دامنه‌ی داراب‌کلا

قم ، مازندران ، ساری ، میاندورود

مدرسه فکرت ۹

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت نهم


پاسخ:

سلام جناب ... عین هم بودن برخی از احکام، عیب و ایرادی بر مراجع نیست. کما این که ۲+۲ مساوی ۴ برای همه ی ریاضی دانان عین هم است. مهم این است فلان مرجع هم، اجتهادش در این مسأله، مطابق با فتاوی فلان مراجع سابق و لاحِق است و مثلا" حاشیه اش بر عُروة الوثقی کتاب فقهی محوری مرحوم سید کاظم طباطبایی، با مراجع دیگر تطبیق دارد. پس، تطبیق عین به عین، حُسن است نه نُقص. و حتی موجب اعتبار یافتن آن فتوا می باشد که شبیه پارادایم می شود که انگار رویش اتفاق نظر است.

 


بحث ۳۵ : از مهمان چگونه پذیرایی کنیم در حد و سطح خودمان؟ یا در اندازه و توان اقتصادی مهمان؟
این پرسش جناب حسین جوادی نسب است که در پیشخوان مدرسه سنجاق می شود.
لطفا" پاسخ به جوادی نسب لینک شود تا ایشان پاسخ ها را کاوش و اعلان نظر کنند.

 

پاسخ دامنه به بحث ۳۵
به نام خدا.


۱_ بین میزبان و میهمان حقوق متقابل وجود دارد.


۲_ پذیرایی باید متعارف باشد نه تشریفات و اسراف.


۳_ میهمان در فرهنگ اسلامی و روحیات ایرانی دارای ارزش و قابل احترام گذاری والاست.


۴_ باید این آیین را احیا کرد چون مدتی ست میهمانی رفتن اگر نگویم کاملا" از رسم برافتاد، لااقل کاسته شد.


۵_ طبق سنت حضرت ابراهیم (ع) شیخ الانبیاء که نماد پذیرایی عالی از میهمان است، مسلمانان با قبول فرهنگ حنیف، خیلی به میهمان ارزش می گذارند و حتی قدم شان را برکت و وفور نعمت تلقی می کنند.


۶_ اساسا" میهمانی رفتن یا میهمان پذیرفتن، رفتاری مختص آدمیان است و حیوانات از آن بی بهره اند. پس باید این انگیزه ی فطری و اخلاقی و عاطفی را پاس داشت که اغلب موجب مودّت و تحکیم خانواده ها می گردد. 
 


قم، ایران، اسلام
به نام خدا. سلام. قم، مِلک طِلق هیچ کسی نیست. هیچ کسی هم قادر نیست قم را تماماً از آنِ خود کند. زیرا قم را علم و دانش و ارزش احاطه کرده است؛ نیز آزادی و اندیشه و اجتهاد؛ نه قدرت و استیلا و انقیاد. قم مالِ همۀ ایرانیان است. متعلّق به تمامی شیعیان و مُحبّان اهل بیت _علیهم السّلام_ است. قم، مرکز اجتهاد است؛ شهر علم و عالمان. شهر همۀ ایرانی ها. قم را نمی شود شاغول کرد. قم، سُلطه پذیر نیست. قم، همیشه با تفکر برپا بود و با تفکّر می ماند. مردم ایران، چشمشان به قم است. چون که احکام شرع شان از قم و از مرجعیت برمی خیزد. درود بر مرجعیت.
۱۵ مهر ۱۳۹۷.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)


@
سلام جناب
شاغول کردن را که خوب می دانید. ابزار بنّا برای میزان کردن آجرهاست.
اما در پهنه ی فکر، شاغول کردن یعنی با یک نوع فکر، همه را میزان خود! کردن. این ممکن نیست که همه یک جور بیندیشند. به عبارتی تفکر دستور بردار نیست. و قم شهر اجتهادات است نه فقط یک نوع اجتهاد.

 

 

شرح عکس بالا»
 

از جی پلاس خواندم در مازندران برای شکار کبک ۶۶۰۰ مجوز صادر شده (یا می شود). بر این اساس برآورد کرده است جان ۴۰۰ هزار کبک در خطر است.


عشق و سلطنت
به نام سلام. در تاریخ سیاسی جهان، میان عشق و سلطنت اغلب تعارض و غوغا و بلوا برمی خاست. مثلا" ژرژ ششم در انگلستان به خاطر عشق از سلطنت گذشت. و یا عضدالدوله دیلمی _که حاکمی جاه طلب و شیفته ی تاج و تخت و شکوه و تشریفات بود_ معشوقه اش را سوار قایق کرد و در دریا انداخت تا خیال خود را در تصاحب کامل قدرت راحت کند.
 ۱۶ مهر ۱۳۹۷.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)


 

پاسخ به بحث ۳۶
به نام خدا. پرسش آنقدر مهم است که پاسخش چند کتاب می شود. کما این که هنوز هم حکیمان، فیلسوفان، متکلمان و دانشمندان در پی جوابا" در جواب اند. من، راه دور نمی روم. سری به گلستان می زنم و دقّ الباب می کنم سعدی ایرانی ها را که گفت:

خوردن برای زیستن و ذکر کردن است
تو معتقد که زیستن از بهرِ خوردن است
(گلستان. باب سوم ص ۱۶۰)


پس؛ بسته به جهان آگاهی و خودآگاهی و خداجویی افراد دارد که کدام انسان را تجربه کنند. یا مانند ابوذر یا عین ابوجهل؟ ابوذر وارسته شد و خداپیوسته و ربذه چشیده و تن به ذلت نداده. ولی ابوجهل، جهالت ورزید، کینه کرد، زراندوخت، مادی گرا شد، جدا از خدا زیست و نهایتا" به دست عدالت به فنا رفت. بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۹
/post/1172
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۴۴۶
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۸

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت هشتم

 

دو نکته:
۱_ راه اندازی مدرسه فکرت، نه بازیچه است و نه سرگرمی. هدف این حرکت، دور هم قرار گرفتن اعضاست برای به اشتراک گذاشتن دیدگاه و آرای خود با انگیزه ی بهره وری در خود و محیط. که از هر نظر، چنین اقدامی، امری پسندیده و پذیرفته است. زیرا؛ هم به تفکر و اندیشه ورزی فرد می انجامد و هم مهمترین و مؤثرترین ارتباط میان افراد یک جامعه را رونق می بخشد، که همان تبادل فکر است. که اگر با عشق و محبت میان افراد آمیخته شود، آثارش اگر بگویم مانا و جاویدان است، گزاف نگفته ام.

