منو
درباره ی سایت دامنه
دامنه‌ی داراب‌کلا

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پیشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعي
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

روایت ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ قم

يكشنبه, ۲۲ بهمن ۱۴۰۲، ۰۳:۲۸ ب.ظ

: به قلم دامنه: دو پا در یک بشقاب جا.

روایت شکلی

نیم قُرص شهرنون! (=لواش) با یک قاشق دِشوئو (=شیره)  و یک چکّه گردو خوردم با یک اسکان‌زیر چای، راه افتادم. امسال تینار (=تنها) چون خانم داراب‌کلا هستند. به ضربْ زورْ پارک گیر آوردم. کجا؟ لابد حدس می‌زنید خیابان شهید محمد منتظری نرسیده به قرآن و عترت. نه؛ نه بانو، نه آقا. آن سوی مصلی جا پیدا شد. از همان میدان جانبازان، ساعت ۹ُ  ۲۹ُ ۳۹ ثانیه، به تظاهرات ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ قم ملحق شدم. آنچنان انبوه، که ناچاری زیارت را گذاشتم پس از تظاهرات. مردمی این‌همه اهل تشخیص، هیچ کجای عالم پیدا نمی‌شود. کهنسال، جوان، میانسال از زن و مرد و خُردسال، سراسر مسیر را با بالاترین روحیه کیپ تا کیپ هم، پیمودند که راه‌رفتن را بشدت سخت و پرمصیبت ساخته بود. من خودم بارها آنقدر لای جمعیت گیر کرده بودم که گویی عین گوزن و پازن در صخره‌ی سنگ، با دو پا در یک بشقاب جا، قرار گرفته بودم؛ یعنی تنگِ تنگ بر اثر سیل مردم هم‌آوا و همآهنگ.

 

روایت ماهوی:

از نظر ماهُوی (= ریشه‌ای، ذاتی) این حضور یک پیام و پیمان است که در سنت پیامبر اکرم ص از بیعت رضوان سرچشمه گرفت. پیام این بود انقلاب عظیم‌تر از آن است که چند هرزه و غربزده بخواهند با دریده‌بازی و تقلیدبازی، پای فرهنگ برهنگی غربی و فکر غلط استثماری اروپایی و آمریکایی را پای این نظام باز کنند. آنها باور کنند که در اقلیت محض‌اند حتی کمتر از اقلیت، باید گفت انگشت‌شمارند. البته حق حیات دارند درین آب ‌‌‌و خاک، اما دیگر بدانند حد خود را خیلی خیلی کم ببینند. من در دو تظاهرات ۱۰۰ در ۱۰۰ خودم را می‌رسانم؛ ۱۳ آبان و ۲۲ بهمن. این دو تظاهرات (= پشتیبانی + بروز و ظهور) محصول دو تفکر است: اولی برای حرکت ضد امپریالیستی و دومی برای باقی‌گذاردن انقلاب اسلامی.

 

     

حرم حضرت معصومه

عکاس: یک زائر رهگذر

باب سلام حرم حضرت معصومه

 

        

 

گلبارانِ تظاهرات ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ قم

توسط  بالگرد فراجا. عکاس : دامنه

 

 

خیابان شهدا (صفائیه)

تظاهرات ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ قم

 

روایت اخلاقی:

قم وقتی بیرون می‌روی باید وضو بسازی، چرا؟ چون هر آن ممکن است تشرُّف به حرم حضرت معصومه که معروف است به حرم اهل بیت علیهم السلام، نصیبت شود. و این خاصیت شهر قم و مشهد مقدس است. پس از تظاهرات، به زیارت رفتم و دلم مشحون (= انباشته و پُر و لبریز) شد از آرامش و حس معنوی فضای درونی حرم. خُلّص و خلاصه‌ی اخلاص‌گرایان را یاد آوردم و به جای‌شان نائب شدم؛ اگر لایقش بوده باشم. گمان نکنم. بگذرم. عکس هم گذاشتم.

