بایگانی دی ۱۳۹۷ :: دامنه‌ی داراب‌کلا
Menu
مطالب دامنه را اینجا جستجو کنید : ↓↓

qaqom.blog.ir
Qalame Qom
Damanehye Dovvom
ابراهیم طالبی دامنه دارابی
دامنه‌ی قلم قم ، روستای داراب‌کلا
ایران، قم، مازندران، ساری، میاندورود

پيشنهادهای مدیر سایت
آخرين نظرات
طبقه بندی موضوعی
دنبال کننده ها
بايگانی ماهانه
نويسنده ها

۴۰ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

به قلم دامنه : به نام خدا. دین مقوله‌ای شخصی ست یعنی چه!؟ دین در همه مناسبات با دیندار حیّ و حاضر است، چه در شنا، چه در بازار، چه در مسافرت چه در حضر و چه در خلوت. دین هرگز محبوس در خانه ی هیچ کس نیست.  هرکس دبن اش را در خانه بگذارد و پا در کوچه و جامعه و معاملات و معادلات بگذارد، او با عرض معذرت دین را بد فهم کرده است و چون متاعی لوکس و فاقد کارکرد متنوع می پندارد.  بعید بود این سخن از شما آقا.

 

به قول دکتر بشیریه هر جامعه ای راه مخصوص به خود را دارد. نه یکسان انگاری، نه یکتاانگاری، ما در ایرانی زندگی می کنیم که مردم آن به اسلام، مختارانه ایمان آوردند و از دینی که محمد (ص) از سوی خدا عرضه کرد و امام علی (ع) آن را تقویت، دفاع می کند که هر دوی آنان در صدر حکومت دینی قرار گرفتند که مورد رضایت مردم بود. به نظر می رسد، دیدگاه ما به هم بزودی و زوری نزدیک نشود و این البته عیب نیست. پس به آزادی هم احترام بگذاریم. که می گذاریم.

 

دوقرن سکوت مرحوم عبدالحسین زرین کوب را نه فقط خواندم بلکه نقد مطهری بر آن را نیز مطالعه و دقت کردم. من تکرار می کنم: ما ایرانی ها به اسلام مختارانه ایمان آوردیم، چون هم ساسانیان منحط بودند و ستمگر و هم دین زرتشت اساساً تغییر ماهیت داده بود. مردم با طوع و رَغبت به اسلام مکتب رهایی و رستگاری رو و ایمان آوردند. من نه نژادپرستم و نه ایران پرست، من شیعهٔ مسلمان ایرانی ام. همین.

 

دین بدون تعبُّد معنا ندارد. استاد مصطفی ملکیان. ص ۳۲۱ کتاب مشتاقی و مهجوری. هِدونیست ها (Hebonist) معتقدند همه ی زندگی باید خدمت لذت و استحصال لذّات باشد. همان منبع: ص ۲۳۵. طرفداران معنای مکشوفه معتقدند که خدا جعلِ «معنا» برای زندگی ما کرده است، و ما معنای مجعولهٔ خدا را از طریق کتاب مقدس دینی پ مذهب کشف می کنیم.  همان منبع: ص۲۲۸. اگر کسی احساسی احساس فقدانِ معنای زندگی بکند،دستخوش یک سلسله نابسامانی های روانی می شود.  همان منبع: ص ۲۳۰.

  • دامنه | دارابی

متن نقلی: «حجت الاسلام علی مظفری _رئیس کل دادگستری خراسان رضوی_ گفت: ما در نظام جمهوری اسلامی به نمایندگی از امام زمان (عج) و به نمایندگی از خدا در امور مردم دخالت می کنیم... اگر فردی در زمان طاغوت در زندان بود، حبسش از مجازات اخروی او کم نمی کرد اما امروز اگر این تحمل کیفر یا قصاص و شلاق و دیگر احکام توسط حکام اسلامی و شرعی انجام می شوند یکی از آثار اخروی آن برای محکومان این است که این مجازات در آخرت از آنها برداشته می شود... این موضوع دینی در اسناد اهل سنت و شیعه آمده است و تحمل کیفر برای خاطیان در حکومت اسلامی کار معنوی و ذخیره آخرت خواهد بود.» (منبع)

