سه نقطه قوت امام خمینی ره :: دامنه‌ی داراب‌کلا
Menu
مطالب دامنه را اینجا جستجو کنید : ↓↓

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پيشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعی
دنبال کننده ها
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی < دامنه >. به نام خدا. سلام. یکم: امام خمینی تنها انسانی بود که بعد از پیامبران و امامان -جمیعا" علیهم السلام- گفتمان ندای فراگیر آفرید؛ ندای اعتراض به سیاست سلطنتی، ندای تفسیر از اسلام واقعی، ندای نفیِ انتظار منفی حضرت حجت عج که منتظر را فقط تماشاگر و چشم‌به‌راه خنثی می‌خواست و این سه ندا در میان حوزه‌ی علمیه‌ی متضاد کبود / روشنِ آن روز که از یک سو چنان کبود و خَموش که کتاب فلسفه را با انبُردست بلند می‌کرد زیرا خیال می‌کرد نجس است و از سوی دیگر آنقدر روشن و فریادگر که تمام عالمان مبارز توسط شاه، یا به زندان روانه شده بودند یا به تبعید در بلاد دیر و دور، رایج بود. گفتمان ندای فراگیر امام همان است که مشهور شد به "انقلاب نوار"؛ نوارهای تکان‌دهنده‌ی سخنرانی که مخفیانه جیب به جیب می‌شد و دست به دست. اگر امام نبود، هرگز شاه هم ساقط نمی‌شد و اسلام از تاقچه به میدان نمی‌آمد و مغناطیس ایمان نمی‌گردید.

 

دوم: ساده زندگی می‌کرد. سادیه‌ی ساده. چه عصر نهضت که در نجف تبعید گردیده بود و چه عصر صدارت که در جماران مستقر شده بود. مرجعیتش در فقه و رساله، به امامت و رهبری‌اش اعتبار می‌بخشید و رهبریتش بر مرجعیتش شکلی از کاریزمای کامل می‌داد. مردم از امام به عنوان انسانی که فقط الهی می‌اندیشید تصور داشتند و به همین علتِ بارزِ سلامت نفس و سادگی زندگی، وقتی یک کلمه فقط می‌گفت که بشتابید به جبهه، آنچنان موج اعزام راه می‌افتاد که سپاه از سازماندهی آن‌همه داوطلب جان بر کف، به عجز می‌افتاد.

 

سوم: بالاترین اقتدار را در برابر غرب داشت. شاید بتوان گفت کار جسورانه‌ای که با غربِ غارتگر کرد، توانست به لحاظ تئوری نظام بین‌المللی را آرام‌آرام از تفکر تمامت‌خواهانه‌ی دوقطبی و تک‌قطبی مختل سازد و اینک آنچه در جهان درین‌باره در حال وقوع است ناشی از رویارویی‌یی بود که امام خلق کرد که در واقعیت امر، بنیاد استبداد بین‌المللی را چون استبداد داخلی به مَذبح و زباله بُرد. زیاد شد. بس باشد که امام برای من یک مبداء و معیار و مقتدای ابدی است که هر چه با آن تطبیق یابیم، تقویت می‌گردیم.

 

آن روز -روز رحلت امام خمینی بنیانگذار انقلاب و جمهوری اسلامی و روز انتخاب آقای خامنه‌ای مقام معظم رهبری- همه خیال می‌کردند مرحوم حجت الاسلام اکبر رفسنجانی رهبر می‌شود ولی امام چه دورنگری کرده بود که برخلاف تصورات همه (یا بخشی از همه)، آقاخامنه‌ای را مدتها در علَن و خفا، در وصف و ثنا، «آفتاب» ساخت و آن روز پس از ارتحال، خبر رهبری آقای خامنه‌ای شوک و شوق یکجا ایجاد کرده بود. چپ از نخست با او کج افتاد و دیری‌ست که هنوز کج است! | ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ |

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2308
  • دامنه | دارابی

انقلاب اسلامی

روحانیت ایران

مرجعیت

نظرات (۹)