 


۲_ مدرسه فکرت، یک محیط است با مقررات مشخص. درست است که از امتیازات و مُحسّنات سایر گروه ها برخوردار نیست  و شاید عیب تلقّی گردد و ممکن است بر کسانی این محدودیت سخت باشد و آزادی مطلق را بخواهند و شبیه شدن به سایر گروه ها. اما مدیر، چون مسؤولیت حقوقی، اخلاقی و از همه مهتر امنیتی این مدرسه را برعهده دارد، نمی تواند تاوان آن شیوه ها را بپذیرد. بنابراین، در آغاز فرستادن دعوت به اعضا، این قیدها را یادآور شد و افراد را آزاد و مختار گذاشت، عضویت را، خود، آزادانه بپذیرند، یا نپذیرند. که خوشبختانه اعضا بزرگواری کردند و تمنّای مدیر را پس نزدند.

 

 

مناظره در مدرسه فکرت

میان دامنه و مهدی عرب خزائلی

 

سلام جناب آقا مهدی عرب خزائلی و حُضّار بزرگوار و خوانندگانی که بعدا" خواهند خواند.
من آماده ام. بفرمایید. بسم الله. دامنه. 10 مهر 1397:

 

مهدی عرب خزائلی:
درود بر شما.جنگ از نظر شما چه معنایی دارد؟؟؟

 

Ebrahim Tohid:
جنگ بکارگیری ابزار و قوه ی غضب است به نیروی مقابل. یا دفاع است یا هجوم.

 

مهدی عرب خزائلی:
بله صحیح ، ایا جنگ در همه موارد به نفع انسان بوده یا خیر؟؟

 

Ebrahim Tohid:
جنگ، قاعده نیست. استثناء است. ولی قابل انکار نیز نیست. چون اغلب، تنازع منافع، با منطق رفع خصومت نمی شود.

 

مهدی عرب خزائلی:
بسیار عالی و دقیق بیان کردید.اگر برگردیم به اعصار شناخت انسان ها به موارد پیرامون و قلمرو زندگی همیشه انسان ها بر اساس خواسته های زیاد یا برای پیشبرد اهداف شوم خود در جنگ های مختلف شرکت میکردند.

 

Ebrahim Tohid:
اساسا" حمله و دفاع در نهاد موجودات ذی حیات تعبیه شده است. برای وقت ضرور.

 

مهدی عرب خزائلی:
صحیح.ایا در دوران صدر اسلام جنگ هایی که رخ داده برای اثبات دین بوده یا خواسته های کسانیکه تنها خواسته حکفرمایی و قدرت نمایی داشتند؟ اما از صدر اسلام تا به امروز تمام مسلمانان به نوعی متفاوت نسبت به هم در ستیز و نبرد هستند در جاییکه همه انها خودشان را طرفدار دین میدانند...مگر جز این است که همه مسلمانان دارای  یک خدا و یک دین هستند. 
بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۸
/post/1161
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۲۹
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۷

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت هفتم

 

آشنانی با قوانین:

در قوانین مدنی (ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی) به طور مشخص چنین آمده است: هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (علیهم السلام) یا حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) اهانت نماید، اگر مشمول حکم ساب النبی باشد، اعدام می‌شود و در غیر این صورت، به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.


بحث ۲۹ : آیا در طول هفته، فیلم سینمایی می بینید؟ ارزیابی شما از هنر سینما در ایران چیست؟

 

پاسخم به بحث ۲۹

به نام خدا. من طبق روال همیشگی ام در هفته، دو سه تا فیلم سینمایی، نه از تلویزیون بلکه از شبکه خانگی می بینم.

۱_ به ندرت فیلم ها فاخرند و پیام دارند.
۲_ لودگی در فیلم موج می زند.
۳_ تفکرآفرین نیستند.
۴_ به مسائل اصلی جامعه نمی پردازند.
۵_ از هنرپیشه های اصیل بی بهره اند.
۶_ بشدت فرهنگ ایران و اخلاق دینی، در فیلم ها مورد هجوم است.
۷_ حتی در طنز هم به ورطه ی مَضحکه غلتیدند.
۸_ جای کارگردان های فکور کاملا" خالی ست.
۹_ تجاری محور و به عبارتی گیشه ای اند.
۱۰_ درضمن، آداب و حُرمت ها در فیلم ها خیلی تُرد و شکننده در حال نابودی ست.
۱۱_ در کل، معتقدم نمی توان از نگاه کردن فیلم خود را محروم کرد. هنر بسیار پرجذبه ای ست.

 

بحث ۳۰ : درباره ی رفتار با حیوانات چگونه می اندیشید؟
این پرسش جناب دکتر اسماعیل عارف زاده است که در پیشخوان مدرسه فکرت، سنجاق کردم.

 

 

سلام جناب آقا سید علی اصغر

ضمن سپاس از طرح سؤال شما، من برداشت شخص ام را می گویم:

۱_ قرآن وعده و وعید می دهد، این اصل هم از قرآن است و ما همه به آموزهای وحیانی قرآن ایمان کامل و باور تامّ داریم.

۲_ امور غیب بر بشر پوشیده است. مانند ساحت حضرت ختمی مرتبت (ص)، که ما از حقیقت بشری اش اطلاع داریم، ولی از حقیقت ازلی آن حضرت کمتر باخبریم و یا اساسا" بی خبریم. اما منکر آن شأن نیستیم.

 

۳_ در فهم مسائل پیچیده، باید تمثیل جُست. تمثیل من این است: غُنچه برای تبدیل به شکوفه، نیازمند فروپاشی ست تا شکوفه، شکوفا شود. از نظمی به نظم دیگر. مراحل و مراتب عالم هفتگانه مانند همین تبدُّل غنچه به شکوفه است.

 

۴_ پس نظم به نظمی دیگر مبدل می شود که ورود به عالمی برتر از عالم دنیاست.

 

۵_ از آنجا که خدا حکیم است و کاری عبَث نمی کند، دگرگونی عالم به معنای پایان نیست بلکه دقیقا" نشئه ای به نشئه ی دیگر و عالی تر است.
امید است درست گفته باشم.

 

در ضمن، جمله ی آخر متن شما نیازمند حذف است، چون ناروا است. خود دانی اما.

 

پاسخ:
جناب سید علی اصغر!

به نام خدا. چون گفتی بحث را ادامه دهم، در راستای نکته ی جالب این متن ات نکته ای می گویم:

این آیه خیلی معنا دارد که یکی از مصداق های بارزش امام حسین (ع) است.«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی » فجر/ ۳۰- ۲۷. یعنی: ای جان آرام یافته، به سوی پروردگارخویش بازگرد در حالی که تو از او خشنود و او از تو خشنود است، پس در میان بندگان من درآی، و در بهشت من داخل شو. بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۷
/post/1152
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۶۳
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۶

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت ششم

 

پاسخم به جنابان قربانی، جوادی، محمدحسین آهنگر
به نام خدا. با سلام و احترام و تشکر از طرح سؤال. من در جواب با این پرسش دیدگاهم این است، امید است درست گفته باشم:
امام حسین (ع) به علت مقام عصمت، عالِم به امور خود و جامعه بودند و هر آنچه انجام دادند، همان بود که خدا خشنود بود و هیچ خدشه، ایراد، نقص و کوتاهی در آن نبود. شئوون امامت ایشان ایجاب می کرد به اقدام علیه ی یزید برخیزند ولو با ترک انقلابی حج و مکه و مدینه.


