مدرسه فکرت ۳
مجموعه پیامهایم در مدرسه فکرت
قسمت سوم
قسمت دوم پاسخ آقای وحدت درباره بحث ۱۵ دین و سیاست و نهاد و فرانهاد، که عینا درج می شود:
شیخ وحدت:
به نام خدا
بخش دوم پاسخ من به اظهارات جناب اخوی { آقا ابراهیم } و دیگر دوستان:
4 ـ جناب آقا ابراهیم در رد نهاد بودن دین نوشتند: « دین امری قدسی و ما فوق همه چیز است».
لازم می دانم در باره « امر قدسی » بودن دین نکاتی را عرض کنم:
الف: منظور ایشان از دین، دین اسلام است ولی مقصود ما از دین در پست « نهاد های جامعه» مطلق دین است.
ب: ما سه تا اسلام داریم که از آنها به اسلام یک، اسلام دو، واسلام سه تعبیر می کنیم. اسلام یک عبارت است از کتاب خدا. اسلام دو عبارت است همه مکتوبات روایی وتفسیری و تحقیقات کلامی وفقهی واخلاقی که ازعلما و اندیشمندان در اختیار علاقمندان به اسلام قرار داده شده و می شود. اسلام سه همان است که در بستر جامعه به صورت شعائر ومناسک مورد توجه عموم مردم می گیرد وبدان عمل می شود.
ج: امر قدسی یعنی امر مقدس، یعنی امر پاک ومنزه از هر عیب و نقص.
د: از سه اسلام یاد شده تنها قرآن کریم، امر قدسی و غیر قابل نقد محسوب می شود.
بخش دیگر را بعداً می فرستم.
پایان نقل قول.
شهیدان معذرت
می بینم گویی شما را فراموش کرده اند که چرا خون تان را ریخته اند! رژیم نکبت بار دو پهلوی، تطهیر می شود، فقط برای این که در نظام جمهوری اسلامی انحرافات و فساد رخ داده است، همه ی خدمات چهل ساله انقلاب با نهایت احساس و ضرب آهنگ بغض، نادیده انگاشته می شود، و دو دزد بزرگ ایران رضا و محمدرضا، توسعه گرا و مردم دوست و خادم معرفی می شوند! کجاست انصاف و شمّ تحقیق!؟ شهیدان معذرت که زیر خاک روح تان از این حرف های بی مطالعه و رنگین به "..." آزرده می شود. به شهید مطهری رجوع می دهم: "کلاس جای تعلیم است، نه تبلیغ". مراقب باشیم پیکر چی را می تراشند! و لاغر و نحیفش می دارند و جسد کیا را تزیین و بزک می نمایند!
انشای دوم من
به نام خدا. دین آمده تا روان ما را معمور کند یعنی، امید، آرامش، شادی. (هفت آسمان، شماره ۲، تابستان ۱۳۷۸) وقتی روی این سخن استاد مصطفی ملکیان، کمی می اندیشم به سه جهت تکان می خورم:
دین باید داشته باشم، یک
روان من باید آبادان باشد، دو
و سرآخر امید، آرامش، شادی کنم، سه.
درود می فرستم به محمد امینم (ص) که قلبش وسعت پذیرفت و قرآن را دریافت کرد و ما را به آن فراخواند. حال شاکرم خدا را شب سر بر بالین می گذارم چون به دین اسلام مبین روی آوردم. و روز با طلوع آفتاب ، طلوع می کنم چون هرسه را در خودم به وسع خویشم، دارم. والسلام
قسمت سوم پاسخ آقای شیخ وحدت درباره مبحث ۱۵ دین و سیاست و نهاد و فرانهاد:
شیخ وحدت:
به نام خدا
بخش سوم پاسخ من به جناب اخوی { آقا ابراهیم } و دوستان:
ایشان در واکنش به این عبارت من: « ... بنا بر این، دین نه عین سیاست است و نه جدای از سیاست» در پست نهاد های جامعه در اوج بر آشفتگی نوشتند: « حتی رستم هم با گُرز و تبر نمی تواند دین را از سیاست جدا کند، این ها همه آرزوست و نیز وهم...».
برای روشن شدن مدعایم لازم است نکاتی را ـ به صورت کوتاه و فشرده ـ به عرض برسانم:
۱ ـ سیاست در عبارتی ساده یعنی: « تدبیر امور دنیای مردم از طریق تشکیل دولت و ایجاد نظم، امنیت، آزادی، عدالت و رفاه ». بنا بر این، سیاست امری زمینی، عرفی و مقتضای ضروری زیست اجتماعی انسان است، و هر گونه تلاش برای این همانی کردن دین و سیاست، فروکاستن از شأن آسمانی دین وخاک نشین کردن آن است.