 

 

نکتۀ دامنه

 

به نام خدا. اگر جملۀ حجةالاسلام علی مظفری همانی‌ست که در متن نقلی آمده‌است، سخنی نادرست است. همۀ دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی از سوی ملّت به آن مَنصب‌‌ها گذاشته شده‌اند. هیچ‌کس خود را بی‌جهت نمایندۀ خدا و امام زمان (عج) نداند. ولی نعمتانِ این نظام، مردم‌اند، مسئولان، تماماً خادم‌اند، نه مَخدوم و حاکم. حتی رهبری در نظام جمهوری اسلامی که از ناحیۀ مردم و قانون اساسی به قدرت می‌رسد، اقتدار و نافذبودنِ حاکمیتش، ناشی از رأی باواسطه، رضایت و بیعت مردم است.

  • دامنه | دارابی

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت بیست و سوم

 

استان خیال (۱)

به نام خدا
در این استان، جمله وجود دارد، نه مُجامله.

 

بحث ۱۰۵ : این پرسش جناب محمد عبدی‌ سنه‌کوهی‌ست که برای بحث‌ و نظر در پیشخوان مدرسه، سنجاق می‌شود:

 «در یک نگاه  کلی نه شخص محور، انقلاب اسلامی برای چه چیزی بود؟ مردم چه می خواستند نه رهبرانشان؟ آیا لازم بود حتما انقلاب شود؟ و چقدر در تحقق آن تغییرات مد نظر مردم موفق بوده اند؟»

 

پاسخم به بحث ۱۰۵

به‌نام خدا. سلام. سپاس از جناب محمد عبدی برای به صحن آوردن این پرسش در ماه بهمن. من نظرم این است:

 

۱. پرسیده شد برای چه؟ در پاسخ می‌گویم: انقلابات جهان از نظر کالبَدشکافی چند ویژگی مشترک و از نظر ماهیت‌شناسی، افتراقات مختلف دارند. پس؛ تا این دو وادی، تبارشناسی نشود، جواب کامل نمی‌گردد. یعنی با شناخت دقیق این دو پاره، می‌توان برای "برای چه" پاسخ متقن و مبرهن نوشت. اما چون بنای مدرسه بر فشرده نویسی‌ست، از آن چشم‌پوشی و به پاسخ کوتاه بسنده می‌کنم.

 

۲. من با مجموعه مطالعات منسجمی که در باره‌ی انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر داشته‌ام، معتقدم، مردم برای آن انقلاب کردند که آن حکومت را دست‌کم در چهار جهت درست‌کار نمی‌دانستند: عدالت، آزادی، اسلام و نبرد با مبارزان و امام.

 

۳. پرسیده شد لزوم انقلاب؟ در پاسخ می‌گویم: بلی؛ لزوم داشت. نه این‌که الان لزوم‌تراشی کنم، در ظرف زمانی خود، رژیم و شاه، خودشان را با چهار جریان قوی، مواجه دیدند و با آنان سخت درافتادند:

کمونیست‌های پیشرو، قدَر و پولادین مانند بیژن جزنی و امیر پرویز پویان. ملی‌گراهای مصدّقی مانند یدالله سحابی  و مهدی بازرگان. مجاهدین خلق‌های اولیه‌ی مذهبی چون محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و علی‌اصغر بدیع زادگان. و روحانیان و مجتهدینی چون منتظری، خامنه‌ای، و در رأس نهضت اسلامی یعنی امام خمینی و نیز بازاریان و اسلام‌گرایان.