کوفه مرکز حکومت امام علی (ع) بود و مردم آنجا از امام دعوت کردند. همین عزیمت به کوفه خود عالمانه ترین و مردمی ترین و شجاعانه ترین و شاید بهتر است بگویم رمزآلودترین حرکت امام بود. اگر راه را سدّ نمی کردند و اگر موانع و انحرافات پدیدار نمی شود و زور، با زر و تزویر، نیرو نمی گرفت، حضرت سیدالشهداء (ع) مانند پدرش و جدّش، در کوفه حکومت هم تأسیس می کرد، امری ثانوی پس از امر امامت، که در تفکر شیعه ی امامیه فقط با بیعت مردم و رضایت و رأی عموم، شکل عملی به خود می گیرد.


هیچ امامی بی درخواست مردم و ایمان واقعی جامعه، برای برقراری حکومت پیش نمی افتاد که این شأنی مردمی ست، نه الهی. امام، در همه ی حیاتش امام است، چه مردم آنان را به حکومت بر جامعه فرابخوانند، و چه نخواهند. که دیدیم بر همه ی امامان ما سخت ترین روزگار گذشت که حتی نمی گذاشتند با امت اسلام در ارتباط باشند چه رسد به قیام و حکومت. و شهادت همه ی امامان و غیبت ولی عصر امام زمان (عج) همگی نشان دوران فشار بر امامان و رونقِ بازار جهالت عمومی و همپیوندی با ظالمان بود. بگذرم.


حدس من این است اگر مثلا" امام حسین (ع) سمت مردمان کوفه نمی رفتند، امروز در جامعه، خصوصا" در همین مدرسه ی فکرت، سؤال می شد! چرا امام به ندای انقلابیون غیور و ضد ظلم کوفه پاسخ مثبت ندادند!؟ اگر می دادند، کار ظلم در جهان تمام می شد و فلان و بهمان. و قِس علی هذا. با آرزوی قبولی عزاداری ها و معرفت ها. ابراهیم طالبی دارابی.
 


پاسخم به آقای امیر رمضانی

به نام خدا. سلام. ضمن احترام به شما چند کلمه ای جهت جواب به این متن شما، کتابت می کنم:

 

۱_ گفتی : "روضه ی امام حسین خواندی". جوابم این است: من هرچه متن پاسخ بالایم را خواندم حتی یک واژه به سمت روضه خوانی نرفته ام. گرچه روضه برای شخص من امری فوق العاده عرفانی و هِجرانی و حَیرانی ست، اما طعنه ی شما جناب امیر به مفهوم "روضه" در این متن، کمی زمُخت بود . امید است هر واژه در جای خود، محفوظ باشد، خصوصا" واژگانی که در میان من و شما و همه ی ماها، امری احترام آمیز و آشنا و انیس است.

 

۲_ گفته ای : "نمی دانم این چه رویه ای است که شما درمدرسه  انداختید ." جوابم این است: خودت داوری کن من چه رویه ای راه انداختم؟ من نمی دانم منظورت از این راه انداختن چیست؟ کجای کار من لنگ می زند که خودم خبر ندارم. صدها انتقاد به من شد، من به رسم وفا و رفاقت حتی ورود نکرده ام. مدرسه جز بحث، پرسش، متن نویسی، مناظره، پاسخ به همدیگر، و تبادل بهترین شیوه برای ارائه ی افکار و از همه مهمتر تحمل همدیگر و جوشش قلم و به پیش نهادنِ انگیخته، چه رویه ای باطل و بدی را راه انداخته! که شما تا این حد برافروخته ای امیر!؟ بگو تا ما هم مطلع شویم.

 

۳_ فرموده ای: "یا اسم مدرسه را بردارید . اگر پاسخ درخور ندارید .سکوت فرمایید" جوابم این است: اسم مدرسه از واژه اش پیداست که همه از هم درس بگیریم. اینجا همه با هم "درس خواننده" ایم. نه کسی معلم و آموزگار خاص این مدرسه است و نه شخصی تئوریسین و مقام فصل الخطاب.  فروتنی میان همه موج می زند، آن گاه شما با شیوه ای که برای من تعجب داشت مرا به چوب عِتاب می کوبی و به ضربِ داد و فریاد مضروب و مجروح می سازی!؟ شلاق می زدی دردش شیرین تر بود امیر!

 

۴_ نیز گفته ای: "از شخص دانا تری استعلام بعمل اورید" جوابم این است؛ چرا من استعلام کنم؟ هر کس سؤال دارد خود باید از شخصی که فکر می کند جواب او را بلد است استعلام کند. اساسا" پرسش ها برای این طرح می شود که جواب ها جست و جو شود. هر کس به وُسع خود. آن گاه شما از من می خواهی سکوت کنم و از داناتر استفهام کنم!؟ من معنی این گونه مواجهه ی علمی ات را حقیقتا" درک نمی کنم.

 

درضمن، این را بگویم اگر بر سر این گونه مسائل پیش پا افتاده (یعنی همین برافروختگی شما) بخواهیم وقت همدیگر تلف کنیم، از اندیشه و تفکر و هدف گذاری های مدرسه ی فکرت، پس می افتیم. ان شاء الله، دروازه ی محبت را به روی همدیگر گشوده بداریم تا نگذاریم هیج متغیّر ناخواسته یا خودخواسته ای، اساس انسانیت ما را لطمه ای وارد کند. با احترام. برادرت ابراهیم.

 

 

پاسخم به بحث ۲۵

به نام خدا. سلام. با تشکر از جناب محمدحسین که این پرسش _شیطان_ را پیش کشیده اند. من سال ۱۳۶۸ درباره ی شیطان یک مقاله ای تألیف کرده بودم که فشرده ای از آن را اینجا بازنویس می کنم. که دامنه ای فراخ دارد و بحثی طُوال و گسترده است. ۱_ در لغت: هم از ریشه ی "شاط" است یعنی سوختن از آتش و هم از ریشه ی "شطن" یعنی سرکشی کردن. ۲_ در معارف: شیطان دو نوع است: شیطان جنّی و شیطان اِنسی. نوع جنّی آن از باطن و با ایجاد افکار فاسد و به شیوه ی وسوسه، (=شبیه جنگ روانی) آدمی را دعوت به انحراف و کژی و زشتی می کند و نوع اِنسی آن به صورت ظاهری و بیرونی چنین می کند. بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۶
/post/1136
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۰۳
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۵

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت پنجم

 

پاسخم به بحث ۲۲
به نام خدا. سلام. ضمن تشکر از اعضایی که به پرسش بحث ۲۲ پاسخ داده و یا خواهند داد، من هم دیدگاهم را ارائه می کنم تا در کنار آن بحث ها قرار گیرد:


۱_ از نظر من ایران می بایست کشاورزی را رونق دهد و صنعت کشاورزی را رشد می داد.