سلام و درود بر برادر ارزشمند و فرزانه ام جناب طالبی دامنه که خدا بر دامنه دانش و فرزانگی اش بیافزایید. بزرگوار مدتی است به دلیل مشغله کاری سنگین جدید بیشتر مطالب عزیزان را مرور و بهره مند می شوم و فرصت نگارش دیدگاه مورد نظر یا نقد فرمایشات فرزانگان برایم میسر نیست اما به پاس ارادتی که به امام راحل رضوان الله تعالی علیه دارم و خود از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به عنوان یک جوان اهل مطالعه و در میدان بودم در عین حال از کانون قدرت دوری می جستم در نقد فرمایش حضرتعالی نکته‌ای کوتاه را عرض کنم اگرچه نکته آموزنده آن بسیار است و بهره مند شدیم. بزرگوار حضرت عالی علت کنار زدن نیروهای متخصص و دانش آموختگان از کار را به تسلط جناح چپ استالینستی بر نهادهای انقلاب دانستی حال آنکه بیشترین آسیب و قلع و قمع این جریان را بعد از انقلاب در تمام کشور شاهد بودیم چه مناظرات تلویزیونی کوبنده شهید والامقام بهشتی رضوان الله تعالی علیه چه سرکوب آنان به دلیل اقدام مسلحانه در گنبد و کردستان و سایر نقاط ضرباتی که انقلابیون بر جریان چپ استالینستی در ایران وارد کردند بقدری قوی و سنگین بود که حتی شهید والامقام بهشتی را به دروغ وابسته به امپریالیسم معرفی کردند همان های که به ظاهر با شرق انس و الفتی داشتند و در واقع نیروی امپریالیسم بودند اقدام به قتل و عالم نیروهای اصیل انقلاب به بهانه وابستگی به غرب کردند لذا این نقد حضرت عالی به عنوان ضعف آن پیر فرزانه چندان واقع گرایانه نیست 

 

دوم اینکه فرمودی اخبار آنچنان که بود به ایشان نمی رسید بزرگوار یکی از شگفتی های امام خمینی ره با آن عظمت عرفانی و زهد گوش دادن به رادیو بیگانه جهت اطلاع و وقوف بر اوضاع مملکت و طرحها و نقشهای شوم آنان بود گمان نمی کنم تحلیل بی خبری امام خمینی ره از اوضاع چندان واقع نما باشد 

حتی ان پیر حکیم یکی از بقال های قدیم قم را خصوصی فرا خواند او را مامور حضور در جبهه کرده بود تا اخبار جبهه را بدون سانسور آنطور او می بیند به امام گزارش کند بدون شک اینگونه افراد یک نفر نبود با این تدابیر لازم گمان نمی کنم بشود گفت چون مسیولان به دلیل رعایت حال آن زعیم بی بدیل از اخبار واقعی خودداری می کردند پس او کانال دیگر نداشت و بی خبر بود.

 

در پایان به عرض برسانم اگرچه بر نقد شما نقد وارد است اما انصاف در بیان حضرت عالی آموزنده است و بهره مند شدیم سعیکم مشکور و اجرکم عندالله جزیل

برادر قاصر و مقصر شما. سید کمال الدین عمادی

دامنه | دارابی در پاسخ :
جناب استاد حجت الاسلام سید کمال‌الدین عمادی سلام علیکم. یکی از ویژگی‌های عالی شما این است در هر کاری، اخلاق کار می‌زنید و این برایم درس است. ورود شما به بحث‌ها نقطه‌ی قوت این تالار فکری است. نقدهای همواره پخته‌ی شما را به جان و دل می‌خرم. چند جواب کوتاه هم دارم:

۱. من گفتم «تندروی‌های استالینیستی جناح چپ» که شما به‌سهو برداشت کردی «جناح چپ استالینستی» و همین موجب خطا در نقد شد. منظور من اینان نبودند که قیام مسلحانه کردند. منظورم همین چپ است که اینک اسم خود را «جبهه مشارکت» و سپس «جبهه اصلاحات» گذاشت.

۲. اگر سخن شما را ملاک بگیرم پس امام خمینی ره به نسبت اطلاع تام که از وضع و حال دانشوران و جوانان آن زمان داشت، باید از هلاکت حیثیتی سرنوشت آن بی‌شماران که در بغض گزینش و سیاست حذف و محو دچار شده بودند جلو می‌گرفت.

در پایان از رفتار آموزنده‌ی آن استاد در مواجهات علمی تقدیر دارم و برای آن جناب که از روحانیان پاک و از خیرخواهان مورد قبول هستید طلب سلامت و نشاط عمر دراز می‌کنم. لطف شما بر اعضا خود یک پیام بزرگ و اثرگذار است. اگر آن متن بنده ضعف داشت با بزرگی خود برین بنده ببخشا.