 

پاسخ:

سلام جناب شیخ عسکر. شرکت هر فرد در بحث و نظردادن و پست گذاشتن امری اختیاری‌ست. مدیر که نباید کسی را اجبار به نوشتن کند. بگذاریم هر عضو خود، به تشخیص خود عمل کند، یا بخواهد، بخواند و یا بخواهد، بنگارد. مهم این است آنان که می‌نویسند، بدانند دیگران روی خواندن وقت و زمان صرف می‌کنند، پس باید حقوق متقابل نویسنده‌ها و خواننده‌های مدرسه رعایت شود تا چیزی عاید شود و درس و علم بیفزاید. بیشتر بخوانید ↓

  • دامنه | دارابی

 

مصلّی قدس قم

 

 

مسجد جمکران

 

 

ضلع سمت قبله‌ی مسجد جمکران

بیشتر ببینید ↓

  • دامنه | دارابی

رهبری در دیدار مردم قم (۱۹ دی ۱۳۹۷) خطاب به مسئولان و دولتمردان: «قدر نعمت مسئولیت در نظام اسلامی را بدانید و به لوازم قدرشناسی از آن یعنی «مراقبت در حرف و رفتار، پرهیز از گرایش به اشرافی‌گری و اسراف و رفتارهای طاغوتی» پایبند باشید و تلاش کنید مسیر حرکت شما همواره به سمت الگوی رفتاری و مدیریتی امیرمؤمنان باشد.»

 

خطاب به جوانان: «جوانان با هوشمندی، فضای مجازی را به ابزاری برای زدن تو دهنی به دشمنان تبدیل کنند.»

 

خطاب به قم و بزرگان و جوانان قم : «قم را «شهر، مرکز و مادر انقلاب» خواندند و افزودند: البته انگیزه‌هایی برای تغییر فضای انقلابیِ قم و کمرنگ کردن روحیه انقلابی و دینی در آن وجود دارد و نباید از مکر دشمن و عوامل آن غفلت کرد. ایشان با تأکید بر هوشیاری در مقابل این انگیزه‌ها، تأکید کردند: قم سرچشم اصلی و پشتوانه معنوی انقلابی است که دنیا را متحول کرد، بنابراین بزرگان و جوانان قم نباید اجازه دهند دست‌های خائن، قم را از مرکزیت انقلاب، خارج و این حرکت تحولی را در آن کمرنگ کنند.» (منبع)

  • دامنه | دارابی
متن نقلی: توضیح دامنه: این گفت و گو به دلیل اهمیت مسائل مطرح شده در آن، بدون آن که دربارۀ آن پیش داوری کنم، جهت اطلاع رسانی برای دامنه خوانان عیناً در زیر درج می شود: متن کامل: «آیت الله دکتر مهدی هادوی‌ تهرانی» عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) از جمله چهره‌های شناخته‌شده‌ای است که در مباحث مختلف علوم دینی دارای تألیفات گوناگون است. یکی از مهمترین کتاب‌هایی که درباره ولایت‌فقیه و مباحث پیرامون آن نوشته شده است، کتاب "ولایت و دیانت" ایشان است؛ کتابی که در عین ایجاز به هیچ‌وجه از اتقان و استواری‌اش کم نشده و از جامعیت کاملی برخوردار است. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی (khamenei.ir) در گفت‌وگو با وی درباره نگاه حضرت امام(ره) به ولایت‌ فقیه مصاحبه کرده است. اینک به مناسبت "دهه بصیرت و میثاق با ولایت فقیه" اقدام به بازنشر این گفتگوی علمی کرده‌ایم:

 

 

آیةالله خوئی و امام خمینی

 

ـــ بحث را از جایی شروع کنیم که حضرت امام رحمت‌الله علیه آغاز کردند. ایشان در پاراگراف اول کتاب ولایت فقیه می‌گویند که مفهوم ولایت فقیه از آن دسته مفاهیمی است که تصور آن موجب تصدیق آن می‌شود. لطفا بفرمایید که نگرش حضرت امام به‌ ولایت فقیه چگونه است که صِرف تصور آن را، موجب تصدیقش  می‌دانند؟

 

ـــ ببینید مقصود امام این است که کسی که مفاهیم مربوط به بحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه را بداند، نمی‌تواند غیر آن را تصور کند. اما باید توجه کرد که آن مفاهیم چیست؟ اولا، توجه به این نکته که اسلام اختصاص به‌مسائل شخصی و فردی ندارد و در امور اجتماعی سیاسی نیز وظایف و تکالیفی را تعیین کرده است. ثانیا، توجه به این نکته ضروری است که این مسئولیت‌های سیاسی اجتماعی نیازمند یک مصدر حکومتی است که آن احکام را انجام دهد. خب این مصدر حکومت در زمان نبی مکرم اسلام و حضرات معصومین خود ایشان بوده‌اند. حال نکته این است که در زمان غیبت کبری مصدر این حکومت چه کسی باید باشد.

