و منبر
بِاذن اللهِ. سلام بر خدا و بندگان خوب خدا. در بر گرفتم تک تک رفیقان را. بوس، بوس، بوس، با بوی عطر دلنواز و زود. چیزی به مغرب نمانده بود. اذان را که دادند، بین حجج اسلام حاج شیخ احمد آهنگری و آشیخ محمد جواد غلامی تعارف افتاد که کی پیشنماز شود. این جور مِسِم (موقع و موسم) روحانیون تلاش دارند اخلاقاّ دیگری را به اقامه وا دارند و بر خود مرجّحاش کنند. افتادم میان. گفتم هر که ملبّس است، در پیشنماز مقدم است.
نوشته های اُنظُر ۵
مندرجات این صفحه فقط نقل است، نه نظرات رد یا تأیید دامنه:
متنهای "سلمان صالحی" ، "رضیَ الله"، "اُنظُر" و سایرها در دامنه:
(دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۳)
روزنامه سازندگی
روزنامه هممیهن
روزنامه اعتماد
روزنامه شرق
روزنامه ابتکار
دروغ ، ترفند ، وهن
کاوش اُنظُر : در این تحلیل امروزم خواهم گفت چرا دیروز بلافاصله بعد از باخبرشدن از لیست رسمی شش تا نامزد تأییده شده، اولین نفر در داخل مدرسه بودم که ضمن ارائه ی تحلیل از شش صورت رقابت پیش رو، از شورای نگهبان به خاطر رفتار این بارش، عمیقاً و صراحتاً تشکر کردم. و در تحلیل امرزم خواهم نوشت رقابت این شش تا چگونه صورت هایی دارد و شکل رفتار نامزدها را نیز برآورد و بررسی خواهم نمود.
دیروز بیستم خرداد متننی تحلیلی نوشتم در ساعت سه و چهل عصر، چهار و بیست دقیقه ی عصر، و آخر هم ساعت پنج و یازده دقیقه ی عصر با سرعنوان «شش کاندیدا با شش فرض تحلیل» و در آن از شش شکل رقابت احتمالی این شش کاندیدا ترسیماتی ارائه داده، در پایان آن تشکر بعمل آوردم از رفتار این بار شورای نگهبان. اینطور نوشته بودم:
«تحلیل، از فن احتمالات پیروی می کند. پس احتمالات با متغیرات تغییر می کند. روشن سازم بنده فقط تحلیل کردم. نه چیزی دیگر. با توجه به ایرانی بودنم و علایق به منافع ملی و امنیت و توسعه، لازم می دانم از سماحتی منطقی که شورای نگهبان در این دوره ورزیده و از هر تفکری کاندیدا در رقابت باقی گذاشته تشکر کنم و برای آنان از خدای بلندمرتبه جهت دوام چنین رفتارها به نفع همزمان ملت و حکومت، مسئلت کنم.»
حالا امروز در این وقت صبح تحلیلی خواهم نوشت با سرعنوان «دروغ ، ترفند ، وهن»
با نوشته ی کاملم بر می گردم... اُنظُر.
دروغ و ترفند : این پنج نامزد از جناح پاره پاره شده ی راست (که حاضر شدند برای قدرت و ثروت، آن انسجام درونی و اتحاد بیرونی دو دهه ی نخست خودشان در انقلاب را، این جور ضایع و خوردکننده از بین ببرند، به گُر گرفته یی جدا از جناح به انشعاب در یک فاز جدا تن دهند، تا از لاشه ی قدرت قسمت های قلب و قُلوه گاه و جگر و دل و کلیه ی آن را سهم خود سازند و بقیه ی هم جناحی های خود را دنبال دُنبلان و دُم و دنبالچه و کله پاچه ی این لاشه بفرستند) اینک در این رقابت جدی جدی یی که احتمال بروز خیزش دوم خردادی دیگر از آن بسیار بالاست (که آقای حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری نامزد دلخواه حاکمیت را از پیروزی تصوری باز داشته بود) اگر از همین حالا بخواهند رفتار پیشین دوره ی سیزده را تکرار کنند و از وقت و هزینه ی بیت المال ملت در سازمان سیما و صدا سودجویی کنند، سپس با معامله ی زشت در پشت صحنه و گرفتن امتیاز و جا نشانی نیروهای خود در ساختار دولت به نفع یک نامزد دیگر کنارگیری کنند اسم این رفتار اول از همه «دروغ» نام دارد و در ادامه چندین کار قبح آمیز دیگر. پس صدق بورزند و تا آخر در انتخابات با هم رقایت کنند. اگر ملت پس از مناظرات شنید یکی یا سه تا به نفع دیگری کنار رفت و رفتند بدانند روی آنان نامی جز «دروغ» و کنشی جز «ترفند» نمی گذارند. با مردم صادق باشند تا آخر بمانند تا دروغ و ترفند بر سر اسم شان نگذارند. عبور کنم.