از تأخیری که در پاسخ رخ داد، پوزش چون پای استماع سخنان رهبری معظم بودم.

سلام آقای عمادی، روز به خیر

 

چند سوال؛

 

۱- اخبار معدود رادیوهای بیگانه در آن زمان (بی‌بی‌سی، صدای آمریکا، رادیو اسراییل)، از طرف حکومت جمهوری اسلامی دروغ‌پراکنی و گوش‌دادن به آنها، کاری ناپسند بود. چگونه می‌توان با گوش‌دادن به این رادیوها از اخبار کشور مطلع شد؟ 

 

۲- جمع‌آوری خبر، کار سختی نبود، مهم پخش یا سانسور آن بود. اگر آیت‌الله خمینی به تلکس خبری رادیوتلویزیون هم دسترسی داشت، می‌توانست از اخبار کشور (پخش شده و سانسور شده) آگاه شود و نیازی به رادیوهای خارجی نبود‌.

 

۳- اغلب هم‌سن‌وسالان ما در این گروه، گذری به جبهه داشته‌اند، اما از اخبار و اطلاعاتی که بر تصمیم فردی ما یا تصمیم جمعی مسئولان موثر بوده، چه‌قدر اطلاع داشتند؟

 

۴- اغلب اخبار مهم جنگ که در حال حاضر و به‌تدریج از بایگانی محرمانه خارج و منتشر می‌شود، اگر در اختیار مردم قرار داشت، چه اتفاقی می‌افتاد؟!

 

۵- حالا یک نفر اگر به جبهه برود چه خبر مهمی می‌تواند داشته باشد، جز گزارش غذای روزانه و شرح کارهای روزانه رزمندگان مستقر در یک خاکریز یا یک قله در حالات آفند یا پدافند.

 

۶- چرا این‌همه فرمانده نظامی نمی‌توانستند اعتماد آیت‌الله خمینی را جلب کنند و او مجبور به اعزام نماینده ویژه از قم برای کسب خبر شد؟!

 

جلیل قربانی

آقای طالبی، روز به خیر

 

۱- همه ما در دهه ۱۳۶۰ دارای چنین تفکرات رادیکالی چپ بودیم؛ کافی است با انصاف، نگاهی به گذشته خود بیندازیم.

 

۲- هر از گاهی، برخی از دوستان ما که در آن زمان از نظر ما ترسو، سازشکار، شاه‌دوست، لیبرال و مانند آن به حساب می‌آمدند، این رفتارها را به یادمان می‌آورند اما بابت تغییر رفتار ما خیلی خوشحال هستند.

 

۳- در تمام کشورهایی که بعد از فروپاشی سوسیالیسم، دچار تغییرات بنیادی به سوی آزادی شده‌اند، رفتار مردم و حتی مسئولان آن نسبت به گذشته، تغییرات ۱۸۰ درجه‌ای کرده است.

 

۴- نگاه استالینیستی، همین نگاهی است که شما در برابر تغییرات فکری، اندیشه و عمل فعلی برخی افراد دارید.

 

۵- شما برخلاف آموزه‌های دینی به ویژه امام علی علیه‌السلام که فرموده‌اند «کسی که دو روز از زندگی او یکسان باشد، زیان‌ کرده است»، از تغییر رفتار جوانان دهه ۱۳۶۰ ناراحت هستید، گویا باقی‌ماندن آنان بر همان رفتار را هنوز خواستار هستید.

 

۶- اگر هر کدام از ما (حزب‌اللهی، مجاهدین، کمونیست، آخوند، معلم، استاد دانشگاه، دانشجو، دانش‌آموز، بی‌طرفانه، عکس‌ها، تیپ‌ و قیافه، ادبیات و حرف‌ها، لباس‌ها و به طور کلی برنامه روزانه خود در دهه ۱۳۶۰ را روبروی فرزندانش بگذارد، بچه‌ها ابتدا عصبانی می‌شوند، اما بعداً با خنده و شوخی با آن برخورد می‌کنند.

 

امتحان کنید!