بقیه در ادامه

  • دامنه | دارابی

به قلم دکتر فتح الله دهقان. کشورها با توجه به جایگاهی که در هرم قدرت جهانی دارند، به ایفای نقش می پردازند. بخشی از کشورها نقش مثبت و سازنده و برخی نقش مخرب و غیر سازنده دارند. سائول برنارد کوهن نظریه پرداز جهانی، کشورهای جهان را به پنج گروه دسته بندی کرده، که با توجه به سطح قدرتشان به ایفای نقش می پردازند. وی سطح دوم را شامل قدرتهای منطقه ای می داند که قدرت بردی فراتر از مناطق ژئوپلیتیکی خودشان داشته، در برخی مواقع به دیگر بخش های جهان نیز می رسد.

 

در این راستا به طور سنتی سه کشور ایران، ترکیه و مصر مدعیان قدرت منطقه ای در خاورمیانه هستند. مصر با توجه به وضعیت بد اقتصادی، حاکمیت نظامیان و برخی پارامترهای دیگر فاقد مشروعیت و توان ایفای نقش به عنوان قدرت اول منطقه می باشد. ترکیه نیز با توجه به موقعیت و شرایط فاقد اهرم های ایفای نقش اول قدرت در خاورمیانه می باشد. در سالهای اخیر عربستان سعودی با هزینه های گزاف سعی نموده به عنوان قدرت منطقه ای ابراز وجود نماید. ولی فاقد مولفه های حقیقی و واقعی به عنوان یک قدرت منطقه ای می باشد.

 

ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی، درآمد نفتی، توان نظامی، سرمایه انسانی بسیار بالا، عمق استراتژیک، نفوذ ایدئولوژیک در منطقه، به عنوان قدرتی منطقه ای به ایفای نقش مثبت و سازنده در خاورمیانه پرداخته است. به قولی؛ ایران، چین خاورمیانه است. همانطور که شرق دور بدون چین اهمیت سیاسی ندارد، خاورمیانه نیز بدون ایران نمی تواند نقش مهمی در سیاست جهانی ایفا نماید.

 

 

ایران در دوران جنگ سرد جایگاه خاصی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس داشته و عامل برقراری ثبات و امنیت در راستای استراتژی های کلان جهانی و منافع ملی خود بوده است. به عنوان مثال در بحران ظفار به ایفای نقش مثبت پرداخته و به مقابله با استراتژی نفوذ اتحاد شوروی که به دنبال خلل  و ایجاد بی ثباتی در منطقه حساس خلیج فارس بود پرداخت. پس از انقلاب اسلامی نیز همواره در بحران های منطقه ای همچون عراق، افغانستان، تاجیکستان، لبنان، سوریه و ... نقش سازنده و ثبات آفرین ایفا نموده است.

 

از سوی دیگر ایران توان اعمال نظر و قدرت، تاثیر و اعمال نفوذ در بحران های منطقه ای به صورت مستقیم یا از طریق بازیگران هم پیمان خود را دارد. عراق، سوریه و لبنان شواهد این مدعا می باشد. مبارزه با تروریسم و مواد مخدر که تهدیدی جهانی بر علیه بشریت می باشد نیز از دیگر دلایل این مدعا می باشد. ایران همواره برای آشتی منطقه ای و تنش زدایی (=دتانت Detente) تلاش نموده است. تلاش های ایران برای نزدیکی به کشورهای حوزه ی خلیج فارس، شرکت فعال در مذاکرات صلح سوریه، مذاکرات اخیر با طالبان در جهت حل بحران افغانستان در این راستا بوده است.