۲_ دو کشور بزرگ و کوچک را مثال می زنم؛ آمریکا و هلند. هردو کشور از کشاورزی و دام و باغ عقب نماندند بلکه ضمن صنعتی شدن، کشاورزی را سرنوشت ملت خود فرض کردند و در جهان پیشتازند.


 ۳_ تکنولوژی مزایا و مضار دارد. مزایای آن فراوان و مَضارّ آن کم نیست. اما کشاورزی و دام پروری با طبع بشر سازگار و با نیاز اصلی انسان مرتبط است.


۴_ ملت بی غذا، گرسنه و تلف می شود ولی بدون مُبل و پُز می تواند بر جاجیم و گلیم تاب آورَد. ضربه زدن به کشاورزی در طولانی مدت ملت را از پای درمی آورد.


۵_ از سوی دیگر در منابع دینی نیز بر کشاورزی به دلیل آثار و برکات آن تأکید فراوان رفته است.


۶_ با صنعتی شدن مخالف نیستم، ولی این نوع توسعه و رشد یکجانبه و ناقص و توأم با رانت و فساد و دلّالی، جامعه را به ماشینیسم می کشاند و بیکاری انسانی پدید می آورد. از نظر من ترویج کشاورزی مقدم و به نفع منافع ملی ایران است.

 


رنجِ راه ۲۱
به نام خدا. ویلیام شکسپیر می گوید: "دلِ افسرده، تاب زبانِ تند را ندارد". خواستم در این قسمت ستون رنج راه، گفته باشم که این نَهیب مَهیب شکسپیر بدین معناست در راهِ رفتن، دل از شادابی تهی نداریم. خود را جهانمند، عقل را جوشان، روح را دریافتگر معنا بداریم تا در ناملایمات و هجوم موانع و مشکلات بویژه زخم زبانِ ناملایمان درجا نزنیم و از طی مسیر، بازنمانیم که این، آغاز ایستایی و درماندگی ست. چنین مَباد. تابعد...
ابراهیم طالبی دارابی

پاسخ:

سلام و سپاس حسن آقا قاسمی. رئیسعلی دِرواری پیشتازی شجاع و مؤمن در برابر استعمار و چپاول گری غرب بود که در رأس آن، در آن زمان انگلستان زمین خوار و نفت خوار و "تفرقه انداز و حکومت کن" قرار داشت.


من دی سال ۱۳۹۳ در وادی السّلام نجف اشرف، بر سر قبر رئیسعلی رفتم و ادای احترام کردم و در وبلاگم دامنه، تصویر و خاطراتم را نگاشتم. روح این مبارز آگاه علیه ی دست درازی های غرب به شرق، جاویدان باد. ازت ممنونم یادش را تازه نگاه داشتی.
درضمن وطن دوست درست است نه "وطن پرست". پرستیدن فقط برای خداست و بس. پوزش.

 


زنگ شعر در مدرسه فکرت

بزرگی و افزونی و راستی
همه گیرد از خوی بد کاستی

حکیم شیعه ابوالقاسم فردوسی

 

قابل توجه ی دکتر عارف زاده که آن خبر را در مدرسه پست کرده بود. واقعیت از زبان خود آن فلسطینی کاراته کا:ذهفته گذشته و در رقابت های کاراته بازی های آسیایی «سجاد گنج زاده» در وزن به اضافه ۸۴۴ صاحب مدال طلا شد، اما حاضر نشدن رزاق طنطاش، حریف فلسطینی وی در اولین دیدارش حاشیه‌هایی را در فضای مجازی به وجود آورد. بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۵
/post/1119
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۲۳۹
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۴

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت چهارم

 

رنج راه
به نام خدا. مرحوم مهندس مهدی بازرگان در کتاب مشهورش _ذرّه بی انتها، ص ۵۰_  می گوید: "اراده، ما را اداره می کند." این به معنای آن است انسان صاحب اختیار و آزادی ست. و خداوند متعال نیز بر بشر چنین خواسته است. پس، هم مدرسه ای های بامرام، اراده را فرمانده خود کنیم و تحت فرمان هیچ خواهش از جانبِ شهوت، غضب، هواهای نفْس، خُطوات شیطان، و شیطانک ها نباشیم. راه فقط با اراده و به قول علامه حکیمی "قاطعیت نَشکن" طی می شود. قسمت ۱۵ را خواندید.

 

سلام. میلاد امام هادی، علی النقی (ع) است. یک سخن دیگر از آن امام شهید تقدیم می شود:
هر گاه در زمانه اى، عدل بیش از ظلم رایج باشد، بدگمانى به دیگرى حرام است، مگر آن که [آدمى] بدى از کسى ببیند. و هر گاه در زمانه اى، ظلم بیش از عدل باشد، تا وقتى که [آدمى] خیرى از کسى نبیند، نباید به او خوشبین باشد.

 


@
سلام. فارسی بدون عربی امکان بقا ندارد.

 

نقل یک خبر
اکثر مردم ایران اصلاح طلب هستند یا اصولگرا ؟ ما ، آمار دقیقی نداریم ولی آنچه از جریان جامعه متوجه شده ایم این است: هیچکدام!
برآوردها و نتایج چند انتخابات نشان می دهد اصلاح طلبان، پایگاه اجتماعی بیشتری نسبت به اصولگرایان دارند اما به نظر می رسد تعداد افرادی که نه اصلاح طلب اند و نه اصولگرا، بیشتر باشد؛ "هیچکدام گرایان" در اکثریت اند.


مردم از سیاستمداران و مسؤولان شان، اقدام و اصلاح می خواهند ولی نه اصولگرایان توانسته اند عملگرایان خوبی باشند و نه اصلاح طلبان، آن گونه که ادعا می کنند، مصلح اند. هم از این روست که مدام بر مشکلات مردم افزوده می شود و هر گاه که مردم نگاه از مسائل روزمره شان بر می گیرند و به مسؤولان اصلاح طلب و اصولگرا می نگرند، آنها را در حال جنجال می بینند و گاه نیز خبرهایی از اختلاس می شوند. (منبع: عصر ایران)

پاسخ:

مثال های عربی از خانه در همه روزه:


غذا. صبح. عصر. طبخ. اشتهاء. استفراغ. تهوُّع. تمیز. غسل. سلام. خداحافظ (حافظ اش). سلامت، مریض. قرص. دقت. مطالعه. کتاب. قرآن. دعا. التماس. و.... که هر روز با این واژگان در درون خانه هر کسی  به فراوانی دیده و شنیده می شود. گریزناپذیر است.
البته مدرسه ای ها اگر بخواهند فارسی ناب و سره بنویسند من هیچ باکی ندارم و پیش می افتم. ولی می دانم که کم می آوریم. پوزش عارف زاده که اسم شما  و فامیلی شما هم عربی ست. منهای واژۀ زاده.