وهن : چرا بنده دیروز عصر از شورای نگهبان به خاطر رفتار این بارش، عمیقاً و صراحتاً تشکر کرد. ساده است جوابش. همین شش تا وقتی عصر دیروز در زمان بجا و سر وقت پنج روزه ی اول توسط آن شورا لیست و به کشور ابلاغ شد، همه مشاهده کردند چقدر خوشایند جامعه را بر سر امید آورد و همین کمتر از چند ساعت حتی امنیت ملی ایران ضریب بالا گرفت و جهان را با حیرت مواجه کرد. آیا چنین رفتار عقلانی و خردمندانه ی شورای نگهبان جایی جز تشکر گذاشته بود. بنده مشامم تیز است درجا بو بردم که این بیشن و رأی شورای نگهبان تا چه میزان مطابق با منافع نظام و حقوق اساسی عمومی مردم است. یک آن خیال کنید اگر شورا به جای این شش تا فقط آن پنج تا از یک جناح را لیست می کرد، واقعاً ملت چه برداشتی می کرد! ملت ایران در یک تقسیم کلی، همه می دانند دو جناح هستند. این از اول انقلاب به بعد کم کم شکل گرفت. حال تصور کنید آقای مسعود پزشکیان نامزد جناح چپ مذهبی و مورد حمایت تمام احزاب حاضر در جبهه ی اصلاح طلب، در میان شش تا نبود، آیا جز وهن می شد روی کار شورای نگهبان گذاشت! پس عقلی و شرعی و اخلاقی بود بنده به خاطر این کار بزرگ شورای نگهبان تشکر کرده باشم. اطلاع برساند این بنده، سازوکار شورا در مورد نامزدها این است هر نامزد باید حداقل از دوازده عضو شورای نگهیان، هفت رأی تأیید بگیرد. بنابراین آنان که از این هفت تا رأی تأیید بازماندند، حق و حقوقی دارند که آن مربوط است به بحث دیگر. اما اینک فضا با این رفتار شورا رقابتی ماند و حتی مردم از سرِ شوق سیاسی « ۵ + ۱ » را در واکنش مثبت به این برخورد خوب شورای نگهبان ساختند. این یعنی یک مسعود پزشکیان چپ مذهبی با پنج نامزد جناح چندپاره ی راست رقابت می کند. پس اگر ملت با این چینش لیست، دکتر مسعود پزشکیان را فرستاد پاستور، معنی اش این است او بر همه ی گرایش های چند پاره ی جناح راست، پیروز شد و رقابت را برد. پس تشکر از شورا که چنین حسی را در کشور پدید آورد.
اما در ادامه رقابت این شش تا چگونه صورت هایی دارد؟ و بنده شکل رفتار نامزدها را چگونه برآورد و بررسی می کنم؟ که پس از تهیه بر می گردم. اُنظُر.
عصر مدرسه
چرا سپاه در شهرها و روستاها دخالت دارد؟
علت ۱ : وقوع جنگ
علت ۲ : شورشهای داخلی دههی شصت
علت ۳ : باقی ماندن مشیء مسلحانهی گروهها
علت ۴ : تأسیس بسیج مستضعفین
علت ۵ : مکتبی - انقلابی بودن نهاد سپاه
مدرسه فکرت ۹۷
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت نود و هفتم
جناب ابوذر رحیمی سلام و احترام. خرسندم از آغازبهکار آن جناب درین سایت یادداشت. برای متن این پست شما یک نکته عرض میکنم و آن این که در نهاد آدم ناحیهای از ناحیهی خداوند متعال تعبیه شده که در بهترین زمان وی را سرِ عقل میآورَد تا ندای وجدان را بشنود؛ شاید ساحران مفتون فرعون، پس از دیدن اعجاز، وجدان خفتهیشان از همان ناحیهی مخفی نهاد آدم بیدار و متنبّه شد. متن خوبی نوشتید. مستدام ادامه دهید و روی کارِ خود عزم کنید تا سایت برپا بماند. دامنه.