 

عربستان سعودی با تفکر و هابیت که مکتب فکری قشری سلفی، جزمی و خشن است. زمینه تولید و اشاعه تفکر تروریستی را فراهم نموده و تامین و تغذیه مالی این گروهها را نیز به عهده دارد، تروریست هایی که ثبات و امنیت را از شرق و غرب عالم ربوده اند. عربستان همچنین فاقد توان نظامی برای ابراز وجود در بحران های منطقه ای می باشد. نمونه بارز آن  سوریه و همچنین بحران یمن که نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان تاکنون دستاوردی جز فقر و فلاکت و بدبختی و کشتن زنان و کودکان بی گناه را نداشته است. ترکیه نیز فاقد ابزار و اهرم های نفوذ و ابراز وجود و تاثیر قاطع و قابل توجه در مسائل منطقه ای بوده، تنها از زمانی که به صورت تاکتیکی برای رسیدن به اهداف خود به ایران و روسیه نزدیک شده است نقش نه چندان پررنگ و تعیین کننده ای در مسائل منطقه را دارد.

 

سیر وقایع و حوادث و رویدادهای خاورمیانه در سده اخیر حکایت از آن دارد که ایران همواره در راستای ثبات و آرامش خاورمیانه عمل نموده است. ایران به عنوان قدرت منطقه ای باید در منطقه حضور فعال داشته باشد و این مسئله کاملا با اصول علم سیاست همخوانی دارد. ولی باید مواظب باشد که حضور در منطقه و هزینه هایی که انجام می دهد صدمه ای به مردم وارد نشود. همچنین بایستی به این نکته بسیار اساسی توجه نماید که عدم پرداختن به مسائل داخلی بحران هایی را به دنبال دارد که موجب آسیب به ام القراء خواهد شد. ایران بایستی مواظب باشد که بحران های خاورمیانه به باتلاقی برای این کشور تبدیل نشود که مورد سوء استفاده رقبا و دشمنان منطقه ای و جهانی اش قرار گیرد. سیر حوادث خاورمیانه حکایت از آن دارد که برقراری ثبات و امنیت در این منطقه بدون ایران امکان پذیر نمی باشد.
چاپ روزنامه آفتاب یزد. ۱۷ آبان ۱۳۹۷.

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: ستون روزانه. از هیأت حاکمه‌ی فیضیه تا تشکیل دادگاه‌ویژه روحانیت. به‌نام‌خدا. سلام. در دوره‌ی مرحوم آیةالله‌العظمی بروجردی، ایشان هیأت حاکمه‌ای مرکّب از پنج‌شش نفر درست کرده‌بودند مستقر در مدرسه‌ی‌فیضیه، که تخلُّفات روحانیون را رسیدگی کند. (رجوع شود به: جلوه‌های ماندگار، مرحوم منتظری، ص ۸۵) در این پست خواستم گفته‌باشم تشکیل دادگاه‌ویژه روحانیت فلسفه‌اش امتیازطلبی نبود، بلکه مقابله با تخلُّفات احتمالی بود. زیرا ممکن بود دادگاه‌های عمومی آن جُربُزه‌ی قاطع را در برخورد با روحانیان خلاف‌کار نداشته‌باشند. و یا شأن روحانیان به‌عنوان مقام‌های دینی، معنوی و تبلیغی اقتضاء داشت در برخورد با تخلفات احتمالی آنان، انحصار ایجاد شود.

 

حجةالاسلام سید ابراهیم رئیسی

دادستان ویژه روحانیت

عکس: بازنشر دامنه


نکته‌ی تحلیلی: دادگاه ویژه روحانیت برای مقابله با آزادی، اندیشه، تفکرات و اجتهادات روحانیت، ابداع نشده، بلکه برای مقابله‌ی حقوق‌مندانه و قاطع، با تخلفات احتمالی آنان تعبیه شده‌است. حال اگر در طی‌ این‌مدت، چنین دادگاهی از اصل خود دور افتاده‌باشد _که من به این داوری ورود نمی‌کنم_ به معنای نقص و ایراد در تدبیر امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی نیست، بلکه مشکل در شیوه، سلایق، جناح‌بندی‌های سیاسی، صف‌بندی‌های فکری‌ و خدای‌ناکرده اعمال نفوذ به‌جای دلالت حقوق است. امید است این نهاد تحتِ نهاد رهبری توسط بازرسان عادل مورد تفحُّص و ارزیابی عادلانه قرار گیرد. البته خدا بهتر می‌داند.