۲ ـ بین زعامت دینی و زمامداری سیاسی فاصله از زمین تا آسمان و از خاک تا خدا است: زمامدار سیاسی کار گذار مردم و اجیر و مزد بگیر آنها است، ولی زعیم دینی منصوب من عند الله و واجب الطاعة است.
۳ ـ زمامدار سیاسی بسته میل مردم برای مدتی کم یازیاد به کار گمارده می شود و اختیاراتش نیز بسته خواست مردم است، اما زعیم دینی تا زمانی که شرایط زعامت در او باقی باشد منصوب است و از لحظه ای که فاقد یکی از شرایط بشود خود به خود منعزل شده و طاعت از حرام می گردد.
۴ ـ در زمامداری سیاسی بین زمامدار و مردم حقوق و تکالیف متقابل تعریف می شد، اما در زعامت دینی حقوق و تکالیف، یک طرفه است: حق در جانب زعیم دینی و تکلیف در جانب متدینین است.
۵ ـ ... تا بعد
پاسخ من به آقای شیخ وحدت.
سلام به همه. هنوزم هم ذره ای به باورم تردید و ریبی ندارم. صدها آیه و دلیل دارم برای اعتقادم که دین هرگز از سیاست منفک نیست. و فرانهاد مقدس و آسمانی ست. این آیه خدا در قرآن از مهمترین استناد قرآنی من که برام مقدس، قدسی و لازم الاتّباع است و مطیع محض خدایم هستم و آماده به تقلید و پیروی از عاشورای امام حسین و پیغامبری زینب کبرا هدایتگر آزادگان هستی: بیشتر بخوانید ↓
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ...
و شما (ای مؤمنان) در مقام مبارزه با آن کافران خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و تسلیحات و آلات جنگی و اسبان سواری زین کرده برای تهدید و تخویف دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید و نیز برای قوم دیگری که شما بر (دشمنی) آنان مطلع نیستید (مراد منافقانند که ظاهرا مسلم و باطنا کافر محضاند) و خدا بر آنها آگاه است. و آنچه در راه خدا صرف میکنید خدا تمام و کامل به شما عوض خواهد داد و هرگز به شما ستم نخواهد شد. (آیه ۶۰ سوره انفال)
توضیح؛
این آیه "دستور آماده باش همه جانبهى مسلمانان در برابر دشمنان و تهیه هر نوع سلاح، امکانات، وسایل و شیوههاى تبلیغى حتّى شعار و سرود را مىدهد که رعایت این دستورات، سبب هراس کفّار از نیروى رزمى مسلمانان مىشود."
فعلا والسلام
شرح عکس بالا:
من به اتفاق چندنفر همراه ام یک شب کنار این کلیسا نماز خواندیم.
"کلیسای «باربارا دیکاتو» یا همان قدیسه نگهبانِ معمارانِ پل ورسک یکی از کوچکترین کلیساهای جهان که نه، بلکه یکی از کوچکترین عبادتگاههای ایران محسوب میشود. میتوان گفت که با از دست دادن کاربریاش هیچ توجهی نسبت به آن نشد، هرچند قدمت حضورش به واسطهی نسبتی که بین آن فضا و پل «ورسک» وجود دارد، آن را متمایز کرده است."( منبع: جماران)
نقل یک خبر:
آیت الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با اشاره به رفتارهای مسئولان و جریان مذاکرات اظهار داشت: نگویید چرا چنین شد و به نتیجه نرسیدیم؛ محرومیت کمترین عقوبتی است که باید چشید. چرا که اعتماد به دشمن خدا کردیم... بنابراین باید استغفار کنیم و بگوییم خدایا غلط کردیم؛ ما را ببخش که به برجام و مذاکره با دشمنان دلخوش کرده بودیم؛ ما را ببخش که به اروپاییها دل خوش کردهایم! حتی برخی به روسیه و چین دل بستهاند؛ آنها هم اشتباه میکنند؛ آیا فکر میکنند آنها ما را دوست دارند؟ (منبع؛ الف)
بخش چهارم پاسخ آقای شیخ وحدت عینا" درج می شود:
شیخ وحدت:
بخش چهارم پاسخ من به جناب اخوی { آقا ابراهیم } و دوستان:
به نام خدا
اکنون این پرسش بسیار مهم رخ می نماید که: اگر رابطه دین و سیاست رابطه این همانی نیست ودین و سیاست در ذات وجوهر خود از هم بیگانه اند، پس با ده ها آیات سیاسی ـ اجتماعی قرآن کریم چه می کنید؟
برای پاسخ به این پرسش نیز لازم است نکاتی را به عرض برسانم:
1 ـ بحث رابطه دین و سیاست دو مرحله دارد:
الف: مرحله نظر.