 

 

 

(سایت الف)
 

سلام
همین یک سند دادگاه جریان انحرافی احمدی نژاد_مشائی (۴شهریور) کافی ست که بدانیم چرا در مدرسه فکرت باید "
مقرارت پذیر" باشیم. از همین جاست که درمثل گویند "العاقل یکفیه الاشارة و الجاهل یضرب بالسیاط"


یعنی: خردمند را اشارتی بسنده است و جاهل را باید به تازیانه بزنند تا سخنی را دریابد یا در نیابد.

 

پاسخم به بحث ۱۹
به نام خدا
سلام. ضمن قدردانی از دکتر ترابی که زمینه ساز تدوین این پرسش شدند، دیدگاه ام به شرح کوتاه زیر است: ۱_ این یک بحث صرفا" زنانه نیست، مردان نیز در آن دخیل و ذی نفع اند. پس بحثی مشترک است. 
۲_ با تجربه عملی و اندوخته ی مطالعاتی معتقدم میان دختر و پسر باید پیش از ازدواج عشق پایدار و عفیف روی دهد تا پیوند لذت آورتر و کام گیری عمیق تر رخ دهد و زندگی مشترک، دوام عاشقانه پیدا کند. بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۴
/post/1107
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۰۸
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۳

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت سوم

 

قسمت دوم پاسخ آقای وحدت درباره بحث ۱۵ دین و سیاست و نهاد و فرانهاد، که عینا درج می شود:

شیخ وحدت:
به نام خدا
بخش دوم پاسخ من به اظهارات جناب اخوی { آقا ابراهیم } و دیگر دوستان:
4 ـ جناب آقا ابراهیم در رد نهاد بودن دین نوشتند: « دین امری قدسی و ما فوق همه چیز است».
لازم می دانم در باره « امر قدسی » بودن دین نکاتی را عرض کنم:
الف: منظور ایشان از دین، دین اسلام است ولی مقصود ما از دین در پست « نهاد های جامعه» مطلق دین است.
ب: ما سه تا اسلام داریم که از آنها به اسلام یک، اسلام دو، واسلام سه تعبیر می کنیم. اسلام یک عبارت است از کتاب خدا. اسلام دو عبارت است همه مکتوبات روایی وتفسیری و تحقیقات کلامی وفقهی واخلاقی که ازعلما و اندیشمندان در اختیار علاقمندان به اسلام قرار داده شده و می شود. اسلام سه همان است که در بستر جامعه به صورت شعائر ومناسک مورد توجه عموم مردم می گیرد وبدان عمل می شود.


ج: امر قدسی یعنی امر مقدس، یعنی امر پاک ومنزه از هر عیب و نقص.
د: از سه اسلام یاد شده تنها قرآن کریم، امر قدسی و غیر قابل نقد محسوب می شود.
بخش دیگر را بعداً می فرستم.
پایان نقل قول
.

 

شهیدان معذرت
می بینم گویی شما را فراموش کرده اند که چرا خون تان را ریخته اند! رژیم نکبت بار دو پهلوی، تطهیر می شود، فقط برای این که در نظام جمهوری اسلامی انحرافات و فساد رخ داده است، همه ی خدمات چهل ساله انقلاب با نهایت احساس و ضرب آهنگ بغض، نادیده انگاشته می شود، و دو دزد بزرگ ایران رضا و محمدرضا، توسعه گرا و مردم دوست و خادم معرفی می شوند! کجاست انصاف و شمّ تحقیق!؟ شهیدان معذرت که زیر خاک روح تان از این حرف های بی مطالعه و رنگین به "..." آزرده می شود. به شهید مطهری  رجوع می دهم: "کلاس جای تعلیم است، نه تبلیغ". مراقب باشیم پیکر چی را می تراشند! و لاغر و نحیفش می دارند و جسد کیا را تزیین و بزک می نمایند!


انشای دوم من
به نام خدا. دین آمده تا روان ما را معمور کند یعنی، امید، آرامش، شادی. (هفت آسمان، شماره ۲، تابستان ۱۳۷۸) وقتی روی این سخن استاد مصطفی ملکیان، کمی می اندیشم به سه جهت تکان می خورم:
دین باید داشته باشم، یک
روان من باید آبادان باشد، دو
و سرآخر امید، آرامش، شادی کنم، سه.
درود می فرستم به محمد امینم (ص) که قلبش وسعت پذیرفت و قرآن را دریافت کرد و ما را به آن فراخواند. حال شاکرم خدا را شب سر بر بالین می گذارم چون به دین اسلام مبین روی آوردم. و روز با طلوع آفتاب ، طلوع می کنم چون هرسه را در خودم به وسع خویشم، دارم. والسلام

 

قسمت سوم پاسخ آقای شیخ وحدت درباره مبحث ۱۵ دین و سیاست و نهاد و فرانهاد:


شیخ وحدت:
به نام خدا
بخش سوم پاسخ من به جناب اخوی { آقا ابراهیم } و دوستان:
ایشان در واکنش به این عبارت من: « ... بنا بر این، دین نه عین سیاست است و نه جدای از سیاست» در پست نهاد های جامعه در اوج بر آشفتگی نوشتند: « حتی رستم هم با گُرز و تبر نمی تواند دین را از سیاست جدا کند، این ها همه آرزوست و نیز وهم...». 
برای روشن شدن مدعایم لازم است نکاتی را ـ به صورت کوتاه و فشرده ـ به عرض برسانم:


۱ ـ سیاست در عبارتی ساده یعنی: « تدبیر امور دنیای مردم از طریق تشکیل دولت و ایجاد نظم، امنیت، آزادی، عدالت و رفاه ». بنا بر این، سیاست امری زمینی، عرفی و مقتضای ضروری زیست اجتماعی انسان است، و هر گونه تلاش برای این همانی کردن دین و سیاست، فروکاستن از شأن آسمانی دین وخاک نشین کردن آن است.


۲ ـ بین زعامت دینی و زمامداری سیاسی فاصله از زمین تا آسمان و از خاک تا خدا است: زمامدار سیاسی کار گذار مردم و اجیر و مزد بگیر آنها است، ولی زعیم دینی منصوب من عند الله و واجب الطاعة است.


۳ ـ زمامدار سیاسی بسته میل مردم برای مدتی کم یازیاد به کار گمارده می شود و اختیاراتش نیز بسته خواست مردم است، اما زعیم دینی تا زمانی که شرایط زعامت در او باقی باشد منصوب است و از لحظه ای که فاقد یکی از شرایط بشود خود به خود منعزل شده و طاعت از حرام می گردد.