یادآوری: چون پیشتر از این، برخی از هم‌کلاسی‌های محترم مدرسۀفکرت، سخن از دادگاه ویژۀ روحانیت به‌میان آورده‌ بودند، لازم دیدم پستی جداگانه در این‌باره بنویسم.

 

جهت مطالعه ی بیشتر:

 

حکم انتصاب رازینی و فلاحیان توسط امام خمینی:

 

حجةالاسلام علی رازینی

 

حکم آقای علی رازینی‏

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

‏‏جناب حجت الاسلام، آقای علی رازینی ـ دامت افاضاته‏

‏‏نظر به اهمیت و لزوم حفظ شئون روحانیت و حوزه های علمیه،‏‎ ‎‏جنابعالی را با حفظ سمت به عنوان حاکم شرع دادگاه ویژۀ روحانیت‏‎ ‎‏منصوب می نمایم تا برطبق موازین شرع مقدس به جرایم روحانی نمایان‏‎ ‎‏رسیدگی نمایید. بدیهی است که شورای عالی قضایی در زمینۀ صدور‏‎ ‎‏ابلاغ قضات دادگاه و دادسرا و تأمین نیرو و امکانات لازم کمال مساعدت‏‎ ‎‏را خواهد نمود. ضمناً کلیۀ دادگاهها و دادسراها موظفند تا پرونده های‏‎ ‎‏درخواستی که در حدود اختیارات این دادگاه و دادسراست را ارسال‏‎ ‎‏دارند. جنابعالی با کمال دقت و ظرافت و قاطعیت به وظیفۀ شرعی تان‏‎ ‎‏عمل نمایید؛ و خداوند متعال را ناظر و حاضر دانسته، تحت تأثیر هیچ‏‎ ‎‏کس و هیچ چیز قرار نگیرید. از خداوند متعال موفقیت شما و سایر‏‎ ‎‏افرادی که در این مأموریت با شما همکاری می نمایند را خواستارم. و‏‎ ‎‏السلام علیکم و رحمة الله.

‏‏۲۵ / ۳ / ۱۳۶۶‏

روح الله الموسوی الخمینی‏

 

حکم آقای علی فلاحیان‏

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

‏‏جناب حجت الاسلام آقای علی فلاحیان ـ دامت افاضاته‏

‏‏نظر به اهمیت و حفظ شئون روحانیت و حوزه های علمیه، جنابعالی‏‎ ‎‏را با حفظ سمت، به عنوان دادستان دادسرای ویژۀ روحانیت منصوب‏‎ ‎‏می نمایم تا بر طبق موازین شرع مقدس به جرایم روحانی نمایان و دین‏‎ ‎‏به دنیا فروشان رسیدگی نمایید. ضمناً کلیۀ دادگاهها و دادسراها‏‎ ‎‏موظفند تا با ارسال پرونده های درخواستی که در حدود اختیارات این‏‎ ‎‏دادگاه و دادسرا است به شما کمک نمایند. از آنجا که جنابعالی‏‎ ‎‏با فعالیتهای ضد انقلاب در هر صورت و لباس آشنایی دارید، بجا است تا‏‎ ‎‏بدون در نظر گرفتن فشارهای جانبی از طرف هر شخص و شخصیت به‏‎ ‎‏وظیفۀ خطیر خود با کمال دقت و قاطعیت عمل نمایید ؛ و نیز خدا را‏‎ ‎‏حاضر و ناظر بدانید و عدل و انصاف اسلامی را در تمام زمینه ها رعایت‏‎ ‎‏نمایید. خداوند به شما توفیق خدمت به اسلام و مسلمین و روحانیت را‏‎ ‎‏عطا فرماید.

‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏

‏‏۲۵ / ۳ / ۱۳۶۶‏

منبع


تشکیلات و محاکم
دادسرا و دادگاه ویژۀ روحانیت

در پرتال امام خمینی اینجا

  • دامنه | دارابی

 

صدام حسین در حرم امام رضا (ع)

در زمان شاه پس از قرارداد الجزایر و رابطۀ شاه با عراق

عکس از دامنه، از کتاب دائرةالمعارف

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: به‌ نام‌ خدا. بهمن ۱۳۶۴ بود. با رفقا در گردان ادوات لشکر ۲۵ کربلا بودیم؛ در عملیات والفجر ۸. یک روز مرحوم سید ابراهیم حسینی که راننده‌ی تویوتای گردان ما بود؛ من، یوسف رزاقی، سیدعلی‌اصغر، مرحوم سیدابوالحسن شفیعی را سوار کرد بُرد به سمت خدمات لشکر. پیاده‌مون کرد و گفت اینجا ایستگاه صلواتی آرایشگاه رزمندگان است. ما که مانند توابین سریال مختار باید غسل شهادت می‌کردیم، به پیشنهاد سید ابراهیم راضی شدیم هر پنج‌تا کلّه‌مون را تیغ کنیم.

 

اول سیدابوالحسن تیغ کرد، بعد سیدعلی‌اصغر، بعد من، که تیغ کال شده‌بود چندجای کله‌ام خون‌خون‌دار شد. بعد یوسف که تیغ کرد، سید ابراهیم پا به فرار گذاشت و ما چهارتایی کلّه‌تاس پیاده برگشتیم مقرّ. توراه که می‌آمدیم سرتَپ یَتّا یقِّران. یوسف بیشتر می‌زد. و حتی پنجه‌ی دستش را وسط سر من و سید می‌گذاشت مانند پیچ، چخ‌چخ می‌داد. رسیدیم سنگر، دیدیم سید ابراهیم از بس خنده و غش کرد، افتاد. او راحت ما را گول زد و خودش تن به تیغ نداد. ما چهارتا کله‌تاس در کل گردان دیدنی شده‌بودیم.


عکس کلّه‌تاس را هم دارم که چهارتایی رفته‌بودیم زیگورات چغازنبیل. با همین کله‌تاس، سیدعلی اصغر هر صبح کل گردان را آموزش صبحگاهی می‌داد و چهره‌اش در حین حرکات نرمشی فک و گردن، دیدنی و خندیدنی بود. شبیه سامورائی‌ها شده‌بودیم. مجبور شدیم کلاه نظامی با پول شخصی‌مان بخریم و از سرتَپ (=کشیده) این و اون در امان بمانیم. یوسف که سرتَپ می‌زد شوخی و جدّی را باهم جمع می‌کرد، چنان محکم شتَلخ می‌زد که گاه تا چنددقیقه سَرتُو سَرتُو می‌رفتیم. سیدابراهیم شوخ‌طبع، خندان و بسیارباروحیه و باسخاوت بود. درست است که با طبع شوخ‌اش ما را گول زده‌بود و تاس‌کلّه‌مون ساخته بود، ولی هر جا می‌رفت، غذا و خوراکی و نوشیدنی‌ها گیر می‌آورد هرگز تنها و خلوت‌خور نبود، می‌آورد داخل سنگر باهم می‌خوردیم. اینا بودیم آن سال:

 

روانشاد یوسف رزاقی، مرحوم سید ابراهیم حسینی، مرحوم سید ابوالحسن شفیعی، مرحوم حاج مرتضی آهنگر، سیدعلی اصغر شفیعی، من، سید محمد اندیک مُرسمی، حسنعلی لاری، احمد بابویه، ابراهیم رمضانی (موسی یورمله) علی‌بابا حسنی (کبل‌ولی)، اکبر ابراهیمی، اسماعیل بابویه (محمدقلی)، و حسین جوادی‌نسب که هرچه اصرار کردیم به گردان ادوات بیاید، قبول نکرد و در گردان خط‌شکن رفت و شربت شهادت را نصفه‌کاله خورد و از دو چشم باسو، جانباز دفاع مقدس شد و اینک در مدرسه‌ی فکرت، ناظر است و نویسنده و رِند‌نویس و مُستشکل (= یعنی فرد اشکال‌گیرنده در درس حوزوی) و خواننده‌ی قاطع. روح همه‌ی شهیدان و درگذشتگان غریق رحمت خداوند باد. خاطرات زیاد است. بگذرم و فقط بگویم اگر در جبهه، شادی و شوخی نبود، همه‌ی ما گَر می‌گرفتیم و گُر.