 

روایت ذوقی:

۱۹ ساله باشی چه، یا ۹۹ ساله باشی ده‌ها سال بزرگتر از بچه، باز وقتی هلی‌کوپتر بیاید بالاسرت، کودکی می‌کنی؛ منم کودکی‌کردنم فراوان است. درست سر ساعت ۱۱ُ ۳ ثانیه آمد و شروع کرد از هوا ما را از آن سر پل مصلی تا آن سوی پل حجتیه و آهنچی و از آن جا تا منتهای خیابان اراک و میدان آستانه، گلباران کرد و با شوق و شعف غرش کرد. صدایش مرا یاد جبهه انداخته بود و ذکر رزمندگان و شهیدان. عکس انداختم فوراً. اینک که آمدم خانه، اشتهایم از دیدن این‌همه ملتی روشن و حاضر در صحنه، باز شد و شاید نه یک بشقاب، که مثل مازندرانی‌ها یک دیس پلا را حریفم! بگذرم. فقط امید است ملت «حاضر» در میدان را «ناظر» بر حکومتگران هم بخواهند و بدانند. والسلام. ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ دامنه.

| لینک کوتاه این پست → qaqom.blog.ir/post/2453

نظرات (۵)

آقا ابراهیم سلام قبول باشه. اول به قول خودت خواستم بنویسم «بعد میآیم»؛ (چون زمان شروع کلاس مجازیم نزدیک است)؛ولی گفتم همین حالا تا دیر نشده به پرسم: هوا این قدر سرد نبوده که این کلاه ساتر تمام را بر سر نهادی؟؛ وجه خاصی داشت؟!!!!

قم. حوزه علمیه سید حسین شفیعی دارابی.

::

::

حجت‌الاسلام آسید حسین آقا استاد محترم سلام. بسیار منتظرتانم، بیایید. خندیدم. اگر گمان می‌کنید سِلوپ کردم! نه؛ چنین نیست. اگر هم احتمال داده‌اید زُکام شدم، بازم نه، چون من بالای ۲۵ سال پیش سرما خوردم، دیگر هرگز سرما نمی‌خورم. اما اخیراً از نویسنده‌ای به اسم «الهام حرراجی» مقاله‌ای خواندم که معتقد بود سردی باعث امراض عدیده می‌شود. او سردی را «مادرِ همه‌ی بیماری‌ها در بدن» اعلان کرد و گفت «ریشه‌ی تمام بیماری‌ها سردی است.» لذا این شد که من واهمه کردم خودم را حسابی پوشاندم چون سوزناکی قم آدم را از پای درمی‌آورَد. اول چون رفتم کوه خضر نبی ع و سر قبر شهیدان گمنام، سعی کردم مسلح بروم و نچام. خلاصه‌ی سخن حرراجی این است:



✍️ 🔵 سردی در سر :  

ام اس ، پارکینسون ، رعشه ، لقوه ، سردرد ، صرع ، تشنج، آلزایمر.


✍️ 🔵 سردی در مو :

 سفیدی مو


✍️ 🔵 سردی درگوش : 

کری ، ناشنوایی


✍️ 🔵 سردی در چشم :

کم‌بینایی ، آب مروراید ، آب سیاه.


✍️ 🔵 سردی در لوزه : 

بزرگ شدن لوزه


✍️ 🔵 سردی در تیروئید :

 کم کاری تیروئید


✍️ 🔵 سردی‌ در ریه:

آب آوردن، آسم‌برونشیت ، ذات الریه


✍️ 🔵 سردی در روده :

یبوست‌، کولیت ، بواصیر‌‌، شقاق


✍️ 🔵سردی در معده : 

درد ، ورم ، نفخ


✍️ 🔵 سردی در لوزالمعده : 

دیابت


✍️ 🔵 سردی در رحم : 

یائسگی ‌زودرس ، کیست فییروم ، بزرگی رحم ، سقط جنین،


✍️ 🔵 سردی در دست و ‌پا :  

آرتروز ، روماتیسم


✍️ 🔵 سردی در کمر : 

دیسک و‌ کمر درد


✍️ 🔵 سردی در خون:

کاهش پلاکت خون ، کم‌خونی.

سلام. انشا.ا.. که نائب الزیاره ما در حرم مطهر بودید. از تصاویر شما و حرم  مطهر نیز بهره بردیم. شکار بالگرد در آسمان جالب بود. در مورد ساری: سلام. استاد عزیز و عالیقدر. درست فرمودی دروازه بابل سابق ظاهرا مدت مدید مسیرتان به آن چهار راه نخورده سه طرف این چهار را از این ساختمان ها بنا نمودند که زیبا شده است. آدمک های کانون فکری کودکان است که آنها هم می گویند مرگ بر آمریکا و اسراییل. به یاد راهپیمایی های اول انقلاب افتادم که از دیوار راست بالا می رفتن ایشان نشان داد که هنوز اون روحیه انقلابی و بسیجی باقیست. امیر رمضانی: سلام . دقیقن دروازه بابل هست.