۴ ـ در زمامداری سیاسی بین زمامدار و مردم حقوق و تکالیف متقابل تعریف می شد، اما در زعامت دینی حقوق و تکالیف، یک طرفه است: حق در جانب زعیم دینی و تکلیف در جانب متدینین است.
۵ ـ ... تا بعد


پاسخ من به آقای شیخ وحدت.

 

سلام به همه. هنوزم هم ذره ای به باورم تردید و ریبی ندارم. صدها آیه و دلیل دارم برای اعتقادم که دین هرگز از سیاست منفک نیست. و فرانهاد مقدس و آسمانی ست. این آیه خدا در قرآن  از مهمترین استناد قرآنی من که برام مقدس، قدسی و لازم الاتّباع است و مطیع محض خدایم هستم و آماده به تقلید و پیروی از عاشورای امام حسین و پیغامبری زینب کبرا هدایت‌گر آزادگان هستی: بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۳
/post/1095
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۲۳
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت عناوین پرسش

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

عناوین بحث‌ها

(از ۹ مرداد ۱۳۹۷ تا تیر ۱۴۰۰)


۱_ حکومت و دانشگاه و حوزه و حملات به دانشگاه (دامنه)  ۲_ اسلام و حقوق زن (دامنه)  ۳_ سیاست نه شرقی نه غربی (دامنه) ۴_ ادیان و کارکرد حکومتی (علیرضا آهنگر کرج)  ۵_ پایان‌نامه نویسی نزد خدا (دامنه) ۶_ آبروی انسان (شیخ‌باقر طالبی)  ۷_ رهبران دینی و چگونگی تشخیص انحراف از دین (جوادی‌نسب)  ۸_ درباره شهید ابراهیم عباسیان (دامنه)  ۹_ آیا در هیچ پروژه اجتماعی شرکت داشته‌اید؟ (عارف آهنگر)

 

۱۰_ راه برونرفت از بحران سیاست خارجی (عبدی)  ۱۱_ وضعیت ورزش دارابکلا  (دامنه) ۱۲_ وضعیت آموزش و پرورش (دامنه)  ۱۳_ یکتاپرستی و دموکراسی (سیدعلی‌اصغر)  ۱۴_ دین و نهاد سیاست (شیخ وحدت)  ۱۵_ دنیا و دعا (دامنه) ۱۶_ عدل (امیر رمضانی) ۱۷_ مشکلات محیط اطراف زندگی اعضای مدرسه (دامنه) ۱۸_ آیین خواستگاری و عروسی و ازدواج (عبدالعلی ترابی)  ۱۹_ غدیر خم و ارادت به علی (دامنه)  ۲۰_ مرکز رویدادهای "من" در کجای آدمی ست؟ (معین آهنگر)

 

۲۱_ ایران، صنعتی شدن یا کشاورزی؟ (دامنه) ۲۲_ معضلات امروز جهان (دامنه) ۲۳_ رباخواری (عبدی) ۲۴_ نهضت ترجمه (دامنه) ۲۵_ شیطان (محمدحسین آهنگر) ۲۶_ خبر فوت بستگان و کودکان (جوادی‌نسب) ۲۷_ کدام سکانس عاشورا مهمتر است؟ (معین آهنگر) ۲۸_ اسراف آب و راهکار ما (دامنه) ۲۹_ در هفته چند فیلم می‌بینید؟  (دامنه) ۳۰_ رفتار با حیوانات (دکتر عارف‌زاده)  ۳۱_  کاهش مصرف انرژی در زندگی (جوادی‌نسب)  ۳۲_ معنویت چیست؟  (امیر رمضانی)

 

۳۳_ نظرخواهی منع فوروارد در مدرسه؟ (جلیل قربانی) ۳۴_ فقر (عبدی) ۳۵_ چگونگی پذیرایی از مهمان (جوادی‌نسب)  ۳۶_ کدام انسان؟ (امیر رمضانی ۳۷_ نظام برای مردم؟ یا مردم برای نظام؟  (عیسی آهنگر) ۳۸_ چرا به تشیّع حمله و جسارت می‌شود؟  (تقی آهنگر) ۳۹_ مشکلات طلاق  (مهدی عرب خزائلی) ۴۰_ بیشترین کشتار به نام کدام دین بود؟ (معین آهنگر)

 

۴۱_ ضرب‌المثل: وقتی باد تغییر می‌وزد شما دیوار می‌سازید یا آسیاب بادی؟ (دامنه) ۴۲_ پیمان مودّت ایران و آمریکا (عیسی آهنگر)  ۴۳_ آیا ناباوران به معاد و خدا باید از اخلاق پیروی کنند؟  (جوادی‌نسب) ۴۴_ راهکارهای موفقیت فرزندان (حمید عباسیان)  ۴۵_ نماز و روزه استیجاری (عبدی) ۴۶_ بشر به کدام سو می‌رود (عرب‌خزائلی)  ۴۷_ رهبری گفتند مسئولان رازها از مردم پنهان نکنند، شما چه رازی سراغ دارید که نباید پنهان می‌ماند؟  (دامنه)  ۴۸_ امنیت و عملکرد دو جناح (سیروس رجبی)  ۴۹_ آیا اعدام مجازات درستی است (جوادی‌نسب) بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت عناوین پرسش
/post/1287
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۴۶
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۲

مدرسه فکرت ۲

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

قسمت دوم

 

اطلاعیهٔ مدرسهٔ فکرت
سلام دوستان
بخوبی آگاهید، قانونگذار، هر گونه تبلیغ  علیهٔ نظام را
جُرم دانسته و ...‌ ، بنابراین، در مدرسهٔ فکرت، فقط تحلیل و تفکر و انتقاد منطقی نسبت به نظام و نیز هر گونه راهکار عقلانی جهت برونرفت سیستم سیاسی از بحران و معضل ها، آزاد است، و سایر روش ها _چنانچه خود اعضای فرهیخته ی مدرسه نیز از آن آگاه اند_ ممنوع می باشد. قابل ذکر است بگویم، که تبلیغ در معنای واژگانی یعنی ترویج ، رواج دادن و اشاعه و پخش‌. لذا  از نظر قانونگذار و نیز قاضی مَحکمه، تبلیغ علیهٔ نظام معنا و مفهومی جز کوشش جهت براندازی ندارد. پس، محیط مدرسه را امن و بری از اقدام های مُجرمانه و در عین حال داغ و زنده و پوینده نگه داریم. سودهایی که در اندیشه سازی است، در هیچ چیز دیگری نیست.