  • دامنه | دارابی

أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ

خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

 

خدا برای آنان بهشت هایی را آماده کرده است

که از زیر [درختانِ] آن نهرها جاری است،

در آنجا جاودانه اند، این است کامیابی بزرگ.

 

(سوره توبه

آیه‌۸۹

 

نظر علامه‌ طباطبایی

 

تفسیر: "کلمۀ اِعداد به معناى فراهم آوردن و تهیه دیدن است، و اگر اینطور تعبیر کرد و نفرمود «خدا وعده بهشت هائى به ایشان داده که...» براى این است که خاتمه امر ایشان معلوم نبود، یعنى معلوم نبود که همه مؤمنین در آخر و سرانجام با ایمان از دنیا مى روند یا نه، لذا متناسب نبود بفرماید: (خداوند وعده فلان و فلان داده) زیرا وعده امرى است حتمى و واجب - الوفا، بخلاف تهیه دیدن که منافات ندارد که خداوند تهیه ببیند ولى مؤمنین بر آن صفاى ایمان و صلاح اعمال باقى نمانند، و خداوند هم تخلف نکرده باشد، آرى، نه اصول قرآنى میسازد و نه فطرت سلیم راضى مى شود به اینکه خداى تعالى به خود نسبت دهد که یکى از بندگان را بخاطر عمل صالحى که کرده است مهر مغفرت و جنت بر دلش بزند، و آنگاه یکباره رهایش کند تا هر چه مى خواهد بکند.

 

و لذا مى بینیم خداى سبحان هر جا وعده اى داده آن را معلق و مشروط به عنوانى از عناوین عمومى از قبیل ایمان و عمل صالح نموده تا وجود و عدمش دائر مدار وجود و عدم آن شرط باشد. و هیچ سابقه ندارد که در جائى از کلام خود وعده اى را به اشخاص و بخاطر خود آنان داده باشد نه بخاطر اینکه مصداق عنوانى عمومى هستند. آرى، در قرآن کریم چنین سابقه اى نیست و هیچ وقت اینطور وعده اى نداده است، چون اینطور وعده دادن و افرادى را ایمن از عذاب ساختن، با تکلیف سازگار نیست، و لذا خداى تعالى همه جا وعده هاى خود را روى صاحبان عنوان مى برد، نه روى اشخاص، مثلا مى فرماید:

 

(وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات خدا بهشت ها را به مردان و زنان با ایمان وعده داده است) و نیز مى فرماید: (محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم... وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و اجرا عظیما). المیزان

  • دامنه | دارابی

به قلم دامنه: به‌نام‌خدا. سلام. اساساً مبارزین جهان دوگونه‌ بوده‌اند: کسانی‌که در میدان‌، کارزار می‌کردند؛ و کسانی‌که در کناری، برگذار. اولی‌ها اهل خطر و جان‌فشانی‌ بوده‌اند، دومی‌ها اهل احتیاط، ترس و نظاره‌نشینی. اما وقت تقسیم ارث که فرا می‌رسید دومی‌ها ازهمه پیش‌تر و بیشتر بودند!


مثلاً به قول نویسنده‌ی کتاب "عوامل و علل جنگ"، به معارضین مبارز عراقی در طول حکومت صدام‌حسین، معارضین خنادق (=خندق‌ها) می‌گفتند و به معارضین مقیم اروپا و آمریکا، معارضین فنادق (=هُتل‌ها).

  • دامنه | دارابی
دامنه‌ی داراب‌کلا

قالب کارزی چهارم : دامنه ی داراب کلا