اسلام و نوابغ
به قلم دامنه: به نام خدا. سلام. من معتقدم میان نوابغ و اسلام ربط برقرار است. یعنی هرگاه نوابغ بیشتری بین مسلمین، حیات و امکان بُروز داشته باشند، اسلام بیشتر و بهتر کشف میشود. زیرا اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین آسمانی، منبع عظیم و بیپایان است که فقط نوابغ قادرند آن را بهدرستی اکتشاف کنند. و هرچه کشف بیشتر و تفسیر صحیحتر باشد، مردم و به عبارت دیگر تودهها و در معنای دینی اُمت، راحتتر به درک و فهم درست از دین نائل میشوند. پس؛ بین نابغههای دینی و باورهای مذهبی ربط برقرار است.
زندهیاد دکتر علی شریعتی، نابغه (=دارای هوش سرشار و استعداد شگرف) بود؛ نابغهای اسلامشناس و جامعهشناسی مسلمان که در حلقهی روشنفکری پدری دانشمند و مفسّر قرآن و استاد دین و اندیشه، رشد کرد. و در عمر ۴۱ سالهی خود، هم مکتب اسلام را در زمانهی خود خوب درک کرد و هم از جهان عصر خود، آگاهی و نگاه انتقادی داشت. او به عنوان نابغهای متعهد، در شیعه حرارت آفرید و مکتب اهل بیت (ع) را با فهم و تفسیر پویا از روی طاقچهها، به صحنه آورد. کیست که قریب ۱۹۰۰۰ صفحه سخن داشته باشد ولی انتظار داشت در آن اشتباهی نباشد. روح آن معلم انقلاب و از پایهگذاران بیبدیل انقلاب و متفکر متحرک شیعه، و نوپرداز کاریزماتیک شاد و یاد باد.
جملاتی از شریعتی
نکته: حساب کنید اگر نوابغ عالَم، به اسلام روی آورند، و نیز نوابغِ مسلمان به اندیشهپردازی بیشتر جرأت نمایند، اسلام چه رونقهایی که نمیگیرد و چه منطقهای قوییی که سر بر نمیآورَد. و همچنین چه سخت که نمیشود کارِ سختگیران در اسلام. اسلام، دینیست که موتور محرّکهی آن تفکر و عقلانیت است تا معنویت پشتوانهی مُتقنی گیرد.
نتیجه: مرحوم شریعتی از اسلام چنان آموخته بود و به مردم چنان آموزانده بود که هیچ قدرتی یارای حذف او را ندارد؛ تمام تلاشهایی که شده، تا اسم علی شریعتی را از صفحات تاریخ ایران و اسلام و لوح وجود جامعه محو کنند، به آن دست نیازیدند. لابد در او ویژگیهای بود که هنوز زنده است. بگذرم. به مناسبتِ ۲۹ خرداد، سالروز درگذشت علی شریعتی تحریر شد.