 


اطلاعیه
دوستان بحث را دو به دو نکنید. معذرت. دو به دو اگر دوست دارید. دیگر چه لزومی داره در مدرسه به هم بگین که وقت همه ضایع بشه. وقت طلاست. آن را پیندواج! (=لحاف مُندرس و پاره پوره) نسازید! بِرام بِرام (=سریع و بِدو بِدو) پست بار نگذارید. چرا با شتاب و تند تند پست می ذارید؟؟؟ مگر اینجا را از دست شما می گیرن. پس آرام آرام سِسکه سِسکه (= جرعه جرعه)

 

 

پاسخم به بحث نهم مدرسهٔ فکرت: بر شهید ابراهیم عباسیان دلاور ررمندهٔ دفاع مقدس، در دارابکلا چه گذشت؟ که نمی بایست می گذشت.


جواب:


۱- درود می فرستم به روح آن شهید، که شاید امشب از بحث ما دربارهٔ خود آگاه شود کما این که در طبیعت مرموز خدای باری تعالی، ما نیز در رؤیا سیر آفاقی و انفُسی می کنیم.


۲-من در درجهٔ اول باید مردم را بری کنم.  چون که اولاً همهٔ نبودند که بر پیکر آن شهید آن جفا را روا بدارند. ثانیاً آن ها هم که آن رفتار شاذّ و به دور از هر گونه مروّتی را انجام دادند، نادانی کردند. و می توان گفت ممکن است تحریک شده بودند.


۳- من خود در مراسم تشییع آن شهید _که همسایه بودیم و رفیق کوچک تر وی_ بودم و با چشمان خود جسارت ها را دیدم، که می توانم بگویم از سر جهل و غیرت نابجا و حتی احساس تکلیف بسیار عوامانه،  و عصبانیت شدید و خشم کاذب بود که جوّ زمان بر آنها تحمیل ساخته بود.


۴- من جمهوری اسلامی را مقصر اصلی جسارت به این شهید می دانم: که،


تا مدت طولانی آن عزیز رزمندهٔ حاضر در جبههٔ جنگی را شهید محسوب نکرد که چرا او مثلا موضع چپ گرای فدایی اکثریت داشت. 


تا مدتی طولانی حق و حقوق مادر شهید را نمی داد. زجرآورترین تصمیم که بوی انسانیت در این کار نبود


و قبر آن شهید را دور از محوطهٔ شهیدان ۱۹ گانهٔ در ۲۵ متر پایین تر به خاک سپردند.


۵- من خود ۱۸ سال پیش به اتفاق و همآهنگی حمید نامه ای نوشتم به دفتر رهبری و تا چندماه پیگر حل قبر، حقوق، و شهید دانستن آن غیورمرد  و ... بودم که اسنادش موجود است


۶- نمی خواهم نقار بیفکنم، چون این خانواده شهید، خود آن قدر وقار دارند که رفتار مسالمت آمیزشان طی چندسال ستم، کمر خم نکردند و دست به پیش کسی دراز نکردند و عزت خود را با کسی معامله نکردند. من مادر شهید عباسیان که «کبرا خاله» صداش می کنیم،  تقدیس می کنم که چون حضرت زینب(س) صبر کرد و خون در دل گذاشت و زجرهای وارده بر پسرش را باکسی تقسیم نکرد.


۷- من سال ۱۳۹۲ در متنی با عنوان «کوچه های دارابکلا پر از شهیده» نام آن شهید را زنده کردم. و در مراسم سوم مرحوم محمد دارابکلایی در میان مردم برای نخستین بار نام شهید ابراهیم عباسیان را بردم و مظلومیت شان را تذکر دادم.


۸- یکی از دهها گزارش علیه من در پرونده ام، این بود من سر قبر شهید عباسیان فاتحه خوانی می روم. که با جرأت این کار را می کردم از کسی حساب نمی بردم. بله حتی فاتحه خوانی سر قبر آن عزیز قابل تعقیب بود و موجب سرزنش. سرزنش می کنم بر آن همه سرزنش که ننگ بود و عار. بازم خدا را شکر قضیهٔ بغرنج آن شهید گرم دشت خرمشهر حل شد نه منحل!


تحلیل مدیر مدرسه

۱- رفراندم (به قول دکتر داریوش آشوری: همه پرسی)  یک راهکار است نه رویکرد. راهکار عقل جمعی می طلبد که وقتی مصوب شود، رویکرد می گردد. پس، جادهٔ منتهی به رویکردها، مبداء اش راهکارهاست. و رفراندم، بک راهکار است که ابزار مدرن دموکراسی‌ست. بیشتر بخوانید ↓

مدرسه فکرت ۲
ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۲
/post/1097
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۳۴۷
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

مدرسه فکرت ۱

مجموعه پیام‌هایم در مدرسه فکرت

  قسمت یکم

 

تأسیس مدرسه‌ی فکرت

اولین پیام مدرسه‌ی فکرت

۹ مرداد ۱۳۹۸

سلام و احترام

 

به نام آن‌که جان را فِکرت آموخت

چراغ دل به نور جان برافروخت

 

ز فضلش هر دو عالم گشت روشن

ز فیضش خاک آدم گشت گلشن

 

مدرسه‌ی فکرت ایجاد شد تا در آن، درس بخوانیم. به پرسش‌ها بپردازیم. به احتیاجات فکری همدیگر پاسخ دهیم. خود را با فکرت به فطرت آشتی دهیم. و در نهایت به کمال و بهترشدنِ خویشتن، مدد رسانیم.

 

دانش آموختگان این مدرسه، به، خود و خدا و جامعه توجه دارند، تا اگر آسیبی و آفتی در روابط میان این سه ضلع، دیده شد، با فکرت و هم‌اندیشی آن را اصلاح و ترمیم کنند.

 

در این مدرسه‌ی هر گونه نقل و کپی و فوروارد پیام اکیداّ ممنوع است. آنچه در مدرسه‌ی فکرت می‌جوشد، فقط‌و‌فقط غُلغُلِ فکر است و جوشش فرد. بحث در مدرسه‌ی فکرت، تا حد امکان، بر روی موضوعات تعیین‌شده باشد، نه حاشیه‌پردازی و بیرون‌افتادن از هدف. و خدای ناکرده هتک حرمت.

 

تمام مسئولیت‌های قانونی، اخلاقی و حقوقی هر پست و نوشته، بر عهده‌ی همان کسی‌ست که آن را در مدرسه‌ی فکرت بارگذاری کرده است.

مدیر مدرسه‌ی فکرت

ابراهیم طالبی دارابی [دامنه]

 

مقررات مدرسه‌ی فکرت

 

۱. فقط نوشته‌های خود اعضا باید پست شود، نه کپی متن‌های دیگران.

۲. هرگونه فورواردکردن (=بازفرست) و ارسال کپی از هر کجا به‌جز از منبع خود مدرسه، ممنوع است.

۳. ساعت کار مدرسه: اذان صبح تا یک بامداد. از یک بامداد تا اذان صبح هرگونه پست‌گذاری‌ها و نوشتن جواب و نظرات ممنوع است.

۴. هرگونه پرسش فقط با نوبت گرفتن قبلی، در پیشخوان سنجاق می‌شود.

۵. میانبحث‌ها توسط اعضا همیشه آزاد است.