ب: مرحله عمل.
علمای اسلام، قرآن کریم را شامل سه بخش می دانند: عقاید، اخلاقیات، و احکام. بخش سوم قرآن را که نزدیک به پانصد آیه است از آن استخراج کرده و جدا گانه مورد شرح و تفسیر قرار داده اند که به آیات الأحکام معروف است. آیات الأحکام در بر دارنده همه ابعاد زندگی فرد و جامعه از عبادات و معاملات و حقوق و حدود و دیات و... می باشد. هر کسی در همان نگاه اول به این مجموعه، اذعان خواهد کرد که: اسلام را هرگز نمی توان از سیاست جدا دانست. به نظر من سخن معروفی که از شهید مدرس نقل می شود: « دیانت ما عین سیاست ما وسیاست ما عین دیانت ما است» ناظر به همین مرحله است.
اختلافی که بین علما و مراجع وجود داشته و دارد مربوط به مرحله عمل و اجرا است. در این مرحله بسیاری بر آنند که لزوم اجرای سیاست دینی اختصاص به زمان حضور معصوم دارد، واما در زمان غیبت معصوم، ما وظیفه نداریم در امور سیاسی دخالت مستقیم نماییم.
برخی دیگر بر این عقیده اند که: احکام خدا تعطیل بردار نیست. ما همان گونه که مکلف به برپایی عبادات اسلام هستیم مکلف به برپایی سیاسات اسلام هم هستیم و تعطیل کردن هر حوزه از حوزه های احکام الهی گناهی نا بخشودنی است.
اما من بر این باورم که:
تا بعد...
پایان نقل قول
@
سلام جناب آقای وحدت. گرچه صدها آیه اثبات می دارد، دیندار باید سیاسی باشد و دین با سیاست عجین است، ولی اگر حتی یک آیه از قرآن هم دستور مثلا" آماده باش به مسلمین می دهد (مثل واعدّوا...) همین یک آیه، کلّ قرآن محسوب می شود. چون قرآن تجزیه ناپذیر است. و لذا مسلمین مکلف به تشکیل حکومت دینی اند. یا مانند عراق سیستانی و یا ایران ولی فقیه. ترجیح کدام نظام با خود ملت است. پایان.
سلام آقاسید علی اصغر. در قرآن لفظ نام امام علی (ع) و الفاظ امامت امامان (ع) و.... هم نیامده است، پس نباید باشد!؟ سنت رسول خدا (ص) و آیات فراوان قرآن و ایجاد حکومت توسط امام علی با حضور و درخواست مردم، و... همه و همه دلیل بر حکومت اسلامی توسط مردم است.
دعوت نامه مدرسه فکرت
سلام جناب... شما را در "مدرسه فکرت" عضو کرده ام. لطفا" اعلان حضور کنید. درضمن، در مدرسه هرگونه ارسال کپی و فوروارد (=بازفرست) پیام های سایت ها، کانال ها و پیام رسان های دیگر ممنوع است. فقط متن های خود عضو مدرسه، قابل بارگذاری ست. ممنونم.
ابراهیم طالبی دارابی (دامنه)
سلام آقاسیدعلی اصغر. حکومت اسلامی توسط مردم، نیارمند صالحان است. البته ما باید قبول کنیم حکومت اسلامی را کسانی اداره می کنند که عصمت ندارند، بنابراین تا حدی زیاد، کژی ها امر طبیعی ست. مگر ما خودمان در جامعه مدنی که بیرون از قدرت، شکل می گیرد، اشتباه و خطا و انحراف و هزارگونه دیدگاه و دعوا و انحراف و اجحاف نداریم؟ داریم. پس؛ مبانی دینی شیعی خودمان را به خاطر کژی های حاکمان، کنار نگذاریم. گفتم، شرط حکومت سالم، جامعه سالم است و وجود صالحان و نفی نگرش حذفی و جناحی و ارادات سالاری. و نظارت و سلامت فکری مردمی. همین.