جواب ابوذر رحیمی: سلام و عرض ادب. نکتهی ظریفی را اشاره کردید. از اشارهی زیبای حضرتعالی، به یاد حکایت متنبه شدن فضیل عیاض افتادم. جایی که در اوج راهزنی و دزدی، به طور اتفاق ندای قرآن را میشنود که میفرماید: "آیا وقت آن نیامد که دلِ خفتهی شما بیدار گردد؟". و فضیل فریاد میزند که: آمد! آمد! و نیز از وقت بگذشت.
نوشته های اُنظُر ۳
مندرجات این صفحه فقط نقل است، نه نظرات رد یا تأیید دامنه:
متنهای "سلمان صالحی" ، "رضیَ الله"، "اُنظُر" و سایرها در دامنه:
متن حجت الاسلام شفیعی مازندرانی: بازنشر به مناسبت سالگرد ارتحال آیت الله محمد کوهستانی. روایت آیت الله کوهستانی از عوارض نداشتن اخلاص در طلبگی: زمانیکه در مشهد در مدرسه میرزا جعفر مشغول تحصیل بودم، رفیقی داشتم به نام شیخ محمد که خیلی در درس و بحث کوشا بود و از من بیشتر زحمت کشید. روزی از وی پرسیدم: شیخ محمد! در تحصیل خیلی تلاش میکنی چه قصدی داری؟ گفت در محله ما شیخی است، میخواهم اینقدر ملا بشوم که از او بالاتر و عالمتر بشوم. به او گفتم: بهجایی نمیرسی، چون نیت تو خالص نیست، باید برای خدا درس بخوانی، نه برای مقام. مدتها بلکه سالها گذشت که خبری از او نداشتم تااینکه پساز چند سال اقامت در نجف به کوهستان آمدم و تشکیل حوزه دادم. گاه برای زیارت امام رضا علیهالسلام به مشهد میرفتم. در یکی از این سفرها، روزی در بین راه مشهد در قوچان پیاده شدم که در مسجد نماز بخوانم. در خیابان که قدم میزدم چشمم به پیرمردی افتاد که کولهپشتی شبیه #حمال ها به دوش داشت. کنار دیوار نشسته و تکیه داده بود. به دقت او را نگریستم، شناختمش، شیخ محمد مدرسه میرزا جعفر بود. درحالیکه چرت میزد به او گفتم: ای عمو! حالت چهطور است؟ چشمش را باز کرده و به من خیره شد، ولی مرا نشناخت، به او گفتم تو شیخ محمد نیستی؟ گفت: چرا خودم هستم! شما کی هستی؟ گفتم: من شیخ محمد کوهستانی هستم. چرا اینطور و با این وضع شما را میبینم؟ جواب داد: همانطوری که شما فرموده بودید، درس را برای خدا نخواندم و به اینحال گرفتار شدم. درسم را تمام کردم و به محله خود رفته و در آنجا با شیخ اختلافمان شد، مردم بهخاطر اختلاف بین من و دو دسته شدند تااینکه مرا از محل بیرون کردند. آمدم شهر، وضع من نگرفت و مجبور شدم لباسم را درآورم و در حال حاضر داخل شهر حمالی میکنم تا خرج زن و بچه خود را تامین کنم. کتاب نسیم هدایت؛ صفحه ۵۷۶ - ۵۷۷.
اُنظُر در پاسخ به شفیعی مازندرانی: بسم الله الرحمن الرحیم. برای این نوشتار بسیار با اهمیت حاج آقای مازندرانی شفیعی پاسخ و نوشته ای نوشتم در ادامه در دو قسمت بارگذار هستم. با محضر ایشان سلام و احترام دارم.
پایان. راندیان. نویسنده: اُنظُر ماقال.