۶. سه‌شنبه‌شب‌ها مناظره‌های دونفره در صورت وجود داوطلب برگزار می‌شود.

۷. کشکول (طنز فاخر و نکته) هر هفته فقط عصرجمعه تا شنبه آزاد است.

۸. هرگونه چت دوبه‌دو، خارج از میانبحث ممنوع است.

۹. رفرنس و توضیح سند برای اثبات متن، در صورتی‌که از سوی خواننده درخواست شود، فقط در حد دو کف دست، آزاد است.

۱۰. اطلاع‌رسانی و تبلیغات برای ورزش دارابکلا، تحولات محل، پیشرفت‌های تحصیلی و مشاغل مردم دارابکلا، اوسا و مُرسم آزاد است.

۱۱. ارسال عکس خود اعضا، صحنه‌ها، شهدا و نیز دیدنی‌های ایران و جهان در حدِ دو سه قطعه (نه انبوه) آزاد است.

۱۲. هر عضو مقررات مدرسه را رعایت نکند، تمام پست‌ها و پست‌گذاری‌اش مسدود می‌گردد.

۱۳. تمام مسئولیت‌های قانونی، اخلاقی و حقوقی هر پست و نوشته، بر عهدۀ همان کسی‌ست که آن را در مدرسه‌ی فکرت بارگذاری کرده است.

مدیر مدرسه‌ی فکرت

ابراهیم طالبی دارابی [دامنه]


 

تأسیس «مدرسه فکرت»

۹ مرداد ۱۳۹۷

 

به نام خدا. سلام جناب سیدعلی اصغر. از این که با اشتیاق از مدرسهٔ فکرت استقبال کرده ای و بنده را تشویق، بسیارممنونم.

 

در پاسخ به این پرسش شما که نوشتی: در مدرسۀفکرت «چرا به اشتراک گذاشتن نظریه هایی که مرتبط با موضوع نمایش گذاشته شود باید ممنوع باشد؟»


عرض بنده این است نقل قول از منابع و مآخذ نه تنها عیب و ممنوع نیست، بلکه پسندیده است چون به گفتهٔ دکتر سروش علم بی وطن است. پس آموزه های علمی متعلق به بشریت است. منتهی باید اعضای مدرسه، روی نقل قول متقن و موثق، خودش تفکر ایجاد کند و نظرش را بعد آن الصاق کند. تا جوشش فکری در مدرسه شکل بگیرد. منظورم از منع پیام هدایت شده، سیل انبوه و پی در پی کپی های فضای مجازی به درون مدرسه فکرت است. که ارزش و اعتبار ندارد و فقط خستگی و زشتی می آفریند. علت این است می خواهیم خودمان اندیشه‌ورزی کنیم و فکرت. همین. بازم سپاس از آن رفیق. پایان. ابراهیم

 

پاسخ مدیر مدرسه فکرت به جناب شیخ باقر


۱- مانند اعضای گرانقدر ممنونم از حضور جناب عالی در مدرسۀ فکرت.


۲- مؤسس نیز از حضور جناب عالی _اخوی فاضل و دنیادیده و دانشمندم_ ممنون است.


۳- واژۀ فکرت به سه وجه گرفتم: ۱- یعنی اندیشیدن ۲- یعنی فکر تو. «ت» ضمیر جانشین هر عضو مدرسه. یعنی فکرت؟ سؤالی ست. فکرت (=فکر تو) عضو مدرسۀ فکرت در این باره چیست.

 آن معنا که شیخ محمود شبستری در گلشن راز برملا ساخت. که مرحوم علی اکبر دهخدا هم نکته ای ظریف از ابوالفضل بیهقی در توصیف امام علی «ع» آورده:

«چنان دید امیرالمؤمنین به فطرت تیز و فکرت صافی که بگرداند خاطر خود را از جزع بر این مصیبت ها. (تاریخ بیهقی).


۴- نسبت مدرسه با چشمه سار، نسبت تعالی افکار است نیز تقسیم کار. نه تضاد و اختلاف و مرافعه و داد و قال. هر کدام غُلغُل جدا.


۵- از تکثر و پلورالتیه که فرمودی با شما دقیقاً هم نظرم و امیدوار.


۶- سؤال سوم شما را جناب اخوی ادراک نکردم. نیاز به توضیح شما دارد.


۷- اعضای مدرسه فکرت بر حسب رفاقت، ظرفیت و کسب اجازه و موافقت انتخاب شدند. مشورت هم شد. افزوده هم می شود. برخی ها در حال افزودن و مذاکره. برخی هم تلگرام شان مشکل فنی دارد. و نیز بروز نیست. و الا من دعوت کردم.


۸- جواب سؤال 4 شما: از نظر من ضرورت تحولات جدید جامعه؛ که همه تقسیم بندی سابق در حال فرو ریزی ست.


۹- سؤال 6 شما را خود اعضای مدرسه باید توافق کنند. نه مدیر مدرسه.


۱۱ - در عنوان نام «مدرسه» هم سنت را دیدم. هم مدرنیته را. هم پُست مدرنیته را.  که همه محتاج مدرسه اند. مدرسه اگر در پیش روی بشر نبود، هیچ علمی زاده نمی شد. پس، آموختن و آموزاندن نیز در نام مدرسه دخیل بود. و نیز جلال آل احمد که در آن کتاب مدیر مدرسه... خوب پیش آمد و رفت.


در پایان ممنونم از شما و همه اعضای مدرسه که به گرمی دعوت صمیمی و به فکرفراخوانی این حقیر جواب مثبت و شوقانه دادند. والسلام. ابراهیم

 

بحث ۱ : چرا به دانشگاه حمله می شد ولی به فیضیه نه؟


پاسخم به بحث ۱

به نام خدا. سلام. من دیدگاه خودم را فعلاً در دو بند می نویسم: ۱- چون که حکومت و حاکمیت خود را از بطن و متن حوزه می پندارد و پس دستگاه سرکوب البته اگر سازماندهی شده فرض بگیریم، هرگز علیه سرچشمه و آبشخور خود، که مشروعیت بخش اوست، خشمی نمی ورزد. در حقیقت به عبارت مشهور بر سر شاخ، بُن نمی بُرّد! ۲- ریشه های ایدئولوژیک دارد: حتی اگر حکومت و حاکمیت هم شکل نگیرد و  قدرت در دستان روحانیت هم  نباشد، بازهم حوزه، همهٔ مجامع علمی برون از خود را در پیروی از خود می خواهد، چون که خودش را متکلف به شرعی سازی همه ی جامعه می پندارد. بیشتر بخوانید ↓

ابراهیم طالبی  | دامنه دارابی
مدرسه فکرت ۱
/post/1092
ابراهیم طالبی | دامنه دارابی
  • ۰
  • ۵۱۶
ادامه ی مطلب
۰
درج پیام
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
قبل ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