سلام سیدعلی اصغر. قانون اساسی هر کشوری، وحی مُنزل نیست. لذا تا آن قانون برقرار و جاری ست، باید به آن احترام گذاشت و اطاعت نمود. ولی با حفظ چارچوپ اخلاقی و علمی، می توان با آن مخالفت نظری کرد تا بازنگری مجدد به سیستم تحمیل شود و به آن به دلیل مطالبات مردمی، تن دهد. منتهی زمان و شکیبایی و تخصص می طلبد.
@
جناب عارف زاده، نکته خوبی گفتی. اتفاقا" مهمترین شعار محوری میرحسین، اجرای قانون اساسی بدون تنازُل بود. یعنی هیچ اصلی برای هیچ اصل دیگر تنزُّل نکند. همه ی اصول قانون اساسی که بسیار مهم مترقی ست اگر اجرا و اعتنا شود، بخشی از بحران حادّ فعلی حل می شود. الان مُجرمین کسانی اند که این قانون اساسی عالی ما را دور زدند و بی اعتنا به آن دارند اعمال قدرت می کنند. قانون اساسی بیرق ما باید باشد. مشکل آنهاست که اصول را زیرپاگذاشتند!
ناپلئون گفت: «وقتی دشمن شما در حال اشتباه کردن است، مزاحم او نشوید.»
دکتر علی شریعتی می گفت: برخی ها "به دین ویار" پیدا کردند.
یک خبر:
به گزارش خبرگزاری میزان، جلسه علنی رسیدگی به اتهامات حمید باقری درمنی متهم فساد اقتصادی شنبه سوم شهریور ساعت ۱۰ صبح به ریاست قاضی صلواتی برگزار میشود. این پرونده فساد اقتصادی شامل ۱۵۵ جلد است و ۳۳متهم دارد. پرونده ۳۲۵ صفحه کیفرخواست دارد و حمید باقری درمنی در مورد افساد فی الارض تفهیم اتهام شده است.
قسمت پنجم پاسخ آقای شیخ وحدت عینا" در زیر می آید:
شیخ وحدت:
به نام خدا
بخش پنجم پاسخ من به جناب اخوی { آقا ابراهیم } و دوستان:
من بر این باورم که اصل اصیل و رکن رکین هر نظام سیاسی، { چه دینی ، چه غیر دینی، چه سکیولار، چه غیر سکیولار، چه ریاستی، چه شورایی، چه... وچه... } بر خوردار بودن از مشروعیت است. نظام سیاسی غیر مشروع تحت هر نامی، حکومتی ظالمانه و مبارزه با آن از اهم واجبات عقلی وشرعی است.
ملاک مشروعیت هر نظامی، تنها یک چیز است، و آن عبارت است از رضایت مردم.
ما حکومت پیامبر را عادلانه می دانیم چون بر پایه بیعت مردم بود.
ما حکومت علی را عادلانه می دانیم جون بر اساس درخواست مصرانه مردم بود.
ما حکومت امویان وعباسیان را ظالمانه می دانیم چون غاصبانه و تحمیل خود بر مردم بود.
تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل.
والسلام
پایان نقل قول
@
پاسخم به آقای شیخ وحدت. سلام. در مورد جمهوری اسلامی ایران من معتقد به تعویض اشخاص نظام هستم، نه تغییر و براندازی نظام و ویران کردن آرمان بلند انقلاب اسلامی. برای چند انحراف و کژی که تا حدی طبیعی ست _چون حکومت بشری ست_ نمی توان ریشه را برافکن و هیچ جایگزین و آلترناتیو و نظریه جدیدی هم نداشت. باید با شکیبایی و آرام و آگاه به رفع عیوب امید بست. و جامعه را در سرنوشت خویش، دانایی و جهت داد. والسلام.
بحث هجدهم مدرسهٔ فکرت:
مهمترین مشکلات محیط زندگی اطراف شما چیست؟ این پرسش مدیر مدرسه فکرت است که هم اینک در پیشخوان مدرسه، سنجاق شد. والسلام و احترام.