کوهستانی / جنتی /// بهشت / دوزخ
حاج آقای مازندرانی نوشته ای بار گذاشت که بنده را به حس مسئولیت در نوشتن داخل مدرسه منتهی کرد. از عاقبت یک نیّت نادرست صحبت به میان آورد که عالم منزه شادروان آیت الله کوهستانی از یک آخوندی خاطره گویی کرد که به علت یک نیت بد، به جای حمل لباس آخوندی، با اجبار روح لوّامه اش یا عذاب وجدانش سرانجام لباس حمّالی و دلّاکی بر تن کرد. حاج آقای مازندرانی شفیعی پای نوشته را امضا نکرد، پس این احتمال است چشمش به این خاطره افتاده است (یا در سری نوشتجاتش داشته است) و چون تشخیص داد طرحش نیاز روز است آن را از سمت خود با مدرسه در میان گذاشته است. احساسم می گوید از این کار اثرگذار ایشان تشکر شود؛ تشکر می کنم، ولی به انضمام آن یازده پازل برایم تولید شده است؛ پس بنده نیز تشخیصم را پیرامون قضیه، به نیت استفهام و جهاد تبیین (امری که ولیّ منزه و مبارز ما مقام معظم رهبری آن را وظیفه ی آحاد دانسته اند) اشتراک می گذارم.
پازل اول: بنده رأی ام این است بعضاً اما شدیداً روحانیت کمترین شباهت را به شادروان کوهستانی می زند. آن گوهر کمیاب دنیازده نبود، محض محض، منزّه بود و والسلام.
پازل دوم: کوهستانی خانه اش را روی مردم گشوده و سرِ سفره نگه می داشت و خود روی باز با مردم داشت، ولی امروزه بعضاً اما شدیداً روحانیت چنین صفت را از خود دور دور کرده است.
نوشته های اُنظُر ۴
مندرجات این صفحه فقط نقل است، نه نظرات رد یا تأیید دامنه:
متنهای "سلمان صالحی" ، "رضیَ الله"، "اُنظُر" و سایرها در دامنه:
۵
روزنگاری های اُنظُر
بازتاب حکم دستگیری دو جنایتکار جنگی
۳ . ۳ . ۱۴۰۳ پنجشنبه
سه دولت اروپایی نروژ، ایرلند و اسپانیا دیروز (۲ خرداد ۱۴۰۳) دو روز پس از اعلام درخواست دادستان دیوان بین المللی کیفری برای صدور حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت نخست وزیر و وزیر جنگ اسرائیل (به اتهام ارتکاب جنایت جنگی در غزه) اعلام کردند که کشور فلسطین را به رسمیت می شناسند. دیروز در نوشته ام آوردم که خبر یک جهان حکم بازداشت دو جنایتکار جنگی مهمترین خبر قرن بیست و یکم طی همین سه روز اخیر بود که ابعاد حقوقی و سیاسی آن جهان را فرا گرفته است. گرچه اقدام این سه کشور به تئوری دو دولتی و دو کشوری می انجامد، فلسطین و اسرائیل، که جبهه ی مقاومت به کمتر از فروپاشی اسرائیل قانع نیست، اما گام بزرگی برای فروپاشی اسرائیل در آینده است که این رژیم دست نشانده هیچ دلیل مشروع قابل قبول برای ادامه حیات بر روی سرزمین اشغال شده ندارد. نیازی به این نیست شواهد ارائه شود همین که یک نشریه ی آمریکایی به اسم «پولیتیکو» با استناد به منابع اطلاعاتی آمریکا فاش کرده است هنوز ۶۵ درصد از تونل های حماس سالم هستند در حالیکه ۷۰ درصد از نیروهای آن نیز هنوز با اسرائیل مبارزه می کنند، کفایت می کند که بگوییم اسرائیل در غزه با قساوت تمام چندین هزار انسان را کشت اما سرانجامی جز شکست و فروپاشی مشروعیتی نداشت. پس از نزدیک هشت ماه جنگ ویرانگر و کشتار وحشیانه، نه به هدف انهدام حماس دست یافت و نه حتی یک اسیر را توانست به چنگ آورد. مقامات آمریکایی نیز مجبور به اعتراف شدند که حماس (مخفف ح: حرکت. میم: مقاومت. اس: اسلامی) در «ماه های اخیر هزاران عضو جدید را جذب کرده است.» انتظار می رود این خبر روز مهم و سرنوشت ساز جهان، بزودی جایی در جهان اسلام پیدا کند و کشورها را بر سر امور اهم بیاورد، نه حرکات نمایشی و درگیری با خود. اُنظُر.