عبدالرحیم آفاقی

::

::

سلام حضرت عبدالرحیم.
۱. این سازه‌ی «ابن شهر آشوب» کجای ساری واقع است؟ خیابان سینما سپهر؟
۲. این دِ تا چی می‌گن؟ و کی‌اند؟
۳. این صید بود. چقدر زیرک بود تِساپِه‌لینگ رفت دارسر که لیزمیز نخورَد.

آهان، فهمیدم. خواستم اسم نمادشون را بدانم که محلی چه اسمی دارند این دو شخصیت. آره دقیقاً. خصوصاً آن روز امام آمد. ازت متشکرم که توجه و ذوق نشان دادی. این عکسو می‌گیرم واسه نشر در دامنه. نیز «ابن شهر آشوب» را. مجدد سلام آقارحیم. ذوقت سلیم است. آره، من چند سالی هست هیچ مسیرم به اون سمت نخورده است. یاد سینما فردوسی و ایران و سپهر به خیر که بارها رفتم به تماشای فیلم نشستم. گاه چندبار یک فیلم را می‌دیدیم با سه تا پاکت تخمه!! بودم. یادت کردمت عبدالرحیم فامیل محترم من. راستی هر چه به ذهنم فشار آوردم فارسی «هلی کوپتر» چی است، هیچ یادم نیامد. خوب شد بالگرد را اسم آوردی. آری؛ صحنه‌ی زیبایی خلق کرده بود. فکر کنم خلبان فراجا خلی زبردست بود؛ خوب جولان می‌داد. من هم عین کودک آنقدر نگاه کردم نزدیک بود کلاهم بیفته!!!

سلام مجدد.‌دیگه تفاوت فرد نظامی با استاد سیاسی میاسی در همین مسائل است. ما هم تا چندین سال قبل هلی کوپتر که یک واژه فرانسوی است استفاده می کردیم بعدا گفتند عبارت بالگرد را بکار ببریم. خلبان نبودیم ولی خاطرات زیادی از پرواز با بالگرد داریم. پرواز بر روی تمام جزایر خلیج همیشه فارس و فرود در آن جزایر به ویژه جزایر سه گانه تنب و ابوموسی , پرواز در سواحل جاسک و مکران, پرواز با بالگرد در اقیانوس هند و تنگه باب المندب, پرواز از روی ناوها که خطرناک هم هست پرواز با بالگرد در بندر مخاچ کالا روسیه یادش بخیر.

عبدالرحیم آفاقی.

سلام مجدد آقا عبدالرحیم. پاسخ می‌دم به‌زودی.

سلام من نمیدانم چه سنخیتی به وجود آمده ایستگاه قائم‌شهر و بابل که خروجی به سمت بابل بوده را سالیان سال به نام دروازه بابل نام برده میشد و اکنون رفت که نامش را عوض کنند نمیدونم کدوم شیر پاک خورده ای با زیرکی نامش را گذاشت 《 ابن شهر آشوب 》و کدورت بین ساری و بابل را تداعی میکند و آشوب بین دو شهر را با توجه به نیازها و دادو ستد دو شهر کلمه با مسمایی بکار برده شد.

اسماعیل آفاقی به عبدالرحیم آفاقی:

سلام برار فکرکنم ابن شهرآشوب اول دارکلایی بیه بعد ساروی بهیه حالا سوریه بورده چی شی وسه ندومبه آقا مدیرعزیزحتما مفصلا توضیح دِنه این عارف به خدا چرا اونجه بورده.

حجت رمضانی  به اسماعیل آفاقی

::

::

دامنه: سلام آق حاج حجت. من این فقیه هزار سال پیش را دوست دارم چون سرگذشت «طالبی ها» را نوشت زیرا هر کجا طالبی می‌دیدند ستمگران آنان را می‌کشتند چون آنان را از نسل حضرت ابوطالب س پدر امام علی ع می‌دانستند. پس باید جانبدار ابن شهر آشوب باشم که هوای طالبی ها را داشت که توسط ستمگران عصر شهید می‌شدند. برای نسل‌کُشی طالبیون یا همان طالبی ها دو کتاب مشهور است یکی هم از این فقیه ساروی است. بگذرم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">