پاسخ من بحث 18 مدرسه فکرت
به نام خدا. سلام. من به نظرم اینها مشکلات اطراف و اکناف ماست، که من به بضاعت اندکم آن را در ۲۱ مورد نوشتم:
۱_ اسراف شدید آب حتی در حین وضو و غسل. ۲_ هدردادنِ غذاها به میزان بی شمار. ۳_ ناسپاسی به امنیت پایدار. ۴_ انفصال خطرناک در کانون خانه و خانواده به دلیل غلبه فضای مَجازی بر فضای واقعی. ۵_ کم مطالعه گی و حتی هیچ مطالعه گی! ۶_ بی سوادی عجیب باسوادها. ۷_ سطحی اندیشی های همه گیر حتی میان دانش آموخته ها. ۸_ روزمرّگی و بی خیالی و نظاره گری. ۹_ بی ثباتی عقیدتی! بطوری که برای برخی ها عقاید مثل نوسان و تلاطم بازار و تجارت است. ۱۰_ ناسپاسی و شکرناگزاری نعمت ها و عطایا و دارایی ها (=داشته ها) ۱۱_ تنزّل معنویت و فروکاست شدید خودسازی و اُفْت اخلاق. ۱۲_ ازدیاد سیگاری ها و گسترش وحشتناک آن به سنین پایین تر. ۱۳_ پرسه زدن ها و سرَک کشیدن ها. ۱۴_ فَقد آرمان و تقلید کور از مدرنیته که خود هزار درد بی درمان دارد. ۱۵_ اختلاط خطرناک عقیده با عُقده، به طوری که در سیاست و اجتماع اَغراض شخصیه، جای اهداف عالیه را تنگ و حتی گاهی محو کرده است. ۱۶_ دروغ گویی شایع و تظاهرگرایی و ماست مالی کردن! ۱۷_ یارگیری عجولانه و بسیار غلط. ۱۸_ کم توجهی به نماز، عبادات، دعا، قرآن، مناسک اعتقادی، مسافرت. ۱۹_ رونق تجمّل و چسبیدن به روبنای زندگی. ۲۰_ عالِم نُمایی و اظهارنظرهای بی جا. ۲۱_ کنارگذاشتن خودکار و کاغذ و نوشتن که در آینده فرهنگ خط فارسی دچار بحران می شود. پایان
رنج راه
به نام خدا. به قول استاد محمدرضا حکیمی در کتاب مرام جاودانه، "امام علی (ع) همیشه مانند یک کارگر پُرکار، کار می کرد. و درآمد آن را به نیازمندان و مستمندان می داد". می دانم ما حتی یک گام علی را نمی توانیم بخوبی برداریم ولی منش آن امام متقیان را سرمشق کنیم شاید مشق هایی کم غلط تر و قابل قبول تر بنویسیم. خط خوردگی های فراوان ما در مشق زندگی، فقط با پُرکاری رفع می شود، نه با کاهلی و روز را به شب و شب را به روز تحویل دادن. قسمت 14 را خواندید. تابعد
ابراهیم طالبی دارابی
میلاد بابرکت و خجسته ی حضرت امام هادی علیه السلام را به شما هم کلاسی های ارزشمندم خصوصا" به سادات ارجمند این جمع تبریک می گویم و این سخن گرانسنگ آن هادیِ اُمّت را به شما خوبان و خودم هدیه می کنم:
"شخص شکرگزار، به سبب شکر، سعادتمندتر است تا به سبب نعمتى که باعث شکر شده است. زیرا نعمت، کالاى دنیاست و شکرگزارى، نعمتِ دنیا و آخرت است."
شیخ وحدت:
به نام خدا
در مدرسه فکرت، جای چند مقوله را هنوز خالی می بینم، چند مقوله ای که ایران ما اگر نگوییم خالق آنها است به جرأت می توانیم بگوییم سرآمد است.
یکی از آن مقوله ها هنر معماری است.
یکی از آنها هنر موسیقی است.
یکی از آنها ادبیات است.
یکی ار آنها شعر است.
شما اگر اینها را از حوزه فرهنگ ایرانی جدا کنید در واقع ایران را گرفتار خشکسالی وحشتناک معنوی هم می کنید.
خدا رحمت هر که را که بر خیزد و کلاسی از شعر و ادبیات و هنر به ما بیاموزد و دلهای ما را آسمانی کند. مارا هرجه داریم از حافظ و سعدی و مولوی و عطار است. فاش بگویم : از وقتی که فقه بدون اخلاق را بر ما حاکم کردند چهره عبوس شد وهمدلی و مهر قهر کرد.
مدیر مدرسۀ فکرت: شعری از نظامی گنجوی در راستای پیشنهاد شیخ وحدت.
آب صفت هرچه شنیدی بشُوی
آینه سان هرچه بدیدی مگُویی