 

جلیل قربانی 

  • سید علی اصغر شفیعی دارابی
  • سلام رفیق شفیق 

    بجای ضعف سه راهکاری که مغفول مانده بود جایگزین می شد بنظرم زیباتربود. فقدان این سه راهکار هیچ از عظمت شخصیت فراتر از رندوم معمولی کم نمی کند برای اینکه شخصیت جهانی داشت و در اداره دنیا اثر گذار بود . ضعف بزرگ‌ وارثین انقلاب اسلامی که آسیب مهیبی به جایگاه رهبری زده است این بود که اندیشه های امام ره را نتوانستن تبیین و تعبیر کنند اگر کتاب کشف الآیات ایشان را که دربرابر هزار کشف الاسرار ائمه اطهار نوشتند تا اساس تفکر شیعه را نابودسازند چرا تفسیر و بروز نکردند ؟ برای نقاط ضعف باید استدلال وجودداشته باشد . بنظر می رسد فیلتر بین دفتر و امام ره وجود نداشته است . مهندس بازرگان و دکتر سحابی همواره با امام نشست و برخواست داشتند . و زمینه های روش فکری تکامل جامعه را درمیان می گذاشتند . مثلا ؛ بعداز فتح خرمشهر مهندس بازرگان و دکتر سحابی نزد امام رفتند و پیشنهاد پایان جنگ را دادند و امام هم قبول کرد و به شورای مدیریت جنگ اعلام کرد و... بنابرین ، روش های حکمرانی اش را می شود نقد کرد اما نمی شود ارزشگذاری نمود که چار ضعف شد .

    هرچند باید موقعیت زمانی و مکانی را براساس اطلاعات امنیتی که تعیین کننده واکنش صحیح است را درنظر داشت .

    سلام رفیق

    جبهه چپ به رهبری آیت الله منتظری درحال فعالیت بودند . و برای ایجاد زمینه ها برتر از همه آیت الله منتظری بود و حتی در تحلیل های چپ که گاهی بسوی رادیکالیسم حرکت می کردند امام خمینی ره را بخاطر جامعیت رهبری که مسئولیت حفظ داشت همه گروه هارا بعهده داشت منتظری بر رهبری مقدم می شمردند . آیت الله منتظری که بخاطر مسئولیت رهبری نهضت های آزادی بخش جهان را بعهده داشت همواره هفته ایی دوبار با امام ره ملاقات داشت .

    یادآوری

    جبهه مشارکت با جبهه اصلاحات هیچ صنمی ندارند . اما جبهه اصلاحات فعلا آنلاین و بروز اندیشه مدرن دارند و مقتضیات زمان را مد نظر و عملی می کنند . روش انتزاعی هم در جهان بینی دارند. حداقل ارتجاعی نیستند . در مجموع پاسخ عموی مهربان سید کماالدین را کامل ندادید . انگار وظیفه داشتید با این مقاله فقط چپی ها را که شما در راس آن در داراب کلا بودید را بکوبید و بروید .

    سید علی اصغر شفیعی دارابی 

  • دامنه | دارابی
  • یادآوری

    از پاسخ به نظرهایی که به جای نقد و نقادی متنِ من، خودِ من را قضاوت و پیش‌داوری کردند، عبور می‌کنم. و از آنان بابت داوری روی من تشکر دارم. به هر حال فضای آزاد است و حق بیان دارند.

    با سلام و تشکر از توضیحات خیرخواهانه حضرت عالی (آقای طالبی دامنه) که سودمند بود نکته ای جدیدی که در باب وقوف حضرت امام رضوان الله تعالی علیه فرمودی و هلاکت عده ای سخنی دارم که انشاءالله در زیارت حضوری جنابتان بیان خواهم کرد من آسیب ها را قبول دارم ولی امری ناگزیر بود و هست بقول معروف امری اضطراری بین بد و بدتر است.

    سید کمال الدین عمادی

    دامنه | دارابی در پاسخ :
    سلام مجدد استاد حجت الاسلام حاج سید عمادی. بابت تمام بزرگواری‌های شما بی‌نهایت سپاس. از تحمل و روش منطقی مواجهه و رفتار متعاملانه‌ و خردمندانه‌ی آن جناب همواره می‌آموزم. ممنونم.

    سلام جناب دارابی عزیز،

    با عرض پوزش بنده در این پست هیچ خیری نهفته نمی بینم.. از نظر منً بر فرض وجود چنین ضعف‌هایی، طرح آن به این صورت و در شرایط کنونی، هیچ ضرورت و هیچ وجاهتی نمی‌تواند داشته باشد. یعنی به شخصه هیچ ضرورتی و هیچ لطفی و هیچ نتیجۀ مثبتی بر این نوشته مترتب نمی بینم.. ضمن این‌که به لحاظ عقلی و نقلی نیز کاملاً محل ایراد است و شأن دارابی حضرتعالی و شأن دراب کلایی های فرهیخته را زیر سئوال می برد! :)

    مع الوصف، در مورد «ضعف اول» این یادداشت چندسطری را می نویسم و بقیه‌ش را به تعهد مسئولانۀ خودتون می‌سپارم...

    1- پیش‌تر این را بگم که حضرت امام جزو معصومین نبود. بنابراین اگر ضعفی هم می‌داشت، قابل توجیه است. اما ضعف اصلی امام خمینی به نظرم این بود که انقلابش زود پیروز شد، امام باید صبر می‌کرد تا خفقان شاهنشاهی ریشۀ آزادیخواهان را از بیخ و بن بزند و هیچ صدای مخالفی را زنده نگذارد، بعد به پیروزی برسد،.. مسلماً اگر چنین می‌شد اونوقت آدمی مثل بازرگان که از اول هم اعتقادی به مبارزه با سلطنت نداشت، موی دماغ انقلاب نمی شد و امروز شما این نقد را نمی نوشتید...

    2- روایت متقنی نداریم که شهید مطهری پشت بازرگان نماز اقتدا کرده باشد.

    3- بنده هم از همین لیبرال ها شنیده بودم که می‌گفتند امام خمینی وارد اتاق شد که نماز بخواند، دید بازرگان درحال نماز است. فوراً ایشان هم پشت سر بازرگان ایستاد و نمازش را اقتدا کرد!!!!!! حرفی که دروغ بودنش اظهر من الشمس است.

    4- این فرمایشتون که: «شأن رهبریت تا آخرین حد، هدایت است» در خصوص بازرگان نه موضوعیت دارد، نه طریقیت! البته جملۀ زیبایی است! مشروط بر این که جای خودش باشد. مشروط بر این که بهای آن، مثله کردن انقلاب به دست بازرگان و مصادره کردن حکومت به نفع آمریکا و اسرائیل نباشد. یعنی اگر بازرگان در رأس دولت موقت نبود، می شد برای هدایتش تا آخر عمر وقت گذاشت. اما کسی که قرارداد های اف 16 را به نفع آمریکا و به زیان مردم لغو می کند، کسی که اعضای دولتش بالاتفاق مبارزه با آمریکا را قبول نداشتند. کسی که امیرانتظام و نزیه و ابراهیم یزدی و سنجابی و فروهر و... و... را به همۀ شخصیت‌های انقلابی ترجیح می داد، آیا امام باید تا آخر عمر تحملش می کرد که مثلاً هدایت شود!؟

    5- بازرگان اگر یک شخص بود و مقام اول اجرایی کشور در اون شرایط خاص نبود، می شد برای هدایتش صبوری کرد و می شد برایش وقت گذاشت.

    راچع به بقیۀ یادداشتتون هم نقد زیاد است. اما به نظرم ورود نکنم بهتر است.

    دامنه | دارابی در پاسخ :
    جناب مرأت سلام. اندیشه‌ورزی و دانشوری شما بر من مسجل است و نگرش شما روی مسائل برای من دارای اهمیت بسزا است. ممونم متنم را نقد کردید و یقین دارم از روی خردمندی و خیرخواهی تذکار دادید. برای نگاه شما اهمیت و ارزش قائلم.

    سلام مجدد جناب دارابی عزیز،

    خیلی بزرگوارید

    فرهیختگی شما ستودنی‌ و درس‌آموز است.خداوند بر توفیقاتتون بیفزاید.

    عذرخواهم که صریح و بی تکلف نظرم را براتون نوشته بودم

    از اصلاح متن تعجب نکردم چون به انصاف شما یقین داشتم.

    نقد دوستان را نخونده بودم که الآن خواندم و استفاده کردم.

    ان‌شاءالله شرمنده امام بزرگوار و شهدای عزیزمون نشویم و ان‌شاءالله در این دنیای پر از سلایق و علایق، مؤمن و عاقبت به خیر، خدا را ملاقات کنیم.

    دامنه | دارابی در پاسخ :
    سلام جناب مرأت. امروز در حق شما برای این نصیحت که لبریز منفعت بود، دعا کردم. و ساعاتی به شما در تصورات بودم؛ چونان اویس قرَن. ممنونم. بذل مهرت افزون بود از قبل.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    دامنه‌ی داراب‌کلا

    قالب کارزی چهارم : دامنه ی داراب کلا